ارزش خالص دارایی (NAV) چیست؟
تمام افرادی که قصد ورود به بازار سرمایه را دارند با هدف اصلی افزایش دارایی خود در این راستا گام برمیدارند. در این فرآیند گزینه ارزش ناخالص دارایی برای تمام سرمایهگذاران از عوامل خیلی مهم به شمار میآید. همانطور که میدانید به منظور تحقق یک سرمایهگذاری موفق در بازار سرمایه شما باید از ابزارهایی نظیر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده کنید تا نسبت به نقطه مناسب برای خریدوفروش سهم و با استفاده از ارزش خالص دارایی اقدام کنید.
برای آشنایی با دو رکن اساسی در بازار سرمایه میتوان به صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای سرمایهگذاری اشاره کرد که در ایران به بهترین شکل خدمات مالی و مدیریت آن را ارائه میدهند. دارایی این صندوقها بیشتر اوراق بهادار و داراییهای مالی است. در ارزش خالص چیست؟ این مقاله بیشتر قصد داریم به مفهوم ارزش خالص دارایی (NAV) در صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای سرمایهگذاری بپردازیم. به منظور آشنایی بیشتر با ما همراه باشید.
ارزش خالص دارایی یا NAV چیست؟
NAV که در فارسی به آن ناو سهم هم میگویند در اصل مخفف کلمه Net Asset Value است که به معنای ارزش خالص دارایی است. در واقع از این معیار به منظور نمایش تمامی ارزش خالص داراییهای یک شرکت یا صندوق سرمایهگذاری استفاده میشود. از NAV میتوان به عنوان ابزاری برای مقایسه عملکرد شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری استفاده کرد. به زبان ساده NAV به عنوان یک شاخص در بازار سرمایه است که با استفاده از میتوان برای ارزشیابی و محاسبه ارزش ذاتی سهم اقدام کرد این فرآیند برای صندوقها و شرکتهای سرمایهگذاری هم صادق است.
نحوه محاسبه ارزش خالص دارایی ها یا نحوه مساحبه NAV؟
همانطور که بیان شده، NAV نمایش دهنده ارزش خالص صندوق های سرمایه گذاری یا ارزش خالص شرکت های سرمایهگذاری است و این عامل با در نظر گرفتن کل داراییها و بدهیهای مجموعه مورد محاسبه قرار میگیرد. به منظور درک بهتر به فرمول نحوه محاسبه ارزش خالص داریی دقت نمایید:
NAV= بدهیها – ارزش کل داراییها
در ادامه لازم به ذکر است که به این نکته اشاره کنیم برای به دست آوردن ارزش خالص دارایی هر سهم (NAVPS) میتوان از فرمول زیر استفاده کرد:
صندوقهای سرمایهگذاری و بررسی NAV آنها
صندوق سرمایه گذاری چیست؟ صندوقهای سرمایهگذاری یکی از بهترین موقعیتهای سرمایهگذاری برای تمامی افراد در بازار سرمایه محسوب میشوند. این امکان بیشتر برای افرادی که اطلاعات و علم کافی نسبت به معاملات و بازار بورس ندارند یا وقت کافی برای خریدوفروش سهام ندارند، بهتر و مناسبتر است.
به منظور سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری آشنایی با ارزش خالص دارایی (NAV) بسیار مهم است شما با استفاده از آن میتوانید عملکرد صندوق موردنظر را بررسی و ارزیابی نمایید. سرمایهگذاران به منظور سرمایهگذاری در این صندوقها از طریق خرید واحدهای صندوق اقدام میکنند و با این کار در دارایی صندوق نیز سهیم خواهند شد پس این امر که هر سرمایهگذار ارزش خالص دارایی صندوق را بداند، یکی از مهمترین بخشهای سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری محسوب میشود. قسمتی از داراییهای صندوقهای سرمایهگذاری از سهام شرکتهای بورسی تشکیل شده است که بنا به طبیعت بازار بورس، ارزش این سهمها در روزهای مختلف ممکن است تغییر کند و دچار نوسانات مختلف شود افزون بر این مورد، سود سهام تقسیم شده توسط شرکتها نیز به دارایی صندوق اضافه شده و ارزش داراییهای آن و به دنبال آن، ارزش واحدهای خریداریشده را افزایش میدهد. این نکته شایان ذکر است که ارزش خالص هر واحد صندوق در انتهای هر روز معاملاتی مورد محاسبه و ارزیابی قرار گرفته و در سایت مربوط به صندوق اطلاعرسانی میشود.
در بخشهای قبلی به بدهیهای صندوقها ارزش خالص چیست؟ هم اشاره کردیم حال اگر در این بخش بخواهیم بدهیهای صندوق را از داراییهای خود صندوق کسر کنیم، ارزش خالص کل دارایی صندوق مدنظر به دست میآید. در گام بعدی اگر عدد به دست آمده را بر تمام واحدهای صندوق تقسیم کنیم، ارزش خالص هر واحد صندوق به دست خواهد آمد. با این اوصاف ارزش سهام هر واحد صندوق به عنوان یک معیار برای بررسی و تصمیمگیری در حوزه سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری به شمار میآید.
منظور از NAV صدور چیست؟
منظور از NAV صدور همان مبلغی است که هر سرمایهگذار برای خرید هر واحد جدید صندوق پرداخت میکند. این رقم معمولاً کمی بیشتر از ارزش خالص هر واحد خواهد بود. این اختلاف به این دلیل است که مدیر صندوق به منظور خرید اوراق بهادار جدید الزاماً باید یک هزینهای را به منظور کارمزد پرداخت کند و برای این که این کارمزد یا هزینه به سرمایه گذران قبلی موکول نشود، از سرمایهگذاران جدیدی که به صندوق وارد میشوند دریافت میشود.
منظور از NAV ابطال چیست؟
در فرآیند سرمایهگذاری در صندوق ممکن است که سرمایهگذار بنا به هر دلیلی نیاز به سرمایه خود داشته باشد و به همین منظور قصد فروش واحدهای خود را ارزش خالص چیست؟ داشته باشد که در این پروسه قیمت واحدها به صورت NAV ابطال مورد محاسبه قرار میگیرد. قیمت هر واحد در زمان ابطال با فرض کسر هزینههای مربوط به معاملات از بهای فروش داراییهای سبد، تعیین میشود و مبنای خالص پرداخت به شخص قرار میگیرد، یعنی هزینه کارمزد معاملات فروش، در نظر گرفته میشود و از ارزش خالص هر واحد کسر میگردد. بدین ترتیب NAV ابطال معمولاً کمتر یا مساوی NAV هر واحد است.
