الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
روزانه معاملهگران زیادی به دنبال بررسی دادهها و جمع آوری اطلاعات در مورد خرید یا فروش سهام هستند. بسیاری از تحلیلگران بازار سرمایه، برای بررسی سهام و تصمیم گیری برای انجام معامله موفق و منطقی، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند تا با استفاده از ابزارهای آن و امکاناتی که برای آنها فراهم میآورد، بتوانند شناخت بهتری از روند سهام مورد نظر خود داشته باشند. الگوهای بازگشتی یکی از مؤثرترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در تشخیص روند میباشد که همیشه مورد توجه تحلیلگران بازار است. این الگوها، اصول و ساختاری دارند که کسب آگاهی و شناخت از آنها برای هر معاملهگری که میخواهد در بازار بورس فعالیت کند، لازم و ضروری به شمار میرود.
در این مقاله سعی بر آن داریم تا به بررسی الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال بپردازیم و مطالبی که در ادامه شرح میدهیم:
الگو بازگشتی چیست؟
انواع الگوهای بازگشتی:
۱ - الگوی سر و شانه کف/ سقف
۲ - الگوی سقف و کف دوقلو
۳ - الگوی سقف و کف سهقلو
4-الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
5-الگوی کنج بالارونده (Rising Wedge)
الگو بازگشتی (reversal patterns) چیست؟
در این الگوها، نمودار قیمتی بعد از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، روند آن متوقف و یا خنثی میشود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، روند حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت. در الگوی بازگشتی امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی قبلی بازگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود. بهواقع در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار به وجود میآید که روند بعدی را تحت تأثیر خود میگذارد.
انواع الگوهای بازگشتی
درحالیکه تصور میشود الگوهای بازگشتی همگی مشابه هم هستند اما باید گفت اینگونه نیست و این الگوها دارای انواع بخصوص و مجزایی میباشند که در تحلیل تکنیکال به کار میروند. در این قسمت به مهمترین الگوهای موجود در مورد الگوهای بازگشتی، میپردازیم. این الگوها هرکدام جزو الگوهای قدرتمند هستند که با استفاده از آنها، به درک بهتری از نمودار قیمتی سهام و داراییهای مختلف میرسیم. این الگوهای بازگشتی، دادهها و اطلاعات دقیق و مفیدی به معاملهگران میدهد تا قبل از معامله خود تمامی جوانب نمودار سهام را بسنجند و نسبت به آن تصمیمگیری کنند. در مجموع دانستن و آگاهی از این الگوها به شناخت موقعیت سهام و پیداکردن نقاط مهم نمودار برای خرید و یا فروش کمک بسیار زیادی میکند. در ادامه به بررسی پنج الگوی مهم از دسته الگوهای بازگشتی میپردازیم.
الگوی سر و شانه کف و سقف
قبل از تشکیل یک الگوی بازگشتی، باید یک روند در مسیر قبلی وجود داشته باشد که بتوان برای بازگشت، الگویی متصور شد. الگوی سر و شانه یکی از معروفترین الگوهای کلاسیک بازگشتی محسوب میشود. این الگو در انتهای روند رخ میدهد و روند صعودی را به نزولی و برعکس، روند نزولی را به صعودی تبدیل میکند. این الگو زمانی تشکیل میشود که بعد از روند، الگویی بر مبنای چند سقف قیمتی و یا چند کف قیمتی شکل بگیرد.
این الگو زمانی تشکیل میشود که بعد از روند، الگویی بر مبنای چند سقف قیمتی و یا چند کف قیمتی شکل بگیرد.
الگوی سر و شانه سقف
در الگوی سر و شانه سقف، همان طور که در شکل زیر ملاحظه میشود، بعد از یک روند صعودی تشکیل میشود و با پایان الگو، روند صعودی به اتمام میرسد. در این الگو، سه سقف تشکیل میشود که سقف میانی از دو سقف دیگر بلندتر است. بهخاطر شکل ظاهری آن، سقف وسط را سر و دو سقف کناری را شانه مینامند. پس از تکمیل الگو، مشاهده میشود که روند صعودی پایان میابد و به روند نزولی تبدیل میشود. این در زمانی اتفاق میافتد که خط گردن با حجم بالا و پرقدرت شکسته شود تا بعد از آن، روند نزولی شکل بگیرد. در این موقع، خط حمایتی قبلی، تبدیل به خط مقاومتی برای روند بعدی میشود. اگر این الگو تأیید شود، معمولاً یک روند نزول برای سهام متصور میشویم.
الگوی سر و شانه کف
در الگوی سر و شانه کف، درست برعکس بحث بالا اتفاق میافتد. در این الگوی شکست صعودی الگو بعد از یک روند نزولی، چند کف قیمتی به وجود میآید که کف وسط، نقش سر و دو کف کناری، نقش شانه را بازی میکنند. پس از تشکیل این الگو و اتمام آن، روند نزولی تبدیل به روند صعودی میشود. اگر این الگو تأیید شود، معمولاً یک روند صعود برای سهام متصور میشویم و میتواند فرصت مناسبی برای خرید در این نقاط باشد.
