عوامل موثر بر فرایند تصمیم گیری رفتار خرید
یافتن راه حلهای خلاق و جدید برای مسائل پیچیده؛ هر روز دشوارتر می شود. افراد و بخشهای سازمانها دیگر به تنهایی قادر به حل مشکلات فرارو نیستند. ضرورت تشکیل تیمها و کارگروهی در سازمانها، اهمیت مطالعه بر روی مقوله کار تیمی را آشکار می سازد(Raymond , 2005 ).
تیمها اغلب از افرادی با شخصیتها و رفتارهای متفاوت تشکیل شده اند و گاه تخصص این افراد نیز متفاوت است. شاید ایجاد هماهنگی و دستیابی به یک ترکیب بهینه از افراد بتواند به عملکرد بالای تیمی منجر شود.
در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از برخی مفاهیم و تحقیقات انجام شده در خصوص تیم ها و کار تیمی، به بررسی این مقوله پرداخته و تلاش گردیده که یک ترکیب بهینه از افراد را جهت انتخاب برای کار تیمی معرفی نموده و همچنین نمونه هایی از تیمهای موفق را مطرح نماییم.
با استفاده از ابزار «تیپ نمای مایزر- بریگز» (MBTI) می توان تیم های موفق و اثر بخش در سازمان تشکیل داد. این ابزار از روشهای ارزیابی شخصیتی است و از تئوری یونگ سرچشمه می گیرد. در واقع به کمک این ابزار می توان ترجیحات افراد در مورد مفاهیم زندگی را بررسی کرد.
تناسب «فرد-گروه» به معنای تناسب بین فرد تازه استخدام شده و گروه کاری است. با عنایت به اهمیت نحوه انتخاب اعضای تیمها، در فرایند انتخاب اعضای گروه باید ویژگی تناسب اعضا با یکدیگر را مورد توجه قرار داد. این ویژگی تناسب از دو بعد فرهنگی( تناسب فرهنگی اعضای گروه با یکدیگر) و بعد شخصیتی (تناسب شخصیتی اعضای گروه با یکدیگر) مورد بحث قرارخواهدگرفت.
کانونهای ارزیابی و توسعه مدیران؛ نمونه ای از تیمها هستند که وظیفه کارمندیابی ، گزینش و استخدام و ارتقاء کارکنان و مدیران را در حوزه منابع انسانی به عهده دارند. که در مورد آنها مطالبی ارائه خواهد شد(جرج سی تورنتن).
مقدمه
در دو دهه اخیر، سازمانها به طور معنا داری تغییر کرده اند و برای بقا در بازارهای جهانی رقابت می کنند. سازمانهایی که دارای ویژگیهای عدم تمرکز و جهانی شدن، هستند و توسط تکنولوژی اطلاعاتی و رهبری مبتنی بر تیم کارشان را تسهیل می کنند. یکی از قابل توجه ترین این تغییرات، تغییر از سمت کار به صورت انفرادی به کارهای با مبنای تیمی می باشد(اندرسون و برچ،۲۰۰۳)
از آنجایی که این سازمانها با فشارهای ثابتی جهت تطبیق مستمر با محیطهای تجاری مواجهند،
1)عوامل فرهنگي- اجتماعي و گروهي 2)عوامل رواني و فردي 3)عوامل موقعيتي 4)عوامل مربوط به آميخته بازاريابي
عوامل فرهنگي و اجتماعي و گروهي ( فرهنگ – طبقه اجتماعی - گروههاي مرجع- خانواده و هم خانگي)
I. تأثيرات فرهنگي: فرهنگ عبارت است از مجموعه اي از نمادها و روشها در يك جامعه كه از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شود و تعيين و تنظيم كننده رفتار انسانهاست، بازارياب بايد به طور دائم با الگوهاي رفتاري و فرهنگي اجتماعي مشتريان بازارهاي گوناگون آشنا باشد و بتواند پيش از رقبا محصولاتي مناسب و مطلوب براي هر يك از گروه هاي خاص فرهنگي فراهم آورد.
II. تأثيرات طبقه اجتماعي: رده بنديهايي است كه در درون يك اجتماع بر اساس تفاوت اعضاي آن جامعه صورت مي گيرد، و رفتار خریدار در بعضی مواقع به شدت متاثر را ان است. عوامل تعيين كننده طبقات در جوامع مختلف يكسان نيست، مانند ثروت درآمد تحصيلات مدرك و وابستگيهاي فاميلي و محلي .نحوه برخورد با طبقات مختلف از عوامل مهم است كه هر بازارياب بايد به آن توجه كند.
III. تأثيرات گروههاي مرجع: در هر جامعه، معمولاً بسياري از خريدها تحت تأثير ديدگاهها، ايده ها و نظري هاي گروههاي ديگر قرار مي گيرد، گروههاي مرجع در جوامع مختلف متفاوتند، پديده “چشم و هم چشمي” در واقع نوعي از آثار گروههاي مرجع به حساب مي آيد، دوستان، خانواده، بستگان، همبستگان و همكاران در اين پديده در حكم گروههاي مرجع هستند كه خريدهاي ديگران را تحت تأثير قرار ميدهند، گروه مرجع الزاماً چهره هاي شناخته شده و مشهور نيستند.
IV. تأثير خانواده و هم خانگي: خانواده و كساني كه به نحوي در يك جا با هم زندگي مي كنند، در تصمیم گیری خرید بسیاری از محصولات موثرند.
I. انگيزه: انگيزه نيروي است كه باعث رفتاري مي شود تا نيازي ارضا گردد. بازاريابان مي كوشند تا اين نيازها را تحريك كنند.
II. ادراك: ادراك فرآيندي است كه در آن، فرد از طريق گزينش، سازماندهي و تفسير اطلاعات، تصويري با معني از جهان خلق مي كنددريافت انتخابي زماني است كه فرد پيامهاي سازگار با نظرهايش را مي پذيرد و بقيه را رد مي كند. براي مثال در مرحله پس از خريد، انسان پيام يا آگهيهايي را مي خواند كه مربوط به خريد اوست.
III. يادگيري: بسياري از رفتارهاي خريداران اكتسابي است، آنان ياد مي گيرد كه از چه منابع اطلاعاتي استفاده كنند، كدام معيارهاي ارزيابي را به كار گيرند و چگونه خريد كنند ، يادگيري از دو طريق حاصل مي شود؛ تكرار تجربه و تفكر.
IV. شخصيت: شخصيت عبارتست از الگويي از خصايص فردي كه بر واكنشهاي رفتاري او اثر مي گذارد، ما با معرفي افراد به عنوان خجالتي، متكي به نفس، مهاجم، پويا، مطمئنه، تسلط طلب، درون گرا، انعطاف پذير، صميمي و… چنين برداشتي داريم كه افراد تحت تأثير خصايص ويژه اي هستند، مطالعاتي صورت گرفته كه خصايص شخصيتي را با ترجيح فلان محصول يا مارك مرتبط مي سازد
V. خود پنداري: خود پنداري عبارتست از نحوه نگرش انسان نسبت به خود و تصويري كه فكر مي كند ديگران از او دارند، مطالعات خريد نشان ميدهد كه افراد ماركها و محصولاتي را ترجيح مي دهند كه با خودپنداري آنان سازگاري دارد.