بررسی نکاتی در خصوص NAV هر سهم
تا این بخش از مقاله به ارزش خالص دارایی صندوق و شرکتهای سرمایهگذاری آشنا شدیم، در ادامه به برخی نکات پیرامون NAV شرکتهای سرمایه گذاری در ایران خواهیم پرداخت:
- شرکتهای سرمایه گذاری بورسی در ایران بیشتر از نوع سرمایه ثابت بوده و طبق چهارچوبها و قوانین وضع شده در کشور این شرکتها ملزم به محاسبه NAV نیستند.
- معمولاً برخی از شرکتهای سرمایه گذاری در ایران علاوه بر خدمات مدیریت دارایی و امور سرمایه گذاری به مدیریت سایر شرکتها تحت عنوان هلدینگ مشغول هستند. همین عامل باعث بروز پیچیدگی و ابهام در محاسبه NAV هر سهم خواهد شد.
- در غالب شرکتهای سرمایه گذاری بورسی چند مورد مشاهده شده است که دارای سبد سهام غیر بورسی هستند. داراییهای غیر بورسی بخش اعظمی از شرکتهای سرمایه گذاری بورسی را تشکیل میدهند و همین امر منجر میشود که محاسبه NAV آن، دچار پیچیدگیهای شدید شود.
- برخی از شرکتهای سرمایه گذاری علاوه بر فعالیتهای مرتبط در فرآیند سرمایه گذاری مشغول به امور خدماتی و تولیدی هستند. در همین راستا محاسبه NAV هر سهم در این شرکتها دشوار خواهد شد.
- زمانی که گزارش پرتفوی سرمایه گذاری بعضی از شرکتهای سرمایه گذاری بورسی منتشر میشود دارای اعداد و ارقام بسیار بیشتری نسبت به سایر شرکتهای پذیرفته شده در بورس و خارج از بورس هستند. همین امر منجر میشود که محاسبه NAV چنین شرکتهایی دارای شفافیت کافی نباشد.
با توجه به مطالب بالا میتوان گفت در فرآیند محاسبه NAV هر سهم در بازار سرمایه، برخی مشکلات و نارساییها وجود دارد.
کلام آخر
همانطور که در این مقاله اشاره شد ارزش خالص دارایی یا همان NAV نشان دهنده کل خالص ارزش داراییهای یک شرکت یا صندوق سرمایه گذاری است. شایان ذکر است که بررسی و ارزیابی NAV در صندوقها و شرکتهای سرمایه گذاری به صورت جداگانه و راهکارهای متفاوت، انجام میشود؛ بنابراین NAV در صندوقهای سرمایه گذاری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و از آن به عنوان یک معیار به منظور مقایسه صندوقهای سرمایه گذاری جهت انتخاب صندوق بهتر استفاده میشود. محاسبه NAV برای صندوقهای سرمایه گذاری به صورت روزانه انجام میشود و در انتهای هر روز در سایت مربوط به صندوق منتشر میشود. در شرکتهای سرمایه گذاری فرآیند به این شکل نیست بنا به نکاتی که در بخش قبلی اشاره شد، محاسبه NAV این شرکتها بعضاً با برخی مشکلات و مسائل روبرو شده و شفافیت کافی در آن وجود ندارد.
ارزش خالص دارایی برابر با مجموع کل داراییهای شرکت منهای کل بدهیهای آن است. NAV یا خالص ارزش داراییها را با این فرمول محاسبه میکنند:
خالص ارزش داراییها یا NAV شرکتهای سرمایهگذاری صفر تا صد
مقدمهای بر خالص ارزش داراییها یا NAV شرکتهای سرمایهگذاری و نحوهی محاسبهی آن
در تجزیهوتحلیل بنیادی و ارزشگذاری شرکتها مطابق با تفاوت آنها در فعالیت اصلیشان رویکردهای متفاوتی اتخاذ میشود و به همین دلیل نحوهی تحلیل شرکتهای تولیدی و شرکتهای سرمایهگذاری دارای تفاوتهایی است. در شرکتهای تولیدی به دنبال پیشبینی سود شرکتها با بهرهگیری از برخی پارامترها و مفروضات بودیم. اما در شرکتهای سرمایهگذاری برای داشتن تحلیلی درست و صحیح به سراغ مفهومی به نام NAV یا همان خالص ارزش داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری خواهیم رفت و پس از محاسبه، آن را با قیمت سهم شرکت مقایسه خواهیم کرد. نحوهی محاسبهی NAV یا خالص ارزش داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری دارای نکاتی است که رعایت کردن آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله سعی میکنیم تا ضمن بیان روش محاسبهی NAV تمامی نکات جانبی مفید در محاسبه و همینطور ارزش خالص چیست؟ تحلیل آن را پوشش دهیم.
خالص ارزش داراییها یا (Net Asset Value (NAV)) به چه معناست؟
NAV مخفف کلمهی Net asset value یا همان خالص ارزش دارایی است. بدون شک تحلیلگران در هر شرکت و یا حتی صندوقی که مورد بررسی قرار میدهند به دنبال پیبردن به ارزش ذاتی آن و ارزشگذاری آن هستند. قیمتها همواره به سمت ارزش ذاتی حرکت خواهند کرد و به همین دلیل دانستن ارزش ذاتی شرکتها و مقایسهی آن با قیمت روز از اهمیت بالایی برخوردار است.
مفهوم ارزش ذاتی در خصوص شرکتهای سرمایهگذاری در واقع همان خالص ارزش دارایی آنها است که تحت عنوان NAV محاسبه و تحلیل میشود. به زبان سادهتر خالص ارزش دارایی برای یک شرکت سرمایهگذاری از کسر کردن میزان بدهیهای آن شرکت از میزان دارایی آن شرکت به دست میآید و برای مقایسهی راحتتر آن با قیمت بازاری ارزش به دست آمده را تقسیم بر کل تعداد سهم شرکت خواهیم کرد تا خالص ارزش دارایی را برای یک سهم محاسبه کرده باشیم. اما محاسبهی خالص ارزش داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری حاوی روشها و نکاتی است که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
نحوهی محاسبهی NAV یا خالص ارزش داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری
در محاسبهی NAV یا خالص ارزش داراییها آیتمهای مختلفی نقش دارند که یکی از معیارهای تفکیک آنها کوتاهمدت و یا بلندمدت بودن آنها است. یکی دیگر از معیارهای تفکیک، بورسی بودن و یا غیر بورسی بودن دارایی است که تحت تملک شرکت سرمایهگذاری درآمده است. معیار بورسی بودن یا نبودن دارایی که کاملاً مشخص است اما چه زمانی یک دارایی را کوتاهمدت و چه زمانی بلندمدت تلقی میکنیم؟
اگر شرکت خریداری شده توسط شرکت سرمایهگذاری بورسی باشد اما شرکت در هیئتمدیرهی آن عضوی نداشته باشد معمولاً سرمایهگذاری کوتاهمدت تلقی میشود. برای اینکه حداقل یک عضو در هیئتمدیره داشته باشیم لازم است تا چیزی حدود ۱۷ درصد از سهام شرکت را در اختیار داشته باشیم. تمام سرمایهگذاریهای غیر بورسی و سرمایهگذاریهای بورسی که در هیئتمدیرهی آنها نمایندهای داریم، جزء سرمایهگذاریهای بلندمدت تلقی میشود. اما چرا به سراغ چنین تفکیکی رفتیم؟
ذخیرهی کاهش ارزش داراییها در محاسبهی NAV یا خالص ارزش داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری
در مسائل حسابداری مفهومی به نام ذخیرهگیری وجود دارد. این ذخیرهگیری میتواند در موارد مختلفی باشد، به طور مثال ذخیرهگیری برای مزایای پایان خدمت کارکنان یا ذخیرهی مطالبات مشکوکالوصول از معروفترین ذخیرهها در شرکتها هستند. اما در شرکتهای سرمایهگذاری با نوعی دیگر از ذخیرهگیری به نام ذخیرهی کاهش ارزش دارایی روبهرو هستیم.
