اگر پول در ذهن شما چیزی نایاب و دور از دسترس باشد، احتمالا هیچ اقدام پایهای، برای کسب درآمد و پول بیشتر انجام خواهید داد. پس این باور، باوری بازدارنده است.
هشت باور غلط که مانع پیشرفت مالی میشوند
من در خانهای کوچک و با وسایلی ساده و دستدوم زندگی میکنم، اغلب تفریحات ارزان مثل کوهنوردی و دوچرخهسواری را انتخاب میکنم، دور کارهای غیرضروری مثل مانیکور و پدیکور را خط میکشم، از دوستانم میخواهم که موهایم را کوتاه کنند و از ماشین و لپتاپی دستدوم استفاده میکنم. تمام این کارهای بهظاهر کوچک، دست به دست هم دادهاند تا من را به استقلال مالی برسانند.
فقدان سواد مالی یکی از آسیبهای جامعهی ماست. در مدرسه علوم و ریاضی را به بچهها یاد میدهند ولی همواره جای درسهایی برای آموزش مدیریت هزینهها، بودجهبندی و پسانداز کردن، در نظام آموزشی ما خالی بوده است. در نتیجه این کمبودها، باورهای نادرستی در افراد در ارتباط با پول شکل میگیرد.
باورهای غلط مالی
قطعا اکثر ما باورهای غلط بیشماری داریم ولی در این مطلب به بررسی هشت مورد از رایجترین باورهایی که تصمیمات اقتصادی ما را تحتالشعاع قرار میدهند و مانع پولدار شدن ما میشوند، میپردازیم و خواهیم دید که با نگاهی هوشمندانه و دقیق، جایی برای باورهای غلط باقی نخواهد ماند:
۱) پول گوهری نایاب است
همواره به ما آموختهاند که پول مانند گوهری کمیاب است و باید تمام تلاشمان را برای به دست آوردن و حفظ کردن آن به کار ببریم. ولی آیا این باوری درست است یا تنها تصوری بیپایهواساس و مانعی برای دستیابی به ثروت؟
برای پولدار شدن، علاوهبر تقویت افکار مثبت، باید عملکردی حساب شده داشته باشید. برنامهریزی کنید، در کنار شغل اصلیتان یک تجارت جانبی را شروع کنید، وبسایتی را راهاندازی کنید، روابط کاریتان را تقویت کنید و روی داراییهای ارزشمند سرمایهگذاری کنید. اینها همه راههایی میانبر برای رسیدن به ثروت هستند.
اگر پول در ذهن شما چیزی نایاب و دور از دسترس باشد، احتمالا هیچ اقدام پایهای، برای کسب درآمد و پول بیشتر انجام خواهید داد. پس این باور، باوری بازدارنده است.
اگر باور به کمیاب بودن پول به یکی از عقاید درونی ما تبدیل شود، قطعا پسانداز کردن را به تلاش برای کسب درآمد ترجیح خواهیم داد. یا به عبارت دیگر اگر پول هم مثل زمان محدودیت داشته باشد، رکود اقتصادی جایگزین رشد اقتصادی میشود. به همین سادگی و با یک باور غلط، میتوانید خودتان را فریب دهید.
کدام ویژگی را در خود تقویت کنیم؟
برعکس بسیاری از افراد که امید دارند با شرکت در یک قرعهکشی تمامی مشکلاتشان را حل کنند، میبایست سختکوشی و باهوشی را در خود تقویت کنید چراکه پولدار شدن و زیر بار قرض نرفتن اصلاً بدون سختکوشی ممکن نیست.
۲) کنترل هزینهها مهمتر از کسب درآمد است
شاید شما هم کنترل هزینهها را امری مهمتر از کسب درآمد بدانید ولی این هم تاحدودی یک باور غلط است. درواقع بهتر است اینطور بگوییم که کسب درآمد و کنترل هزینهها، هر دو در زندگی مالی مهم و تاثیرگذار هستند.
نکتهی کلیدی در مانع رسیدن به ثروت چیست؟ مدیریت مسائل مالی و بهبود اوضاع اقتصادی، افزایش اختلاف بین درآمد و هزینههاست. دو راه برای افزایش این اختلاف وجود دارد: کسب درآمد بیشتر، کاهش هزینهها یا ترکیبی از هر دو استراتژی.
به عنوان مثال ترفیع رتبه، پیدا کردن شغل دیگری مثل پرستاری از کودکان در خارج از ساعت کاری میتوانند راههایی برای افزایش درآمد شما باشند. البته افزایش درآمد نباید راهی به سوی زندگی تجملاتیتر و خریدهای غیرضروری باز کند.
پس از افزایش درآمد، سرمایهگذاری راهی مطمئن است که شما را از بسیاری از کسانی که فقط به صرفهجویی فکر میکنند، جلو خواهد انداخت.
کدام ویژگی را در خود تقویت کنیم؟
ساماندهی و نظم. ساماندهی میتواند به شما اطمینان دهد که بسیاری از مسائل مربوط به امور مالی حل شدهاند. نظم به معنی تأخیر نداشتن در پرداختها، نخریدن مازاد بر نیاز از هر وسیلهای، دانستن ضربالاجلهایی که روی امور مالی شما تأثیر دارند و انجام کار بیشتر در زمان کمتر است. همگی این موارد میتوانند در پولدار شدن شما نقش داشته باشند.
۳) پول بیارزش است
منظور اغلب مردم از بیاهمیت بودن مادیات، که ممکن است ما را دربارهی ارزش پول دچار سوءتفاهم کند، بیاهمیت بودن تجملاتی مثل خرید لباسهای مارک و ماشینهای آخرین مدل است. پول چیزی مجزا از کالاهایی است که به وسیلهی آن خریداری میشوند.
پولدار بودن این امکان را به ما میدهد تا شغل مورد علاقهمان را انتخاب کنیم و تمام روز را با انجام کارهای مورد علاقهمان مثل نقاشی، نویسندگی و فعالیتهای داوطلبانه پر کنیم و بیشتر در کنار عزیزانمان باشیم.
کدام ویژگی را در خود تقویت کنیم؟
تفکر. این مسئله خیلی مهم است که شما بتوانید به تصمیمات مالی خود نگاه کنید و نتایج آنها را متوجه شوید. اشکالی ندارد که اشتباهاتی در مانع رسیدن به ثروت چیست؟ تصمیمات مالی داشته باشید؛ همه اشتباه میکنند. نکته این است که از اشتباهات خود درس بگیرید تا دوباره همان اشتباهات را انجام ندهید یا پیش از انجام آن، اشتباه را شناسایی کنید.
۴) پول سرچشمهی تمام پلیدیهاست
پول بهخودیخود، ابزاری خنثی است و نمیتوان آن را بهطور مطلق خوب یا بد دانست. این پولپرستی و حرص و طمع است که پول را به ابزاری شیطانی تبدیل میکند. پس هرگز مادیات را نکوهش یا پرستش نکنید. چراکه پول، چیزی جز یک وسیله نیست و این وظیفهی ماست که برای پولدار شدن از آن به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم.
