صفر تا صد استراتژی معاملاتی همراه با یک مثال آموزشی
در گذشته در مورد مفهوم استراتژی و ضرورت داشتن استراتژی برای هر معاملهگر توضیحاتی را ارائه کردیم و در ارادامه قصد داریم تا در قالب یک مثال آموزشی به بررسی تمام موارد ارائه شده بپردازیم. هدف ما از ارائه این مثال آموزشی، درک هرچه بهتر نکات گذشته میباشد و همچنین این مژده را به شما میدهیم که با مطالعه این مطلب میتوانید پاسخ بسیاری از سوالات احتمالی خود را دریافت کنید.
یک استراتژی ساده آموزشی ( تعادل میانگینها )
این استراتژی معاملاتی بر پایه اندیکاتورها طراحی شده است و ضمن سادگی، نتایج نسبتا قابل قبولی نیز داشته است. در این استراتژی از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلند مدت به همراه دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده شده است. اما این استراتژی به چه صورت عمل میکند؟
شرط اول این استراتژی ایجاد یک تقاطع بین دو میانگین متحرک ۲۶ روزه و ۱۳ روزه میباشد. زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۳ روزه بالاتر از میانگین متحرک ۲۶ روزه قرار گرفت و همچنین نمودار قیمت نیز بالاتر از هر دوی این خطوط قرار گیرد شرط نخست ما اتفاق افتاده است.
شرط دوم این استراتژی را اندیکاتور مکدی تعیین میکند. زمانی که خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line) در ناحیه زیر صفر به نحوی تقاطع ایجاد کنند که خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند یا به عبارت دیگر اندیکاتور مکدی از ناحیه زیر صفر سیگنال خرید صادر کند در این حالت شرط دوم نیز برقرار شده است.
بعد از بررسی استراتژی نحوه اجرا و پیاده سازی آن بسیار مهم و حیاتی میباشد؛ دقیقا رعایت نکاتی حائز اهمیت که به شما کمک میکنند تا همیشه در بازارهای سرمایهگذاری زنده بمانید و فعالیت مستمر داشته باشید.
ابتدا شرایط زمانی، شرایط روحی و میزان ریسک پذیری خود را در نظر میگیریم و کاملا با خود صادق هستیم و آماده میشویم تا به سوالات مهمی پاسخ دهیم.
یک قلم و یک کاغذ آماده میکنیم و سوالات را با پاسخهای شفاف بر روی آن مینویسیم. توجه داشته باشید که پاسخگویی به سوالات میبایست کاملا شفاف باشد و از ارائه پاسخهای دو پهلو خودداری کنید. همچنین تمام سوالات میبایست پیش از اجرای استراتژی پاسخ داده شوند لذا از موکول کردن و یا به تاخیر انداختن پاسخها به زمان دیگری جدا خوددرای کنید.
۱-چه نوع معاملهگری هستید؟
در مورد انواع سبکهای معاملاتی به تفصیل صحبت کردیم لذا از تکرار مکررات اجتناب میکنیم و صرفا با توجه به شخصیت و روحیات خود و با توجه به جنس بازاری که قصد داریم در آن معامله کنیم سبک معاملاتی Swing Trading یا معاملهگری نوسانی را انتخاب میکنیم.
۲-در چه بازه زمانی معامله کنیم؟
با توجه به انتخاب سبک معاملهگری نوسانی و همچنین بر اساس شناختی که از خود داریم ترجیح میدهیم تا در Time Frame روزانه استراتژی خود را پیادهسازی کنیم و وارد معامله شویم.
۳-آیا این معامله جذابیت لازم را دارد؟
قصد داریم به سوال بسیار مهمی پاسخ دهیم، اهمیت این موضوع به قدری بالا است که کتابهای زیادی در تعریف استراتژی خروج این مورد نوشته شده است.
تصور کنید دو صفحه از یک ترازو داریم که یکی به ریسک شکست شما در معامله و دیگری به منفعت شما از پیروزی اشاره دارد. گزینهای ارزش معامله و سرمایهگذاری را دارد که صفحه دوم آن (Reward) چندین برابر سنگینتر از ریسک شکست شما باشد.
حال در این استراتژی با توجه به کم بودن فاصله سیگنال خروج، جذابیت پیروزی و کسب سود به میزان قابل توجهی از ریسک شکست ما بالاتر است لذا ورود به این معامله بر اساس این استراتژی جذابیت لازم را دارد.
۴-چه مقدار از سرمایه خود را اختصاص دهیم؟
پاسخ به این سوال ارتباط مستقیمی با پاسخ سوال قبل دارد. میزان ریسک در هر معاملهای مجوز تخصیص حجم سرمایه را در هر سرمایهگذاری صادر میکند؛ به عبارت دیگر هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، منطق و عقل سلیم حکم میکند که سرمایه کمتری درگیر آن گزینه سرمایهگذاری گردد.
