سهام مناسب را پیدا کنید
هرگونه اجتماع صاحبان سهام و مدیران به منظور بررسی شرایط شرکت و تصمیمگیریهای کلان مربوطه، «مجمع عمومی» نامیده میشود. در واقع بالاترین رکن قانونگذاری در یک شرکت سهامی عام، مجمع عمومی است؛ که تصمیمات آن برای تیم مدیریتی مجموعه لازمالاجرا است. مجامع عمومی شرکتها به دلایلی نظیر بررسی صورتهای مالی، افزایش سرمایه، تصویب سود نقدی و. تشکیل میشوند.
هرگونه تمام صاحبان سهام، حق رأی و حضور در مجمع عمومی شرکت را دارند. بنابراین سهامداران میتوانند با در دست داشتن برگه سهام خود، به بخش امور سهامداران شرکت مراجعه نموده و مجوز حضور در مجمع را دریافت کنند. همچنین آنها میتوانند؛ از طریق ارائه وکالتنامه معتبر، نماینده قانونی خود را برای شرکت در مجمع اعزام کنند. علاوه بر سهامداران، حضور ناظران قانونی و اعضای هیئت مدیره نیز برای تشکیل مجمع الزامی است.
برگزاری و دعوت به مجامع برعهده هیات مدیره شرکتها است که از ضوابط قانونی خاصی نیز برخوردار است. بر این اساس، هیئت مدیره موظف است که حداکثر 40 روز و حداقل 10 روز قبل از مجمع، زمان، مکان و دلیل برگزاری آن را در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار به اطلاع عموم سهامداران برساند. همچنین از طریق سامانه کدال یا وبسایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (آیکون زرد رنگ اطلاعیه جدید کدال در صفحه مربوط به هر نماد)، آخرین آگهی مجامع شرکتها قابل مشاهده است.
بر اساس قانون تجارت، مجامع عمومی شرکتهای سهامی عام به چند دسته کلی تقسیم میشوند که هر کدام وظایف خاصی را برعهده دارند. در ادامه به شرح موارد مربوط به هر یک از آنها میپردازیم.
اولین مجمع صاحبان سهام شرکت، که توسط مؤسسین و پذیرهنویسان اولیه فقط برای یکبار تشکیل شده و یکی از الزامات ابتدایی تأسیس شرکتهای سهامی عام است. بر اساس ماده 74 قانون تجارت، وظایف عمومی مجمع مؤسس به شرح موارد زیر است:
- رسیدگی به گزارش مؤسسین و تصویب آن و همچنین، احراز پذیرهنویسی کلیه سهام شرکت و تادیه مبالغ لازم
- تصویب طرح اساسنامه شرکت و در صورت لزوم اصلاح آن
- انتخاب اولین مدیران و بازرس یا بازرسان شرکت
- تعیین روزنامه کثیرالانتشاری که هر گونه دعوت و اطلاعیه بعدی برای سهامداران، تا تشکیل اولین مجمع عمومی عادی در آن منتشر خواهد شد.
تبصره: گزارش مؤسسین باید حداقل پنج روز قبل از تشکیل مجمع عمومی مؤسس در محلی که در آگهی دعوت مجمع تعیین شده است، برای مراجعه پذیرهنویسان سهام آماده باشد.
در مجمع عمومی مؤسس حضور عدهای از پذیرهنویسان که حداقل نصف سرمایه شرکت را تعهد نموده باشند، ضروری است. اگر در اولین دعوت اکثریت مذکور حاصل نشد، مجامع عمومی جدید فقط تا دو نوبت توسط مؤسسین دعوت میشوند؛ مشروط بر این که لااقل بیست روز قبل از انعقاد آن مجمع، آگهی دعوت آن با قید دستور جلسه قبل و نتیجه آن در روزنامه کثیرالانتشاری که در اعلامیه پذیرهنویسی معین شده است، منتشر گردد. مجمع عمومی جدید زمانی قانونی است، که صاحبان لااقل یک سوم سرمایه شرکت در آن حاضر باشند. در هر یک از دو مجمع فوق کلیه تصمیمات باید به اکثریت دو سوم آراء حاضرین برسد. در صورتی که در مجمع عمومی یک سوم اکثریت لازم حاضر نشد، مؤسسین عدم تشکیل شرکت را اعلام میدارند!
این مجمع سالانه یکبار تشکیل شده و به منظور رسمیت بخشیدن به آن، حضور دارندگان حداقل 50 درصد سهام شرکت الزامی است. در صورت عدم حضور صاحبان سهام، مجمع برای دومین بار با دارندگان هر تعداد سهم (بیش از 15 درصد سهام) برگزار خواهد شد. تصیمات «مجمع عمومی عادی سالیانه» با آراء نصف + 1 حاضرین معتبر خواهد بود؛ اما در مواردی نظیر انتخاب مدیران و بازرسان، کسب اکثریت نسبی بر اساس روشهای متفرقه اکتفا میکند.
بر اساس قانون، تمامی شرکتهای سهامی عام موظفند تا حداکثر پس از گذشت 4 ماه از پایان سالی مالی خود، مجمع عمومی عادی سالیانه شرکت را برگزار کنند؛ اما مجامع عمومی عادی که خارج از چهارچوب زمانی مجامع سالیانه و به اهداف خاصی نظیر تعیین اعضای هیئت مدیره در هر زمان لازم و ممکن تشکیل شوند، «مجمع عمومی عادی فوقالعاده» نامیده میشوند. وظایف اصلی مجمع عمومی عادی عبارت است از:
- بررسی صورتهای مالی شرکت
- رسیدگی و اتخاذ تصمیم درباره کلیه امور جاری شرکت، غیر از آنچه که در صلاحیت مجامع عمومی مؤسس یا فوقالعاده است.
- رسیدگی به ترازنامه، حساب سود و زیان سال مالی قبل، صورت دارایی و مطالبات و دیون شرکت، صورتحساب دوره عملکرد و سالانه شرکت متعاقب استماع گزارش مدیران و بازرس یا بازرسان.
- انتخاب مدیران و بازرس یا بازرسان
- تصویب ترازنامه و دستور تقسیم سود میان صاحبان سهام
- تعیین روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیها و اطلاعیههای شرکت تا مجمع عمومی عادی سال بعد در آن انتشار خواهد یافت.
- مجمع عمومی فوقالعاده
در موارد اضطراری که موضوعات خاصی پیرامون فعالیت شرکت مطرح باشد که رسیدگی به آن در صلاحیت مجمع عمومی عادی نبوده و تصمیمگیری سریع لازم است، مجمع عمومی شرکت در اسرع وقت تشکیل جلسه خواهد داد و اصطلاحاً «مجمع عمومی فوقالعاده» نامیده میشود. به منظور تشکیل جلسه مجمع در اولین بار، حضور بیش از نیمی از دارندگان سهام الزامی است و در صورت به حد نصاب نرسیدن حضار طی دعوت اول، جلسه دوم با حضور بیش از یک سوم سهامداران (30 درصد سهام) نیز رسمیت خواهد یافت. تصمیمات مجمع عمومی فوقالعاده، با اکثریت دو سوم آراء شرکتکنندگان در مجمع معتبر است. مهمترین این وظایف عبارتند از:
- تغییر اساسنامه
- تغییر سرمایه
- انحلال قبل از موعد
- مجمع عمومی خاص
این نوع از مجامع عمومی بسیار پرکاربرد و معمول نبوده و صرفاً در مواردی که مجمع عمومی تصمیم به تغییر حقوق نوع خاصی از سهام شرکت داشته باشد، «مجمع عمومی خاص» برگزار میشود. مصوبات این مجمع زمانی به طور قطعی قابل اجرا است که دارندگان این سهام در جلسهای مشخص آن را تأیید کنند. حضور حداقل نیمی از مالکان سهام مذکور برای رسمیت جلسه مجمع عمومی خاص الزامی است و در صورت عدم حضور صاحبان سهام، جلسه دوم با وجود بیش از یک سوم سهامداران یاد شده تشکیل میشود و به واسطه آراء بیش از دو سوم حضار، تغییرات مذکور اعمال خواهند شد.
