نظریه بازتاب (جورج سوروس)
نظریه بازتاب (جورج سوروس) بیان می کند که سرمایه گذاران تصمیمات خود را بر مبنای واقعیت قرار نمی دهند، بلکه بر مبنای درک آنها از واقعیت است.
در واقع این گونه بگوییم که یک چرخه خود شکوفایی وجود دارد که در نتیجه اقداماتی که از این ادراکات به دست می آیند بر روی واقعیت یا اصول بنیادی اثر خواهد گذاشت که نتیجه نهایی آن تاثیر آن بر فعالیت اقتصادی و قیمت ها خواهد بود.
نظریه بازتاب (جورج سوروس) همچنین می تواند بر چگونگی درک معامله گر ان از حرکات و نوسانات بازار موثر باشد.
نظریه بازتاب (جورج سوروس) نشان دهنده حلقه های بازخورد مثبت مابین انتظارات و همچنین مبانی اقتصادی است که می تواند منجر به ایجاد روندهای قیمتی گردد که به گونه ای اساسی و مداوم از قیمت های تعادلی منحرف می گردد.
این تئوری می تواند بعضی از افراد را در اولین استفاده از این نظریه تحت تاثیر قرار دهد.
نظریه بازتاب در مقابل نظریه اقتصادی جریان اصلی
نظریه بازتاب (جورج سوروس) را در مقابل نظریه اقتصادی جریان اصلی را در این بخش مورد مقایسه قرار می دهیم.
با توجه به تعریف بازتابی در اقتصاد ، جریان اصلی تفکر اقتصادی مدرن جنبههای غیرقابل پیشبینی خاصی را که بر بازارها اثرگذار هستند، در نظر نمیگیرد. در حالیکه نظریه بازتاب (جورج سوروس) آن را لحاظ می نماید . از دیگر مواردی که می توان برای نظریه بازتاب (جورج سوروس) برشمرد این می باشد که این نظریه مفاهیم اقتصادی سنتی را رد می کند.
دو اصل اقتصادی اصلی است که نظریه بازتاب (جورج سوروس) و اقتصاد جریان اصلی آن را متفاوت درک می نمایند. هر یک از این نظریه ها به نوبه خود به نتایج مختلفی در خصوص نحوه رفتار روند قیمت می انجامد.
بر مبنای تئوری اقتصادی جریان اصلی، با نوسانات کم و ترجیح مصرف کننده، افراد شرکت کننده در بازار بر مبنای تصورات خود از این نوسانات، قیمتهای بالاتر و پایینتر را پیشنهاد می دهند. این بازخورد مثبت و منفی که بین قیمتها و آنچه که مورد انتظار مردم است همواره بازار را به سمت و سوی تعادل سوق می دهند.
اثبات نظریه عمومی بازتابی سوروس
ایده و درک تعادل اقتصادی نظریه اقتصادی مدرن اینگونه ادعا می کند که بازارها به سوی تعادل حرکت می نمایند و
سقوط بازار نتیجه شوکهای است که از خارج به آن وارد می شود.
با این وجود، نظریه بازتاب (جورج سوروس) در اقتصاد این ادعا را دارد که سقوط بازار
نتیجه ماهیتی است که سیستم مالی حاکم بر آن اعمال می کند.
در صورت کلی الگوهای مشابهی در بازارها وجود دارند که وی از آنها استفاده کرده و
- چرخه رونق
- رکود و در پی آن سقوط قیمت
در چنین شرایطی، قیمتها تا حدود زیادی از نقاط تعادلی که توسط تئوریهای اصلی اقتصادی مطرح شده منحرف می گردند.
بالاتر هم عنوان شد که تفکر اقتصادی مدرن دارای این ادعا می باشد که درصورتی بازار سقوط می کند که یک عامل یا شوک خارجی وجود داشته باشد. مانند بحران مالی که در سال 2008 اتفاق افتاد. اما نظریه بازتاب (جورج سوروس) بحران سال 2008 را یک شوک خارجی تلقی نمی کند، بلکه آن را جزئی از ذات سیستم مالی می داند.
تلفیق نظریه بازتاب با اقتصاد مدرن
اگر تا اینجا با ما همراه بوده اید چیستی نظریه بازتاب (جورج سوروس) را مورد بحث قرار دادیم و آن را با هم از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار دادیم.