کدام ویژگی را در خود تقویت کنیم؟
خلاقیت. خلاقیت باعث میشود تا بتوانید از وسیلهای بیشازحد معمول استفاده کنید و وقتی پول ندارید آن را نخرید و به آن نیازمند هم نشوید. این کار به معنی نگهداشتن پول است تا زیر بار قرض نروید و صرفاً اعتبار خود را خرج نکنید. یا به عبارت دیگر یعنی وقتی بودجه محدود است جایگزین ارزانتری پیدا کنید.
ریشه ثروت وفراوانی در زندگی
آیا تا به حال به این موضوع فکر کردید که ریشه ثروت و فراوانی در زندگی چیست؟در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید که یکی از قدیمیترین و تاثیرگذارترین کتابهای رشد فردی است، ناپلئون هیل به توضیح قدرت تفکر ما میپردازد.
او به این نکته اشاره میکند که با اندیشیدن است که میتوان به هر هدفی در زندگی رسید، از جمله اندوختن ثروت فراوان.
رابرت کیوساکی نیز که یکی دیگر از افراد شناختهشده در زمینه آموزش ثروت است در کتاب «پدر پولدار، پدر بیپول» توضیح میدهد که یادگیری مستمر کلید دست یافتن به ثروت است.
پس بنابراین میتوان راه رسیدن به پول و ثروت را، اندیشیدن و یادگیری دانست.
اندیشیدن
اندیشیدن موجب رشد و پرورش تفکر درونی، کنجکاوی، قوه تخیل و سایر مهارتهای مهمی میشود که اغلب بزرگسالان آنرا فراموش کردهاند.شاید وقتی صحبت از یادگیری و مهارت برای کسب ثروت شد، تصور کردید برای کسب ثروت قرار است رفتن به مدرسه و دانشگاه را توصیه کنیم.
اما یادگیری صرفا به این معنا نیست که دانشگاه بروید.یادگیری و “جمعآوری دانش و اطلاعات” چیزهای یکسانی نیستند.
به بیان ساده یادگیری به معنای پیادهسازی مانع رسیدن به ثروت چیست؟ دانش فرا گرفته شده و ایجاد ارتباط موثر در ذهنتان است. بدست آوردن دانش صرفا جمع کردن اطلاعات در بخش هیپوکمپوس مغزتان است.
یاد گرفتن
وقتی تفکر درونی، حس کنجکاوی و قوه تخیل خود را رشد و پرورش میدهید خودتان را مجبور به یادگیری میکنید.شما درباره خودتان، همتایان و دنیای پیرامونتون یاد میگیرید. اصول و عقاید پذیرفته شده عمومی را زیر سوال میبرید و به دنبال پاسخ خودتان میگردید.
به این ترتیب اتصالهای جدیدی در ذهنتان شکل میدهید.این یادگیری واقعی است و با انباشتن اطلاعات در ذهن متفاوت است.
لازم است بدانید که دانش پیادهسازی نشده، صرفا یک فضای اضافی را در ذهنتان اشغال میکند.
رشد کردن
عبارت Grow Rich مفهوم عمیقی دارد. Growبه معنای رشد کردن، بالیدن و بزرگ شدن است.
میدانید که ثروتمند واقعی، رشد میکند و به ثروت میرسد. به این معنا که او ثروت و فراوانی را از طریق مهارتهای موردنیازش که به سختی فرا گرفته ایجاد میکند.
تفاوت افراد خاص با عوام این است که فرد خاص و ثروتمند واقعی تصمیم گرفته در طول زندگی هیچگاه یادگیری را کنار نگذارد.
البته موفقیت یکشبه نیز وجود دارد ولی این اتفاق به ندرت رخ میدهد.
وقتی صحبت از ثروت میشود، اولین چیزی که به ذهن خیلیها میرسد مقدار زیادی پول یا طلاست که روی هم انباشته شده یا یک خودروی لوکس و شیک.
این موارد تصوراتی اشتباه هستند.در این خصوص رابرت کیوساکی به خوبی در بسیاری از کتابهای خود شرح داده که ثروتمندان دارایی میاندوزند و نه بدهی.
اما اغلب ثروتمندان واقعی در یک چیز دیگر مشترک هستند: آنها طیف وسیعی ازمهارتها را کسب کردهاند.
بنابراین اگر یک رکود اقتصادی به وجود آید، شخص ثروتمند به مشکل بزرگی برخورد نمیکند. او مانع رسیدن به ثروت چیست؟ از مهارتهای خود برای تطبیق یافتن با شرایط جدید و پیدا کردن راههای بهتر برای برخواستن استفاده میکند.
تعریف دیگر ثروت، معادل “فراوانی” یا “ازدیاد” است که میتواند هرچیز دیگری غیر از پول نیز باشد.میتوان در عشق، شادمانی، خوشبختی و سلامتی فراوانی داشت.
از “ثروتمند بودن” هر تعریفی در ذهنتان وجود داشته باشد، یادگیری مهارتهای جدید میتواند به شما کمک کند به آن دست یابید.
زمانی که با یادگیری سرگرم میشوید، انرژی میگیرید و انگیزهتان را بالا میبرید، میتوان شبکه افرادی که میشناسید را رشد دهید و به شکلی معنادار به مردم کمک کنید.
بنابراین وقتی یک مانع بر سر راهتان قرار گرفت، تجهیزات لازم برای عبور از آنرا خواهید داشت زیرا میدانید چگونه باید کارهای دیگری انجام دهید و یا با تفکر خلاقانه، راهکار جدیدی پیدا کنید.
با یادگیری مداوم مهارتهای جدید، شکست نمیتواند جلوی شما را بگیرد. از جایی شروع به کار میکنید که هیچ تجربهای ندارید. این یکی از قدرتمندترین عادات در زندگی است، زیرا در زندگی همواره اتفاقاتی غیرقابل پیشبینی رخ میدهد. در مواجه شدن با این کسائل به جای اینکه وحشتزده شوید، مهارتتان را بالا میبرید و خودتان را با شرایط جدید وفق میدهید.
قطعا کسی که برنده قرعهکشی میشود و پول زیادی بدست میآورد، ثروتمند نیست بلکه صرفا خوششانس است.به همین ترتیب، بسیاری از افرادی که یکشبه ثروتمند میشوند معمولا برای مدت طولانی نمیتوانند آنرا حفظ کنند.
ثروتمندان واقعی کسانی هستند که میتوانند ثروتشان را به خوبی حفظ کنند. افراد ماهر تصمیماتشان را حتی در شرایط سخت عوض نمیکنند.
برخی تصور میکنند فقط افراد خودخواه که به خود اهمیت میدهند به دنبال پول هستند. این تصور اشتباه است.ثروتمندان اغلب به چیزهایی که یادمیگیرند علاقه بیشتری دارند.