برگزاری مجامع عمومی شرکت نیازمند اطلاعرسانی عمومی قبلی است؛ که بر اساس فرآیند قانونی ویژهای انجام میشود تا همه سهامداران از این موضوع مطلع شوند. بر اساس قوانین معاملاتی بازار سرمایه، معاملات سهام شرکت حین برگزاری مجمع عمومی متوقف شده و اصطلاحاً نماد بسته میشود.
تمام تصمیمات و سیاستهای اتخاذ شده در مجمع عمومی شامل افرادی است که در زمان برگزاری مجمع سهامدار شرکت باشند و این امر، مستلزم آن است که قبل از بسته شدن نماد اقدام به خرید سهم کرده باشید. ذکر این نکته ضروری است که اگر در روز بازگشایی سهام خود را بفروشید، تمام مزایای مجمع از قبیل سود نقدی و. ، کماکان متعلق به شما است. به عبارت دیگر، استمرار سهامداری لزوم بهرهمندی از منافع مجامع عمومی قبلی نیست! همچنین سرمایهگذاران با بررسی دقیق مندرجات آگهی برگزاری مجمع میتوانند بر اساس مزایای احتمالی مجمع پیشرو، در مورد حضور یا عدم حضور در آن تصمیمگیری کنند و در صورت عدم تمایل پیش از بسته شدن نماد، سهام خود را بفروشند.
مقدار سود هر سهم (EPS) بستگی به عملکرد شرکت دارد و سود نقدی تقسیم شده در پایان سال مالی (DPS)، تابع تصمیمات اتخاذ شده در مجمع عمومی عادی سالیانه شرکت است. بر اساس قانون، شرکتها موظفند تا حداکثر 8 ماه پس از برگزاری مجمع، سود نقدی مصوب را به حساب صاحبان سهام واریز نمایند که بر حسب سیاستهای مالی و شرایط داخلی شرکت، دوره پرداخت سود در میان این شرکتها متفاوت است. لازم بهذکر است که بهموجب ماده 90 قانون تجارت، شرکتهای سهامی عام باید 10 درصد از سود سالیانه را خود میان صاحبان سهام تقسیم کنند.
برای کسب اطلاعات دقیق در مورد زمان پرداخت سود نقدی سهام باید به اگهی مجمع شرکت در وبسایت کدال مراجعه کنید.
- مراجعه به وبسایت کدال https://www.codal.ir
- نماد یا اسم شرکت را در بخش «جستجوی اطلاعیه» تایپ کنید.
- در منوی کشویی «نوع اطلاعیه» گزینه «زمانبندی پرداخت سود» را انتخاب نموده و سپس روی دکمه «جستجو» کلیک کنید.
- در این مرحله فهرستی از اطلاعیههای جدید شرکت برای شما نمایش داده میشود که باید روی اولین گزینه (از بالا به پایین) کلیک کنید.
- زمان پرداخت سود مجمع در فایل اصلی گزارش فایلهای موجود در پیوست، ذکر شده است!
واریز سود مجمع از 3 روش کلی انجام میشود:
در این روش نیازی به پیگیری از طرف سهامدار نیست و سود سهام، به شماره حساب معرفی شده توسط سهامدار در سامانه سجام واریز میشود. همه شرکتها سود سهام را از طریق سجام واریز نمیکنند و این فرآیند، تابع سیاستهای خود شرکت است.
- واریز به حساب سهامدار
در این روش نیازی به پیگیری از طرف سهامدار نیست و سود سهام، به شماره حساب معرفی شده توسط سهامدار در سامانه سجام واریز میشود. همه شرکتها سود سهام را از طریق سجام واریز نمیکنند و این فرآیند، تابع سیاستهای خود شرکت است.
- مراجعه حضوری به بانک
در این روش سهامداران برای دریافت سود سهام خود، باید با در دست داشتن مدارک شناسایی و کد بورسی به یکی از شعب بانک طرف قرارداد شرکت مراجعه کنند. زمان مراجعه و بانک مربوطه، متعاقبا توسط خود شرکت اطلاعرسانی عمومی میشود.
در مورد نحوه قیمتگذاری سهام پس از برگزاری مجمع و حین بازگشایی نماد، همواره ابهامات زیادی برای سرمایهگذاران وجود دارد. اگر پرداخت سود نقدی در مجمع عمومی عادی سالیانه تصویب شود، قیمت سهم در روز بازگشایی تابع فرمول و شرایط زیر است:
سود نقدی – قیمت پایانی قبل از برگزاری مجمع = قیمت سهم در زمان بازگشایی
حاصل فرمول بالا قیمت تابلویی اولیه سهم است و کشف قیمت، بدون محدودیت و بر اساس عرضه و تقاضا صورت میپذیرد. پس از انجام معامله در قیمت مورد توافق معاملهگران با حجم مشخص، قیمت تعیین شده و سهم به مدت کوتاهی بسته میشود. در نهایت معاملات سهم بر اساس قیمت کشف شده و محدوده نوسان مجاز آن، از سر گرفته میشود. به طور مثال فرض کنید، نماد خودرو با قیمت پایانی 500 تومان وارد مجمع شده است. در مجمع عمومی شرکت اقدام به تصویب سود نقدی 60 تومانی مینماید. قیمت تابلویی سهم در زمان بازگشایی عبارت است از:
سپس بر مبنای فرآیند کشف قیمت، اولین معامله سهم در قیمت 410 تومان ثبت میشود. در ادامه و پس از وقفهای کوتاه، خرید و فروش سهام بر مبنای این قیمت و محدوده نوسان روزانه آغاز میشود.
اگر به هر دلیلی نتوانستید در موعد مقرر (یعنی روشهای واریز به حساب سهامدار و مراجعه حضوری به بانک) برای دریافت سود سهام اقدام کنید، سود مذکور بهعنوان طلب شما از شرکت در حساب طلبکاری از شرکت ذخیره میشود و برای دریافت مبلغ، میتوانید با بخش امور سهام بگیرید تا از فرآیند دریافت سود مطلع شوید. در غیر این صورت، شما همچنان از شرکت طلبکار هستید و در زمان افزایش سرمایه، میتوانید برای پرداخت هزینه تبدیل حق تقدم به سهم از همین حساب طلبکاری استفاده کنید تا حق تقدمهایتان تبدیل به سهم شود.
متاسفانه دسترسی شما به این بخش امکان پذیر نیست ، ورود به این بخش تنها توسط مشتریان شرکت امکان پذیر است یا اگر مشتری شرکت هستید ممکن است به این بازار دسترسی نداشته باشید. از لینک زیر می توانید مشتری شرکت شوید
۶ نشانه برای شناسایی بهترین زمان فروش سهام
قرار نیست تا ابد قیمت سهام موردنظرتان رشد کند. بالاخره یک روز زمان فروش فراخواهد رسید. برخی تحلیلگرها میگویند سود سهام زمانی متعلق به شما خواهد بود که آن را بفروشید. شناسایی بهترین زمان برای فروش سهام عملیات پیچیدهای به نظر میرسد ولی میتوان روی نشانههای مختلفی که تحلیلهای بنیادی، تکنیکال و تابلوخوانی در اختیارمان میگذارند حساب باز کنیم.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از هفت صبح، در این گزارش به شش مورد از این نشانهها پرداختهایم. هرچه تعداد نشانههای بیشتری برای فرارسیدن زمان فروش سهم مشاهده شود، بهتر است سریعتر دست به کار شوید و سهامتان را بفروشید تا از ضرر احتمالی جلوگیری کنید.