VI. سبك زندگي: يك نوع روش و شكل زندگي است كه نشان ميدهد افراد چگونه منابع و وقتشان را صرف مي كنند. از تجزیه و تحلیل سبک زندگی در تقسیم بازار و تعیین بازار هدف و معرفی محصول جدید استفاده می شود.
VII. تلقيات و برداشتها: باورها و طرز تلقي افراد در تصميم گيري خريد نقش دارد، طرز تلقي افراد یعنی واكنش، تفكر و رفتار مثبت يا منفي آنان نسبت به اشياء و پديده ها، مطالعات نشان داده بین تلقی مصرف کننده و رفتار خرید او رابطه مستقیم وجود دارد.
-عوامل موقعيتي:
در بسیاری مواقع موقعیت خرید بر تصمیم گیری خرید اثر می گذارد.آثار موقعيت خريد برروي فرآيند تصميم خريد عبارتند از: نقش خريد( برای هدیه دادن)، عوامل احاطه كننده اجتماعي(حضور افراد موقع تصمیم گیری)، عوامل احاطه كننده فيزيكي(دکوراسیون و موزیک)، آثار مربوط به زمان(مدت زمان خرید)، حالت و شرايط خريدار( حالات روحی)، که بازاريابان بايد آنها را به دقت مورد بررسي و ارزيابي قرار دهند
-عوامل آميخته بازاريابي: علاوه بر عوامل ذكر شده همه خريداران تحت تأثير عناصر گوناگون آمیخته بازاريابي اند و تصميم گيري آنها وابسته به نوع محصولات و ويژگيهاي آنها، شيوه هاي قيمتگذاري و روشهاي پرداخت، امكانات و تسهيلات توزيع و روشهاي ترغيبي و ترفيعي شركتهاست.
عوامل تعیین کننده سطح درگیری مصرف کننده
سطح درگیری در خرید وابسته به پنج عامل زیر است.
تجربیات قبلی، میزان علاقه، خطر پذیری، موقعیت و دیدگاه اجتماعی ( مک دانیل، 2000).
1) تجربیات پیشین. زمانی که مصرف کنندگان در مورد کالا یا خدمتی تجربة قبلی دارند، معمولاً پس از مصرف نمونه های آزمایشی کالا می آموزند که به سرعت کالای مورد نظر را انتخاب کنند زیرا با محصول آشنا می شوند و در می یابند که آن کالا می تواند نیاز آنها را برآورده کند و به همین دلیل سطح درگیری کاهش می یابد.
2) علاقه. سطح درگیری مستقیماً با علاقة آنها ارتباط دارد. به عنوان مثال برخی از مردم به اتومبیل علاقه مند هستند و بعضی به موسیقی و… معمولاً موضوعات گوناگونی که افراد به آنها علاقه مند هستند از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
3) خطر پذیری. هر قدر خطر پذیری شخصی در خرید یک محصول افزایش یابد سطح درگیری مصرف کنندگان نیز افزایش ی یابد. انواع خطر هایی که مصرف کنندگان با آن سرو کار دارند عبارت اند از خطر مالی، خطر اجتماعی و خطر روانی. خطر مالی به مورد از دست دادن ثروت یا قدرت خرید شخص اشاره دارد، زیرا خطر زیاد با خرید گران قیمت در ارتباط است. به همین دلیل مصرف کنندگان بسیار متمایل به درگیری با کالاها هستند. به عنوان مثال فردی که
می خواهد خانه ای خریداری کند زمان و تلاش زیادی برای تصمیم گیری صحیح صرف می کند.
مصرف کنندگان زمانی پذیرای خطر اجتماعی هستند که خریداری کالا بتواند بر عقیده و نظر مردم نسبت به آنها تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، رانندگی با یک ماشین کهنه و تصادفی می تواند بر نظر مردم نسبت به شخص تأثیر داشته باشد. همچنین مصرف کنندگان زمانی متحمل خطر روانی می شوند که احساس کنند تصمیم گیری اشتباه می تواند موجب اضطراب و نگرانی شود. به عنوان مثال می توان به والدین کارمند اشاره کرد که برای نگهداری از فرزندانشان می توانند پرستار استخدام کنند یا او را به مهد بسپارند.
4) موقعیت. شرایط خرید ممکن است از یک تصمیم گیری کم درگیری به تصمیم گیری پردرگیری مبدل شود. به عنوان مثال فردی برای ناهار روزانة خود ساندویچ مصرف می کند ولی زمانی که همراه با رییس خود برای صرف غذا می رود او را به یک رستوران مجلل دعوت می کند.
5) قابلیت رویت پذیری اجتماعی. هر قدر قابلیت رویت پذیری اجتماعی یک محصول افزایش یابد، سطح درگیری با آن محصول نیز افزایش می یابد. محصولات اغلب نشان دهندة موقعیت اجتماعی صاحبان خود هستند. کالاهایی مانند لباس (با مارک معروف) ماشین و…بیانگر موقعیت اجتماعی شخص هستند و بنابراین خطر اجتماعی با خود همراه دارند.
عوامل موثر بر تامین منایع در صندوقهای بیمهای
بحران صندوق های بیمهای در ایران به عنوان یکی از ابرچالش های پیشِ روی اقتصاد ایران در کنار بحران های دیگری نظیر بحران آب، محیط زیست و اشتغال نام برده می شود، زمانی که سخن از بحران درچنین نهادهایی به میان می آید منظور بروز بحران مالی به شکل برهم خوردن توازن جریان نقدی ورودی و خروجی صندوق هاست. شرایطی که به نظر می رسد بر بسیاری از صندوق های بازنشستگی کشور سایه افکنده است.
به گزارش برنا، یکی از شاخصهای پایداری مالی صندوقهای بازنشستگی «نسبت پشتیبانی» است. این نسبت تعداد بیمه شدگان به مستمری بگیران را نشان میده که چه تعداد افراد حق بیمه پرداخت میکنند و درقبال آن چه تعداد از مزایای بازنشستگی بلند مئت برخوردار میشوند. براساس تجربه جهانی، اگر نسبت پشتیبانی از عدد 5 کمتر شود، زنگ خطر پیشیگرفتن مصارف بر منابع صندوقها به صدا درمی آید. در 14 صندوق بیمه ای اختصاصی کشور میانگین این نسبت پشتیبانی، کمتر از 5 است واین صندوق ها بدون کمک دولت قادر به انجام وظایف و تعهدات خود نیستند.
همچنین نسبت پشتیبانی در دو صندوق بازنشستگی کشوری و صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح زیر یک است و بدون کمک دولت این صندوقها بههیچعنوان قادر به ادامه حیات نیستند وطبق آخرین آمار منتشرشده نسبت پشتیبانی برای سازمان تامین اجتماعی در سطح پایینی قرار دارد و زنگ خطرها برای این سازمان به صدا درآمده است.
