بورس به کدام سو می‌ رود؟


بازار بورس در سال ۹۶ به کدام سو می‌رود؟

خرداد: یک کارشناس بازار سرمایه گفت: بورس تهران در سالی که گذشت پستی و بلندی‌های فراوانی را پشت سر گذاشت و در حالی وارد سال ۹۶ شد که ریسک‌های بیشتری گریبان گیر بازار سرمایه کشور هستند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران محمدرضا گیوکی اظهار بورس به کدام سو می‌ رود؟ داشت: بورس تهران در سالی که گذشت پستی و بلندی‌های فراوانی را پشت سر گذاشت و در حالی وارد سال ۹۶ شد که ریسک‌های بیشتری گریبان گیر بازار سرمایه کشور هستند. از طرفی در اقتصاد و بازارهای جهانی نیز ریسک‌های جدیدی مشاهده می‌شود که تمامی این عوامل باعث واکنش تدریجی بورس کشور به این اتفاقات خواهد شد.

وی ادامه داد: حمله موشکی آمریکا به سوریه بازارهای جهانی را متلاطم ساخته و وضعیت اقتصاد جهانی و همچنین روند بازار‌ها را با ابهاماتی روبرو کرده است.

این کارشناس بازار سرمایه افزود: این اقدام از سوی آمریکا باعث کاهش شاخص‌های بورس‌های جهانی بخصوص در منطقه آسیا شد، البته شاخص‌های بورسی آمریکا نیز با افت مواجه شدند، ولی با این اوصاف بورس تهران اولین روز کاری خود را علی رغم واکنش منفی بورس‌های جهان به این مساله با افزایش نسبی شاخص سپری کرد، در هر صورت همیشه بورس‌های جهانی در شرایط آرامش بازدهی بهتری را نصیب فعالان خود می‌کنند.

گیوکی عنوان کرد: قیمت‌های جهانی بر شاخص و روند صنایع بورس کشور تاثیر گذارند همان طور که تجربه نشان داده است در شرایط نا امن اقتصادی در جهان و در صورتی که قیمت طلا با افزایش همراه باشد، گرایش به سمت بازار طلا خواهد بود و این مساله می‌تواند سرمایه‌ها را از بازار سهام به سمت بازار طلا هدایت کند که در این شرایط بورس با واکنش منفی مواجه خواهد شد. از سویی دیگر افزایش قیمت نفت نیز می‌تواند بر محصولات شیمیایی تاثیر گذار باشد.

این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: در صورت ادامه دار بودن تنش‌های منطقه‌ای امکان دارد قیمت فلزات و حامل‌های انرژی با کاهش نیز روبرو شود که در این صورت احتمال متاثر شدن بورس تهران نیز وجود خواهد داشت، اما بازارهای ارز نیز همچون دیگر بازار‌ها با سردرگمی همراه شده اند.

وی یادآورشد: در حال حاضر روند شاخص بورس مثبت است و به نظر می‌رسد بورس تهران فعلا نسبت به این اتفاقات روند بی تفاوتی را در پیش گرفته است.

بورس به کدام سو می‌ رود؟

بورس در ماه آینده به کدام سو می رود؟

عصر بازار- یک کارشناس بازار سرمایه ضمن بررسی عوامل تاثیرگذار بر این بازار، پیش بینی کرد که وضعیت بازار سرمایه با توجه به توافقات سیاسی و ثبات قیمت دلار و همچنین وضعیت نه چندان جذاب بازارهای موازی، در نیمه دوم اردیبهشت و ماه خرداد، نسبت به یک ماه و نیم ابتدایی سال جاری، بهتر خواهد بود.

بورس در ماه آینده به کدام سو می رود؟

به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از ایسنا؛ روزبه شریعتی با اشاره به اعمال دامنه نوسان نامتقارن در بازار سرمایه، اظهار کرد: طی ماه های گذشته یک تغییر میکرو ساختاری در بازار سرمایه شکل گرفت و سیاست گذار یا همان سازمان بورس، تصمیم گرفت دامنه نوسان را به منفی دو و مثبت شش و از ابتدای اردیبهشت به مثبت شش و منفی سه تغییر دهد. این اتفاق باعث شده است بازار خاصیت آهن ربایی پیدا کند و سهم ها به سرعت به دامنه نوسان منفی خود بچسبند.

وی ادامه داد: در بازار مومنتومی شکل گرفته است که متاسفانه نتیجه این تغییر زیرساختاری است که باعث شده 400 نماد صف فروش به ارزش حدود 5000 میلیارد تومان باشند. ما منتظر هستیم که سیاست گذار به صورت عمومی اعلام کند که چه انگیزه ای از اخذ این تصمیم داشته است. رئیس سازمان یا اعضای هیات مدیره توضیح دهند که دامنه مثبت شش و منفی دو چه نتیجه مثبتی در برداشت که دامنه را به منفی سه تغییر دادند؟

این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه احتمالا دلیل اعمال دامنه نامتقارن روشن شدن ابهاماتی است که در بازار سرمایه وجود دارد، توضیح داد: احتمالا سازمان بورس صبر کرده تا ابهامات شفاف تر شوند، زیرا بازار بورس معلول یک سری علت ها و متغیرهایی مانند نرخ ارز و نرخ های جهانی است.