سوالی در اینجا مطرح است و آن اینکه نظریه بازتاب (جورج سوروس) در اقتصاد برای تفکر اقتصادی مدرن دارای چه مفهومی می باشد؟
مدل سازی بازتابی با استفاده از روش های مشابه با تفکر اقتصادی مدرن سخت می باشد، لذا یافتن یک مدل بازتابی که بتوان جهت درک و همینطور پیش بینی رفتار بازار آن را مورد استفاده قرار داد گاها چالش برانگیز خواهد بود. با این وجود سوروس بر این اعتقاد است که جهت توضیح عدم قطعیت هایی که قابل محاسبه و اندازه گیری نمی باشد و نظریه وی بر آن دلالت می نماید باید حاشیهای از خطا را در نظر گرفت.
معامله گران چگونه می توانند از نظریه بازتاب در معاملات استفاده کنند؟
در شرایطی که مدلهای فعلی میتوانند جهت محاسبه میزان ریسک تحت مدلهای اقتصادی مدرن مفید واقع شوند، نظریه سوروس نشان داد که شرایط ممکن است بسیار دور از نقطه تعادل پیش بینی شود.
در این صورت، نظریه انعکاس جورج سوروس نقطه روبروی بدنه ای از تفکرات اقتصادی جریان اصلی قرار می گیرد و در نتیجه بعضی از معامله گران به دشواری می توانند از آن چشم بپوشند.
غالبا معامله گران تئوری وی را به همراه مدلهای سنتی خود در زمان تجزیه و تحلیل نمودارها و روندها، شکستها و همینطور تلاش جهت پیشبینی تغییرات مهم قیمتی مورد توجه قرار می دهند.
بعضی از معامله گران بر این اعتقاد هستند که در نظر گرفتن هر دو دیدگاه در کنار هم رویکرد صحیح تر و بهتری جهت تجزیه و تحلیل رفتار بازار در اختیار معامله گران قرار می دهد.
به گونه ای شبیه به تئوری تولید، اما تئوری تولید چیست؟ ترکیب چند ورودی متفاوت برای ساخت یک م ح صول جدید جهت مصرف. یکی از راههایی که به معامله گر کمک می کند که با ن حوه کار این نظریه بیشتر آشنا شوند تمرین بازتابی است. تمرین بازتابی به معامله گران کمک می کند که رویکرد مناسبی را در معامله گری اتخاذ نمایند.
تفاوت بین اصل خطاپذیری و اصل حقیقت جویی چیست؟
در این بخش به بررسی این دو اصل می پردازیم. با گذراندن مدت زمان بیشتری در بازارهای مالی، به این واقعیت خواهیم رسید که ما داریم در دنیایی زندگی می کنیم که در آن بازارها ثابت نمی باشند و دارای نوسانات و تغییرات هستند.
بسیار با اهمیت است که بدانیم نظریه انعکاس به خودی خود نمی ماند و همانطوری که خود جورج سوروس می گوید:
دو اصل خطاپذیری و انعکاس پذیری همانند دوقلو می مانند و کاملا به هم گره خورده اند، اما خطاپذیری چیست؟ بدون اصل خطاپذیری ، بازتابی وجود نخواهد داشت. اما اصل حقیقت جویی حقیقت چیست و از چه سخن می گوید؟ این اصل به درک تعادل اقتصادی ما می گوید که هدف از یک بحث یا مناظره کشف واقعیت مبتنی بر حقیقت است و یا حداقل آنکه گرفتن توجیه پذیرترین موضع در خصوص یک موضوع .
سخن پایانی
نظریه بازتاب (جورج سوروس) را با هم در این مقاله مورد بررسی قرار دادیم. سوروس بحران مالی که بر دنیا سایه انداخته را به عنوان نمونه ای از این نظریه می بیند. به عقیده وی، افزایش قیمت مسکن باعث آن شده که بانک ها وام مسکن خود را افزایش درک تعادل اقتصادی داده و به نوبه خود، افزایش وام منجر به افزایش قیمت مسکن می گردد. چنین افزایش قیمتی اگر بدون کنترل باشد، منجر به حباب قیمتی می گردد که در نهایت منجر به سقوط بحو در نهایت بحران مالی و رکود بزرگ را در پی خواهد داشت.
نظریه سوروس با مفاهیمی چون تعادل اقتصادی، انتظارات منطقی و همچنین فرضیه بازار کارآمد در مغایرت می باشد.