منابع و مصارف صندوق های بیمه ای
به اعتقاد کارشناسان وضعیت صندوقهای بیمهای از دو مسیر میتواند بهبود پیدا کند، درغیر این صورت ممکن است آسیبپذیر شوند، این دو مسیر شامل مسائل محیطی و بیرونی و مسائل درونی و مدیریتی این صندوقها است. یکی از عوامل محیطی تاثیر گذار بر وضعیت صندوق بیمه ای، قوانین و مقررات است. در تمام کشورهای دنیا در زمان تاسیس صندوقهای بیمهای، متغیرهای کلیدی از قبیل جمعیت، نرخ اشتغال، نرخ مشارکت زنان،GDP، نرخ رشد سرمایهگذاری و ده ها متغیرهای تاثیرگذار دیگر را درنظر میگیرند و براساس محاسبات بیمهای یک نرخ حق بیمه را تدوین میکنند. طبق این نرخ، مزایایی برای افراد در نظر گرفته میشود که در دنیا به عنوان «محاسبات اکچوئری» یا بیمهای پذیرفته شده است. البته در تعیین این نرخ حق بیمه بررسی می کنند که این صندوق بیمه ای چه تعهداتی نسبت به افرادی که حق بیمه پرداخت می کنند، دارد به عنوان مثال به سن بازنشستگی و مزایای بازنشستگی و انواع بازنشستگی توجه می کنند.
همچنین یکی از موضوعاتی که در راستای حل و فصل مشکلات صندوقهای بیمهای باید مدنظر قرار گیرد، کسب معرفت و آگاهی لازم از جایگاه رفیع این صندوقها در چارچوب محاسبات بیمهای برای نظام عالی تصمیمگیری است. در بوجود آمدن این بحران علاوه بر دولت و مجلس و مدیران تامین اجتماعی، تشکل های کارگری و کارفرمایی نقش عمده ای داشتند.
زمانی که اقتصاد در حالت تورمی قرار میگیرد، در این حالت درآمد های بازنشستگان به نزدیک خط فقر می رسد و به دلیل اینکه بتوانند کمبود منابع درآمدی خود را تامین کنند، دوباره وارد بازار کار می شوند. آمارها نشان می دهد بیش از نیم میلیون نفر از بازنشستگان به بازار کار بازگشتند.
متاسفانه در کشور اصلاحات لازم را در بهبود فضای کسب و کار در چهار چوب استانداردهای سازمان بین المللی کار انجام نگرفته است و موجب شده است که شکاف عمیق بین نیروی کار و کارفرما ایجاد شود. علاوه بر این کارگران از امنیت شغلی برخوردار نیستند، آمار ها نشان می دهد بیش از 90 درصد کارگران ما قرارداد موقت دارند و کارفرمایان سعی دارند بازنشستگان را به خدمت بگیرند. همچنین بازنشستگان به علت ترس از اینکه مبادا شرکتهای بیمه ای از فعالیت مجدد آنها با خبر شود، حاضر هستند هرتصمیم نا عادلانه ای که از طرف کارفرما گرفته می شود، قبول کنند. ضمن اینکه کارفرمایان از نیروهای با تجربه به صورت ارزان استفاده می کنند و درگیری های قانونی بین کارگر و کارفرما به حداقل می رسانند.
سومین عامل محیطی تاثیر گذار که موجب پیشی گرفتن مصارف از منابع صندوق بیمه ای شده، وضعیت اقتصادی کشور است. زمانی اقتصاد در یک حالت تورمی قرار میگیرد به طور طبیعی صندوقهای بیمهای بسیار آسیبپذیر میشوند. زمانی که نرخ بالای بیکاری در کشور وجود دارد فرصتی برای جذب این نیروی کار در صندق بیمه در قالب اشتغال فراهم نمی شود، این صندوق های بیمه ای ازپرداخت حق این نیروی بیکار محروم می شوند. همچنین زمانی که نیروی کار در بلند مدت با سن بالاتری وارد بازار کار می شوند، به دلیل قوانین محدود کننده سن کار، نیروی کار کمترحق بیمه پرداخت می کند و این امر به صندوق های بیمه ای آسیب می زند.
در نهایت به علت اینکه صندوقهای بیمهای به دلیل وقوع تورم نتوانستهاند کسب درآمد کنند و از طرف دیگر طبق قانون باید حقوق بازنشستگان و مستمری بگیران را افزایش بدهند، این صندوق ها برای حفظ ارزش ذخایر و داراییهایشان وارد فعالیتهای اقتصادی میشوند.
زمانی که در کشور با مسائلی مانند تحریم، رکود تورمی و کاهش ارزش پول ملی مواجه می شود، به دنبال آن ذخایر و دارایی های صندوقهای بیمهای ارزش خود را از دست می دهند، همین مسئله نظام برنامه ریزی و تصمیم گیری صندوق های بیمه ای را دچار مشکل می کند و به علت کاهش ثروت ملی و ناامن بودن، این صندوق ها قادر نخواهند بود سرمایه و دارایی های خود را نقد کنند و موجب ایجاد بحران عمیق تری در این صندوق ها می شود.
درکشورهای توسعهیافته زمانی که درمورد صندوقهای بیمهای با بحران مواجه می شوند، برای به تعویق انداختن این بحران، دست به اصلاحات پارامتریک می زنند.به عنوان مثال در کشور فرانسه سن و سابقه کار را بالا و مزایا را کاهش دادند تا صندوق های بیمه ای پایداری داشته باشند.
عوامل موثر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال
تمامی افرادی که وارد بازار ارز دیجیتال می شوند، به دنبال راهی برای کسب سود و درآمد هستند اما باید این نکته را در عوامل مؤثر در تشکیل بازار نظر داشته باشند در صورتی این کسب سود امکانپذیر است که دانش و آگاهی کامل وجود داشته باشد. در این میان افرادی هستند که اقدام به سرمایه گذاری ارز دیجیتال می کنند که نمی دانند دقیقا در این بازار چه اتفاقی می افتد بنابراین دانش و آگاهی لازم در بازار ارز دیجیتال اهمیت فوق العاده ای دارد. در ادامه به بررسی روش های مختلف مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال می پردازیم، برای آشنایی بیشتر تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
قانون سود در بازار ارز دیجیتال
برای مدیریت سود در بازار باید به سه پارامتر دقت داشت که شامل: مدیریت سرمایه، مدیریت روانشناسی و تحلیل شرایط بازار است. از این سه پارامتر به ترتیب مدیریت سرمایه مهم ترین نقش و مدیریت روان شناختی و تحلیل هر دو به یک اندازه در سود حاصل از بازار اثرگذار است. مدیریت سرمایه در واقع یک استراتژی کاملا شخصی بوده که وابسته به هدف سرمایه گذار دارد.
