- اگر میلههای هیستوگرام زیر خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال که با رنگ قرمز نمایش داده می شود از میلههای هیستوگرام خارج شده باشد و یا اگر میلههای هیستوگرام بالای خط صفر بود خط سیگنال به داخل میلههای هیستوگرام شود سیگنال خرید صادر می شود.
- همچنین اگر خط MACD از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال را از پایین به بالا قطع کند سیگنال خرید صادر می شود.
- دریافت سیگنال فروش از اندیکاتور MACD:اگر خط مکدی در ناحیه بالای صفر، خط سیگنال را از بالا به پایین قطع کند سیگنال فروش صادر می شود.اگر میلههای هیستوگرام در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میلههای هیستوگرام خارج شود سیگنال فروش صادر می شود. البته در صورتی که میلههای هیستوگرام در پایین خط صفر قرارداشته باشند و خط سیگنال در این موقعیت وارد میلههای هیستوگرام شود هم سیگنال فروش صادر می شود.
استفاده از باندهای بولینگر برای تعیین وضعیت اشباع خرید یا فروش
باندهای بولینگر یک شاخص قدرتمندی است که معاملهگران از آن برای آگاهی کامل از زمان روند صعودی، نوسان در یک منطقه محدود و اصلاح قیمت استفاده میکنند.
تجارت نه یک علم دقیق است و نه یک هنر؛ بلکه ترکیبی از هر دو است. تعداد زیادی شاخص در دسترس عموم وجود دارند و هر کدام از آنها ادعا میکنند که بهترین هستند. با این حال، هیچ یک از آنها کامل نیستند یا به گونهای طراحی نشده اند که بتوان از آنها به صورت جداگانه استفاده کرد.
یکی از محبوبترین شاخصها که به طور گسترده توسط برخی معاملهگران استفاده میشود، باندهای بولینگر است. این شاخص میتواند در تعیین سقفها وکفهای قیمت، فرصتهای خروج از موقعیتهای شورت در هنگام ضعیف شدن روند صعودی و خرید در هنگام کاهش به پایینترین سطحها به معاملهگران کمک کند.
در این مطلب به بررسی سه روش ساده برای استفاده از شاخص باندهای بولینگر در معاملات میپردازیم.
باندهای بولینگر چه هستند؟
جان بولینگر شاخص باندهای بولینگر را در دهه 1980 ایجاد و به بازار عرضه کرد. این شاخص متشکل از یک باند میانی است که یک میانگین متحرک ساده بوده و به طور پیش فرض 20 روزه است. دو باند بیرونی که با دو انحراف معیار در زیر و بالای باند میانی تنظیم شده اند. تنظیمات و محاسبات انحراف برای شاخص بولینگر به شکل زیر است:
- باندمیانی= میانگین متحرک ساده 20 روزه
- باند بالایی= میانگین متحرک ساده 20 روزه + (انحراف معیار 20 روزه × 2)
- باند پایینی= میانگین متحرک ساده 20 روزه – (انحراف معیار 20 روزه × 2)
باندهای بولینگر در نمودار روزانه بیت کوین
مهمترین کاربرد این شاخص پیدا کردن سقفها و کفهای قیمت به صورت نسبی است. اگر قیمت در بالای باند بالایی باشد، دارایی در وضعیت اشباع خرید قرار دارد. برعکس، اگر قیمت به زیر باند پایینی بیاید، دارایی در وضعیت اشباع فروش قرار میگیرد.
با این حال، بسیاری از معاملهگران به اشتباه تصور میکنند که قیمت دارایی وقتی به باند بالایی میرسد، کاهش مییابد و یا وقتی که قیمت به باند پایین میرسد، یک روند صعودی شروع میشود.
این اتفاق معمولا زمانی رخ میدهد که قیمت در یک منطقه محدود نوسان میکند. مانند هر شاخص دیگر، فرضیات میتوانند به راحتی منجر به ضررهای هنگفتی در بازار رو به رشد شوند. بنابراین، اشباع فروش و اشباع خرید استفاده ترکیبی از چندین معیار هنوز هم بهترین روش برای پیش بینی قیمت است.
معاملهگران از باندهای بولینگر به روشهای مختلفی استفاده میکنند که در ادامه مطلب به بررسی آنها میپردازیم.
باندهای بولینگر میتوانند نوسان در یک منطقه محدود را مشخص کنند
به گفته جان بولینگر، داراییها بین فازهای نوسان پایین و نوسان بالا تغییر میکنند. بنابراین، بعد از دورههایی با نوسان پایین، معاملهگران ممکن است انتظار داشته باشند که نوسانات افزایش یابند و روند قیمت صعودی شود.
نمودار روزانه قیمت ریپل
نمودار بالا نشان میدهد که چگونه نوسانات ریپل بین اواسط سپتامبر تا اواسط نوامبر سال 2020 به شدت کاهش یافته اند(در نمودار با شکل بیضی مشخص شده). پس از حدود دو ماه از این دوره نوسان پایین، نوسانات افزایش یافتند و یک فرصت معاملاتی عالی برای ریپل ایجاد شد.
در نمودار زیر، بایننس کوین در یک روند نزولی قرار داشت و نوسانات آن بین اواخر سپتامبر تا اواسط نوامبر سال 2020 در یک منطقه محدود بود (در نمودار با شکل بیضی مشخص شده). در اینجا، نوسانات به سمت نزولی گسترش یافتند و این ارز به روند نزولی خود ادامه داد.
نمودار روزانه قیمت بایننس کوین
نوسانات در یک منطقه محدود جهت شکست بعدی را پیش بینی نمیکند. گاهی اوقات، بازارگردانها قیمت را به بالای باند بالایی و زیر باند پایینی میرسانند و معاملهگران تازه کار را به دام میاندازند.