الگوی سقف و کف دوقلو
این الگو بهواقع یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به شمار میرود و باید در استفاده از آن دقت لازم را داشت. کندلهای بازگشتی در این الگو از اهمیت بالایی برخوردار است.
در الگوی سقف دوقلو، به طور معمول، یک الگوی نزولی بازگشتی تشکیل میشود. در این الگو کندلهای قیمتی، دو قله و یک دره را پدید میآورند که در شکل زیر بهوضوح قابل رویت است. اولین سقف، بالاترین میزان قیمت را ثبت میکند و در حکم الگوی شکست صعودی یک ناحیه مقاومتی عمل مینماید. بعد از آن افت قیمت اتفاق میافتد تا یک کف جدید ساخته شود و بعد از آن نمودار قیمتی تا سقف قبلی حرکت میکند. زمانی که الگوی دوقلو ساخته شد، حال میتوان در انتظار یک روند نزولی در این الگوی بازگشتی باشیم. همان طور که مشخص است، در طی این روند حمایت به مقاومت تبدیل میشود. بهترین استراتژی معامله در این مواقع این است که در زمان افت قیمتی اول خریدار باشیم و در سقف دوم فروشنده باشیم تا در ادامه روند به سمت روند نزولی، متضرر نشویم.
الگوی کف دوقلو، برعکس الگوی سقف عمل میکند. مطابق این الگو، بعد از یک روند نزولی، نمودار قیمتی، دو کف و یک قله میسازد. برای تشکیل این الگو، حتماً باید یک روند نزولی از قبل وجود داشته باشد در غیر این صورت تشخیص آن چندان اعتباری ندارد. به هر حال اولین کف در نمودار، میتواند نشاندهنده این موضوع باشد که احتمال زیاد کف دوم هم در همین حوالی شکل خواهد گرفت. بین کف اول و کف دوم، یک افزایش قیمتی خواهیم داشت که قله مینامیم. پس از تکمیل الگوی کف دوقلو، طبیعتاً شاهد یک روند صعودی در روند سهام خواهیم بود.
بهترین استراتژی معاملاتی در این الگو، به این صورت میباشد که وقتی، کندل بازگشتی از کف دوم به سمت بالا در حرکت باشد، فرصت مناسب برای خرید خواهد بود چراکه یک روند صعودی قدرتمند در آن نقطه به وجود میآید.
الگوی سقف و کف سهقلو
این الگو شباهت بسیار زیادی به مبحث بالا در مورد الگوی دوقلو دارد اما با یک تفاوت در تعیین سقف و کف جدید. زمانی که الگوی سقف و کف دوقلو در شکستن سطوح حمایتی و مقاومتی خود ناکام باشند، فعلوانفعالات بازار و کشمکش میان خریداران و فروشندگان سهم باعث میشود تا یک کف و یک سقف دیگر به الگو اضافه شود و به عبارتی یک نوسان دیگر در نقطه حمایت و نقطه مقاومت، اتفاق میافتد و در این حالت ما با یک الگوی سقف و کف سهقلو و در واقع با سه سقف قیمتی مواجه خواهیم شد که در شکل زیر قابلمشاهده میباشد.
در الگوی سقف سهقلو، هرگاه نمودار سهام سقف جدید سوم را لمس کرد، بهاحتمال بسیار زیاد در یک الگوی برگشتی، وارد روند نزولی خواهد شد.
به همین ترتیب در الگوی کف سهقلو، زمانی که نمودار قیمتی، کف جدید سوم را لمس کرد، بهاحتمال بسیار زیاد در یک الگوی برگشتی، وارد روند صعودی خواهد شود.
الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
الگوی کنج به طور معمول، خبر از یک توقف در روند و بعد در ادامه، تبدیلشدن به یک روند بازگشتی، میدهد. در الگوی کنج نزولی پایین رونده، یک الگوی مخروطی شکل به سمت پایین شکل میگیرد اما برخلاف ظاهر آن، این روند اصلاً نزولی نیست و پس از اتمام الگو و خروج کندل بازگشتی از کنج، یک روند صعودی در این حالت اتفاق میافتد.
در این الگو نیز لازم است قبل از تشکیل کامل الگو، یک روند قبلی در نمودار داشته باشیم. بعد از تغییر روند به سمت الگوی کنج نزولی، معاملات سهام در نوسانات قیمتی و شکل مخروطی قرار میگیرد تا زمانی که بتواند از کنج این مخروط خارج شود. در این هنگام، ما شاهد یک روند صعودی در کندلهای قیمتی خواهیم بود که تحلیلگران با پیداکردن این نقطه فرصت مناسبی را برای خرید به دست میآورند چراکه هر لحظه نمودار سهام وارد روند صعودی خود خواهد شد.
به همان نحوی که در تحلیل تکنیکال اغلب به دنبال شکست مقاومت هستیم، در الگوی کنج نزولی نیز باید سطح مقاومتی در کنج، شکسته شود تا بتوان برای آن سیگنال خرید و یا روند صعودی متصور شد.
