تفاوت در خیارات معامله


قراردادها

عقد معاوضه چیست و چه تفاوتی با بیع دارد؟

یکی از قراردادهای مرسوم در مبادلات تجاری، عقد معاوضه است؛ در این مطلب با ما همراه باشید تا شما را با اوصاف، قواعد و شرایط قانونی این نوع از معامله آشنا کنیم و تفاوت های آن با عقد بیع را مورد بررسی قرار دهیم.

معنی معاوضه چیست؟

از نظر حقوقی مبادله کالا به کالا را که از گذشته در جوامع بشری مرسوم بوده، قرارداد معاوضه می‌گویند و می‌توان گفت که مبادله کالا با پول که همان عقد بیع است، شکل تکامل پیدا کرده معاوضه است؛ به عنوان مثال اگر شخصی محصول باغ خود را با یک خودرو عوض کند، نام این قرارداد معاوضه است امّا اگر فردی محصول باغش را در ازای پول بفروشد این معامله بیع نام دارد.

قانون مدنی در ماده ۳۳۸ بیع را تملیک عین در قبال عوض معلوم معرفی کرده که با این تعریف تفاوتی بین عقد معاوضه و بیع وجود ندارد چون عوض معلوم می‌تواند کالا یا خدمت یا پول باشد، امّا باید بدانید تفاوت معاوضه و بیع از نظر حقوقی در آثار ناشی از آنها و قواعد مربوط به آنها مشخص است.

مثلا بعضی خیارات فسخ مانند تأخیر ثمن، مختص عقد بیع هستند و در قرارداد معاوضه کاربردی نخواهند داشت؛ به عبارتی اگر طرفین معامله بخواهند دو مال یا کالا را بدون هیچ امتیازی با هم مبادله کنند، معامله آنها معاوضه نام خواهد گرفت و اگر مبادله آنها تبادل پول در ازای کالا باشد، بیع است.

بر اساس ماده ۴۶۴ قانون مدنی، مبادله مالی با مال دیگر بدون ملاحظه اینکه یکی از آنها مبیع و دیگری ثمن باشد، عقد معاوضه نام دارد؛ گفتنی است که در عقد بیع مورد معامله باید عین باشد امّا در معاوضه علاوه بر آن می‌تواند منفعت یا حق مالی بوده باشد.

اوصاف عقد معاوضه

طبق قانون قرارداد معاوضه دارای ویژگی‌ها یا اوصافی است که در ادامه می‌خوانید:

  • عقدی معوّض است: به این معنا که هر دو طرف معامله در قبال مالی که به دیگری می‌دهند، صاحب مالی دیگر می‌شوند.
  • عقدی لازم است: قرارداد معاوضه در حقیقت از عقود لازم است، یعنی پس از جاری شدن هیچ‌کدام از طرفین معامله نمی‌توانند آن را بر هم بزنند مگر اینکه طبق شرایطی که در قانون تعریف شده، حق فسخ پیدا کنند یا برای این کار توافقی بین آنها باشد.
  • عقدی تملیکی است: یعنی اگر قرارداد به صورت صحیح جاری شود، طبق قانون بلافاصله پس از عقد، کالاها از مالکیت صاحب قبلی خارج شده و تحت تملّک طرف مقابل قرار می‌گیرد.

قواعد حاکم بر معاوضه

هر چند عقد معاوضه به قرارداد بیع بسیار شبیه است امّا مطابق با ماده ۴۶۵ قانون مدنی، احکامی که مخصوص بیع است در مورد معاوضه کاربرد ندارد؛ از سوی دیگر احکام کلی بیع مانند: لزوم تسلیم کردن مورد معامله، حق حبس، اهلیت طرفین معامله، قصد و رضایت طرفین و… در مورد معاوضه نیز صادق است.

بنابراین خیارات فسخی که از احکام مختص بیع است مانند: خیار حیوان، تأخیر ثمن و مجلس در معاوضه راه نداشته و نمی‌توان با استناد به آنها قرارداد معاوضه را منحل کرد. در مثال دیگر حق شفعه یا همان تملّک سهم فروخته شده شریک توسط شریک دوم، که از احکام مخصوص بیع است، در معاوضه راه نخواهد داشت.

اعمال قواعد بیع در معاوضه

همان‌طور که پیش از این گفته شد و طبق ماده قانونی نام برده شده در قسمت قبل، احکامی که مخصوص بیع است راهی در معاوضه نخواهد داشت؛ هم‌چنین قواعدی مانند انفساخ عقد، حق فسخ به موجب اعسار خریدار و تلف شدن مورد معامله پیش از قبض، که از قواعد خاص بیع هستند، در مورد کاربرد آنها در عقد معاوضه تردید وجود دارد و حتی بعضی معتقدند که در مورد معاوضه اصلا کاربرد ندارند.

غبن در معاوضه

غبن که یکی از خیارات فسخ مربوط به قراردادهای بیع است، در مورد قرارداد معاوضه همیشه محل بحث بوده است؛ گروهی اعتقاد بر این دارند که معاوضه نیز مانند عقد صلح است که پایه آن بر اساس مسامحه شکل گرفته و طرفین فقط قصد دارند کالاهایشان را با یکدیگر مبادله کنند در حالی که توجهی به تناسب ارزش ریالی کالاها ندارند، بنابراین معتقدند چون این قرارداد بر پایه مسامحه است بر اساس ماده ۷۶۱ قانون مدنی، خیار غبن در مورد آن کاربرد ندارد.

