افزایش تمایلات صعودی نفت


۶۰ درصد شرکت‌های تولیدی انگلیس در آستانه تعطیلی قرار دارند

نتایج تحقیق انجمن تولیدکنندگان انگلیس نشان می دهد که افزایش قیمت قبض‌های انرژی، ۶۰ درصد شرکت‌های تولیدی انگلیس را در معرض تعطیلی و بسته‌شدن قرار می‌دهد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ نشریه «بلومبرگ» در گزارشی به نقل از انجمن تولیدکنندگان انگلیس اعلام کرد: افزایش قیمت قبض‌های انرژی، احتمالا ۶۰ افزایش تمایلات صعودی نفت درصد شرکت‌های تولیدی انگلیس را در معرض تعطیلی و بسته‌شدن قرار می‌دهد.

این پیش‌بینی بر اساس پژوهش‌های اخیر انجمن تولیدکنندگان انگلیس انجام شده است. نتایج این تحقیق همچنین نشان می‌دهد که نیمی از شرکتهای انگلیسی، نسبت به پارسال، افزایش ۱۰۰ درصدی قبض‌های برق را تجربه کرده‌اند.

سازمان تنظیم‌کننده انرژی انگلیس (ofgem) اخیراً اعلام کرده به علت افزایش قیمت‌های جهانی انرژی، از اول ماه اکبر (ماه آینده)، قیمت قبوض گاز و برق، ۸۰ درصد افزایش خواهد یافت.

قیمت گاز در اروپا سیر صعودی را به سرعت طی می کند و در ماه آگوست (ماه گذشته) در بحبوحه کاهش عرضه انرژی روسیه به ۳ هزار و ۵۰۰ دلار در هر ۱۰۰۰ متر مکعب رسید. این اقدام روسیه در تقابل با تحریم های یکجانبه و گسترده اتحادیه اروپا علیه این کشور گرفته شد.

به‌دنبال آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین، غرب و کشورهای اروپایی تحریم‌های گسترده‌ای علیه نفت و گاز روسیه اعمال کردند و همچنین وزرای انرژی کشورهای اتحادیه اروپا چهارم مرداد در توافقی متعهد شدند که در راستای کاهش وابستگی به سوخت و انرژی روسیه، از آگوست ۲۰۲۲ تا مارس ۲۰۲۳، مصرف گاز خود و در نتیجه واردات گاز از روسیه را به میزان ۱۵ درصد کاهش دهند.

غول انرژی روسیه (گازپروم) نیز در اقدامی تقابلی اعلام کرد که صادرات گاز به اروپا را تا ۲۰ درصد ظرفیت تولیدی خود کاهش داده است. با این کاهش عرضه، هم‌اکنون صادرات گاز روسیه به اروپا از طریق خطوط نورد استریم به ۳۱ میلیون متر مکعب در روز یا نزدیک به ۲۰ درصد ظرفیت تولیدی کاهش یافته است.

گازپروم اواخر مردادماه اعلام کرده بود که تداوم کاهش صادرات انرژی روسیه به کشورهای اروپایی، در بحبوحه تحریم‌های اعمال شده علیه مسکو، بهای گاز را در اروپا ۶۰ درصد افزایش خواهد داد.

افزایش تمایلات صعودی نفت

سبد خرید

تحلیل فاندمنتال(بنیادی) هفتگی نفت خام OIL

نمونه هایی از تحلیل و گزارش تمام بازارهای سرمایه در دسترس شما قرار دارد. استفاده کامل از خدمات تحلیلی-گزارشی سایت توسط مجرب ترین کارشناسان، نیازمند تهیه اشتراک VIP از فروشگاه سایت می باشد. پس از تهیه اشتراک آیتم های تحلیلی-گزارشی مورد نظر خود را از طریق تیکت به پشتیبانی سایت اعلام نمایید تا برای شما فعال گردند.

