اگرچه بازار با ابهامات بزرگی دسته و پنجه نرم میکند اما P/E پائین در کنار ارزش بازاری زیر ارزش جایگزینی در بسیاری از شرکتها نشان میدهد که عمده خروج عظیم نقدینگی از بورس ریسکها در دل قیمتها هضم شده است.
هشدار ۱۴۰ فعال بازار به رئیس سازمان بورس/ علت خروج ۱۶۰ هزار میلیاردی نقدینگی از بورس چیست؟
به گزارش میمتالز، بورس هفته خروج عظیم نقدینگی از بورس بدی را پشت سر گذاشت و با ریزشهای پیاپی نگرانی جدیدی را در بازار ایجاد کرده است. نگرانی اصلی که فعالان بازار در این نامه عنوان کردهاند از دست رفتن اندک اعتمادی است که در این بازار باقی مانده است.
نکته دومی که این فعالان به آن اشاره کردهاند این است که بورس، مهمترین نقش را در تامین مالی شرکتها ایفا میکند و اگر سرمایهها از بورس وارد دیگر بازارها شود، مشکلات زیادی ایجاد میشود.
نویسندگان نامه، در ادامه به این مساله پرداختهاند که چه عواملی باعث شده که بورس شرایط کنونی را تجربه کند و بیش از ۱۶۰ هزار میلیارد تومان سرمایه از این بازار خارج شود.
متن نامه فعالان بازار به عشقی
در این نامه آمده است: همانگونه که مستحضر هستید بازار سرمایه روزهای سخت و بحرانی را میگذراند و به علت از دست رفتن اعتماد عمومی شاهد کوچ ۱۶۰ هزار میلیارد تومان از این بازار بودهایم و در حال حاضر این بازار از عدم نقدینگی رنج میبرد و شاهد ورود سیل نقدینگی و سوداگری در دیگر بازارها از جمله ارز، ملک، خودرو، کالا و مواد غذایی هستیم.
مستحضرید این بازار نقش اساسی در تامین مالی شرکتها و کمک به اجرای طرحهای نیمه تمام شرکتها ایفا میکند و در شرایطی که ۱۰۰ میلیارد دلار پروژه در بخشهای نفت و گاز و پتروشیمی و…تعریف شده، با حمایت از بازار سرمایه میتوانیم به شتاب گرفتن این پروژهها کمک کنیم.
در ادامه این نامه آمده است: سیاستهای مختلف همچون قیمتگذاری دستوری وضع عوارض صادراتی -حذف مشوقهای مالیاتی-عدم توجه
به مزیت تولید، باعث فرار سرمایهها از بازار سرمایه به بازارهای موازی شده است. بدیهی است این کوچ نقدینگی از بازار سرمایه به سایر بازارها، موجب تورم افسارگسیخته و فشار مضاعف به مردم شده و شرایط گذران زندگی را سختتر از همیشه کرده است و هیچ منفعتی هم برای بنگاههای معظم کشور به وجود نیاورده و تمام نقدینگی به جای شرکت در افزایش سرمایه، عرضه اولیه و رونق بازار ثانویه بهعنوان محرک سرمایهگذاری در بازار اولیه، فقط صرف سوداگری شده است؛ لذا بازگشت بازار سرمایه به روال طبیعی میتواند علاوه بر جذب نقدینگی سرگردان جامعه و کاهش تورم، موجب تشکیل سرمایه ثابت و رونق و توسعه کسبوکارهای ملی شود. این شرایط جهت بازگشت اعتماد و جریان نقدینگی به سمت بازار سرمایه، نیازمند اقدامات فوری و کوتاهمدت از طرف ارکان بازار سرمایه میباشیم.
