بهترین تایم فریم برای واگرایی چقدر است؟
هنگام انجام معاملات در زمینه ارزهای دیجیتال، قطعا با تایم فریمهای مختلفی سروکار خواهید داشت. اما آیا تابهحال به بهترین تایم فریم برای انجام بهترین معاملات ارز دیجیتال فکر کردهاید؟ معامله در این بازار ممکن است برای بسیاری از افراد کاری دشوار باشد. اگر یک تازهکار هستید، ممکن است نتوانید مدتزمان مورد نیاز برای سود مورد انتظار و خروج از معاملات در بازار ارزهای دیجیتال را تخمین بزنید. از این رو تعیین بهترین تایم فریم برای واگرایی نمودارهای عمق بازار رمزارزها تکنیکی است که در این راستا به شما کمک میکند.
یکی از بهترین جنبههای معاملات ارز دیجیتال معاملات واگرایی نزولی این است که در 24 ساعت شبانهروز و هفت روز هفته در دسترس تمامی فعالان این بازار است. این ویژگی به مردم سراسر دنیا بیشترین انعطاف را از نظر تجارت میدهد و باعث میشود تا در هر زمانی از روز که برای آنها مناسبتر است معامله کنند.
با این حال، موفقیت نهایی یک معاملهگر معاملات واگرایی نزولی در بازار ارز دیجیتال به تایم فریم و تعداد دفعات استفاده از آن در معاملات استراتژیک خود بستگی دارد. به همین دلیل در این مطلب با تایم فریم، بهترین آن برای تشخیص واگرایی نمودار ارزهای دیجیتال و نیز نحوه استفاده صحیح از آنها برای این کار آشنا میشویم.
تایم فریم چیست؟
در حالی که نامگذاری تایم فریم در معاملات ارز دیجیتال زیاد دقیق نیست، با این وجود میتواند اطلاعات کلی در مورد مفاهیمی مانند بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت برای تریدرهایی که از تکنیکهای معاملاتی مختلف استفاده میکنند به ما بدهد. بهعنوان مثال، برای معاملهگران روزانه که معمولا میخواهند موقعیتهای معاملاتی خود را در همان روز ببندند، دوره زمانی تایم فریم به شرح زیر است:
- بلندمدت: این تایم فریم میتواند از چند ساعت تا یک جلسه معاملاتی کامل برای یک معاملهگر روزانه متغیر باشد
- میانمدت: برای یک معاملهگر روزانه، این تایم فریم شامل یک بازه زمانی ده دقیقه تا یک ساعت است
- کوتاهمدت: برای یک معاملهگر روزانه، این تایم فریم در یک دوره کوتاه، معمولا بین چند ثانیه تا چند دقیقه انجام میشود
چگونه از یک تایم فریم استفاده کنیم؟
در معاملات ارزهای دیجیتال، یک تایم فریم به هر زمان از پیش تعیینشدهای که طی آن معامله انجام میشود، گفته میشود. دقیقهها، ساعتها، روزها و هفتهها رایجترین تایم فریمها در نمودارهای عمق بازار هستند. بنابراین شما باید بهترین تایم فریم برای واگرایی یا تشخیص هر نشانگر دیگری را برای خود انتخاب کنید که به بهترین شکل با رویکرد معاملاتی شما سازگار باشد.
زمانی که مطالعه بازار خود را کامل کردید و مشخص کردید که میخواهید چه نوع معاملهگری باشید، میتوانید تجارت در بازار ارزهای دیجیتال را شروع کنید. همچنین با انتخاب یک تایم فریم بهینه میتوانید با بررسی بهتر واگراییها، استراتژی خود را در یک بازه زمانی مشخص اجرا کنید.
تجزیهوتحلیل تایم فریم یک توانایی بسیار مهم برای معاملهگران ارزهای دیجیتال است. این امر نیازمند خواندن نمودارها و ابداع تاکتیکهایی برای تشخیص واگرایی و سود بردن از تغییرات بازار است. بیشتر معاملهگران با انتخاب یک تایم فریم طولانی و کوتاه شروع میکنند. هنگام انجام بررسی چند تایم فریم، معاملهگران معمولا از نسبت 1:4 یا 1:6 استفاده میکنند. به این صورت که از نمودار چهار یا ششساعته بهعنوان تایم فریم طولانیتر و نمودار یکساعته بهعنوان تایم فریم کوتاهتر کمک میگیرند.
چگونگی استفاده از واگرایی و ارتباط آن با تایم فریمها در تحلیل رمزارزها
احتمالا در بررسیهای تحلیلگران و معاملهگران با این مفهوم برخورد کردهاید، اما فکر نمیکنم که این موضوع را با جزئیات مطالعه کرده باشید. همه میدانند که واگراییها به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشوند. اما آیا میدانید دقیقا چند نوع واگرایی در نمودارهای عمق بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد؟ جواب سه نوع واگرایی است.
