چرا نقدینگی اهمیت دارد؟


نسبت های مالی نقدینگی چیست و چه کاربردی دارد؟

نسبت های نقدینگی

تجزیه و تحلیل نسبت، یک تحلیل کمی اطلاعات از صورت های مالی شرکت یا قیمت سهم است. نسبت‌ها، کلید تجزیه‌وتحلیل مالی هستند، چراکه برای ارزیابی و مقایسه یک شرکت با همتایانشان یا مقایسه با صنعت از نسبت های نقدینگی استفاده می‌شود. نسبت‌ها علائم حیاتی برای اندازه‌گیری سلامت شرکت‌ها را فراهم می‌کنند، به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهند تا به جنبه‌های خاصی از وضعیت عملیاتی شرکت متمرکز شوند. به‌عنوان‌مثال ممکن است شرکتی سودآور باشد، اما مقدار یک نسبت خاص می‌تواند نشان دهد که، مدیریت موجودی عملکرد مناسبی نداشته است و یا شرکت با مشکل نقدینگی روبه‌رو است. نقدینگی طبق تعریف عبارت است از میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه مدت خود. بنابراین نسبت های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت­ ها در پرداخت دیون کوتاه مدت یا عمل به تعهدات کوتاه مدتشان فراهم می‌آورند.

نسبت جاری

یکی از مهم‌ترین نسبت های نقدینگی، نسبت جاری است که به صورت زیر تعریف می‌شود:

نسبت های نقدینگی

برای شرکت فرضی الف این نسبت را در سال‌های مختلف محاسبه و نمودار آن را ترسیم می‌نماییم:

نسبت های نقدینگی

عدد ۱٫۱۷ برای نسبت جاری را می‌توان به زبان ساده به این صورت تفسیر نمود که شرکت در سال ۸۶ به ازای هر صد تومانی که تا انتهای سال باید پرداخت می‌نموده است (بدهی جاری)، توانایی کسب ۱۱۷ تومان وجه نقد تا انتهای سال را داشته است (دارایی جاری). معمولاً نسبت جاری بین ۱ و ۲ را به عنوان نشانه‌ای از وضعیت مطلوب نقدینگی شرکت در نظر می‌گیرند:

  • نسبت مطلوب باید بیشتر از یک باشد چرا که پایین‌تر بودن نسبت جاری از عدد ۱ بدین معناست که شرکت توان پرداخت دیون کوتاه مدت خود را ندارد چرا که دارایی‌های جاری آن کمتر از بدهی‌های جاری آن است.
  • چرا که بالا بودن بیش از حد این نسبت (مثلاً عدد ۱۰) نشان از بلا استفاده ماندن دارایی‌های شرکت و به اصطلاح خواب سرمایه است؛ چرا که معمولاً سود بنگاه از دارایی‌های غیر جاری آن ناشی می‌شود و نه دارایی جاری.

البته برای تحلیل دقیق‌تر این نسبت باید مشخص نمود که این نسبت از دید چه کسی بررسی می‌شود:

سرمایه‌گذاران کوتاه مدت ترجیح می‌دهند که این نسبت بالاتر باشد زیرا بالاتر بودن این چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ نسبت نشان­‌دهنده ریسک پایین‌تر شرکت است. ولی سهامداران یک سازمان ممکن است به میزان پایین‌تر این نسبت علاقه داشته باشند زیرا نشان می­‌دهد که درصد بیشتری از دارایی‌های شرکت برای رشد کسب و کار مورد استفاده قرار می‌گیرند. اگر نسبت جاری خیلی زیاد باشد، می‌توان استنباط کرد که واحد انتفاعی سرمایه‌گذاری زیادی در دارایی‌های جاری دارد یا از وام‌های کوتاه مدت به اندازه ممکن استفاده نکرده است. از طرف دیگر، یک نسبت جاری نسبتاً کم، معرف این است که یک یا چند دارایی یا بدهی جاری در سطح مطلوب قرار ندارند. بنابراین، کم بودن نسبت جاری می‌تواند به این معنی باشد که افزایش موجودی نقد، اوراق بهادار کوتاه مدت، حساب‌های دریافتنی یا موجودی‌ها ضرورت دارد. به همین ترتیب، در صورت کم بودن نسبت جاری می‌توان نتیجه گرفت که لازم است حساب‌ها یا اسناد پرداختنی یا سایر بدهی‌های ناشی از هزینه های تحقق یافته کاهش یابد.

نسبت آنی (سریع)

یکی از اقلامی که در ترازنامه به عنوان دارایی جاری ثبت می‌شود، موجودی مواد و کالا است که در بسیاری از اوقات قابلیت نقد شوندگی پایینی دارند اما در نسبت جاری به عنوان یکی از دارایی‌های نقد شونده به آن نگریسته می‌شود. برای حل این مشکل از نسبت آنی یا نسبت سریع استفاده می‌شود که توان شرکت را برای انجام تعهدات کوتاه مدت خود از محل دارایی‌های نقدی را اندازه‌گیری می‌کند. نسبت آنی از تقسیم دارایی‌های جاری منهای موجودی های مواد و کالا بر بدهی های جاری به دست می‌آید:

نسبت های نقدینگی

برای شرکت فرضی الف این نسبت را در سال‌های مختلف محاسبه و نمودار آن را ترسیم می‌نماییم:

نسبت های نقدینگی

اختلاف مقدار نسبت جاری و آنی به دلیل موجودی انبار این بنگاه است. دقت نمایید که بالا بودن موجودی مواد و کالا، موجب پایین آمدن ریسک (ریسک عملیاتی، ریسک افزایش قیمت‌ها و …) در شرکت‌ها شده ولی از طرف دیگر مسائلی همچون خواب سرمایه، کاهش بهره‌وری (به دلیل پوشاندن ضعف‌های بخش عملیات) و مواردی از این دست را به دنبال خواهد داشت.