با امید به آنکه مطالب این مقاله مورد توجه شما کاربران گرامی قرار گرفته باشد. اشتراک گذاری تجربیات و دیدگاهتان باعث دلگرمی ما می باشد.
بخاطر داشته باشید که در هر زمان می توانید از طریق چت آنلاین با بروکر نیکس تماس گرفته و از مشاوره رایگان در خصوص بازار مالی و ارز دیجیتال استفاده کنید.
اقتصاد خرد و کلان
اقتصاد خرد (MICRO ECONOMIC) با کلان (MACRO ECONOMIC) فرق دارد. اقتصاد خرد، نگاه خرد به کسب و کار دارد و اقتصاد کلان، همه چیز کسب و کار و تجارت را در اشل و معیار بزرگ و کلان می بیند. در مبحث خرد، عرضه و تقاضا در معرفی و فروش و خرید کالا و خدمات اهمیت دارد و در مبحث کلان، رشد ناخالص ملی و تورم و حجم عظیم نقدینگی و شاخص کل بورس و مسائل از این دست مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
در واقع، خرد و کلان، شاخه هایی از علم اقتصاد هستند. به قول دکتر جیم استنفورد، نویسنده کتاب: «چرا نباید به اقتصاد دان ها اعتماد کرد»، فهم اقتصاد، مدرک دکترا از دانشگاه هاروارد آمریکا نیاز ندارد. نیاز ندارد که شما دانش اموخته علم اقتصاد باشید. اقتصاد را هر بچه ای که پولی در دست دارد تا خرید کند، می فهمد. مستاجر می فهمد. خریدار می فهمد. اما الفبای آن و تجزیه و تحلیل رفتار مصرف کننده و تولید کننده را باید در اقتصاد خرد یاد گرفت.
داستان علم اقتصاد خرد، تجزیه و تحلیل بازار است. بازار یعنی جایی که یک طرف، فروشنده است، طرف دیگر خریدار. قیمت کالا یا خدمات را هم عرضه (SUPPLY) و تقاضا (DEMAND) مشخص می کند. هیچ کالا یا محصولی در دنیا فروخته نمی شود مگر این که قیمت آن مشخص باشد. قیمت را نیز، میزان عرضه و تقاضا مشخص می کند. هر چقدر عرضه زیاد باشد، روی قیمت تأثیر گذار است.
در واقع اقتصاد خرد، به بررسی تحلیل بازار، تحلیل رفتار مصرف کننده (CONSUMER BEHAVIOR) و تقاضای خانوار ها در خرید کالا و خدمات می پردازد. در درک تعادل اقتصادی مبحث خرد، نقش بنگاه های اقتصادی به عنوان موتور محرک اقتصاد نیز بررسی می شود. برای این که اقتصاد خرد را بفهمیم، باید مدل های ریاضی را درک کنیم.
کمی باید با ریاضی آشتی کرد. علم اقتصاد خرد، فقط ارتباطی به اقتصاد و ریاضیات ندارد. روان شناسی بازار هم در درک مولفه های اقتصاد خرد، جایگاه ژرف دارد. مثل بازار بورس که روان شناسی بازار و تکنیک های تابلوخوانی، بعضا از تحلیل های تکنیکال و فاندمنتال، مهم تر است.
در اقتصاد خرد، همان طور که در بالا گفتیم، همه چیز در اشل و مقیاس ریز و کوچک دیده می شود. ما به نگرش افراد به سطح انتخاب هایشان کار داریم. می خواهیم بدانیم که مردم چگونه یک کالای لوکس را می خرند. چه عواملی باعث می شود که کالا و خدماتی برای عده ای لوکس و برای قشر کثیری از جامعه، غیر قابل دسترس شود. چه عواملی باعث می شود که کالا و خدماتی کمیاب شود. کشش عرضه و کشش تقاضا روی فروش کالا و خدمات چگونه تأثیر می گذارد و تابع چه عواملی است.
می خواهیم بدانیم که روابط و تعامل خریدار (CONSUMER) و فروشنده (SELLER) چگونه شکل می گیرد و تابع چه مولفه هایی است. این مولفه ها در چه مختصاتی شکل می گیرد. از چه الگوهایی تبعیت می کند. همه این ها را با مدل های ریاضی، می توان اثبات، پیش بینی و بررسی و ارزیابی کرد.