درآمد شرکتهای سرمایهگذاری از طریق فروش سرمایهگذاریهای خود به ارزشی بالاتر از بهای تمام شده محقق میشود و تا قبل از فروش دارایی سود حاصله صرفاً سودی بالقوه بوده و شناسایی نمیشود. اما اگر سرمایهگذاری انجام شده وارد زیان شده باشد اوضاع قدری متفاوت است.
در این صورت برای سرمایهگذاریها اقدام به گرفتن ذخیره از محل سود انباشته خواهیم کرد. به طور مثال اگر مجموع سرمایهگذاریهای کوتاهمدت زیانده باشند، میزان زیان از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت در صورت وضعیت مالی کسر شده و از سوی دیگر همان میزان نیز از سود انباشته کسر خواهد شد. در صورت سود و زیان نیز آیتمی تحت عنوان کاهش ارزش سرمایهگذاری وجود خواهد داشت. اگر پس از مرور زمان این زیان جبران شد و حتی وارد سود شدیم ذخیره را به سود انباشته برمیگردانیم. اما نهایتاً تا قیمت خرید پیش میرویم و سود را زمانی شناسایی خواهیم کرد که دارایی را به فروش رسانده باشیم. یکی از دلایل تفکیک سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت از یکدیگر همین مفهوم ذخیرهگیری است که برای سرمایهگذاریهای کوتاهمدت اگر در مجموع زیانده باشند ذخیره گرفته خواهد شد اما برای سرمایهگذاری بلندمدت اگر حتی یک مورد نیز زیانده باشد ذخیرهگیری انجام میشود.
ارزش پرتفوی بورسی در محاسبهی خالص ارزش داراییها یا NAV شرکتهای سرمایهگذاری
طبیعتاً بخشی از سرمایهگذاریهای شرکت مدنظر ممکن است بورسی باشند و برای محاسبهی بهروز خالص ارزش دارایی شرکت باید اثر افزایش یا کاهش ارزش سرمایهگذاریهای بورسی شرکت مورد توجه قرار گیرد. برای این منظور میتوانیم به جدیدترین گزارش ماهانه شرکت مدنظر مراجعه کرده و ریز پرتفوی بورسی آن را استخراج کنیم. برای دقت بالاتر میتوانیم قیمت سهام پرتفوی بورسی را در آخرین روز کاری طی شده از سایت tsetmc استخراج کنیم.
در گزارشهای ماهانه ستونی تحت عنوان تغییرات وجود دارد که اگر در آن بهای تمام شده افزایش داشته باشد به معنای سرمایه-گذاری مجدد و در صورت داشتن کاهش به معنای فروش دارایی است. در نهایت مجموع ارزش پرتفوی بورسی را از این گزارش و با توجه به ستون تغییرات در بهای تمام شده و همینطور قیمتهای بهروز که از سایت tsetmc استخراج کردهایم، لحاظ خواهیم کرد. میزان ذخیره کاهش ارزش سرمایهگذاریها نیز در این گزارشها آورده میشود اما توضیحی بابت اینکه ذخیره برای کدام سرمایهگذاری است ارائه نمیشود و برای پیبردن به آن لازم است تا به ضمائم گزارشهای ۶ و ۱۲ ماهه و بخش سرمایهگذاریها مراجعه کنیم.
ارزش پرتفوی غیر بورسی در محاسبهی خالص ارزش داراییها یا NAV شرکتهای سرمایهگذاری
بخش دیگر از سرمایهگذاری شرکتها ممکن است غیر بورسی باشند. برای پرتفوی خارج از بورس معمولاً جداول خلاصهتری در سایت کدال و گزارشهای ماهانه ارائه میشود و آیتم ارزش روز در این جداول وجود ندارد. در پرتفوی غیر بورسی ممکن است صندوقها یا سهام برخی شرکتهای غیر بورسی وجود داشته باشند که برای سهام شرکتها باید به سراغ فعالیت و میزان سودآوری آنها و همینطور آن میزان از سودی که به شرکت سرمایهگذاری تعلق میگیرد، برویم.
از آنجایی که این دسته از شرکتها در هیچ بستری معامله نمیشوند باید مبلغی را بهعنوان قیمت و ارزش روز آنها تخمین بزنیم که این کار در عمل نسبتاً دشوار است. بنابراین دو راه مقابل ماست. میتوانیم برای محاسبه ارزش پرتفوی غیر بورسی همان بهای تمامشدهی آنها را قرار دهیم که در این صورت خصوصاً اگر مدت زمان زیادی از سرمایهگذاری در آن محل گذشته باشد، دقت محاسبات کاهش خواهد یافت. راه دیگر آن است که به سراغ شرکتهای مشابه آن شرکت غیر بورسی برویم که در بستر بورس معامله میشوند و انتشار اطلاعات دارند. به این صورت می-توانیم ذهنیتی کلی نسبت به جریانات درآمدی، نحوهی سوددهی، بهای تمام شده و تغییرات آن و… پیدا کنیم و در پایان ارزش روز پرتفوی غیر بورسی را به شکل تخمینی محاسبه کنیم.
اگر شرکت سرمایهگذاری بیش از ۵۰ درصد سهام شرکتی غیر بورسی را در اختیار داشته باشد، میبایست گزارشهای آن شرکت غیر بورسی در بخش زیرمجموعهها ارائه شود که در این صورت از اطلاعات مربوط به آنها نیز میتوان استفاده کرد.