نمودار روزانه قیمت اتربوم کلاسیک
نمودار بالا نشان میدهد که چگونه گاوها و خرسهای بیش اشباع فروش و اشباع خرید از حد مشتاق میتوانند به دام بیفتند. گاوها در 22 اکتبر سال 2020 قیمت را به بالای باند بالایی رساندند، اما نتوانستند از سطح مقاومت 5.77 دلار عبور کنند. چند روز بعد در تاریخ 3 نوامبر، قیمت به زیر باند پایینی کاهش یافت، اما سطح حمایت 4.58 دلار شکسته نشد.
قیمت اتریوم کلاسیک در 18 نوامبر سال 2020 به بالای سطح 5.77 دلار رسید، اما این یک فرصت خوب معاملاتی نبود. چون قیمت یک روند صعودی قوی را شروع نکرد. بازارگردانها به دنبال شکار موقعیتهای دارای حد توقف خریداران رفتند. آنها همچنین با کاهش شدید قیمت در 23 دسامبر سال 2020 سعی کردند فروشندگان را به دام بیندازند.
با این حال، قیمت در 24 دسامبر سال 2020 به سرعت به بالای باند پایینی برگشت و اتریوم کلاسیک خیلی زود یک حرکت صعودی را آغاز کرد.
بنابراین، معاملهگران به جای این که فقط به سیگنال باند بولینگر اعتماد کنند، باید منتظر تایید سیگنال توسط شاخصهای تاثیرگذار و قوی باشند یا این که از خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنند.
سیگنال خرید توسط باندهای بولینگر در زمان کاهش قیمت
کاهش قیمت در یک روند صعودی معمولا یک فرصت خرید به حساب میآید، چون روند اصلی تمایل به ادامه حرکت خود دارد. وقتی باند میانی به سمت بالا حرکت میکند و قیمت بین این باند و باند بالایی باشد، یک نشانه صعودی محسوب میشود. در این سناریو، معاملهگران برای ورود به موقعیتهای لانگ، ممکن است منتظر برگشت قیمت از باند میانی بمانند.
نمودار روزانه قیمت لایت کوین
نمودار لایت کوین آغاز روند صعودی قیمت را در اواسط فوریه سال 2019 نشان میدهد، چون باند میانی به سمت بالا حرکت کرده و قیمت بین این باند و باند بالایی بوده است. پس از این اتفاق، معاملهگران ممکن است در برگشت قیمت از باند میانی اقدام به خرید کنند و حد ضرر- توقف خود را در زیر پایینترین سطح نگه دارند.
در آن زمان، پنج فرصت ورود احتمالی برای یک معاملهگر محتاط وجود داشت. معلوم شد که چهار تا از آنها موفقیت آمیز بودند، اما یکی از آنها به حد توقف رسید. این نشان میدهد که هیچ استراتژیای کامل نیست، بنابراین برای کاهش ریسک همیشه باید از حد ضرر- توقف استفاده کرد.
سولانا در اول سپتامبر 2020 از بالای باند بالایی کاهش یافت و در سوم سپتامبر به زیر باند میانی رسید. پس از آن، قیمت بیشتر در محدوده باند پایینی بود. این باند در 2 اکتبر به سمت پایین حرکت کرد. همین روند نزولی قیمت را تایید کرد و فرصتی به معاملهگران داد تا در 13 اشباع فروش و اشباع خرید اکتبر از موقعیتهای شورت خود خارج شوند و پس از رسیدن قیمت به باند میانی، روند نزولی دوباره از سرگرفته شد.
استفاده از باندهای بولینگر برای ردیابی روندهای صعودی قوی
یکی از سودآورترین روشهای معاملاتی، خرید و نگهداری در حین روند صعودی قوی است. با این حال، گفتن آن آسانتر از انجام دادن آن است. زیرا برخی معاملهگران به خاطر ترس خیلی زود اقدام به فروش میکنند و برخی دیگر هم منتظر رسیدن قیمت به سطحهای پایین هستند.
این همان جایی است که باندهای دوتایی بولینگر میتوانند به شما کمک کنند. استفاده از این روش توسط کاتی لین، مدیر عامل استراتژی ارز خارجی در BK Asset Management، رواج یافته است.
برای ایجاد تنظیمات، معاملهگران از مقدار پیش فرض برای اشباع فروش و اشباع خرید باندهای بولینگر اول استفاده میکنند. برای باندهای دوم بولینگر، مقدار میانگین متحرکها را همان میانگین متحرک 20 روزه در نظر میگیرند، اما مقدار انحراف معیار باندهای بیرونی را به 1 کاهش میدهند.
استفاده از دو باند بولینگر
همانطور که نمودار بالا نشان میدهد، در یک روند صعودی که دارایی بین باند بالایی باندهای بولینگر اولی و دومی معامله میشود، میتوانید وارد موقعیت خرید شوید.
چندین فرصت ورود وجود دارد و یک معاملهگر قبل از خرید، سه روز متوالی منتظر میماند تا قیمت بین باندهای بالایی بسته شود. زیرا این امر میتواند به جلوگیری از ضررهای ناگهانی کمک کند.
معاملهگران میتوانند حد توقف – ضرر خود را در زیر باند میانی نگه دارند، اما برای کاهش ریسک و محافظت از سود می توانند به سرعت آن را بالاتر ببندند. یکی از استراتژیهای خروج احتمالی، فروش در زمان بسته شدن شمع در زیر باند بالایی باندهای بولینگر با انحراف معیار یک است.
نمودار بالا نحوه استفاده از این استراتژی را نشان میدهد. معاملهگران میتوانستند در 19 دسامبر سال 2020 وارد موقعیت خرید شوند و تا زمان رسیدن به حد توقف در 11 ژانویه سال 2021 در موقعیت باقی بمانند. فرصت خرید دیگر در 7 فوریه سال جاری بوجود آمد و قیمت در تاریخ 23 فوریه به حد توقف رسید.