به‌طور کلی در مورد نسبت های نقدینگی (نسبت‌های جاری و آنی) می‌توان گفت:

  • بالاتر بودن این نسبت‌ها از عدد یک به معنای وضعیت مناسب نقدینگی است.
  • صعودی بودن روند نسبت‌های نقدینگی به معنای بهبود وضعیت نقدینگی شرکت در طول زمان است.

نسبت وجه نقد

علاوه بر دو نسبت فوق، نسبت وجه نقد نیز یکی از نسبت های نقدینگی است که به صورت زیر محاسبه می‌شود:

آیا مهار و کاهش رشد نقدینگی راه حلی دارد؟

آیا مهار و کاهش رشد نقدینگی راه حلی دارد؟

تهران- ایرنا- آخرین آمار بانک مرکزی از رشد حدود ۳۹ درصدی نقدینگی حکایت دارد که چیز عجیبی نیست و در همه دولت‌ها شاهد آن بوده‌ایم. این رشد همواره چند برابر رشد نقدینگی در کشورهای توسعه یافته بوده و سؤال این است که آیا راهی برای پایان دادن به آن وجود دارد؟

به گزارش روز یکشنبه ایرنا آخرین گزارش بانک مرکزی حاکی از آن است که رشد نقدینگی و پایه پولی در دوازده ماهه منتهی به پایان خردادماه سال ۱۴۰۰ به ترتیب به ۳۹.۴ درصد و ۳۰.۷ درصد رسیده است.

در سال‌های ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ ایران به ترتیب ۲۲ و ۳۰ درصد رشد نقدینگی داشته است. این رقم برای سال ۱۳۹۵ عدد ۲۳.۲ درصد بوده و در سال ۱۳۹۶ به ۲۲.۱ درصد رسید. در سال ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ نیز رشد نقدینگی به ترتیب ۲۳.۱ درصد و حدود ۲۵.۱ درصد بوده است.

همچنین، طبق گزارش بانک مرکزی حجم نقدینگی در پایان خردادماه سال ۱۴۰۰ نسبت به پایان سال ۱۳۹۹ معادل ۶.۶ درصد رشد نشان می‌دهد که در مقایسه با رشد متغیر مذکور در دوره مشابه سال قبل (۷.۵ درصد) به میزان ۰.۹ واحد درصد کاهش یافته است.

از سوی دیگر، پایه پولی در پایان خردادماه سال ۱۴۰۰ نسبت به پایان سال ۱۳۹۹ معادل ۹.۲ درصد رشد را نشان می‌دهد که در مقایسه با رشد متغیر مذکور در دوره مشابه سال قبل (۸.۶ درصد) به میزان ۰.۶ واحد درصد افزایش یافته است.

بدون شک بخش قابل توجهی از رشد نقدینگی ناشی از تحریم، جنگ اقتصادی و شیوع بیماری کرونا است. در سه سال گذشته این دو معضل، بزرگترین ضربه را به اقتصاد کشور وارد کرده و بر همگان واضح و مبرهن است که دولت کنونی سخت‌ترین تجربه اقتصادی بعد از پیروزی انقلاب را، حتی سخت‌تر از دوران جنگ تحمیلی از سر گذراند. در هیچ دولتی صادرات نفت و درآمدهای نفتی تا این حد کاهش پیدا نکرد که تقریباً به صفر برسد. وقتی از صفر شدن درآمدهای نفتی سخن به میان می‌آید یعنی مدیریت و هدایت یک اقتصاد آلوده به نفت بدون درآمدهای نفتی؛ یعنی عدم تحقق بخش قابل توجهی از منایع درآمدی بودجه سالانه؛ یعنی کسری بودجه و هزاران مشکل و معضل دیگر.

در چنین شرایطی، یک بیماری جهانی شیوع پیدا می‌کند و ضربه نهایی را بر پیکر این اقتصاد نفتی نحیف و ضعیف شده وارد می‌کند. اگر دولت به موقع اقدام به ممنوعیت واردات چندهزار قلم کالا نمی‌کرد و اگر کنترل و نظارت درستی بر بازار ارز نمی‌شد و اگر چاپ بی‌رویه پول رخ می‌داد، شاید دیگر نه از افزایش رشد نقدینگی بلکه از فروپاشی اقتصادی صحبت می‌کردیم.

آیا مهار و کاهش رشد نقدینگی راه حلی دارد؟

البته در گزارش بانک مرکزی میزان رشد اقتصادی نیز بیان شده است. باید تناسبی بین رشد نقدینگی و رشد اقتصادی برقرار باشد. اگر حجم نقدینگی از رشد اقتصادی بیشتر باشد تورم رخ داده و افزایش قیمت‌ها از مهمترین آثار منفی آن خواهد بود.

نکته مثبت این است که رشد اقتصادی کشور در سال ۱۳۹۹ به قیمت پایه (به قیمت‌های ثابت سال ۱۳۹۰) نسبت به سال قبل به ترتیب (با نفت) ۳.۶ درصد و (بدون نفت) ۲.۵ درصد بوده است. از آنجایی که در سال ۱۳۹۹ که جزو سخت‌ترین سال‌های اقتصادی کشور بود شاهد رشد اقتصادی مثبت بودیم این امید وجود دارد که در سال ۱۴۰۰ و سال‌های بعد رشد اقتصادی باز هم بیشتر شود. این امیدواری به دلیل پایان کرونا و پایان تحریم‌ها است. در صورت تحقق این دو مورد، که احتمالشان زیاد است رشد اقتصادی می‌تواند نقدینگی را جذب بخش تولید کرده و در جهت درست هدایت کند.