تعاریف مهم در اقتصاد خرد
برخی تعاریف در اقتصاد خرد، بارها در رسانه ها شنیده و دیده می شود. به شماری از آن ها اشاره می کنیم:
درک تعادل اقتصادی
شماره تلفن سفارش:4- 88670062
نشر پیشبرد: آدرس انتشارات: خ انقلاب، روبروی سینما سپیده
پدیدآورندگان: دکتر سید محمد طبیبیان
مشخصات: درک اقتصاد خرد در علم اقتصاد جنبه پایه ای دارد. بدون درک مفاهیم و نظریه های اقتصاد خرد، کسب توانمندی نظری و کاربردی در سایر زمینه های اقتصاد نیز با مشکل روبه رو می شود. زیرا از طریق درک تعادل اقتصادی نظریه اقتصاد خرد است که درک مبانی رفتاری آحاد اقتصادی، شامل مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و بازارها امکان پذیر می شود. مبانی رفتاری آحاد نیز به سایر پدیده های اقتصاد شکل و نمود می دهد.
این کتاب که نتیجه بیش از بیست و پنج سال تجربه آموزش اقتصاد خرد پیشرفته توسط یکی از مبرزترین اقتصاددانان ایرانی است، به تازگی وارد بازار شده است. نویسنده که سابقه تدریس در دوره کارشناسی ارشد مهندسی سیستم های اقتصادی و اجتماعی در دانشگاه صنعتی اصفهان و موسسه عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه را داراست، در این کتاب به خوبی توانسته است تجربه وافر خود را در ارائه کتابی خوانا، ساده و البته عمیق را در حوزه خرد اقتصادی فراهم آورد.
مزیت این کتاب نسبت به کتاب های مشابه اقتصاد خردی که در بازار وجود دارد این است که در پایان هر فصل خلاصه ای از یک بررسی کاربردی در خصوص مباحثی که در همان فصل ارائه شده، آمده که می تواند هضم مفاهیم مجرد و انتزاعی را بسیار آسانتر و فهم آنها را دقیق تر سازد.
فصول این کتاب عبارتند از:
فصل اول؛ تئوری بنگاه و تولید
فصل دوم؛ تئوری بازار
فصل سوم؛ تئوری تقاضا
فصل چهارم؛ تئوری تعادل عمومی
فصل پنجم؛ موارد شکست بازار
فصل شش؛ اقتصاد اطلاعات
این کتاب را شاید بتوان در زمره بهترین و کامل ترین کتاب های نوشته شده توسط فارسی زبانان در حوزه اقتصاد خرد دانست، از این رو مطالعه آن به دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد اقتصاد و همچنین علاقه مندان به فراگیری حرفه ای اقتصاد توصیه می شود.
انسجام در کار و زندگی چیست و چرا از تعادل بین کار و زندگی مهمتر است؟
نزدیک به 3 دهه است که مفهوم تعادل بین کار و زندگی مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم، همانطور که از عنوانش پیداست به ایجاد تعادل بین وظایف شغلی و امور زندگی شخصی و اولویت بندیها در هر بخش اشاره دارد. برقراری تعادل در کار و زندگی باعث کاهش استرس و فرسودگی شغلی در بین کارکنان شرکتها میشود. اما بعد از دوران پاندمی و با ادغام هرچه بیشتر زندگی کاری و شخصی در حین دورکاری، مفهوم دیگری با عنوان «انسجام کار و زندگی» اهمیت پیدا کرد. سبک کاری متفاوت و رواج دورکاری در این دوران باعث شد تا مرزهای زندگی شخصی و کاری از بین برود. از طرفی برقراری تعادل در چنین سیستمی چندان ممکن به نظر نمیرسد. در این مطلب به مفهوم انسجام برای رسیدن به یک هماهنگی هوشمند بین کار و زندگی میپردازیم.
مفهوم تعادل بین کار و زندگی
کار برای زندگی یا زندگی برای کار؟ دهههای زیادی است که مفهوم «کار» و «زندگی» جدا از هم تعریف شدهاند. این پرسش که ما برای زندگی درک تعادل اقتصادی کردن کار میکنیم یا زندگی میکنیم تا کارهایمان را به انجام برسانیم، دغدغه بسیاری از کارمندان و فعالان اقتصادی بوده و هست. از این رو، خصوصا با توجه به افزایش نقش زنان در فعالیتهای اقتصادی، مفهوم تعادل بین کار و زندگی شخصی برای افزایش نرخ موفقیت مطرح شد. مفهومی که داشتن شغل را از زندگی شخصی جدا کرده و بر ایجاد یک تعادل منطقی بین این دو تاکید دارد.