از این استراتژی نباید در هنگام نوسان قیمت در یک منطقه استفاده کرد و تنها در صورت شکسته شدن سطح مقاومت قوی پیش روی قیمت، معاملهگران میتوانند وارد موقعیتهای جدید شوند.
البته، روشهای مختلفی برای استفاده از باندهای بولینگر وجود دارند و در این مطلب به برخی از آنها اشاره کردیم که معاملهگران میتوانند از آنها برای ورود و خروج به/ از موقعیتها و کسب سود استفاده کنند.
اسیلاتور (Oscillator) چیست؟
درمقالات قبلی، در رابطه به کندل استیک ها صحبت کردیم. هر آنچه که لازم است یک تریدر بداند. در این راستا به معرفی ابزار هایی چون: اندیکاتور هارمونیک، ایچیموکو و تنکانس و کیجونسن هم پرداختیم. ابزارهای ذکر شده برای روند های معمولی صعودی یا نزولی قابل استفاده هستند. حال اگر بازار در حالت رنج باشد، نیازمند ابزاری تحت عنوان اسیلاتور می باشیم. تیم توکن باز قصد دارد در این مقاله به بررسی اسیلاتورها بپردازد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
اسیلاتور (Oscillator) چیست؟
در تعریف اسیلاتور ها، می توانیم بگوییم که اندیکاتورهایی می باشند که در زمان رنج زدن نمودار (روند ساید ترند)، برای تشخیص و معین کردن نقاط اشباع خرید و فروش بهره جویی میشوند. باید بدانیم اسیلاتور ها همانند میانگین متحرک و خط روند، از اهمیت بسزایی در بررسی و ارزیابی یک سهم برخوردارند.اشباع فروش و اشباع خرید
به عبارت دیگر می توان گفت که اسیلاتور ها اغلب، اندیکاتورهای پیشرو می باشند که در تحلیل سهام یا رمز ارزهایی که در دامنهٔ معینی در حال ترید شدن می باشند( مخصوصاً در روندهای ساید ترند)، بیشترین کاربرد را دارا هستند. همچنین برای مشخص نمودن وجود نواحی برگشتی احتمالی هم قادر خواهیم بود تا از آنها بهره جویی کنیم؛ پس می توان اذعان داشت که اسیلاتور ها نشانگر سودمندترین حالت خود در الگوهای معاملاتی ساید ترند هستند.
یک تحلیلگر تکنیکال هنگامی که نمودار روند معینی ندارد و ساید ترند است، از اسیلاتورها بهره جویی میکند. وقتی که سهام یک شرکت در روندی ساید ترند قرار بگیرد یا نتواند در بازاری پر تلاطم و نوسانات شدید، روند معینی را در پیش بگیرد، اسیلاتور ها بهترین ابزار موجود محسوب خواهند شد.
انواع اسیلاتور
باید بدانیم اسیلاتورها انواع مختلفی دارند که برخی از آنها به بیش از یک گروه یا دسته اطلاق می شوند. در اینجا درباره ی دو گروه عمده تر اسیلاتور ها صحبت میکنیم:
نوع اول: Axial oscillator که حول یک ناحیه یا خط مرکزی در حال نوسان است.
نوع دوم: Band oscillator که بین دو ناحیه اشباع خرید و فروش درحال نوسان می باشد.
به صورت کلی می توان گفت که اسیلاتورهای محوری برای تشخیص و تحلیل جهت حرکت قیمت لحظهای رمز ارزها مناسب و مطلوب هستند. در صورتی که اسیلاتورهای باند به جهت شناسایی نواحی اشباع خرید و فروش، مطلوب می باشند.
Axial oscillator
این اسیلاتور حول یک محور یا ناحیه ی مرکزی در حال دوران می باشد. اسیلاتور محوری برای مشخص کردن ضعف و قدرت ارز و جهت حرکت مومنتوم یک ارز مفید واقع می شود. باید بدانیم، زمانی که یک اسیلاتور محوری در بالای محور مرکزی خود در حرکت باشد، بازار روندی صعودی (bullish) را طی کرده و هنگامی که این اسیلاتور در زیر محور خود شروع به حرکت کند، بازار روندی نزولی (bearish) تجربه خواهد کرد.
لازم است بدانیم اندیکاتور مکدی که در تحلیل تکنیکال کاربردی فراوان دارد، نمونه ی بارز یک اسیلاتور محوری می باشد که حول یک مبدأ نوسان انجام می دهد. مکدی به صورت اختلاف بین EMA 12 و 26 روزه ی هر سهم یا ارز تعریف میشود. اما لازم است بدانیم هرچقدر این دو Moving Average از هم فاصله گرفته و دور شوند، درک و فهم آنان نیز مشکل تر خواهد بود.
با وجود آن که مکدی محدودیتی ندارد، اما امری بعید خواهد بود که اختلاف زیادی بین دو میانگین متحرک برای مدت زمان طولانی باقی بماند.
انواع اسیلاتور محوری عبارتند از:
•MACD
•ROC
Band oscillator
این اسیلاتور در بالا و پایین دو باند نوسان انجام می دهد که بیشترین و کمترین قیمت را معین میکند. لازم است بدانیم باند پایینی نشانگر اشباع فروش و باند بالایی نمایانگر اشباع خرید می باشد. این باندهای ایجادشده بر پایه ی اسیلاتور سوار هستند و بر روی هر سهم یا ارز، اندکی دارای تفاوت و تمایز می باشند که به تریدرها یا تحلیلگران اجازه میدهد، نواحی اشباع خرید و فروش را به سهولت شناسایی کنند.