نکته دیگر اینکه انتظارات تورمی کاهش پیدا کرده و احتمال ثبات و آرامش در قیمت‌ها زیاد است. اگر بانک مرکزی در حین تقویتِ نظارت بر بانک‌ها، سیاست‌های پولی درستی را به اجرا بگذارد هم رشد نقدینگی کاهش پیدا خواهد کرد و هم نقدینگی ایجاد شده به سمت تولید خواهد رفت.

از آنجایی که در آستانه تغییر دولت چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ هستیم سیاست‌های اقتصادی و به ویژه سیاست‌های پولی دولت بعد اهمیت زیادی دارد. اینکه رویکرد مدیریت جدید بانک مرکزی به نظام بانکی و پولی کشور چه باشد تعیین کننده جریان و میزان نقدینگی خواهد بود.

آیا مهار و کاهش رشد نقدینگی راه حلی دارد؟

حجت‌الاسلام رئیسی، رئیس‌جمهوری منتخب مردم در نخستین کنفرانس خبری پس از انتخابات، به موضوع مهم تولید و بحث نقدینگی اشاره کرد و بر اهمیت آن در تولید کشور تأکید کرد.

رئیس‌جمهوری منتخب در رابطه با نقدینگی گفت: نقدینگی باید به سمت تولید هدایت شود، به‌طور حتم سازوکارهایی که بتواند نقدینگی را به سمت تولید ببرد و تولید را رونق ببخشد جزو دستور کار دولت جدید خواهد بود. اقدامات اقتصادی غیرمولد را بی‌جاذبه خواهیم کرد به طوری که نقدینگی به سمت تولید برود.

درصورتی که این رویکرد بر مدیریت بانک مرکزی حاکم شود می‌توان امیدوار به تداوم روند رو به رشد تولید ناخالص داخلی و هدایت نقدینگی به سمت تولید بود.

دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) و نقدینگی (Liquidity) چیست؟

یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های سرمایه‌گذاران این است که آیا پس از خرید یک دارایی جدید، می‌توان پس از مدتی آن را به‌راحتی در بازار فروخت و به پول نقد تبدیل کرد یا نه. این پرسش، جواب دقیق و مشخصی ندارد؛ اما می‌توان با درنظرگرفتن عوامل مختلف تا حدودی به آن پاسخ داد.

برخی از دارایی‌هایی که ما با آن سروکار داریم بازار چندان مناسبی ندارند. برای مثال با آنکه اشیای قدیمی و به‌اصطلاح آنتیک بسیار ارزشمند هستند؛ اما فروش آنها در بازار کار دشواری است. املاک و مستغلات هم ماهیتی مشابه دارند و ممکن است مدت‌زمان زیادی طول بکشد تا خانه‌ای را بفروشیم.

در حقیقت خرید دارایی‌هایی که ارزش بالایی دارند اما نقدپذیری آنها پایین است، یک حرکت پُرریسک‌ محسوب می‌شود؛ چراکه این احتمال وجود دارد زمانی که شما به پول نقد نیاز داشته باشید امکان فروش سریع دارایی‌تان به‌‌دلیل نبود مشتری مقدور نباشد یا اینکه در نهایت مجبور شوید آن را با قیمت بسیار کمتر از ارزش واقعی‌اش بفروشید.

به بیان ساده، خرید کالای نقدپذیر یا دارایی‌ای که مشتری دست‌به‌نقد همواره برای آن وجود دارد شاخص‌ مهمی است و باید آن را در نظر داشته باشید. در این مقاله قصد داریم شما را با دو مفهوم دارایی نقدپذیر و نقدینگی آشنا کنیم و در ادامه به برخی ویژگی‌ها، عوامل مؤثر، نحوه محاسبه و اهمیت آنها نگاهی داشته باشیم. پس تا انتهای این مطلب ما را همراهی کنید.

دارایی نقدپذیر چیست؟

دارایی نقدپذیر یا نقدشونده (Liquid Asset) که در برخی مقالات اقتصادی از آن با عنوان دارایی سیال هم نام برده شده است به اموال یا داشته‌هایی گفته می‌شود که از سهولت بالایی برای خرید‌و‌فروش برخوردار هستند و می‌توان آنها را به‌آسانی به وجه نقد تبدیل کرد.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دارایی نقدپذیر انتقال آسان مالکیت آن است. برای مثال دلار، یورو یا سکهٔ طلا نیازی به مراحل قانونی برای واگذاری مالکیت‌ ندارند و می‌توان به‌آسانی آنها را به پول رایج تبدیل کرد.

علاوه بر این دارایی‌های نقدپذیر ویژگی‌های دیگری هم دارند که عبارت‌اند از:

در این میان دارایی‌های گوناگونی وجود دارند که به‌طور ذاتی همواره نقدپذیر هستند و اغلب سرمایه‌گذاران بزرگ در سبد سرمایه خود همیشه از این دسته دارایی‌ها استفاده می‌کنند. طلا، ارزهای معتبر خارجی، سهام، اوراق قرضه و صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETFs) از جمله دارایی‌های با نقدپذیری بالا هستند. البته نباید فراموش کرد که میزان نقدپذیری برخی از این کالاها ممکن است با توجه به شرایط اقتصادی هر کشور متفاوت باشد.

به‌طور کلی پول نقدپذیرترین دارایی در جهان است.

در سوی دیگر ما با برخی کالاها سروکار داریم که از نظر نقدپذیری متفاوت هستند و فرایند خریدوفروش و تبدیل آنها به پول چندان آسان نیست.