یک: بهترین زمان فروش سهم از نظر استراتژی معاملات
سرمایهگذارهای حرفهای بورس عموما استراتژیهای خاص خودشان را برای معامله در بازار سهام دارند. آنها قبل از خرید سهم پیشبینی میکنند که چه مقدار سود از نماد موردنظرشان انتظار دارند. مثلا میگویند من انتظار دارم با خرید این سهم ۴۰درصد بازدهی داشته باشم. در چنین شرایطی اگر قیمت سهام به محدوده موردنظر برسد، زمان فروش سهم فرارسیده و سهام مناسب را پیدا کنید سهام مناسب را پیدا کنید حتی اگر روند صعودی ادامهدار باشد، همچنان سرمایهگذار ترجیح میدهد به سودی که نصیبش شده اکتفا کند. علاوه بر این، یکی دیگر از اصول استراتژی معاملات در نظر گرفتن حد ضرر است.
به این معنا که اگر پیشبینی ما از بازدهی مثبت سهام درست از آب درنیامد و قیمت سهام نزولی شد، نباید اجازه دهیم بیش از حد روی یک سهم ضرر کنیم. زمانی که حد ضرر فعال میشود، زمان فروش سهم فرا رسیده. عموما تحلیلگران در شرایط فعلی بازار، حد ضرر ۱۰درصدی را پیشنهاد میکنند. برای مثال اگر سهامی را به قیمت ۱۰هزار تومان خریدید و به جای بازدهی مثبت، قیمت سهام به روند نزولی افتاد و تا ۹هزار تومان کاهش پیدا کرد، زمان فروش سهم فرارسیده و بهتر است از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
دو: بهترین زمان فروش سهم از نظر تابلوخوانی
خروج پول هوشمند یکی از نشانههای قوی برای شناسایی زمان فروش سهم است. خروج پول هوشمند زمانی اتفاق میافتد که سهامداران بزرگ از نماد موردنظر خارج میشوند. برای اینکه بفهمیم چه زمانی خروج پول هوشمند اتفاق افتاده میتوانیم ارزش فروش سهام را بر تعداد فروشندگان تقسیم کنیم تا ببینیم هر کدام از فروشندهها به طور میانگین چه مقدار سهم فروختهاند.
تعداد سفارشهای فروش و حجم کلی آنها را میتوان در تابلو هر نماد مشاهده کرد. بعد از پیدا کردن میانگین حجم هر سفارش فروش، با در نظر گرفتن قیمت هر سهم، میتوان قدرت فروشندهها را محاسبه کرد. مقایسه این رقم با قدرت خریداران میتواند نشاندهنده خروج پول هوشمند باشد. اگر قدرت فروشندهها از حدی بیشتر بود، میتوانیم این موضوع را به عنوان یک نشانه برای فروش سهام در نظر بگیریم.
سه: بهترین زمان فروش سهم از نظر رفتار سهامداران
یکی از الگوهای کندلهای ژاپنی به الگوی T معروف است. چنین الگویی نشان میدهد روند صعودی سهم به زودی به پایان خواهد رسید و زمان فروش سهام فرارسیده. اگر با کندلهای ژاپنی آشنایی ندارید، میتوانید این مورد را از روی رفتار سهامداران تشخیص دهید. الگوی T زمانی سهام مناسب را پیدا کنید اتفاق میافتد که در زمان شروع معاملات، برای نماد موردنظر صف خرید تشکیل شده.
این صف خرید در میانه معاملات جمعآوری میشود و قیمت سهام تا بازه منفی کاهش پیدا میکند و دوباره در ادامه به صف خرید میرود. در چنین شرایطی قیمت شروع، قیمت بالاترین معامله و قیمت پایان معامله همگی در محدوده مثبت پنج قرار دارند و قیمت پایینترین معامله در محدوده منفی قرار گرفته است. شاید فکر کنید با چنین اتفاقی خطر از بیخ گوشتان گذشته ولی این مورد به عنوان یک نشانه برای نزدیک شدن به خط پایان و فرارسیدن زمان فروش سهام است.
چهار: بهترین زمان فروش سهم از نظر اطلاعیههای کدال
شرکتها اتفاقات مهمی که باید در اختیار سهامداران قرار بگیرد را از طریق سامانه کدال به نشانی Codal.ir منتشر میکنند. بعضی از این اطلاعیههای مثل تصمیم هیات مدیره برای افزایش سرمایه، تحقق سود، امضای قرارداد جدید و … میتوانند به عنوان نشانه خرید سهام و برخی دیگر از اطلاعیههای مثل تکذیب افزایش سرمایه و ایجاد اختلال در روند تولید میتوانند به عنوان نشانهای برای فروش سهام ایفای نقش کنند. بعضی مواقع اطلاعیه دعوت به مجمع عمومی را هم به عنوان نشانه فروش سهام میدانند چراکه خیلی از سهامداران ترجیح میدهند در جلسات مجمع عمومی شرکتهای زیانده شرکت نکنند زیرا نماد شرکت در این مواقع متوقف میشود.
پنج: بهترین زمان فروش سهم از نظر اندیکارتورها
آنهایی که تحلیل تکنیکال میدانند، از اندیکاتورهایی برای شناسایی زمان فروش سهام استفاده میکنند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی RSI، سهام مناسب را پیدا کنید نوارهای بولینگر، MACD و میانگین متحرک MA از جمله متداولترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال است. شاخص قدرت نسبتی عددی بین یک تا ۱۰۰ را برای هر نماد نشان میدهد. زمانی که این عدد بالاتر از ۷۰ باشد، نشان میدهد اشباع خرید اتفاق افتاده.
به این معنا که قیمت سهام به شکل غیرعادی در حال افزایش است و میتوان از این مورد به عنوان نشانهای برای فروش سهام استفاده کرد. نوارهای بولینگر کانال روند قیمت سهام را به ما نشان میدهند. زمانی که نمودار شمعی قیمت سهام به حاشیه بالایی کانال بولینگر برخورد میکند، نشانهای برای فروش سهام است. اندیکاتور MACD از دو نمودار آبی و قرمز رنگ تشکیل شده است. زمانی که نمودار قرمزرنگ یا همان EMA با نمودار آبی رنگ SMA برخورد میکند، نشانهای برای فروش سهام است.
از طرفی اندیکاتور میانگین متحرک یا MA در برخی نمادها حکم سد مقاومت را دارد و زمانی که قیمت سهام به نمودار این اندیکاتور برخورد میکند، میتواند نشانهای برای فروش سهام مناسب را پیدا کنید سهام باشد. این اندیکاتورهای را میتوانید از منوی ابزار تکنیکال در سامانههای معاملات آنلاین خود انتخاب و وضعیتشان را برای نماد موردنظرتان بررسی کنید.
شش: بهترین زمان فروش سهم از نظر سدهای مقاومت
احتمالا تا حالا با اصطلاحاتی مثل مقاومت دو میلیونی شاخص کل برخورد کرده باشید. این ارقام رند، هر کدام میتوانند به عنوان یک سد جلوی رشد شاخص را بگیرند. علاوه بر این ارقام، تحلیلگران از تحلیل تکنیکال هم برای شناسایی نقاط مقاومت استفاده میکنند که از جمله سهام مناسب را پیدا کنید متداولترین آنها میتوان به نسبتهای فیبوناچی برای شناسایی سدهای مقاومت اشاره کرد.
علاوهبر شاخص کل، هر نماد هم سطوح مقاومت مخصوص به خودش را دارد. زمانی که قیمت سهام یک شرکت به سطوح مقاومت نزدیک میشود، امکان بازگشت روند نزولی وجود دارد و میتوان آن را به چشم نشانهای برای فروش سهام دانست. روش دیگر شناسایی سطوح مقاومت این است که روی نمودار قیمت سهم، نقاطی را که در امتداد یک خط قرار دارند و هر بار قیمت سهام با نزدیک شدن به آن تغییر روند داده پیدا کنیم. در چنین شرایطی میتوان با احتمال بالایی پیشبینی کرد که در صورت نزدیک شدن قیمت سهام به خط شناسایی شده، روند صعودی به پایان خواهد رسید و زمان فروش سهام است.
افزایش سهم بازار با چند استراتژی هوشمندانه
افزایش سهم بازار، به معنای افزایش تعداد مشتریان و بهدنبال آن افزایش سود است. بنابراین بسیاری از شرکتها برای رسیدن به سود و درآمد بیشتر، از استراتژیهای مختلفی برای رسیدن به این مقصود استفاده میکنند. در این مطلب، چند راهکار را برای افزایش سهم بازار عنوان میکنیم.