لذا با توجه به ریسک کم این گزینه سرمایهگذاری تخصیص قسمت قابل توجهی از دارایی میتواند منطقی باشد.
۵-نقاط ورود و خروج مناسب کجاست؟
تعیین نقاط ورود و خروج مناسبت میتواند تاثیر مستقیمی در سود شما داشته باشد. گاهی اوقات تعیین نقاط نامناسب ورود و خروج باعث میشود تا قسمتی از سود سرمایهگذاری از بین رود و یا حتی جذابیت سرمایهگذاری را تا حد زیادی کاهش دهد.
در این استراتژی با توجه به شروطی که ذکر شد، نقطه ورود مناسب شکست قدرتمند میانگین ۱۳ روزه توسط نمودار قیمت میباشد. همچنین بر اساس این استراتژی نقطه خروج زمانی تایید میشود که نمودار قیمت، میانگین ۲۶ روزه را شکسته باشد.
۶-حد سود و حد ضرر این معامله کجاست؟
معاملهای که حد سود و حد ضرر نداشته باشد مانند خانهای هست که ستون ندارد؛ در واقع یکی از مهمترین و اساسیترین اجزای یک استراتژی حد سود و حد ضرر میباشد. تعیین حد سود و حد ضرر میتواند به صورت نقطهای و شناور تعیین شود.
حد سود و حد ضرر نقطهای: در این روش یک ناحیه قیمتی در قالب یک ناحیه فیبوناچی (PRZ) و یا یک سطح معتبر تاریخی به عنواند حد سود یا حد ضرر تعیین میگردد.
حد سود و حد ضرر شناور: در این روش مادامی که سناریوی استراتژی پا برجا هستحد سود و حد ضرر نیز جابهجا خواهند شد.
بر اساس استراتژی فوق حد ضرر زمانی فعال میشود که قیمت پس از شکست میانگین ۱۳ روزه توانایی صعود را نداشته باشد و میانگین ۲۶ روزه را بشکند. با توجه به فاصله کم نقطه ورود و حد ضرر، از میزان جذابیت ریسک به پیروزی نیز کاسته نخواهد شد.
همچنین با توجه به استفاده از حد سود شناور، زمانی که سناریوی خروج از سهم در اهداف قیمتی بالاتر تایید گردد، همان نقطه به عنوان حد سود تعیین میگردد.
۷-تمام موارد فوق را یادداشت میکنیم.
تمام جوانب یک معامله را پیشبینی کردیم و حال وقت آن رسیده است که در یک برگه کوچک آن را جوری شرح دهیم که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته باشد. دقت کنید که نوشتن اصل موضوع اهمیت دارد و پرداختن به توضیحات اضافه صرفا مدیریت استراتژی دشوار میسازد.
یک مثال کامل از پیاده سازی یک استراتژی معاملاتی در بورس ایران را جزء به جزء بررسی کردیم و برنامه خود را برای ورود و خروج از این معامله شرح دادیم. شما نیز قادر خواهید با پیاده سازی موارد فوق، استراتژی خود را طراحی و برنامه ریزی دقیقی برای آن انجام دهید. اطمینان داشته باشید که کیفیت معاملات شما با پایبندی به استراتژی مناسب و استاندارد میتواند تا حد زیادی افزایش یابد.
چگونه استراتژی تعیین stop loss را در بازار ارزهای دیجیتال تنظیم کنیم ؟
فرار کامل از ریسک نوسانات بازار تقریباً امری باور نکردنی است؛ اما خبر خوب این است که میتوانیم با استفاده از استراتژی مناسب، سرویسها، آگاهی از تحلیلهای تکنیکال و دنبال کردن اخبار فاندامنتال این ریسک را به حداقل ممکن برسانیم. استفاده از این ابزارها منجر به تسلط بیشتر بر معاملات و ایزوله شدن آنها میشود. یکی از این سرویسهای کاربردی و جداییناپذیرِ مرتبط با خرید و فروش ارزهای دیجیتال، استاپ لاس Stop loss یا تعیین حد ضرر است. در واقع مهمترین نکته برای تریدهای مبتدی و حرفهای در شرایط ناپایدار بازارهای مالی، متوقفکردن و خروج به موقع از موقعیتهای زیانرسان برای جلوگیری از ضرر بیشتر است. این سرویس سرمایه شما را از گزند بیثباتی در بازارهای مالی تا جای ممکن دور نگه میدارد. تعیین حد ضرر از چند روش مختلف قابل اجرا است. استراتژی تعیین Stop loss کاملاً وابسته به دیدگاه و میزان ریسکپذیری معاملهگران است، اما روشهای تعیین حد ضرر کدام است؟ استاپ لاس را در چه نقطهای تنظیم کنیم تا کمترین ریسک ممکن را متحمل شویم؟! ما سعی کردیم تا کاملترین پاسخهای مربوط به این سوالات را در ادامه مقاله یادآور شویم.