دارایی غیرسیال یا نقدناپذیر چیست؟

دارایی نقدناپذیر (Illiquid Asset) که از آن با تعابیر دیرنقدپذیر یا غیرسیال هم یاد می‌شود به دسته‌ای از دارایی‌ها می‌گویند که امکان تبدیل آنها به پول نقد، کم یا حتی در برخی موارد غیرممکن است. دارایی نقدناپذیر را می‌توان نقطه مقابل دارایی نقدپذیر دانست؛ دارایی‌‌هایی که با وجود ارزش بالا، مشتریان اندکی دارند.

برای مثال فرض کنید شما یک نقاشی از ژان میشل باسکیت (Jean Michel Basquiat) را در اختیار دارید که بیش از ۱۰۰میلیون دلار ارزش دارد. با آنکه این اثر هنری بسیار گران‌بهاست، با توجه به قیمت‌گذاری و مشتریانی که برای خرید آن وجود دارند یک دارایی نقدناپذیر تلقی می‌شود.

باید به این نکته توجه کرد که عبارت نقدناپذیر به‌معنای غیرقابل نقد‌شدن نیست بلکه به این معناست که باید زمان زیادی منتظر ماند تا چنین دارایی‌‌ای به پول تبدیل شود.

موضوع نقدناپذیری تنها گریبان‌گیر افراد یا چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ سرمایه‌گذاران نیست، بلکه شرکت‌های بزرگ هم با شکلی متفاوت با این مسئله درگیر هستند. بسیاری از شرکت‌ها در زمان تنظیم ترازنامه‌های مالی و مشخص‌کردن بدهی‌ها و معوقات باید نقدپذیری دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌های خود را مشخص کنند.

از آنجا که دارایی‌های نقدناپذیر اغلب ریسک و نوسانات زیادی دارند، سرمایه‌گذاران باتجربه‌، درصد بسیاری کمی از سبد مالی خود را به این دارایی‌ها اختصاص می‌دهند. خانه و مستغلات، آثار هنری، اجناس قدیمی و آنتیک، ماشین، اقلام کلکسیونی همگی از دارایی‌های نقدناپذیر هستند.

بازار نقدی یا سیال چیست؟

اصطلاح پرکاربرد دیگری در این میان وجود دارد که بد نیست پیش از آنکه دربارهٔ نقدینگی توضیح دهیم، به آن اشاره‌ای داشته باشیم. عبارت بازار سیال یا نقدی (Liquid Market) که با نام‌های دیگری مانند بازار لیکویید یا شناور هم شناخته می‌شود، به بازاری گفته می‌شود که خریداران و فروشندگان زیادی در آن فعالیت می‌کنند. در این بازار علاوه بر قیمت منصفانه، خریداران و فروشندگان هزینه‌ کمتری بابت نقل‌وانتقالات پرداخت می‌کنند.

دلیل حضور خریداران و فروشندگان متعدد در این بازار علاوه بر قیمت‌های مناسب و منصفانه، نوسانات اندکی است که این دست از بازارها دارند.

نقدینگی چیست؟

نقدینگی (Liquidity) عبارتی است که بسیار آن را شنیده‌ایم. این واژه پرکاربرد، یک ویژگی و صفت مهم برای کالاها و دارایی‌ها محسوب می‌شود. به‌طوری که می‌توان گفت تعریف یک دارایی نقدپذیر یا نقدناپذیر به‌نوعی وابسته به این پارامتر است.

در اقتصاد تعاریف گوناگونی برای نقدینگی وجود دارد؛ برخی نقدینگی را به‌عنوان معیاری برای توانایی فروش سریع یک دارایی به‌ قیمت بازار می‌دانند؛ اما عده‌ای دیگر پول در گردش را نقدینگی تلقی می‌کنند، بعضی از اقتصاددانان هم به دارایی‌های نقدی و مجموع پول و شِبه‌پول به‌عنوان نقدینگی اشاره می‌کنند. شاید ساده‌ترین تعریف از نقدینگی همان پول نقد باشد.

اگر بخواهیم این مفهوم ساده را کمی علمی‌تر توضیح دهیم، نقدینگی را می‌توان داشتن مقدار قابل‌ملاحظه‎‌‌ای دارایی با نقدپذیری بالا توصیف کرد و از آنجا که پول نقدپذیرترین دارایی ممکن است؛ بنابراین نقدینگی و پول را می‌توان معادل هم دانست.

در بازارهای مرسوم و سنتی دو سطح کلی برای نقدینگی داریم:

  • نقدینگی بازار (Market Liquidity): به‌میزان سهولت خرید و فروش کالا یا دارایی با قیمتی منصفانه و عادلانه گفته می‌شود. به‌عبارت دیگر نقدینگی یک بازار به سرعت و نقدشوندگی آن دارایی وابسته است. در هر بازار زمانی که شکاف یا اختلاف قیمت میان فروشنده و خریدار (Bid-Ask Spread) کمتر باشد و اعداد و ارقام دلخواه این دو سمت معامله به هم نزدیک‌تر باشد با نقدینگیِ بازارِ بهتری مواجه هستیم.
  • نقدینگی حسابدارییاترازنامه‌ای (Accounting liquidity): معیاری برای سنجش توانایی پرداخت بدهی‌ها در زمان سررسید است. این میزان معمولاً به صورت نسبت یا درصد بیان می شود. اغلب سرمایه‌گذاران با نگاه به میزان بدهی‌ها، وجوه نقد، تعهدات مالی و کالاهای موجود یک شرکت اقدام به سرمایه‌گذاری در آن می‌کنند؛ بنابراین موضوع نقدینگی حسابداری یکی از مؤلفه‌های مهم در جذب سرمایه، اعتماد کاربران و تنظیم ترازنامه‌های مالی است.

