نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
- دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا: دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
- دوره وصول مطالبات: نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
- دوره گردش عملیات: به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
- گردش دارایی: این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
- گردش داراییهای ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
- دوره پرداخت بدهیها: نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
- نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
انواع روش های تجزیه و تحلیل صورتهای مالی :
روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی وجود دارد.معمولاً در بررسی پرونده های اعتباری در بانک مجموعه ای از این روش ها مورد استفاده قرار گرفته و به این وسیله تلاش می گردد ارزیابی دقیقی از وضعیت متقاضی بعمل آید . با توجه به پیچیدگی برخی از این روش ها و گستره وسیع مباحث مرتبط با آن، در این بخش سعی می گردد صرفاً با شرح مختصری در خصوص روش های معمول در تجزیه و تحلیل صورت های مالی ،اطلاعات مقدماتی و کاربردی لازم برای بررسی پرونده های اعتباری در شعب ارائه گردد.
در تجزیه و تحلیل صورت های مالی معمولاً از چهار روش ذیل استفاده می شود:
۱- تجزیه و تحلیل درونی :
در تجزیه و تحلیل درونی که تجزیه و تحلیل عمودی نیز خوانده می شود ،مقدار و اهمیت نسبی هر یک از اقلام صورت های مالی شرکت در یک دوره مالی مشخص مورد بررسی قرار می گیرد . دراین روش جزو روش های اولیه بوده و اولین قدم در تجزیه و تحلیل صورت های مالی محسوب می گردد. در تجزیه و تحلیل درونی می توان با محاسبه نسبت های مالی و مقایسه آن ها با شاخص های صنعت ،در خصوص وضعیت شرکت قضاوت نمود.
۲- تجزیه و تحلیل مقایسه ای :
در تجزیه و تحلیل مقایسه ای که تجزیه و تحلیل افقی نیز خوانده می شود ، صورت های مالی دو یا چند دوره متوالی با یکدیگر سنجیده می شود و روند اقلام مهم مندرج در صورت های مالی مورد بررسی قرار می گیرد.
۳- تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش :
در تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش ، عوامل مؤثر در تغییرات وضعیت مالی شرکت و شرایط عملیات جاری و روزمره آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
۴ – خطر سنجی (ریسک):
در روش خطر سنجی ، منابع مالی و سرمایه گذاری شرکت جهت شناسایی مواضع خطر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
باید توجه داشت ، اولین گام در تجزیه و تحلیل صورت های مالی اطمینان از کامل بودن و صحت اطلاعاتی است که در صورت های مالی شرکت مندرج گردیده است . بدیهی است از اقلام مالی نادرست نمی توان نتیجه و استنباط درستی حاصل نمود . لذا اطلاعات و تجربه تحلیلگر در کشف اشتباه و یا تقلب در صورت های مالی از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار می باشد .
نسبت های مالی :
نسبت مالی کسری است که صورت آن را یک یا چند قلم از اطلاعات مالی شرکت در یک سال مالی و مخرج آن را یک یا چند قلم دیگر از صورت های مالی در همان سال مالی تشکیل می دهد . تصمیم گیری بر اساس نسبت های مالی وقتی قابل اتکا می باشد که مقادیر گذشته آن ها در همان شرکت و یا با شرکت های مشابه و یا با استاندرهای مطلوب مقایسه گردد.
همچنین در تحلیل نسبت های مالی می بایست اثرات افزایش یا کاهش آن ها در آینده شرکت نیز در نظر گرفته شود. به طور مثال در صورتی که شرکت از هزینه های بازاریابی و تبلیغات خود بکاهد، اگر چه در کوتاه مدت نسبت های سود آوری به علت کاهش هزینه ها رو به رشد و مطلوب جلوه می کند ، لکن ممکن است همین کاهش هزینه و افزایش سود ، موجب از دست رفتن بخشی از بازار فروش شرکت در آینده شده و زیان هنگفتی به آن وارد نماید.