شریعتی ادامه داد: توافقات سیاسی و سیگنال های مثبتی که از وین می آید باعث کاهش نرخ ارز در بازار آزاد شده است. هرچند که بازار بورس این توافق را پیش از این پیش بینی کرده بود. درواقع پیش بینی توافق باعث شده اصلاح قیمت ها در بازار سرمایه انجام شود و دلار بازار آزاد به محدوده 21 هزار تومان رسیده است. البته بازار بورس هم دور از این عدد معامله نمی‌کند.

پیش بینی وضعیت بازار مسکن

وی در ادامه درمورد وضعیت بازار مسکن گفت: میانگین قیمت مسکن در تهران متری 30 میلیون تومان است. به صورت متوسط در 30 سال گذشته میانگین نرخ مسکن در تهران هزار دلار بوده است. بازار مسکن متوسط نرخ دلار را 30 هزار تومان میبیند. نسبت p به عنوان قیمت به r به عنوان اجاره به صورت نرمال در بازار مسکن باید بین 15 تا 25 هزار تومان باشد. درحالی که این نسبت در بسیاری از مناطق مخصوصا مناطق یک تا پنج به 50 تا 70 رسیده است.

این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: این نشان می‌دهد در این نسبت یا قیمت بسیار بالا و یا اجاره بسیار پایین است. از آنجایی که اجاره نزدیک به 60 درصد سبد خانوار در تهران را تشکیل می‌دهد، نمی‌توان گفت اجاره پایین است. پس می‌توان گفت متری 30 میلیون تومان نشان می‌دهد که بازار مسکن در شرایطی قرار دارد که اگر توافقات سیاسی رخ دهد و دلار محدوده با ثباتی پیدا کند، احتمالا وارد دوره رکود می‌شود و حجم معاملات کاهش می یابد.

بورس از چاپ پول جلوگیری کرد

شریعتی درمورد ابهاماتی که در بازار سرمایه وجود دارد، توضیح داد: باید منتظر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و توافقات سیاسی بود و باید دید که نگرش رئیس جمهور جدید به اقتصاد چیست. قطعا بهتر است رئیس جمهور دخالتی در بازار سرمایه نداشته باشد. حضور دولتی ها در بازار سرمایه باید به صفر برسد و این بازار باید با مکانیزم عرضه و تقاضا قیمت گذاری شود.

وی افزود: رئیس جمهور اخیرا اعلام کرد که انتظار داشت در سال 199، 12 هزار میلیارد تومان سهم در بازار سرمایه فروخته شود اما در نهایت 35 هزار میلیارد تومان سهام فروخته شد. 17 هزار میلیارد تومان هم که مالیات بود. با توجه به این آمار باید از بازار سرمایه که به اصطلاح سپر تورمی شده است، تشکر کرد. درواقع 50 هزار میلیارد تومان از دل بازار سرمایه ای که ظرفیت نداشت بیرون کشیده شد که سپر بلای اقتصادی در سال 1399 شود تا چاپ پول صورت نگیرد.

مردم از بازار سرمایه آسیب دیدند

این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به حضور گسترده مردم در بازار سرمایه در سال گذشته گفت: سران قوا اخیرا وارد عمل شده اند زیرا بسیاری از مردم عادی زخم خوردند و بدون توجه به صحبت کارشناسان که تاکید می‌کردند که بی محابا سرمایه های خود را وارد بازار نکنند با اعتماد به افراد تصمیم گیر و سیاست مدار، زندگی خود را به بورس سپردند. به گفته مراجع رسمی نزدیک به هفت میلیون کد سهام داری جدید وارد بازار شده است که مردم عادی هستند که اسیب دیدند. نزدیک به 4.5 میلیون نفر با دارایی زیر 10 میلیون تومان در بازار سرمایه حضور دارند که قطعا آسیب دیده هستند.

شریعتی ادامه داد: سران قوا هم به همین دلیل تشکیل جلسه دادند. مصوباتی که ماحصل مشورت با اهالی بازار بود انجام شد. اما اینکه این مصوبات چه زمانی رنگ و بوی واقعیت پیدا کند را نمی‌دانیم. شاید بتواند در کوتاه مدت اثر تعادل بخشی روی بازار بگذارد و باید تلاش شود مومنتوم منفی از بین برود.

انتشار اوراق تبعی و سیگنال مثبت به بازار

وی در ادامه با اشاره به انتشار اوراق تبعی، اظهار کرد: صندوق توسعه بازار برای صندوق های درامد ثابت اوراق تبعی منتشر می‌کند. میزان بورس به کدام سو می‌ رود؟ آن حدود 5000 میلیارد تومان است و استارت آن از روز امروز می‌خورد. انتخاب سهم ها بسیار عاقلانه است. زیرا تقریبا بیش از 60 درصد فعالین بازار سرمایه یک عدد از این سهم ها را در پرتفوی خود دارند و این اتفاق باعث می‌شود این دید به اهالی بازار داده شود که نکاه صندوق توسعه و تثبیت بازار سرمایه که فعالیت پرریسکی ندارد این است که بسیاری از این سهم ها تا سررسید ها که اکثرا اواسط سال 1401 هستند بازدهی حداقل 40 درصدی در پی دارد.