اصطلاح واگرایی بسیار رایج است و به طور گسترده در ریاضیات، فیزیک، زیستشناسی، زبانشناسی استفاده میشود. ماهیت آن در همهجا یکسان است و از لاتین “divergo” به معنای “انحراف” آمده است. در تحلیل تکنیکال، واگرایی زمانی اتفاق میافتد که یک شاخص و قیمت یک دارایی روندی در جهت مخالف پیش میگیرد.
مزیت واگرایی در تحلیل تکنیکال این است که برخلاف اکثر سیگنالها، واگرایی تکنیکی پیشرو است. اصل و ماهیت این سیگنال نسبتا ساده است. به این صورت که اگر ظاهر شود، روند بهزودی معکوس خواهد شد.
واگرایی نزولی به معنای معکوس شدن قیمت به سمت پایین و واگرایی صعودی به معنای معکوس شدن قیمت به سمت بالا خواهد بود. سیگنال واگرایی کاملا وابسته به تمامی تایم فریمها است، اما مانند بیشتر سیگنالها، قانون تبعیت در اینجا نیز کار میکند. به این معنی که واگرایی در تایم فریم طولانیتر سیگنال قویتری نسبت به تایم فریم کوتاهتر است.
اگر در این مورد به طور مثال بخواهیم درباره بیت کوین صحبت کنیم، میتوانیم بر اساس تجربیات متخصصان حوزه تحلیل ارزهای دیجیتال، بگویم که بهترین تایم فریم برای واگرایی بیت کوین، تایم فریمهای 12 ساعته است.
تجزیهوتحلیل بهترین تایم فریم برای واگرایی در نمودار عمق بازار
با استفاده از یک خطوط روند در نمودارهای عمق بازار ارزهای دیجیتال، میتوانید با پیداکردن یک واگرایی و سپس واردشدن به یک موقعیت در زمانی که نمودار قیمت خط روند را میشکند، یک ورودی پیدا کنید. این کار را میتوانید با تجزیهوتحلیل چند تایم فریم یا در یک تایم فریم واحد انجام دهید.
واگرایی را میتوان با تحلیل تایم فریم چندگانه تشخیص داد. اگر از تایم فریم بالاتری برای شناسایی جهت استفاده میکنید، واگرایی میتواند به شما کمک کند تا تغییرات موجود در روند کلی نمودار را پیدا کنید. سپس میتوانید به بازه زمانی پایینتری بروید و با استفاده از تکنیکهای خاص، مانند شکست خط روند، ورودی را پیدا کنید.
برای تشخیص بهترین تایم فریم برای واگرایی در نمودار عمق بازار باید بگوییم که سیگنالهای واگرایی در تایم فریمهای طولانیتر دقیقتر هستند و در این حالت شما سیگنالهای نادرست کمتری دریافت میکنید. البته که این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر فعالیت خود را بهخوبی ساختار دهید، پتانسیل سودآوری شما میتواند بسیار زیاد باشد.
واگرایی در تایم فریمهای کوتاهتر بیشتر اتفاق میافتد، اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه میکنیم که فقط در نمودارهای 1 ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. سایر فعالان بازار ارزهای دیجیتال از نمودارهای 15 دقیقهای یا حتی کمتر استفاده میکنند. در این تایم فریمها، تغییرات عجیب و پیچیده بسیار زیادی وجود دارند، بنابراین سعی کنید از آن دور بمانید.
تعیین بهترین تایم فریم برای واگرایی؛ الزامی برای موفقیت در معاملات
امروزه به دلیل محبوبیت ارزهای دیجیتال و سودآوری بالا در این بازار، افراد زیادی جذب انجام معاملات در بازار رمزارزها شدهاند. اگر شما هم به این کار علاقه دارید، به احتمال زیاد واژه تایم فریم را زیاد شنیدهاید. در معاملات ارزهای دیجیتال، یک تایم فریم به هر زمان از پیش تعیینشدهای میگویند که طی آن معاملات انجام میشوند.
از طرفی تشخیص واگرایی به شما در انجام پیشبینی قیمت رمزارز مورد نظر کمک میکند. از آنجایی که بررسی دقیق واگراییها بهشدت به تایم فریمها وابسته است، تعیین بهترین تایم فریم برای واگرایی نمودار عمق بازار، الزامی برای موفقیت در معاملات ارزهای دیجیتال برای شما است.
سخن آخر:
اگر شما واگراییها در هنگام ترید را به خوبی یاد بگرید به راحتی میتوانید بهترین سیگنالهای پرسود جهت ترید را پیدا کنید. اگر در بعضی از مواقع موقعیتهای خوبی برای ترید پر سود را پیدا کردهاید اما به دلیل اینکه سرمایه کافی برای ترید در اختیار ندارید تنها شاهد از دست رفتن فرصتها هستید. اما چه راهی برای این وجود معاملات واگرایی نزولی دارد که نه ارزهای دیجیتال ارزشمندتان را از دست دهید و نه فرصتهای طلایی بازار را؟!