حتما بخوانید:
هر سازمان یا شرکتی که میخواهد در بازار به موفقیت دست پیدا کند، باید بهطور پیوسته برای افزایش سهم خود از بازار تلاش کند. اما حقیقت این است که بیشتر شرکتها، از برنامهریزیها و پروژههای سالانهی خود فاصله میگیرند و به اهداف موردنظرشان نمیرسند. زمانی که در انتهای سال مالی، درآمد شرکت، محاسبه و میزان موفقیت آن ارزیابی میشود، معمولا انتظارات برآورده نمیشوند و اهداف درنظر گرفتهشده تبدیل به واقعیت نمیشوند. حتی اگر انتظارات برآورده شده باشند، مقیاس موفقیت واقعی، رشد درصد سهم بازار نیست، بلکه این مقیاس باید با سایر رقیبان شما که در صنعت یکسانی فعالیت میکنند، درنظر گرفته شود. درواقع نباید سهم خود را از بازار بهتنهایی درنظر بگیرید و باید آن را با رقبا مقایسه کنید.
چه زمانی برای گسترش کسبوکار مناسب است؟
هرگز این اشتباه را مرتکب نشوید: پیش از زمان مناسب، برای رشد کسبوکارتان اقدام نکنید. صبر کنید تا شرکت شما پشتوانهای قوی از موفقیتهای قبلی در بازار به دست آورد و شما نیز مدارک و شواهد فراوانی برای اثبات موفقیت مدل کسبوکارتان در دست داشته باشید. درنظر گرفتن این نکته به همراه تحقیقات اولیه در بازار، به شما خواهد گفت که آیا تقاضای کافی برای توجیه گسترش کسبوکار وجود دارد یا خیر. نتایج این بررسی، زمان صحیح را برای اجرای پروژههای گسترش کسبوکار، برای شما مشخص خواهد کرد.
کار کردن روی استراتژیهای توسعه به شما کمک میکند تا میزان پیشرفت خود را بسنجید. همچنین، این استراتژیها، هزینهها، روشها، اهداف و برنامههای عملی موردنظر را برای شما مشخص میکنند. شما هم باید برنامهی کسبوکار یا همان بیزینس پلن خود را از نظر ساختاری مطابق با این استراتژی تجدید کنید.
برندهی واقعی در بازار کسی است که به سهم بازار سایر رقبا دست پیدا کند. اگر افزایش سهم بازار با نفوذ در بازار همراه نباشد، تأثیرگذار نخواهد بود.
اما برای افزایش سهم بازار همراه با نفوذ چه باید کرد؟ در ادامهی این مطلب، چند قانون اصلی را برای افزایش سهم بازار و جذب کردن مشتریان سایر رقبا، معرفی میکنیم.
۱. ایجاد سهم بازار
بیشتر شرکتهایی که موقعیت خود را در بازار بررسی میکنند، به این نتیجه میرسند که پایینتر از سطح بهینهی سهم بازار عمل میکنند. آنها معمولا خود را در فرایند تولید بهطور کامل بهینه نکردهاند. به همین دلیل است که برای دستیابی به اقتصاد توزیعی و اقتصاد تبلیغاتی، به اندازهی کافی بزرگ نیستند. آنها غالبا قادر نیستند تا به منظور افزایش سود، استعدادهای قویتری را جذب کنند و به سهم بیشتری از بازار دست یابند.
استراتژیهای افزیش سهم بازار، باید چند نکته را موردتوجه قرار دهند، به عنوان مثال:
- بازار اولیه، پایدار، در حال نزول یا در حال رشد است؟
- محصول تولیدشده نسبت به رقبا متمایز یا همگن است؟
- منابع شرکت نسبت به منابع سایر رقبا، کمتر یا بیشتر است؟
- رقیبان شرکت انگشتشمارند یا تعداد زیادی رقیب وجود دارد؟ تأثیرگذاری هر کدام چقدر است؟
نوآوری در محصول
این مورد، یکی از مؤثرترین استراتژیهای افزایش سهم بازار برای محصول است. از سوی دیگر، محدودیت محصول میتواند برای رشد در یک بازار نوظهور، مناسب باشد. با این حال ممکن است که تغییری در بازارهای فعلی و موجود ایجاد نکند. شرکتهایی مثل زنیت، زیراکس، پولاراید، کنترل دیتا و شرکتهایی از این دست، به این دلیل به موفقیت فوقالعادهای دست پیدا کردند که برای تولید محصولی بهتر و خلاقانهتر، تمام توجه و تمرکز خود را به کار بردند.
نوآوری غالبا یک استراتژی پرخطر و گران است که به بررسی دقیق نیاز بازار، زمانبندی دقیق و سرمایهگذاری وسیع نیاز دارد.
تقسیمبندی بازار
این استراتژی هم میتواند در افزایش سهم بازار مورداستفاده قرار گیرد. بسیاری از شرکتهای دنیا، فقط بازار انبوه را هدف میگیرند و به شعبهها و حاشیهی بازار توجه ندارند. این اشتباه بزرگی است که نمونهی آن را در بعضی از خودروسازان آمریکایی دیدهایم. این شرکتها برای سالهای متمادی، بر تولید اتومبیلهای بزرگ تمرکز کرده بودند و ادعا میکردند که بازار ماشینهای کوچک، به اندازهی کافی سودبخش نیست. در آغاز، این خلاء توسط شرکت فولکسواگن پر شد و بعدها شرکتهای ژاپنی و اروپایی این بازار فراموششده را به دست گرفتند و به سودهای کلانی رسیدند.
نوآوری در توزیع
این استراتژی میتواند به شرکت در پوشش جامع بازار کمک کند. برای اینکه این مورد را بهخوبی متوجه شوید این دو مثال را درنظر بگیرید. شرکت ساعتسازی تایمکس، محصولات خود را در اوتلتها و فروشگاههای غیرمعمول میفروشد، مثلا در فروشگاههای پوشاک یا داروخانهها. این فروشندهها، فروش محصولاتی ارزانتر از دیگر برندها را رد کردهاند، درنتیجه موقعیت فوقالعادهای برای معرفی و رشد شرکت تایمکس ایجاد شده است. یا مثلا شرکت اوان (Avon) که یک شرکت تولیدکنندهی محصولات آرایشی و بهداشتی است به جای مبارزه برای پیدا کردن جایگاه ثابت در فروشگاههای زنجیرهای خردهفروشی، به فروش در بخشهای مغفولمانده و فراموششدهی فروشگاهها مثلا آستانهی درب ورودی، روی آورده است.
نوآوری در تبلیغات
این مورد یکی دیگر از استراتژیهای افزیش سهم بازار است که شرکتهای بزرگ همواره آن را موردتوجه قرار میدهند و با انتخاب و اجرای تبلیغات و شعارهای خلاقانه، توجه مشتریان را جلب میکنند. برندسازی و ترویج خلاقانه و هوشمندانه، بهسختی توسط رقبا قابل تکرار است. البته درنظر داشه باشید که بسیاری از شرکتها تأکید بیشتری بر تبلیغات نوآورانه دارند، درحالی که بیشتر تلاش یک شرکت باید در بخش تولید یا نوآوری در توزیع باشد. تبلیغات جذاب و پرسروصدا درصورتی که با بهبود ارزش مشتری و بهینهسازی تولید همراه نباشد، مانند طبلی توخالی خواهد بود.
۲. حفظ سهم بازار
بسیاری از شرکتها، درحالی که موقعیت خود را در بازار ارزیابی میکنند، به این نتیجه میرسند که در سطح قابلقبول و بهینهای فعالیت میکنند. از طرف دیگر، ریسک یا هزینههای افزایش سهم بازار ممکن است این دستاوردها را با مشکل مواجه کند. کاهش سهم بازار فعلی و موجود، ممکن است به کاهش سود منجر شود. این شرکتها باید بیش از هر چیز بر حفظ سهم بازاری که در اختیار دارند، تمرکز کنند.