رنگ و بوی بازار بهتر خواهد شد

این کارشناس بازار سرمایه درمورد تاثیر توافقات سیاسی بر بازار سرمایه نیز توضیح داد: با توافقات سیاسی شرایط ارزاوری شرکت ها بهتر و نیاز به تخفیفات کمتر می‌شود. شرکت ها در زمان تحریم مجبور بودند محصولات خود را زیر قیمت جهانی صادر کنند اما با به نتیجه رسیده توافقات سیاسی قدرت چانه زنی شرکت های ایرانی بالاتر می‌رود.

شریعتی تاکید کرد: به طور کلی با روشن تر شدن شرایط سیاسی و انتخابات و حمایت صندوق توسعه بازار و انتشار اوراق تبعی، بازار در بازه زمانی نیمه دوم اردیبهشت و خردادماه رنگ و بوی بهتری نسبت به یک ماه و نیم ابتدای سال به خود خواهد گرفت.

بازارسرمایه 98 به کدام سو می‌رود

پرونده بازار سهام در سال 1397 درحالی بسته شد که کارنامه این بازار با افت و خیزهای بسیاری همراه بوده است. بورس اوراق بهادار تهران از روزهای کم رونق بهار به روزهای داغ تابستان رسید و در مهر ماه با ارائه بازدهی بیش از 100 درصدی برای سهامداران خود در آستانه شاخص 200 هزار واحد قرار گرفت. اما در ادامه راه و با عبور از پاییز تالار شیشه‌ای وارد روزهای سرد زمستان شد تا با ریزش‌های پی در پی بسیاری از قله‌های فتح شده قبلی خود را پس بدهد. با وجود تمام این نوسانات از ابتدای سال تا 25 اسفند ماه که شاخص دوباره به بالای 171 هزار واحد بازگشت، شاخص کل رشد 77 درصدی را تجربه کرد.

هرچند این میزان بازدهی در بازارهای رقیبی چون ارز، طلا، مسکن و حتی خودرو پایین‌تر است، اما کارشناسان بازارسرمایه با تردید به تکرار روزهای 1397 در سال‌جاری نگاه می‌کنند. به اعتقاد آنها موتور اصلی رکوردزنی‌های بورس در سال گذشته رشد جهشی نرخ ارز و افت ارزش پول ملی بوده است که در کنار افزایش نرخ جهانی کالاهایی همچون فلزات اساسی و پتروشیمی سودآوری بالایی برای شرکت‌های بورسی به خصوص پتروشیمی‌ها و فلزی‌ها به ارمغان آورد. اما این که در سال‌جاری تالارشیشه‌ای اقتصاد ایران بتواند روزهای پرسود 1397 را تکرار کند شروطی دارد که دو کارشناس بازار سرمایه این شرط‌ها را تشریح کرده‌اند.