منظور از حد ضرر چیست و چگونه بهترین نقطه آن را تعیین کنیم ؟
به زبانی ساده، استاپ لاس یا حد ضرر، مطمئنترین سرویسی است که از ضرر بیشتر به دارایی شما محافظت میکند و ریسک موجود در معاملات را به کمترین حد ممکن میرساند. لازمه دریافت بیشترین بازده از این سرویس، دقت در انتخاب روشی مناسب و تعیین حد ضرر در بهترین نقطه است. دستورتوقف معامله به صورت کلی به دو دسته، تیک پروفیت Take profit (حداکثر سود) و استاپ لاس Stop loss (حداکثر زیان) تقسیم میشود. هر معامله تنها به یکی از این دو نتیجه برد با باخت منتهی خواهد شد و در صورت فعالشدن حد ضرر (SL) یا هنگام رسیدن به حد سود (TP) بسته خواهد شد.
در نظر داشته باشید که کاهش ریسک به این معنی نیست که حدود ضرر را در معاملات خود کوچک یا کم تنظیم کنید. واقعیتی که وجود دارد این است که سرمایهگذاران حرفهای در همه بازارهای مالی برای فراهمکردن یک فضای معاملاتی موقت با نوسانات بالا، از استراتژی استاپ هانت Stop hunt استفاده میکنند. بهعبارتی دیگر، پدیده استاپ هانتینگ زمانی رخ میدهد که شما وارد معاملهای شدهاید و حد ضرر خود را تعیین کردهاید. این استراتژی خیلی ساده است و تنها به یک نمودار قیمتی و یک اندیکاتور تکنیکال نیاز دارد. جهت آشنایی بیشتر با حد تعریف استراتژی خروج ضرر به مطلب « Stop loss یا حد ضرر چیست ؟» مراجعه کنید. در ادامه به شما میآموزیم که چگونه استاپ لاس بگذاریم.
نحوه تعیین بهترین نقطه حد ضرر
محل ایدهآل برای تنظیم حد ضرر توسط دو عامل کلی و سپس گامهایی مهم تعیین میشود. دو عامل موثر در تنظیم حد ضرر عبارت است از:
- حد ضرر باید در سطحی باشد که ثابت کند نقطهٔ ورود به معامله کاملاً اشتباه بوده است.
- حد ضرر باید دارای یک نرخ پیروزی قابلقبول در تاریخچهٔ معاملات باشد و این نرخ کاملاً به استراتژی معاملاتی کلی شما وابسته است.
گامهای ساده استراتژی تعیین Stop loss که باید به آنها پایبند باشیم
برای تنظیم حد ضرر میتوانید هم از طریق روشهای مبتدی و هم روشهای حرفهای اقدام کنید. در ادامه نمونههایی از هر دو روش را برای شما فراهم کردهایم.
1- تعریف پلن یا استراتژی معاملاتی
قبل از انجام هر کاری ابتدا پلن کتبی و معاملاتی خود را مشخص کنید. توجه داشته باشید که انتخاب روش و قوانین مشخص در آغاز، میتواند در بهینهتر شدن محل تنظیم حد ضرر بسیار مفید و موثر واقع شود.
2- استراتژی معاملاتی خود را بسنجید
آزمودن بازدهٔ استراتژی معاملاتی به شما این امکان را میدهد تا بر اساس دادههای تاریخی قیمت، عملکرد سیستم حد ضرر معاملات خود را بدست آورید. سپس نتایج به دست آمده را مرور کنید تا کاربردیترین موارد را شناسایی و بررسی کنید. تایمفریمها و جفتارزهای مختلف را نیز محک بزنید و از میان آنها پربازدهترین را بر اساس استراتژی خود انتخاب کنید.
3– بهبود استراتژی معاملاتی و سنجش مجدد آن
در صورتی که پلن شما سودآور نبود، وقت آن است که دست بکار شوید و تغییرات لازم را در آن اعمال کنید. حتی اگر نتایج استراتژی شما خوب پیش رفته است، آزمایش ایدههای نو را نادیده نگیرید؛ ممکن است در این بررسیها سیستم سودآورتری تعریف استراتژی خروج به ذهن شما راه یافت. از خلاقیت نترسید، بعضی اوقات عجیبترین ایدهها سودآورترین هستند! بعد از دست پیدا کردن به یک استراتژی مناسب، دیگر نوبت گام نهادن به مرحله چهارم است.
4- هرگز از ارتقاء و تقویت استراتژی معاملاتی خود غافل نشوید
حالا زمان محک زدن نتایج استراتژی است. یک حساب آزمایشی ایجاد کرده و با اقدام به شروع معاملات در آن، نتایج را زیر ذرهبین دقت قرار دهید. محدودیتها و اشکالات در این مرحله به تدریج آشکار خواهند شد، بنابراین اینجا میتوانید در استراتژی خود را تغییرات لازم را اعمال کنید و شکل نهایی آن را معین کنید.