اما این شرکتها، اغلب به این نتیجه میرسند که حفظ سهم بازار به اندازهی افزایش آن، چالشبرانگیز و سخت است. آنها با روشهایی مثل معرفی محصولات جدید، حضور در بخشهای جدید بازار، تلاش برای ایجاد فرمهای جدید توزیع و اجرای تبلیغات نو، داشتن رقبای شکستخورده یا در شرف شکست، برای به دست آوردن سهم بازار پایدار شرکتهای دیگر تلاش میکنند.
کاهش قیمتها، یکی از رایجترین و آزاردهندهترین شیوههای حمله به سهم بازار دیگر شرکتهاست. در چنین شرایطی شرکتی که سهم بازار بیشتری دارد بر سر دوراهی قرار میگیرد. یا باید قیمتها را کاهش دهد و سهم خود را از بازار حفظ کند یا بخشی از سهم بازار خود را تسلیم کند و قیمتهایش را ثابت نگه دارد. اگر شرکت، راه دوم یعنی ثابت نگه داشتن قیمتها را انتخاب کند، بخشی از سهم بازار خود را از دست میدهد. اگر این مقدار سهم از دسترفته از میزان موردانتظار شرکت بسیار بیشتر باشد، هزینههای بازسازی را دوبرابر میکند و درواقع ضرر آن از سودی که با حفظ قیمت نصیب شرکت میشود، بسیار بیشتر خواهد شد.
نوآوری در محصول
این روش، بهترین روش دفاعی برای حفظ سهم بازار است؛ همین استراتژی برای شرکتهای رقیبِ در شرف شکست هم میتواند به همین اندازه مفید باشد تا سهم بازار شرکت دیگر را به دست بگیرند. یک شرکت پیشرو، نباید در چنین شرایطی، نگران استراتژیهای دوگانه باشد. بلکه باید از آنها به نفع خود و برای پیشبینی عملکرد رقیب استفاده کند. شرکت میتواند با تولید محصولات جدید، کانالهای توزیع، خدمات سهام مناسب را پیدا کنید مشتری و فرایندهای کاهش قیمت، سهم بازار را حفظ کند و از تسلیم آن به رقیب جلوگیری نماید.
غنیسازی بازار
اینجا درست همانجایی است که شرکتهای پیشتاز در بازار، خلاءهای موجود را پر میکنند تا رقبا نتوانند از آنها به نفع خود بهرهبرداری کنند. این ماهیت استراتژی چند برندی است که شرکتی چون پروکتر اند گمبل (Procter & Gamble) از آن بهره میبرد. این شرکت، برندهای متعددی در زمینههای مختلف دارد بهنحوی که پاسخگوی بسیاری از نیازهای بازار است.
استراتژی مقابله
این روش، از سایر روشها جذابیت کمتری دارد. در این روش، شرکتی که سهم بیشتری از بازار را در اختیار دارد برای دفاع از موقعیت خود، راهکارهای مختلفی را به کار میگیرد، از جمله کاهش قیمتها تا جنگهای تبلیغاتی که رقیب جدید را سر جای خود بنشاند. برخی از این راهکارها ممکن است در دستهی آزار و اذیت قرار بگیرند. مثلا فرض کنید شرکت بزرگتر، تأمینکنندگان و دلالان را وادار میکند تا رقیبان جدید بازار را نادیده بگیرند. روش مقابله، سهام مناسب را پیدا کنید گاهی اوقات جواب میدهد اما ریسک فراوانی دارد و نسبت به فرایندهای خلاقانه، مشارکت کمتری در رفاه و امنیت اجتماعی دارد.
۳. تقلیل سهم بازار
بسیاری از شرکتها بعد از بررسی ریسکها و سودآوری سهم بازار فعلی خود، اغلب به این نتیجه میرسند که بیش از حد معمول، خود را وارد بازار کردهاند. این سهم زیاد از بازار، شرکت را در موقعیت حساس و پرفشاری قرار میدهد که نیازمند دقت و تلاش فراوان است. علاوهبر این، سهم بیشتر از بازار، شامل مشتریان حاشیهای بیشتر است. همین عوامل باعث میشوند تا شرکت، تصمیم به کاهش حضور خود در بازار بگیرد.
کاهش سهم بازار، تلاش برای کاهش دائمی یا موقتی سطح تقاضای مشتری است. این روش ممکن است در تمام بازار یا بخشی از آن مورداستفاده قرار بگیرد تا جریان عادی حرکات بازاریابی را معکوس کند. به عنوان مثال کاهش تبلیغات، افزایش قیمتها، قطع کردن سرویسها و خدمات خاص و مواردی از این دست، برای کاهش سهم بازار انجام میشود. گاهی این مورد ممکن است در مقیاس بسیاری بزرگتری صورت بگیرد مثلا کاهش یا حذف بعضی از امکانات ویژهی محصولات یا کاهش کیفیت آنها. در دوران کمبود طولانیمدت، گاهی این اقدامات ضروری میشوند.
بسیاری از شرکتهایی که سهم عمدهای در بازار دارند، با استفاده از روشهای مختلف، حضور خود را در بازار کاهش دادهاند و به سطحی رساندهاند که کمتر از قبل، دارای ریسک و خطر است. مثلا شرکت P&G، سهم خود از بازار شامپو را در طی سالیان اخیر از ۵۰ درصد به ۲۰ درصد رسانده است. این کار موجب شگفتی بسیاری از رقبا شده است. در این دوران، شرکت P&G، اصلاح برندهای قدیمی خود مثل هد اند شولدرز (Head & Shoulders) و Prell را به تأخیر انداخت و تلاش کرد تا فقط یک برند جدید را معرفی کند. برندی که دو بار از مرحلهی بازار تست خارج شده بود و هرگز برای به دست آوردن سهم بازار و تبلیغ و بازاریابی تلاش نکرده بود. پاسخ منفعل این شرکت به کاهش سهم بازار، کاملا برنامهریزی شده است و برای اجتناب از سختیها و دشواریهای رقابت با برخی از برندها، صورت گرفته است.
در دنیا، شرکتهای بسیار بزرگی از این استراتژی استفاده کردهاند و از این عملکرد نتیجهی مثبتی گرفتهاند.
۴. کاهش ریسک
شرکتهایی که به این نتیجه میرسند که سهم آنها از بازار در مرحلهی خطرناکی قرار دارد، ممکن است که به جای کاهش سهم خود از بازار، استراتژیهای دیگری را برای کاهش خطر اتخاذ کنند. سهم بازار مطلوب، متأثر از هر دو عامل است؛ هم ریسک و هم سودآوری. هر موفقیتی که شرکت در زمینهی کاهش ریسک مربوط به سهمی بالا به دست میآورد، درست مشابه بهینهسازی سهم است.
شرکتها میتوانند از روشهای کاهش ریسک که در ادامه عنوان میکنیم، استفاده کنند تا ناامنیهای موجود را که سهمشان را از بازار تهدید میکند، کمتر کنند.
روابط عمومی
بسیاری از شرکتهای بزرگ، مبالغ هنگفتی را برای راهاندازی بخش روابط عمومی و تبلیغ برای بهبود خدمات برند خود هزینه میکنند و این روش، روزبهروز بیشتر رواج پیدا میکند. این شرکتها امیدوارند که روابط عمومی بتواند تلاشهای رقیبان وگروههای مختلف را برای ایجاد مشکل در یک برند، خنثی کند.
برخی از شرکتها از تبلیغات و روابط عمومی برای آگاه کردن دیگران نسبت به موقعیت خود در برخی از مسائلِ بحثبرانگیز استفاده میکنند.