الگوی کنج بالارونده (Rising Wedge)
طبیعتاً خلاف جهت الگوی کنج پایین رونده، الگوی کنج بالارونده تشکیل میشود. در این الگو، نمودار کندلی سهام بعد از یک روندی که از قبل وجود داشته است، وارد نوسانات قیمتی و عرضه و تقاضایی میشود که تشکیل یکشکل مخروطی به سمت بالا میدهد. این مخروط به صورتی است که در طی معاملات روزانه، کفها و سقفهای جدید به سمت بالا میسازد. این نوسانات تا جایی ادامه پیدا میکند که چندین بار سقف و کف جدید ساخته باشد. طبق الگوی کنج بالارونده، هرگاه سطوح مقاومتی در مخروط، شکسته شود، هر لحظه امکان دارد، الگو تکمیل شود و شاهد روند نزولی در حرکت بعدی سهام باشیم.
به همان ترتیبی که شکسته شدن حمایت در تحلیل تکنیکال، یک هشدار به معاملهگر تلقی میشود، در الگوی کنج بالارونده نیز با شکست حمایت در کنج مخروط به پایین، هر لحظه این احتمال وجود خواهد داشت تا روند نمودار به سمت روند نزولی حرکت کند و این میتواند نمودار قیمتی سهم را تا مدتها وارد فاز افت قیمتی نماید.
بنابراین میتوان گفت در هر دو الگوی کنج نزولی و کنج بالارونده، کندل قیمتی نمودار، مانند فنری در کنج فشرده میشود تا زمانی که با شکست مقاومت و یا شکست حمایت، نمودار سهام با قدرت وارد روند بعدی خود شود. این روند در الگوی کنج نزولی قطعاً صعودی و در الگوی کنج بالارونده، نزولی خواهد بود.
جمعبندی
الگوهای بازگشتی از مباحث مهم در تحلیل تکنیکال میباشد و در کنار سایر ابزارهای تحلیلی، از قدرت بالایی برخوردار میباشند. این الگوها برای تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه حائز اهمیت هستند به طوری که بسیاری از معاملهگران بازار برای تعیین نقاط خرید و فروش خود از الگوهای بازگشتی استفاده میکنند تا درک بهتری از روند آتی سهام خود داشته باشند. الگوهای بازگشتی به پنج دسته مهم تقسیم میشوند که هرکدام تشکیل الگویی با اشکال مختلف میدهند و بسته به نوع آن، تفسیرهای متفاوتی ارائه میشود. در این مقاله سعی بر این داشتیم تا به بررسی انواع الگوهای بازگشتی بپردازیم و طراحی استراتژی خرید یا فروش بر اساس آنها را شرح دهیم.
آن چیزی که مسلم است این نکته خواهد بود که تشخیص الگوهای بازگشتی نیاز به کسب مهارت و تجربههای بالا دارد تا بهراحتی بتوان با آنها کار کرد. از همین رو کارگزاری اقتصاد بیدار با همکاری مشاورین و متخصصین خود خدمات تحلیلی و آموزشی خود را به علاقهمندان بازار سرمایه ارائه میدهد که کافی است با دفاتر آن در تماس باشید.
چگونه در شکست کاذب، بر خلاف جهت شکست معامله کنیم؟
در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی معامله در شکست کاذب میپردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.
معامله گران، به انجام معامله در حالتهای شکست روند علاقه دارند.
هنگامی که قیمت در نهایت از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود، انتظار میرود قیمت در همان جهت شکست حرکت کند. باید حرکت کافی ایجاد شود تا قیمت از آن سطح شکسته شود.
اما گاهی این اتفاق نمیافتد!
همانطور که مشاهده میکنید بر خلاف تصور، قیمت پس از شکست دوباره به حرکت خود در مسیر قبل ادامه داد.
شکست کاذب و روشهای معامله با آن
یک نکته مهم در مورد سطوح حمایت و مقاومت این است که آنها محدودههایی هستند که احتمال پیش بینی واکنش قیمت را افزایش میدهند. سطوح حمایت، مناطقی هستند که فشار خرید برای غلبه بر فشار فروش و متوقف کردن روند نزولی کافی است. سطوح مقاومت، درست مثل سطوح حمایتند اما بر عکس عمل میکنند. آنها تمایل به توقف یا حتی معکوس کردن روند صعودی دارند. سطوح مقاومت، مناطقیاند که فشار فروش برای غلبه بر فشار خرید و یا معکوس کردن روند صعودی، کافی است.
در بخش بعدی، شکست کاذب را بیشتر بررسی خواهیم کرد و در مورد دلیل معامله آنها و چگونگی سود بردن از آنها بحث میکنیم. تنها دانستن در مورد استراتژی شکست کافی نیست، زیرا گاهی اوقات شکستها جواب نمیدهند. باید بدانید که در مورد شکست کاذب چه باید کرد.
معامله با شکست کاذب
در صورتی میتوانید وارد معامله شکست کاذب شوید که یک شکست در ناحیه حمایت یا مقاومت، کاذب باشد و قادر به حفظ حرکت در همان جهت نباشد.