پیشنهادات فعالان بازار به عشقی
در ادامه خروج عظیم نقدینگی از بورس به دستهای از این اقدامات که با فوریت در دسترس و ید مدیریت این بازار است اشاره میشود:
-ممنوعیت فروش صندوقهای توسعه و تثبیت و بازارگردانانی که تعهد خرید خود را انجام نمیدهند
-فراهم ساختن امکان خرید صندوقهای توسعه و تثبیت در دامنه مثبت
-الزام صندوقهای درآمد ثابت بزرگ در رعایت حداقل نصاب خرید سهام و افزایش حد نصاب خرید سهام
-تعلیق عرضه اولیههای و پذیرهنویسیهای جدید، تا زمانی که بازار به روال طبیعی برگردد. (حداقل پایان سال ۱۴۰۱)
-حذف معاملات الگوریتمی و خاموش کردن رباتها
شایان ذکر است، همواره تصحیح سیاستهای کالان پولی و مالی و عدم دخالت دولت در قیمتگذاری بازارها، دارای اهمیت بسیار بالاتری است که پیگیری مستمر نهاد ناظر را میطلبد و خواسته اساسی امضا کنندگان این نامه است.
اسامی فعالان بازار که در نامهای به رئیس سازمان بورس خواستار اصلاحاتی در بازار شدند.
'شستا' چیست و فروش آن چه عواقبی دارد؟
در دوره ناامیدی به آینده اقتصاد ایران، برای بسیاری بورس به تنها نقطه امید بدل شدهاست، از دولت که قصد کرده تمام درآمدهای برباد رفته خود را با واگذاری سهام شرکتهای خود در بورس جبران کند تا سرمایه گذاران خردی که برای کسب سود راهی بازار سرمایه شدهاند.
در حالی که اقتصاد ایران بر اساس پیش بینی مرکز آمار در سالی که گذشت رشد منفی ۷.۲ درصدی را به ثبت رساند، بورس تهران با نرخ بازدهی کمتر از ۲۰۰ درصد، جذاب ترین نقطه سرمایه گذاری بود.
روند باورنکردنی سوددهی در بورس حتی در روزهای آغاز به کار سال ۱۳۹۹ که با بحران شیوع کرونا آغاز شد نیز ادامه یافت، بورس در همین روزها نیز بازدهی بیش از ۲۰ درصد را تجربه کرده است تا همچنان سیل نقدینگی در تالار شیشهای سهام آرام گیرد.
اما جذب سیل نقدینگی در بورس و جذبه این بازار برای ورود خریدارانی جدید، دولت را نیز بر آن داشته تا با آماده کردن سهام شرکتهایی برای عرضه در این بازار، هم عطش بازار را آرام کند و هم به این بازار به عنوان منبع مناسبی برای کسب درآمد بیندیشد.
بیشتر بخوانید:
تداوم تحریمها در کنار کاهش شدید قیمت نفت در پی بروز بحران کرونا و افت تقاضای جهانی طلای سیاه، دولت را مطمئن کرده است که حتی به نزدیکیهای رقم پیشبینی شده از محل درآمدهای نفتی هم نخواهد رسید.
از طرفی اقتصاد ایران در پی تجربه رکودی فراگیر، در سال جدید با بحران شیوع کرونا به شرایطی رسیده است که احتمال رفتنش به عمق رکودی شدیدتر را بیشتر میکند، از این رو چندان امیدی به مالیات ستانی از کسب وکارهای کم رونق نیز نیست.
دیگر درآمدها از جمله صادرات غیرنفتی نیز درگیر قرنطینه و مسدود شدن مرزها و کم رمقی چین شریک نخست اقتصادی ایران است.
بورس روزنه امید در اقتصاد ناامید
با این حساب تنها امید بورس تهران است و سهام شرکتهایی دولتی که میتواند به درآمدهای ریالی دولت کمک برساند. آماده کردن واگذاری و عرضه ۸ میلیارد سهم معادل ۱۰ درصد از سهام ابرهلدینگ شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی یا شستا را در بورس میتوان از این منظر، درک کرد.
این عرضه بزرگترین رقم برای عرضه اولیه در تاریخ بورس به حساب می آید که ۶.۷ میلیارد سهم برای فروش به عموم و ۱.۳ میلیارد سهم برای فروش به صندوقهای سرمایه گذاری در نظر گرفته شده است.