البته باید توجه داشت که در عقد معاوضه همیشه نمی‌تواند اینگونه باشد که طرفین توجهی به تناسب ارزش ریالی کالاهای مورد معامله نداشته باشند و فقط مسامحه بین آنها ملاک باشد؛ بر اساس این قاعده می‌توان گفت که با توجه به اینکه خیار غبن از قواعد کلی معاملات تجاری است، در مورد عقد معاوضه هم می‌تواند کاربرد داشته باشد.

از طرف دیگر همیشه یکی از طرفین معامله ممکن است طرف دوم را در مورد کیفیت کالای مورد معامله فریب دهد که در این صورت برای جلوگیری از زیان طرف دوم باید ضمانت اجرایی قانونی مانند خیار غبن وجود داشته باشد.

سخن پایانی

در عقد معاوضه همیشه باید مراقب کیفیّت و کمیّت و تناسب ارزشی کالاهای مورد معامله داشته باشید و حتما نیاز است که با کارشناسان مربوطه و مشاورین حقوقی باتجربه در پلتفرم حقوقی ترازو برای عقد قرارداد مشورت کنید

خیار غبن در معامله چیست و چه ویژگی‌های دارد؟

خیار غبن در معامله چیست و چه ویژگی‌های دارد؟

قراردادها

خیار به معنای داشتن اختیار است و در حقوق این همان اختیاری است که فرد برای برهم زدن معامله دارد. خیار انواع مختلفی دارد که در ماده ۳۹۶ قانون مدنی ذکر شده است و ده نوع دارد. یکی از خیارات ذکر شده در این ماده خیار غبن است که در ادامه آن را به طور کامل بررسی خواهیم کرد:

خیار غبن چیست؟

غبن به معنی ضرر و زیان و گول زدن تفاوت در خیارات معامله و فریب دادن است. خیار غبن زمانی ایجاد می‌شد که یکی از طرفین معامله متوجه شود که با انجام معامله دچار ضرر شده و این ضرر هم یک نوع ضرر فاحش و برجسته است. در چنین حالتی برای فرد مغبون امکان فسخ قرارداد وجود دارد.

ویژگی‌های خیار غبن

در ادامه ویژگی‌های غبن و خیار غبن ذکر شده است:

  • غبن فاحش در صورتی فاحش شناخته می‌شود که در ابتدا صاحب مال ادعا کند که دچار ضرر فاحش شده است و بعد از بررسی و دادرسی از سوی محکمه نیز مشخص شود که این ضرر فاحش بوده است.
  • برای تعیین میزان و اندازه غبن و مقدار ضرر وارد شده در معامله باید به شرایطی توجه کرد که در قرارداد درنظرگرفته شده است.
  • خیار غبن محدود به یک طرف معامله و قرارداد نیست و هر دو نفر ممکن است دچار غبن شوند.
  • خیار غبن می‌تواند برای فروشنده و یا خریدار اختیار فسخ قرارداد را فراهم کند
  • خیارغبن از خیارات فوری است. به عبارت دیگر فورا باید در جهت اجرای آن اقدام کرد. شخص متضرر باید در یک مدت زمان معقول که بر طبق عرف پذیرفته باشد برای این خیار اقدام کند
  • اگر شخص مغبون قبل از معامله از این ضرر آگاه باشد و با این آگاهی وارد معامله شود شرایط خیار غبن برای او وجود ندارد و نمی‌تواند بعد از معامله با ادعای غبن برای فسخ اقدام کند
  • اگر کسی که موجب ضرر طرف مقابل شده تفاوت قیمت را به متضرر بپردازد بازهم خیار غبن برای متضرر از بین نمی‌رود. اما اگر شخص متضرر با گرفتن مابه‌التفاوت قیمت رضایت بدهد دیگر خیار غبن او ساقط می‌شود.

بیشتر بخوانید: وکیل ملکی در تهران به علاوه هزینه ها


ویژگی‌های خیار غبن

انواع خیار غبن در معامله

غبن ممکن است جزئی یا فاحش باشد. غبن جزئی متعلق به مالی است که ارزش آن زیاد نیست. اما غبن فاحش مبلغ زیادی را شامل می‌شود. در خیار غبن فاحش فریب و ضرر باید به اندازه‌ای زیاد باشد که امکان چشم‌پوشی از آن وجود نداشته باشد و در نتیجه متضرر می‌تواند برای فسخ قرارداد دادخواست بدهد.

نمونه دادخواست تفاوت در خیارات معامله خیار غبن فاحش

برای خیار غبن فاحش می‌توان به شکل زیر درخواست داد:

اینجانب ….. با خوانده/خواندگان قراردادی در زمینه ………. در تاریخ ……… تنظیم و امضاء کرده‌ایم. بعد از تنظیم قرارداد و اخذ مبیع متوجه شدم که قیمت مورد معامله با قیمت روز اختلاف زیادی دارد و در نتیجه در قرارداد مغبون شده‌ام و اختیار فسخ معامله تفاوت در خیارات معامله برای اینجانب ایجاد شده است. لذا با مراجعه به خوانده/خواندگان خواهان فسخ معامله و رد ثمن شده‌ام، اما ایشان برای حل مسالمت آمیز مساله همکاری نمی‌کنند. اینجانب با وجود مراجعات مکرر، اظهارنامه ای نیز به شماره ……….. به تاریخ …….. برای خوانده/خواندگان ارسال نمودم اما همچنان برای پذیرش فسخ قرارداد و رد ثمن رضایت نمی‌دهند. لذا با تقدیم این دادخواست به استناد مواد ۴۱۶ و ۴۱۷ قانون مدنی و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی، رسیدگی و صدور حکم به شرح خواسته را استدعا دارم.