انواع نسبت های مالی :
نسبت های مالی به چهار گروه به شرح زیر طبقه بندی می شود :
- نسبت های نقدینگی
- نسبت فعالیت
- نسبت های سرمایه گذاری ، بدهی (اهرمی)
- نسبت های سود آوری
- نسبت های نقدینگی :
نسبت های نقدینگی به نسبت هایی اطلاق می شود که توانایی شرکت در واریز بدهی های کوتاه مدت را نشان میدهد. مهمترین نسبت های نقدینگی ، نسبت جاری و نسبت آنی میباشد.
نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید و نشان دهنده توان شرکت برای ایفای تعهدات و بدهی های کوتاه مدت خود از محل دارایی های جاری می باشد. به بیان دیگر نسبت جاری نشان میدهد، در سال مالی مورد بررسی به ازای هر یک ریال دارایی جاری چند ریال بدهی جاری وجود دارد
در شرایط عادی هر چه دارایی های جاری نسبت به بدهی های جاری فزونی بیشتری داشته باشد و نسبت جاری بزرگتر شود ، شرکت از انعطاف پذیری بالاتری برای پاسخگویی به بدهی های کوتاه مدت خود برخوردار است اما اگر بیش از اندازه بزرگ شود بیانگر عدم بکارگیری مناسب دارایی ها نیز می باشد .
برای بررسی قدرت نقدینگی سریع و آنی شرکت برای تأدیه بدهی های خود از نسبت آنی استفاده می شود. به این منظور از صورت کسر محاسبه نسبت جاری ، انواع دارایی های جاری که از سرعت نقد شوندگی کمتری برخوردار هستند مانند موجودی کالا و پیش پرداخت ها را حذف کرده و نسبت بدست آمده را نسبت آنی می نامند .
باید توجه داشت ، نسبت های مالی مطلوب برای هر صنعت و تجارتی متفاوت است ، لذا می بایست در تفسیر نسبت های مالی از مقایسه با متوسط آن نسبت ها در شرکت های فعال در همان صنعت و تجارت استفاده نمود . به طور مثال برای واحدهای تولیدی نسبت آنی حدود یک و نسبت جاری حدود ۲ وبرای واحدهای بازرگانی و پیمانکاری که نقدینگی بیشتری نیاز دارند ، نسبت آنی اعداد بین اعداد ۲و۳ مطلوب است .
نسبت های فعالیت :
نسبت های فعالیت ، به نسبت هایی اطلاق می شود که نشانگر عملکرد شرکت در استفاده از داریی های جاری و غیر جاری خود برای فعالیت روزمره می باشد . مانند زمان لازم برای فروش محصولات ، مدت زمان لازم برای وصول مطالبات و …..معروفترین نسبت های فعالیت به شرح ذیل می باشد :
این نسبت متوسط روزهایی که طول می کشد تا فروش نسیه وصول شود را بیان می کند واز جهت اینکه در امکان بازگشت اصل و سود مورد انتظار بانک در موعد تأثیر دارد مورد توجه می باشد . برای محاسبه متوسط دوره وصول مطالبات از فرمول زیر استفاده میشود :
متوسط دوره وصول مطالبات بسته به تغییرات بازار از قبیل تورم ، رکود ، تغییرات فصلی و … دچار تغییر می گردد لذا باید در هنگام تجزیه و تحلیل آن تأثیر عوامل مزبور در نظر گرفته شود .
دوره گردش کالا به مدت زمانی گفته می شود که به طور متوسط طول می کشد تا موجودی کالا از زمانی که در انبار قرار می گیرد و یا آماده برای فروش می باشد به فروش برسد . هر چه شرکت در مدت کوتاهتری قادر به فروش کالاهایش باشد ، احتمال موفقیتش در تأدیه دیونش بیشتر است . البته کیفیت فروش کالا ، نقدی و نسیه بودن آن از اهمیت ویژهای برخوردار است وباید مورد توجه قرار گیرد .