اگر میخواهید ثروتمند شوید، چیزهایی که ثروتمندان یاد گرفتهاند را یاد بگیرید. ثروتمندان مانند عموم مردم فکر نمیکنند.عموم مردم فقیر هستند، نه به این خاطر که پول ندارند بلکه به خاطر اینکه به دنبال یادگیری نیستند.
هرچقدر میتوانید خودتان را در میان افرادی که در سطوح مختلف زندگی هستند قرار دهید. از آنها بپرسید چگونه به اینجا رسیدند و از چه مهارتهایی بطور مداوم استفاده میکنند.
با این توضیحات ثروتمند شدن به ندرت بصورت غیرعمد اتفاق میافتد. از طریق رشد فردی است که باعث استثنایی شدن شخص میشود و ثروت عظیمی به همراه میآورد.
به همین دلیل به خاطر رشد فردیتان ثروتمند شوید و نه صرفا به خاطر داشتن مقدار زیادی پول.
مطالب زیر را حتما بخوانید
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
دستهها
جدیدترین نوشته ها
- ارزش کاردانو با وجود هارد فورک واسیل به زیر سطح 0.44 دلاری کاهش یافت ۱۳۹۹/۱۲/۲۳
- صرافی FTX می تواند یک میلیارد دلار دیگر برای خرید شرکت های آسیب هزینه کند ۱۳۹۹/۱۲/۲۳
- سامسونگ فعال ترین سرمایه گذار در استارت آپ های رمزارزی و بلاک چینی است ۱۳۹۹/۱۲/۲۳
- رشد پنج برابری تعداد کلاهبرداری های رمزارزی در یوتیوب ۱۳۹۹/۱۲/۲۳
- تحلیل تکنیکال اتریوم؛ دوشنبه 28 شهریور ۱۳۹۹/۱۲/۲۳
من عاشق دنیای ارز رمز و بلاک چین هستم، دنیای بسیار پرسود ولی خطرناک به شرطی که خودمان را با دانش صحیح و بروز مجهز کنیم، آکادمی هلاکوئی را راه اندازی کردم که با حمایت شما به یکی از بهترین پایگاه آموزشی به زبان فارسی تبدیل شود. در این راه با حمایت اعضا و خانواده ی بزرگ آکادمی هلاکوئی، در کنارتان هستم.
پشتیبانی از طریق ارسال تیکت:
وارد داشبورد خود شده و گزینه (تیکت پشتیبانی) را انتخاب و بر روی (ارسال تیکت) کلیک کنید. از همین طریق درخواست خود را پیگیری کنید.
ما را در تلگرام دنبال کنید
کانال درآمد ارز دیجیتال [email protected]
تلگرام کافه ترید ایران [email protected]
کانال نخبگان ارز دیجیتال [email protected]
خبر فوری ارز دیجیتال [email protected]
خبر فوری بازار خارجی [email protected]
کانال وی ای پی [email protected]
خلاصه کتاب هفت اصل دستیابی به ثروت و کامیابی
کتاب هفت اصل دستیابی به ثروت و کامیابی، به توضیح راهکارهایی میپردازد که با خواندن آنها کلید رسیدن به اهدافتان را خواهید یافت. جیم ران، نویسنده کتاب هفت اصل دستیابی به ثروت و کامیابی از خواننده میخواهد که قبل از تعیین اهدافش، خود را با دانش مورد نیاز جهت نیل به خواستهاش مجهز کند. برای مثال، او خواننده را متوجه این نکته میکند که بدون داشتن دانش مالی نمیتواند آرزوی ثروتمند شدن را در ذهنش داشته باشد. کتاب هفت اصل دستیابی به ثروت و کامیابی، خواننده را به نوشتن اهدافش تشویق کرده و از او میخواهد که تحت هر شرایطی نسبت به انجام آنها متعهد بماند.
با خواندن کتاب هفت اصل دستیابی به ثروت و کامیابی یاد خواهید گرفت که چگونه علاوه بر مدیریت درست منابع مالیتان، در زندگی شخصیتان نیز موفق عمل کنید و بدرخشید. این کتاب شما را به داشتن نظم و ترتیب بیشتر دعوت کرده و از شما میخواهد که هرگز دست از اهدافتان برندارید.
بنابراین، اگر مانع رسیدن به ثروت چیست؟ فرصت مطالعه نسخه کامل کتاب هفت اصل دستیابی به ثروت و کامیابی اثر جیم ران را ندارید، پیشنهاد میکنیم که این خلاصه کتاب آموزنده را در وبسایت و یا اپلیکیشن بوکاپو به صورت صوتی و یا متنی مطالعه کنید.
رمز و راز ثروتمند شدن میلیاردرهای دنیا چیست؟
حتماً تاکنون افرادی را دیدهاید که احساس میکنید یکشبه ره صدساله را پیمودهاند؛ دوستان همپیالهای که در عرض مدتی کوتاه از فرش به عرش رسیدهاند و روزانه بر تعداد صفرهای حساب بانکی خود میافزایند! قطعاً اولین پرسش این است که چطور شخصی که تا چند وقت پیش وضعیت مالی معمولی داشت، حال به این سطح از درآمد و رفاه رسیده است؟
به گزارش اقتصادنیوز ، صرفنظر از پاسخی که میشنوید، به احتمال زیاد این تغییر چشمگیر در احوالات اقتصادی فرد ثروتمند را (در بهترین حالت) مدیون شانس خوب او میدانید. البته تا حدودی حق با شماست؛ چراکه در محیط زندگی فعلی ما، کم نیستند افرادی که بدون هیچ تلاش خاصی و تنها بهدلایل واهی به ثروتهای هنگفت میرسند. تعداد این افراد بهقدری زیاد است که کمکم همه به این باور رسیدهایم که هیچ راه درستی برای کسب ثروت وجود ندارد و برای پولدار شدن یا باید شانس داشت، یا رابطه.
بنا به گزارش ارز دیجیتال، اما حقیقت این است که در یک محیط استاندارد و عادلانه، روشهای قانونمندی هم برای ثروتمندشدن وجود دارند! در این مقاله بهکمک یادداشتی از دیوید او (David O) که اخیراً در وبسایت مدیوم منتشر شده، برخی از این روشها را با هم مرور میکنیم. نکته کلی این مقاله این است که ثروتمندشدن همیشه هم به شانس مرتبط نیست و اغلب میتواند دلایل منطقیتری داشته باشد (البته تأکید میکنم که در یک محیط سالم!).
یکی از عواملی که در کسب ثروت تأثیر بهسزایی دارد و بیشتر افراد به آن توجه نمیکنند، «محیط» است. محیط کاری و افرادی که با آنها در ارتباط هستید، تا حد زیادی تعیینکننده نوع و اندازه پولی هستند که کسب خواهید کرد. برخی از افراد بسیار سریع ثروتمند میشوند، زیرا در محیطی قرار دارند که میلیونها دلار پول بهراحتی در آن گردش میکند. البته این تنها یک عامل است و فاکتورهای دیگری هم دراینباره دخیل هستند. در ادامه، چهار عاملی را مطالعه میکنید که میتوانند دید اقتصادی شما را تغییر دهند و به شما در کسب ثروت کمک کنند.