البته در بازار ارزهای دیجیتال دسته‌بندی دیگری نیز با عنوان نقدینگی صرافی (Exchange Liquidity) وجود دارد که تابعی از مِیکرها، تِیکرها (Maker & Taker) و جفت‌ارزهای فهرست‌‌شده در صرافی‌هاست. به‌عبارت دیگر نقدینگی در هر صرافی را می‌توان از مبادلاتی که در آن انجام می‌شود و جفت‌ارزهایی که پشتیبانی می‌شود، برآورد کرد.

محاسبه نقدینگی

همان‌ طور که اشاره کردیم یکی از مسائل اساسی شرکت‌ها موضوع نقدینگی و محاسبه آن است. از آنجا که شرکت‌ها برای آنکه توانایی پرداخت بدهی‌ها، معوقات و تعهدات خود را بررسی کنند از رابطه‌ای به نام نسبت نقدینگی (Liquidity Ratio) استفاده می‌کنند. نسبت نقدینگی به سه شیوهٔ مختلف محاسبه می‌شود که عبارت است از:

نسبت جاری (Current ratio): در این مدل که ساده‌ترین روش برای محاسبه نقدینگی است، میزان بدهی‌های جاری را بر دارایی‌های جاری تقسیم کرده و عدد به‌‌دست‌آمده میزان نقدینگی را مشخص می‌کند.

منظور از بدهی جاری، بدهی‌هایی است که موعد پرداخت آن کمتر از یک سال بوده و دارایی‌های جاری هم به‌معنای دارایی‌هایی است که می‌توان در کمتر از یک سال آنها را به پول نقد تبدیل کرد.

به‌طور کلی اعداد به‌‌دست‌آمده از نسبت جاری که ۱ یا بالاتر از آن باشد، نشان‌دهنده وضعیت مناسب یک شرکت است.

نسبت آنی (Quick ratio): در این مدلِ نقدینگی، مقدار عددی دارایی‌های فعلی از دارایی‌های جاری کسر می‌شود و عدد حاصل بر بدهی‌های فعلی تقسیم می‌شود.

نسبت پول نقد (Cash ratio): در این نسبت هم مجموع پول‌های نقد به‌علاوه سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده بر بدهی‌های جاری تقسیم می‌شود.

از آنجا که محور مطالب ما در این مقاله محاسبه نقدینگی و کاربردهای این نسبت‌ها نیست، با اشاره‌ای کوتاه به این موضوع به‌سراغ بازار ارزهای دیجیتال و عوامل مؤثر بر نقدینگی آن می‌رویم.

عوامل مؤثر بر نقدینگی ارزهای دیجیتال

حجم معاملات

یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار و تعیین‌کننده نقدینگی یک ارز دیجیتال، حجم مبادلات است. منظور از حجم در اینجا به‌معنای تعداد ارزهای دیجیتالی است که طی ۲۴ ساعت گذشته در یک پلتفرم مشخص خرید‌وفروش شده باشند.

به‌عبارت ساده حجم بالای تبادلات به‌معنای خریداران و فروشندگان بیشتر است و این حجم بیشتر به‌معنای نقدینگی بالاتر است. برای آنکه از حجم بالای معاملات برخی از ارزهای دیجیتال و نقدینگی آنها اطمینان پیدا کنید، بهتر است حجم مبادلات آنها را در چند صرافی بزرگ و معتبر بررسی کنید.

پلتفرم معاملات

صرافی‌های ارز دیجیتال بازار خرید‌و‌فروش این دارایی‌ها را در اختیار دارند؛ بنابراین صرافی‌هایی که بتوانند امکانات و امنیت بالاتری را ارائه کنند موجب جذب بیشتر معامله‌گران می‌شوند. همین موضوع در نهایت منتهی به سودآوری بیشتر و جذب نقدینگی می‌شود. صرافی‌هایی بزرگ‌تر به‌‌دلیل کاربران بیشتر و استفاده از جفت‌ارزهای مختلف از نقدینگی بالاتری برخوردار هستند.

پذیرش

عامل اصلی موفقیت یک ارز دیجیتال به محبوبیت و پذیرش آن گره‌ خورده است. برای آنکه ارز دیجیتالی با نقدینگی بالا داشته باشیم، باید مجموعه بزرگی از افراد از این دارایی برای انجام تراکنش‌های خود استفاده کنند.

به‌طور مثال ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتریوم به‌‌دلیل محبوبیت و کارایی بیشتر از پذیرش بالاتری برخوردار هستند. در مقابل می‌توان به پروژه‌های جدیدی اشاره کرد که به‌‌دلیل اندک‌بودن محبوبیت و سطح پذیرش آن‌ها نقدینگی پایینی دارند.

بنابراین پذیرش یک ارز دیجیتال جدید توسط مردم و نهادها، موضوعی مهم و حیاتی به‌شمار می‌رود؛ پذیرش بیشتر یک ارز دیجیتال را می‌توان با نقدینگی بیشتر برابر دانست.

قانون‌گذاری

قوانین و مقررات حاکم بر ارزهای دیجیتال می‌تواند تأثیر مستقیمی بر نقدینگی این دارایی‌ها بگذارد. برخی از کشورها به‌شکل گسترده‌ای استفاده و تبادلات مبتنی بر ارزهای دیجیتال را غیرقانونی اعلام کرده‌اند. از آنجا که کاربران در چنین شرایطی نمی‌توانند به‌آسانی دارایی‌های دیجیتال خود را با دیگران مبادله کنند؛ بنابراین ‌بسیاری از صرافی‌ها و کاربران نمی‌توانند در چنین فضایی فعالیت کنند. با کاهش معاملات خرید‌و‌فروش و کم‌فروغ‌بودن بازار، نقدینگی هم روندی نزولی پیدا می‌کند.