۴ شیوه متداول معامله گران حرفهای برای تنظیم حد ضرر
این روشها، شما را برای دستیابی به ایدهای جهت تعیین بهترین حد ضرر در معاملات ارزهای دیجیتال یاری میدهند. این موارد دیدگاه تازهای در مورد مکان تنظیم حد ضرر معاملات به شما میبخشند. البته برای انتخاب، پیشنهاد میکنیم که حتما استراتژی فعلی خود را نیز مد نظر داشته باشید. همچنین از طرفی میتوانید بعد از انتخاب یکی از این روشها، پلن معاملاتی خود را بر اساس آن مشخص کنید.
روش اول برای تنظیم حد ضرر:
آسانترین و عمومیترین روش، تنظیم حد ضرر بر اساس درصدی از سرمایه است. این استراتژی حد وسط ندارد! استاپ لاس یا حد ضرر در این روش مبتنی بر درصدی معین از حساب معاملاتی تنظیم میشود. اجازه دهید با یک مثال به توضیح این روش بپردازیم. برای نمونه، تصور کنید شما یک بیت کوین دارید و نگران این هستید که قیمت آن به زیر مقدار کنونی آن برسد. پس نقطهای را برای آن مشخص میکنید و به صرافی میگویید زمانی که قیمت بیت کوین به زیر این نقطه رسید، به طور خودکار بیت کوین شما را بفروشد.
در اینصورت اگر قیمت آن به کمتر از مقدار مشخص شده برسد، دارایی شما نقد شده و از ضرر بیشتر جلوگیری کردهاید؛ همچنین شما قادر هستید در نوبت بعد که قیمت پایینتر رفت، اقدام به خرید مجدد کنید. اما اشکال اینجا است که امکان دارد از خواب بیدار شوید و قیمت بیت کوین دوباره به بالای مقدار تعیین شده شما رسیده باشد؛ در نتیجه شما مجبور هستید که در بالای مقدار تعیین شده خود دوباره اقدام به خرید کند و این یعنی ضرر! پس بهتر است حد ضرر را مطابق با شرایط و محیط بازار یا قوانین استراتژی تعیین کنید، نه اینکه چهمقدار از سرمایه خود را حاضر به از دست دادن هستید.
روش دوم برای تنظیم حد ضرر:
راه دیگر تنظیم حد ضرر استراتژی میانگین متحرک حمایتی و مقاومتی است که روشی مناسب برای استراتژیهای معاملاتی پیرو روند محسوب میشود. این اندیکاتور به صورتی پویا و دینامیک، سطوح مقاومت و حمایتی را با توجه به حرکات قیمت در بازار در اختیار معاملهگر میگذارد. میانگین متحرک برای دورههای مختلف اطلاعات متفاوتی را نمایش میدهد و هرچه طول مدت دوره کاهش یابد، خطوط میانگین متحرک رفتار حرکتی نزدیکتری به نمودار قیمت خواهند داشت. استراتژی میانگین متحرک حمایتی و مقاومتی یک استراتژی کاملا ساده است. این استراتژی قدرت زیادی در شناسایی تغییر روند دارد و زمانی که سیگنالی صادر کند به احتمال خیلی زیاد شاهد تغییر حرکت قیمتها خواهیم بود. گاهی بعضی از معاملهگرها در استراتژیها خود برای یافتن محل چرخش و بازگشت بازار نیز از این روش استفاده میکنند.
روش سوم برای تنظیم حد ضرر :
یک روش متفاوت در تعیین Stop loss، حد ضرر بر اساس زمان به جای پارامترهای قیمت است. به عنوان نمونه، تریدر یا سرمایهگذار باید بعد از پایان یک بازه زمانی مشخص مثلا انتهای روز و بدون در نظر گرفتن نتیجه، موقعیت را ببندد و از بازار خارج شود. شاید بتوان چشمپوشی از وضعیت واقعی بازار در این روش را عامل اصلی کاهش محبوبیت آن در مقایسه با سایر استراتژیها دانست.
روش چهارم برای تنظیم حد ضرر:
روش چهارم استفاده از استراتژی اندیکاتور پارابولیک سار ParabolicSar & RSI استاپ لاس است. این استراتژی با دقت بالایی روند را شناسایی میکند و معاملهگر با معامله در جهت روند از بازار سود میگیرد. در واقع این استراتژی هم در تشخیص روندهای صعودی کوتاه مدت و بلند مدت؛ و هم در تشخیص روندهای نزولی یا حتی در بازارهایی که قابلیت معامله دو طرفه را دارند، کاربرد دارد. این اندیکاتور مانند مابقی اندیکاتورها بهتنهایی کامل نیست و تکمیلکننده حرکات قیمت و اندیکاتورهای دیگر است، اما در پیروی و تأیید روند بهخوبی عمل میکند.