همنشین بزرگان باشید
یکی از دوستان باتجربه من میگفت، اگر دیدید جوانی حدوداً بیست یا سیساله در کسبوکار خود بسیار موفق است، ببینید با چه کسانی دوست است. این افراد موفق معمولاً «همنشین بزرگان هستند». البته مسلماً چنین افرادی هم دوستهایی معمولی دارند که با آنها وقت میگذارنند؛ اما در مواقع حساس به حرف کسانی گوش میدهند که چند پله جلوتر از آنها هستند و تجربههای بیشتری دارند.
ممکن است با خود فکر کنید که همنشین بزرگان یعنی چه؟ و منظور ما از بزرگان، دقیقاً چه کسانی هستند؟
هر جا و در هر موقعیتی که باشید، همیشه افرادی هستند که چند پله بالاتر از شما قرار دارند. چیزی که برای شما شبیه به یک رویاست، برای آنها تجربهای معمولی است و نهایت چیزی که شما به آن فکر میکنید را سالها قبل پشتسر گذاشتهاند. همنشینی با چنین افرادی در بدبینانهترین حالت، دستکم چهار نتیجه مثبت دارد:
- شکستن تابوهای ذهنی
آنها باعث میشوند سرمایهای که از نظر شما بزرگ و دستنیافتنی است، در چشمتان کوچک جلوه کند. این خود عامل مهمی است که بههیچوجه نباید آن را دستکم بگیرید.
- آشنایی با منابع و روشهای کارآمد
همنشینی با این افراد، به شما کمک میکند که از منابعی و روشهایی که موجب ثروتمند شدنشان شده است مطلع شوید.
- دیدگاه جامعتر به زندگی
منابع و روشها را هم که کنار بگذاریم، نکته ارزشمند دیگری وجود دارد که در پی همنشینی با افراد ثروتمند از آن مطلع میشوید و آن، دیدگاه آنها نسبت به زندگی است. اهمیت این نکته، حتی از مورد قبلی هم بیشتر است؛ چراکه رسیدن به این دیدگاه سالها به طول انجامیده و عمر زیادی برای آن صرف شده است. اینکه شما بدانید یک فرد ثروتمند چگونه به دنیا نگاه میکند و چه نظری نسبت به زندگی و جهان هستی دارد، کمک بزرگی در راستای تغییر نگرش سنتی و رسیدن به ثروت است.
- توسعه ارتباطات
در نتیجه این همنشینی، شما میتوانید از ارتباطاتی که آنها در تمام این سالها برقرار کردهاند بهره ببرید. مسلماً افراد ثروتمند هم از قانون «همنشینی با بزرگان» استفاده میکنند و دوستان و آشنایانی با جایگاه بالاتر از خود دارند. بهاینترتیب، میبینید که نوع ارتباطات شما رفتهرفته تغییر خواهد کرد و وارد سطح جدیدی خواهد شد. در غیر این صورت، باید همه این اطلاعات را بهتنهایی به دست بیاورید و کل این مسیر را بهتنهایی و با آزمونوخطا طی کنید.
به همین علت است که میگوییم با کمکگرفتن از ثروتمندان دیگر، سریعتر اوج خواهید گرفت.
معاملاتی معدود با سود کلان داشته باشید
بهطور کلی، دو نوع مدل تجاری برای فروش و کسب سود وجود دارد. مدل اول فروش تعداد زیادی کالا یا خدمات با درصد سود کم است و مدل دوم این است که تعداد محدودی کالا را با درصد سود زیاد به فروش برسانید.
این مسئله به نوع کسبوکار شما و شغلی که در آن مشغول هستید مرتبط است. همیشه و از قدیم این طور بوده که سود برخی از بازارها، از بازارهای دیگر بیشتر است. یا بهعبارت دیگر، «پول درشت» در آنها جابهجا میشود. بهعنوان مثال، «بازار مسکن» نمونهای از این بازارهاست. یک معامله در این بازار میتواند بهاندازه فروش صدها محصول خدماتی سود داشته باشد.
خب اگر به دنبال ثروتمندشدن هستید، واضح است که فعالیت در این کسبوکارها بیشتر به نفع شماست؛ اما نباید نقش مهارت و تخصص را هم نادیده گرفت. بالاخره هرکسی در کاری تخصص دارد و ورود شما به کاری که مهارت لازم را در آن ندارید، میتواند به ضررتان تمام شود. اگر در ابتدای راه و در حال برنامهریزی برای آینده شغلی خود هستید، میتوانید این فاکتور را در نظر بگیرید و زمان باارزش خود را به کسب مهارت در کاری اختصاص دهید که سود بیشتری را برایتان بههمراه دارد.
اما همه اینها به این معنی نیست که نمیتوان از مدل اول برای ثروتمندشدن استفاده کرد. تنها تفاوت آنها این است که در مدل اول، شما باید تعداد بیشتری کالا را به فروش برسانید و یا تعداد بیشتری معامله انجام دهید. تصور کنید که شما از هر فروش خود ۱ دلار سود میکنید. برای اینکه بتوانید به سود ۱ میلیون دلار برسید، باید ۱ میلیون واحد از محصول خود را به فروش برسانید. بنابراین روی محصول یا خدماتی تمرکز کنید که افراد زیادی به آن احتیاج دارند و بهطور مکرر خریداری میشود.
مسیر هموارتر را انتخاب کنید
رِی دالیو (Ray Dalio)، میلیاردر و سرمایهگذار معروف آمریکایی به نکتهای اشاره کرده که هر کارآفرینی باید درباره آن فکر کند. او درباره شیوه میلیاردرشدن خود میگوید:
تنها کاری که من کردم، کسب مهارت در زمینهای بود که اگر در آن ماهر باشید، (مسلماً) پول زیادی به دست میآورید.
منظور این جمله آن است که برای میلیاردرشدن، نیازی نیست که لزوماً یک کارآفرین برتر یا یک نخبه خلاق باشید. با توجه به خصوصیات ویژه خود، سعی کنید مسیرهای هموارتر و تضمینشدهتر را برای کسب ثروت در پیش بگیرید.
در بین افراد ثروتمند، بهندرت با کسانی برخورد میکنید که شیوهای منحصربهفرد یا جدید را پیش گرفته باشند. البته شاید از این حرف کمی گیج شده باشید؛ چراکه تصور اکثریت ما از پولدارشدن و موفقیت (دستکم در آمریکا)، راهاندازی یک کسبوکار جدید است که به ناگاه سروصدای زیادی به پا میکند و صاحب آن را به یک میلیادر تبدیل میکند؛ اما حقیقت این است که در دنیای واقعی، همه ثروتمندان جف بزوس و بیل گیتس و ایلان ماسک نیستند. تنها راه رسیدن به ثروت هم، طیکردن مسیری مشابه این افراد نیست.