ارزش بازار شستا حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده میشود و احتمالا هر سهم این ابرهلدینگ در محدوده قیمتی ۸۵۰ تا ۸۶۰ تومانی عرضه خواهد شد.
تمام این اعداد و ارقام چه از رقم ارزش شرکت شستا، چه از منظر اهمیت این شرکت در بورس و اقتصاد ایران و چه از میزان عرضه اولیه در یک روز و رقم این سهم ۱۰ درصدی از سهام شستا، همگی بخشی از تاریخ بورس محسوب خواهند شد.
«شستا» با مالک عمومی، تصمیم گیر دولتی
اما این واگذاری برای بورس به این آسانیها نیست، بحث و جدل پیشینی حتی قبل از پرداختن به قیمت، نحوه عرضه و بقیه ماجراهای مربوط به این واگذاری، بحث ماهیتی درباره شستاست.
در همین روزهایی که اخبار مرتبط با واگذاری شستا بالا گرفته، معلوم شده است که بر سر ماهیت شستا، اختلاف نظرهایی جدی وجود دارد.
منبع تصویر، Getty Images
شستا شرکت سرمایهگذاری متعلق به سازمان تامین اجتماعی، ماهیتی عمومی و نه دولتی دارد و در واقع صاحبان سازمان تامین اجتماعی یعنی بازنشستگان و بیمه شدگان این سازمان مالکان اصلی آن محسوب می شوند هر چند که در نهایت اختیار تعیین مدیرعامل و هیئت مدیره این سازمان با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است و در عمل زمام امور در دست دولتیهاست.
روانه کردن شستا به بازار دوم برای آمادگی عرضه سهام آن در بورس نیز نشان میدهد که دولت این مشکل را پیشتر رفع و رجوع کرده است. مگر آنکه این احتمال وجود داشته باشد در ادامه با ثبت شکایتی در دیوان عدالت اداری این روند با دستاندازهایی روبرو شود.
اما همچنان این موضوع مورد سوال است که عرضه اولیه شستا به بازار و فروش سهام آن به مردم، بخشی از درآمدهای تامین اجتماعی محسوب خواهد شد یا منبعی خواهد بود برای تسویه بدهیهای دولت به تامین اجتماعی، یا اینکه دولت آن درآمدها را در اختیار خواهد گرفت؟
سازمان تامین اجتماعی در سالهای اخیر با مشکلات تامین مالی قابل توجهی روبرو بوده است.
شرکتهای تو در تو، مالکیت لایه به لایه
اما گذشته از این شبهه، موضوع عرضه سهام شستا به بورس یک بار دیگر موضوع کارآمدی خصوصی سازی، واگذاریهای دولتی و بحثهای پیرامون آن را زنده کرده است.
هم اکنون پیش از آنکه شستا به بازار عرضه شود خود نزدیک به ۱۰ درصد از بازار سرمایه ایران را در اختیار دارد، به طوریکه ۸۲ شرکت از ۱۸۷ شرکت مدیریتی سبد داراییهای شستا در بازار حضور دارند.
شرکتهای متعلق به شستا در بازار سرمایه در قالب ۹ هلدینگ عظیم شامل سرمایه گذاری نفت، گاز و پتروشیمی تامین، سرمایه گذاری دارویی تامین، سرمایه گذاری سیمان تامین، سرمایهگذاری صدر تامین، سرمایه اری صبا تامین، سرمایهگذاری صنایع عمومی تامین، رایتل، سرمایهگذاری توسعه انرژی تامین و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، لایههای مختلفی از سهامداری، شراکت و مالکیت تو در تو را تشکیل داده است.
با ورود شستا به عنوان ابرهلدینگ این هلدینگها به بازار، لایه جدیدی به این لایههای سهامداری این مجموعه افزوده میشود که بر پیچیدگیهای پیشین میافزاید.