خیار تدلیس چیست؟

تدلیس به معنی فریب دادن و پنهان کردن حقیقت است. در معنای حقوقی تدلیس عملی است که به موجب آن یکی از طرفین دیگری را مورد فریب قرار می‌دهد و عیب یا نقصی در مال را از طرف دیگر معامله پنهان می‌کند. در هرمعامله‌ای اگر یک طرف معامله با علم و آگاهی و به عمد یک عیب را پنهان کند خیار تدلیس در آن قرارداد قابل اجرا خواهد بود.

فرد مورد تدلیس واقع شده هر زمان که از عیب مال اطلاع پیدا کند می‌تواند با استناد به خیار تدلیس برای فسخ معامله و دریافت آنچه که پرداخته است اقدام کند.

لازم به ذکر است که خیار تدلیس از خیارات مشترک است و در نتیجه تنها منحصر به معاملات خرید و فروش نیست و در قراردادهایی مانند اجاره، صلح یا معاوضه نیز ممکن است مطرح شود.

خیار غبن تنها درصورتی ایجاد می‌شود که طرف معامله بدون علم و آگاهی از قیمت اصلی متضرر شده باشد. که در این حالت او می‌تواند قرارداد را فسخ کند. درحالیکه در خیار تدلیس حتما باید یکی از طرفین با پوشاندن نقص و عیب مال طرف دیگر را فریب داده باشد و در این حالت فرد فریب‌خورده به محض آگاهی از آن عیب می‌تواند برای فسخ اقدام کند.

در حقیقت خیار غبن مربوط به ضرر معامله است و خیار تدلی مربوط به عیب‌هایی است که در مال وجود داشته اما پنهان شده بوده است.

بیشتر بخوانیم: هر آنچه در رابطه با الزام به تنظیم سند رسمی باید بدانید

خیار غبن در معامله خودرو

در صورتیکه یک نفر خودروی خود را بفروشد یا خودرویی بخرد و بعد از اتمام معامله و فروش خودرو دچار ضرر شود و متوجه شود که زیان کرده است می‌تواند با خیار غبن آن معامله و فروش را فسخ کند. به عبارت دیگر خیار غبن در معامله خودرو زمانی امکان پذیر است که یک طرف معامله چه خریدار و چه فروشنده نسبت به قیمت روز و ارزش واقعی آن خودرو آگاه نباشد و علم نداشته باشد. خیار غبن معامله خودرو یک خیار فوری است و فرد به محض اطلاع از ضرر باید برای اجرای آن اقدام کند وگرنه این خیار ساقط می‌شود.

نکته مهم این است که اگر شخص متضرر از قیمت اصلی در زمان معامله اطلاع داشته باشد نمی‌تواند معامله را فسخ کند. باید توجه داشت که افراد به سادگی نمی‌توانند با استناد به خیار غبن و عدم اطلاع از قیمت معامله خودرو را فسخ کنند و باید شرایط لازم وجود داشته باشد و عدم آگاهی ثابت شود.

برای مثال ممکن است فردی یک خودرو از یک نمایشگاه ماشین خریداری کند و بعد از ده تفاوت در خیارات معامله روز متوجه شود که خودرو ده میلیون گران‌تر فروخته شده و درنتیجه او متضرر شده است و فروشنده هم زیر بار این مساله نرود. در چنین حالتی بعد از ارسال اظهارنامه برای فروشنده مبنی بر استرداد مابه‌التفاوت و یا فسخ معامله خودرو فرد متضرر می‌تواند به دادگاه رجوع کند و با تنظیم دادخواست با استناد به خیار غبن معامله انجام شده را فسخ کند.

گروه وکلای سزا آنلاین، مشاوره حقوقی و وکیل حقوقی در تمامی امور حقوقی است. برای دریافت مشاوره کافیست به شماره تماس‌های سزا آنلاین تماس حاصل نمایید.

خیارات 2

خیارات

همانطور که در مقاله خیارات گفته شد،خیارات 10 نوع هستند که 6 نوع آن در مقاله قبل شرح داده شد وبه شرح 4 نوع باقی مانده در این مقاله میپردازیم.

ابتدا مجددا توضیح مختصری در رابطه با خیارات ، مفهموم کلی آن و احکامی که به عموم خیارات مرتبط است میدهیم و سپس به معرفی باقی خیارات میپردازیم.

همانطور که در مقاله خیارات گفته شد، منظور از خیار،اجازه و اختیاری است که قانون به افراد می دهد تا بتوانند تفاوت در خیارات معامله معامله خود را پایان دهند، که این پایان دادن از طریق فسخ قرارداد ممکن است.

درواقع طرفین قرارداد با پیش بینی شرایط احتمالی که موجب متضرر شدن آنها میشود ، در قرارداد خیاراتی را برای خود و طرف مقابل در نظر میگیرند.

احکام مرتبط با عموم خیارات

  • لازمه ی به وجود آمدن خیارات ، وجود یک تفاوت در خیارات معامله عقد میباشد.