به خاطر داشته باشید که معامله شکست کاذب، استراتژی کوتاه مدت بسیار خوبی است. ممکن است شکستها در چند تلاش اول موفق نباشند اما این احتمال نیز وجود دارد که در نهایت موفق شوند. با یادگیری معامله شکستهای کاذب، میتوانید از زیانهای بزرگ اجتناب کنید.
معامله شکستها برای بسیاری از معامله گران جذاب است. سطوح حمایت و مقاومت قرار است کف و سقف قیمت باشند. اگر این سطوح شکسته شوند، انتظار میرود که قیمت در همان جهت شکست ادامه یابد. اگر سطح حمایت شکسته شود، بدین معنی است که حرکت کلی قیمت نزولی است و معامله گران احتمالاً فروش را بیشتر انجام میدهند تا خرید.
در مقابل، اگر سطح مقاومت شکسته شود، آنگاه معامله گران معتقدند که احتمال دارد قیمت حتی بالاتر رود و تمایل به خرید دارند و نه فروش. معامله گران که با این روش معامله میکنند، ذهنیت حریص دارند. به معامله در جهت شکست اعتقاد دارند. به دستاوردهای بزرگ با حرکتهای بزرگ اعتقاد دارند. ماهی بزرگ را بگیر، سیب زمینی کوچک سرخ شده را فراموش کن. در دنیای کامل، این امر میتواند درست باشد. اما نه همیشه! آنچه واقعاً اتفاق می افتد این است که اکثر “شکستها” با موفقیت ادامه پیدا نمیکند. شکستها فقط به این دلیل موفق نمیشوند که اقلیت هوشمند باید از اکثریت پول در آورد.
احساس خیلی بدی نداشته باشید. اقلیت هوشمند معمولاً شامل بازیکنان بزرگ با حسابهای بزرگ است. برای فروش هر چیزی، خریدار باید وجود داشته باشد. با این حال، اگر کسی بخواهد بالای سطح مقاومت خرید کند یا زیر سطح حمایت فروش کند، بازیگران اصلی بازار باید طرف دیگر معادله را بگیرند. اجازه دهید به شما الگوی شکست صعودی هشدار دهیم: بازیگران اصلی بازار احمق نیستند.
معامله گران خرده فروشی تمایل به معامله شکست دارند.
معامله گران هوشمندتر، از تفکر جمعی معامله گران بی تجربه استفاده میکنند و برنده میشوند. به همین دلیل، معامله در کنار معامله گران با تجربه تر، میتواند بسیار سود آور نیز باشد.
ترجیح میدهید جزء کدامیک باشید: اقلیت هوشمند که شکستها را محو میکند یا اکثریت بازنده که در شکستهای کاذب گرفتار میشوند؟
نحوه معامله شکستهای کاذب
به منظور محو کردن شکستها، باید بدانید که شکست کاذب کجا میتوانند رخ دهند. شکست کاذب، معمولاً در سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند، الگوهای نمودار یا سقفها و کفهای قبلی دیده میشوند.
خطوط روند
در محو کردن شکستها، همیشه به یاد داشته باشید که باید بین خط روند و قیمت فاصله وجود داشته باشد. اگر فاصلهای بین خط روند و قیمت وجود دارد، بدین معنی است که قیمت بیشتر در جهت روند و دور از خط روند حرکت میکند.
مانند مثال زیر، وجود فاصله بین خط روند و قیمت، به قیمت اجازه میدهد که به سمت خط روند برگردد، شاید حتی آن را بشکند، و فرصتهای محو کردن را ارائه کند.
سرعت حرکت قیمت نیز بسیار مهم است. اگر قیمت آهسته به سمت خط روند میرود، شکست کاذب محتمل است. با این حال، حرکت سریع قیمت به سمت خط روند میتواند شکست موفق از آب در آید. سرعت سریع قیمت، میتواند قیمت را پس از خط روند و فراتر از آن نگه دارد. در این وضعیت، بهتر است از محو کردن شکست بپرهیزید.
چگونه شکستن خط روند را محو کنیم؟
بسیار ساده است. درست زمانی که قیمت سر جایش بر میگردد. این امر به شما اجازه خواهد داد که مسیر امن را بگیرید و از خطر بپرهیزید. نمیخواهید بالاتر یا پایینتر از خط روند فروش کنید تا بعداً بفهمید که شکست واقعی بود!
با استفاده از اولین مثال نمودار، اجازه دهید نقاط ورودی احتمالی را با زوم کردن ذکر کنیم.
الگوهای نمودار
الگوهای نمودار، حالتهای نمایش قیمت هستند که در واقع میتوانید با چشم خود مشاهده کنید. آنها بخش مهمی از تحلیل تکنیکالاند و همچنین در فرآیند تصمیم گیری به شما کمک میکنند.
دو الگوی معمول که در شکستهای کاذب معمولاً رخ میدهند عبارتند از:
- سر و شانه (Head & Shoulders)
- سقف / کف دوگانه (Double Top/ Double Bottom)
الگوی نمودار سر و شانه یکی از سختترین الگوها برای تشخیص توسط معامله گران جدید است. با این حال، با گذشت زمان و تجربه، این الگو میتواند به بخش مهمی از ابزارهای معاملاتی شما تبدیل شود. الگوی سر و شانه، یک الگوی بازگشت تلقی میشود.