چهار مؤلفه سمت و سوی بازار سرمایه

حمید میرمعینی
کارشناس بازار سرمایه
در سال 97 شاخص کل بورس با رشد بیش از 70 درصدی همراه بود و دراین سال شاخص رکوردهای زیادی را به نام خود ثبت کرد اما از نگاهی دیگر این رکوردهای پرتعداد به دلیل این که منشأ و خاستگاه آنها مربوط به بهبود عملکرد شرکت‌های بورسی نبود و از عوامل بیرونی نشأت گرفته واقعی به نظر نمی‌رسد. درواقع در سال گذشته افزایش نرخ ارز، کاهش ارزش پول ملی، رشد نرخ تورم و به تبع آن رشد نقدینگی مهمترین عواملی بودند که بازدهی بورس را افزایش دادند و درآمد بخشی از شرکت‌ها نیز تحت تأثیر همین عوامل رشد داشت و ناشی از بهبود فرایندهای تولید این شرکت‌ها نبود.
درحالی که بخش اعظم شرکت‌ها و صنایع بورسی از آبان ماه امسال تحت تأثیر تحریم‌ها با کاهش تولید مواجه بودند اما به دلیل رشد نرخ ارز همچنان به سودآوری خود ادامه دادند. از سوی دیگر بازدهی 70 بورس به کدام سو می‌ رود؟ درصدی بورس درمقایسه با بازارهای رقیب مانند ارز، طلا، مسکن و. اندک به نظر می‌رسد که این نشان دهنده این است که این بازار رشد چندانی نداشته است. در سال گذشته ارز با رشد نزدیک به 200 درصد، طلا با رشد بیش از 200 درصد، مسکن حدود 150 درصد و خودرو حدود 100 درصد بازدهی داشته‌اند که فاصله زیادی با بازار سهام دارد. بنابراین بازارسرمایه با این میزان بازدهی تا حددی توانسته است ارزش دارایی‌های خود را حفظ کند. درمجموع با وجود رشدی که بازار سرمایه تجربه کرد به اندازه‌ای نبود تا به عنوان یک بازار جذاب نقدینگی‌های سرگردان را جذب کند. اگر بازارسرمایه فعال‌تر و کاملتری داشتیم با فراهم کردن امنیت سرمایه‌گذاری و سودآوری بالا می‌توانست از ورود نقدینگی به بازارهای موازی که به‌طور عمده نقش تخریبی دراقتصاد دارند جلوگیری کند.
دراین خصوص متولی بازار سرمایه باید به گونه‌ای برنامه ارائه دهد که بتواند حمایت مسئولان ارشد اقتصادی کشور را جلب کند. این درحالی است که شاهد یک عملکرد منفعلانه در این بخش هستیم. برای این که شرکت‌های بورسی در سال 98 نیز سودآوری قابل قبولی داشته باشند به چند عامل نیاز دارند که مهمترین آن کاهش تنش‌های سیاسی داخلی و بین‌المللی است. درصورتی که محدودیت‌های تحریم کاهش یابد می‌توان شاهد رشد تولید و فروش شرکت‌های بورسی بود. در سال 97 با وجود تمام کاستی‌های موجود فرصت مناسبی برای هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه وجود داشت که متأسفانه نتوانستیم آنگونه که باید از این فرصت استفاده کنیم. به همین دلیل نقدینگی جدیدی که در سال گذشته وارد بورس شد به صورت عمده صرف فعالیت‌های سفته بازانه و نوسان گیران شد و دوباره از بورس خارج شد. درصورتی که نقدینگی وارد شده به سمت تأمین مالی شرکت‌های بورسی هدایت می‌شد تأثیر بسیار مثبتی بر بازار سرمایه می‌گذاشت. برهمین اساس در سال گذشته تأمین مالی از طریق آورده نقدی شرکت‌ها افت زیادی داشته است. درمجموع در سال‌جاری چهار مؤلفه اصلی می‌تواند بازار سرمایه را تحت تأثیر خود قرار دهد و مسیر آن را تغییر دهد.
اولین و مهمترین عامل بحث ریسک سیاسی چه داخلی و چه خارجی است. ریسک‌هایی مانند برجام و اف ای تی اف و تنش‌های منطقه‌ای که تأثیرگذاری زیادی بر اقتصاد و بازار سرمایه دارد. دراین خصوص درصورتی که اف ای تی اف به تصویب برسد می‌تواند تحول مثبتی در بازار سرمایه ایجاد کند چرا که هرچه محدودیت‌ها در مراودات با جهان خارج بیشتر شود شرکت‌های بورسی ضربه بیشتری می‌خورند. دومین مؤلفه تأثیرگذار در بازارسرمایه سیاستگذاری اقتصادی و نحوه آن است. نوع سیاست‌هایی که دولت در عرصه اقتصادی تدوین و اجرا می‌کند به صورت مستقیم بر روی حمایت شرکت‌های بورسی تأثیر می‌گذارد. این درحالی است که برخی از تصمیمات دولت در سال گذشته در حوزه اقتصاد به نفع بورس نبود. دراین خصوص مهمترین بخش‌هایی که سیاست دولت درباره آن اهمیت زیادی دارد به نرخ ارز، اصلاح نظام بانکی و نرخ بهره و سیاست‌های یارانه‌ای و حمایتی مربوط می‌شود.
سومین عامل مهم تحولات بازارهای جهانی است که خود تابعی از عوامل مختلف مانند جنگ تعرفه‌ای چین و امریکا و سیاست‌های اروپاست. دراین زمینه چشم‌انداز چندان مثبتی از رشد اقتصادی جهان به خصوص کشورهای نوظهور وجود ندارد. برهمین اساس برآورد نرخ رشد اقتصادی در سال‌جاری از 6.4 درصد به 5.8 درصد کاهش یافت. درمجموع پیش‌بینی می‌شود که اقتصاد جهانی وارد نوعی رکود اقتصادی شود.
عملکرد سازمان بورس اوراق بهادار به عنوان متولی بازار سرمایه چهارمین مؤلفه اثرگذار بر نوع حرکت بازار سرمایه در سال 98 است.این که تا چه حد این سازمان بتواند زمینه جذب نقدینگی را فراهم کند و سرمایه گذاران را جلب کند اهمیت بالایی دارد. دراین زمینه می‌توان برنامه‌های متعددی تدوین کرد. درمجموع در سال 98 درصورتی که با همین شرایط موجود حرکت کنیم نمی‌توان انتظار رشد بالایی در بازارسرمایه داشت.

ماو اگرهای رشد بورس در سال 98

علی اسلامی بیدگلی
کارشناس بازار سرمایه
سال گذشته شاخص کل بورس در حدود ۷۵ درصد رشد را تجربه کرد. مهمترین عواملی که به رشد شاخص و رکوردزنی در سال ۹۷ منجر شد به عوامل خارج از بازار سرمایه مربوط می‌شود. در همین راستا افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی تأثیر زیادی در رشد شاخص داشت. در واقع افت ارزش پول ملی منجر به کاهش قابل توجه ارزش جایگزینی ریالی شرکت‌ها و افزایش سود‌آوری شرکت‌هایی که قیمت محصولات آنها از افزایش نرخ ارز تأثیر می پذیرد شد.
عامل دیگری که به افزایش شاخص بورس کمک کرد رشد قابل ملاحظه قیمت محصولات فلزی و پتروشیمی در بازارهای جهانی بود. این دو عامل باعث شد ارزش سهام شرکت‌های فلزی، معدنی و پتروشیمی رشد بالایی را تجربه کند. اما این که بازار سرمایه با نرخ رشد سال گذشته در سال‌جاری هم حرکت کند به عوامل بسیاری وابسته است. تکرار رشد شاخص در سال 98 به تداوم روند صعودی قیمت مواد پایه نظیر فلزات و محصولات پتروشیمی در بازارهای جهانی بستگی دارد که البته رشد این محصولات نیز به پیش‌بینی و انتظارات از رشد اقتصادی جهانی و سرنوشت جنگ تجاری امریکا و چین ارتباط دارد. بنابراین با توجه به این که پیش‌بینی نهادهای بین‌المللی نشان می‌دهد که نرخ رشد اقتصاد جهانی به اندازه خوشبینی‌های قبلی نیست تصور می‌شود که در بسیاری از کالاهای اساسی شاهد ثبات قیمت‌ها باشیم که دراین صورت سودآوری شرکت‌های بورسی ایران نیز به میزان سال گذشته نخواهد بود. بدون درنظر گرفتن مؤلفه‌های خارجی یکی از عوامل مؤثر در سودآوری شرکت‌های بورسی ارزش مقدار فروش بنگاه هاست. اگر شرکت‌ها بتوانند نسبت به سال قبل فروش بیشتری داشته باشند از سودآوری بیشتری نیز برخوردار خواهند شد. این درحالی است که پیش شرط لازم برای رشد تولید و فروش شرکت‌ها تزریق نقدینگی و سرمایه درگردش است. بدین ترتیب درمقابل عامل فزاینده افزایش فروش برخی از شرکت‌های بورسی عامل کاهنده کمبود نقدینگی و سرمایه درگردش وجود دارد.
با این حال به نظر می‌رسد شرکت‌های فعال در صنعت فلزات اساسی و پتروشیمی قابلیت این را دارند تا سودآوری سال 97 را تکرار کنند. اما تعدادی از صنایع بورسی مانند بانکداری و خودرو به دلیل کمبود نقدینگی در افزایش سودآوری با ابهام مواجه هستند.