دریافت وام ارز دیجیتال راه چاره شماست. برای دریافت این وام، ارزهای دیجیتال خود را وثیقه میگذارید و بدون اینکه آنها را بفروشید، سرمایه کافی را برای ترید به دست میآورید.
باریپتو، پلتفرم ایرانی پرداخت وام ارز دیجیتال است که
- بدون نیاز به ضامن
- بدون کاغذبازیهای اداری و
- در کمتر از 24 ساعت
وام ارز دیجیتال پرداخت میکند. به این ترتیب، هم ارزهایتان را حفظ میشود و هم افسوس تریدهای طلایی به دلتان نمیماند! حالا که به خوبی ارز تزوس را شناختید، وقت را تلف نکنید و با دریافت وام از باریپتو موقعیتهای طلایی خرید و فروش این ارز را از دست ندید!
واگرایی اندیکاتور RSI
برای آموزش واگرایی مثبت و منفی، می توانید کلیپ زیر را مشاهده کنید:
واگرایی اندیکاتور RSI
واگرایی اندیکاتور RSI، روشی بسیار سریع برای تشخیص روند است. اگرچه واگرایی ها را می توان با اندیکاتورهای دیگری نیز مورد بررسی قرار داد اما اندیکاتور RSI یکی از ساده ترین و کاربردی ترین اسیلاتورها می باشد که می توانید با تمرین کوتاهی، کار با آن را یاد بگیرید و انواع واگرایی ها را تشخیص دهید.
واگرایی چیست؟
یک تعریف بسیار ساده از واگرایی این است: وقتی یک اسیلاتور (مانند RSI) برخلاف نمودار قیمت حرکت می کند، واگرایی رخ می دهد. واگرایی را با خیلی از اسیلاتورها و اندیکاتورها می توان تشخیص داد مانند:
واگرایی ها به شما کمک می کنند تا در جهت روند تریدر کنید و از دو مورد مطلع گردید: انتهای روندها و اصلاح روندها
اگر واگرایی ها را به خوبی بد باشید، روند همیشه برای شما مشخص است و کم کم فقط با نگاه کردن به نمودار و یک اوسیلاتور، می توانید روند را به سرعت تشخیص دهید. واگرایی ها به تنهایی نمی توانند نقاط دقیق ورود و خروج را نشان دهند و فقط روند قیمتی را به طور کلی پیش بینی می کنند. شما می توانید در کنار استفاده از استراتژی های معاملاتی متعدد، با یادگیری واگرایی ها نیز روند را تشخیص دهید و استراتژی خود را کامل تر کنید. در اغلب کتاب های آموزشی تحلیل تکنیکال، مفهوم واگرایی ها به صورت بسیار پیچیده ای توضیح داده شده است. ما در این مقاله سعی کرده ایم تا به ساده ترین صورت آن را برای شما توضیح دهیم.
تشخیص واگرایی ها
اگر دو قله و یا دو دره در نمودار شده (پشت هم) تشکیل شده باشد، می توانید با کشیدن یک خط روند روی نمودار و روی نقطه ی متناظر آن در RSI، متوجه شوید که آیا واگرایی رخ داده است یا نه.
اگر شیب این دو خط روندکه روی نمودار و روی RSI تنظیم شده است در یک جهت باشد (شیب مثبت یا منفی)، ما هیچ گونه واگرایی نداریم. به تصویر زیر دقت کنید:
اما اگر شیب خط روندی که روی نمودار کشیده اید و خط روندی که روی RSI کشیده اید در جهت هم نباشند، احتمال وقوع یک واگرایی وجود دارد. همانند تصویر زیر:
انواع واگرایی در اندیکاتور RSI
به طور کلی واگرایی ها به دو دسته ی واگرایی معمولی (Regular Divergence ) و واگرایی مخفی (Hidden Divergence ) تقسیم بندی می شوند. هر کدام از این واگرایی ها نیز به دو دسته ی واگرایی منفی و واگرایی مثبت (همگرایی) طبقه بندی می شوند. بنابراین ما 4 نوع واگرایی داریم:
- واگرایی معمولی مثبت
- واگرایی معمولی منفی
- واگرای مخفی مثبت
- واگرایی مخفی منفی
فرمول واگرایی RSI
در ابتدا به توضیح واگرایی های معمولی می پردازیم:
واگرایی معمولی مثبت:
اگر واگرایی روی روند نزولی نمودار (دو دره ی پشت هم که دره ی دوم بزرگ تر است) و روی نقطه ی متناظر RSI (دو دره ی پشت هم که دره ی دوم کوتاه تر است) رخ دهد، این واگرایی از نوع واگرایی معمولی مثبت بوده و نشان از رشد سهم دارد. به عبارت دیگر، واگرایی مثبت از نظر RSI، یک سیگنال خرید محسوب می شود.