برای محاسبه متوسط دوره گردش کالا از فرمول زیر استفاده می شود :
دوره گردش عملیات حاصل جمع مدت زمان هایی است که به طور متوسط برای تولید یا تهیه کالا، متوسط گردش کالا و متوسط دوره وصول مطالبات صرف می گردد . یا به عبارت دیگر :
متوسط دوره وصول مطالبات +متوسط دوره گردش کالا + دوره تولید یا تهیه کالا =دوره گردش عملیات
نسبت های سرمایه گذاری ،بدهی (اهرمی ):
نسبت های این گروه دو دسته میباشند . گروهی از نسبت ها که به تجزیه و تحلیل حدود حجم سرمایه گذاری های صورت پذیرفته در انواع دارایی ها ، به ویژه دارایی های ثابت می پردازد و دسته دوم که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی ها با حقوق صاحبان سهام تعیین و ارزیابی می کند . نسبت های نوع دوم را نسبت های اهرمی می نامند .مهمترین نسبت های این گروه به شرح ذیل می باشد :
- نسبت دارایی های ثابت به حقوق صاحبان سهام
برای محاسبه این نسبت مبلغ خالص دارایی های ثابت را بر حقوق صاحبان سهام تقسیم می کنیم .
مقدار مطلوب برای نسبت فوق به نوع صنعت بستگی دارد و تعیین آن کاری پیچیده است و تنها می توان با مقایسه وضع یک شرکت با شرکت های مشابه دیگر در خصوص آن اظهار نظر کرد . با این وجود عده ای از صاحب نظران بر این باورند که نسبت دارایی های ثابت به حقوق صاحبان سهام نباید در واحدهای صنعتی از یک ودر شرکت های غیر صنعتی از ۷۵% تجاوز نماید . تجاوز از این حد حاکی از آن است که بخشی ازدارایی های ثابت از محل ایجاد بدهی تأمین مالی شده است و این چنین وضعی مطلوب تشخیص داده نمی شود .
این نسبت از تقسیم کل بدهی های شرکت به حقوق صاحبان سهام بدست می آید .
این نسبت نشان می دهد که کل بدهی ها در نسبت گردش مالی تاریخ ترازنامه چه سهمی از ما یملک صاحبان سهام را در بر می گیرد و یا به عبارت دیگر از لحاظ مالکیت چه رابطه ای بین بستانکاران و سهامداران وجود دارد . بدیهی است هر چه این نسبت بزرگتر باشد ، طلبکاران تأمین کمتری خواهند داشت و هنگامی که این نسبت از عدد یک تجاوز کند وضعیت برای بستانکاران نامطلوب تلقی شده و به معنی عدم دستیابی به تمامی مطالباتشان در صورت ورشکستگی و تصفیه شرکت می باشد .
نسبت مالکانه از تقسیم حقوق صاحبان سهام شرکت بر کل دارایی های آن بدست می آید و نشانگر آن است که چه میزان از دارایی های منعکس در تراز نامه به صاحبان سهام شرکت تعلق دارد . یا به عبارت دیگر در مجموع چه میزان از دارایی های شرکت از طریق صاحبان سهام و چه میزان از آن از محل بدهی ها (از طریق بستانکاران ) ایجاد شده است . هر چه این نسبت در شرکتی پایین تر باشد ، اعطای اعتبار به آن توسط بانک یا ریسک بیشتری مواجه می باشد .
نسبت های سود آوری:
به هر نسبت مالی که صورت آن یکی از اقلام صورت سود و زیان باشد، نسبت سود آوری گفته می شود . نسبت های سود آوری از جهت اینکه سود آوری اساس حیات و ادامه فعالیت بنگاه های اقتصادی بوده و می تواند امکان تأدیه اصل و سود مورد انتظار بانک در سررسید آن را نشان دهد ، برای بانک حائز اهمیت می باشد. معمولاًنسبت های سود آوری بر حسب درصد نیز نمایش داده می شوند .
مهم ترین نسبت های سود آوری به شرح ذیل می باشد :
بازده فروش از فرمول زیر محاسبه می شود ونشان می دهد از هر یک ریال فروش چه میزان سود خالص بدست آمده است .