بورس در فصل پاییز به کدام سو می‌رود؟

بورس در فصل پاییز به کدام سو می‌رود؟

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، سلمان نصیرزاده به ریسک های معاملات بورس اشاره کرد و افزود: معاملات بورس در وضعیت فعلی در کنار تحرکات مثبت خود با ریسک هایی همراه است، اکنون مهمترین ریسکی که ممکن است به بازار تحمیل شود تصمیمات احتمالی اتخاذ شده در حوزه اقتصاد کلان است. وی اظهار کرد: ممکن است کنترل تورم یکی از مسایل مدنظر و قابل توجه باشد اما در عین حال رشد نقدینگی جزو عواملی است که کاهش تورم را با مشکل مواجه می کند. نصیرزاده معتقد است که مسایل ایجاد شده مبنی بر افزایش نرخ بهره و انتشار اوراق، روند بازار سهام را تحت تاثیر قرار داد و معاملات آن را با نوسان همراه کرد. این کارشناس بازار سرمایه افزود: ممکن است اقداماتی مانند افزایش نرخ بهره در کوتاه مدت اثرگذار بر روند بازار باشد که این موضوع در کنار دیگر عوامل تاثیرگذار به عنوان مهمترین ریسک بازار تلقی می شود. وی به راه های قرار گرفتن معاملات بورس بر مدار صعودی تاکید کرد و گفت: با ایجاد ثبات قوانین، وجود شفافیت اطلاعات و افزایش میزان عرضه اولیه در بازار می بورس به کدام سو می‌ رود؟ توان زمینه تغییر روند معاملات بازار را فراهم کرد که این اقدام در کنار فرهنگ سازی سهامداران برای سرمایه گذاری در بورس می تواند منجر به ایجاد رونق در معاملات بازار شود. نصیرزاده با بیان اینکه در صورت وجود شناخت مناسب برای سرمایه گذاری در معاملات بورس، بازار سرمایه با نگاه میان مدت و بلندمدت می تواند به عنوان بازاری مثبت برای سرمایه گذاری در نظر گرفته شود، اظهار داشت: سرمایه گذاران در صورت بررسی متغیرهای خرد و کلان می توانند بازدهی بهتری را در این بازار نسبت به سایر بازارها به دست آورند. به گفته این کارشناس بازار سرمایه، تجربه این موضوع را ثابت کرده است که سهامداران در صورت دانش کافی برای سرمایه گذاری در بورس قادر به کسب بازدهی معقول از این بازار در مقایسه با دیگر بازارها خواهند بود. وی خاطرنشان کرد: توجه به مولفه های بنیادی و شناخت فضای کلان بازار می‌تواند کمک کننده به فعالان حرفه ای و نیمه حرفه ای بازار سهام برای تصمیم گیری جهت سرمایه گذاری و انتخاب سهام مناسب در این بازار باشند. نصیرزاده خاطرنشان کرد: سهامداران باید گزارش ماهانه و فصلی منتشر شده شرکت ها را به طور دقیق مورد بررسی قرار دهند و در نهایت روند کلی بازار را ارزیابی کنند که کدام یک از شرکت ها می توانند موقعیت معقولی را برای سرمایه گذاری پیش روی سهامداران قرار دهند. این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه سهامداران باید فضای کلان اقتصاد کشور را در کنار گزارش شرکت ها به خوبی مورد شناسایی قرار دهند، گفت: سرمایه گذاران در صورت وجود چنین نگاهی می توانند سبد پرتفوی بهینه‌تری را در بازار شاهد باشند و استفاده از چنین اطلاعاتی به طور حتم تاثیرگذار در تصمیم گیری های معقول خواهد بود. وی ادامه داد: طی پنج هفته آینده بازار تحت تاثیر متغیرهای بنیادی مانند گزارش شهریور ماه، فصل تابستان و نیز ماه مهر شرکت ها است، چراکه این گزارش ها جزو گزارشاتی هستند که می توانند در تصمیم گیری های سهامداران تاثیرگذار باشند. نصیرزاده به سهام برتر در بازار اشاره کرد و گفت: تا کنون گروه پتروشیمی بهترین عملکرد را از خود نشان داده است، همچنین فولاد که در تابستان تحت تاثیر وضعیت مصرف برق بود و با کمبود تولید همراه شد در شهریور ماه عقب ماندگی خود را جبران کرد، در کنار آنها گروه سیمان به دلیل افزایش نرخ و عرضه در بورس کالا شرایط بهتری را نسبت به سایر گروه ها تجربه کردند. این کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: همچنین وجود وضعیت مثبت در گروه بانک آنها را در مرحله ای مناسب از سرمایه گذاری در بازار سهام قرار داده است؛ چراکه این صنعت می تواند از محل تسعیر نرخ ارز منتفع شود. وی با بیان اینکه در مجموع انتظار ما این است که گزارشات فصل تابستان، گزارشاتی معقول و رو به جلو باشد که این امر به پایداری روند شکل گرفته کمک خواهد کرد، گفت: انتظار داریم در ماه آبان و آذر شاهد روندی پایدار در معاملات بازار باشیم و پیشنهاد ما به سهامداران، سرمایه گذاری در صنایع پیشرو است. کد خبر 630121