اگر در انتهای روند صعودی شکل گیرد، میتواند علامت باز گشت نزولی باشد. در مقابل، اگر در انتهای روند نزولی شکل گیرد، میتواند علامت باز گشت صعودی باشد.
سر و شانه برای تولید شکست کاذب و ایجاد فرصتهای مناسب برای محو کردن شکست معروف هستند. شکستهای کاذب در این الگو رایج هستند چرا که بسیاری از معامله گران که متوجه این شکل الگو شدهاند معمولاً استاپ را نزدیک خط گردن قرار میدهند.
هنگامی که الگو، شکست کاذب را تجربه میکند، قیمتها معمولاً دوباره بجای اول برمی گردند. معامله گرانی که در شکست نزولی فروختهاند یادر شکست صعودی خریدهاند، در زمانی که قیمت بر علیه موقعیتشان حرکت میکند، دستور توقف را اجرا میکنند.
در الگوی سر و شانه، میتوانید فرض کنید که شکست اول ممکن است کاذب باشد.
میتوانید شکست را با دستورهای شرطی در خط گردن محو کنید و فقط توقف را بالاتر از سقف کندل کاذب قرار دهید. میتوانید حد سود خود را کمی پایینتر از سقف شانه دوم یا کمی بالاتر از کف شانه دوم الگوی باز گشت قرار دهید.
الگوی بعدی، سقف دوگانه یا کف دوگانه است. معامله گران عاشق این الگوها هستند! چرا؟ خب چون تشخیص آنها بسیار ساده است!
وقتی قیمت در زیر خط گردن میشکند، علامت باز گشت احتمالی روند است. به همین دلیل، بسیاری از معامله گران، دستور ورود خود را بسیار نزدیک به خط گردن قرار میدهند.
مشکل این الگوهای نمودار، این است که معامله گران بی شماری آنها را میشناسند و دستورات را در موقعیتهای مشابه قرار میدهند.
مانند الگوی سر و شانه، میتوانید دستور خود را زمانی قرار دهید که قیمت برمی گردد. میتوانید توقف خود را درست آن سوی کندل کاذب قرار دهید.
در چه نوع بازاری باید شکستها را محو کنم؟
بهترین نتایج بازارهای دارای روند اتفاق می افتد. با این حال، نمیتوانید تمایلات بازار، اخبار و رویدادهای مهم، احساسات و انواع دیگر تحلیل بازار را نادیده بگیرد.
بازارهای مالی زمان زیادی صرف رفت و برگشت در محدوده قیمتها میکنند و از این سقفها و کفها زیاد منحرف نمیشوند. محدودهها، توسط سطح حمایت و سطح مقاومت محدود میشوند و خریداران و فروشندگان به طور مستمر قیمتها را بین این سطوح بالا و پایین میبرند.
محو کردن شکستها در محیطهای محدوده، میتواند بسیار سودآور باشد. با این حال در نقطه خاصی، یک طرف در نهایت غلبه میکند و یک روند جدید تشکیل خواهد شد.
الگوی پرچم صعودی و نزولی (Flag) تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم ( Flag Pattern ) از پرکاربردترین الگوها در تحلیل تکنیکال است. الگوی پرچم در بورس جزو الگوهای ادامه دهنده میباشد. الگوی ادامهدهنده بدین معناست که نمودار قیمت، بعد از ایجاد پرچم، روند قبلی خود را از سر میگیرد. به زبانی دیگر، اگر روند نمودار قیمت صعودی است، به روند صعودی خود و اگر نزولی است به روند نزولی خود ادامه خواهد داد. الگوی پرچم اغلب پس از رشد یا اصلاح قیمت شدید تشکیل میشود. در این مقاله با الگوی پرچم، انواع آن و نحوه معامله با الگو پرچم آشنا خواهید شد.
اجزای الگوی پرچم
الگوی پرچم ( Flag ) از 2 بخش تشکیل شده است:
- میله پرچم : به روند حرکتی شارپ و تیز، پیش از ناحیهی پرچم، میله گفته میشود که وابسته به صعودی و نزولی بودن روند همراه با شکستن مقاوت یا حمایت است.
- بدنه پرچم : محدودهای است که قیمت در آن محدوده، روندی اصلاحی دارد و انرژی لازم برای حرکت بعدی را جذب میکند. قسمت بدنه پرچم میتواند شکلهای گوناگونی داشته باشد.
فاکتوری که باعث اعتباردهی به الگوی پرچم میشود و آن را قابل اعتماد میکند، حرکت شارپی قیمت است. هنگامی که حرکت شارپی قیمت رخ ندهد، ورود به آن روند ریسک بالایی خواهد داشت. علاوه بر آن برای اعتبار دهی بیشتر به الگوی پرچم، حجم معاملات در حرکت شارپی اولیه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار میباشد.
مدت زمان الگوی پرچم
الگوی پرچم در طی 1 الی 12 هف ته شکل میگیرد. اگر بیش از 12 هفته زمان برای شکلگیری آن سپری شود، این الگو به الگوی پرچم مستطیلی تبدیل میشود. به طور ایدهآل یک الگوی پرچم طی 4 هفته شکل میگیرد.