آرامش در رقابت
شرکتی که سهم بالایی در بازار دارد، ممکن است با ایجاد روابط بهتر و صمیمانهتر با رقبا، خطرات تهدیدکنندهی سهم خود را کاهش دهد. روشهای مختلفی برای انجام این کار وجود دارد. شرکتها ممکن است از طریق پیدا کردن تأمینکنندهی مواد خام یا فروش کلی این مواد اولیه، به شرکتهای دیگر کمک کنند. یا ممکن است که برای تبلیغاتی هزینه کنند که نه تنها برای کسبوکار خودشان بلکه برای تمام صنعتی که در آن فعالیت میکنند سودمند باشد. این شرکتها ممکن است عکسالعمل شدید را نسبت به تغییر استراتژی رقبای خود، متوقف کنند یا حتی تولید خود را به تأخیر بیندازند.
تقریبا در هر زمینهای، چنین رقبایی وجود دارند. مثلا شرکتهای فورد و جنرال موتورز به این نتیجه رسیدهاند که بهتر است روابط دوستانهی خود را با شرکتهایی مثل آمریکن موتورز و کرایسلر حفظ کنند. این روابط دوستانه به نفع هر دو طرف خواهد بود. رقابت آرام، به رقبای کوچکتر و ضعیفتر این امکان را میدهد که در بازار سهمی داشته باشند و با ارائهی محصولات جدید و متنوع و خدمات عالی به مشتری، موجب رونق صنعت و کسبوکار شوند و به مشتریان، فرصت و حق انتخاب بیشتری بدهند.
ایجاد تنوع
ورود موفق به بازارهایی که با بازار کلیدی تفاوت دارند، به جریان ثابتی از سود منجر میشود که ادامهدار است. علاوهبر این، ترس از رقابت در بازاری پابرجا، شرکتها را وادار میکند تا در محصولات و خدمات خود تنوع ایجاد کنند. مثلا ژیلت یکی از بهترین نمونههایی است که از این روش استفاده کرده است. این شرکت با وجود داشتن سهم بالایی از بازار، تنوع محصولات خود را بهطور گستردهای افزایش داده است؛ از محصولات مرتبط با اصلاح گرفته تا خودکار، دئودورانت، شامپو و سایر محصولات متنوع.
تنوع استراتژیهای به کاررفته توسط شرکتهایی با سهم بازار بیشتر، منافع اجتماعی مثبتی بهدنبال دارد. ورود این شرکتها به صنایع جدید، رقابت سالمی ایجاد میکند که موجب ارتقاء کلی صنعت میشود.
پاسخگویی اجتماعی
پاسخگویی به نیازهای اجتماع یکی از سازندهترین روشها برای کاهش ریسک بازار در شرکتی با سهم بازار عمده است. بسیاری از شرکتها توانستهاند از طریق تلاشهای مداوم در جهت پاسخگویی به نیازهای جامعه، اطمینان مشتریان را جلب کنند. اطمینان مشتری، نتیجهی کمپینهای پایدار و هوشمندانهی روابط عمومی نیست، بلکه از رضایت مشتری و عموم مردم در جریان تعامل با شرکت، به دست میآید.
سخن نهایی
افزایش سهم بازار، نوعی استراتژی تهاجمی است که شرکتها برای تقویت حضور خود در صنعت، از آن استفاده میکنند. تأمین کردن مشتریان بیشتر، منجر به درآمد بیشتر برای شرکت میشود و به همین ترتیب، درآمد سایر رقبا را کاهش میدهد. افزیش سهم بازار، کاری بسیار چالشبرانگیز است، اما شرکتها باید برای آن برنامههای ویژهای داشته باشند.
از آنجا که شرکتهای کوچک منابع محدودی دارند، میتوانند از استراتژیهای ایجاد سهم بازار مثل تقویت جایگاه فعلی خود یا حفظ حاشیهی رقابت استفاده کنند. همچنین میتوانند برای جلب و حفظ مشتریان وفادار تلاش کنند. اما پیش از هر چیز، شرکت در ابتدا باید بتواند به جایگاه قابلقبولی برسد و بعد از آن برای افزایش سهم بازار یا حفظ آن، تصمیمات لازم را اتخاذ کند.
همه چیز درباره "تعداد سهام پرتفوی" که باید بدانید!
یکی از مواردی که باید پیش از ورود به هر کاری از آن اطلاع پیدا کنید، اصطلاحات مختص به آن بازار است. هر نوعی از کسب و کار در دل خودش پر است از اصطلاحات این چنینی که ما تصمیم داریم در این مقاله به یکی از پرکاربردترین این اصطلاحات یعنی تعداد سهام پرتفوی و سایر اطلاعات موجود در این باره بپردازیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از صدای بورس، ابتدا پیش از رفتن به سراغ اصل مطلب و توضیح درباره تعداد سهام پرتفوی باید بگوییم که سبد در واقع به مجموعه سهمهایی گفته میشود که در پرتفوی شما وجود دارد. در ادامه این مقاله هم میخواهیم به ریسکهای موجود در سبد سهام و اینکه نحوه تشکیل این سبد چگونه است بپردازیم. پس تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
تعداد سهام پرتفوی باید چقدر باشد؟
پرتفوی که در واقع به آن سبد سهام هم گفته میشود، در برگیرنده تعداد بسیار متنوعی از سهامهایی است که شما خریداری کردهاید. تعداد سهام پرتفوی هم در واقع یک معیار شخصی است. یا تمایل دارید که ریسک زیادی کنید و سهام کمتری داشته باشید، یا ترجیح میدهید ریسک کمتری کنید و تعداد سهام بیشتری داشته باشید.
اما در واقع اینکه چه تعداد سهمی در سبد سهامتان وجود داشته باشد، بستگی به نوع و میزان سرمایهای است که در اختیار دارید. در وهله اول باید در نظر بگیرید که همه تخم مرغهای خودتان را در یک سبد نگذارید. سرمایه خودتان را بین چند سهم مشخص که از بنیان و اصالتشان اطلاع کافی دارید پخش نمایید.
آنقدرها هم این سرمایه را پخش نکنید که سود ناچیزی از سهامها به دستتان برسد. اغلب داشتن ۵ تا ۸ سهم در سبد سهام کفایت میکند. البته بازهم ذکر این نکته را مفید میدانیم که بگوییم، بسته به میزان سرمایه خودتان مثلاً ۵۰ میلیون خوب است که ۵ سهم ۱۰ میلیونی داشته باشید. یا با ۳۰ میلیون خوب است که سه سهم ۵ تومانی یا دو سهام مناسب را پیدا کنید سهم ۱۵ میلیونی داشته باشد.
تعداد سهام پرتفوی در واقع یک امر کاملاً شخصی است که خودتان باید بسنجید و تصمیم بگیرید که به دنبال چه چیزی در بازار هستید و طبق همان استراتژی شخصی هم که دارید اقدام به خرید کنید.
بازدهی پرتفوی سهام یعنی چه؟
بازدهی را که یک سرمایه گذار انتظار دارد در مدت زمان معینی از ترکیب چند دارایی کسب کند، بازدهی مورد انتظار آن پرتفوی گویند. بازدهی در واقع عبارت است از اینکه در مدت زمان مشخص این تعداد از سهامهایی که قرار است در پرتفوی ما باشند چه مقدار سود سهام عاید ما میکنند. برای حساب کردن این عایدی هم در سبد پرتفوی خود یک فرمول مشخص ساده وجود دارد که به راحتی میتوانیم از آن استفاده کنیم. این فرمول به طریق زیر است:
R: بازدهی کل سبد دارایی w: درصد هر سهم از سبد دارایی r:در پرتفوی بازدهی هر سهم
اگر بخواهیم این را تا حدی سادهتر بیان کنیم، باید بگوییم که بازدهی یک سبد دارایی در پرتفوی شخصیتان عبارت است از میانگین موزون سود هر سهم در پرتفوی. این سادهترین و کاربردیترین تعریفی است که میشود از این موضوع داشت.
ریسک پرتفوی در تعداد سهام پرتفوی چه مقدار است؟
اصلیترین دلیلی که میشود در یک استراتژی برای چیدمان پرتفوی سهام به آن اشاره داشت، ریسک است. علیرغم بازدهی که در آن ریسک برابر بود با میانگین موزون هر یک از اوراق بهادار، اینجا عوامل متعددی دخیل هستند، از جمله:
- نسبت موجود بین هریک از داراییهای که در سبد سهام یا پرتفوی موجود است.