بورس به کدام سو می‌رود؟

بورس تهران در دو روز گذشته با مسیر کاهشی مواجه شد، اما در ادامه بازگشایی مثبت یکی از نماد‌های بزرگ گروه فلزات اساسی سبب شد تا شاخص کل بخشی از افت صبحگاهی خود را جبران کند.

– روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: طی معاملات دو روز گذشته نماد‌های بزرگ بازار بودند که روندی کاهشی به شاخص کل این بازار تحمیل و در مقابل کوچک‌تر‌ها در محدوده مثبت قیمتی نوسان کردند. شاهد این مدعا رشد شاخص کل هم‌وزن در این دو روز بود. همان‌طور که در گزارش‌های پیشین اشاره شد، نگاهی کوتاه‌مدت در میان معامله‌گران بورسی حاکم شده است. همین نوع نگاه سبب شده تا شاهد افزایش سفته‌بازی و شناسایی سود سریع در کلیت بازار باشیم و به دنبال آن طمع کسب سود، نقدینگی را به سمت سهام کوچک‌تر بازار کشانده است.

اما بازار سرمایه به کدامین سو می‌رود؟ این سوالی است که تقریبا هر فرد دارای کد بورسی در پیچیده‌ترین بازار کشور با آن درگیر است. افراد چه از لحاظ مالی تحصیل کرده باشند و چه آشنایی آن‌ها با بورس تنها به اطلاعات درست و غلط ارائه شده در فضای مجازی و کانال‌های تلگرامی محدود باشد، یک خصیصه مشترک دارند.

انسان‌ها فارغ از همه اشتراکات و تفاوت‌هایی که با هم دارند در امید به کسب سود با هم شریک‌اند. طبیعتا اینکه چنین مساله‌ای دارای چه ریشه‌های تکاملی و زیستی در انسان‌هاست موضوع بحث این گزارش نیست، اما آنچه مشخص است، کارکرد‌های ذهن انسان حالا در عصر بهره‌برداری از پیچیدگی‌های فنی و شناختی جوامع امروز، آنچنان که باید با سرعت رشد علم تطبیق نیافته است.

دقیقا به همین دلیل است که ما در مواجهه با بسیاری از موقعیت‌های نیازمند به تصمیم‌گیری، بیش از آنکه چوب تنبلی خود را خورده باشیم از تبعات ساده‌انگاری رنج می‌بریم؛ ساده‌انگاری که بیش از هر چیز از دست کم گرفتن زوایای پنهان موضوع فعالیت و بالطبع عدم‌قطعیت ناشی می‌شود.

دقیقا به همین دلیل است که بازار سهام بار‌ها و بار‌ها در طول تاریخ شاهد کژاندیشی‌هایی بوده که به جز فعالان این بازار دامن سایرین را گرفته و بعضا با شکل‌گیری حباب‌های قیمت به کلیت اقتصاد کشور‌ها نیز آسیب زده است. بررسی تبار شناسی حباب‌ها در بازار‌های مالی نشان می‌دهد که همه آن‌ها در اوج ناباوری و حیرت از عوامل بیرونی شکل گرفته‌اند و در اوج خوش‌بینی نیز خاتمه یافته‌اند. در حال حاضر بسیاری از تحلیلگران بازار سرمایه در مورد آنچه در میانه مردادماه روی داد نیز همین نظر را دارند. در آن زمان کمتر کسی از سرمایه‌گذاران حقیقی بازار سرمایه می‌توانست تصور کند که قیمت‌ها مسیری متضاد از روند دو ساله را آغاز کنند و آنچنان بر ریزش خود ادامه دهند که در نهایت فشار سنگین عرضه در بسیاری از نماد‌ها برای روز‌های متمادی جریان معاملات را از تقاضای موثر خالی کند.