اتفاقاً برعکس، ثروتمندان زیادی وجود دارند که راههای معمول و کمخطر را برای رسیدن به موفقیت برمیگزینند. انتخاب روشهای خاص و منحصربهفرد بهمعنی پذیرش یک ریسک بزرگ است. ممکن است این ریسک جواب بدهد و این افراد در مدتزمان خیلی کوتاهی به یک میلیاردر تبدیل شوند؛ اما خب تضمینی هم در این روشها نیست و ممکن است در نهایت با شکست مواجه شوند. این در حالی است که مسیرهای معمول و هموارتری برای کسب ثروت وجود دارد که با خیال راحتتری میتوان به آنها اطمینان کرد.
اشتباه بسیاری از افراد این است که در کاری مهارت پیدا میکنند که در طولانیمدت چندان سودآور نیست. با وجود تجربههای ناموفق مشابهی که وجود دارد، این افراد باز هم به دلایل مختلف همین اشتباه را تکرار میکنند. یکی از این دلایل این است که آنها فکر میکنند میتوانند از پس هر کاری بربیایند و بهعبارت بهتر، حسابشان با بقیه فرق میکند.
اما اگر یک لحظه منطقی فکر کنیم، چرا ما باید بتوانیم کاری که تعداد زیادی از افراد در آن شکست خوردهاند را با موفقیت به انجام برسانیم؟
این سؤال، استفهام انکاری نیست. بهعبارت دیگر، منظور ما این نیست که شما نمیتوانید چنین کاری را انجام دهید؛ بلکه هدفمان این است که واقعاً به پاسخ آن فکر کنید. آیا توانایی خاصی در شما هست که بتواند شما را به یک فرد پیشرو و پیشگام تبدیل کند؟ یا این احساس تنها از روی جو رقابتی حاکم در دنیای امروزی که عمدتاً از طریق شبکههای اجتماعی ایجاد شده در شما به وجود آمده است؟ اگر پاسختان به سؤال اول مثبت است که به شما تبریک میگوییم؛ اما اگر احساس میکنید پاسخ مثبت را باید به سؤال دوم بدهید، پیشنهاد میکنیم فرمان تصمیمگیری را از احساساتتان گرفته و به منطقتان بدهید.
فراموش نکنید که پیشگامان راه را برای دیگران هموار میکنند؛ اما میلیونرهایی که سریع پولدار میشوند، مسیری را طی میکنند که قبلاً هموار شده است. تلاش برای اختراع مجدد چرخ به صرف زمان احتیاج دارد، زمانی بسیار زیاد.
بنابراین، افرادی که خیلی سریع ثروتمند میشوند، در کاری مهارت کسب میکنند که پیش از این تعداد بسیار زیادی را ثروتمند کرده است؛ نه یک یا دو نفر، بلکه صدها و مانع رسیدن به ثروت چیست؟ هزاران نفر.
در یک کلام، اگر قصد دارید سریعتر ثروتمند شوید، سودای پیشگامبودن را کنار بگذارید و به دنیای واقعی بچسبید.
شبیه به یک میلیاردر برنامهریزی کنید
در قسمت آخر این مقاله، میخواهیم کمی پا را فراتر گذاشته و روشهایی را بررسی کنیم که میتوانند لقب «میلیاردر» را به شما هدیه دهند. راستش را بخواهید، میلیاردرها هم از همان مسیری میگذرند که ثروتمندان معمولی از آن گذشتهاند؛ با این تفاوت که در مسیر میلیاردرشدن، باید فشارهای بیشتری را تحمل کنید.
اگر اندکی با دنیای کسبوکار آشنا باشید، احتمالاً در سالهای اخیر اصطلاح استارتآپ را زیاد شنیدهاید. برخلاف تصور خیلیها که استارتآپها را جایی برای تفریح و کار توأمان میدانند، استارتآپهای واقعی، سکوهای پرتابی هستند که کسبوکارهای خلاقانه را در شرایط تحتفشار، به سرعت رشد میدهند و به ثروتهای هنگفت نزدیک میکنند.
از نظر من یکی از راههای احتمالی برای میلیاردرشدن، راهاندازی یک استارتاپ موفق با کمترین بودجه ممکن است. اولین قدم برای راهاندازی یک استارتاپ موفق، داشتن ایدهای است که در نوع خود جدید و کارآمد باشد.
مرحله بعدی، پیداکردن سرمایهگذار است. پیداکردن سرمایهگذار اغلب دشوارترین مرحله برای کارآفرینان است؛ اما اینجاست که «همنشین بزرگان بودن» دوباره به کمکتان میآید. اگر شما دوستان و همکاران ثروتمندی داشته باشید، یافتن یک سرمایهگذار از بین آنها کار بهنسبت راحتتری خواهد بود.
پس از طی این مراحل، شما باید برای استارتاپتان تبلیغ کنید و آن را به شهرت برسانید. این مرحله هم اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر بعد از اولین مرحله تأمین مالی نتوانید نام استارتاپتان را بر سر زبانها بیندازید، در ادامه احتمالاً به دردسر خواهید افتاد.
کسب شهرت باعث جذب سرمایه بیشتر میشود. با کسب شهرت دیگر نیازی نیست که خود را به سرمایهگذاران اثبات کنید؛ بلکه سرمایهگذاران خود بهدنبال شما خواهند بود و مشتاقانه روند رشد و توسعه استارتاپتان را پیگیری میکنند.
فراموش نکنید که کسبوکار شما باید به مرحلهای برسد که بتواند هزینههای خود را مدیریت کند. بهعبارت دیگر، استارتاپ شما نباید به هیچ شخص یا عامل بیرونی وابسته باشد و باید بهصورت مستقل به کار خود ادامه دهد. این همان مرحلهای است که گفته میشود این استارتاپ به «مقیاسپذیری» رسیده است.
البته این به این معنی نیست که دیگر بههیچوجه به سرمایه سرمایهگذاران احتیاجی ندارید. بلأخره شما برای گسترش کسبوکار خود نیاز به سرمایه بیشتر دارید؛ اما مسئله این است که این سرمایه بهخودیخود تأمین میشود و نیازی نیست که شما برای تأمین آن، بهدنبال سرمایهگذار بگردید. همه اینها بهخاطر این است که سرمایهگذاران شاهد موفقیت استارتاپ شما بودهاند و به آینده آن اطمینان دارند.
برای میلیاردر شدن، باید طوری برنامهریزی کنید که پس از این دوره تأمین مالی، کسبوکارتان به سودآوری برسد. در این صورت میتوانید آسودهخاطر باشید که آینده مالی خوبی در انتظارتان است؛ وگرنه، ممکن است با مشکل مواجه شوید.