واگرایی معمولی منفی:
اگر واگرایی روی روند صعودی نمودار (دو قله ی پشت هم که قله ی دوم بزرگ تر است) و روی نقطه ی متناظر RSI (دو قله ی پشت هم که قله ی دوم کوتاه تر است) رخ دهد، این واگرایی از نوع منفی بوده و نشان از ریزش سهم دارد. یعنی اگر واگرایی منفی را روی RSI مشاهده کردیم، سیگنال فروش دریافت کرده ایم.
حال به بررسی واگرایی های مخفی می پردازیم که کمی پیچیده تر هستند.
واگرایی مخفی مثبت:
اگر واگرایی روی روند صعودی نمودار (دو دره ی پشت هم که دره ی دوم کوچک تر است) و روی نقطه ی متناظر RSI (دو دره ی پشت هم که دره ی دوم بزرگ تر است) رخ دهد، این واگرایی از نوع واگرایی مخفی مثبت بوده و نشان از ادامه ی روند صعودی سهم دارد. به عبارت دیگر، واگرایی مثبت از نظر RSI، یک سیگنال نگهداری و یا خرید سهم محسوب می شود.
واگرایی مخفی منفی:
اگر واگرایی روی روند نزولی نمودار (دو قله ی پشت هم که قله ی دوم کوچک تر است) و روی نقطه ی متناظر RSI (دو قله ی پشت هم که قله ی دوم بزرگ تر است) رخ دهد، این واگرایی از نوع واگرایی مخفی منفی بوده و نشان از ادامه ی روند ریزشی سهم دارد. یعنی اگر واگرایی مخفی منفی را روی RSI مشاهده کردیم، سیگنال فروش دریافت کرده ایم و نباید وارد سهم بشویم.
دانلوداندیکاتور واگرایی RSI
برای تشخیص واگرایی با استفاده از اندیکاتور RSI می توانید از اندیکاتور اصلی RSI به اسم Relative Strength Index استفاده کنید و یا RSI Divergence Indicator را اجرا کنید. اندیکاتور RSI Divergence، خطوط واگرایی و همگرایی را به صورت خودکار برای شما تنظیم می کند.
برای دسترسی به اندیکاتور RSI Divergence می توانید از پلتفم های متاتریدر و Trading View اقدام کنید.
آموزش واگرایی در اندیکاتورها
در ابتدا اندیکاتورها را معرفی می کنیم و در ادامه آموزش انواع واگرایی ها که در قیمت و اندیکاتورها به وجود می آید را ارائه می کنیم .
اندیکاتور چیست ؟
اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.
کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر روند کلی سهم جمع آوری کند.
اندیکاتورها را از یک منظر به دو دسته زیر تقسیم می کنند :
۱٫ اندیکاتورهای پیشرو (Laeding): این نوع از اندیکاتور ها به عنوان یک نوع سیگنال برای شناسایی رویدادهایی در آینده شناخته شده اند. در واقع ماهیت پیش بینی رخدادهای صورت گرفته در قیمت را دارد. عمده اندیکاتورهای پیشرو شامل اسیلاتورها می شوند. منظور از اسیلاتورها هم این است که در یک بازه خاصی در حال نوسان هستند . برای مثال : اندیکاتور RSI به عنوان یکی از اندیکاتورهای پبشرو هست و در عین حال جزء اسیلاتورها هم می باشد چون در بازه ۰ تا ۱۰۰ است ( ولی به طور معمول بین ۳۰ تا ۷۰ ) در حال نوسان هستند. در طول صورت گرفتن این نوسان ، نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) هم مورد بررسی قرار می گیرد. در شکل زیر نمونه ای از اشباع خرید و اشباع فروش در RSI مشخص شده است. زمانی که با اشباع خرید در روند مواجه می شویم باید اتظار داشته باشیم که روند به مرور روند کاهشی به خودش بگیرد و در صورتی که به نقطه اشباع فروش می رسیم ، روند آماده این است که وارد روند صعودی بشود.
۲٫ اندیکاتورهای تاخیری (Lagging): این اندیکاتور اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص سهم ، در طول روند در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در اصل حالت پیش بینی روند را که در اندیکاتور پیشرو می باشد را ندارد. تمرکز بیشتر این اندیکاتورها به روی روند معاملاتی هست و اینکه کمتر سیگنال های خرید و فروش را به معامله گران می دهند. باند بولینگر و میانگین متحرک نمونه هایی از این اندیکاتورها می باشند.
شکل زیر مثالی از باند بولینگر در معاملات واگرایی نزولی سهم وپاسار در نمودار روزانه است.
در نمودار باند بولینگر به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی عمل کرده است. خطوط پایین به عنوان حمایت سهم و خطوط بالایی هم مقاومت های سهم محسوب می گردند. در آموزش های بعدی به طور مفصل باند بولینگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
واگرایی چیست ؟
واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.