در این بلاگ سعی کردیم تا با بیانی شفاف شما را با روشهای مبتدی و حرفهای تعیین حد ضرر و همچنین اهمیت آنها آشنا کنیم. امیدواریم که این مطالب برای شما مفید بوده باشد.
سوالات متداول
اگر حفظ سرمایه و جلوگیری از ضرر بیشتر برای شما از اهمیت بالایی برخوردار است، پیشنهاد میشود که حتماً از استراتژی تعیین Stop loss استفاده کنید. والکس
نیاز است که در تعیین حد ضرر دو عامل مهم را رعایت کنید:
۱- حد ضرر باید در سطحی باشد که ثابت کند نقطهٔ ورود به معامله کاملاً اشتباه بوده است.
۲- حد ضرر باید دارای یک نرخ پیروزی قابلقبول در تاریخچهٔ معاملات باشد و این نرخ کاملاً به استراتژی معاملاتی کلی شما وابسته است.
انتخاب پر بازدهترین استراتژی تعیین استاپ لاس با توجه به دیدگاه و میزان ریسکپذیری شما، احتمال خطر ضرر بیشتر را در معاملات به کمترین حد ممکن میرساند.
5 استراتژی خروج از بن بست در مذاکرات فروشافزودن دیدگاه
به احتمال زیاد شنیده اید که هدف از مذاکره ایجاد شرایط برد-برد است. مشکل مذاکره بر- برد این است که به اندازه کافی در دنیای واقعی اتفاق نمی افتد تا به این مفهوم معنی ببخشد. در بسیاری از مذاکرات، این احتمال وجود دارد که آمادگی طرف مقابل مانند شما باشد؛ و این موضوع کار را برای شما دشوار می کند.
مذاکره کنندگان قدرتمند این واقعیت را درک کرده و از آن به نفع خود استفاده می کنند. مذاکره کنندگان قدرتمند از هر تاکتیک اخلاقی در دسترس برای پیروزی خود استفاده می کنند، اما به احساسات طرف مقابل نیز احترام می گذارند. هدف مذاکره کننده قدرتمند ایجاد احساس دائمی برنده بودن در طرف مقابل است. پس از پایان مذاکره، مذاکره کننده می تواند با اطمینان کامل بگوید که ارتباطی با طرف مقابل ایجاد کرده یا آن را بهبود بخشیده است. تنها وقتی چنین هدفی داشته باشید، می توانید خود را مذاکره کننده قدرتمند بنامید.
بازی مذاکره قدرتمند
مذاکره قدرتمند مانند بازی شطرنج است که براساس مجموعه ای از مقررات بازی می کنید، با این تفاوت که در مذاکره قدرتمند، طرف مقابل این قوانین را نمی داند. می توانید از این مزیت آگاهی استفاده کرده و کاری کنید که طرف مقابل به روشی قابل پیش بینی جواب دهد. به این ترتیب، یک مذاکره کننده قدرتمند ماهر درک می کند که خروجی، یک کار علمی است تا هنری، حرکات استراتژیک در بازی مذاکره قدرتمند ریسک هایی در بر دارد. . این حرکات مشابه حرکات شطرنج است و بنابراین همان اسم حرکات شطرنج را دارد: در اینجا شما را با 5 تکنیک مذاکره قدرتمند آشنا می کنیم که با استفاده از آن می توانید در پایان مذاکرات، برگ برنده را به نفع خود رو کنید و مذاکرات فروش خود را از بن بست خارج کنید!
1- پلیس خوب-پلیس بد
این یکی از معتبرترین ترفندهای اتمام مذاکره است که آن را در سریال های پلیسی بیشماری در تلویزیون دیده اید. پلیس با فرد مظنون رفتار خشنی دارد و سپس اتاق را ترک می کند؛ پلیس دیگر به فرد مظنون می گوید که نگران اوست و اگر فقط به او بگوید که دقیقا چه اتفاقی افتاده به مظنون کمک می کند. البته قبل از اینکه پلیس بد باز گردد، فرد مظنون باید همکاری کند. هرگاه که دو یا چند مذاکره کننده در طرف مقابل حضور دارند، مراقب این ترفند باشید. بهترین دفاع این است که به این افراد نشان دهید از ترفندشان آگاه هستید.
۲- چانه زنی
چانه زنی کم کم بعد از آنکه در مورد همه چیز به توافق رسیده اید، ترفندی رایج است. چانه زن درخواست بیشتری دارد که معمولا موردی است که نمی توانسته در مذاکرات به آن دست یابد. فروشندگان بزرگ در چانه زنی موفق هستند. برای مقابله با این ترفند، هزینه درخواستها، خدمات یا موارد اضافه را اعلام کنید. اگر به روشی مناسب کاری کنید که چانه زنها احساس کنند عملشان زشت و نامناسب است، از این کار دست می کشند. در نهایت، با مذاکره صادقانه درباره همه جزئیات، راه چانه زنی را به روی افراد می بندید.