نحوه هدفگذاری در الگوی پرچم
- ابتدا طول میله پرچم را اندازه گیری کنید.الگوی شکست صعودی
- سپس به اندازه طول میله به نقطه شکست اضافه کنید. (در روند صعودی به سمت بالا و در روند نزولی به سمت پایین اضافه میکنیم)
انواع الگوی پرچم
الگوی پرچم با توجه به شکل هندسی تشکیل شده بعد از حرکت شارپ صعودی یا نزولی، به 2 دسته عمده تقسیم میگردد.
الگوی پرچم مستطیلی (دارای دو سطح موازی)
در الگوی پرچم مستطیلی، روند اصلاحی سهم در قالب یک کانال مستطیلی صورت میگیرد که طول بالا و پایین مستطیل را میتوان محدوده حمایتی و مقاومتی دانست که در این بازه نوسان میکند و انرژی لازم برای ادامه حرکتی همجهت با میله را جذب میکند.
الگوی پرچم مثلثی
الگوی پرچم مثلثی به الگویی در تحلیل تکنیکال گفته میشود که سهم پس از حرکت نسبتا شارپ خود (که در قالب میله الگوی پرچم شناخته میشود) در یک مثلث شروع به نوسان قیمتی میکند. این مثلثهای ایجاد شده به مانند مثلثهای متقارن میباشند.
نحوه معامله در الگوی پرچم مستطیلی و مثلثی
باید به این نکته بسیار مهم توجه کرد که به هیچ عنوان در داخل خود الگوی پرچم مستطیلی یا مثلثی، نباید وارد معامله شد و باید منتظر شکست خط مقاوت یا حمایت ایجاد شده ماند و سپس دست به انتخاب پوزیشن خرید یا فروش زد .
الگوی پرچم در روند صعودی و نزولی
در ادامه 2 حالت الگوی پرچم را مورد بررسی قرار میدهیم:
الگوی پرچم صعودی
همانطور که از نام این الگو مشخص میباشد، نشانگر این است که روند مثبت و صعودی شکل گرفته در قسمت میله این الگو بعد از کمی استراحت و تثبیت قیمت دوباره از سر گرفته خواهد شد. به زبانی دیگر بعد از جذب انرژی لازم، روندی هم جهت و هم اندازه با میلهی پرچم رخ خواهد داد. پرچم صعودی میتواند مثلثی یا مستطیلی باشد.
پس از یک رشد شارپ، برخی از سهامداران، تصمیم به اتخاذ پوزیشن فروش میگیرند؛ همین امر باعث میشود قیمت برای مدتی در حالت تثبیت قرار بگیرد. پس از مدتی نوسان بین سقف و کف کانال به محض افزایش تقاضا و شکست خط مقاوتی ایجاد شده، روند صعودی سهم از سر گرفته خواهد شد. در این صورت نقاط کم ریسک خرید به صورت زیر خواهد بود :
- بعد از شکست سقف پرچم
- بعد از اتمام پولبک به سقف پرچم
الگوی پرچم نزولی
همانطور که از نام آن مشخص است، نشانگر روند منفی و ریزشی است و در قسمت میله این الگو، بعد از کمی استراحت و تثبیت قیمت این روند نزولی از سر گرفته خواهد شد. به زبانی دیگر پس از مدتی نوسان بین سقف و کف کانال، روند اصلاحی دقیقا هم اندازه با میله پرچم ایجاد خواهد شد. پرچم نزولی میتواند مثلثی یا مستطیلی باشد.
پس از یک ریزش شارپ، برخی از سهامداران، منتظر ادامه روند میمانند و برخی دیگر دست به فروش میزنند؛ همین امر باعث میشود قیمت برای مدتی در حالت تثبیت قرار بگیرد.پس از مدتی نوسان در بازه ای مشخص (مثلثی یا مستطیلی) به محض افزایش عرضه (فشار فروش) و شکست خط حمایتی ایجاد شده، روند ریزشی سهم به اندازه میله پرچم از سر گرفته خواهد شد. در این صورت نقاط کم ریسک به منظور خرید به صورت زیر خواهد بود:
- بعد از شکست کف پرچم
- بعد از اتمام پولبک به کف پرچم
تعیین حد ضرر در الگوی پرچم
عموما هنگام استفاده از الگوی پرچم، حد ضرر را به کمک کف الگوی پرچم میتوان مشخص کرد. به عبارتی دیگر هنگامی که کندلهای قیمتی در حال نوسان هستند و کف بدنه پرچم تشکیل میشود، در این صورت اگر کندلها از این کف عبور کنند، روند صعودی و مورد انتظار تغییر میکند و باید حد ضرر فعال شود.
همانطور که در تصویر بالا مشخص است، اگر کندلهای قیمتی الگو را شکست دهند و به سمت پایین حرکن کنند، حد ضرر فعال می گردد و معاملهگر پوزیشن فروش میگیرد.