برخی از این خیارات ضمن قرارداد به وجود می آیند مثل خیار شرط، برخی دیگر با وجود اینکه در قرارداد ذکر شده اند برای به وجود آمدن نیاز به شرایط و اوضاع و احوال خاصی دارند، مثل خیار عیب که پس از انعقاد قراردادی که مبیع آن عیب پنهانی داشته به وجود می آید.

  • امکان به وجود آمدن چند خیار مختلف در یک عقد وجود دارد.
  • حق خیار قابل اسقاط است، یعنی طرفین علاوه بر این که میتوانند خیاری را ضمن عقد اضافه کنند این توانایی را دارند که خیار و حتی تمام خیارات را هم ساقط کنند.
  • برای از بین بردن حق خیار در قرارداد از عبارت ، اسقاط کافه خیارات استفاده میکنند.
  • هر یک از خیارات بس فوت به وراث صاحب خیار منتقل میشود مگر اینکه برای خیار شرط ، مباشرت و اختصاص به شخص خاص قید شده باشد.

همچنین حق خیار قابل تجزیه نیست بدین معنا که اگر ورثه قصد فسخ معامله ای را با استفاده از این خیارات داشته باشند، برای اعمال آن باید تمامی ورثه اقدام کنند و اقدام هیچ یک به تنهایی قابل قبول نیست.

  • خیارات مشترک در همه عقود لازم میتوانند وجود داشته باشند به جز سه خیار مجلس،حیوان و تاخیر ثمن که مخصوص عقد بیع هستند.
  • خیار رؤیت ، خیار غبن ، خیار عیب و خیار تدلیس در دسته ی خیارات فوری قرار میگیرند.

تا به اینجا خیار مجلس،حیوان،تاخیر ثمن،شرط،رؤیت و تخلف وصف و خیار غبن را توضیح دادیم.

به شرح ادامه خیارات به شرح ذیل میپردازیم:

7. خیار عیب

ماده 422 قانون مدنی: اگر بعد از معامله ظاهر شود که مبیع معیوب بوده مشتری مختار است در قبول مبیع معیوب یا اخذ ارش یا فسخ معامله.

ماده فوق بدین معناست که هرگاه خریدار بعد از معامله و تحویل مبیع متوجه عیب در مبیع شود ، اعم از این که عیب آشکار باشد یا پنهان ، این اختیار را دارد که به دو روش ضرر خود را جبران کند.

این دو روش به شرح ذیل هستند:

روش اول: روش اول همان قبول مبیع معیوب یا اخذ ارش در ماده 422 قانون مدنی است ؛ بدین صورت که خریدار میتواند مال معیوب را همون گونه که هست بپذیرد و در عوض ، از فروشنده مبلغی را به عنوان جبران نقص و عیب مال دریافت کند.

روش دوم: روش دوم همان فسخ معامله در ماده فوق میباشد؛

بدین صورت که خریدار معامله را به طور کلی فسخ کند و مال خریداری شده را به فروشنده پس دهد و ثمن معامله را پس بگیرد.

لازم به ذکر است ، فسخی که به دلیل عیب در مبیع یا مورد معامله اتفاق بی افتد ، خیار عیب نام دارد.

ماده 423 قانون مدنی : خیار عیب وقتی برای مشتری ثابت میشود که عیب مخفی و تفاوت در خیارات معامله موجود در حین عقد باشد.

از ماده فوق نتیجه میگیریم که در زمان انعقاد قرارداد عیب باید در مبیع موجود باشد.

همچنین لازم به ذکر است مطابق ماده 425 قانون مدنی ؛ اگر کالا ی مذکور بعد از عقد و خرید و فروش دچار عیب شود و کالا هنوز به خریدار تسلیم نشده باشد این عیب در کالا عیب سابق تلقی میشود و خریدار از خیار عیب برخوردار خواهد بود.

در مواردی ،خریدار با وجود اینکه بعد از انعقاد قرارداد و دریافت مورد معامله متوجه عیب در آن میشود ، حق فسخ قرارداد را ندارد و صرفا قادر به دریافت تفاوت قیمت از فروشنده است.

این موارد به شرح ذیل هستند:

  • زمانی که مال نزد خریدار تلف شود و یا آن را به دیگری انتقال داده باشد و فروخته باشد حق فسخ از وی گرفته میشود.
  • اگر مشتری در مال مذکور تغییراتی را به وجود آورد یا مال به هر طریقی دچار تغییرات شده باشد حق فسخ از خریدار ساقط میشود.
  • اگر مشتری مال را تحویل بگیرد و عیب دیگری در مال ایجاد شود ، حق فسخ از وی ساقط میشود.

در مواردی خریدار علاوه بر این حق فسخ ندارد ، حق گرفتن تفاوت قیمت هم از وی ساقط میشود.