معمولاً آخرین اقدام میلیاردرها، عرضه اولیه سهام است. انتخاب زمان مناسب برای عرضه اولیه سهام بهشدت مهم است. شما باید زمانی سهام خود را عرضه کنید که به موفقیت لازم دست یافته باشید و بهعبارتی، حرفی برای گفتن داشته باشید. مشکل بسیاری از شرکتها دقیقاً همین است که پیش از اینکه از سودآوری خود مطمئن شوند، عرضه اولیه سهام را انجام میدهند؛ در صورتی که کلید اصلی موفقیت در عرضه اولیه سهام، زمانبندی درست است.
اگر زمان مناسبی را برای عرضه اولیه سهام انتخاب نکنید، ممکن است با شکست مواجه شوید و اگر زمانبندی درست را رعایت کنید، بهاحتمال زیاد یکی از میلیاردرهای آینده خواهید بود. بنابراین هر زمان که احساس کردید استارتاپتان به موفقیت لازم دست یافته، میتوانید سهام آن را در بازارهایی مانند بازار بورس عرضه کنید تا باعث جذب سرمایه بیشتر برای شما شود.
جمعبندی
شاید با مطالعه این مقاله، تنها چیزی که به ذهنتان رسیده این باشد که «چه دل خوشی». میدانیم که گفتن این حرفها راحت است؛ اما پیادهکردن آنها در سطح عملی، نه. علاوه بر این، اداره یک کسبوکار در فضای فعلی کشور ما که با مشکلاتی مثل تحریمهای خارجی، رانتهای داخلی و سیاستهای ناپایدار اقتصادی دستبهگریبان است، سختی کار را دوچندان میکند. با این حال، ناامیدی راهحل مشکل نیست.
همه روشهایی که عنوان شد، در یک شرایط استاندارد میتواند شما را یک فرد ثروتمند تبدیل کند یا دستکم میتواند دید بازتری به شما ارائه کند تا به چیزهایی فکر کنید که پیشتر فکر نمیکردید. البته لازمبهذکر است که همه روشهای کسب ثروت هم در این چهار مورد خلاصه نمیشود و مسلماً راههای دیگری وجود دارند که در این مقاله به آنها اشاره نشد.
با این حال، اگر بخواهیم نکات اصلی این مقاله برای ثروتمندشدن را بهطور خلاصه مرور کنیم، به این موارد میرسیم:
آزادی مالی ; 4 قانون رسیدن به آزادی مالی + مثال
آزادی مالی چیست؟ تعریف این اصطلاح برای همه متفاوت است، اما از نظر روششناسی، آزادی مالی زمانی است که درآمد غیرفعال شما (از کسبوکار یا داراییهایتان) بیشتر از هزینههایتان باشد. آزادی مالی به شما اجازه میدهد به زندگی ایدهآل خود دست پیدا کنید و دیگر نیازی به کار به عنوان کارمند ندارید !
متأسفانه، بسیاری از افراد از آزادی مالی کوتاهی میکنند. حتی بدون شرایط اضطراری مالی گاه به گاه، به دلیل خرج های بیش از حد افزایش بدهی بار ثابتی است که آنها را از رسیدن به اهداف خود باز می دارد.
تصور کنید که بتوانید خانه رویایی خود را داشته باشید، در حومه شهر ایده آل خود زندگی کنید و اقلامی را از لیست سفر خود انتخاب کنید بدون اینکه مجبور باشید هر روز صبح از رختخواب بلند شوید تا به کارهای روزمره بپیوندید.
هنگامی که یک بحران بزرگ مانند یک طوفان، زلزله یا یک بیماری همه گیر به طور کامل همه برنامه ها را مختل می کند.
آزادی مالی چیست؟
برای برخی، آزادی مالی به معنای توانایی پرداخت صورت حساب ها با پول باقی مانده در هر ماه یا داشتن یک حساب اضطراری با بودجه کامل است. دیگران ممکن است بخواهند زودتر بازنشسته شوند و سفرهای زیادی داشته باشند.
همانطور که ممکن است طعنه آمیز به نظر برسد، آزادی مالی مربوط به کنترل است، یعنی کنترل بر امور مالی خود. بنابراین، یکی از راههای بهتر برای تعریف آزادی مالی، داشتن درآمد باقیمانده کافی است که به شما امکان میدهد تا زندگی دلخواه خود را داشته باشید، بدون هیچ گونه نگرانی در مورد نحوه پرداخت صورت حسابها یا مدیریت هزینههای ناگهانی.
به عبارت دیگر، آزادی مالی همیشه به معنای ثروتمند بودن و داشتن پول زیاد نیست. درعوض، بیشتر در مورد کنترل حال مالی و آینده مالی شماست.
صرف نظر از اینکه آزادی مالی را چگونه تعریف می کنید، مراحل زیر به شما کمک می کند تا به چشم انداز خود برای آینده برسید
آزادی مالی و راه رسیدن به آن چیست؟
دستیابی به آزادی مالی برای بیشتر افراد یک هدف است. آزادی مالی معمولاً به معنای داشتن پس انداز، سرمایه گذاری مالی و پول نقد کافی برای تأمین زندگی مورد نظر خود و خانواده است. این به معنای افزایش پس اندازهایی است که ما را قادر می سازد شغل مورد نظر خود را دنبال کنیم بدون اینکه هر ساله در انتظار دریافت یک دستمزد تعیین شده باشیم. به طور خلاصه در تعرف آزادی مالی چیست؟ آزادی مالی یعنی پول برای ما کار می کند به جای آنکه ما برای پول کار کنیم.
رابرت کیوساکی میگوید: «علت عمدهای که باعث میشود، غالب مردم در تنگناهای مالی بهسربرند این است که آنان سالهای سال را از عمر خود در مدارس به سر میبرند؛ اما درخصوص پول هیچ چیز یاد نمیگیرند. نتیجه این است که فقط یاد میگیرند برای پول کار کنند؛ اما هیچگاه یاد نمیگیرند که چه کنند تا پول برایشان کار کند.»
این آزادی است که شما واقعاً خودتان باشید و آنچه را که واقعاً در زندگی می خواهید انجام دهید.افراد با افزایش بدهی، هزینه های بی رویه و سایر مشکلاتی روبرو هستند که مانع رسیدن به اهدافشان می شوند. چنین چالش هایی برای همه وجود دارد، اما این 4 قانون و فرمول آزادی مالی می تواند شما را در مسیر ایده آل مناسب مالی قرار دهد.
این در مورد پیروی از اشتیاق شما است، انتخاب گزینه هایی که تحت تأثیر حساب بانکی و زندگی براساس شرایطتان نیست. ⠀⠀⠀⠀⠀⠀
اگر می خواهید از نظر مالی آزاد باشید، باید فردی متفاوت از امروز باشید و هر آنچه را که در گذشته شما را عقب نگه داشته است، رها کنید. این یک روند رشد، بهبود و به دست آوردن قدرت معنوی و عاطفی است.رسیدن به رویاهای شما پاداش واقعی آزادی مالی است.