البته مواردی از قبیل سن، میزان سرمایه و اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به مدیریت سرمایه می تواند نقش مهمی داشته باشد. البته برخی مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک می دانند که در اصل همان مهارت لازم سرمایه گذاری با کمترین ریسک با هدف کسب درآمد و سود است.
پارامتر دیگری که در قانون سود در بازار اهمیت دارد مدیریت روانشناسی بازار ارز دیجیتال است. در واقع روانشناسی بازار شامل مجموعه رفتارهایی است که به معامله گر کمک می کند تا احساسات خود را در بازار ارز دیجیتال کنترل کرده و از آن برای موفقیت در معاملات بازار استفاده کند. بنابراین روانشناسی بازار به حرکت در بازار بر اساس واکنش ها و شرایط احساسی افرادی که در آن فعال هستند، گفته می شود. در اصل احساساتی که در زمان معامله بروز می کند، احساس ترس و طمع است. البته به همراه این دو نوع احساسات می توان به امید، خشم، هیجان، اضطراب و ریسک پذیری اشاره کرد.
پارامتر دیگر موثر در قانون سود در بازار، تحلیل است. البته این نکته را در نظر داشته باشید که بیشترین زمانی که معامله گر در بازار ارز دیجیتال صرف می کند، بعد تحلیل است. تحلیل در بازار به سرمایه گذاران این امکان را می دهد تا زمان دقیق سرمایه گذاری را تشخیص دهند.
مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال
زمانی که از مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال صحبت می شود، منظور همان مدیریت ریسک، اصل سرمایه و سبد ارز دیجیتال است. هر یک از مواردی که در بالا گفته شد می تواند اثر بسیار مهمی در مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارز دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال است. در این قسمت می خواهیم با یک مثال روش مدیریت سبد ارز دیجیتال را با زبان عوامل مؤثر در تشکیل بازار ساده توضیح دهیم.
- 10 درصد، سرمایه گذاری بلند مدت 5 ساله
- 30 درصد، سرمایه گذاری بلند مدت 1 الی 3 ساله
- 20 درصد، سرمایه گذاری میان مدت 3 الی 6 ماهه
- 30 درصد، نوسان گیری روزانه و بازار اسپات
- 10درصد، سرمایه گذاری در مورد معاملات اهرمی و بازار فیوچرز
مثالی که در بالا گفته شد، مدیریتی است که یک فرد ریسک گریز برای سبد ارز دیجیتال خود در نظر گرفته است. در صورتی که فردی ریسک پذیر باشید می توانید درصدهای سرمایه گذاری خود را در مورد معاملات تغییر دهید.
البته این نکته را در نظر داشته باشید در مورد معاملات فیوچرز باید اطلاعات کاملی داشته باشید و قبل از یادگیری کامل، هرگز به سمت این نوع بازار حرکت نکنید.
اما در مورد مدیریت اصل سرمایه، مهمترین نکته این است که ضرری متوجه اصل سرمایه خود نکند. مهم ترین نکته ای که قبل از ترید کردن در بازار ارزهای دیجیتال باید در نظر گرفته شود، باید تحقیقات کاملی در مورد انتخاب نوع صرافی داشته باشید و سراغ صرافی هایی از ارز دیجیتال بروید که برای مبادله ارزهای دیجیتال خود مشکلی نداشته باشید. از نکات دیگری که برای مدیریت اصل سرمایه باید به آن دقت داشت، انتخاب کیف مناسب برای ذخیره ارزهای دیجیتال خود است تا از هر گونه خطر سرقت ارزهای دیجیتال در امان باشد.
نکته دیگری که می توان برای مدیریت اصل سرمایه در نظر گرفت، استفاده از شرکت ها و سازمان های فعال در زمینه مدیریت سرمایه گذاری است که در این سال ها رشد بالایی داشته اند. این شرکت ها با توجه به شرایط بازار عمل کرده اند و تلاش کرده اند سود آوری بیشتری داشته باشند.
بخش دیگری که باید در مدیریت سرمایه باید در نظر گرفت، مدیریت ریسک است. مدیریت ریسک به مراحل شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته می شود. بروز این عوامل می تواند تریدر یا معامله گر را تحت تاثیر خود قرار داده و باعث ایجاد ضررهای جبران ناپذیری شود. در ادامه توضیحات بیشتری خواهیم داد.
مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال
در مدیریت ریسک باید عوامل مختلفی همچون حد سود و حد ضرر و ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک را در نظر گرفت. قبل از اینکه به معرفی ریسک های احتمالی در بازار ارز دیجیتال بپردازیم، باید هدف خود را از مدیریت ریسک را تعیین کنید:
- شناسایی ریسک های احتمالی
- کاهش یا تعدیل ریسک ها
- ایجاد اصولی برای مدیریت ریسک و تصمیم گیری بهتر
- برنامه ریزی
به هر حال مدیریت ریسک بهترین روش برای جلوگیری از ضررهای احتمالی در هر پروژه است. با ارزیابی برنامه برای مشکلات بالقوه و راهبردهایی برای رفع آنها، شانس موفقیت تیم بهبود خواهد یافت. قبل از اینکه اقدام به مدیریت ریسک کنید باید تمام منابع مختلف ریسک را در نظر بگیرید. این منابع می تواند در شرایط بازار متغیر باشد.
یکی از عواملی که در مدیریت ریسک اثرگذار است شامل، تعیین حد سود و حد ضرر است. منظور از حد ضرر، شرایطی از بازار است که برای معامله تعیین می شود تا به عنوان یک سفارش تعریف شود که با رسیدن قیمت به یک سطح مشخص، دارایی مورد نظر برای جلوگیری از ضرر بیشتر به فروش می رسد تا معامله مورد نظر در بازار بسته شود.
از این ابزار برای محدود کردن ضرر یا سود در معامله استفاده می شود زیرا از بین رفتن سود معامله هم نوعی از ضرر در بازار محسوب می شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که تعیین حد ضرر در معاملات کوتاه مدت و یا میان مدت کاربرد دارد، سرمایه گذاران نیز می توانند از این قابلیت استفاده کنند.
نکاتی که برای تعیین حد ضرر در معامله باید در نظر گرفت شامل:
- حد ضرر باید دارای نرخ پیروزی (نسبت R/R) قابل قبول در سابقه معاملات باشد. البته تعیین این نرخ کاملا وابسته به استراتژی معاملاتی فرد دارد.
- حد ضرر باید در سطحی باشد که اثبات کند نقطه ورود تریدر به معامله کاملا اشتباه است.
البته ممکن است در تعیین حد ضرر خطاهایی نیز اتفاق بیفتد که از جمله این خطاها می توان به انتخاب حریصانه و تعیین حجم نادرست معاملات اشاره کرد.