این موارد به شرح ذیل هستند:

  • اگر خریدار هنگام خرید ، عیب مال را بداند بعد از معامله حق فسخ معامله و یا دریافت تفاوت قیمت از او ساقط میشود.
  • اگر خریدار بعد از معامله به عیب آگاه شودف اما به هر دلیل به عیب مال راضی شود حق فسخ معامله و دریافت تفاوت قیمت را از خود ساقط میکند.
  • اگر خریدار هنگام معامله و یا ضمن عقد ، فروشنده را از عیوب مال بری کرده باشد و گفته باشد حتی اگر مال مورد معامله عیبی داشته باشد پس نمیدهم و تفاوت قیمت نمیگیرم، فسخ معامله و دریافت تفاوت قیمت را از خود ساقط کرده است.
  • فروشنده هنگام معامله مسئولیت عیوب را از خود سلب کرده باشد و مال را با تمام عیوب بفروشد ، اگر بعد از معامله مشتری متوجه عیبی در مال شود حق فسخ معامله و دریافت تفاوت قیمت را ندارد.
  • اگر فروشنده خود را نسبت به عیب معینی تبری کرده باشد ، خریدار فقط نسبت به آن عیب حق رجوع ندارد اما نسبت به سایر عیوب دارای خیار عیب خواهد بود.

8. خیار تدلیس

ماده 438 قانون مدنی: تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود.

منظور از ماده فوق این است که اگر شخصی برای معامله با دروغ و تزویر ماال مورد معمله را و یا خدمات خود را بهتر از آنچه که هست نشان دهد به طوری که این بزرگنمایی موجب افزایش قیمت در مورد معامله شود تدلیس رخ داده است و طرف مقابل حق فسخ قرارداد را خواهد داشت.

برای وقوع تدلیس چند شرط به شرح ذیل لازم است:

  • عملی مانند ، دروغ،تبانی و … انجام شود که به موجب آن تدلیس صورت بگیرد، تدلیس میتواند انجام فعل و عملی باشد که به موجب آن نقایص کالا یا مال مورد معامله پنهان شود.
  • اعمال فروشنده موجب فریب مشتری شود به طوری که اگر آن اعمال توسط فروشنده انجام نمیشد ، خریدار معامله ای تحت آن عنوان انجام نمیداد و یا اعمال فروشنده موجب شود خریدار پول بیشتری بابت آن معامله پرداخت کند در حالی که اگر اعمال فروشنده نبود خریدار هرگز آن مبلغ را نمی پرداخت.

9. خیار تبعض صفقه

ماده 441قانون مدنی: خیار تبعض صفقه وقتی حاصل میشود که عقد بیع نسبت به بعض مبیع به جهتی از جهات باطل باشد در این صورت مشتری حق ‌خواهد داشت بیع را فسخ نماید یا به نسبت قسمتی که بیع واقع شده است قبول کند و نسبت به قسمتی که بیع باطل بوده است ثمن را استرداد کند.

با توجه به ماده فوق نتیجه میگیریم، منظور از خیار تبعض صفقه این است که اگر به هر دلیلی بخشی از معامله ای که منعقد شده است صحیح و بخش دیگر آن باطل باشد ، خریدار از این توانایی برخوردار باشد که معامله را حتی نسبت به قسمت صحیح مبیع فسخ کند و یا آن که معامله نسبت به قسمت صحیح را حفظ کند و مبلغ قرارداد را که مربوط به قسمت باطل آن است استرداد کند.

برای ایجاد خیار تبعیض حتما باید عقد نسبت به قسمتی صحیح و نسبت به قسمت دیگر باطل باشد.

همچنین برای ایجاد این خیار میبایست خریدار هنگام معامله نسبت به بطلان قسمتی از آن آگاهی نداشته باشد.

10. خیار تخلف شرط

هرگاه طرفین یک معامله، ضمن معامله شرط بر انجام عملی یا تحقق امری توسط یکی از طرفین کنند ، طرف مذکور متعهد به انجام آن شرط میشود و در صورت تخلف وی از انجام شرط به هر دلیل طرف مقابل حق فسخ قرارداد را دارد.

همچنین هرگاه ضمن عقد شرطی شود با مضمون وجود صفتی در مورد معامله و معلوم شود آن صفت موجود نیست، کسی که شرط به نفع او شده است خیار فسخ خواهد داشت.

این مبحث در قالب دو مقاله با عناوین ( خیارات و خیارات2) برای علاقه مندان نوشته شده است.

درباره حسین اقدامی

من حسین اقدامی هستم وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی تخصص من وکالت و مشاوره حقوقی در زمینه املاک و مستغلات است.ادامه مشاهده همه نوشته های حسین اقدامی →

انواع عقد و بررسی خیارات

مهدی نایینی ۲ تیر ۱۳۹۹ 0 خواندن این مطلب 4 دقیقه زمان میبرد

انواع عقد و بررسی خیارات

اسقاط کافه خیارات در معاملات یعنی چه؟

یکی از مباحث مهم در حقوق مدنی بحث خیارات می باشد بسیاری از افراد عامه با این واژه بیگانه هستند و معنا و مفهوم آن را نمی دانند و بعضاً با شنیدن این کلمه از وسعت معنای آن تعجب می کنند لذا بدوا معنی خیارات توضیح داده می شود. این کلمه از واژه خیار به معنای اختیار گرفته شده است و منظور از خیارات در معاملات اختیاراتی می باشد که طرفین در حین انجام معامله برای خود قرار داده اند و یا پس از عقد معامله و به موجب قانون این اختیارات برای ایشان به وجود می آید .خیارات در عقود مورد استفاده قرار می گیرند.

تعریف قانون مدنی از عقد

مطابق با ماده ۱۸۳ قانون مدنی عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد.