اثر تقسیم سود احتمالی در محاسبهی NAV یا خالص ارزش داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری
آیتم اثر تقسیم سود، بخش ثابتی از فرآیند محاسبه ی NAV یا خالص ارزش داراییهای شرکت سرمایهگذاری نیست و اگر گزارشی مبنی بر تقسیم سود در آینده وجود داشته باشد باید به سراغ آن برویم. این میزان سود تقسیمی را باید کسر کنیم چرا که در آینده ای نهچندان دور جریانی خروجی از شرکت را به همراه دارد و شرکت باید این سود را از دارایی های خود، پرداخت کند. بنابراین طبیعتاً بر میزان ارزش ذاتی آن تأثیر گذاشته و برای جلوگیری از اشتباه باید این مبلغ کسر شود تا برآوردی صحیحتر داشته باشیم
اثر افزایش سرمایهی احتمالی در محاسبهی خالص ارزش داراییها یا NAV شرکتهای سرمایهگذاری
این آیتم نیز از جمله بخشهای ثابت نیست و اگر میزان سرمایهی آخرین ترازنامه و میزان سرمایهی ثبت شده در سایت tsetmc برابر باشند به معنای آن است که شرکت افزایش سرمایه نداشته است.
لحاظ کردن تمامی موارد بالا با توجه به خاصیت کاهشی یا افزایشی بودن آنها در نهایت ارزش خالص داراییهای شرکت را حاصل میشود که برای رسیدن به NAV هر سهم باید بر میزان سرمایه تقسیم شود. حال باید این عدد به دست آمده با قیمت روز شرکت مقایسه شود و دربارهی سرمایهگذاری و یا عدم سرمایهگذاری در آن تصمیمگیری شود.
نسبت P/NAV یا نسبت قیمت به خالص ارزش داراییها به چه معناست؟
نسبت P/NAV یا نسبت قیمت به خالص ارزش داراییها از تقسیم قیمت روز بر خالص ارزش داراییهایی که ارزش خالص چیست؟ محاسبه کردیم به دست میآید. با محاسبه و تحلیل این نسبت میتوانیم دربارهی ارزندگی سرمایهگذاری روی شرکت و یا عدم سرمایهگذاری بر روی آن تصمیمگیری کنیم. اگر این نسبت بالای ۱ باشد بدان معناست که میتوانیم با قیمت پایینتری همان میزان از دارایی را که شرکت خریداری کرده است، خودمان خریداری کنیم. بنابراین هیچگاه به سراغ شرکتی که این نسبت برای آن بیش از ۱ یا بیش از ۱۰۰ درصد باشد نخواهیم رفت. به این ترتیب طبیعتاً ما به دنبال شرکتهایی هستیم که P/NAV کمتری داشته باشند و بدین شکل بتوانیم با قیمت پایینتری میزان دارایی بیشتری را تصاحب کنیم.
در شرایطی که روند بازارها صعودی است شرکتهای سرمایهگذاری در بلندمدت سود بازدهی بهتری خواهند داشت و همینطور در شرایط بازارهای نزولی نیز ممکن است نسبت P/NAV آنها تا ۷۰ درصد و حتی کمتر نیز برود. استاندارد خاصی در این زمینه وجود ندارد اما معمولاً P/NAV یا نسبت قیمت به خالص ارزش داراییها کمتر از ۷۰ درصد میتواند شرایط بهتری برای ورود به سهم این شرکتها باشد.
سایر نکات ارزشگذاری یا تحلیل شرکتهای سرمایهگذاری
هیچ یک از شرکتهای سرمایهگذاری نمیتوانند از طریق خلق بدهی بانکی اقدام به سرمایهگذاری کنند و این امر سبب میشود تا هزینههای مالی آنها بسیار ناچیز باشد. از سوی دیگر هزینههای اداری و عمومی آنها نیز چندان قابلتوجه نیست. اما جریانات درآمدی آنها میتواند از طریق سود سهام یا همان DPS زیر مجموعهها (که در پایان سال مالی در اختیار شرکت سرمایهگذاری قرار میگیرد)، درآمد مربوط به سود تضمین شده که برای مواردی نظیر اوراق مشارکت و … است و همینطور سود و زیان مربوط به فروش سرمایهگذاریها است. درآمد سود سهام سودی تکرارپذیر است که میتوان به آن P/E داد اما سود فروش سهام لزوماً تکرارپذیر نیست و به آن P/E نمیدهند.
در بخش تحلیل شرکتهای غیر بورسی و پیداکردن شرکتهای مشابه بورسی برای آنها نیز بهتر است تا به یک مشاهده اکتفا نکنیم و برای لحاظکردن P/E برای آنها نیز ترجیحاً P/E صنعت آنها در بورس را مدنظر قرار دهیم.
برای تحلیل شرکتهای بیمهای نیز باید ابتدا روی سرمایهگذاری آنها مسلط شویم. چرا که عمدهی سود آنها از فعالیتهای سرمایهگذاریشان است و تحقق سود از طریق فروش بیمه و پاسخگویی در زمان بروز حوادث یا اتفاق نمیافتد و یا ناچیز است.
سخن پایانی آکادمی دانایان
بدون شک محاسبهی NAV شرکتهای سرمایهگذاری، کلیدیترین ابزار تحلیل آنها است و باید بدان توجه شود. بهرهگیری از سرمایهگذاری در این شرکتها خصوصاً در شرایط بازارهای صعودی، ممکن است عوایدی بیشتر از سرمایهگذاری تکتک روی داراییها را داشته باشد. مقایسهی خالص ارزش داراییها یا NAV با قیمت روز و بازاری سهم مهمترین مقصود ما است. تا بتوانیم در نهایت از آن در جهت داشتن تحلیلی بهتر بهره بگیریم.
ارزش فعلی خالص (NPV) چیست و چگونه محاسبه میشود؟
بیشتر مردم میدانند پولی که اکنون در اختیار دارند، ارزشمندتر از پولی است که در آینده جمع خواهند کرد. زیرا از طریق راهاندازی کسبوکار یا خرید چیزی بهمنظور فروشِ آن با قیمت بالاتر در آینده یا صرفا بازکردن حساب سپرده در بانک و دریافت سود، میتوان از پول کنونی برای بهدستآوردن پول بیشتری استفاده کرد. دلیل دیگرِ پایینتربودن ارزش پول در آینده، تورم است، چون تورم موجب کاهش ارزش خرید آن پول میشود. این همان چیزی است که به آن، «ارزش زمانی پول» (time value of money) میگویند. ولی دقیقا چگونه میتوان ارزش پول در امروز را با ارزش آن در آینده مقایسه کرد؟ این همان جایی است که محاسبهی «ارزش فعلی خالص» (net present value) به کار میآید. در این مقاله اِمی گالو (Amy Gallo)، بهطور مختصر ارزش فعلی خالص (NPV) را تعریف میکند و نحوهی محاسبه و اشتباهات رایج در زمان محاسبهی آن را بیان میکند.