فیلتر الگوی پرچم
در میان افراد از واژه فیلتر الگوی پرچم استفاده میشود ولی در واقع الگوی پرچم (Flag Patter) دارای فیلتر نمیباشد.
جمعبندی
الگوی پرچم از پرکاربردترین الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که تحلیلگران برای تشخیص روند الگوی شکست صعودی الگوی شکست صعودی پیشرو از آن استفاده میکنند. در این مقاله به بررسی جزییات الگوی پرچم و نحوه استفاده از آن پرداختیم. به طور کلی در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از الگوهای پرچم بهتر است به اندیکاتورهای حجم و حرکات قیمتی نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسکتر باشد. میتوانید برای آشنایی با سایر الگوها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، مقالات موجود در سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه بفرمایید.
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار الگوی شکست صعودی تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه الگوی شکست صعودی الگوی شکست صعودی الگوی شکست صعودی بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و الگوی شکست صعودی شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
الگوی جعلی چیست و چگونه با آن معامله کنیم؟
الگوی جعلی، الگویی بسیار قدرتمند در پرایس اکشن است؛ بازتاب الگوی جعلی، برگشت در بازار و “فریفتن حریف” میباشد و شناخت الگوهای شمعی مانند اینساید بار و پین بار از اهمیت بالایی برخوردار است.
یکی از الگوهای معاملاتی مورد علاقهی من، پرایس اکشن (حرکات قیمت) است که الگوهای جعلی دارد. دلایل زیادی وجود دارد که من این الگو را دوست دارم اما شاید مهمترین دلیل این باشد که معنی و مفهوم در پشت آن قرار دارد که اندیکاتوری قابل اعتماد و احتمالا بالقوه در آینده نزدیک (و گاهی دراز مدت) را به همراه دارد.
الگوی پرایس اکشن جعلی چیست؟
الگوی جعلی در بازار به این معنی است که یک شکست جعلی از الگوی اینساید بار (inside bar) رخ داده است. به عبارت دیگر، زمانی که قیمت در ابتدا از طریق الگوی اینساید بار شکسته میشود، اما پس از آن قیمت راهش را به سمت دیگری برمیگرداند، منجر به شکست جعلی در ساختار اینساید بار میشود.
الگوی جعلی
همان طور که قبلا ذکر کردم، معنی در پشت الگوی جعلی، آن چیزی است وقتی که نمودار را نگاه میکنم توجه من را به خودش جلب میکند. اساسا الگوی جعلی به این معنی است که بازیگران قدر بازار (بانکها، صندوقهای تامینی، معامله گران بزرگ پول) : ۱) عمدا حد ضرر را بر روی معاملهگران خرده قرار میدهند، پوزیشن آنها را میمکند و برای قیمت، “خلاء” ایجاد میکنند تا در جهت مخالف قرار بگیرد. یا ۲) عکسالعمل به برخی از رویدادهای بازار بزرگ باعث می شود قیمت به عقب برگردد و در جهت مخالف شکست اولیه قرار بگیرد.
در هر صورت، وضعیت جعلی یک سیگنال بسیار قوی میباشد که ممکن است قیمت در جهت مخالف شکست جعلی به حرکت ادامه دهد. بنابراین برای مثال اگر شکست جعلی از موقعیت اینساید بار به سمت بالا حرکت کند، الگوی جعلی نزولی (بیریش) را تشکیل میدهد، به این معنی که قیمت ممکن است به سمت پایینتر و در جهت مخالف شکست اولیه حرکت کند.
برای روشن شدن همه این موارد، اجازه دهید نگاهی به برخی نمونهها بپردازیم:
در مثال زیر، یک سیگنال جعلی صعودی (بولیش) و نزولی (بیریش) کلاسیک را مشاهده میکنیم. توجه کنید که ابتدا اینساید بار وجود دارد که به دنبال آن یک شکست جعلی از الگوی اینساید بار به همراه دارد که در نتیجه الگوی جعلی را تشکیل میدهد.
توجه: هر سیگنال جعلی دقیقا مانند موارد بالا دیده نمی شود، که من در دوره معاملات پرایس اکشن به آن میپردازم. برای مثال الگوی جعلی را با پین بار به عنوان ساختار شکست جعلی مشاهده کنید. در مورد پین بار، شکست جعلی فقط شامل یک کندل میشود، برخلاف ساختار شکست جعلی که در نمودار بالا نشان دادهام، دو کندل را در بر دارد. همچنین ممکن است با سه کندل شکست جعلی رو به رو شوید اگرچه نادر است و کمتر از ساختار شکست جعلی با یک پین بار یا دو کندل روی میدهد.
در مثال زیر، ما یک الگوی جعلی صعودی (بولیش) و نزولی (بیریش) را با یک پین بار برگشتی به عنوان شکست جعلی از الگوی اینساید بار مشاهده میکنیم:
چگونه با سیگنال جعلی معامله کنیم؟
در هر شرایطی از بازار میتوان با سیگنال جعلی معامله کرد به جز بازارهای پرتلاطم. اما سیگنال جعلی میتواند در بازار دارای روند، یا در بازار محدودهای یا حتی در جهت مخالف روند به کار می رود، در صورتی که در سطح حمایت یا سطح کلیدی باشد.