در توضیح این ماده باید گفت که حتماً در عقود نیاز نیست که چند نفر توافق در موضوع نمایند بلکه ممکن است یک تن به نمایندگی از دو طرف اقدام به معامله نماید و یا این که نمایندگی از فروشنده داشته و خود او نیز خریدار بوده معامله را به این طریق انجام دهد. البته در این ماده اثر عقد تعهد قلمداد شده در صورتی که اثر عقود محدود به ایجاد تعهد نیست و ممکن است تملیک مال یا اسقاط تعهد و همچنین اباحه و ایجاد شخصیت حقوقی و یا ایجاد رابطه زوجیت باشد. این تعریف ارائه شده در ماده 183 تعریف کلی از تمامی عقود می باشد و همین قانون مدنی در تقسیم بندی های بعدی عقود را به انواع مختلف تقسیم می کند.

اقسام عقود

برابر با ماده ۱۸۴ قانون مدنی عقود و معاملات به اقسام ذیل منقسم می شوند:

لازم ، جایز، خیاری، منجز و معلق. ماده فوق تنها تقسیم‌بندی از عقود نیست و در تقسیم بندی های دیگر عقود به معوض و مجانی و تملیکی و عهدی نیز تقسیم می‌شوند اما مسئله مورد نظر ما عقود لازم و جایز می باشد.

عقد لازم

عقد لازم همانطور که از اسم آن مشخص است برای طرفین الزام آور می باشد و بر اساس اصالت الزوم اصل در خصوص عقود لازم بودن آنهاست. قانونگذار در تعریف عقد لازم در ماده ۱۸۵ قانون مدنی آورده است:
عقد تفاوت در خیارات معامله لازم آن است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشد مگر در موارد معینه.
منظور از موارد معینه خیارات می باشد نه اقاله یا انحلال قرارداد.
اصالت الزوم نیز به این معنا می باشد که اگر در خصوص عقدی شک شود که این عقد برای طرفین الزام‌آور می باشد یا اختیار فسخ آن را دارند اصل بر این است که عقد لازم بوده و طرفین حق فسخ ندارند.

عقد جایز

در مقابل عقود لازم عقد جایز را داریم. عقد جایز بدین مفهوم می باشد که طرفین عقد یا یکی از آنها حق فسخ و یا اجازه فسخ قرارداد را داشته باشد. بر اساس ماده ۱۸۶ قانون مدنی:
عقد جایز آن است که هر یک از طرفین بتوانند هر وقتی بخواهد فسخ کند. البته این حق فسخ در عقود جایز قابل اسقاط بوده و می‌توان با اسقاط حق فسخ عقد را الزام‌آور ساخت، از طرفی عقودی داریم که از جهتی لازم و از جهتی جایز می‌باشند. ماده ۱۸۷ قانون مدنی در این خصوص مقرر می‌دارد:
عقد ممکن است نسبت به یک طرف لازم باشد و نسبت به طرف دیگر جایز باشد. مانند عقد رهن و کفالت.

خیارات

خیارات

عقد خیاری

در تقسیم بندی که ماده ۱۸۴ قانون مدنی برای عقود قائل شده بود یکی از اقسام عقود را عقد خیاری نامیده است که تعریف این عقد در ماده ۱۸۸ قانون مدنی به این نحو و بیان شده:
عقد خیاری آن است که برای طرفین یا یکی از آنها یا برای ثالثی اختیار فسخ وجود داشته باشد.
در واقع تفاوت این نوع با عقد لازم و جایز این است که حق فسخ را می‌توان به ثالث داد اما همانطور که اشاره کردیم در عقود لازم طرفین می‌توانند بر حسب اختیاراتی که بر اثر توافق به موجب قانون به آنها داده شده است معامله را فسخ نمایند.

خیارات

حق فسخی که طرفین در قرارداد پیش بینی می نمایند و یا به موجب قانون برای خود قائل می شوند باید موجبی داشته باشد. قانونگذار در قانون مدنی مبحث پنجم تمرکز خود را در موضوع خیارات قرار داده و به تفصیل به بررسی خیارات مختلف می پردازد.
گفتیم خیارات به معنای اختیار طرفین یا یکی از آنها یا ثالث برای فسخ عقد لازم میباشد در ماده ۳۹۶ قانون مدنی خیارات به شرح ذیل ذکر شده اند:
خیار مجلس؛
خیارحیوان؛
خیار شرط؛
خیار تاخیر ثمن؛
خیار رویت و تخلف وصف؛
خیار غبن؛
خیار عیب؛
خیار تدلیس؛
خیار تبعض صفقه؛
خیار تخلف شرط؛
ده اختیار نام برده شده برای فسخ معامله از جمله مواردی می باشد که قانون گذار به موجب آن اختیار فسخ معامله را به طرفین معامله یا یکی از آنها می دهد قواعد کلی برای تمامی خیارات در نظر گرفته شده است اما از آنجایی که هر خیاری بسته به نوع عقد و شرایط آن برای طرفین ایجاد می‌شود بررسی خیارات به طور کلی برداشت لازم از مفاهیم خاص آن ها را به دست نمی دهد، به همین علت بهتر است هر کدام از خیارات در یک مبحث جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد.
در حالت کلی خیارات نامبرده شده بعضا با قید فوریت میباشند یعنی به محض اینکه شخص صاحب اختیار متوجه گردید که اختیار فسخ معامله برای او ایجاد شده است باید فوراً نسبت به آن اقدام نماید از جمله خیار غبن، خیار عیب و خیار تدلیس. بعضی از خیارات نامبرده شده در عین کلی راه ندارند یعنی در صورتی که معامله به نحوی باشد که مبیع یا همان کالای فروخته شده مصداق مشخصی نداشته باشد این خیارات از جمله خیار شرط، خیار رویت و خیار تدلیس در آن راه ندارد.
موضوع خیارات که توسط قانون گذار و همچنین تمامی حقوقدانان به تفصیل مورد بررسی و بحث قرار گرفته است یکی از مهمترین مفاهیم موجود در قانون مدنی می باشد که سرنوشت بسیاری از معاملات به آن بستگی دارد لذا احاطه و تسلط بر این امر بسیار مهم می باشد. گروه وکلای مهراد طی همکاری با وکلای متخصص و با تجربه در زمینه دعاوی حقوقی و مدنی بهترین تصمیم گیری در خصوص عقود و عواقب ناشی از آنها را پیش بینی نموده و از بروز خسارات و زیان های احتمالی جلوگیری می نماید.