آنچه که در تجزیه و تحلیل این نسبت از اهمیت بالایی برخوردار می باشد ، کیفیت فروش و نقد یا نسیه بودن آن می باشد که می باید مورد توجه قرار گیرد. بدیهی است در شرایط عادی هر چه این نسبت در شرکتی بالاتر باشد ، نشان دهنده وضعیت مطلوبتر آن می باشد .
این نسبت از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام در دوره مالی مورد نظر بدست می آید و نشان دهنده میزان سود آوری و بازده سرمایه گذاری صورت گرفته توسط صاحبان سهام می باشد .
برای اینکه محاسبه دقیق تر باشد ، بهتر است در مخرج کسر از متوسط حقوق صاحبان سهام در طول دوره مالی مورد نظر استفاده شود .
این نسبت از تقسیم سود خالص بر جمع دارایی ها و با استفاده از فرمول زیر بدست می آید :
بسیاری از تحلیل گران این نسبت را شاخص نهایی برای تشخیص کفایت و کارایی مدیریت شرکت می دانند. برای اینکه محاسبه نسبت فوق دقیق تر باشد ، بهتر است در مخرج کسر از متوسط جمع داراییها در طول دوره مالی مورد نظر استفاده شود.در تحلیل بازده دارایی ها می باید توجه داشت که اختلاف بین بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام ناشی از اثر ایجاد بدهی (مانند اخذ تسهیلات )بوده و در واقع خاصیت اهرمی از بدهی ها را نشان می دهد.
نسبت کارایی در حسابداری شرکتها + فرمول نسبت کارایی
نسبت کارایی یا نسبت فعالیت از آن دسته نسبتهای مالی است که نحوه استفاده از داراییهای یک مجموعه را در راستای ایجاد سود آوری برای صاحبان کسب و کار بررسی میکند. در این مقاله از گروه نرم افزاری محک به بررسی ماهیت نسبت کارایی و تفاوت نسبت کارایی با سایر نسبتهای مالی میپردازیم.
فهرست مطالب
منظور از نسبتهای مالی چیست؟
- نسبتهای نقدینگی
- نسبتهای اهرمی و پوششی
- نسبتهای کارایی (فعالیت)
- نسبتهای سودآوری
- نسبتهای ارزش بازار
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف جمع آوری اطلاعات مفید از صورتهای مالی یک شرکت روی کار آمدهاند. اعداد ثبت شده در صورتهای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی برای تحلیل مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره به کار برده میشوند. یکی دیگر از راههای تحلیل مالی، استفاده از نسبتهای مالی است. نسبتهای مالی با توجه به کاربردی که دارند به انواع مختلفی تقسیم میشوند.
هدف از تحلیل نسبتهای مالی چیست؟
- بررسی عملکرد شرکتها:
- امکان مقایسه عملکرد شرکت:
مقایسه نسبتهای مالی یک شرکت با شرکتهای دیگر با هدف تحلیل عملکرد شرکت در بخشهای مختلف صورت میگیرد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک سرمایهگذار کمک میکند تا از درجه استفاده مفید از داراییاش توسط سایر شرکتها اطلاع پیدا کند. استفاده کنندگان از نسبتهای مالی به دو گروه تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان.
نسبت کارایی چیست؟
نسبت کارایی یا نسبت فعالیت یکی از مهمترین نسبتهای مالی است که به بررسی نحوه استفاده از داراییهای مجموعه در راستای ایجاد سودآوری میپردازد. نسبت کارایی را میتوان با عملکرد گذشته شرکت یا سایر واحدهای تجاری در یک صنعت مشابه مقایسه کرد. ثابت باقیماندن نسبت کارایی یک شرکت نشاندهنده آن است که هرگونه افزایش سرمایه گذاری منجر به افزایش نسبی بازدهی میشود. مبلغ فروشهای مرتبط با منابع مالی سرمایه گذاری شده ارتباط مستقیمی با نسبت کارایی دارد. در واقع هرچه سرمایه مورداستفاده در یک شرکت بیشتر باشد، میزان فروش مورد نیاز برای کارایی نیز بیشتر میشود.