انواع واگرایی
واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :
۱٫ واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :
خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .
واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .
همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.
برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.
واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .
نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .
۲٫ واگرایی مخفی : این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل می شود که قیمت در حال اصلاح شدن خودش می باشد. این واگرایی به دو دسته
الف : واگرایی مخفی مثبت : زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد . در شکل زیر به خوبی تناقض بین قیمت و اندیکاتور را مشاهده می کنید.
همان طور که مشخص است در شکل ، روند شکل صعودی به خودش پس از مشاهده واگرایی مخفی مثبت در نمودار قیمت به خود گرفته است.
ب : واگرایی مخفی منفی : این حالت که طی یک روند نزولی به وجود می آید ، قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. که موضوع خودش می تواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.
همان طور که در تصویر معاملات واگرایی نزولی مشخص است ، قیمت موفق نشده سقف جدیدی بسازد در نتیجه ، وارد یک روند نزولی شده است . (با فلش در شکل مشخص شده است)
مثال هایی از انواع واگرایی
واگرایی مثبت در نمودار وساخت
شکل زیر نمودار روزانه وساخت است . که در آن واگرایی مثبت مشاهده می شود. در این شکل اندیکاتور RSI مورد بررسی قرار گرفته است.
همان طور که دیده می شود با اینکه از اتصال کف های قیمت سهم روند نزولی دارد ، اما در اندیکاتور همان کف های متناظر روند صعودی داشته و در نتیجه اینجا واگرایی مثبت رخ داده است ، که باعث رشد سهم در کوتاه مدت شده است . زمانی که از اسیلاتور RSI برای تشخیص واگرایی استفاده می کنیم ، به دلیل اینکه این اندیکاتور جزء اسیلاتورها می باشد ، نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی در آن مشخص است می تواند برای شناخت واگرایی در روند سهم عامل مهمی به شمار آید. زیرا معمولا واگرایی ها در نقاط اشباع خرید و یا فروش رخ می دهد ( برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور مطلب آن را مطالعه نمایید)
واگرایی مثبت در اندیکاتور MFI در شرکت ایران خودرو و تغییر روند سهم
این تصویر نمودار ساعتی در نمودار قیمت ایران خودرو است و اندیکاتور MFI در آن بررسی شده است. همان طور که مشاهده می کنیم ، نمودار قیمت باروند نزولی همراه بوده ولی اندیکاتور MFI روندی صعودی به خودش گرفته و در نهایت سهم با واگرایی مثبت همراه بوده و نمودار با افزایش قیمت رو به رو شده است.
واگرایی منفی در اندیکاتور CCI بانک ملت
نمودار بالا که سهم وبملت در نمودار روزانه است ، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI را نشان می دهد. و همان طور که می بینیم سهم بعد از واگرایی ، ریزش کوتاهی را تجربه کرده است.
نتیجه گیری و جمع بندی
برای تکنیکالیست ها واگرایی عاملی مهمی برای تخمین روند سهم که از طریق شناسایی آن امکان متنوع سازی پرتفوی آنها فراهم شود بسیار حائز اهمیت است. تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم صورت می گیرد . به همین دلیل اندیکاتور جزء ابزارهای دقیق برای شناسایی واگرایی ها محسوب می شوند. در آخر این نکته مهم را مد نظر داشته باشید که واگرایی چون خلاف جهت مسیر حرکت سهم است ، امکان اینکه مسیر کامل نشود وجود دارد و اگر مبنای خرید را فقط بر پایه واگرایی ها قرار بدهیم درصد شکست در معاملات افزایش پیدا می کنند.
تاثیر حجم معاملات و زمان در تحلیل تکنیکال
حجم، عبارت است از تعداد معاملات خرید و فروشی که در یک بازه زمانی (مثلا یک روز کاری) انجام می شود. به دلیل اینکه ممکن است گاهی حتی الگوهای معتبر و قابل اطمینان نیز به درستی عمل ننمایند، حجم معاملات می تواند به عنوان ابزار دیگری برای تشخیص و تایید آنچه که در بازار و به صورت ویژه در الگوی مورد نظر اتفاق می افتد، بکار گرفته شود؛ به عبارت دیگر از حجم معاملات می توان جهت تصدیق و یا مردود دانستن الگوهای مختلف بازار استفاده نمود (شکل).
شکل 1. در این نمودار با بررسی رفتار حجم تشکیل الگوی سر و شانه تأیید شده است.
اعتقاد بر این است که حجم می بایست در جهت قیمت افزایش پیدا کند. اگر روند غالب قیمت به طرف بالاست، حجم می بایست در حرکات مثبت سنگین تر (بیشتر) و در حرکات منفی سبک تر (کمتر) باشد و بالعکس در روند نزولی حجم می بایست در ریزش سنگین تر (بيشتر) و در رویش سبک تر (کمتر) باشد.