با تغییر سبک زندگی و کاری بعد از پاندمی کرونا، رشد فناوری، افزایش فریلنسرها و رواج دورکاری بین کارکنان شرکتها و سازمانهای مختلف، نیاز به تعریف جدیدی از تعادل به وجود آمد. زمانی که در منزل کار میکنیم تقریبا غیر ممکن است که بتوانیم زندگی شخصی را به طور کامل از شغل و حرفهمان جدا کنیم و مفهوم تعادل در تعارض با شرایط و سبک زندگی جدید است.
مفهومی به نام انسجام در کار و زندگی
انسجام در کار و زندگی مفهوم چندان تازهای نیست. این مفهوم در سال 1991 توسط فریدمن (Stew Friedman)، استاد دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا مطرح شد. فریدمن، معتقد بود که هدف واقعیتر تعادل، ایجاد ادغام و هماهنگی بین جنبههای مختلف زندگی و به گفته خود او 4 جنبه کار، خانه، جامعه و خود فرد است.
در شرایط کنونی، اکثر کارمندان به تعادل دست پیدا نمیکنند، اما در عوض، برای ایجاد انسجام در زندگی شخصی و کاری تلاش میکنند. چه این موضوع به معنای ترک کار در ساعت 4 بعد از ظهر باشد، چه بردن بچهها به خانه، رفتن به دکتر، یا گرفتن لباسها از خشک شویی در زمان استراحت نهار، هدف از آن رسیدن به یک سیستم کاری متفاوت و انسانیتر است.
ادغام و انسجام کار و زندگی به این معناست که شما همیشه مجبور نیستید زمان، انرژی یا تمرکزتان را صرفاً به کار یا زندگی شخصی اختصاص بدهید و ایجاد تعادل بین کار و تفریح و یا تعادل بین کار و خانواده را انتخاب کنید، بلکه در نهایت میتوانید در یک ترکیب سالم و پایدار از هر دو، رضایت را پیدا کنید. مرز بین شغل و زندگی شخصی در این حالت کمرنگ بوده، اما در نهایت به تعادلی منطقی میرسد. ممکن است یک روز ساعتهای بیشتری را به کار اختصاص دهید، اما روز بعد زمان کمتری را صرف کار کنید. در برخی مشاغل مثل کارشناس دیجیتال مارکتینگ دورکار، یا شغل طراحی داخلی که ساعات کاری مشخصی ندارند، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند.
راهکارهایی برای دستیابی به انسجام در کار و زندگی
حقیقت این است که تغییر ذهنیت از ایجاد تعادل بین کار و زندگی به ایجاد انسجام در کار و زندگی، فرآیندی زمانبر و نیازمند تمرین و صبر است. در ادامه راهکارهایی را بررسی میکنیم درک تعادل اقتصادی که در دستیابی به انسجام در کار و زندگی موثر خواهند بود.
درک مفهوم انسجام
قبل از دستیابی به هر مهارتی، درک مفهوم واقعی آن اهمیت دارد. انسجام بین کار و زندگی به معنی ایجاد یک سبک زندگی بیعیب و نقص نیست، بلکه به معنی پذیرش آن چیزی است که زندگی کاری و شخصی ما واقعا هست؛ در یک تعادل و آمیختگی منطقی. وجود شبکههای اجتماعی و مشاهده مداوم زندگی به ظاهر بی عیب و نقص دیگران این طرز فکر را ایجاد میکند که آنها توانستند به یک تعادل کامل دست پیدا کنند، در حالی که واقعا اینطور نیست. در واقع این افراد اولویتهای مهمتر خودشان را پیدا کردهاند. کلید رسیدن به انسجام، درک شرایط زندگی، آنگونه که هست و سپس مشخص کردن مهمترین اولویتها است.
اولویت بندی واضح و مشخص
یکی از اصلیترین دلایلی که باعث میشود تعادل در کار و زندگی دست نیافتنی باشد، این است که انجام همه کارها (شغلی و شخصی) در بازههای زمانی مشخص تقریبا غیر ممکن است. چالش مهمی که هنگام ایجاد انسجام در کار و زندگی خواهید داشت، میل به انجام همه کارها و اولویت دادن به همه وظایف و نیازهایتان است. انسجام و ادغام کار و زندگی به این معنی نیست که همه چیز همیشه باید به طور همزمان انجام شود. انسجام به معنی یافتن راهی برای کنار هم قرار دادن مهمترین کارها و اولویتها است.