آزادی مالی به این معنی است که شما می توانید تصمیمات زندگی را بدون اینکه بیش از حد تحت تاثیر فشار مالی باشید بگیرید زیرا آمادگی آن را دارید. به عبارتی آزادی مالی به این معنا است که شما امور مالی خود را کنترل می کنید به جای اینکه توسط آنها کنترل شوید. آموزش صفر تا صد بورس و سرمایه گذاری اصولی در بازار سرمایه می تواند شما را در این جهت قرار دهد.
مسیر آزادی مالی یک استراتژی سریع ثروتمند شدن نیست. به خاطر داشته باشید که آزادی مالی به این معنا نیست که شما مسئول رسیدگی به پول خود نیستید یا “آزاد” هستید. داشتن کنترل کامل بر امور مالی ثمره تلاش، فداکاری و وقت است و همه این تلاشها ارزش رسیدن به آزادی مالی را دارد!
برای دانستن مفهوم آزادی مالی با تعریف اینکه آزادی مالی برای شما چگونه است شروع کنید. آزادی مالی باید شخصی باشد. رویای بزرگی داشته باشید و اهدف خود را مشخص کنید. آزادی مالی چیست و برای شما چگونه است؟ شاید چیزی شبیه به این موارد باشد:
- آزادی در انتخاب شغلی که عاشق آن هستید بدون نگرانی در مورد دستمزد دریاقتی
- آزادی سفرهای بین المللی هر ساله بدون فشار آوردن به پس اندازتان
- آزادی پرداخت نقدی برای یک قایق اسکی جدید
- آزادی بازنشستگی زودهنگام در یک دهه سنی
در این مقاله فرمول آزادی مالی را به شما خواهیم گفت تا با چند مورد از آن آشنا شوید:
4 قانون برای رسیدن به آزادی مالی
آزادی مالی چیزی است که بسیاری از مردم آرزوی آن را دارند. آزادی مالی در جایی اتفاق میافتد که جریانهای نقدی شما به گونهای دستهبندی میشوند که به شما امکان میدهد شغل خود را ترک کنید و به دنبال علاقه خود باشید یا زمان بیشتری را با خانواده خود بگذرانید. اما مهمتر از همه در حین انجام این کار خراب نمی شود. به همین خاطر در ادامه به 4 قانون رسیدن به آزادی مالی پرداخته شده است.
1. تصمیم بگیرید سرمایه مانع رسیدن به ثروت چیست؟ گذار شوید نه یک مصرف کننده
یکی از بزرگترین موانع استقلال مالی، ذهنیت مصرف کننده است. در حالی که اکثر مردم برای به دست آوردن پول سخت کار می کنند، حتی با افزایش درآمد ممکن است در طول زندگی خود با مشکل مواجه شوند. با توجه به بازاریابی زیادی که در زندگی روزمره ما را احاطه کرده است، جای تعجب نیست که مصرف گرایی اکنون یکی از بزرگترین تهدیدها برای رفاه مالی است. میل به خرید کالاها و خدمات مادی به قدری قوی است که میلیون ها نفر برای رسیدن به رضایت فوری در بدهی فرو می روند.
اگر می خواهید خود را از نظر مالی توانمند کنید، باید بین ذهنیت مصرف کننده و ذهنیت سرمایه گذار یکی را انتخاب کنید. افرادی که دارای ذهنیت سرمایهگذار هستند احتمالاً پیشرفت میکنند، در حالی که مصرفکنندگان در نهایت به دلیل انباشت بدهیها ممکن مانع رسیدن به ثروت چیست؟ است از کار بیفتند.
ما در جهان مصرفکننده محوری زندگی میکنیم که در آن بطور مداوم ملزم به صرف هزینه هستیم. عادت مصرف کنندگی و خرج کردن از عواملی است که مانع آزادی مالی می شود.
یاد بگیرید که چگونه هزینه های خود را مدیریت کنید و از آن در جهت دستیابی به آزادی مالی و سرمایه گذاری در بورس اینترنتی استفاده کنید . وقتی یاد گرفتید چگونه پول را مدیریت کنید، ممکن است متوجه این نکته شوید که در گذشته در امور مالی خود اشتباهاتی مرتکب شده اید. مشکلی نیست! اما اگر می خواهید آزادی مالی را تجربه کنید، باید قبل از شروع به ایجاد ثروت، مشکلات را حل کنید.
این بدان معناست که اگر بدهی هایی مانند کارت های اعتباری، وام های دانشجویی یا وام های اتومبیل دارید، وقت آن است که آن ها را جدی بگیرید و محدود کنید. چرا؟ زیرا زمانی که بدهکار هستید، در فهرست پرداختی های شما نام شخص دیگری وجود دارد. اگر می خواهید به هدف خود برسید، به تمام درآمد خود نیاز دارید، نه به باقی مانده آنچه که پس از پرداخت قبوض کارت اعتباری و پرداخت وام های دانشجویی و… باقی مانده است.
اکثر افراد وقتی شروع به بودجه بندی می کنند احساس می کنند که درآمدشان افزایش یافته است، بنابراین خبر خوبی برای شما است. حتی کمترین بدهی خود را هم تسویه کنید تا از بین برود. پرداخت بدهی کار سختی است، اما حس واقعی نگه داشتن تمام پولی که در هر ماه بدست می آورید لذت بخش است! وقتی عاری از بدهی شدید ، آنجا بمانید. برای همیشه داشتن بدهی توانایی شما در ایجاد ثروت را تضعیف می کند و برنامه مالی شما را به خطر می اندازد.ساده است. دور از بدهی!
2. بازی معامله را بیاموزید، ریسک ها و هزینه ها را برآورد کنید:
مدیریت ریسک فرآیند شناسایی و اندازه گیری ریسک و حصول اطمینان از سازگاری ریسک های پذیرفته شده با ریسک های مورد نظر است. فرآیند مدیریت ریسک بازار به شدت به استفاده از مدل ها متکی است. مدل یک نمایش ساده از یک پدیده دنیای واقعی است. مدلهای مالی تلاش میکنند تا عناصر مهمی را که قیمتها و حساسیتها را در بازارهای مالی تعیین میکنند، به تصویر بکشند. با انجام این کار، آنها اطلاعات حیاتی لازم برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری را ارائه می دهند.
به عنوان مثال، مدلهای ریسک سرمایهگذاری به مدیر پرتفوی کمک میکند تا بفهمد با توجه به تغییر در یک عامل خطر خاص، ارزش پرتفوی چقدر ممکن است تغییر کند. آنها همچنین بینشی در مورد سود و زیان هایی که ممکن است به طور منطقی انتظار می رود پرتفوی تجربه کند و دفعات زیان های بزرگ را ارائه می دهند.
با این حال، مدیریت ریسک موثر بسیار بیشتر از استفاده از مدلهای مالی است.