هرچقدر قوانین محدود‌کننده کمتر باشد، به‌ همان نسبت میزان نقدینگی ارزهای دیجیتال بیشتر خواهد بود.

چرا نقدینگی اهمیت دارد؟

وجود نقدینگی بالا و قیمت‌های منصفانه بهترین شرایط را برای یک معامله‌گر ارزهای دیجیتال رقم می‌زنند. در بازاری با نقدینگی بالا فروشندگان می‌توانند داشته‌های خود را به‌ قیمت مناسب بفروشند و خریداران هم با قیمت‌هایی معقول می‌توانند آنچه را که می‌خواهند به‌ دست آورند.

در چنین بازاری معامله‌گران ارزهای دیجیتال می‌توانند به‌آسانی و به‌سرعت خریدار یا فروشنده مناسب را پیداکرده و معاملات خود را نهایی کنند. نقدینگی بالا در ارزهای دیجیتال باعث می‌شود قیمت تا حد قابل‌ملاحظه‌ای پایدار بماند و درگیر نوسانات شدید نشود. در سوی دیگر اگر بازار نقدینگی اندکی داشته باشد، شاهد بازاری نوسانی و پرریسک خواهیم بود.

بنابراین بازاری با نقدینگی بالا ثبات بیشتری به‌همراه دارد از سوی دیگر چنین شرایطی موجب می‌شود تا احتمال دست‌کاری و تغییر در قیمت‌ها نیز به‌حداقل برسد. اگر عده‌ای بخواهند با خرید یا فروش انبوه یک ارز دیجیتال قیمت را دست‌خوش تغییر کنند، چنین کاری در یک بازار با نقدینگی بالا تقریباً ناممکن خواهد بود.

از آنجا که چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ یکی از پایه‌های پیش‌بینی بازار استفاده از تحلیل تکنیکال است و این موضوع با بررسی قیمت‌ در گذشته شکل می‌گیرد، در بازاری که به‌دلیل نقدینگی پایین دائماً در تلاطم باشد، نمی‌توان از شاخصی مانند تحلیل تکنیکال استفاده کرد.

استخر نقدینگی چیست؟

دنیای ارزهای دیجیتال هرروز شاهد توسعه و پیشرفت‌های چشم‌گیر است. هم‌زمان با افزایش حجم مبادلات و تنوع دارایی‌های موجود در بازار، نیاز به توسعه راه‌حل‌های جدید برای رفع خواسته‌ها و نیازهای موجود حس می‌شود. یکی از مفاهیم مهمی که توانست در این بازار غیرمتمرکز انقلابی ایجاد کند، امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) است.

این مفهوم حجم مبادلات ارزهای دیجیتال را به‌شدت افزایش داد، تا جایی که نیاز به وجود یک منبع تأمین نقدینگی در بازار برای افزایش سرعت مبادلات حس می‌شد. ازاین‌رو استخر نقدینگی (Liquidity Pool) شکل گرفت.

استخر نقدینگی به منبعی از توکن‌های مختلف گفته می‌شود که در صرافی‌های غیرمتمرکز توسط قرارداد‌های هوشمند (Smart Contract) قفل‌ شده و هدف آن رفع مشکلاتی است که به‌دلیل کمبود نقدینگی وجود دارد.

وجود استخرهای تأمین نقدینگی برای تداوم فعالیت بسیاری از صرافی‌های غیرمتمرکز مانند یونی سواپ (Uniswap) ضروری است. شاید بتوان گفت استخر نقدینگی هسته اصلی صرافی‌های غیرمتمرکز را تشکیل می‌دهد. از این استخرها برای تسهیل فرایند انجام سریع‌تر معاملات و وام‌دهی‌ها استفاده می‌شود.

سرمایه‌گذاران می‌توانند بخشی از دارایی‌های خود را در این استخرها وارد کنند و نقدینگی موردنیاز برای انجام معاملات را با این روش تأمین کنند. پس از انجام تراکنش‌ها، مبلغی به‌عنوان کارمزد از طرفین معامله اخذ می‌شود که بخشی از آن جهت پاداش به تأمین‌کنندگان تعلق می‌گیرد. پیدایش استخرهای نقدینگی موجب افزایش تعداد معاملات در بازار ارزهای دیجیتال شده‌ است.

جمع‌بندی

قابلیت «نقدپذیری» ویژگی مهمی است که باید به آن توجه داشت؛ زیرا این شاخص تعیین‌کننده میزان رونق و سلامت بازار است. به‌طور کلی در صورتی که نقدپذیری یک دارایی بالا باشد، سرمایه‌گذار می‌تواند در مدت‌زمان کوتاهی دارایی خود را به‌ پول تبدیل کند.

در طرف مقابل ممکن است یک کالا نقد‌پذیری اندکی داشته باشد. در این حالت تبدیل آن به پول با مشکلات متعددی از جمله نبود خریدار مناسب همراه خواهد بود؛ بنابراین برای یافتن یک خریدار و تبدیل چنین سرمایه‌ای به وجه نقد باید از قیمت منصفانه آن کاسته شود.

در زمان خرید یک کالا یا ارز دیجیتال حتماً به نقدپذیری و نقدینگی آن در بازارهای مختلف دقت کنید. توجه داشته باشید حجم معاملات یک کالا ممکن است تقلبی یا دست‌کاری شده باشد؛ اما نقدینگی را نمی‌توان جعل کرد.