پارامتر دیگری که برای مدیریت ریسک باید در نظر گرفت، تعیین حد سود است. تعیین حد سود مطلوب برای هر معامله گر وابسته به استراتژی های معاملاتی هر فرد دارد. اما اگر بخواهیم حد سود را تعریف کنیم بدین معناست که زمانی که معامله گر در معامله خود به سوددهی می رسد و میزان آن سود برای وی مطلوب است، اقدام به بستن معامله و برداشت سود خود می کند. می توان برای تعیین حد سود در معامله از پارامترهای تحلیل تکنیکال و یا تحلیل فاندامنتال استفاده کرد.
پارامتر دیگری که باید در مدیریت ریسک در نظر گرفت، شناخت ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک است. ریسک سیستماتیک به شرایطی گفته می شود که مربوط به ریسک کل بازار است و این نوع ریسک غیر قابل حذف بوده و بر روی کل بازار و سهام یک شرکت و یا صنعت خاص تاثیر می گذارد.
به ریسک غیر سیستماتیک، ریسک مشخص نیز گفته می شود. این نوع ریسک یکی از انواع ریسک های سرمایه گذاری بوده که ناشی از ریسک منحصر به فرد شرکت و یا صنعتی خاص است که بر روی آن سرمایه گذاری می کنید. ریسک سیستماتیک را نمی توان با روش متنوع سازی حذف کرد. برای حذف این نوع ریسک باید از استراتژی تخصیص دارایی استفاده کرد. منظور از استراتژی تخصیص دارایی، قرار دادن مقداری از دارایی هایتان در سرمایه گذاری های مختلف است که تحت شرایط ریسک سیستماتیک مدیریت می شود.
اما به غیر از ریسک سیستماتیک، ریسک های غیر سیستماتیک نیز وجود دارد که ناشی از ریسک منحصر به فرد شرکت یا صنعتی است که در آن سرمایه گذاری انجام می شود.
ریسک غیر سیستماتیک مربوط به اخبار خاص یک سهم یا یک صنعت خاص است، به عنوان مثال زمانی که کارکنان یک شرکتی که در آن سرمایه گذاری می کنید اعتصاب می کنند، ریسک غیر سیستماتیک بر قیمت آن دارایی اثر می گذارد و از ارزش آن کم می کند. به ریسک غیر سیستماتیک، ریسک حذف شدنی نیز گفته می شود و می توان این نوع ریسک را با استفاده از متنوع کردن سبد سرمایه گذاری کاهش داد. در سبد ارز دیجیتالی که به خوبی تنوع بخشی انجام شده باشد، ریسک غیر سیستماتیک ناچیز بوده و می توان از آن صرف نظر کرد.
متنوع سازی، راهی برای کاهش ریسک
تنوع یا متنوع سازی نوعی استراتژی برای مدیریت ریسک های سرمایه گذاری است. با سرمایه گذاری کردن بر روی دارایی های مختلف، می توان ریسک یک دارایی را تا حد زیادی محدود کرد. دلیل و منطقی که برای متنوع سازی وجود دارد این است که دارایی های متنوع، در طولانی مدت دارای سود بیشتر و بهتری هستند. هدف از ایجاد تنوع در پرتفوی، محدود کردن ریسک های غیر سیستماتیک است. در این روش دارایی هایی که موجب کاهش تاثیرگذاری دارایی هایی که به خوبی انتخاب نشده اند، می شود. البته زمانی تنوع سازی مفید خواهد بود که دارایی های انتخاب شده به صورت کامل به یکدیگر ارتباطی نداشته باشد.
البته این نکته را در نظر داشته باشید که متنوع سازی مزیت های بسیاری داشته و موجب کاهش ریسک سرمایه گذاری می شود اما دارای معایبی است. این روش بسیار زمان بر بوده و مستلزم زمان زیادی برای انتخاب دارایی های گوناگون است. از سمت دیگر این روش بسیار گران بوده و خرید و فروش مجموعه ای از دارایی ها، با کارمزدهای بسیاری درگیر است. پس متنوع سازی می تواند هم موجب نفع سرمایه گذار باشد و هم اینکه موجب ضررهای سرمایه گذار شود.
نحوه تخصیص یونیت های سبد ارز دیجیتال
یکی از روش هایی که برای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال می توان استفاده کرد، قرار دادن دارایی های مختلف از ارز دیجیتال در پرتفوی سرمایه گذاری است. به هر یک از این دارایی هایی که در سبد ارز دیجیتال قرار می گیرد، در اصطلاح یونیت سبد ارز دیجیتال گفته می شود. اما برای قرار دادن این یونیت ها، باید یک استراتژی استانداردی را در نظر گرفت. یا باید یونیت های سبد به صورت ثابت و برابر و یا به صورت متغیر و نابرابر باشد.
منظور از یونیت های ثابت و برابر این است که آن تعداد از دارایی های ارز دیجیتالی که می خواهید خرید کنید، باید یک تعداد ثابت و با درصدهای برابری باشد اما در انتخاب یونیت های نابرابر و متغیر باید یک استراتژی منطقی در نظر داشت. به عنوان مثال می توان دارایی هایی که دارای ریسک بیشتری هستند را با درصدهای کمتر و معاملاتی که دارای ریسک کمتری هستند را با درصدهای بالاتری خرید.
نتیجه گیری
با توجه به مطالبی که در این مقاله قرار داده شد، متوجه شدیم که مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال، نوعی استراتژی مالی است که هدف آن حداکثر کارایی سرمایه در معاملات است. بنابراین در مدیریت سرمایه باید تعادل را حفظ کرده و در برخی از موارد می توان با کاهش هزینه های غیر ضروری، وضعیت مالی یک فرد را بهبود داد. اصلی ترین هدفی که می توان از مدیریت سرمایه در نظر گرفت، کم کردن ضرر و افزایش سود است. یعنی اینکه در معاملات بتوانیم علاوه بر حفظ سرمایه خود، سودهای خوبی را نیز بدست آورد. امیدواریم با مطالب این مقاله بتوانید سیستم مدیریتی خوبی برای سرمایه خود در ارز دیجیتال داشته باشید چرا که سیستم مدیریت سرمایه برای یک تریدر موفق ضروری است.
عوامل محیطی موثر بر کسب و کار
به طور کلی عوامل محیطی موثر بر کسب و کار از دو دسته عمده محیط خرد و محیط کلان تشکیل می شود.
محیط خرد از آن دسته از بازیگران نزدیک به شرکت تشکیل می شود که بر توانایی شرکت در خدمت رسانی به مشتریان، خود شرکت، نیروی انسانی، زیرساخت، تجهیزات، دانش سازمانی، فرآیندهای داخلی، مدیریت.
محیط کلان از نیروهای اجتماعی، اقتصادی، طبیعی، فناوری، رقبا، سیاسی و فرهنگی بزرگتری تشکیل می شود که بر نیروهای محیط خرد اثر گذار است.
دو عامل بسیار مهم وجود دارند که می توانند بر روی هر کسب و کاری تاثیر گذار باشند؛
عوامل محیطی داخلی
نیروی انسانی
نیروی انسانی به عنوان عوامل مهمترین عامل امروزه برای بیشتر کسب و کارها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
نیروی انسانی شما بزرگترین منبع شما هستند.