چگونه میتوان از ارزش فعلی خالص برای بیان ارزش سرمایهگذاری براساس ارزش پول امروز استفاده کرد؟ برای کسب اطلاعات بیشتر دراینمورد، با جو نایت (Joe Knight)، نویسندهی همکار در کتاب هوش مالی؛ راهنمای مدیران برای درک معنای واقعی ارقام و از بنیانگذاران و مالک business-literacy صحبت کردم.
ارزش فعلی خالص چیست؟
جو نایت میگوید: «ارزش فعلی خالص یعنی ارزش فعلی جریانهای نقدی با نرخ بازدهی موردنظر در پروژهی شما، در مقایسه با سرمایهگذاری اولیه.» در عمل، ارزش فعلی خالص روشی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI مربوط به یک پروژه یا سرمایهگذاری است. با درنظرگرفتنِ تمام پولی که انتظار دارید از آن سرمایهگذاری به دست بیاورید و بیان آن بازگشت سرمایه براساس ارزش پول امروز، میتوانید مشخص کنید که آیا آن پروژه ارزشمند است یا خیر.
شرکتها معمولا از ارزش فعلی خالص به چه منظوری استفاده میکنند؟
وقتی مدیری باید پروژههای مختلف را با یکدیگر مقایسه کند و تصمیم بگیرد کدام پروژه را انجام دهد، بهطورکلی ۳ گزینه وجود دارد:
- نرخ بازده داخلی یا internal rate of return؛
- روش محاسبهی بازگشت سرمایه یا payback method؛
- ارزش فعلی خالص.
بهگفتهی نایت، ارزش فعلی خالص که اغلب به آن NPV گفته میشود، ابزار انتخاب بیشترِ تحلیلگران مالی است. این مسئله ۲ دلیل دارد: نخست، در محاسبهی ارزش فعلی خالص، ارزش زمانی پول در نظر گرفته میشود و جریانهای نقدیِ آینده براساس ارزش پول امروز بیان میشود؛ دوم، با محاسبهی ارزش فعلی خالص، رقم دقیقی به دست میآید که مدیران میتوانند با استفاده از آن، مبلغ سرمایهگذاریشدهی نقدی اولیه را بهآسانی با ارزش فعلی بازگشت سرمایه مقایسه کنند.
او میگوید: «محاسبهی ارزش فعلی خالص بسیار بهتر از روش محاسبهی بازگشت سرمایهای است که بیش از همه مورد استفاده قرار میگیرد.» آنچه موجب استفادهی بیشتر از روش محاسبهی بازگشت سرمایه میشود، آسانبودنِ محاسبه و درک آن است، چون تنها کافی است محاسبه کنید چه زمانی میتوانید پولی را که سرمایهگذاری کردهاید، دوباره به دست بیاورید. ولی در روش محاسبهی بازگشت سرمایه، به این مسئله توجه نمیشود که قدرت خریدِ امروزِ پول، بیشتر از قدرت خرید همان میزان پول در آینده است.
نایت میگوید، همین مسئله موجب میشود ارزش فعلی خالص، روش بهتری باشد. خوشبختانه باوجود ماشینحسابهای مالی و صفحات گستردهی اِکسل، محاسبهی ارزش فعلی خالص نیز بهاندازهی محاسبهی بازگشت سرمایه آسان شده است.
مدیران از ارزش فعلی خالص برای تصمیمگیری درمورد خریدهای بزرگی مانند خرید تجهیزات یا نرمافزار نیز استفاده میکنند. بهعلاوه از این روش در تصمیمگیری درمورد ادغام و تملک شرکتها (mergers and acquisitions) نیز استفاده میشود که البته در این موارد، به آن «مدل جریانهای نقدی تنزیلشده» (discounted cash flow model) گفته میشود. درواقع این همان مدلی است که وارن بافت (Warren Buffet) برای ارزیابی شرکتها استفاده میکند. هروقت شرکتی بخواهد از ارزش پول امروز برای بیان بازدهی آینده استفاده کند، ارزش فعلی خالص، روش مناسب و مطمئنی خواهد بود.
چگونه ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید؟
نایت میگوید، هیچکس ارزش فعلی خالص را بهصورت دستی محاسبه نمیکند؛ با استفاده از تابع NPV در اکسل و با واردکردنِ جریان هزینهها و مزایا بهراحتی میتوان آن را محاسبه کرد. («NPV» را در تابع راهنما (Help function) وارد کنید تا آموزشهای سریع مرتبط با آن را دریافت کنید). بسیاری از ماشینحسابهای مالی نیز دارای تابع NPV هستند. نایت میگوید: «من این تابع را در آیفون خود دارم، چون دوست دارم همیشه در جیبم باشد.»
حتی اگر مثل نایت، دیوانهی ریاضی هم نباشید، درککردن ریاضیاتِ موردنیاز ارزش خالص چیست؟ برای محاسبهی آن مفید است. نایت میگوید: «حتی تحلیلگرانِ باتجربه هم ممکن است محاسبات ریاضیِ آن را به یاد نیاورند یا درک نکنند، ولی ریاضیات آن بسیار ساده است.» ارزش فعلی خالص بهصورت زیر محاسبه میشود:
در این فرمول، «n» تعداد سالهایی است که جریان نقدی آن تنزیل میشود.
این مجموع ارزش فعلی جریانهای نقدی (مثبت برای دریافت و منفی برای پرداخت) برای هر سال سرمایهگذاری است و بهصورتی تنزیل شده که براساس ارزش پول امروز بیان میشود. برای انجام این کار بهصورت دستی، ابتدا باید ارزش فعلی بازده پیشبینیشدهی هر سال را از طریق درنظرگرفتن جریان نقدی بیشبینیشده برای هر سال و تقسیم آن بر (نرخ تنزیل + ۱) به دست بیاورید. فرمول آن بهصورت زیر خواهد بود:
در اینجا « FV» جریان نقدی پیشبینیشده برای هر سال و «n» تعداد دورههای جریان نقدی از زمان حال است.
بنابراین معادلهی جریان نقدی برای ۵ سال، بهصورت زیر خواهد بود:
اگر این پروژه بازدههایی برای ۵ سال داشته باشد، این رقم را برای هریک از آن ۵ سال محاسبه میکنید و سپس آنها را با هم جمع میبندید. عددی که به دست میآید، ارزش فعلی تمام بازدههای پیشبینیشدهی شما خواهد بود. سپس سرمایهگذاری اولیه را از عددِ بهدستآمده کم میکنید تا ارزش فعلی خالص را به دست بیاورید.