شکل 2: در یک روند صعودی حجم در هنگام رویش افزایش و در هنگام ریزش کاهش می یابد.
این قضیه از نگاه عقل و منطق نیز صحیح به نظر می رسد چون در روند صعودی، تعداد خریداران می بایست بیشتر از تعداد فروشندگان و در روند نزولی، تعداد فروشندگان بیشتر از تعداد خریداران باشد. اما اگر حجم در جهت قیمت افزایش نیابد این می تواند اخطاری باشد مبنی بر اینکه روند، قوت و رمق خود را از دست داده و ممکن است به زودی تثبیت قیمت یا شاید یک بازگشت قیمت اتفاق بیافتد. برای مثال اگر در یک روند صعودی همزمان با افزایش قیمت، حجم معاملات شروع به کم شدن کند لیكن در انتهای موضعی قیمت حجم افزایش یابد (در مقایسه با حجم معاملات در زمان افزایش قیمت ) می توان این موضوع را زنگ خطری مبنی بر معاملات واگرایی نزولی کمرنگ شدن قدرت خریداران و قوی تر شدن جناح فروشندگان دانست؛ یعنی اخطار تضعیف روند و یا حتی بازگشت آن.
عکس این حالت نیز در روند نزولی قیمت درست است. اگر حجم معاملات در هنگام نزول قیمت (که در اثر فروش های عمده به وجود می آیند) شروع به کم شدن کند و معاملات بیشتری روی رالی ها اتفاق بیافتد، نشانگر این است که روند قیمت مورد تردید واقع شده و خریداران شروع به مطرح کردن نقش خود کرده اند. در جدول زیر حالات مختلف رفتار قیمت و حجم را مشاهده می نمایید:
حالات مختلف رفتار قیمت و حجم
به طور کلی حالتی که نشانگرهای تکنیکال مانند حجم معاملات در جهت عکس قیمت حرکت می کند، واگرایی نامیده می شود (شکل 3). این موضوع یکی از دلایلی است که حجم در زمان تردید و بی تصمیمی بازار تمایل به کم شدن دارد. در زمان حرکات فرعی بازار، اغلب معامله گران از خرید و فروش خودداری می کنند و ترجیح می دهند منتظر بمانند تا در صورت تشخیص یک روند نزولی در آینده سهم، هر چه زودتر با فروش، از آن موقعیت فرار کنند. به غیر از این موضوع که در مواقع بی تصمیمی بازار معمولا حجم معاملات کم می شود، بررسی حجم معاملات در دوران بی تصمیمی می تواند نشانه هایی از روند آتی قیمت باشد؛ به این صورت که با مقایسه قدرت خریداران و فروشندگان می توان غلبه یک گروه بر دیگری را حدس زد. مشاهده اینکه آیا در روزهای مثبت حجم سنگین تری وجود دارد یا در روزهای منفی، می تواند برای موضع گیری در دوره حرکت نوسانی قیمت (و یا حتی شکل گیری الگوی آینده) مناسب باشد. منظور این است که اگر حجم معاملات بیشتری در روزهای مثبت وجود داشته باشد (نسبت به روزهای منفی)، احتمالا خریداران جدی تر هستند و وضعیت محتمل برای آینده بازار یک صعود به سمت بالا است. عکس این موضوع نیز درست است. اگر حجم در روزهای منفی سنگین تر است، بازار با احتمال بیشتری به سمت پایین سقوط می کند.
شکل 3: واگرایی بین قیمت و حجم موجب شکست خط روند شده است.
با توجه به مطالب بالا، حجم در اغلب اوقات می تواند نشانه واضحی از بازگشت های بالقوه را فراهم سازد، مخصوصا زمانی که به عنوان یکی از محاسبات نواحی حمایت و مقاومت در نظر گرفته شود. مهم ترین مفهوم حجم در نواحی بازگشتی این است که به دنبال یک حداکثر آن باشیم. زمانی که یک میله حجمی بسیار بزرگ را مشاهده کردیم، چه در هنگام صعود قیمت و چه در هنگام نزول قیمت، بایستی فرض کنیم که قیمت دچار خستگی و بی رمقی شده است. البته به این نکته توجه کنید که بازگشت نیز بایستی در نزدیکی این نقطه خستگی رخ دهد. گرچه تشکیل یک میله حجمی بلند در ناحیه بازگشتی، همیشه موجب بازگشت نمی شود لیکن وجودش در این ناحیه، احتمال تغییر روند را افزایش می دهد. در نتیجه آگاهی در مورد چنین پدیده ای از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که آن مهم ترین و جدی ترین نشانه بازگشت قیمت محسوب می شود.