- یک راه برای اطمینان از موفقیت کسب و کارشما،
- نظارت و مراقبت از كاركنان است.
- اگر با کارمندان خود منصفانه رفتار کنید،
- آنها را به خوبی مدیریت کنید و فرصت هایی را در اختیار آنها قرار دهید،
- در این صورت آنها به شما در رسیدن به ایده های خود و برنامه کسب و کارتان کمک می کنند.
- و اگر با کارمندان بد رفتار کنید، ممکن است آنها عملکر خوبی نداشته باشند و یا از کار کردن در شرکت شما کناره گیری کنند.
زیر ساخت ها و تجهیزات
زیر ساخت های کسب و کار صرف نظر از مدل کسب وکار آن، باید در محیط پیرامون آن وجود داشته باشد. برای مثال؛
- قانونی-حقوقی،
- فنی-ارتباطات،
- فرهنگی-آموزشی و
- اقتصادی-تجاری معرفی نموده است.
درنهایت بمنظور تعیین ضریب اهمیت هریک از این ابعاد از تجزیه و تحلیل آنتروپی شانون استفاده گردیده که بر این اساس، زیرساخت فنی و ارتباطات بعنوان مهمترین فاکتور در توسعه کسب و کارهای اینترنتی در ایران شناخته شده است.
دانش سازمانی و فرآیندهای داخلی
برای افزایش موفقیت، بهبود و ارتقاء عملکرد سازمانها؛ همواره بایستی به نیازهای آموزشی و توسعه توانمندهای نیروی انسانی توجهی ویژه داشت. اگر آموزشهای مرتبط با نیازهای کارکنان بتواند با انتقال مفاهیم موجب ایجاد ذهنیت مهارت محور آنها شود؛ احتمال موفقیت سازمانها بیشتر خواهد شد.
بیشتر سازمانها بخش آموزش و توسعه را مرتبط با فعالیتهای بخش منابع انسانی میدانند. بسیاری از سازمانها آموزش نیروی خود را جزئی لاینفک برای پیشرفت و توسعه میدانند زیرا باوجود رشد علم و فناوری، اشکال نوین سازمانی برای هماهنگی با این پیشرفت بیشازپیش نیاز به آموزش و بازآموزی نیروی انسانی احساس میشود.
با توجه به وجود نیاز به آموزش نیروی انسانی اگر بخواهیم در این زمینه به تکنیکهای آموزشی موجود اشارهکنیم بایستی بگوییم این تکنیکها شامل ایجاد تغییرات در زمینههایی ازجمله؛
- نگرش،
- مهارت و
- دانش افراد شاغل در محیط سازمان میشوند.
برای اینکه آموزش به نیروی انسانی مؤثر و با برنامه باشد نیازمند این است که از محتوای ارزشمند و مناسب برخوردار باشد و در یک اتمسفر آموزشی مناسب این آموزش صورت پذیرد.
مدیریت
مدیریت موثر کسب و کار برای عوامل مؤثر در تشکیل بازار صاحبان مشاغل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو در این مقاله به توضیح نحوه مدیریت موثر کسب و کار پرداخته شده است.
کسب و کار به زبان ساده عبارت است از:
“مبادله کالاها و خدمات با هدف اصلی کسب سود که شامل ریسک و سرمایه گذاری در زمان، ایده ها و امور مالی می شود”
“اگر بتوانید یک کسب و کار را به خوبی اداره کنید، می توانید هر کسب و کاری را به خوبی اداره کنید.”
هر کسب و کاری، اعم از کوچک، بزرگ یا مشاغل آنلاین بدون؛
- مدیریت صحیح زمان،
- منابع انسانی،
- امور مالی،
- فناوری به روز شده،
- ایده های جدید و
- خلاق و همکاری میان همه موارد ذکر شده، امکان پذیر نیست.
عوامل محیطی خارجی
تکنولوژی
تغییرات در بخش فناوری می توانند بسیار بزرگ و تاثیرگذار باشد. تکنولوژِ از عوامل محیطی خارجی است، این عوامل علاوه بر ابزارها و تجهیزات جدید شامل رویکردهاي جدید نیز می شوند. عوامل تکنولوژیک نمونه هایی از فرصت ها و تهدید ها می باشند که شرکت ها بهنگام تدوین استراتژي ها باید آن ها را مورد توجه قرار دهند.
در مورد عوامل محیطی خارجی رقبا، شما باید بدانید غالبا رقبا استراتژی ساده و مشابهی دارند. آنها هر لحظه با این فکر از خواب برمیخیزند که؛
- چطور میتوانند شما و هر شرکت دیگری که محصولات و خدمات مشابه آنها را عرضه میکند،
- از حیطه رقابت خارج کنند و حتی برنامه کاری خود را طوری تنظیم می کنند.
- تا هیچ کسب و کار جدیدی حتی فکر ورود به حوزه کاری آنها نباشد.
آنها مدام به این میاندیشند که چطور میتوانند سهم بازار شما را از آنِ خود کنند و آن را برای همیشه نگه دارند.
سیاسی قوانین و مقررات
ماهیت عوامل سیاسی براي کسب و کارها مهمترین ملاحظه در صورت بندي استراتژي شرکت به شمار رفته و ملاحظات سیاسی، عوامل قانونی یا دولتی که کسب و کار باید یا می خواهد در قالب آن به عملیات مبادرت ورزد را شامل می شود. دولت ها و نهاد هاي دولتی در زمره مراجع اصلی هستند که مقرراتی را تدوین می نمایند، مقرراتی را حذف می کنند، کمک های دولتی پرداخت می نمایند. که البته هر کدام با توجه به زمان متغیر هستند.
اجتماعی فرهنگی
عوامل اجتماعی به مواردی از جمله؛ باورها، ارزش ها، نگرش ها، تئوری ها و سبک زندگی کسانی را که در محیط خارج سازمان هستند در بر می گیرد که این عوامل خود از؛
- شرایط فرهنگی،
- جمعیت شناختی،
- مذهبی،
- آموزش و
- قومی آنها سرچشمه می گیرند.
اقتصادی
عوامل اقتصادي بیشتر به تشریح مولفه هاي اقتصادي می پردازند. در این دسته از عوامل بیشتر به مسائل جامعه چگونه کالاها و خدمات مختلف را تولید، توزیع و استفاده میکند، پرداخته می شود، از این رو باید روندهاي اقتصادي در بخش هائی که بر صنعت مورد نظر اثر می گذارد درك شود.
معمولاً در بررسی محیط خارجی از تجزیه و تحلیل (عوامل سیاسی، اقتصادي، اجتماعی و تکنولوژیکی) استفاده می شود. این عوامل به صورت مجموع هاي کامل، مرتبط با هم در نظر گرفته میشوند که به دلیل سرعت تغییرات و تاثیراتی که بر بازار کسب و کار جهانی دارند، اهمیت زیادي دارند. پایش دقیق این عوامل منجر به فرصت هاي عمده کسب و کار یا تعیین تهدیدات بالقوه میشود.