بررسی نقدینگی در بازار فارکس

بررسی نقدینگی در بازار فارکس

معمولاً هنگامی که یک معامله گر شروع به فعالیت در بازار فارکس می‌کند اولین مزیتی که با آن روبه رو می‌شود نقدشوندگی بالای این بازار است. این نقدینگی به این علت باعث محبوبیت بازار Fx شده است که خرید و فروش در این مارکت را آسان می‌کند. در ادامه قصد داریم به بیان مفهوم نقدینگی و دلیل اهمیت آن بپردازیم.

نقدینگی چیست؟

نقدینگی در بازار های مالی به این معنی است که می‌توان یک دارایی را به سرعت و با قیمت‌های ثابت خرید و فروش کرد.

Liquidity طبق تعریف، توانایی یک جفت ارز برای معامله (خرید/فروش) در صورت تقاضا است. هنگامی که جفت ارزهای اصلی را معامله می‌کنید، در بازاری فعالیت می‌کنید که به شدت نقد است.

پس می‌توان گفت همه جفت ارزها در فارکس نقد شونده نیستند و بستگی به انواع جفت ارز ی که انتخاب می‌کنید دارد. بسته به این که جفت معاملاتی اصلی، فرعی و عجیب باشد Liquidity سطوح متفاوتی خواهد داشت.

پس در این جا با دو سطح از نقدینگی رو به رو هستیم:

نقدینگی بالا: این نوع جفت ارزها را می‌توان در اندازه‌های قابل توجه بدون تغییر در نرخ مبادله، خرید و فروش کرد این ارزها که به شدت نقد شونده هستند، عبارتند از:

نقدینگی پایین: نمی‌توان این جفت ارزها را در اندازه‌های قابل توجه بدون تغییر در سطح قیمت خرید یا فروش کرد. مانند PLN/JPY

چرا نقدینگی در بازار تا این اندازه حائز اهمیت است؟

نقدینگی در بازار به چند دلیل اهمیت دارد که یکی از مهم‌ترین دلایل آن سرعت باز و بسته شدن پوزیشن‌ها است. مارکتی که نقدینگی بالایی دارد ریسک کمتری دارد زیرا همواره کسی وجود دارد که در سمت دیگر معامله حضور داشته باشد. در چنین بازاری فروشنده به سرعت خریدار را پیدا می‌کند بدون این که مجبور باشد قیمت را برای جذابیت بیشتر پایین بیاورد یا این که خریدار برای به دست آوردن دارایی مورد نظر خود قیمت پیشنهادی را بالا ببرد.

علاوه بر این نقدینگی بازار یک عامل کلیدی در تعیین اسپرد توسط کارگزاری‌ها یا پلتفرم‌های ارائه‌دهنده امکانات معاملاتی است. در حالتی که نقدینگی بالا است، اسپرد به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد.

3 نشانه برای مشخص کردن نقد شوندگی در یک جفت ارز

از دیدگاه یک تریدر حرفه‌ای یک بازار غیر نقد شونده دارای حرکات یا شکاف‌های پر هرج و مرج خواهد بود زیرا حجم خرید و فروش در هر لحظه می‌تواند بسیار متفاوت باشد. بازاری که نقد شوندگی در آن بالا است به عنوان بازار عمیق یا روان نیز شناخته می‌شود و عملکرد قیمت نیز در آن روان است. شما باید در معاملاتتان به دنبال نقد شونده بودن باشید زیرا اگر در این مورد خوب عمل نکنید ممکن است به ناچار مجبور به تحمل ریسک بالایی باشید.

شکاف در فارکس با سایر بازارها متفاوت خواهد بود. اگر نرخ بهره یا سایر رخدادهایی که تاثیر زیادی بر روی بازار دارند و بر خلاف انتظارات هستند اتفاق بیافتند گپ قیمتی رخ می‌دهد. بنابر این اخبار بازار را دنبال کنید تا تاثیر آن بر نقدینگی را ببینید.

این بازار معمولا گپ کمی دارد. بازار فارکس که یک بازار 24 ساعته است نقد شوندگی بالایی دارد و این استمرار باعث می‌شود گپ های قیمتی در آن کوچک‌تر باشند.

  • استفاده از اندیکاتورهای مرتبط با حجم

کارگزاران اغلب اندیکاتورهایی که حجم را بر روی نمودار نشان می‌دهند را ارائه می‌دهند و به کمک آن‌ها تریدر می‌تواند نقدینگی بازار را بسنجد. هر نوار حجمی نشان دهنده حجم معامله شده در دوره زمانی خاص است بنابراین می‌تواند تقریب مناسبی از نقدینگی به معامله گر بدهد.

  • تغییر میزان نقدینگی در ساعت‌های مختلف شبانه روز

معامله گران کوتاه مدت یا اسکلپرها باید از چگونگی تغییر نقدینگی چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ در طول روز معاملاتی آگاه باشند. بزرگ‌ترین حرکت‌ها معمولا در صبح‌ها دیده می‌شود و مرتبط با جلسه صبح ایالت متحده است که با نشست لندن همپوشانی دارد و حدود 50 درصد از کل حجم معاملات روزانه جهانی را تشکیل می‌دهد.

ریسک نقدینگی در مقابل پاداش

در بازارهای مالی معمولا رابطه بین ریسک و پاداش تقریبا همیشه متناسب است. ممکن است به دلیل رویدادهای خاصی مانند اتفاقی که در سال 2015 برای فرانک سوئیس رخ داد نقدینگی یک ارز تغییر کند. درست است که این اتفاقات مانند قوی سیاه نادر هستند ولی غیر ممکن نیستند.

بنابراین شما به عنوان یک تریدر موظفید تا این ریسک‌ها را با کاهش میزان لوریج و یا استفاده از حد ضررهای صحیح مدیریت کنید.