اگر ارزش فعلی خالص منفی باشد، پروژهی موردنظر پروژهی خوبی نخواهد بود و درنهایت موجب ازدسترفتن پولهای نقد در آن کسبوکار خواهد شد. ولی اگر مثبت باشد، باید پروژه را انجام دهید. هرچه عدد مثبتِ بهدستآمده بزرگتر باشد، سودی که عاید شرکت میشود نیز بیشتر خواهد بود.
اکنون شاید درمورد نرخ تنزیل کنجکاو شده باشید. نرخ تنزیل برای هر شرکت متفاوت است، زیرا با چگونگی بهدستآوردن بودجه در آن شرکت مرتبط است. این نرخ، بازگشت سرمایهی موردانتظارِ سرمایهگذاران یا هزینهی استقراض پول است. اگر سهامداران، انتظار بازگشت سرمایهای ۱۲درصدی را داشته باشند، این رقم همان نرخ تنزیل مورداستفاده توسط آن شرکت برای محاسبهی ارزش فعلی خالص خواهد بود. اگر شرکت برای بدهی خود بهرهای ۴درصدی بپردازد، میتواند از این رقم بهعنوان نرخ تنزیل استفاده کند. معمولا دفتر مدیر ارشد مالی (CFO) این نرخ را تعیین میکند.
برخی اشتباهات رایجی که افراد در زمان استفاده از ارزش فعلی خالص مرتکب میشوند
مدیران باید در زمان استفاده از ارزش فعلی خالص از ۲ مسئله آگاه باشند. نخستین مسئله، دشواربودنِ توضیح ارزش فعلی خالص برای دیگران است. همانطور که نایت در کتاب خود هوش مالی مینویسد، «ارزش تنزیلشدهی جریانهای نقدی آینده، عبارتی نیست که بهراحتی بهزبانی غیرمالی بیان شود». او میگوید: «بااینحال، توضیح و نشاندادن ارزش فعلی خالص، ارزش تلاش بیشتر را دارد، زیرا این روش نسبتبه روشهای دیگر برتری دارد. او مینویسد: «هر سرمایهگذاریای که در آزمون ارزش فعلی خالص نتایج خوبی به دست میآورَد، موجب افزایش ارزش سهامدار میشود و هر سرمایهگذاریای که در این آزمون ناموفق عمل میکند، البته اگر این آزمون درمورد آن اجرا شده باشد، به شرکت و سهامداران آن آسیب میرساند.»
مسئلهی دوم که مدیران باید در نظر داشته باشند، مبتنیبودنِ محاسبهی ارزش فعلی خالص بر فرضیات و برآوردهاست، یعنی احتمال خطا بالاست. البته میتوان با بررسی دوبارهی برآوردها و انجام تحلیل حساسیت پس از محاسبات اولیه، ریسک خطا را کاهش داد.
در ۳ مورد، اشتباه در برآوردها تأثیر قابلتوجهی بر نتایج نهایی محاسبهی ارزش فعلی خالص خواهد گذاشت. نخستین مورد، سرمایهگذاری اولیه است. آیا میدانید که پروژه یا هزینهها چه ارزشی دارند؟ اگر تجهیزاتی میخرید که برچسب قیمت مشخصی دارند، ریسکی وجود نخواهد داشت، ولی اگر اینطور نباشد، ممکن است ارقام بسیار متفاوتی به دست بیاورید، مثل وقتی که سیستم IT خود را ارتقا میدهید یا درمورد زمان و منابع کارکنان، جدول زمانی پروژه و مبلغی که باید به فروشندگان خارج از شرکت بپردازید، برآوردهایی میکنید.
دومین مورد، ریسکهای مرتبط با نرخ تنزیل است. شما از نرخ امروز استفاده میکنید و آن را برای بازدهی آینده به کار میگیرید. بنابراین، احتمال دارد مثلا در سال سومِ پروژه، نرخهای بهره افزایش پیدا کند و هزینهی وجوه شما بالا برود. این یعنی بازدهی شما برای آن سال از آنچه در ابتدا تصور میکردید، ارزش کمتری خواهد داشت.
سومین مورد همانجایی است که بهگفتهی نایت، بیشتر افراد در برآوردهایشان اشتباه میکنند: باید درمورد بازدهیای که برای پروژه پیشبینی کردهاید، تقریبا مطمئن باشید. او میگوید: «معمولا این پیشبینیها خوشبینانه هستند، زیرا افراد مایلاند پروژه را انجام بدهند یا تجهیزات را خریداری کنند.»
حساب دریافتنی به ارزش خالص بازیافتنی در ترازنامه
از آنجایی که مطالبات حاکی از ادعاهایی برای دریافت مبلغ ثابتی وجه نقد است، پس جزء دارایی های پولی تلقی میشود. زمانی که مطالبات در حین عملیات عادی و مستمر تجاری موسسه ایجاد شود، حسابها و یا مطالبات دریافتنی تجاری می نامند. در غیر این صورت مطالبات غیر تجاری نامیده میشود.
حسابهای دریافتنی آن دسته از مطالباتی است که در مقابل آن هیچ گونه سندی دریافت نشده باشد و بر حسب اعتبار و موارد دیگر انجام گیرد، ولی اسناد دریافتنی با دریافت سند تحقق میابد.
حسابهای دریافتنی را باید به ارزش خالص بازیافتی در ترازنامه گزارش کرد. برای مثال 80میلیون رقم مطالبات شرکت است ولی انتظار میرود 60میلیون از این وصول گردد پس به ارزشی که انتظار میرود به وجه نقد تبدیل شود را باید در گزارشات خود اعلام دارد. با این تفسیر، مطالبات همیشه با خطر عدم وصول همراه هستند. به همین دلیل دو روش حسابداری (روش حذف مستقیم) و (روش ایجاد ذخیره) را باید استفاده کرد.
حذف مطالبات سوخت شده
اگر وصول مطالبات قطعی باشد این ثبت زده میشود:
هزینه مطالبات سوخت شده……….. |
حسابهای دریافتنی…… |
و در روش ایجاد ذخیره با قطعیت یافتن یک طلب مشخص، ثبت زیر اعمال میشود:
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول………… |
حسابهای دریافتنی….. |
و بعد از اینکه برای طلب مذکور ذخیره در نظر گرفتیم، و نتیجه آن غیر قابل وصول تلقی شد :
هزینه مطالبات مشکوک الوصول………. |
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول…………. |
وصول مطالبات حذف شده
روش حذف مستقیم | |
وصول طلب در دوره حذف طلب | وصول طلب بعد از دوره حذف طلب |
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول یک حساب دائمی بوده و مانده آن یک حساب کاهنده دارایی در ترازنامه از مانده حساب مطالبات کسر می شود.