پول از شما ریاست از ما
اما مهمترین اتفاق در این عرضه سهام که نقد و گلایه دیرین به جریان خصوصیسازی در ایران است، همچنان پابرجا باقی میماند و آن واگذاری سهام و تغییر مالکیتها بدون تغییر در ساختار مدیریت بنگاههاست.
واگذاریهای دولتی در قالب خصوصی سازی در طول سه دهه گذشته با این مشکل و انتقاد روبرو بودهاند که با هدف کسب درآمد و تامین مالی صورت گرفتهاند و تغییر مالکیتها به گونهای طراحی شده است که منجر به از دست رفتن حاکمیت مدیریتی دولت در این بنگاهها نشود.
برای همین منتقدان میپرسند اگر دولت قصد خصوصی سازی دارد چرا باقیمانده سهام مدیریتی خود در بسیاری از بنگاهها و شرکتهای بورسی را واگذار نمیکند تا هم کسب درآمد کرده و هم اجازه دهد تا مدیریت این بنگاهها به بخش خصوصی رسیده و بهینه و کارآمد شود؟
منبع تصویر، Getty Images
تو در تو کردن شرکتها و واگذاری بخشی از سهام یک شرکت به شرکت بالادستی و پس از آن واگذاری بخشی از سهام هر دو شرکت بدون از دست رفتن سهام مدیریتی و واگذاری توان اعمال قدرت در اداره و تصمیم گیری بنگاهها و شرکتها، ترفندی ۳۰ ساله است که دولت در تمام این سالها آن را تجربه کرده است.
واگذاری بخشی از سهام شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی نیز همچون همان رویه سابق، هیچ تغییری در نحوه تعیین و تغییر مدیران دولتی در این زنجیره شرکتداری ایجاد نمیکند. از این رو این واگذاری با مواهب و فواید احتمالی خصوصیسازی همچون کاهش تصدی گری دولتی، بهینه شدن مدیریت و کارآمدی مدیران و بهبود فرآیندهای کاری ارتباطی نخواهد داشت.
فروش دولت با تخفیف ۲۵ درصدی
گذشته از عرضه سهام شستا به بازار، دولت برنامه واگذاری سهام تحت مالکیت خود را نیز در سر دارد که گویا از نیمه دوم اردیبهشتماه در دستور کار قرار می گیرد.
آن طور که روزنامه «دنیای اقتصاد» گزارش داده این برنامه واگذاری در قالب سه صندوق قابل معامله سامان می یابد و هر ایرانی قادر خواهد بود با ارایه کد ملی تا حداکثر دو میلیون تومان از این سهام خریداری کند.
نخستین دوره از واگذاریها، با فروش باقیمانده سهام دولت در ۱۳ شرکت فعال در بورس و فرابورس انجام خواهد شد و تخفیفی ۲۰ تا ۲۵ درصدی برای آن درنظر گرفته شده است.
ظاهرا این تخفیف بر میانگین قیمت این سهام در ۳۰ روز گذشته اعمال میشود. با این حساب باید نوسانات قیمتی سهام این شرکتها در یک ماه قبل از واگذاری را باید با دقت دنبال کرد.
اما مهمترین ترجیح بورس بر دیگر شیوههای واگذاری و فروش شرکتها، شفافیت در روند واگذاری در این شیوه و کشف قیمت سهام شرکتها در فرآیند بورس است، حال آنکه تخفیف ۲۰ تا ۲۵ درصدی، میتواند رویهای برخلاف این روند به حساب آید و از اساس ترجیحات انتخاب شیوه واگذاری در بورس را زیر سوال میبرد، ضمن آنکه این تخفیف قیمتی به خریداران جدید روا داشتن تبعیض در حق دارندگان پیشین این سهام است و میتواند بر تغییرات قیمت جاری سهم نیز اثرگذار باشد.
بورس تا کجا میتواند؟
پرسش مطرح دیگر بر سر راه این واگذاریها و فشار دولت روی بورس برای کسب درآمد از این بازار، پرسش درباره توان این بازار در جذب نقدینگی جدید است.