رشد پایه پولی ۱۲ واحد درصد و رشد نقدینگی ۵ واحد درصد کم شد

رشد پایه پولی ۱۲ واحد درصد و رشد نقدینگی ۵ واحد درصد کم شد

تهران- ایرنا- در یک سال اول دولت سیزدهم رشد پایه پولی حدود ۱۲ واحد درصد و رشد نقدینگی حدود ۵ واحد درصد از آنچه در پایان دولت روحانی رقم خورده بود، کمتر شده است.

به گزارش ایرنا، بانک مرکزی گزارشی از مهمترین تحولات اقتصاد کلان کشور به ویزه در حوزه شاخص های پولی منتشر کرد. این گزارش عموما شامل اطلاعاتی بود که پیشتر به نقل از همین نهاد اعلام شده بود. از جمله موارد مطرح شده در گزارش جدید بانک مرکزی به کاهش نرخ تورم مصرف کننده و تولید کننده نسبت به سال گذشته، افزایش تجارت خارجی و صادرات کشور در پنج ماه نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته و همچنین افزایش نسبی قیمت ارز و مسکن در مرداد ماه سال جاری اشاره شده است. علاوه بر این یکی از مواردی که در گزارش بانک مرکزی بدان اشاره شد، شاخص های پولی کشور از جمله پایه پولی و نقدینگی بود.

طبق گزارش بانک مرکزی، حجم نقدینگی در پایان مردادماه سال ۱۴۰۱ (معادل ۵۴۰۱۷.۹ هزار میلیارد ریال) نسبت به پایان سال ۱۴۰۰ معادل ۱۱.۸ درصد افزایش یافته که در مقایسه با رشد متغیر مذکور در دوره مشابه سال قبل (۱۲.۸ درصد) به میزان ۱.۰ واحد درصد کاهش نشان می‌دهد. همچنین، نرخ رشد دوازده‌ماهه نقدینگی در مردادماه ۱۴۰۱ معادل ۳۷.۸ درصد بوده است. همچنین رشد پایه پولی در دوازده ماهه منتهی به مردادماه سال ۱۴۰۱ به ۳۰.۳ درصد رسید. طبق اعلام بانک مرکزی پایه پولی در پایان مردادماه سال ۱۴۰۱ (معادل ۶۷۲۴.۴ هزار میلیارد ریال) نسبت به پایان سال ۱۴۰۰، رشدی معادل ۱۱.۳ درصد داشته که در مقایسه با رشد متغیر مذکور در دوره مشابه سال قبل (۱۲.۴ درصد) به میزان ۱.۱ واحد درصد کاهش یافته است.

رشد پایه پولی ۱۲ واحد درصد و رشد نقدینگی ۵ واحد درصد کم شد

همانطور که مشاهده می‌شود سرعت رشد کل‌های پولی پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم تغییر مسیر داده و نزولی شده است. این روند البته ممکن است در برخی ماه‌ها موقتا صعودی شود اما آنچه اهمیت دارد، مسیر کلی این شاخص است. چرا که به عنوان مثال رشد پایه پولی در آذر ماه سال گذشته نیز اتفاق افتاده اما بلافاصله در ماه بعد جبران شده و سرعت رشد پایه پولی به مسیر نزولی بازگشته است. همچنین سرعت رشد نقدینگی در خرداد ماه امسال افزایش داشته اما بلافاصله در ماه بعد به مسیر نزولی خود بازگشت. از همین رو مشخص چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ است که استناد به تغییر مسیر این شاخص‌ها صرفا در یک ماه خاص، هیچ مبنای کارشناسی نداشته و صرفا دستاویزی برای تخریب است.

نگران از رشد یک ماه نقدینگی؛ فراموشی رکوردشکنی نقدینگی و تورم در دولت قبل

جریان رسانه ای مخالف دولت در حالی افزایش رشد نقدینگی آن هم تنها در یک ماه را دستاویز تخریب دولت قرار می‌دهند که آمارها نشان می‌دهد بدترین عملکرد در موضوع رشد نقدینگی اتفاقا متعلق به دولت قبل است که از قضا همواره مورد حمایت آنان بوده است. طبق آمارهای بانک مرکزی، رشد سالانه نقدینگی در هیچ سالی از سال‌های پس از انقلاب از مرز ۴۰ درصد فراتر نرفته بود اما در دولت روحانی و در سال ۹۹ این شاخص به رقم بی سابقه ۴۰.۶ درصد رسید.

همچنین بررسی جزئی تر آمار رشد پایه پولی و نقدینگی نشان می‌دهد رشد نقدینگی که در شهریور سال گذشته به ۴۰.۵ رسیده بود و با تلاش دولت این رقم به ۳۵.۳ درصد در مرداد ماه رسیده است. البته با اضافه شدن آمار بانک مهر اقتصاد (که در دولت قبل در محاسبات لحاظ نمی شد)، رشد نقدینگی مرداد ماه معادل ۳۷.۸ درصد است اما برای مقایسه صحیح لازم است پایه آماری مشابه مد نظر قرار گیرد. از همین رو آمارها نشان می‌دهد رشد نقدینگی در این مدت بیش از ۵ واحد درصد کاهش داشته است. همچنین رشد پایه پولی که در تیر ماه سال گذشته به ۴۲.۶ درصد رسیده بود در مرداد ماه سال جاری به ۳۰.۳ درصد کاهش یافته است. این مقایسه نشان می‌دهد دولت سیزدهم در کنترل کل‌های پولی به مراتب بهتر از دولت گذشته عمل کرده و رشد کل‌های پولی در مسیر کلی کاهش قرار دارد.

به عبارتی در یک سال اول دولت سیزدهم رشد پایه پولی حدود ۱۲ واحد درصد و رشد نقدینگی حدود ۵ واحد درصد از آنچه در پایان دولت روحانی رقم خورده بود، کمتر شده است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.