انواع اسیلاتور باند عبارتند از:
•RSI
•اسیلاتور استوکاستیک
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور
باید دانست، اگرچه بیشتر تریدها معتقد هستند که اسیلاتور با اندیکاتور تفاوت دارد، اما در واقع نمی توان از این موضوع که اسیلاتورها یکی از 4 مدل اندیکاتور محسوب می شوند، غافل شد. درحقیقت اسیلاتورها زیرمجموعه اندیکاتورها محسوب می شوند. اما در هر صورت سه تفاوت بین اندیکاتورها و اسیلاتورها در تحلیل های تکنیکال وجود دارد که عبارتند از:
1- بخشی از اندیکاتورها هستند و زیرمجموعه اندیکاتور محسوب می شوند.
2- دارای دو محدوده ی اشباع خرید و اشباع فروش هستند.
3- واگرایی که تنها در اسیلاتور کاربرد دارد.
5 اسیلاتور اصلی
هر یک از اسیلاتورها بر اساس دادهی مخصوصی به وجود آمده و هر یک کاربردی متمایز با دیگری دارند. ضمن آنکه هیچگاه نمیتوانیم یکی از آنان را به عنوان بهترین اسیلاتور بر شماریم. اما می توانیم به 5 اسیلاتور اصلی در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال اشاره کنیم که عبارتند از:
بهترین اسیلاتور
باید بدانیم به صورت کلی، برای شناسایی خرید بیش اشباع فروش و اشباع خرید از حد و همینطور فروش بیش از حد، از اسیلاتور های حرکت با دامنه ثابت استفاده می شود.
این موارد شامل شاخص RSI، اندیکاتور استوکاستیک و استوکاستیک RSI است. شاخص قدرت نسبی و اسیلاتور استوکاستیک ما بین صفر تا صد در نوسان است در صورتی که استوکاستیک RSI بین صفر و یک در نوسان می باشد.
چگونگی کارکرد اسیلاتورها
اسیلاتورها اغلب و همواره با دیگر شاخص ها برای تجزیه و تحلیل تکنیکال در مورد تریدها مورد بهره وری قرار می گیرند. در تجزیه و تحلیل تکنیکال، تریدرها نوسانگرها را، یکی از اصلی ترین ابزارهای فنی برای درک و تجزیه و تحلیل می دانند. اما سایر ابزارهای فنی هم وجود دارد که تحلیلگران برای بهبود ترید خود مفید دانسته و از آن استفاده می کنند. مانند: مهارت خواندن و درک نمودار و شاخص های فنی.
باید بدانیم که اگر یک سرمایه گذار از یک اسیلاتور بهره جویی کند، نخست دو مقدار را مشخص و انتخاب می کند. پس از آن، با قرار دادن ابزار بین این دو مقدار، نوسان ساز اقدام به نوسان می کند و یک شاخص روند به وجود می آورد. بعد از آن، سرمایه گذار از شاخص روند برای خواندن و فهم شرایط فعلی بازار برای آن رمز ارز مدنظر بهره جویی می کند.
هنگامی که سرمایه گذار ببیند اسیلاتور به سمت مقدار بالاتر در حرکت است، سرمایه گذار دارایی و اندوخته را تحت عنوان خرید بیش از حد تعبیر می کند که در عکس، این موضوع هم برقرار است، زمانی که نوسانگر به سمت پایین سوق پیدا کند، سرمایه گذار فروش بیش از اندازهی دارایی را در راس کار خود قرار می دهد.
نکات کلیدی اسیلاتورها
اسیلاتورها شاخص های حرکتی محسوب می شوند که در تحلیل تکنیکال از آنان بهره جویی می شود و لازم به ذکر است که نوسانات آنان به نوارهای بالا و پایین محدود خواهد شد.
زمانی که مقادیر oscillator با این باندها مقارن می شوند، سیگنال های خرید یا فروش بیش از حد را به تریدرها ارائه می کنند. اسیلاتورها عموماً با اندیکاتورهای Moving average ادغام می شوند تا سیگنال شکست یا تغییر روند را به نمایش بگذارند.
9 اندیکاتور پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
یکی از نکات مهم در تحلیل تکنیکال، بررسی اندیکاتورها است.
آشنایی با اندیکاتورها و نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب و کمک به عدم ایجاد سیگنالهای اشتباه، یک اقدام موثر در تحلیل تکنیکال خواهد بود.
اندیکاتورها بطور کلی در سه دسته جای میگیرند.
در صورتی که اندیکاتورهای یک طبقه خاص را با هم ترکیب کنیم افزونگی اندیکاتور انجام دادهایم. البته امکان ترکیب چند اندیکاتور از دستههای مختلف نیز با یکدیگر وجود دارد.
دستههای اندیکاتور عبارت اند از:
با ترکیب درست این اندیکاتورها و شناخت کافی درباره هرکدام و هر دسته میتوان به نتایج و اطلاعات مناسبی دست پیدا کرد. البته در صورت رعایت نشدن این موضوع و ترکیب اشتباه نیز به همان میزان کار ما گره خواهد خورد.
کاربرد اندیکاتور ها در تحلیل تکنیکال
از اندیکاتور ها بیشتر برای تعیین روند سهام استفاده می شود اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که اندیکاتور همواره عقب تر از معاملات و قیمت سهام است چرا که به داده های آماری برای به دست آوردن فرمول نهایی نیاز است که پس از پایان روز معاملاتی به دست می آید اما با توجه به تکرار الگوهای مختلف، بعضاً می توان با استفاده از آنها، به پیش بینی رفتار سهم یا بازار در آینده نزدیک پرداخت.
اما به خاطر داشته باشید اندیکاتورها معمولاً چیزی را برای ما پیش بینی نمی کنند چون گذشته نگر هستند و نه آینده نگر. از این شاخص ها برای تایید گرفتن در معاملات استفاده می شود و نه پیش بینی٬ هیچ وقت از اندیکاتور های برای پیش بینی استفاده نکنید.