سیگنال جعلی، جهت ورود به پوزیشن با احتمال بالا را برای ما فراهم میکند همچنین نقاط واضحی از حد ضرر (SL) را برای ما مشخص میکند. جهت روشن شدن مطلب به مثالهای زیر توجه کنید:
در مثال نمودار زیر، میتوانیم ببینیم که قبل از تثبیت بازار یا حرکات محدوده دامنه، از روند صعودی بالایی برخوردار بوده، سپس سیگنال جعلی بر روی خط حمایت از دامنه معاملاتی تشکیل شده است. به طور منطقی حد ضرر (SL) را در زیر پایینترین دو کندلی که شکست جعلی دارند، قرار میدهید. سیگنال جعلی، تشکیل شده که من آن را سطح نمودار هم پوشانی مینامم زیرا ما چندین عامل حمایت برای معامله داشتیم: در این مثال، سطح حمایت و روند صعودی وجود دارد:
بیایید به مثال دیگری از یک سیگنال جعلی نگاهی بیندازیم، اما این بار سیگنال جعلی بر روی محدوده مقاومت تشکیل شده است. توجه داشته باشید که شکست جعلی، کاملا بر روی پین بار نبوده است زیرا بدنهی واقعی کندل نسبت به سایه به اندازه کافی کوچک نبوده، اما این یک کندل برگشتی سایهدار نزولی می باشد که یکی از الگوهای قیمتی است که در دوره معاملاتی درس دادهام. توجه کنید که قیمت نه تنها بعد از این سیگنال جعلی نزولی شد بلکه در واقع روند نزولی جدیدی را به پیش برد …
هشدار به سیگنالهای جعلی:
سیگنالهای جعلی همیشه کامل به نظر نمیرسند، یعنی میتوان صلاحدید و احتیاط به کار گرفت اما جرات به خرج دادن چیزی است که حرفهایها را از آماتورها جدا میکند. برای مثال لازم نیست که فقط یک اینساید بار در ساختار شکست جعلی داشته باشید. گاهی ممکن است دو یا سه اینساید بار یا حتی بیشتر داشته باشید. در مثال زیر، الگوی کمبو پین بار جعلی مشاهده میشود که دو اینساید بار قبل از پین بار شکست قبلی وجود دارد. در مجموع همه چیز درست است و اغلب در موقعیتهای جعلی آن را احتمالا مشاهده میکنید:
یکی از ویژگیهای بارز سیگنال جعلی خوب، شکست جعلی واضح از ساختار اینساید بار است. اگر شما شکست جعلی واضحی از اینساید بار داشتید، میتواند سیگنال جعلی مناسب و خوبی را برای شما همراه میکند، و یا فرض شود برخی همپوشانی و شرایطی را در محدوده بازار دارد. اگر تعجب کردید و حدس زدید و یا از معاملهگران دیگر سوال کردید که آیا این الگوی خاص، جعلی است، و یا اگر این شکست جعلی خیلی واضح و روشن نباشد ، سرمایه خود را به خطر انداختهاید. بهترین الگوهای جعلی، مواردی است که نیاز به رمز گشایی ندارد.
کلمه آخر در مورد الگوهای جعلی
الگوی جعلی، الگویی بسیار قدرتمند در پرایس اکشن است، به شرطی که بتوانید محل مناسب آن را بیابید الگوی شکست صعودی و اقدام به معامله کنید. بازتاب الگوی جعلی، برگشت در بازار و “فریفتن حریف” است که به وضوح برخی از پیامدهای عمیق تجاری را به همراه دارد. شکست جعلی، سرنخی بزرگ در بازار محسوب میشود و به ما نشان میدهد آنچه را که “معاملهگران بزرگ” بدان میاندیشند و به ما فرصتی میدهند تا از آن استفاده کنیم. معاملهگران آماتور و مبتدی اغلب در هنگام خرید و رویارویی با الگوی شکست جعلی، گرفتار میشوند. در واقع، استراتژیهای تجاری و سیستمهای ایجاد شدهی بی عیبی هنگام رویارویی با الگوی شکست جعلی وجود دارد. شکست جعلی یکی از قدیمیترین متدها و متداولترین رویکرد در زمینه معاملات است، به همین دلیل این الگوهای شکست به راحتی موقعیت پرمنفعتی را برای بازیگران بزرگ بازار فراهم میکند و در عین حال معاملهگران کوچکتر هم میتوانند از مزیت آن بهرهمند شوند.
الگوهای جعلی اساسا شواهد قوی و محکمی از آنچه در پاراگراف بالا بیان کردم، هستند و آنها به معاملهگران زیرک و دانای پرایش اکشن، این توانایی را میدهند که همانند “معاملهگران بزرگ” معامله نمایند. از شما دعوت میکنیم که بیشتر در مورد این موضوع بدانید و بیشتر در مورد دوره معاملاتی پرایش اکشن مطالعه کنید زیرا من تمام دانش و توانایی خود را در بر روی الگوی جعلی به کار میبندم و به طور مناسب و دقیق در معاملات از آن استفاده مینمایم.
دیدگاه شما