در روش ذخیره، هر گونه مطالبات سوخت شده در بدهکار حساب ذخیره مطالبات مشکوک الوصول و در بستانکار حساب دریافتنی ثبت می گردد. در این روش وصول هر گونه مطالبات سوخت شده در بدهکار حساب بانک و بستانکار ذخیره مطالبات مشکوک الوصول ثبت میشود.
جدول زیر حسابهای دریافتنی موسسه ای را به تفکیک نشان می دهد. همچنین درصد لازم برای مطالبات مشکوک الوصول نیز مطرح شده است.
باتوجه به اطلاعات مطرح شده مطلوب است محاسبه ذخیره لازم برای مطالبات مشکوک الوصول؟
درصد امکان وصول مبلغ طلب نام مشتری
100% ريال 1,200,000 موسسه رهنما
75% ريال 800,000 سعیدی
90% ريال 500,000 حمیدی
80% ريال 1,000,000 مرادی
100% ريال 1,500,000 بازرگانی کاوه
جواب :
200000= 25% * 800000
50000= 10% * 500000
200000= 20 % * 1000000
450000 = 200000 + 50000 + 200000
هزینه مطالبات مشکوک الوصول 450000
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول 450000
استانداردهای حسابداری برای وحدت رویه در اجرای امور حسابداری طراحی شده است. که ما در بخشی از سایت به معرفی آن پرداخته ایم: حسابداری سرمایه گذاری در سهام
ارزش فعلی خالص (NPV) چیست و چگونه محاسبه میشود؟
بیشتر مردم میدانند پولی که اکنون در اختیار دارند، ارزشمندتر از پولی است که در آینده جمع خواهند کرد. زیرا از طریق راهاندازی کسبوکار یا خرید چیزی بهمنظور فروشِ آن با قیمت بالاتر در آینده یا صرفا بازکردن حساب سپرده در بانک و دریافت سود، میتوان از پول کنونی برای بهدستآوردن پول بیشتری استفاده کرد. دلیل دیگرِ پایینتربودن ارزش پول در آینده، تورم است، چون تورم موجب کاهش ارزش خرید آن پول میشود. این همان چیزی است که به آن، «ارزش زمانی پول» (time value of money) میگویند. ولی دقیقا چگونه میتوان ارزش پول در امروز را با ارزش آن در آینده مقایسه کرد؟ این همان جایی است که محاسبهی «ارزش فعلی خالص» (net present value) به کار میآید. در این مقاله اِمی گالو (Amy Gallo)، بهطور مختصر ارزش فعلی خالص (NPV) را تعریف میکند و نحوهی محاسبه و اشتباهات رایج در زمان محاسبهی آن را بیان میکند.
چگونه میتوان از ارزش فعلی خالص برای بیان ارزش سرمایهگذاری براساس ارزش پول امروز استفاده کرد؟ برای کسب اطلاعات بیشتر دراینمورد، با جو نایت (Joe Knight)، نویسندهی همکار در کتاب هوش مالی؛ راهنمای مدیران برای درک معنای واقعی ارقام و از بنیانگذاران و مالک business-literacy صحبت کردم.
ارزش فعلی خالص چیست؟
جو نایت میگوید: «ارزش فعلی خالص یعنی ارزش فعلی جریانهای نقدی با نرخ بازدهی موردنظر در پروژهی شما، در مقایسه با سرمایهگذاری اولیه.» در عمل، ارزش فعلی خالص روشی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI مربوط به یک پروژه یا سرمایهگذاری است. با درنظرگرفتنِ تمام پولی که انتظار دارید از آن سرمایهگذاری به دست بیاورید و بیان آن بازگشت سرمایه براساس ارزش پول امروز، میتوانید مشخص کنید که آیا آن پروژه ارزشمند است یا خیر.
شرکتها معمولا از ارزش فعلی خالص به چه منظوری استفاده میکنند؟
وقتی مدیری باید پروژههای مختلف را با یکدیگر مقایسه کند و تصمیم بگیرد کدام پروژه را انجام دهد، بهطورکلی ۳ گزینه وجود دارد:
- نرخ بازده داخلی یا internal rate of return؛
- روش محاسبهی بازگشت سرمایه یا payback method؛
- ارزش فعلی خالص.
بهگفتهی نایت، ارزش فعلی خالص که اغلب به آن NPV گفته میشود، ابزار انتخاب بیشترِ تحلیلگران مالی است. این مسئله ۲ دلیل دارد: نخست، در محاسبهی ارزش فعلی خالص، ارزش زمانی پول در نظر گرفته میشود و جریانهای نقدیِ آینده براساس ارزش پول امروز بیان میشود؛ دوم، با محاسبهی ارزش فعلی خالص، رقم دقیقی به دست میآید که مدیران میتوانند با استفاده از آن، مبلغ سرمایهگذاریشدهی نقدی اولیه را بهآسانی با ارزش فعلی بازگشت سرمایه مقایسه کنند.
او میگوید: «محاسبهی ارزش فعلی خالص بسیار بهتر از روش محاسبهی بازگشت سرمایهای است که بیش از همه مورد استفاده قرار میگیرد.» آنچه موجب استفادهی بیشتر از روش محاسبهی بازگشت سرمایه میشود، آسانبودنِ محاسبه و درک آن است، چون تنها کافی است محاسبه کنید چه زمانی میتوانید پولی را که سرمایهگذاری کردهاید، دوباره به دست بیاورید. ولی در روش محاسبهی بازگشت سرمایه، به این مسئله توجه نمیشود که قدرت خریدِ امروزِ پول، بیشتر از قدرت خرید همان میزان پول در آینده است.
نایت میگوید، همین مسئله موجب میشود ارزش فعلی خالص، روش بهتری باشد. خوشبختانه باوجود ماشینحسابهای مالی و صفحات گستردهی اِکسل، محاسبهی ارزش فعلی خالص نیز بهاندازهی محاسبهی بازگشت سرمایه آسان شده است.
مدیران از ارزش فعلی خالص برای تصمیمگیری درمورد خریدهای بزرگی مانند خرید تجهیزات یا نرمافزار نیز استفاده میکنند. بهعلاوه از این روش در تصمیمگیری درمورد ادغام و تملک شرکتها (mergers and acquisitions) نیز استفاده میشود که البته در این موارد، به آن «مدل جریانهای نقدی تنزیلشده» (discounted cash flow model) گفته میشود. درواقع این همان مدلی است که وارن بافت (Warren Buffet) برای ارزیابی شرکتها استفاده میکند. هروقت شرکتی بخواهد از ارزش پول امروز برای بیان بازدهی آینده استفاده کند، ارزش فعلی خالص، روش مناسب و مطمئنی خواهد بود.