فرمول نسبت کارایی چیست؟
همانطور که گفتیم نسبت کارایی یعنی برآورد اینکه یک واحد تجاری چقدر درست از داراییهایش استفاده میکند. بهتر است برای افزایش فروش فرمولهای نسبت کارایی زیر را یاد بگیرید:
نسبت کارایی = حجم یا ارزش معاملات تقسیم بر ارزش داراییها
گردش سرمایه به کار گرفته شده = فروش تقسیم بر سرمایه به کار گرفته شده
گردش داراییهای ثابت= فروش تقسیم بر داراییهای ثابت
گردش داراییهای جاری =فروش تقسیم بر داراییهای جاری
تأثیر نسبت کارایی بر سود آوری شرکت
از لحاظ تئوری بالا نگه داشتن نسبتهای کارایی در عین حفظ تعادل بین حجم و قیمت محصولات و داراییها میتواند تأثیر بسیار مثبتی بر سودآوری شرکتها بگذارد. نسبت کارایی، حجم فعالیت تجاری مرتبط با مبلغ سرمایهگذاریهای انجام شده در واحد تجاری را بررسی میکند و اگر توسط واحد فروش در جهت درستی استفاده شوند، تأثیر به سزایی در رشد کسب و کار دارند.
انواع نسبت کارایی کدام است؟
- گردش موجودی کالا
- دوره گردش موجودی کالا
- گردش حسابهای دریافتنی
- دوره وصول مطالبات
- دوره گردش عملیات
- دوره پرداخت بدهیها
- گردش دارایی
- گردش داراییهای ثابت
- نسبت گردش سرمایه جاری
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
گردش موجودی کالا
نشان میدهد موجودی کالا و مواد شرکت، در یک بازه مشخص، (مانند یک سال مالی) چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است. گردش موجودی کالا یکی از نسبتهای کارایی است که بازه زمانی که کالا تولید شده به فروش میرسد را نشان میدهد. کم بودن بازه زمانی فروش یک محصول نشانه مثبتی برای یک مجموعه است.
گردش موجودی کالا = بهای تمام شده کالای فروش رفته/متوسط موجودی کالا
دوره گردش موجودی کالا
به فاصلۀ زمانی دریافت مواد اولیه و تبدیل آنها به کالا و فروش کالا به مشتری دورۀ گردش موجودی میگویند. در واقع، دورۀ گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا، مدت زمان تبدیل مواد اولیه به کالا و فروش آن را نشان میدهد.
اگر این زمان کوتاه باشد نشانهٔ مثبتی برای یک شرکت است و یعنی شرکت در فرایند تولید و فروش محصولات به خوبی عمل کرده است. البته پایین بودن نسبت دوره گردش موجودی کالا ممکن است به دلیل کاهش فروش یا افزایش موجودی در طی یک دوره نیز باشد. این افزایش موجودی در طی یک دوره، عواقبی مثل بالا رفتن هزینه نگهداری و جریان نقدی را در پی دارد. نکته مهم آنکه گردش بالای موجودی ممکن است باعث کسری بودجه نیز بشود.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره گردش موجودی کالا = 365/ گردش موجودی کالا
گردش حسابهای دریافتنی
محاسبه گردش حسابهای دریافتنی با تقسیم خالص فروش نسیه بر متوسط حسابهای دریافتنی ممکن است. به دلیل اینکه اغلب شرکتها، فروش نسیه را به طور جداگانه اعلام نمیکنند، صورت کسر گردش حسابهای دریافتنی، جمع فروشهای یک دوره را نشان میدهد.
این نسبت تعداد دفعات گردش مطالبات شرکت در طی یک سال را نشان میدهد. مثلاً اگر نسبت گردش حسابهای دریافتنی عدد 2 شود یعنی مطالبات شرکت در طول سال به طور میانگین 2 بار قابل وصول و نقد شدن بودهاند. کاربرد اصلی این نسبت در محاسبه متوسط دورهٔ وصول مطالبات یک شرکت است .