نقش مؤلفه زمان در تحلیل تکنیکال
بسیاری از مفاهیم تحلیل تکنیکال روی تغییرات قیمت نسبت به زمان تمرکز دارند. به تأثیر زمان در نمودار های زیر توجه کنید: هر کدام از این دو نمودار افزایش قیمت سهم از ۲۵ تا حدود ۴۵ دلار را نشان می دهد. شکل نخست افزایش پیوسته قیمت سهام شرکت Merck در یک دوره ۱۲ ماهه را نشان می دهد. این نمودار نشان می دهد که سهامداران دائما از حرکت صعودی ارزش سهم اطمینان داشته اند.
سهام شرکت Disney
همان گونه که در شکل دوم مشاهده می کنید قیمت سهام شرکت Disney هم از حدود ۲۵ تا ۴۵ دلار حرکت کرده است، ولی این رشد در دو مرحله اتفاق افتاده است. این نشان می دهد که در دو وضعیت ویژه، سرمایه گذارها باور کرده اند که قیمت سهم باید به بالا حرکت کند. ولی به دنبال رشد اول، یک بازه زمانی باید بگذرد تا سرمایه گذارها قیمت جدید را باور کنند و آنگاه سهم آماده حرکت صعودی بعدی شود.
توقف موقتی بعد از رشد سریع اول در قیمت Disney یک اتفاق عادی محسوب می شود، چرا که مردم با پذیرش آنی قیمت جدید مشکل دارند، ولی پس از گذشت زمان آن را می پذیرند. سهمی که روزی گران قیمت به نظر می رسید، امکان دارد یک معاملات واگرایی نزولی روز به واسطه تغییرات تدریجی در انتظارات سهامداران، ارزان به نظر بیاید . یکی از مزیت های جالب نمودارهای نقطه و رقم نیز همین مطلب است، زیرا این نمودارها گذر زمان را به طور کلی نادیده می گیرند و فقط تغییر در قیمت را نشان می دهند.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
۴ سیگنال نزولی مهم در بازار بیت کوین؛ چه چیزی در انتظارمان است؟
اگرچه حضور در روند صعودی بیت کوین میتواند نکته خوشایندی باشد، اما ۴ عامل نزولی وجود دارند که میتوانند در ماههای آتی بر قیمت این ارز دیجیتال تاثیرگذار باشند.
بیت کوین در سال ۲۰۲۱ افزایش قیمت چشمگیری را پشتسر گذاشته است و قیمت آن از انتهای سال گذشته بر روی ۲۹,۱۱۲ دلار دو برابر شده و به رکورد ۵۸,۳۳۲ دلار رسیده است. یکی از عوامل اصلی این افزایش قیمت، رشد علاقه سرمایهگذاران سازمانی نظیر خرید ۱.۵ میلیارد دلار بیت کوین توسط شرکت خودروسازی تسلا بوده است. ارائه اخیر دو ETF بیت کوین نیز منجر به افزایش قابل توجه احساس بازار شده است، زیرا سرمایهگذاران بیشتری خواهند توانست به بیت کوین دسترسی یابند.
اگرچه این عوامل فاندامنتال در بلندمدت برای بیت کوین بسیار نویدبخش هستند، اما چند اندیکاتور دیگر نیز وجود دارند که ممکن است موانعی در روند صعودی اخیر به حساب آیند. این موضوع لزوما بدان معنا نیست که قیمت بیت کوین سقوط خواهد کرد، اما نشانههایی از فروکش کردن روند صعودی مشاهده میشود. در ادامه به بررسی این نشانهها میپردازیم.
۱- کاهش حجم معاملات بیت کوین
نمودار قیمت بیت کوین
در نمودار هفتگی قیمت بیت کوین در صرافی کوینبیس، میتوان مشاهده کرد که حجم معاملات از زمان رسیدن قیمت بیت کوین به ۴۲,۰۰۰ دلار در تاریخ ۴ ژانویه تاکنون کاهش یافته است، هرچند طی این مدت، قیمت بیت کوین ۱۶,۰۰۰ دلار دیگر نیز افزایش یافت. به این اختلاف بین حجم معاملات و قیمت، واگرایی حجم معاملات گفته میشود و معمولا گویای کاهش ورود سرمایه جدید به بازار و کاهش روند خرید است.
واگرایی حجم معاملات گاهی اوقات بیانگر آن است که گاوهای بازار به حفظکنندگان (هودلرها) تبدیل شدهاند و یا اینکه قبل از خرید بیت کوینهای بیشتر منتظر شرایط مطمئنتری در بازار هستند. در این شرایط، قیمت معمولا ثابت میشود و نوسان کاهش مییابد.