خیار غبن در معامله و در متن نمونه قرارداد به چه معنا است؟

خیار غبن در معامله و در متن نمونه قرارداد به چه معنا است؟

خیار غبن یکی از خیارات فسخ قرارداد است. با تحقق شرایط این خیار، شما می‌توانید قرارداد خود را خاتمه دهید. شما زمانی می‌توانید به این خیار استناد کنید که از امضای قرارداد، ضرر قابل توجه و به اصطلاح فاحشی به شما وارد شده باشد. این ضرر می‌تواند برای یکی از طرفین قرارداد ایجاد شود. با این اوصاف، طرف متضرر می‌تواند قرارداد و آثار ناشی از آن را به صوررت یک جانبه خاتمه بخشد. پس می‌توان گفت که فسخ قرارداد به این دلیل است که از ورود ضرر به شما جلوگیری شود.

در ادامه این نوشتار، خیار غبن در قانون مدنی را بررسی می‌کنیم و توضیح می‌دهیم که چگونه شما می‌توانید به خیار غبن در معامله خودرو و ملک مانند خیار تاخیر ثمن و خیار عیب استناد کنید.

اصلی‌ترین شرط استناد به خیار غبن چیست؟

مطابق با شرایط خیار غبن در قانون مدنی ، در معامله‌ای که میان عوضین آن تعادلی از لحاظ ارزش مالی وجود نداشته باشد، امکان فسخ ایجاد می‌شود. فرض کنید ملکی را خریداری کرده‌اید. پس از امضای قرارداد نقل و انتقال متوجه می‌شوید که مبلغ پرداختی شما برای آن ملک، بیش از عرف بازار ملک و املاک بوده است. در این حالت قانونگذار برای شما این فرصت را پیش بینی می‌کند که بتوانید برای فسخ معامله خود اقدام کنید. زیرا شما بر اثر عقد این معامله، متضرر شده‌اید.

حال فرض کنید که در مثال فوق، شما به عنوان فروشنده ملک هستید و پس از امضای معامله متوجه می‌شوید که ملک خود را به مبلغی کمتر از عرف بازار فروخته‌اید. حال این سوال مطرح می‌شود که آیا شما می‌توانید قرارداد خود را فسخ کنید؟ در پاسخ باید بیان کرد که خیار فوق الذکر از خیاراتی است که هم برای خریدار و هم برای فروشنده در معاملات قابلیت استناد دارد. پس در مثال اخیر، فروشنده نیز می‌تواند با اتکا به متضرر شدن خود، با استناد به خیار غبن در معامله ملک ، قرارداد را فسخ کند.

شرط اصلی استناد به خیار فوق، وجود تفاوت قیمتی میان مورد معامله و ثمن (مبلغ قرارداد) و عدم تعادل میان آن‌ها خواهد بود. اما آیا منظور از تفاوت قیمتی، هر تفاوت قیمتی است؟ مطابق با مفاد قانون مدنی در ماده 416 قانون مدنی، شما نمی‌توانید با وجود هر تفاوت قیمتی، قرارداد خود را فسخ کنید. زیرا قانونگذار حق فسخ معامله را تنها برای تفاوت قیمت فاحش و قابل توجه در نظر گرفته است.

خیار غبن در معامله ملک و فاحش بودن آن!

با توجه به آن چه که در قسمت فوق بیان شد، در این بخش تلاش داریم که با ارائه یک مثال، غبن فاحش در معامله ملک را توضیح دهیم. فرض کنید خانه‌ای را به مبلغ 2 میلیارد تومان خریداری کرده‌اید. پس از عقد قرارداد به این حقیقت پی می‌برید که ارزش واقعی آن خانه، 1 میلیارد و 300 میلیون تومان بوده است. در این حالت شما می‌توانید بر اساس قانون، برای فسخ قرارداد خود اقدام کنید. زیرا وجود 700 میلیون تومان تفاوت قیمتی در معامله، به عنوان غبن فاحش در نظر گرفته خواهد شد. این در حالی است که تفاوت قیمت 60 میلیون تومانی را نمی‌توان به عنوان غبن فاحش در نظر گرفت.