نتیجه گیری
برای اینکه یک کسب و کار بتواند با توجه به شرایط مختلف به حیات خود ادامه دهد و پیشرفت کند نیازمند این است بتواند در هر شرایطی برنامه ای مقتضی این عوامل محیطی داشته باشد.
لازم به ذکر است عوامل داخلی تحت کنترل کسب و کار است و می تواند با توجه به کار گیری شیوه های تعریف شده تغییرات لازم را در آنها جهت بهبود ایجاد کند.
عوامل خارجی غالبا عوملی هستند که کسب و کار توانایی ایجاد تغییر و کنترل را بر روی آنها ندارد و غالبا بایستی با توجه به آن تغییرات خود را مطابقت دهد.
غالبا هر کسب و کار نیاز دارد سه سناریو را برای خود تعریف کند؛
- شرایط کنونی بدون تغییر (در همین شرایط کنونی چه فعالیت هایی می توان انجام داد)
- شرایط ایده آل که رونق، پیشرفت و توسعه در انتظار کسب و کار باشد (رشد اقتصادی، سرمایه گذاری های خارجی، حمایت های دولتی،…)
- شرایط بحرانی که می تواند بدترین شرایط باشد (بلایای طبیعی، جنگ، رکود اقتصادی، تحریم،…..)
همین امر باعث می شود در زمان ایجاد تغییرات عوامل خارجی که شما کمترین کنترل را دارید کسب و کار شما کمترین آسیب را بیبند و آمادگی لازم را داشته باشد.
عوامل موثر بر قیمت طلا در ایران
قیمت طلا در بازار داخلی در درجه اول تحت تاثیر قیمت اونس جهانی و نرخ دلار برحسب ریال است و در درجه دوم تحت تاثیرفعالیت های سفته بازی حمایت های نقدی و شرایط فصلی است.
عوامل موثر بر قیمت طلا در ایران
هدف اصلی این مقاله ، بررسی بازار داخلی طلا و تشریح نحوه نوسانات آن و امکان ایجاد بازار سلف برای یک دوره سه ماهه، شش ماهه و حتی یکساله است.به این منظور ابتدا عوامل داخلی و بین المللی تعیین کننده قیمت طلا در بازار داخلی را مرور و سپس راجع به امکان ایجاد بازار سلف طلا بحث می کنیم.
عوامل تعین کننده قیمت طلا در بازار داخلی ایران عبارتند از: قیمت دلاری طلا در بازارهای بین المللی نرخ دلار در بازارهای آزادحمایت های نقدی و سفته بازی قیمت دلاری طلا در بازارهای بین المللی قیمت طلا برحسب دلار در بازارهای بین المللی در هر لحظه از زمان تعیین می شود،می توان به عنوان نتیجه فعل و انفعالات نیروی عرضه و تقاضا برای طلا در هر دوره زمانی مشخص دانست که تحت تاثیر عواملی چون هزینه تولید، سیاست های حمایت ازتولیدکنندگان ، نرخ بهره در امریکا و اروپا، نرخهای برابری ارزها، رشد اقتصاد جهانی ، قیمت جهانی نفت ، سیاست بانک های مرکزی در گرایش به سمت افزایش یا کاهش ذخایر طلا، قیمت فلزات همگروه قرار دارد. این قیمت دارای سه مشخصه است : اولا به دلار امریکاست ، ثانیا بر حسب واحد اونس است ، ثالثا حجم معاملات هر صد اونس است که البته با تعدیلاتی می توان معادل ریالی آن را محاسبه کرد بازارهای طلای ایران به طور مستقیم متاثر از قیمت های بین المللی این فلز است و نوسان در قیمت های بین المللی طلا ظرف چند ثانیه ، بازار داخلی طلا در ایران را دچار تحول می کند.
پس قیمت بین المللی طلا به عنوان یک متغیر برون زا در سطح بازار داخلی طلا خودنمایی می کند. البته با به کارگیری سیاست خاصی، این متغیر برون زا قابلیت تبدیل به یک متغیر برون زای بدون ریسک را داراست.قیمت دلاری طلا در سطح بین المللی با توجه به اختلاف ساعت در هر لحظه از زمان در نتیجه فعل و انفعالات نیروی عرضه و تقاضا تعیین می شود. این قیمت ابتدا در ساعات اولیه بامداد ایران در هنگ کنگ و شرق آسیا تعیین و سپس در لندن و در نهایت در بازار پرنوسان نیویورک مشخص می شود. قیمتی که در بازار بین المللی تعیین می شود، دارای ویژگی های ذکر شده در بخش قبل است و برای تبدل آن به قیمت بر حسب ریال ، عیار و مثقال باید محاسبات لازم را انجام داد.بنابراین قیمت طلا به عنوان یک ارز، ناچار به رعایت اصول بین المللی خود است .
با توجه به مسائل مربوط به طلا در ایران ، معمولا بر حسب شرایط زمانی و فصلی و انتظارات بازار داخلی در مورد شرایط کلی اقتصاد، قیمت ریالی هر مثقال طلای 705 که در بازار داخلی داد و ستد می شود، بالاتر از قیمت ریالی هر مثقال طلا است که براساس اونس جهانی محاسبه می گردد. این اختلاف ناشی از مسائل ذکر شده است و معمولا در فاصله صفر تا8 درصد در نوسان است و در زمان های بسیار نادر، آن هم در مواقعی که طلای جهانی افزایش شدیدی داشته باشد، منفی است .شرایط فصلی ، حمایت های نقدی و سفته بازی این عوامل بر سطح ایکس اثرگذار هستند.
شرایط فصلی شرایطی همانند اواخر سال یا ایام خاصی است که در فرهنگ دینی و ملی وجود دارند و بر سطح ایکس موثرند. حمایت های نقدی همانند آنچه در بازارهای بین المللی ارز و یا طلا حاکم است ، به شرایطی اطلاق می شود که دارندگان طلا و یا ارز برای جلوگیری از ضرر ناشی از کاهش قیمت ارز و یا طلا به آن مبادرت می کنند. در این شرایط طلا و یا ارز به خوبی تحت حمایت خریدهای نقدی قرار می گیرد و زمانی که قیمت های نقدی در سطح خاصی حفظ شد، دارندگان طلا با فروشهای سلف ، سعی در تخلیه موجودی خود می کنند هر چند این سیاست در وهله اول بسیار واضح است، اما مقابله با آن در عمل بسیار مشکل است در مواقع دیگر فعالیت های سفته بازی تا حدودی بر قیمت نهایی اثر می گذارد و آن مربوط به زمانهای تسویه ، فروش و یا خرید سلف است .