۲- واگرایی RSI
حجم معاملات تنها اندیکاتوری نیست که واگرایی شدیدی را در نمودار معاملات بیت کوین نشان میدهد. واگرایی قابل توجهی نیز در نمودار RSI هفتگی به چشم میخورد. RSI اندیکاتوری است که با محاسبه میانگین افزایش و کاهش قیمت طی دوره ۱۴ روزه، نشان میدهد چه زمانی دارایی در شرایط اشباع خرید (در آستانه سقوط قیمت) و چه زمانی در شرایط اشباع فروش (در آستانه افزایش قیمت) قرار دارد. خط این اندیکاتور از صفر تا صد در نوسان است. قانون کلی بدین صورت است که اگر مقدار RSI بیشتر از ۷۰ باشد، دارایی در شرایط اشباع خرید و اگر کمتر از ۳۰ باشد در شرایط اشباع فروش قرار دارد.
در حال حاضر این اندیکاتور در نمودار هفتگی بر روی ۷۳ قرار دارد که نشان میدهد بیت کوین در شرایط اشباع خرید قرار دارد و در آستانه اصلاح قیمت است. اگرچه در پیشبینی روندهای بازگشتی محتمل، واگرایی RSI نسبت به واگرایی حجم معاملات معمولا قابل اعتمادتر هستند، اما گاهی اوقات نیز این واگرایی اشتباه میشود، مخصوصا در بازارهای پیرو طمع که در آن، سرمایهگذاران وارد جنون خرید شدهاند.
۳- گپ ۲۷۴۰ دلاری CME
گپهای بیت کوین CME هنگامی در نمودار قراردادهای آتی بیت کوین CME ظاهر میشوند که بازار سنتی در زمانهای نوسان شدید بازار ارزهای دیجیتال بسته میشوند و مجددا پس از آخر هفته باز میشوند. این موضوع به دلیل آن رخ میدهد که بازار ارزهای دیجیتال به طور شبانهروزی فعال است، در حالی که بازار بورس آمریکا آخر هفته تعطیل میشود.
قیمتها در نمودار قراردادهای آتی بیت کوین CME طی ساعات بسته بودن بازار، ثابت میمانند. بنابراین اگر قیمت بیت کوین هنگام بسته شدن CME بر روی ۵۰,۰۰۰ دلار باشد، تا بازگشایی مجدد CME قیمت در این سطح باقی خواهد ماند. از آنجایی که قراردادهای آتی بیت کوین، قیمت بیت کوین را رصد میکنند، پس از بازگشایی CME، قیمت قراردادهای آتی ناگهان مطابق با بازار ارزهای دیجیتال میشود. اگر قیمت بیت کوین طی آخر هفته تغییر چشمگیری داشته باشد، گپ بزرگی در نمودار CME به وجود میآید.
در تاریخ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۰، بازار بورس آمریکا برای تعطیلات کریسمس تعطیل شد و دوشنبه هفته بعد در تاریخ ۲۸ دسامبر بازگشایی شد. طی این مدت، قیمت بیت کوین از ۲۳,۷۹۵ دلار به ۲۶,۳۵۳ دلار افزایش یافت و گپ ۲۷۴۰ دلاری در نمودارهای قراردادهای آتی بیت کوین CME ایجاد کرد. تاکنون این گپ پر نشده است.
چرا این گپها بسیار مهم هستند؟ گپهای CME بدون دلیل اثباتشدهای همانند آهنربا برای نوسان قیمت عمل میکنند و از نظر آماری تمایل زیادی به پر شدن دارند. این موضوع به معنای آن است که در قیمت بازار معمولا به شرایط قبلی خود برمیگردد که در این مورد، قیمت ۲۳,۷۹۵ دلار خواهد بود. تحقیقی در سال ۲۰۱۹ انجام شده است که نشان میدهد ۹۵ درصد مواقع، گپهای CME پر میشوند.
اگرچه این موضوع ممکن است بیانگر سقوط قیمت تا کانال ۲۰,۰۰۰ دلار باشد، اما ۳ گپ قیمتی کمتر دیگر نیز در نمودار وجود دارد که هنوز پر نشدهاند. یکی از این گپها بر روی قیمت ۹۶۶۵ دلار است.
۴- به ماه مارس نزدیک میشویم
ماه مارس همواره بدترین ماه بیت کوین از لحاظ عملکرد بوده است و از سال ۲۰۱۷ تاکنون، میانگین کاهش قیمت ۱۴.۷۲۵ درصدی را شاهد بودهایم. ماه بعدی که بیت کوین بدترین عملکرد را طی آن دارد، سپتامبر با میانگین کاهش قیمت ۹.۰۵ درصد است.
برگشت ماهانه قیمت های بیت کوین
اگرچه عملکردهای گذشته، نتایج آینده را تضمین نمیکنند اما تاریخ بیت کوین نشان داده است که احساس حاکم بر بازار در هر ماه متفاوت است. این موضوع ممکن است به دلیل پایان سال مالیاتی آمریکا در تاریخ ۱۵ آوریل باشد که طبق این شرایط، معاملهگران در صدد فروش بیت کوین به منظور پرداخت مالیات خود هستند.
دیدگاه شما