تفسیر و پیش بینی رفتار سهم در آینده بر عهده معامله گر است و اندیکاتور تنها به او کمک می کند تا گذشته سهم را در یک شکل شماتیک بررسی کند و آنگاه تریدر می تواند دست به خرید یا فروش سهامش بزند و تنها ابزاری کمکی برای تصمیم گیری خرید یا فروش است و نمی توان از آنها به عنوان معیارهای قطعی برای سرنوشت یک سهم یاد کرد.
از اندیکاتورهای معروف می توان برای تحلیل تکنیکال بازارهای مختلف از جمله بازار طلا، ارز، نفت، بورس نیز استفاده کرد اما باید به این نکته توجه داشته باشید که هر یک ویژگی های خاص خود را در بازار مذکور خواهند داشت.
در بسیاری از موارد معامله گران کوتاه مدت یا اصطلاحاً نوسان گیر ها با استفاده از اندیکاتورها، توانسته اند سودهای مناسبی برای خود ذخیره کنند.
با استفاده از چند اندیکاتور از یک دسته در حقیقت ما اطلاعات یکسانی را که در یک حوزه جای میگیرند ارائه میدهیم.
باید بپذیریم که افزونگی اندیکاتور تا حدودی باعث سردرگمی و از دست دادن برخی اطلاعات نمایش داده شده میشود و این تکرار نمایش دادههای مشابه سرنخهای مهمی را از ما پنهان میکند.
در ادامه ویژگیهای هر اندیکاتور را بطور خلاصه توضیح میدهیم:
۱ –اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator)
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator) بطور کلی سرعت حرکت قیمت را نمایش می دهد و محدودهای و برگستی است.هرچه این اندیکاتور گسترده تر باشد بیانگر قدرت قیمت است و هرچه باریکتر و محدودتر باشد، بیانگر کاهش حرکت می باشد.
اندیکاتور استوکاستیک به حدس درباره قیمت بسته شدن دارایی و محدوده نوسان قیمت در یک دوره از قبل مشخص شده می پردازد.
به طور کل استوکاستیک اسیلاتوری است که از قیمت سهم و حجم معاملات پیروی نمی کند و تنها چیزی که اشباع فروش و اشباع خرید در این اندیکاتور با اهمیت است سرعت و جهت حرکت قیمت می باشد.
۲ –اندیکاتور RSI
این اندیکاتور قدرت روند را نشان میدهد و قدرت حرکت را از آن دریافت میکنیم. کندل صعودی و نزولی را میتوان از RSI دریافت کرد.
اندیکاتور RSI در میان دو سطح ٠ و ١٠٠ در نوسان می باشد و در بین این دو سطح، دو سطح کلیدی ٣٠ و ٧٠ را به ترتیب سطح اشباع فروش و سطح اشباع خرید میدانند.
سطح ۳۰ (اشباع فروش): زمانی که نمودار RSI از عدد ٣٠ کمتر شود نشان دهنده این است که درحال حاضر در بازار فروش های افراطی انجام می شود و در این ناحیه احتمال کاهش فشار فروش، برگشت سهم و صعودی شدن اشباع فروش و اشباع خرید قیمت وجود دارد.
به زبان ساده تر زمانی که مقدار RSI از ٣٠ کمتر باشد شاهد فروش های افراطی در بازار خواهیم بود و امکان کاهش فشار فروش و صعود قیمت وجود خواهد داشت.
سطح ۷۰ (اشباع خرید): زمانی که نمودار RSI از سطح ٧٠ بالاتر رود نشان دهنده این است که در حال حاضر در بازار خریدهای افراطی انجام می شود، در این ناحیه امکان دارد هر لحظه خریدها و روند صعودی سهم به پایان رسیده و روند سهم نزولی شود.
به زبان ساده تر زمانی که RSI از سطح ٧٠ بیشتر باشد یعنی زمان انجام خریدهای افراطی در بازار است که ممکن است در این محدوده خریدهای افراطی هر لحظه به پایان برسد و کاهش قیمت را شاهد باشیم.
سطح ۵۰: سطح ۵۰ در اندیکاتور RSI به عنوان سطح میانی در نظر گرفته می شود. درصورتی که نوسانات اسیلاتور RSI به درجات ۲۰ و ۸۰ یا ۱۰ و ۹۰ برسد قدرت بازگشتی آن بیشتر خواهد شد.
۳ –اندیکاتور ADX
با استفاده از اندیکاتور ADX میتوان میزان ضعف و قدرت سیگنال را بررسی نمود. در این اندیکاتور مقدار کمتر از ۲۵ را روند ضعیف، ۲۵ تا ۵۰ را روند متعادل و مقدار بیشتر از ۵۰ را روند قوی در نظر میگیرند.
زمانی احتمال دارد بازار روند دار شود که خط ADX از تراز ۲۰ به سمت بالا حرکت کند و وقتی تایید می شود که از تراز ۳۰ به سمت بالا حرکت کند.
این اندیکاتور ابزار مناسبی برای تشخیص روند صعودی یا نزولی بازار نیست، یعنی صعودی بودن خط ADX لزوما به معنای صعودی بودن روند نیست و بلعکس .
۴ –اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD یا همان Moving Average Convergence Divergence به معنی همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) میانگین متحرک می باشد و به کمک ۳ میانگین متحرک به شما کمک میکند تا جهت، قدرت و شتاب یک روند نزولی و یا صعودی را تشخیص دهید.
اندیکاتور MACD مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت می باشد و بالا بودن آن نشان از روند صعودی و قوی است و پایین بودنش نشان دهنده روندی نزولی و قوی می باشد.
توجه داشته باشید که خطوط متقاطع اندیکاتور MACD سیگنال محل خرید و فروش را نشان می دهد.