گردش حسابهای دریافتنی = فروش نسیه / میانگین حسابها و اسناد دریافتنی طی دوره
دورۀ وصول مطالبات (حسابهای دریافتنی)
این نسبت فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت هزینه آن به صورت نقدی را نشان میدهد. مدت زمانی که طول میکشد شرکت مطالبات قابل وصول خود را از مشتری دریافت کند را دوره وصول مطالبات میگویند. کوتاه بودن این زمان نشانه مثبتی برای یک شرکت در وصول مطالباتش است. اگر این میزان طولانی شود یعنی مطالبات شرکت، غیرقابلوصول یا مشکوکالوصول است.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
یا به طور سادهتر:
دوره وصول مطالبات = 365 / گردش حسابهای دریافتنی
دوره گردش عملیات
دورهای که یک شرکت در طول آن، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، رساندن آن به دست مشتری و در نهایت دریافت هزینه آن را طی میکند، دوره گردش عملیات گفته میشود .
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
دوره پرداخت بدهیها
از دیگر نسبتهای کارایی، دوره پرداخت بدهیها است که مدت زمانی که طول میکشد تا یک شرکت بدهیهای خود را با تأمین کنندگان مواد اولیه به صورت نسیه تسویه کند را نشان میدهد.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
گردش دارایی
این نسبت نشان میدهد که چگونه یک شرکت از داراییهایش برای ایجاد درآمد استفاده میکند. این نسبت بسیار در گردش داراییها تأثیر گذار است. با مقایسه این دوره با دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که آیا افزایش دارایی باعث افزایش درآمد میشود یا خیر؟
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین کل داراییها
گردش داراییهای ثابت
برای درک این موضوع که آیا داراییهای ثابت بر کسب درآمد تأثیر دارد یا خیر از گردش داراییهای ثابت استفاده میشود. اگر نسبت گردش داراییهای ثابت در یک شرکت بالا باشد یعنی آن شرکت نهایت استفاده خود از داراییهایش را کرده است. اگر این نسبت پایین باشد، نشان دهنده عدم کارایی دارایی ثابت است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
نسبت گردش سرمایه جاری
تفاوت بین دارایی جاری و بدهیهای جاری یک شرکت را سرمایه در گردش مشخص میکند. سرمایه جاری بخشی از داراییهای جاری است که بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند. این نسبت تأثیر سرمایه در گردش در میزان فروش شرکت را نشان میدهد. افزایش نسبت گردش سرمایه جاری به دو دلیل اتفاق میافتد:
سرمایه در گردش کاهش پیدا کند یا میزان فروش ما افزایش پیدا کند. این نسبت دوره گردش عملیات را تحت بازبینی قرار میدهد. بهتر است نسبت گردش سرمایه جاری با دورههای قبل خودش مقایسه شود.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
بری فهمیدن آنکه چه میزان از سرمایه در گردش به موجودی کالا مربوط میشود از این نسبت استفاده میکنیم. همانطور که میدانید، سرمایه در گردش، تفاوت بدهی جاری و دارایی جاری را نشان میدهد و موجودی کالا بخشی از دارایی جاری است.
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
اگر این نسبت بالا باشد برای شرکت خوب نیست زیرا قسمت عملیات جاری شرکت مشکل دارد و تا موجودی کالا به فروش نرسد و وجه نقد در دسترس چرخه تولید قرار نگیرد، شرکت به بازدهی کافی نمیرسد. بررسی این نسبت برای جلوگیری از مشکلات بزرگتر در زمینه بازاریابی و فروش ضروری است.
تفاوت نسبت کارایی با سایر نسبتهای مالی چیست؟
شاید جالب باشد که برای محاسبه نسبت کارایی یا نسبت فعالیت به جای اینکه از اطلاعات صورت سود و زیان استفاده کنیم، از اطلاعات ترازنامه استفاده میکنیم.