بورس تا کجا میتواند برای دارندگان سرمایههای خرد و جریان نقدینگی، جذاب باشد؟ به نظر میرسد دولت و برنامه ریزان، شرایط فعلی بورس را ثابت فرض کردهاند به این معنا که شرایط بازار پس از این عرضهها و برنامه دولت برای واگذاریها، متفاوت از اکنون خواهد بود.
عرضههای اولیه با استقبال روبرو شده است، اما این استقبال تا کجا ادامه خواهد داشت؟
پیشبینی وضعیت بورس 10 مرداد 1401 / خشم فروشندگان
اگرچه بازار با ابهامات بزرگی دسته و پنجه نرم میکند اما P/E پائین در کنار ارزش بازاری زیر ارزش جایگزینی در بسیاری از شرکتها نشان میدهد که عمده ریسکها در دل قیمتها هضم شده است.
1) پیشبینی بازار .
بورس24 : در شرایطی به مصاف معاملات سومین روز کاری هفته میرویم که بازار روز گذشته از همان دقایق نخست تحت تاثیر تحولات رخ داده در معاملات شنبه (قرار گرفتن قیمت آخرین معامله در سطوحی پائینتر از قیمتهای پایانی، تداوم خروج نقدینگی و عدم واکنش به رشد کامودیتیها در بازارهای جهانی) با سیل عظیمی از فروشندگان و سرخپوش شدن اکثر غریب به اتفاق نمادها آغاز به کار کرد و تقریبا با همین فرمان تا پایان ساعت معاملات به کار خود ادامه داد تا در یک روز تلخ دیگر، شاهد افت بیش از 17 هزار واحدی بازار و رسیدن شاخص به دره یک میلیون و 423 هزار واحدی باشیم. در این روز شاخص هموزن که نمای واقعیتری از کلیت بازار را نمایش میدهد، با افت سنگین 7 هزار واحدی کانال 380 هزار واحدی را از دست داد.
همانطور که طی روزهای اخیر هم اشاره شد، بازار حال و روز جالبی ندارد و تداوم خروج نقدینگی نشان میدهد که حتی بسیاری از فعالین قدیمی هم عطای بازار را به لقایش بخشیدهاند. برخی از کارشناسان معتقدند بیتوجهی بیش از اندازه دولت موجب شده تا انگیزهای برای ورود نقدینگی به بورس باقی نماند. اگرچه بازار با ابهامات بزرگی دسته و پنجه نرم میکند اما P/E پائین در کنار ارزش بازاری زیر ارزش جایگزینی در بسیاری از شرکتها نشان میدهد که عمده ریسکها در دل قیمتها هضم شده است. جالب اینکه حتی مقداری از ریسک ریزش بازارهای جهانی و رشد نرخ بهره هم کاسته شده اما مشکل اینجاست که بازار وارد بحران شده و تا زمانی که این بدبینی و بیاعتمادی از بین نرود، مشکل بیپولی و بحران بازار حل نخواهد شد. هیچگاه این نکته را فراموش نکنید که در رشد 200 درصدی بازار در 4 – 5 ماه نخست سال 99 بازارهای جهانی فرود سنگینی را تجربه خروج عظیم نقدینگی از بورس کرده بودند. در آن زمان که قیمت عمده سهام بالاتر از قیمتهای فعلی بود، نفت به سطوح 10 دلاری سقوط کرده بود اما در آن زمان فعل خواستن برای رشد بازار صرف شده بود . .
در بازار یک عدم تقارن بزرگ از نظر ترکیب سهامداران وجود دارد و عمده سهامداران بازار حقوقیها هستند. در بازارهای مالی دنیا با توجه به خواستگاه و کمکی که بازارهای مالی در تامین مالی اقتصاد مینمایند و نیز بزرگترین کمک حال بازار پولی هستند، در مواقع پنیک و غیرعادی، سیاستگذار و دولتها با تصویب خروج عظیم نقدینگی از بورس بستههای مالی بسیار بزرگ، سعی در آرامشبخشی به بازارهای مالی دارند اما در ایران متوسط دولت خود را خوب گرفته و خبری از حمایت و تشخیص بحران نیست.