به زبان ساده محاسبه MACD، با کم کردن میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره از میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره ای انجام میشود.
اندیکاتور مکدی از خانواده اسیلاتورها می باشد و به کمک این اندیکاتور میتوانید سیگنال های خوبی را دریافت کنید. اندیکاتور MACD به شما می کند تا با استفاده از ۳ میانگین متحرک، میزان قدرت، جهت و شتاب یک روند را تعیین کنید این ۳ میانگین متحرک به شرح زیر می باشند:
- میانگین متحرک ۹ روزه
- میانگین متحرک ۱۲ روزه
- میانگین متحرک ۲۶ روزه
دریافت سیگنال خرید از اندیکاتور MACD:
- اگر میلههای هیستوگرام زیر خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال که با رنگ قرمز نمایش داده می شود از میلههای هیستوگرام خارج شده باشد و یا اگر میلههای هیستوگرام بالای خط صفر بود خط سیگنال به داخل میلههای هیستوگرام شود سیگنال خرید صادر می شود.
- همچنین اگر خط MACD از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال را از پایین به بالا قطع کند سیگنال خرید صادر می شود.
- دریافت سیگنال فروش از اندیکاتور MACD:اگر خط مکدی در ناحیه بالای صفر، خط سیگنال را از بالا به پایین قطع کند سیگنال فروش صادر می شود.اگر میلههای هیستوگرام در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میلههای هیستوگرام خارج شود سیگنال فروش صادر می شود. البته در صورتی که میلههای هیستوگرام در پایین خط صفر قرارداشته باشند و خط سیگنال در این موقعیت وارد میلههای هیستوگرام شود هم سیگنال فروش صادر می شود.
۵ –اندیکاتور میانگین متحرک Moving Average یا MA
اندیکاتور میانگین متحرک Moving Average یا MA اندیکاتوری است که نوسانات بازار را به یک خط صاف و ملایم تبدیل میکند.
از اندیکاتور میانگین متحرک برای پیشبینی آینده نمیتوان استفاده کرد، اما برای میتواند بررسی وضعیت فعلی مفید باشد. البته توجه داشته باشد که این اندیکاتور تأخیر دارد، یعنی حتی در توصیف وضعیت فعلی بازار با کمی تأخیر عمل میکند.
هر چه دوره (Period) انتخاب شده برای میانگین متحرک طولانیتر باشد، تأخیر میانگین متحرک هم بیشتر خواهد بود. بهطور مثال میانگین متحرک نمایی با دوره ۱۰ کندل (EMA 10) فاصله کمی با قیمت دارد و با تغییر قیمت سریعاً تغییر میکند.
۶ –اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band)
از باند بولینگر برای سنجش میزان نوسانات استفاده میشود و عرض آن میزان نوسانات موجود را نمایش میدهد در واقع باند بولینگر در اطراف و ساختار قیمت یک سهام و همچنین در طول یک روند کشیده شده است.
زمانی که باند بولینگر باریک می شود یعنی نوسانات در قیمت سهم در حال کاهش هستند.
زمانی هم که باند بولینگر وسیع می شود یعنی نوسانات در قیمت سهم در حال افزایش هستند.
۷ –اندیکاتور میانگین محدوده واقعی
اندیکاتور میانگین محدوده واقعی ابزاری برای تغییرپذیری و محدوده قیمت می باشد که اندازه کندلهای گذشته را بررسی می کند.
توجه داشته باشید که از ATR برای مشخص کردن محلی که در آن سود بدست آمده و مقدار ضرر حاصل شده طبق نوسانات استفاده خواهد شد.
۸ –اندیکاتور واگرایی
واگراییها اطلاعاتی درباره آنچه در داخل قیمت وجود دارد ارائه میدهند که این سیگنالهای ارسال شده از این اندیکاتور را نمیتوان در خود قیمت مشاهده نمود.
واگراییها اکثرا به منظور شناسایی نقاط برگشتی و یا زمان معامله بکار میروند همچنین میتواند حرکت آرام و روند ضعیف را هم نمایش دهد.
۹ –اندیکاتور اشباع خرید یا فروش
اندیکاتور اشباع خرید یا فروش میتواند در یک محدوده سیگنال برگشتی را صادر نماید. هرچقدر روند قویتر باشد قیمت مدت زمان بیشتری را در محدوده اشباع خرید و یا فروش میگذراند.
اهمیت ترکیب اندیکاتورها
بدست آوردن مهارت کافی برای ترکیب صحیح این اندیکاتورها بسیار به شما کمک خواهد کرد.
بطور کلی همیشه استفاده از ابزارهای بیشتر خوب نیست؛ بلکه ترکیب مناسب ابزارهاست که اهمیت دارد.
این ترکیب صحیح ممکن است همگی بیانگر یک موضوع و نشان دهنده مسیری مشابه نباشند، بلکه اطلاعات کاملی را در اختیار ما قرار دهند. باید این را بدانیم که هرکدام از اندیکاتورها در جه شرایطی باید بکار بروند.
به عنوان مثال هنگامی که از اندیکاتورهای RSI، باند بولینگر و ADX در نمودار استفاده میکنیم میتوان میزان و نوع حرکت را همراه با نوع روند و نوسانات را در کنار هم مشاهده کرد.
این استفاده هوشمندانه به ما کمک میکند تا درک بهتری بدست آوریم؛ زیرا هر اندیکاتور اگر بدرستی استفاده شود توضیحی اضافه برای اندیکاتور دیگر ارائه میدهد که در روند مطالعه نمودار به ما کمک خواهد کرد.
اندیکاتور CCI چیست
اندیکاتور cci یکی از اندیکاتورهای مطرح تحلیل تکنیکال می باشد، که در این مقاله می توانید در مورد آن مطالعه کنید. در دنیای بزرگ و گسترده ی اقتصاد، استفاده از ابزارهای تکنیکال برای بررسی و آگاهی از تغییرات پیش رو در بازار می تواند کمک بسیار زیادی به ما در تصمیم گیری می کند.