تهیه صورتهای مالی با نرم افزار حسابداری محک
همانطور که گفته شد محاسبه اعداد و ارقام که باید در تنظیم صورتهای مالی استفاده گردد و بررسی انواع نسبتهای کارایی یا نسبتهای فعالیت کاری بسیار زمانبر و پیچیدهای است. البته با داشتن ابزارهای مالی و حسابداری حرفهای، مثل نرم افزار حسابداری محک و افزونههای مناسب برای تنظیم صورتهای مالی، یک حسابدار به راحتی میتواند آنها را در کوتاهترین زمان ممکن به پایان برساند. بسیاری از شرکتها بعد از تنظیم این صورتها، آنها را در اختیار سهامداران قرار میدهند و یا برای دریافت وام بانکی از آن استفاده میکنند. شفاف بودن این صورتها یکی از نکات حائز اهمیتی است که باید رعایت شود.
حسابداری
رتباط بین داراییهای جاری و بدهیهای جاری،یک شاخص مهمی از درجه قابلیت تبدیل به وجوه نقد و قدرت نقدینگی شرکت را نشان می دهد سرمایه در گردش خالص و همچنین اجزای تشکیل دهنده سرمایه در گردش از معیارهای مهم ارزیابی قدرت نقدینگی یک شرکت می باشند. نسبتهای نقدینگی توانایی و قدرت شرکت را در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت اندازه گیری می کنند . اساس کاربرد نسبتهای نقدینگی بر این فرض استوار است که داراییهای جاری،منابع اصلی نقد شرکت،برای باز پردخت بدهیهای جاری هستند معمولاً بدهیهای جاری و کوتاه مدت از محل داراییهای جاری پرداخت می شوند و هر چه داراییهای جاری یک شرکت نسبت به بدهیهای جاری آن بیشتر و قابل تبدیل شدن آن به نقد سریعتر باشد نقد ینگی شرکت بیشتر و بازپرداخت بدهیهای جاری آن آسانتر خواهد بود نسبتهایی که نقدینگی یک شرکت را مورد ارزیابی قرار می دهند راهنماییهای راجع به اینکه آیا شرکت می تواند تعهدات خود را در تاریخ سررسید پرداخت کند یا نه به ما ارائه می دهند. نسبت جاری نسبت سریع نسبت آنی و نسبت گردش سرمایه در گردش از نسبتهایی هستند که در ارزیابی قدرت نقدینگی یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرند که شامل نسبتهای زیر هستند:
نسبت جاری از تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری بدست می آید. این نسبت متداولترین وسیله برای اندازه گیری قدرت پرداخت بدهیهای جاری شرکت است ، زیرا ؛ این نسبت تعداد دفعاتی را که می توان از محل داراییهای جاری ، بدهیهای جاری را پرداخت نمود نشان می دهد . این نسبت نشان می دهد که داراییهای جاری که در طول سال مالی به وجوه نقد تبدیل کی شوند چند برابر بدهیهای جاری شرکت هستند.
معیاری که توانایی پرداخت بدهیهای شرکت را در تاریخ سررسید اندازه گیری می کند ، نسبت سریع می با شد. نسبت سریع ارتباط بین داراییهای جاری ( نظیر وجوه نقد ، حسابها و اسناد دریافتنی ، اوراق بهادار کوتاه مدت قابل فروش ) که دارای سرعت تبدیل به نسبت گردش مالی نقد بالایی هستند ؛ با بدهیهای جاری را نشان می دهند.
در برخی از کشورهای صنعتی جهان ، مطالبات تجاری نیز همانند اسناد دریافتنی قابل تنزیل هستند و از این رو آن قسمت از داراییهای جاری را که شامل موجودیهای نقد و اسناد رایج المعامله و حسابهای دریافتنی می باشند ، در این کشورها به داراییهای سریع یا آنی موسوم بوده و نسبت سریع مترادف با نسبت نقدی (آنی) است. اما در کشورهایی که در آنجا مطالبات تجاری قابل خرید و فروش نیستند و بهای فروشهای نسیه معمولاً در سررسید وصول می شوند ، پرداخت بدهیها از این محل نمی تواند به صورت انی صورت گیرد زیرا برای دریافت مطالبات ، نیاز به فرا رسیدن تاریخ سررسید آنها می باشد.در چنین حالتی بهتر است که مابین پرداختهای سریع و انی تفاوت قایل شویم بنابراین نسبتی که توان آنی و فوری شرکت را در باز پرداخت بدهیهای جاری نشان می دهد ، نسبت نقدی است.