کوچک‌تر‌ها رنگ عوض می‌کنند

بررسی‌ها از روند معاملات در هفته‌های اخیر به خوبی موید آن است که این رویه در طول این مدت و همزمان با برگشت قیمت‌ها به سطوح بالاتر معکوس شده است. در روز‌های اخیر نماد‌های کوچک بورسی که در گذشته‌ای نه چندان دور، در بحبوحه ترس سرمایه‌گذاران از ریزش بیشتر بدون خریدار مانده بودند، نه تنها از وضعیت قبلی خارج شده‌اند که حالا هم از سهام بزرگ بازار که از ابتدای سال تاکنون هم در روز‌های رونق و هم در روز‌های رکود عملکرد بهتری از خود به نمایش گذاشتند، گوی سبقت را ربوده‌اند.

با نگاهی دقیق‌تر به روند قیمت‌ها و تعقیب ورود و خروج نقدینگی حقیقی در بورس تهران می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که فعالان بازار این روز‌ها تمایل بیشتری به خرید سهام در نماد‌های کوچک‌تر دارند. بررسی‌ها حکایت از تغییر وضعیت معاملات نماد‌های کم وزن بازار از صفوف سنگین خرید به صف‌های فروش دارد. برای مثال نماد‌هایی مثل «فخاس»، «خکمک» و «غشان» از جمله نماد‌هایی بوده‌اند که در ماه‌های اخیر با صف‌های خرید یا صف فروش‌های قابل‌توجه مواجه بودند و در این میان بار‌ها پیش آمده که هیجان خرید جای خود را به هیجانی در جهت عکس داده است.

در طول این مدت اشباع خرید و فروش در نماد‌های یاد شده به حدی بوده که حتی نبود تقاضا یا عرضه سبب شد تا این نماد‌ها حتی درصد اندکی از قیمت پایانی را هم نتوانند پر کنند. توجه بیشتر به نماد‌هایی از این دست به خوبی نشان می‌دهد که این بخش از بازار سرمایه تا چه حد در مقابل تغییر جریان نقدینگی آسیب‌پذیر است. با این حال مشکل وقتی حادتر می‌شود که دریابیم این رویه در بازار سرمایه امری مسبوق به سابقه است و نه تنها طی سال‌های پررونق اخیر بلکه بار‌ها در ایام رکود ادامه‌دار بازار سهام بین سال‌های ۹۲ تا ۹۶ در نماد‌های سبک وزن بازار تکرار شده است.

توضیحی بر دور باطل ریسک

دلیل تغییر نگاه‌ها به سمت سهام کوچک بازار چیست؟ چرا فعالان بازار به جز چند برش کوتاه از تاریخ ۵۰ و چند ساله بازار سهام در ایران همواره چشم به نماد‌هایی داشته‌اند که تا این حد تغییر جهت آن‌ها آسان است؟ برای پاسخ به این سوال شاید بهتر باشد بگوییم که فعالان ریسک پذیرتر بازار همواره نیمه پر لیوان را می‌بینند. آن‌ها اغلب می‌دانند که سهام سبک وزن، برای پر کردن حجم مبنا و رسیدن به قیمت‌های بالاتر راهی به مراتب آسان‌تر از نماد‌های سنگین را پیش رو دارند.

برای مثال نمادی که در یک روز تنها به ۵ میلیارد تومان معامله در صف خرید نیاز دارد تا قیمت پایانی آن به میزان ۵ درصد رشد کند به مراتب نسبت به نمادی که با ۱۵ میلیارد تومان به این هدف می‌رسد وضعیت بهتری دارد. دقیقا به همین دلیل است که در طول ۲ سال منتهی به سال‌جاری که ورود نقدینگی به بازار سرمایه روندی صعودی را می‌پیمود، نماد‌های سنگین وزن بازار از رشد کمتری برخوردار بودند و در مقابل کوچک‌تر‌ها با رشد تند و تیز قیمت خود تقریبا بدون وقفه شاخص کل هموزن را بیش از شاخص کل بورس افزایش می‌دادند.

دقیقا به همین دلیل بود که نماگر اصلی بورس در طول سال ۹۸، ۱۸۷ درصد و شاخص هموزن در حدود ۴۳۷ درصد افزایش یافت. شدت این روند تنها زمانی کاهش یافت که سیل نقدینگی گسیل شده به بازار سهام، در ماه‌های ابتدایی سال‌جاری تحت‌تاثیر کاهش نرخ بهره و رکود مشاغل به سبب شیوع کرونا، به دلیل اشباع تقاضا از ورود به نماد‌های کوچک‌تر بازماند و به ناچار از جریان معاملات نماد‌های بزرگ بازار سر برآورد.

خروجی این اشباع نیز چیزی نبود جز رسیدن شاخص کل بازار به ابرکانال ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحدی. برای آنکه زنجیره وقایع ذکر شده را تکمیل کنیم باید بدانیم که طی دو هفته اخیر پیشروی بیشتر شاخص کل هموزن نسبت به شاخص بورس به روال سال‌های قبل بازگشته و نماد‌های این بازار در شرایطی داد و ستد می‌شوند که در ۱۵ روز اخیر به جز برخی استثنا‌ها نماگر هموزن از شاخص بورس بیشتر رشد کرده است.