٣- محدود کردن امتیازات
هرگز توقعاتی در ذهن طرف مقابل ایجاد نکنید. هرگز به تبادل امتیازات مساوی به طرف مقابل نپردازید، زیرا به فشارهای خود ادامه میدهد. هرگز دامنه مذاکرات خود را محدود نکنید، زیرا طرف مقابل پیشنهاد آخر و نهایی را میدهد یا ادعا می کند علاقه ای به مذاکره ندارد.
۴- پس گرفتن پیشنهاد
وقتی طرف مقابل در حال خارج کردن آخرین پنی از جیب شما است، از این ترفند استفاده کنید. می توانید این کار را تعریف استراتژی خروج با عقب نشینی از آخرین امتیاز قیمتی که به آنها داده اید یا با پس گرفتن پیشنهاد ارائه خدمات حمل، نصب، آموزش یا موارد اضافه، انجام دهید. وقتی از این ترفند استفاده می کنید، برای اجتناب از تقابل مستقیم، از یک آدم بد که اختیار بیشتری دارد استفاده کنید.
۵- بسترسازی برای پذیرش آسان
شاید وقتی با شخصی با تجربه مذاکره می کنید، نیازمند استفاده از این ترفند باشید. با ارائه امتیازی کوچک قبل از این که شخص مقابل آن را در خواست کند، از این ترفند استفاده کنید. برای مثال، قبل از این که کارمند جدیدی به حقوق سالانه خود اعتراض کند، ۹۰ روز حقوق اضافه به او پیشنهاد دهید. به یاد داشته باشید که زمان استفاده از این ترفند و نه ارائه امتیاز، کلید کار است.
استراتژی خروج
مدل نیروهای پنجگانه پورتر برای تحلیل رقابت در صنعت آموزش کسب و کار ایران
مدل نیروهای پنجگانه مایکل پورتر برای تحلیل رقابت در صنعت آموزش کسب و کار ایران استفاده از مدل نیروهای رقابتی پنجگانه مایکل پورتر Porter’s Five Forces model ، متداولترین مدل برای تجزیه و تحلیل محیط نزدیک کسب و کار و میزان و شدت رقابت در بازار است. مایکل پورتر معتقد […]
استراتژی خروج از سرمایه گذاری
استراتژی خروج از سرمایه گذاری موفقیت در سرمایه گذاری با استراتژی خروج موفق مسافرت به قطب بسیار عالی است، به شرط آنکه برای برگشت از آنجا نیز برنامه ای داشته باشیم. اگر نمی دانید چه موقع از یک سرمایه گذاری خارج شوید هرگز اقدام به خرید نکنید. به همین منظور […]
دسته بندی مقالات سایت
-
(۸۴) (۱۰) (۵) (۸) (۱۴) (۲۸) (۱) (۱۵) (۲) (۵۰) (۱۲۴) (۷۳) (۵۵) (۴۴) (۱۲) (۴) (۵) (۷) (۳) (۴۴) (۹۶)
آخرین مقالات وبسایت
- رهیافت سیستمی در مدیریت سپتامبر 10, 2022
- مکتب نئوکلاسیک مدیریت قسمت دوم سپتامبر 10, 2022
- شناسایی و معرفی ۵۰ فرصت کسب و کار در صنعت آموزش کسب و کار آگوست 27, 2022
- مکتب نئوکلاسیک مدیریت قسمت اول آگوست 6, 2022
- مدل نیروهای پنجگانه پورتر برای تحلیل رقابت در صنعت آموزش کسب و کار ایران جولای 23, 2022
- عوامل اثرگذار بر سرعت پذیرش محصول جدید در بازار جولای 9, 2022
محتوای آموزشی انحصاری در عضویت ویژه کارآفرینی کوانتومی
رادیو کارآفرینی | آموزش ها و گفتگوها با کارآفرینان و متخصصان کسب و کار | علی خادم الرضا مدرس و مشاور کارآفرینی و توسعه کسب و کار DBA کارآفرینی دانشگاه تهران
واگرایی زمانی چیست؟
در بازار سرمایه ابزارهای مختلفی وجود دارد که به طور مداوم توسط تحلیلگران برای ارزیابی وضعیت اقدامات بازار استفاده می شود. تحلیل تکنیکال ابزار قدرتمندی برای تحلیل موقعیت انواع سهام دارد که شناخت کافی از این ابزار می تواند نقش غیرقابل انکاری در بهبود معامله و تعیین نکات مهم برای ورود داشته باشد و خروج از سهام واگرایی زمانی یکی از مفاهیم مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است که داده های موثری را در اختیار تحلیلگران بازار قرار می دهد و افراد زیادی براساس آن اقدام به خرید و فروش سهام می کنند. از این رو در این مقاله تلاش می کنیم که در مورد موضوع واگرایی زمانی و انواع آن صحبت کنیم. برای کسب اطلاعات بیشتر تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
واگرایی زمانی چیست؟
منظور از واگرایی زمانی، ابزاری است که برای ارزیابی حرکات اساسی قیمت یک دارایی و احتمال برگشت قیمت آن استفاده می شود. به عنوان مثال سرمایه گذاران این قابلیت را خواهند داشت از ابزارهایی مانند اندیکاتور RSI برای تحلیل روند قیمت استفاده می کنند اما زمانی که قیمت یک سهام افزایش یابد و به اوج جدید برسد، در حالت ایده آل RSI نیز به اوج های جدیدی از قیمت می رسد.