نسبت گردش سرمایه در گردش
سرمایه در گردش ارتباط مستقیمی با فروش ، تا اندازه ای حسابهای در یافتنی ، موجودیها و وجوه نقد یک شرکت دارد نسبت فروش به سرمایه در گردش ، در ارزیابی کارایی شرکتها در بکار گیری از سرمایه در گردش به منظور فروشهای بیشتر می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
چند نکته مهم برای تحلیل گران
همانطور که گفته شد نسبتهای نقدینگی معیارهای سنجش قدرت نقدینگی شرکتها بوده و هر چه حاصل این نسبتها بزرگتر باشد نقدینگی شرکتها بیشتر و خطر بروز ناتوانی شرکتها در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت کمتر خواهد بود و موسسات از اعتبار نسبت گردش مالی بیشتری برخوردار خواهند شد از طرف دیگر وجود نقدینگی بیش از حد نیز دال بر فقدان مدیریت صحیح بوده و حکایت از راکد شدن وجوهی را در داراییهای جاری داردکه چه بسا می توانست در مواردی سودمند مورد مصرف قرار گیرد و از این جهت نسبتهای نقدینگی بالا از نظر اعتباردهندگان مطلوب تر تلقی می شود .
تحلیل گران در تفسیر قدرت نقدینگی باید به نکات زیر توجه خاص نمایند:
1- از نظر اعتبار دهندگان هر چه نسبتهای نقدینگی بزرگتر و دوره گردش عملیات کوتاهتر باشد مطلوبتر است زیرا منافع آنها در رسیدن به مطالباتشان محفوظ می ماند.
2- از نظر مدیران نسبتهای نقدینگی دارای حداکثر معینی است و مازاد بر آن که ناشی از انباشته شدن یک یا چند قلم از داراییهای جاری و یا پایین بودن سطح بدهیهای جاری می باشد به روند تحصیل و کسب درآمد و سود لطمه وارد می سازد.
3- از طرفی بین نقدینگی و سودآوری هر واحد تجاری همواره تضادی وجود دارد که چنانچه تنها یکی از آنها مورد توجه قرار گیرد دیگری دچار مشکل خواهد شد یعنی هنگامی که نقدینگی بالا باشد وجه نقد راکد مانده و به تحصیل درآمد و سود لطمه وارد می آید و اگر نقدینکی پایین باشد اعتبار شرکت در نزد اعتباردهندگان تنزل می یابد.
منظور از نسبت های مالی چیست و چه کاربردی دارند؟
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی همچون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند.
انواع نسبت های مالی:
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای ارزش بازار
پیگیری عملکرد شرکت با نسبت های مالی
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت این موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی:
شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی:
شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
نسبتهای نقدینگی
نقدینگی را میتوان اینطور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
انواع نسبتهای نقدینگی
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تاثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده نسبت گردش مالی آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
نسبتهای سودآوری
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بازده داراییها نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تاثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
نسبتهای ارزش بازار
این نسبتها منعکس کننده نگرش سهامداران و تحلیلگران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبتهای ارزش بازار عبارتاند از:
نسبت ارزش دفتری (P/BV):
این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
نسبت قیمت به درآمد (P/E):
این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
نسبت قیمت به فروش (P/S):
این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود، به شما میگوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه میکنید.
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
قیمت به جریان نقدینگی (P/CF):
این نسبت از توان قابل ملاحظهای برای پیش بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به وسیله سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشمانداز رشد یک سهم را در نظر میگیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
محدودیت نسبت های مالی
تحلیل نسبتهای صورتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی به شکل بهتری انعکاس میدهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
دیدگاه شما