در این زمان چنان چه قدرت های بازار چه در سطح بین المللی و یا داخلی منافع خود را در خطر ببینند، به این فعالیت مبادرت می کنند. به طور مثال زمانی که قدرت های بازار در زمان های قبل اقدام به فروش یکپارچه کرده باشند، در تاریخ سر رسید تحویل جنس به مشتری و با توجه به اطلاع از ناتوانی مشتری خود برای حمایت نقدی ، طلا را آن چنان پایین می آورند که خریداران را مجبور به تسلیم کنند؛ این خاصیت همانند یک جنگ واقعی است.بنابراین قیمت طلا در بازار داخلی در درجه اول تحت تاثیر قیمت اونس جهانی و نرخ دلار برحسب ریال است و در درجه دوم تحت تاثیر فعالیت عوامل مؤثر در تشکیل بازار های سفته بازی ، حمایت های نقدی و شرایط فصلی است . اونس جهانی یک متغیر برون زاست ؛ اما با تدبیر خاصی می توان از ریسک ناشی از نوسانات آن به طور کامل در امان بود. به همین دلیل بازار سلف طلا تنها تحت تاثیر یک متغیر یعنی نرخ دلار برحسب ریال قرار می گیرد و می توان بازار سلف طلا را به یک بازار سلف ارز در مقیاس کوچک تعبیر کرد و به این لحاظ ایجاد بازار سلف طلا از جهات متعددی دارای اهمیت است:آزمونی برای ایجاد بازار سلف ارزتک نرخی کردن ارز بخشی از مجموعه برنامه های اقتصادی است که به نام تعدیل اقتصادی معروف است و از اوایل سال 1372 به طور رسمی از سوی بانک مرکزی به مرحله عمل درآمد. بانک مرکزی با اتخاذ سیاست تک نرخی ارز بر این باور بوده و هست که پول ملی ، به یک پول بین المللی مبدل شود. برای دستیابی به چنین هدفی باید آینده نرخ نقدی تا حدودی روشن شود و این مهم جز از طریق بازار سلف ارز میسر نیست . البته ایجاد بازار سلف ارز مستلزم آزمایش و مشاهده نتایج حاصل از آن است که بازار سلف طلا می تواند آزمایش قابل قبولی باشد.
تثبیت کننده بازار و یکی از ابزارهای بخش ارزی دولت به طور معمول در تمامی کشورهای جهان ، طلا به عنوان یکی از دارایی های ارزی دولت محسوب و در نتیجه مشمول سیاست های ترکیب دارایی های ارزی می شود. از سوی دیگر مهمترین پرسشی که برای سیاستگذاران مطرح است ، چگونگی ثبات بخشیدن به بازار ارز شناور و ایجاد اطمینان درمیان مردم است . بازار طلا نیز به عنوان یک نوع ارز و یک قسم از دارایی های ارزی بانک مرکزی، از این قاعده مستثنی نیست.آنچه که خط مشی سیاست ارزی دولت در خصوص طلا و در آینده نزدیک ارز منهای طلا را تشکیل می دهد، عبارت است از طرفداری از یک بازار ارزی و طلای هدایت نشده ؛ چرا که در رژیم شناور نرخ تعادلی تابعی از عرضه و تقاضای بازار بوده و به طور مرتب در نوسان است در این صورت دولت باید به کمک ابزاری ، جهت و دورنمای نوسان های ارزی را به طور کلی برای همگان روشن کند و در حقیقت انتظارهای اقتصادی افراد و به خصوص انتظارهای سفته بازی تثبیت شده و منجر به ایجاد محیطی توام با ثبات نسبی برایبرنامه ریزی تولیدی ، صادرات و واردات شود و هر کس در زمینه اقتصادی با آسودگی خاطر بتواند به فعالیت های خود ادامه دهد.تشکیل بازار سلف طلا و در صورت موفقیت آمیز بودن و در پی آن ایجاد بازار سلف ارز به عنوان مکانیسمی مهم ، می تواند تثبیت کننده بازار و یکی از ابزارهای سیاست های ارزی دولت به شمار آید این مهم زمانی اهمیت بیشتری می یابد که وضعیت بازار ارز در ایران بررسی شود این بازار کاملا متفاوت از سایر کشورهاست .
اولا در بازار ارز، عرضه کننده اصلی ارز، دولت و نه بخش خصوصی است ، ثانیا دولت به درآمد ارزی به عنوان منبعی برای تامین مالی بودجه خود می نگرد. در این بازار، تقاضاکننده را بخش دولتی و خصوصی تشکیل می دهد. البته تقاضای بخش خصوصی به دو جزء تقاضای بازرگانی و سفته بازی برای ارز تجزیه می شود که در مورد ایران ، تقاضای سفته بازی تاثیر مهمی بر نرخ ارز و طلا میتواند داشته باشد.نرخ سلف به عنوان یک شاخص پیش بینی کننده نرخ سلف می بایست منعکس کننده تمام اطلاعات روند نرخ ارز و یا طلا در آینده باشد. به این معنی که نرخ سلف باید بهترین پیش بینی کننده روند نرخ نقدی در آینده باشد؛ اگر بازار بخواهد کارآیی داشته باشد. در غیر این صورت ، افراد از اطلاعات استفاده نشده به منظور سفته بازی سودآور می توانند بهره جویند. آیا نرخ سلف به عنوان یک شاخص پیش بینی کننده می تواند مورد استفاده قرار گیرد؛ نه ، خیلی زیاد.
بدین معنا که نرخ سلف معمولا با نرخ نقدی آینده به میزان زیادی متفاوت خواهد بود، اما این خطاها معمولا به طور منظم اتفاق نمی افتد. بسیاری از اقتصاددانان ، توانایی نرخ سلف را در پیش بینی نرخ نقدی آینده مورد بررسی قرار داده اند. این بررسی ها حکایت از آن دارد که نرخ سلف ، مصرف صحیح درباره آینده نرخ نقدی نیست ، اما تقریبا به عنوان تخمین زننده آینده نرخ نقد می تواند عمل کند.هزینه یا سود هر واحد ارز خارجی یا طلا از سلف ، عبارت است از تفاوت بین نرخ سلف و نرخ نقد که در تاریخ آینده مربوطه وجود دارد به علت این که هیچ کس نمی تواند آینده نرخ نقد را در زمانی که قرارداد سلف منعقد می شود با دقت تعیین کند، در نتیجه هزینه یا سود سلف نمی تواند شناخته شود.
عدم اطمینان درباره آینده است که تجار را وامی دارد به قرارداد آینده متوسل شوند، این که نرخ سلف دارای جایزه یا تخفیف باشد، بحثی است که ارتباط مستقیم باعرضه کننده اصلی آن یعنی دولت و یاختار کسری بودجه دولت دارد.در صورت موفقیت آمیز بودن نتایج حاصله از بازار سلف طلا )که در حقیقت با پوشش ریسک حاصل از نوسانات بین المللی طلا به یک نمونه بازار سلف ارز تبدیل می شود( می توان در آینده نزدیک به ایجاد بازار تمام و کمال سلف ارز که در دستور کار بانک مرکزی نیز قرار دارد، اقدام کرد در این صورت بازار سلف ایجادی بر ساختار کسری بودجه دولت تاثیرگذار خواهد بود.
دیدگاه شما