این نکته را نباید فراموش کرد که استفاده صحیح و به موقع از این ابزارها می تواند عامل موفقیت شما شود. همچنین باید به این موضوع اشاره کرد که استفاده نامناسب و نادرست از این ابزارها می تواند برای شما و سرمایه ی شما گران تمام شود. |
اندیکاتورها در چند سال اخیر توانسته اند به یکی از ابزارهای مناسب و کاربردی برای تراکنش ها و معاملات تجاری تبدیل شوند. ازمیان خیل عظیمی از اندیکاتورها، در این مقاله قصد بررسی اندیکاتور cci را داریم. اطلاعاتی مانند تعریف کلی اندیکاتور cci و کارایی آن را می توانید در این مقاله مطالعه کنید.
اندیکاتور cci:
cci از واژه ی commodity channel index که به معنای شاخص کانال کالا می باشد، تشکیل شده است. در واقع هدف اصلی اندیکاتور cci استفاده از آن در بازارهای مهم و بزرگی هم چون بورس و کالا است. عملکرد اندیکاتور cci به گونه ای بوده است که از ان در بازارهای بورس اوراق بهادار نیز استفاده می شود.
این اندیکاتور از گروه اندیکاتورهای اسیلاتور یا نوسان نماها است و در فرمول آن از قیمت روز و میانگین متحرک استفاده می شود. اندیکاتور cci مانند دیگر اندیکاتورها شاخص دارد و خط میانی آن 0 می باشد. حد پایین اندیکاتور cci عدد منفی 100 و حد بالای آن 100 تعیین شده است. اکثر نوسانات این اندیکاتور در میانه ی این اعداد است. در صورتی که نوسانات خارج از این محدوده ها باشد می توان به اشباع فروش و اشباع خرید این نتیجه رسید که بازار اشباع از خرید و فروش است.
بررسی زمان بازگشت شاخص بورس
زمان بازگشت شاخص بورس و موعد وقوع این بازگشت، یک نکته حیاتی و یک سوال بسیار پرتکرار فعالان این بازار است.
همیشه با پایان یک روند نزولی یا صعودی توجه همگانی به خرید یا فروش جدید و کسب بازدهی از فرصت جاری جلب میگردد.
اما چطور باید فهمید چنین فرصت و زمانی فرا رسیده و در بازار موقع مناسبی برای ورود یا خروج پدیده آمده است؟
برای بیان این موضوع دورهای را فرض میکنیم که در آن روندی نزولی تمام شده و سپس روندی ریزشی شکل گرفته است.
پس به صورت دقیق با چند مرحله زمانی روبرو هستیم.
- مرحله اول صعود قیمت
- مرحله دوم پایان صعود قیمت، تشکیل قله و ایجاد شرایط اشباع خرید
- مرحله سوم شروع نزول قیمت
- مرحله چهارم پایان کاهش قیمت، تشکیل کف قیمتی و ایجاد شرایط اشباع فروش
با گذشت زمان و در دوره جدید، این رویه در ادامه نیز در جهتی عکس اتفاق خواهد افتاد.
نکته بسیار مهم اینکه تا زمانیکه این چرخه بصورت کامل طی نشود، بازگشت قیمت اتفاق نخواهد افتاد!
زمان بازگشت شاخص بورس نیز از این قاعده مستثنی نیست و پس از تکمیل این پروسه، اتفاق خواهد افتاد.
حال سوال ۹۹ درصد افراد این است که ما چطور باید بفهمیم هر یک از این مراحل اتفاق خواهند افتاد؟
پاسخ این سوال بسیار واضح و مبرهن است، ما باید دانش و مهارت تحلیل تکنیکال را بیاموزیم.
دانش و مهارت تحلیل تکنیکال
پس در حالت کلی؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال؛
- روندهای صعودی و نزولی را شناسایی و رصد میکنیم.
- نشانههای اشباع خرید و اشباع فروش را شناسایی و رصد مینماییم.
- سیگنالهای خرید و فروش را شناسایی و رصد میکنیم.
خوشبختانه شناسایی روندهای صعودی و نزولی با روشها و ابزار تقریبا مشابهی قابل انجام است.
نشانههای اشباع خرید و نشانههای اشباع فروش نیز با متدهای تقریبا مشابهی قابل شناخت هستند.
سیگنالهای خرید و سیگنالهای فروش نیز روشهای شناسایی تقریبا یکسانی دارند.
پس در بسیاری از موارد، در هر دو بازار گاوی و خرسی برای تحلیل بازار، میتوان از ابزارهای یکسانی سود جست.
برای مثال در ادامه، موضوع نشانههای اشباع خرید را بررسی مینماییم.
رصد نشانههای اشباع خرید
نشانههای اشباع خرید در بازار سرمایه، سیگنالهایی را برای سرمایهگذاران به همراه دارند.
این نشانهها به سهامداران خبر میدهند که بهترین زمان فروش سهام میباشد.
قیمت سهام در بازار تابعی از ارزش ذاتی خود سهم، اخبار مثبت و منفی و میزان عرضه و تقاضاست.
لذا به طور طبیعی طی هر سال مالی، قیمتهای سهام بازار بورس، نوسانات زیادی را داراست.
در همین راستا سرمایهگذاران برای تعیین بهترین زمان برای ورود و خروج، مطمئنترین روش را روش تحلیل تکنیکال میدانند.
این یعنی تعیین زمان مناسب خرید یک سهم و بهترین زمان فروش آن سهم با روش بررسی و تحلیل فنی قیمت.