برای رسیدن به انسجام باید اولویتهایتان را مشخص کنید و کارهایی را که برایتان بیشترین اهمیت و دستاوردها را دارند در کنار هم قرار بدهید. بهترین راه این است که ابتدا اولویتها و اهدافتان را مشخص کرده و سپس کارهای شخصیتان را با وظایف کاری و بالعکس، از نظر زمانی هماهنگ کنید.
مشخص کردن محدودیتها
زمانی که مهمترین کارهایتان را اولویت بندی کردید، باید زمانی را در طول روز به انجامشان اختصاص بدهید. زمانی که این اتفاق بیافتد بعضی از حد و مرزهایی که مشخص کردید ممکن است از بین بروند و درک تعادل اقتصادی این موضوع ایرادی ندارد. ممکن است یک روز کاری خیلی شلوغ داشته باشید و به کارهای شخصیتان نرسید، در عوض زمان دیگری را کمتر به کار و بیشتر به خانواده یا تفریحات اختصاص بدهید. مهم است که حد و مرز و محدودیتهایی را در انجام کارها برای خودتان مشخص کنید، اما بپذیرید که هیچ چیز کامل نیست و گاهی ممکن است زمانبندیهایتان و برنامههایی که در نظر داشتید طبق نقشه پیش نرود.
بررسی وضعیت
بعد از اینکه اولویتهای خود را مشخص کردید و دستورالعملهای تقریبی برای نحوه تخصیص زمان خود تنظیم کردید، باید شرایط را بررسی کرده و ببینید رویکرد جدیدی که در پیش گرفتید چه احساسی در شما ایجاد میکند.
در یک دفترچه یا نوت گوشی، حس و حال و نحوه پیشرفتتان به صورت هفتگی و ماهانه را یادداشت کنید و در صورتی که متوجه شدید نتایج آن چیزی نیست که در نظر داشتید برنامهتان را تغییر بدهید.
صبر و پذیرش فرآیند
مثل ساختن هر عادت جدیدی یا کنار آمدن با تغییرات، ایجاد انسجام چیزی نیست که به سرعت اتفاق بیافتد. مهم است که در این مسیر با سازگاری پیش رفته و رو به تکامل باشید. از این گذشته، انسجام کار و زندگی به این معنی است که تعادل یا نسبتهای مشخص و استانداردی برای دستیابی وجود ندارد و هرچه که برای شخص شما نتیجه بهتری داشته باشد روش مناسبی است. ایجاد انسجام در کار و زندگی یک فرآیند مداوم بوده و نقطه پایانی ندارد.
جمع بندی
با تغییر سبک زندگی و کاری در سالهای اخیر، مفهوم تعادل بین کار و زندگی دیگر چندان پاسخگوی شرایط کنونی نیست. ایجاد انسجام در کار و زندگی و پذیرفتن هماهنگی این دو میتواند منجر به افزایش رضایت شغلی و کاهش اضطراب در زندگی کاری و شخصی شود. اما ایجاد انسجام یک فرآیند است؛ شما همیشه برای ایجاد تناسب مورد نظرتان در سبک زندگی و برنامههایتان چالش داشته و نیاز دارید تا تغییراتی را ایجاد کنید؛ اما درست مثل یک دستور غذایی، زمانی که به نسبتهای درست رسیدید نتیجه عالی خواهد بود!
معرفی و دانلود PDF کتاب مبانی اقتصاد سنجی کاربردی
برای دانلود قانونی کتاب مبانی اقتصاد سنجی کاربردی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب مبانی اقتصاد سنجی کاربردی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب مبانی اقتصاد سنجی کاربردی
کتاب مبانی اقتصاد سنجی کاربردی نوشتهی سعید کیان پور و حمیدمحمد رضایی ازندریانی، به مطالعه نظاممند پدیدههای اقتصادی با استفاده از دادههای مشاهده شده پرداخته است.
اقتصادسنجی علم تحلیلهای آماری از مدلهای اقتصادی است. همانطور که راینار فریش در اولین شماره مجله ایکانامتریکا توضیح میدهد یکی شدن آمار، تئوری اقتصادی و ریاضیات است که اقتصادسنجی را میسازد. اگرچه بسیاری از روشهای اقتصادسنجی کاربرد مدلهای آماری را بیان میکنند، اما بعضی شاخصههای خاص دادههای اقتصادی سبب تمایز اقتصادسنجی از سایر شاخههای آمار میشود.