10 سال دیگر می خواهید کجا باشید؟ آیا این شغل با اهداف کلی شما منطقی است؟ آیا پتانسیل درآمدزایی وجود دارد؟
میزان انگیزه، قدرت ریسکپذیری، خلاقیت، پشتکار، مداومت و میزان سواد و مهارتهای مالی عوامل تعیینکنندهای برای دستیابی به آزادی مالی هستند. میزان ریسک پذیر بودن خود را براساس افق زمانی و درصد پذیرش ریسک ها بسنجید.
به طور مثال، افزاد ریسک گریز ترجیح می دهند هرچه به دوران بازنشستگی خود نزدیک می شوند، امنیت بیشتری در ثبات درآمد ناشی از سرمایه گذاری شان داشته باشند. در نتیجه در انتخاب سرمایه گذاری باید دقت بیشتری داششته باشند. اگر فردی ریسک گریز هستند، سرمایه گذاری در سهام برای کوتاه مدت مناسب شما نخواهد بود.
تهیه برنامه هزینه ماهانه خانوار و رعایت آن روشی مهم برای تضمین پرداخت بدهیها است در حالی که پس انداز هم در حال انجام است. هزینه های خود را در طول ماه بررسی کنید.
اگر به طور مداوم در مناطق خاصی بیش از حد هزینه یا کم، مصرف می کنید پس می توانید همیشه هزینه های خود را برآورد و مدیریت کنید. کلید اصلی هر نوع ارزیابی ریسک، شناسایی دارایی ها و تهدیدها می باشد. بنابراین باید دارایی های خود را شناسایی و از آن ها محافظت کنید.
3. مقدار دقیق پولی را که برای آزادی مالی خود نیاز دارید، محاسبه کنید
همه ما این ایده را دوست داریم که مجبور نباشیم یک کار معمولی 9-5 روزه انجام دهیم، در خانه با بچهها باشیم، روی پروژهای کار کنیم که واقعاً شما را هیجان زده میکند – اما چگونه میتوانید آن را هدف قرار دهید در حالی که زندگی عادی باید از سر گرفته شود.
اگر برنامه ای برای پول خود نداشته باشید، پیشرفت نخواهید کرد. با داشتن برنامه خواهید دید که در پایان هر ماه پول شما کجا رفته است! بودجه بندی مهم است تا بتوانید امور مالی خود را در مسیر درست قرار آزادی مالی دهید، اما به همین جا ختم نمی شود.
حتی اگر به آزادی مالی دست پیدا کنید، باز هم هر ماه بودجه منحصر به فردی را تکمیل می کنید متناسب با پولی که دارید به برنامه نیاز دارید. به طور تصادفی به آزادی مالی نخواهید رسید. بودجه بندی اولین قدم برای ایجاد ثروت است.
تحقیق و آموزش در بازار های مالی و آشنایی با مباحث آن همچون نحوه محاسبه ارزش واقعی یک سهم و یا دیگر موارد می تواند موجب افزایش اطلاعات شما در این زمینه و تحقق پیدا کردن آزادی مالی در شما شود
به همین ترتیب یک برنامه روزانه یا ماهانه است که اهداف شما را تقویت می کند و اراده را تقویت می کند در مقابل اینکه اجازه می دهید قبل از وسوسه ولخرجی خرج کنید. به طور معمول افراد کمتر از آن چیزی که کسب کرده اند هزینه میکنند و مازاد آن را به نحوی سرمایه گذاری می کنند که به هدف خود برسند.
4. محدوده ریسک خود را تعیین کنید و یک هزینه ماهانه برای خود پیاده سازی کنید
ریسک پذیری شما بیشتر به این بستگی دارد که چقدر می توانید از دست بدهید تا اینکه چقدر می خواهید به دست آورید.
هر سرمایه گذاری ریسک دارد. در برخی موارد، ممکن است مقداری یا تمام پولی را که سرمایه گذاری کرده اید از دست بدهید. در موارد دیگر، ممکن است مجبور شوید نوسانات قیمت بازار را تحمل کنید. سپس، مواردی وجود دارد که درآمد خود را از دست می دهید یا بازگشت سرمایه را از دست می دهید.
تعهدات فعلی و آینده شما اگر نیازهای فوری دارید، باید در دارایی های نقدشونده و کم ریسک مانند اوراق قرضه پس انداز سنگاپور سرمایه گذاری کنید.
هر چه افق سرمایه گذاری شما طولانی تر باشد، زمان بیشتری برای رهایی از نوسانات بازار و رشد سرمایه گذاری خود دارید.
توجه داشته باشید که در این حالت پذیرفتن ریسک یک کار غیرمنطقی نیست، حتی اگر میزان ریسک خیلی زیاد باشد. چون در این حالت انتظار بازده بالایی نیز وجود دارد.
تصور کنید اگر مجبور به تعویض واحد تهویه هوا در خانه خود شدید مجبور شدید مقداری از پول خود را بیرون بیاورید. یا مجبور شدید بعد از ترک شغل خود برای پرداخت هزینه مواد غذایی از کارت اعتباری استفاده کنید، چه می کنید؟ اگر مرتباً از آینده خود (پس انداز مالی) قرض بگیرید چگونه می توانید جلوتر بروید؟
اگر هدف شما آزادی مالی است، برای حوادث غیرمترقبه زندگی که برای همه ما اتفاق می افتد، مانند تعمیرات ماشین، خراب شدن لوازم خانگی و کسر هزینه های پزشکی، به یک برنامه ریز نیاز دارید. به همین دلیل شما باید صندوق پس انداز خود را افزایش دهید تا پس از پرداخت بدهی سه تا شش ماه هزینه را تأمین کنید.
داشتن پول نقد در دست برای پوشش یک واقعه غیر منتظره زندگی به شما آرامش می دهد و بخشی مهم از برنامه کلی مالی شما است. برای خریدهای بزرگ که موارد اضطراری نیستند ، به یک طرح پس انداز نیاز خواهید داشت. در بودجه ماهانه خود یک مورد مانع رسیدن به ثروت چیست؟ خط ایجاد کنید و کل مبلغ را بر ماههایی که باید پس انداز کنید تقسیم کنید. شما دیگر بدهکار نیستید و این بدان معناست که می توانید از تعطیلات خود لذت ببرید.
نتیجه گیری
آزادی مالی می تواند نظریه خوبی به نظر برسد. اما حقیقت این است که رسیدن به آن برای هر کسی ممکن است. منظور هر کسی است حتی کسی که زمانی ده ها هزار بدهی وام داشته. مهم نیست که امروز چه مشکلات مالی دارید، همیشه راهی برای بازگشت وجود دارد. شاید امتحان کردن یک برنامه بودجه بندی اولین قدم شما باشد.
در این مقاله، ما به اهمیت آزادی مالی پرداختم و نکاتی را در مورد آزادی مالی ز جمله چند نکته که مفید بود را به اشتراک گذاشتیم. با پیروی از نکات آزادی مالی در این مقاله، به آزادی مالی که سزاوار آن هستید، نزدیکتر خواهید شد.
دیدگاه شما