اما زمانی که RSI پایین باشد، به احتمال زیاد روند صعودی قیمت نیز ضعیف باشد و در اصطلاح به آن واگرایی منفی نیز گفته می شود. در این حالت معامله گران این توانایی را خواهند داشت که یا از موقعیت خارج شوند و یا اینکه یک حد ضرر تعیین کنند. هدف اصلی یک فیبوناچی بازگشتی قیمتی، این است که یک انتهای حرکت اصلاحی از نظر قیمتی پیدا کند. در مقابل کار اصلی یک واگرایی زمانی، یافتن انتهای حرکت اصلاحی از نظر زمانی است. در ادامه به معرفی انواع واگرایی های زمانی می پردازیم برای آشنایی بیشتر، ادامه مقاله را با ما همراه باشید.
واگرایی زمانی معمولی(RTD)
واگرایی زمانی، وقتی که روند اصلاحی در بازار وجود دارد، اتفاق می افتد اما زمانی واگرایی معمولی اتفاق می افتد که تعداد کندل های اصلاحی از تعداد کندل های قبلی بیشتر باشد. تحت این شرایط پیش بینی می شود که حرکت قبلی سهم ادامه داشته باشد و تمایل چندانی برای چرخش روند در بازار وجود نداشته باشد و در این حالت نقش یک الگوی ادامه دهنده را بازی می کند. بنابراین در واگرایی معمولی، انتخاب الگوی ایده آل برای یافتن نقطه ورود اهمیت بالایی دارد.
واگرایی زمانی هوشمند(STD)
این نوع از واگرایی، مواقعی اتفاق می افتد که تعداد کندل های اصلاحی کمتر از کندل های قبلی باشد. در صورتی که اصلاح زمانی بیشتر از اصلاح قیمتی اتفاق می افتد. به همین خاطر قدرت بازار در روند اصلاحی به مراتب کمتر از قدرت معامله گران در روند اصلی بازار خواهد بود. در این شرایط این انتظار وجود دارد تا روند قبلی به عنوان یک روند ادامه دهنده عمل کند.
چگونه می توان فیبوناچی واگرایی زمانی را ترسیم کرد؟
فیبوناچی از جمله ابزارهای مهمی است که برای تحلیل سهام استفاده می شود. نسبتهای بازگشتی زمانی فیبوناچی اعمالشده 38.2، 50، 61.8، 100 درصد و 161.8 درصد است که دو نسبت 100 درصد و 161.8 درصد نسبت به سایرین از اهمیت بالایی برخوردار هستند. ابتدا یک فیبوناچی در صفحه رسم می کنیم سپس روی قسمت قرمز رنگ دابل کلیک می کنیم تا فعال شود. برای تنظیمات در قسمت ADD باید گزینه های level و توضیحات را فعال کنیم تا ترسیم فیبوناچی نسبت به تنظیمات کامل شود.
چگونه از واگرایی زمانی در معامله استفاده کنیم؟
برای سودآوری در بازار سرمایه، هر معامله گر باید از ابزارهای تحلیلی موجود برای اتخاذ بهترین تصمیم برای خرید یا فروش سهام استفاده کند. استفاده از واگرایی به معامله گران اجازه می دهد تا نقطه ورود یا نقطه خروج سهام را در یک زمان معین تعیین کنند. درک دقیق این نکات برای دستیابی به یک معامله موفق از نکات مهم در این زمینه است.
هر زمان که معیارهای واگرایی نشان دهنده افزایش قدرت خرید باشد، تمایل به خرید به طور کلی افزایش می یابد و زمانی که معیارهای واگرایی نشان دهنده افزایش قدرت بازار فروشندگان باشد، تمایل به فروش سهام وجود دارد. برای معامله، باید از زمان فیبوناچی استفاده کنیم تا معامله گران قوی را در طول زمان شناسایی کنیم. نوسانات بازار و تغییرات قیمت در حین واگرایی به قدری زیاد است که امکان خرید، نگهداری یا فروش سهام با استدلال منطقی وجود دارد.