- انحراف معیار هر یک از داراییهایی که در پرتفوی شما موجود است.
- مقدار نزدیکی میان اقلام متنوع داراییهای پرتفوی شما که از لحاظ مقدار بازدهی هر یک برایش باید به محاسبه کوواریانس میان دارایی بپردازیم.
همانطوری که اشاره شد، کوواریانس در اصل چگونگی ارتباط میان نرخ بازدهی سهام گوناگون در پرتفوی سبدتان است، به صورتی که اگر رابطه مستقیمی بین اینها باشد، مقدار کوواریانس مثبت میگردد و اگر هم این عوامل دارای رابطه معکوس باشد، کوواریانس در اصل حالت منفی دارد. حالا حالت منفی هم به این معنی است که اگر بازدهی بین دو سهم از سبد سهامتان کاهش یابد، ریسک کل پرتفوی شما هم کم میگردد.
ریسک های گوناگون در پرتفوی سهام
همانطور که میدانید ریسکهای گوناگونی در بازار وجود دارد که هرکدامشان هم دارای روش گوناگونی هستند.
ریسک غیر سیستماتیک
به این ریسک، ریسک قابل اجتناب هم میگویند. یک سری از موارد متفاوت نظیر تغییرات میزان فروش و سهم بازار، ساختارهای مربوط به هزینه شرکت، تغییر و تحولات مدیریتی، نوع بازاری که شرکت فعالیتش را در آن شروع کرده است و . در ایجاد این نوع از ریسک بسیار مؤثر هستند. مطالعه مقاله "رفتارشناسی بازار سهام" میتواند مفید باشد.
همانطور که گفته شد برای اینکه بتوانید در مقابل این نوع ریسک مقاومت کنید، باید تعداد موجودی سهام خودتان را در پرتفوی افزایش بدهید. برای اینکه بدانید تنوع سبدتان به چه شکلی باید باشد، راهحلهای گوناگونی وجود دارد که در ادامه این مقاله به آنها خواهیم پرداخت:
۱. تنوع بخشیدن به سهام شرکتهای گوناگون در سبد
برای اینکه ضرر کمی متحمل شوید و ریسک سهام را در شرایط بیثباتی بازار حفظ کنید یک سری راه حل وجود دارد که میتوانید از تک سهم شدن رهایی پیدا کنید:
- سبدی که بر ارزش بازار مبتنی شده
در مدل اول، باید بدانید که سهمی که ارزش بیشتری در بازار دارد، در سبد دارایی شما هم وزن زیادتری خواهد داشت. اینکه ارزش و وزن سهم نسبت به ارزش کلی سبد شما در زمان خرید هم مشخص میشود، امری است که نباید فراموش کرد. اینطور میشود مثال زد که اگر ارزش کل یک سبد به مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان باشد و از یک سهم ۱۰ میلیون تومان داشته باشیم؛ ارزش آن ده درصد کل سبدتان است.
همچنین باید گفته شود ارزشی که هر سهم در بازار دارد، از حاصل ضرب قیمت پایانی هر سهم در تعداد کل سهام شرکت حاصل میشود.
فکر کنید قرار است سبدی تشکیل دهید که در آن سهمهایتان باید طبق ارزشی که هر سهم در بازار دارد بچینید، در این جا باید ابتدا ارزش هریک از سهامهای موجود در بازار را بسنجید. سپس اگر ارزش سهم الف ۱۰ درصد بیشتر از سهام دال باشد، در سبد هم باید ارزش سهام الف شما ده درصد بیشتر از ارزش سهام دال باشد.
اما ساختار سبد هموزن سادهتر است. پس از تحلیل و بررسی سهام بازار، چند سهم را انتخاب کرده و منابع مالی خود را بهصورت مساوی بین آنها تقسیم میکنیم. در این حالت وزن سهام مختلف پرتفوی برابر است. بهعنوان مثال اگر صد میلیون تومان پول داشته باشیم و ده سهم را انتخاب کنیم، برای خرید هر یک ده میلیون تومان اختصاص میدهیم.
۲. تنوع سرمایه گذاری در صنایع مختلف
اما این را هم بدانید، فقط اینکه متناسب با وزن سهام اقدام نمایید تا سبدی جمع کنید کفایت نمیکند، علاوه بر اینکه تنوع دارایی را مدنظرتان قرار میدهید باید بدانید که باتوجه به موقعیت کشور و سطح اقتصاد خرد در برابر سرمایهگذاریهای صورت پذیرفته در صنایع گوناگون باید تنوع ایجاد نمود. به بیان دیگر به جای اینکه چند سهم در یک صنعت انتخاب کنید، باید سهامهای مختلف از صنایع گوناگون بخرید و در سبدتان نگهدارید.
ریسک سیستماتیک
در قسمت قبل دریافتیم که اگر برای سرمایهگذاری خود تنوع را در نظر بگیریم، به راحتی میشود ریسک غیرسیستماتیک پرتفوی را تا حد بسیار زیادی کاهش داد. ولی بخشی از این ریسک را هیچگاه نمیشود جبران کرد. همچنین با خیلی از روشهای گوناگون مطرح هم نمیتوان این کار را انجام داد. این ریسک در برگیرنده کلیه سهامهای بازار میشود که عبارت است از تحولات در عرصه بینالمللی که به طور مستقیم روی شرایط سیاسی و اقتصادی مملکت تأثیر میگذارد. بیکاری و حوادث قهریه را هم در کنار این موارد جای بدهید.
اگر طبق موارد بالا یک پرتفوی بچینید که هم از نظر تعداد در صنایع و هم از نظر وزن آن در بازار معیارهای گفته شده را به نوعی دارا باشد به طور جدی بخش ریسک غیر سیستماتیک را به نحو مؤثری کاهش دادهاید. اما ریسک سیستماتیک همچنان سنگینی بیشتری بر روی سبد سهامتان دارد. جهت مشخص کردن ریسک سیستماتیک در سبد پرتفوی از شاخص β بهرهبرداری میشود.
در این حالت است که اغلب ریسک سیستماتیک سهامهای موجود در سبدتان با ریسک کل بازار یکسان تلقی میشود. جهت حساب نمودن β از شاخص کل بهرهبرداری میشود. ضریب بتا از رابطه ذیل حاصل میگردد:
شاید بتوان اینطور گفت که در اصل ضریب بتا نوسان بازدهی و همچنین درجه تغییر پذیری آن در نسبت تغییراتی که در بازار و شاخص بورس اتفاق میافتد، ریسک سیستماتیک در برابر ریسک کل بازار بورس و اوراق بهادار سنجیده میشود. اگر هنوز به خوبی نمی دانید شاخص بورس چیست مطالعه مقاله "شاخص کل هم وزن بورس چیست" را به شما پیشنهاد می کنیم.
به عبارتی با این ضریب در واقع میشود تا میزان تغییرات بازدهی یک سهم را در برابر تغییراتی که در شاخص کل اتفاق میافتد، اندازهگیری نمود. ضریب β را میتوان در ۳ حالت مورد بررسی قرار داد:
- اگر β کمتر از ۱ تصور شود، ریسک سیستماتیک سهم مورد نظرتان کمتر از ارزش آن در بازار است و به دنبال تغییرات بازدهی سهم، کمتر از بازدهی را در بر میگیرد که شاخص کل نشان میدهد. این نوع از سهامها اغلب در موقعیتهای رکودی حاکم بر بازار که شاخص هم نوعی روند نزولی را نشان میدهد، مناسب است.
- اگر β برابر ۱ باشد، این در حالتی است که شاخص بازار برابر با بازدهی سهم در آن حالت است. اغلب بیشتر صندوقهای سرمایهگذاری این ترکیب را برای داراییهای در اختیارشان تداعی میکنند. در این شرایط همچنین ریسک سیستماتیک سهم مساوی است با ریسک سیستماتیکی که در آن زمان در بازار موجود است.