دادههای اقتصادی عمدتا مبتنی بر مشاهده هستند و نه به دست آمده از آزمایشهای کنترلشده. از آنجا که واحدهای اقتصادی در تعامل با یکدیگر عمل میکنند، دادههای مشاهدهشده نشانی از یک تعادل اقتصادی پیچیده هستند و نه ناشی از یک رفتار ساده ارتباطی ناشی از تقدم و یا تکنولوژی. از این رو اقتصاد سنجی روشهایی برای شناسایی و تخمین مدلهایی با چند مجهول را ایجاد میکند. این متدها به محقق اجازه میدهند که استنتاجی علت معلولی در شرایطی غیر از شرایط آزمایشی کنترل شده ارائه دهد.
اهداف اقتصادسنجی را به طور کلی میتوان دادن محتوای تجربی به روابط اقتصادی برای آزمودن نظریههای اقتصادی، پیشبینی، تصمیمگیری، و ارزیابی پیشینی یک سیاستگذاری یا تصمیم دانست. از این رو با توجه به نقش مهم اقتصادسنجی به منظور تمهیدات گوناگون برای درک آن در این کتاب، به کلیاتی در ارتباط با اقتصادسنجی پرداخته شده است.
در بخشی از کتاب مبانی اقتصاد سنجی کاربردی میخوانیم:
در علم آمار برآورد درست نمایی بیشینه روشی است برای برآورد کردن پارامترهای یک مدل آماری. وقتی بر مجموعهای از دادهها عملیات انجام میشود یک مدل آماری به دست میآید آنگاه درست نمایی بیشینه" میتواند تخمینی از پارامترهای مدل ارائه دهد.
روش درست نمایی بیشینه به بسیاری از روشهای شناخته شده تخمین آماری شباهت دارد. فرض کنید برای شخصی اطلاعات مربوط به قد زرافههای ماده بالغ موجود در یک جمعیت مهم باشد و این شخص به خاطر محدودیت هزینه یا زمان نتواند قد تک تک این زرافهها را اندازه بگیرد، این شخص تنها میداند که این طول قدها از توزیع نرمال پیروی میکنند ولی میانگین و واریانس توزیع را نمیداند حال با استفاده از روش درست نمایی بیشینه و با در دست داشتن اطلاعات مربوط به نمونهای محدود ازجمعیت میتواند تخمینی از میانگین و واریانس این توزیع را بدست آورد.
حداکثرسازی درستنمایی این کار را به این ترتیب انجام میدهد که واریانس و میانگین را مجهول در نظر میگیرد، آنگاه مقادیری را به آنها نسبت میدهد که با توجه به اطلاعات موجود محتملترین حالت باشد. در حالت کلی روش درست نمایی در مورد یک مجموعه مشخص از دادهها عبارتست از نسبت دادن مقادیری به پارامترهای مدل که در نتیجه آن توزیعی تولید شود که بیشترین احتمال را به دادههای مشاهده شده نسبت دهد (یعنی مقادیری از پارامتر که تابع درست نمایی را ماکسیمم کند).
حداکثر سازی درستنمایی یک ساز و کار مشخص را برای تخمین ارائه میدهد که در مورد توزیع نرمال و بسیاری توزیعهای دیگر به طور خوش تعریف عمل میکند. با این حال در بعضی موارد مشکلاتی پیش میآید از قبیل اینکه برآوردگرهای درست نمایی بیشینه نامناسباند یا اصلا وجود ندارند. روش حداکثرسازی درستنمایی نیز برای برآورد ضرایب اکثر مدلهای رگرسیون قابل استفاده است ولی قبل از استفاده از آن، باید یک توزیع احتمال برای جملات اخلال فرض کرد.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: تحلیل رگرسیون چند متغیره
فصل دوم: روش حداکثر درستنمایی
فصل سوم: استنتاج آماری
فصل چهارم: نقض فروض کلاسیک
فصل پنجم: اقتصاد سنجی سری زمانی
فصل ششم: خود رگرسیون برداری
فصل هفتم: دادههای تابلویی
فصل هشتم: تاخیرات توزیعی در مدهای دینامیک اقتصادی
فصل نهم: تاثیرات متغیرهای مجازی بر مدهای رگرسیونی
فصل دهم: معادلات همزمان
دیدگاه شما