دقت در آنچه تاکنون شرح داده شد، به خوبی نشان می‌دهد که در برابر شانس بالایی که نماد‌های کوچک برای افزایش سریع قیمت دارند، ریسک زیادی را نیز به سرمایه‌گذاران خود منتقل می‌کنند. چرا که اگر این نماد‌ها بتوانند تحت‌تاثیر افزایش تقاضا در مدتی کوتاه عملکردی سریع به نمایش بگذارند، به این معنا خواهد بود که در مدت زمانی اندک نیز می‌توانند راه رفته را بازگردند. حال سوال اینجاست که اگر واقعا ریسک سرمایه‌گذاری اینچنینی تا این حد بالاست، پس چرا بسیاری از فعالان بازار سهام حتی آن‌ها که تجربه کافی از حضور در این بازار دارند، به پذیرش خطر‌های موجود تن می‌دهند؟ چطور ممکن است شخصی بر ارزنده نبودن دارایی خود واقف باشد و آن را به امید بالاتر رفتن قیمت همچنان نگه دارد؟

بازنده نهایی

مطالعات مالی رفتاری پس از گذشت سال‌ها به خوبی نشان داده‌اند که رفتارشناسی حباب‌ها در بازار سهام بورس به کدام سو می‌ رود؟ و نظایر آن اگرچه برخلاف تصور عامه ناشی از کلاهبرداری نیست، اما از بعد عملکرد تا حدودی به ترفند پانزی شباهت دارد. در این روش سود نامتعارفی که به هر سرمایه‌گذار پرداخت می‌شود در واقع نه از بازده معمول یک سرمایه‌گذاری بلکه از جیب شخص جدیدی است که به امید سود به تازگی وارد چرخه سرمایه‌گذاری شده است. رویه یاد شده تا جایی ادامه پیدا می‌کند که بعد از آخرین سرمایه‌گذار، شخص جدیدی وارد این رویه نشود. در این حال معکوس شدن جریان نقدینگی به لو رفتن حقه منجر خواهد شد.

در بازار سهام نیز وضعیت نمادی که با حباب مواجهند اگرچه ناشی از وقوع تقلب یا کلاهبرداری نیست، اما تا حد بسیار زیادی از تغییرات الگوی جریان نقدی پانزی پیروی می‌کند. در این حالت بسیاری از افراد که ریسک خرید یک دارایی گران‌قیمت را پذیرفته‌اند، بر این باور هستند که همواره شخص دیگری خواهد بود تا سهام آن‌ها را به امید رشد بیشتر قیمت از آن‌ها بخرد. این وضعیت که در ادبیات مالی از آن با عنوان «ساده‌دل بزرگ‌تر» یاد می‌شود، تا جایی تداوم خواهد داشت که ساده‌دل‌تر از سرمایه‌گذار آخر پیدا نشود و نبود تقاضا روند صعودی را به یک باره معکوس کند.

در این حالت طبیعی خواهد بود که افت قیمت‌ها ادامه‌دار و شدید باشد تا جایی که سهام شرکت‌ها به اشباع کامل فروش برسند یا متغیر‌های بنیادی به حمایت از قیمت سهام برآیند؛ وضعیتی که دقیقا طی هفته‌های قبل در بسیاری از نماد‌های بازار سهام رخ داد. در ماه‌های اخیر برخی از نمادها، بعضا بیش از ۶۰ درصد از بهای خود را در مدتی اندک از دست دادند.

این مساله بورس به کدام سو می‌ رود؟ در حالی رخ داد که در حال حاضر نیز شواهد حکایت از رونق دوباره نماد‌های کوچک و احتمال درگیر شدن افرادی در این فرآیند دارد که احتمالا از سازوکار چرخه‌های این چنینی و اثر مخربی که دامنه نوسان بر تشدید آن‌ها می‌گذارد، اطلاع چندانی ندارند. برای دوری از تبعات منفی این احتمال همان‌طور که در بسیاری از مصاحبه‌ها و گزارش‌ها بر آن تاکید شده بهتر است تا مردم عادی که با اندک سرمایه خود به امید کسب سود به بازاری مانند بورس می‌آیند با افزایش دانش مالی خود و دوری از حواشی که افراد سودجو در فضای مجازی ایجاد می‌کنند، با بهره‌گیری از تخصص افراد ذی‌صلاح در این زمینه از به خطر انداختن دارایی‌های خود بپرهیزند.

بازار سرمایه به کدامین سو می‌رود؟

نگاهی به بازدهی دو شاخص کل و هموزن از ابتدای شهریورماه نشان می‌دهد طی ۵/ ۱ ماه ابتدایی این بازه، سهام گروه‌های بزرگ و عمدتا کامودیتی‌محور در رشد قیمت از کوچک‌تر‌ها سبقت گرفته بودند؛ اما ۲۸ مهر شاهد تلاقی این دو نماگر بودیم. در ادامه وضعیت تغییر کرد و این شاخص هموزن بود که از شاخص کل پیشی گرفت. با وجود این، اما دو نماگر مذکور همراستا با یکدیگر حرکت می‌کردند. از ابتدای آذرماه توجه به گروه‌های کوچک بازار جدی‌تر شد تا شاهد واگرایی هر چند محدود دو نماگر یاد شده باشیم که طی دو روز معاملاتی گذشته به اوج خود رسیده است. به‌طوری‌که در مقابل افت شاخص کل (به‌عنوان نماینده سهام با ارزش بازار بالا)، شاخص هموزن (با اثرگذاری یکسان نمادها) روندی صعودی در پیش گرفته است. موضوعی که نشان می‌دهد توجه به سهام کوچک‌تر بازار که به‌عنوان سهام چابک نیز شناخته می‌شود، افزایش یافته است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.