- اگر β بزرگتر از ۱ باشد، در این شرایط هم ریسک سیستماتیک سهام پرتفوی زیادتر از ریسک موجود در بازار است. در نهایت انتظار بازدهی سهم، بیشتر از چیزی است که شاخص بازار نشان میدهد. این ترکیب از نگهداری سهام برای بازدههایی خوب است که روند شاخص کل به صورت صعودی است. اگر درباره بازدهی سهام به دنبال اطلاعات بیشتری هستید مطالعه مقاله "محاسبه بازده سرمایه گذاری در بورس" را پیشنهاد می کنیم.
و در آخر .
همیشه به دنبال این باشید که دانشتان را در بازار گسترش بدهید و مدام در حال آموزش و کسب مهارت باشید تا دچار ضرر و زیان سنگین نشوید. بازار مدام در حال نوسان و تغییرات است و کسی در این بازی بازنده است که بدون سواد و مهارت کافی وارد بازی بازار میشود.
فیلتر پیش بینی بازار فردا (دیدهبان بازار بورس)
فیلتر پیش بینی بازار فردا یکی ازکاربردیترین فیلترهای بازار بورس است. همانطور که میدانید، تعداد سهمهای بازار بورس بسیار زیاد است و آنالیز و بررسی تک تک این سهمها میتواند کاری دشوار و وقتگیر باشد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید یکی دیگر از ابزارهای کارآمدی که در این مواقع به کمک شما میآیند فیلترهای نوسانگیری هستند.
شما میتوانید با استفاده فیلترهای بازار بورس تعداد بسیاری از سهمهای مناسب رشد را جستجو کرده و نمادهایی که دارای موقعیت مناسب خرید هستند را پیدا کنید. یکی از پرکاربردترین این فیلترها، فیلتر پیش بینی بازار فردا است که قصد داریم در این مقاله به طور مفصل آن را شرح دهیم.
نقش فیلتر در پیش بینی بازار بورس
فیلتر پیش بینی بازار فردا یک استراتژی معاملاتی است که در آن یک تحلیلگر تکنیکال براساس درصد تغییرات نسبت به قیمتهای قبلی، قوانینی را برای زمان خرید و فروش سرمایه گذاری تعیین میکند. به طور کلی فیلتر بر اساس حرکت قیمت یا این اعتقاد که افزایش قیمتها همچنان در حال افزایش است و روند نزولی قیمتها همچنان ادامه دارد، کار میکند. یک درصد افزایش خاص باعث خرید میشود، در حالی که یک درصد کاهش خاص باعث فروش میشود. به بیان ساده:
- فیلتر یک استراتژی معاملاتی است که بر اساس تغییرات قیمت از پیش تعیین شده تعیین میشود و به طور معمول به صورت درصد تعیین میشود.
- معاملهگر بر اساس تجزیه و تحلیل نمودارهای تحلیل تکنیکال و تعیین اینکه کدام درصد برای آنچه که میخواهد انجام دهد بهتر است، تغییر قیمتی را که میخواهد استفاده کند، تعیین میکند.
- معاملهگر همچنین باید تعیین کند که تغییر قیمت بر چه اساس ایجاد شده است، مثلا بر اساس بسته شدن قیمتها یا برخی دیگر از فاکتورهای مهم فنی.
فیلتر پیش بینی بازار فردا
فیلتر پیش بینی بازار فردا به عنوان یک فیلتر بسیار مهم در بازار بورس ایران مطرح می باشد. شما میتوانید به واسطه این فیلتر، سهمهایی که احتمال صف خریدشان در بورس برای فردا وجود دارد را شناسایی کنید. لازم به ذکر است که این فیلتر بورسی بر اساس یک ساعت انتهایی بازار تصمیمگیری میکند. چرا که در ساعات انتهایی بورس، کارکرد بازار به مراتب قابل اطمینانتر خواهد بود. همانطور که می دانید معاملهگران حرفهای بر این عقیده هستند که یک ساعت پایانی بازار است که میتواند وضعیت بازار فردا را مشخص کند.
به طور کلی افرادی که وارد بازار بورس و سرمایه میشوند و قصد خرید سهامی را دارند، بیشتر به دنبال سهمهایی هستند که در پایان اصلاح خود و در آستانه صف خرید باشند و فیلتر پیش بینی بازار فردا برای شناسایی اینگونه سهم ها در بورس مورد استفاده قرار میگیرد. برای تشخیص سهمهای در آستانه صف خرید، باید به عوامل زیادی توجه کنید که چند مورد از آنها به شرح زیر است:
شناسایی صف خرید فردا با استفاده از تکنیک ساعت
زمانی که سهمی بیشتر از حجم مبنا در بازار بورس معامله شود و قیمت آخرین معامله حداقل ۲ درصد از قیمت پایانی بیشتر باشد، گفته میشود که تکنیک ساعت اتفاق افتاده است و فیلتر پیش بینی بازار فردا نشان میدهد که روند قیمت سهام در روزهای آینده به صورت صعودی خواهد بود. حداقل ۲ درصد بالاتر به این معنی است که افراد حاضرند حداقل ۲ درصد مثبت تابلوی فردای آن سهم را خریداری کنند. هممانطور که اشاره کردیم قیمت پایانی روز قبل، مبنای قیمت گذاری روز بعد است و این میتواند در پیش بینی وضعیت سهم در روز آینده بازار بورس بسیار مهم باشد.
نحوه تشخیص سهمهایی از بازار که با تکنیک ساعت کار میکنند
برای یافتن سهامی که از الگوی ساعت پیروی میکنند بایستی به قسمت دیده بان بازار در سایت tsetmc.com بروید و در قسمت فیلتر، عبارت فیلتر الگوی ساعت که به شکل زیر است را وارد کنید تا سهمهایی که قیمت آخرین معامله آنها حداقل ۳% از قیمت پایانی بیشتر است را مشاهده کنید.
فیلتر الگوی ساعت:
- در صورتی که در نیم ساعت پایانی بازار، آخرین قیمت سهمی ۱/۵ درصد بیشتر از قیمت پایانی آن باشد، به احتمال هشتاد درصد این سهم فردا مثبت خواهد بود.
- در صورتی که در نیم ساعت پایانی بازار آخرین قیمت سهمی ۲ درصد بیشتر از قیمت پایانی آن باشد، سهم به احتمال هشتاد درصد در صف خرید فردا خواهد بود.
کاربرد دیگری از فیلتر پیش بینی بازار فردا برای ایجاد صف خرید
معمولا پیش میآید که یک سهم در بازاری متعادل به صورت عادی خرید و فروش شود ولی سهامداران عمده با گذاشتن سفارشات زیاد خرید در قیمتهای بالاتر، سریعا چندین سفارش فروش را جمعآوری کنند؛ اگر این کار چندین بار در روز تکرار شود، یک جو روانی و عطش خرید برای سهم ایجاد میشود و امکان دارد صف خرید برای این سهم بوجود آید. این تغییرات در سفارش نمادها در فیلتر پیش بینی بازار فردا قابل شناسایی می باشد.
نحوه شناسایی سهمهای در آستانه صف خرید با استفاده از فیلتر پیش بینی فردای بازار بورس
بدیهی است که پیدا کردن نمادهای مستعد رشد و صف خرید از بین صدها نماد در بازار بورس کار مشکلی باشد. اما شما میتوانید برای پیدا کردن چنین نمادهایی از فیلتر پیش بینی بازار فردا استفاده کنید. سپس به بررسی حجم معاملات و بقیه فاکتورها در سهم بپردازید. در صورتی که سهم در ناحیه حمایتی قوی خود قرار داشت و حجم معاملات سهم از ۲ برابر حجم ماهانه بیشتر بود، احتمال ورود پول هوشمند به سهم زیاد است و احتمالا به زودی صف خرید در سهم تشکیل میشود.
فیلتر زیر سهمهای در آستانه صف خرید در بازار بورس را نمایش میدهد. این فیلتر به نام فیلتر پیش بینی بازار فردا در بازار بورس مشهور است و میتوانید در سایت دیده بان از آن استفاده نمایید.
دیدگاه شما