البته بطور قطع با ریزشهای اخیر، به زودی صدای فعالین بازار به وزارتخانهها خواهد رسید و نسخه تکراری حمایت از بازار (بخوانید حمایت از شاخص) تجویز خواهد شد و در همین راستا فضا کمی تلطیف خواهد شد اما تا زمانی که چارهای برای این بحران نیاندیشند و یا به زبان سادهتر فعل خواستن صرف نگردد، فضای رونق به تالار شیشهای باز نخواهد گشت. برای امروز احتمالا بازار بهتری را داشته باشیم. افزایش حجم و ارزش معاملات و جمعآوری بسیاری از سهام در منفیها، عاملی برای یک نوسان و برگشت موقت خواهد بود.
نظر مدیرعامل شرکت بورسی درباره دو چالش بزرگ و آثارعرضه مسکن در بورس کالا
مدیرعامل شرکت بورسی با اشاره به دو چالش بزرگ مسکن ، آثار مثبت عرضه مسکن در بورس کالا را مواردی چون کاهش سوداگری و جلوگیری از افزایش بیشتر قیمت ها معرفی کرد.
روزبه ظهیریهاشمی مدیرعامل شرکت بورسی سرمایهگذاری مسکن با انتشار مطلبی تحت عنوان "عرضه مسکن در بورس" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: دو چالش بزرگ در حوزه مسکن وجود دارد که به بخش اقتصاد کلان بازمیگردد. به علت افزایش قابلتوجه نقدینگی که حدود ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده و به دلیل نگرانی مردم از کاهش ارزش آن با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی کنونی و فقدان مسیرهای صحیح برای سرمایهگذاری، باعث شده این حجم عظیم نقدینگی سر از هر بازار یا کالایی در آورد و خروج از تعادل عرضه و تقاضا و افزایش قیمت را در پی داشته باشد.
این نقدینگی با ورود به بازار ارز، سکه، خودرو و. موجب افزایش جهشی قیمتها شده و بازار مسکن را نیز تحت تاثیر قرار داده و باعث ایجاد سفتهبازی می شود. چالش دوم که متاثر از چالش اول بوده،کاهش قدرت خرید به علت افزایش قیمت مسکن است.
در این میان با توجه به شرایط کنونی و استقبال سرمایهگذاران از بازار سرمایه، دولت نیز با توجه به سیاستهای افزایش شفافیت، کنترل بازار و اصلاح قیمتها با راهاندازی بورس مسکن و فروش و واگذاری املاک از ورود مسکن به بازار سرمایه حمایت کرده است.
از اینرو میتوان انتظار داشت ورود مسکن به بازار سرمایه بهطور قطع تاثیر مثبتی بر بازار سرمایه و مسکن خواهد داشت. یکی از روشهایی که تحت عنوان ورود مسکن به بورس قلمداد میشود، انتشار اوراق سلف موازی استاندارد مسکن یا خرید متری مسکن در بورس کالا بوده که مزیتی قابلتوجه در مرتفع کردن چالشهای موجود در حوزه مسکن دارد.
در شرایط فعلی، احتمال ورود سرمایه از بورس به سمت مسکن وجود دارد که این امر تحتتاثیر افرادی است که بهدنبال تقاضای سرمایهای و سوداگری هستند که باعث افزایش مجدد قیمت بازار مسکن خواهد شد و در نهایت موجب فشار بیشتر به خریدار میشود.
لذا توجه به این موضوع که بتوانیم در بورس طرح های مسکونی داشته باشیم که مانع از خارج شدن سرمایه از بازار شود و به سمت تولید و عرضه مسکن سوق داده شود، میتواند اقدامی بسیار مثبت برای ایجاد تولید و رونق باشد.
دیدگاه شما