خیار غبن در معامله ملک برای فروشنده ملک نیز قابل طرح است. یعنی ممکن است شخصی خانه خود را به مبلغ 2 میلیارد تومان به فروش برساند. پس از عقد قرارداد این شخص متوجه می‌شود که ارزش واقعی خانه‌اش 2 میلیارد و 500 تومان بوده است. در این حالت امکان تفاوت در خیارات معامله فسخ برای ایشان ایجاد می‌شود. زیرا در اثر عقد معامله، به شخص فروشنده ضرر قابل توجهی وارد شده است.

پس می‌توان نتیجه گرفت غبن در صورتی فاحش است که غیر قابل مسامحه و غیر قابل چشم پوشی نباشد. البته شما باید برای وجود یا عدم وجود تفاوت قیمتی فاحش در معامله خود و نیز تعیین مقدار آن، شرایط قرارداد خود را نیز در نظر بگیرید. زیرا یک اصل قطعی برای تشخیص غبن فاحش در کلیه معاملات وجود ندارد.

به طور کلی اگر شما مدعی تفاوت قیمتی فاحش در معامله خود هستید، باید آن را اثبات کنید. زیرا مطابق با یک قاعده کلی، اصل بر صحت معاملات است. یعنی اگر شما مدعی عدم صحت معامله‌ای هستید، باید با ارائه ادله و مدارک مناسب، عدم صحت آن را اثبات کنید.

شرایط استناد به خیار غبن در معامله خودرو چیست؟

شرایط استناد به خیار غبن در معامله خودرو همانند شرایط غبن در معامله ملک و فسخ معامله ملک است. پس در این معامله نیز باید میان خودرو و ارزش مالی آن، عدم تعادلی فاحش یافت شود. در غیر این صورت شما نمی‌توانید مدعی وجود غبن در معامله خود شوید. در این راستا، شما ابتدا باید عرف بازار خودرو را در خصوص خودروی مورد معامله ارزیابی کنید و سپس شرایط معامله خود را نیز در نظر بگیرید. در صورتی که عدم تعادل میان ماشین و مبلغ حقیقی آن قابل مسامحه و تفاوت در خیارات معامله چشم پوشی نباشد، شما می‌توانید برای فسخ معامله اقدامات لازم را انجام دهید.

خیار غبن در قانون مدنی تا چه زمانی قابل استناد است؟

خیار غبن ، یک از خیارات فوری است. ماده 420 قانون مدنی مقرر می‌کند که بعد از آگاهی از وجود غبن فاحش در معامله، طرف متضرر باید در اسرع وقت و فوراً نسبت به فسخ قرارداد اقدام کند. یعنی اگر شما پس از علم به عدم تعادل ارزش عوضین سکوت کنید و هیچ اقدامی نکنید، حق فسخ شما سلب خواهد شد. زیرا این به معنا آن است شما معامله را با همان شرایط پذیرفته‌اید. پس اگر به وجود غبن فاحش در معامله‌تان پی بردید، فوراً آن را مورد استناد قرار دهید.

البته ممکن است شرایطی برایتان پیش آید که نتوانید مقدمات فسخ قراردادتان را فوراً انجام دهید. در چنین شرایطی قانونگذار مجددا برای شما این حق را در نظر می‌گیرد که برای فسخ اقدام کنید. زیرا شما دلیل موجهی برای عدم استناد به خیار فوق داشته‌اید.

علم به غبن فاحش قبل از معامله و شرایط استناد به خیار غبن فسخ معامله!

به خاطر داشته باشید که عالم بودن شما نسبت به وجود غبن فاحش در معامله، حق فسخ شما را در این زمینه سلب و ساقط خواهد کرد. برای مثال ممکن است شما ماشینی را با آگاهی خود و به دلایل مختلف، زیر قیمت بازار بفروشید. در این حالت شما نمی‌توانید پس از عقد معامله، مدعی خیار غبن در معامله خودرو شوید. زیرا شما با علم خود نسبت به انعقاد چنین معامله‌ای اقدام کرده‌اید. پس می‌توان نتیجه گرفت که علاوه بر وجود غبن فاحش، شما باید نسبت به وجود آن در زمان امضای معامله ناآگاه باشید. در غیر این صورت هیچ حق فسخی برای شما وجود نخواهد داشت.

اسقاط کافه خیارات ولو خیار غبن یعنی چه؟

خیار غبن فسخ معامله ، یک خیار قابل اسقاط است. یعنی شما می‌توانید در زمان تنظیم توافقات خود، این حق را از خود یا طرف مقابلتان یا به صورت کلی از طرفین سلب کنید. پس اگر شما در قرارداد خود کلیه خیارات را حتی خیار ناشی از غبن فاحش را سلب کنید، دیگر امکان استناد به آن را نخواهید داشت. یعنی حتی با وجود تفاوت قیمت فاحش میان مورد معامله و مبلغ آن، شخص متضرر نمی‌تواند ادعای فسخ قرارداد را مطرح کند.

با استناد به خیار غبن فسخ معامله و خاتمه معامله، چه اتفاقی می‌افتد؟

پس از این که شما قراردادتان را با استناد به غبن فاحش فسخ کردید، کلیه تعهدات و حقوق ایجاد شده به موجب معامله از بین می‌رود. برای مثال، در فسخ معامله خودرو، خریدار باید ماشین را به فروشنده بازگرداند و فروشنده باید مبلغ آن را به خریدار مسترد کند. زیرا با اعمال فسخ، خریدار دیگر هیچ حقی نسبت به خودروی مورد معامله نخواهند داشت و فروشنده نیز مالک مبلغ آن نخواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.