روش تحلیل تکنیکال با کمک قیمتهای گذشته و حجم مبادلاتی که در آینده انجام خواهد شد، به پیشبینی قیمتها میپردازد.
در تحلیل تکنیکال مفاهیم مشترکی وجود دارد که به کمک آنها هر دو گروه نشانههای اشباع خرید و نشانههای اشباع فروش قابل بررسی میباشند.
تعیین بهترین زمان فروش سهام با نشانههای اشباع خرید
اوراق بهادار فی نفسه دارای یک ارزش ذاتی هستند که در مقاطعی در بازار، با قیمتی بالاتر و یا پایینتر از این ارزش به فروش میرسند.
در چنین شرایطی، طبیعتا اصلاح قیمت صورت میگیرد، لذا نمودار قیمت نمیتواند همیشه صعودی و یا همیشه نزولی باشد.
اولین اطلاعاتی که سرمایهگذاران برای بررسی و تعیین وضعیت بازار به آن توجه میکنند، نسبت قیمت به درآمد است.
در بازار ایران اطلاعات معتبر از میزان درآمد شرکتها طی دوازده ماه گذشته در سایت کدال درج میگردد.
این اطلاعات اولین اطلاعاتی است که سرمایهگذارانی که به طور تخصصی کار میکنند باید جمع آوری نمایند.
گروه دوم اطلاعات، اطلاعات قیمت فعلی یا قیمت جاری سهم است.
البته عواملی مانند نوسانات قیمت، وضعیت صنعت شرکت مورد نظر و میزان رشد آنها در آینده، نسبت P/E را به عنوان یک داده بینقص در تصمیمگیری معرفی نمیکند.
در این نسبت سرمایهگذار با تقسیم قیمت سهم به درآمد آن در طی یک سال، متوجه این حقیقت میشود که به ازای هر ریال درآمد، چه میزان باید پول پرداخت نماید.
کوچک بودن نسبت P/E حکایت از این دارد که احتمالا ارزش واقعی سهام کمتر از آن میزانی است که در حال حاضر مبادله میگردد.
در مقابل اگر این عدد بدون وقفه و به طور مداوم رو به بالا حرکت نماید، یعنی بازار در وضعیت اشباع خرید قرار دارد.
در سالهای اخیر بر اثر بروز دلیل و محرکی مانند افزایش قیمت دلار، نسبت P/E بیشتر رو به بالا حرکت میکند.
همچنین عوامل دیگری نیز هستند که این روند صعودی نسبت P/E را رقم میزنند، مثل:
- صفهای خریدی که تشکیل میشوند.
- افزایش تقاضای خرید به علت ورود معاملهگران تازه وارد.
لذا نیاز به اصلاح روند قیمت وجود دارد و این موارد نیز هر یک، یکی از نشانههای اصلاح روند قیمت در نمودار هستند.
اصلاح قیمت در زمان بروز نشانههای اشباع خرید
در زمان بروز نشانههای اشباع خرید، اولین شکست قیمتی که اتفاق میافتد، استارت اصلاح روند قیمت میباشد.
این اصلاح قیمت میتواند به دو صورت ظهور پیدا کند؛
- قیمتها کمکم شروع به کاهش میکنند و این اتفاق در بلندمدت به طور مداوم اتفاق میافتد.
- قیمت در بازه زمانی کوتاهی، مقدار زیادی کاهش را نشان میدهد.
البته در این میان تحلیلگران برای پیشبینی سطوح حمایت و مقاومت و به حداقل رساندن نوسان قیمتها در زمانیکه نشانههای اشباع خرید پیدا شده، از دادههای دیگری نیز برای پیشبینی قیمتها استفاده مینمایند از جمله میانگین متحرک و شاخص قدرت نسبی.
شاخص قدرت نسبی میزان تغییرات قیمت سهام را طی یک دوره نشان میدهد که این عدد مابین صفر تا ۱۰۰ است.
در فرمول محاسبه این شاخص از میانگین افزایش و میانگین کاهش قیمتها استفاده میشود.
عدد مذکور وقتی نزدیک ۷۰ و یا بالاتر از آن است زمانی مناسب برای فروش است.
زیرا این نشانه یکی از نشانههای اشباع خرید بوده و باید انتظار عقب کشیدن قیمت را داشته باشیم.
میانگین متحرک در این میان به عنوان دادهای است که نوسانات قیمت را حذف میکند تا RSI عدد قابل اعتمادتری باشد.
میانگین متحرک به دو صورت میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی محاسبه میگردد.
این ابزار به دو شکل در تصمیمگیری سرمایهگذاران تاثیر میگذارد:
اول ارائه میانگین قیمتی در طی دوره خاص در میانگین نوع ساده و دوم لحاظ قیمتهای معاملات دارای وزن بالا با میانگین نمایی.
تفاوت نشانههای اشباع خرید با نشانههای اشباع فروش
بازار در پارهای از اوقات شاهد تشکیل صفهای فروش طولانی مدت برای سهام خاصی است.
در این میان با توجه به روند نزولی قیمتها و حجم معاملات، سرمایهگذاران به سراغ مواردی میروند مثل:
تا در صورت بروز نشانههای اشباع فروش، اقدام به خرید نمایند.
در این زمان پایین بودن نسبت قیمت به درآمد، نشان از پایین بودن قیمت واقعی اوراق دارد که ممکن است به علت ارزشگذاری پایین باشد.
همچنین شاخص قدرت نسبی در محدوده ۳۰ و مقادیر کمتر از ۳۰ نیز انتظار بازار برای اصلاح قیمت را تقویت میکند.
با اولین جهش مهم در قیمت نشانههای بازگشت روند در نمودار قیمت ظاهر میگردد.
پس چنین سهامی میتواند در بلندمدت نیز افزایش پیدا کند و یا فقط جهشهای بزرگی را در کوتاهمدت نشان دهد.
دیدگاه شما