خرید با استفاده از روش واگرایی معمولی مثبت(RD+)
داشتن استراتژی معاملاتی یکی از مهمترین اقدامات هر معامله گر در بازار سرمایه است. داشتن یک استراتژی به ما کمک می کند تا یک هدف مشخص برای خرید یا فروش سهام خود تعیین کنیم. در غیر این صورت، اگر استراتژی معاملاتی درستی برای خود تعریف نکنیم، احتمالاً با چالش ها و سردرگمی های زیادی برای معاملات خود مواجه خواهیم شد. بنابراین، در یک واگرایی مثبت معمولی، زمانی که نمودار قیمت به سمت پایین حرکت می کند، نمودار اندیکاتور یک شیب مثبت را نشان می دهد. در این صورت احتمال بسیار بالایی وجود دارد که نمودار سهام در حرکت بعدی پس از عبور از روند اصلاحی، وارد روند صعودی در حرکت بعدی خود شود.
معمولاً در یک واگرایی مثبت، زمانی که نمودار، حمایت از یک اقدام مثبت را نشان می دهد، مکان خوبی برای خرید در نظر گرفته می شود. بهترین استراتژی معاملاتی برای این نوع واگرایی، تعیین نقطه ورود در پایان فرآیند اصلاح و نقطه خروج در پایان روند صعودی است. به طور معمول، یک واگرایی مثبت بین دو طبقه در یک روند نزولی مشاهده تعریف استراتژی خروج می شود که در پایان فرآیند اصلاح، سیگنال مثبتی برای خرید صادر می شود تا سود خوبی در حرکت صعودی سهام، معامله گر ایجاد کند. زمانی که کف سهام در یک روند نزولی مشخص می شود، پس از چند کندل مثبت، می توان انتظار روند صعودی را داشت و ورود آن را مشخص کرد و بر این اساس امتیاز خرید.
خرید با استفاده از روش واگرایی مخفی مثبت(HD+)
همچنین داشتن استراتژی مناسب هنگام مشاهده واگرایی مخفی مثبت، بسیار مهم است. یک واگرایی مخفی مثبت در نمودار زمانی رخ می دهد که دو کف در نمودار قیمت ایجاد شود به طوری که خط حاصل از این دو طبقه، دارای شیب رو به بالا باشد و از طرف دیگر اندیکاتور شیب منفی را در این مدت نشان دهد. هنگامی که طبقه دوم نمودار قیمت بالاتر از طبقه اول تشکیل می شود، به احتمال بسیار زیاد نمودار قیمت روند تعریف استراتژی خروج صعودی خواهد داشت.
بنابراین زمانی که فشار فروش در طبقه دوم ضعیف شود، شرایط برای صعود سهام با چند کندل مثبت مهیا خواهد شد. در این حالت بهترین استراتژی معاملاتی، اتمام زون اصلاحی و شکل گیری گارد صعودی، برای خرید سهام و اتمام روند صعودی برای خروج سهام است. سیگنال خرید در این نوع واگرایی زمانی صادر می شود که سطح حمایتی در کف، بعد از روند اصلاحی شکسته نشود و موقعیت سهام صعودی شود.
استراتژی خروج سهام با روش واگرایی زمانی در بورس
بعد از ایجاد روند صعودی در واگرایی، باید نقطه مناسبی برای تعیین سود و حد ضرر از معامله در نظر گرفت. استراتژی خروج از سهام به اندازه استراتژی ورود به سهام اهمیت بالایی دارد. هر سهمی بعد از نوسانات قیمتی خود در طی بازه های زمانی به هدف مشخصی می رسد که این روند می تواند صعودی یا نزولی باشد.
در روند صعودی سهام، تعیین حد سود در معامله، این امکان را به تریدر می دهد تا در بهترین زمان از معامله سهام خود خارج شود. استراتژی خروج از سهام در واگرایی منفی، زمانی که شیب اندیکاتورهای مانند RSI و MACD منفی باشد، اهمیت بالایی دارد. در این حالت روند نزولی افزایش می یابد. در چنین شرایطی باید حد ضرر خود را در معامله مشخص کنیم تا زمانی که قیمت سهام به قدری افت کرد که به این نقطه رسید، برای کم کردن ریسک و جلوگیری از ضررهای بعدی، از معامله خارج شد.
برعکس چنین شرایطی در واگرایی مثبت اتفاق خواهد افتاد، زمانی که شیب اندیکاتورها در زمان واگرایی مثبت باشد، هر لحظه امکان صعود قیمت سهام افزایش می یابد. در چنین شرایطی بهترین حالت این است که نقطه ای برای تعیین حد سود مشخص کنیم تا زمانی که نمودار سهم هدف روند را تشخیص دهد و به قله مورد نظر برسد.
دیدگاه شما