چگونه ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید؟
نایت میگوید، هیچکس ارزش فعلی خالص را بهصورت دستی محاسبه نمیکند؛ با استفاده از تابع NPV در اکسل و با واردکردنِ جریان هزینهها و مزایا بهراحتی میتوان آن را محاسبه کرد. («NPV» را در تابع راهنما (Help function) وارد کنید تا آموزشهای سریع مرتبط با آن را دریافت کنید). بسیاری از ماشینحسابهای مالی نیز دارای تابع NPV هستند. نایت میگوید: «من این تابع را در آیفون خود دارم، چون دوست دارم همیشه در جیبم باشد.»
حتی اگر مثل نایت، دیوانهی ریاضی هم نباشید، درککردن ریاضیاتِ موردنیاز برای محاسبهی آن مفید است. نایت میگوید: «حتی تحلیلگرانِ باتجربه هم ممکن است محاسبات ریاضیِ آن را به یاد نیاورند یا درک نکنند، ولی ریاضیات آن بسیار ساده است.» ارزش فعلی خالص بهصورت زیر محاسبه میشود:
در این فرمول، «n» تعداد سالهایی است که جریان نقدی آن تنزیل میشود.
این مجموع ارزش فعلی جریانهای نقدی (مثبت برای دریافت و منفی برای پرداخت) برای هر سال سرمایهگذاری است و بهصورتی تنزیل شده که براساس ارزش پول امروز بیان میشود. برای انجام این کار بهصورت دستی، ابتدا باید ارزش فعلی بازده پیشبینیشدهی هر سال را از طریق درنظرگرفتن جریان نقدی بیشبینیشده برای هر سال و تقسیم آن بر (نرخ تنزیل + ۱) به دست بیاورید. فرمول آن بهصورت زیر خواهد بود:
در اینجا « FV» جریان نقدی پیشبینیشده برای هر سال و «n» تعداد دورههای جریان نقدی از زمان حال است.
بنابراین معادلهی جریان نقدی برای ۵ سال، بهصورت زیر خواهد بود:
اگر این پروژه بازدههایی برای ۵ سال داشته باشد، این رقم را برای هریک از آن ۵ سال محاسبه میکنید و سپس آنها را با هم جمع میبندید. عددی که به دست میآید، ارزش فعلی تمام بازدههای پیشبینیشدهی شما خواهد بود. سپس سرمایهگذاری اولیه را از عددِ بهدستآمده کم میکنید تا ارزش فعلی خالص را به دست بیاورید.
اگر ارزش فعلی خالص منفی باشد، پروژهی موردنظر پروژهی خوبی نخواهد بود و درنهایت موجب ازدسترفتن پولهای نقد در آن کسبوکار خواهد شد. ولی اگر مثبت باشد، باید پروژه را انجام دهید. هرچه عدد مثبتِ بهدستآمده بزرگتر باشد، سودی که عاید شرکت میشود نیز بیشتر خواهد بود.
اکنون شاید درمورد نرخ تنزیل کنجکاو شده باشید. نرخ تنزیل برای هر شرکت متفاوت است، زیرا با چگونگی بهدستآوردن بودجه در آن شرکت مرتبط است. این نرخ، بازگشت سرمایهی موردانتظارِ سرمایهگذاران یا هزینهی استقراض پول است. اگر سهامداران، انتظار بازگشت سرمایهای ۱۲درصدی را داشته باشند، این رقم همان نرخ تنزیل مورداستفاده توسط آن شرکت برای محاسبهی ارزش فعلی خالص خواهد بود. اگر شرکت برای بدهی خود بهرهای ۴درصدی بپردازد، میتواند از این رقم بهعنوان نرخ تنزیل استفاده کند. معمولا دفتر مدیر ارشد مالی (CFO) این نرخ را تعیین میکند.
برخی اشتباهات رایجی که افراد در زمان استفاده از ارزش فعلی خالص مرتکب میشوند
مدیران باید در زمان استفاده از ارزش فعلی خالص از ۲ مسئله آگاه باشند. نخستین مسئله، دشواربودنِ توضیح ارزش فعلی خالص برای دیگران است. همانطور که نایت در کتاب خود هوش مالی مینویسد، «ارزش تنزیلشدهی جریانهای نقدی آینده، عبارتی نیست که بهراحتی بهزبانی غیرمالی بیان شود». او میگوید: «بااینحال، توضیح و نشاندادن ارزش فعلی خالص، ارزش تلاش بیشتر را دارد، زیرا این روش نسبتبه روشهای دیگر برتری دارد. او مینویسد: «هر سرمایهگذاریای که در آزمون ارزش فعلی خالص نتایج خوبی به دست میآورَد، موجب افزایش ارزش سهامدار میشود و هر سرمایهگذاریای که در این آزمون ناموفق عمل میکند، البته اگر این آزمون درمورد آن اجرا شده باشد، به شرکت و سهامداران آن آسیب میرساند.»
مسئلهی دوم که مدیران باید در نظر داشته باشند، مبتنیبودنِ محاسبهی ارزش فعلی خالص بر فرضیات و برآوردهاست، یعنی احتمال خطا بالاست. البته میتوان با بررسی دوبارهی برآوردها و انجام تحلیل حساسیت پس از محاسبات اولیه، ریسک خطا را کاهش داد.
در ۳ مورد، اشتباه در برآوردها تأثیر قابلتوجهی بر نتایج نهایی محاسبهی ارزش فعلی خالص خواهد گذاشت. نخستین مورد، سرمایهگذاری اولیه است. آیا میدانید که پروژه یا هزینهها چه ارزشی دارند؟ اگر تجهیزاتی میخرید که برچسب قیمت مشخصی دارند، ریسکی وجود نخواهد داشت، ولی اگر اینطور نباشد، ممکن است ارقام بسیار متفاوتی به دست بیاورید، مثل وقتی که سیستم IT خود را ارتقا میدهید یا درمورد زمان و منابع کارکنان، جدول زمانی پروژه و مبلغی که باید به فروشندگان خارج از شرکت بپردازید، برآوردهایی میکنید.
دومین مورد، ریسکهای مرتبط با نرخ تنزیل است. شما از نرخ امروز استفاده میکنید و آن را برای بازدهی آینده به کار میگیرید. بنابراین، احتمال دارد مثلا در سال سومِ پروژه، نرخهای بهره افزایش پیدا کند و هزینهی وجوه شما بالا برود. این یعنی بازدهی شما برای آن سال از آنچه در ابتدا تصور میکردید، ارزش کمتری خواهد داشت.
سومین مورد همانجایی است که بهگفتهی نایت، بیشتر افراد در برآوردهایشان اشتباه میکنند: باید درمورد بازدهیای که برای پروژه پیشبینی کردهاید، تقریبا مطمئن باشید. او میگوید: «معمولا این پیشبینیها خوشبینانه هستند، زیرا افراد مایلاند پروژه را انجام بدهند یا تجهیزات را خریداری کنند.»
دیدگاه شما