مشاهده صفحه تحلیل و اخبار لحظه ای فارکس و تمام بازارهای سرمایه به آدرس market.cmpro.ir

مشاهده لیست تمام آدرس ها به آدرس rahnama.cmpro.ir

مشاهده جدول زمان بندی آپدیت روزانه پست ها به آدرس time.cmpro.ir

تحلیل بنیادی هفتگی نفت خام OIL

بهای معاملات ماه اول نفت خام در روز جمعه در بحبوحه پایان نسبتاً آرام هفته ای که یک هفته صعودی بود، در محدوده 102 تا 106 دلار در هر بشکه تثبیت شد. قیمت‌ها از نزدیک به 110 دلار به پایین‌ تر از 93.00 دلار سقوط کردند، زیرا نگرانی‌ های مربوط به قرنطینه در چین وجود دارد، رویکرد این کشور برای مقابله با کرونا تلاش می‌کند تا این بیماری را مهار کند، اما از آن زمان در بحبوحه نگرانی‌ ها در مورد کمبود نفت خام، به بالای 100 دلار رسیده است. تحریم های غرب علیه اقتصاد روسیه به نظر می رسد روند دستیابی به توافق هسته ای جدید بین قدرت های بزرگ غربی و ایران نیز تا حدودی کاهش یافته است. در سطوح فعلی در 103 دلار، قیمت نفت خام در روز ثابت است، اما همچنان در مسیر کاهش هفته ای بیشتر است که بیش از 5.0 دلار بوده، که دومین ضرر هفتگی متوالی را نشان می دهد. در حالی که قیمت ها در مقایسه با بالاترین سطح هفته گذشته در منطقه 130 دلاری به طور قابل توجهی پایین تر باقی می ماند، نفت خام در حال حاضر همچنان با افزایش بیش از 11 دلاری از زمان حمله روسیه به اوکراین معامله می شود. در غیاب اعلام توافق صلح روسیه و اوکراین، که به نظر می رسد هنوز تا حدودی دور مانده است، تحلیلگران گمان می کنند که ریسک برای نفت همچنان بالاست.

نفت خام-تایم فریم هفتگی

جهت زوم شدن تصویر، موس (انگشت) خود را روی تصویر نگه دارید

مشاهده صفحه تحلیل و اخبار لحظه ای فارکس و تمام بازارهای سرمایه به آدرس market.cmpro.ir

مشاهده لیست تمام آدرس ها به آدرس rahnama.cmpro.ir

مشاهده جدول زمان بندی آپدیت روزانه پست ها به آدرس time.cmpro.ir

تحلیل بنیادی هفتگی نفت خام OIL

بازار جهانی نفت قبل‌ از حمله روسیه به اوکراین هم با کمبود عرضه مواجه بود. اما جنگ روسیه و پیامدهای آن بر عرضه نفت این کشور و قیمت نفت، احتمالاً بازار را در یک شوک عرضه بزرگ وارد می‌ کند که قابل‌ مقایسه با تحریم نفت عرب در 1973 خواهد بود. ذخایر نفتی در اقتصادهای توسعه‌ یافته مصرف‌ کننده نفت از جمله آمریکا ماه‌ هاست به‌ دنبال بهبود تقاضا، رو به کاهش می‌ روند. طبق جدیدترین گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا برای هفته منتهی به چهارم مارس، ذخایر نفت خام آمریکا به 411.6 میلیون بشکه رسیده‌ است. ذخایر بنزین 1 درصد بالاتر از متوسط پنج‌ ساله است، اما ذخایر میعانات گازی 18 درصد و ذخایر پروپان 21 درصد پایین‌ تر از متوسط پنج‌ ساله در این زمان از سال است. عرضه نفت نتوانسته با روند افزایش تقاضا همراه باشد. ائتلاف اوپک پلاس هم تنها ماهانه 400 هزار بشکه در روز به تولید خود می‌ افزاید. بسیاری از تولیدکنندگان اوپک پلاس نتوانسته‌ اند طبق سهمیه خود تولید کنند. بسیاری از بانک‌ های سرمایه‌ گذاری بزرگ دنیا از ابتدای سال جاری میلادی پیش‌ بینی نفت 100 دلار در هر بشکه را کرده بودند و حمله روسیه به اوکراین باعث شد این پیش‌ بینی طی یک ماه محقق شود. حالا بحث بر سر این است که آیا قیمت نفت با خودداری اروپایی‌ ها از خرید نفت روسیه به 150 دلار در هر بشکه می‌ رسد یا نه. چین نمی‌ تواند به‌ تنهایی تمام نفت روسیه را که باید به بازار اروپا می‌ رسید خریداری کند. روسیه مجبور است بخشی از تولید نفت خود را به‌ خاطر عدم توانایی برای فروش آن به بازار اروپا متوقف کند، بنابراین تولید نفت خام این کشور حداقل طی 3 سال آینده محدود خواهد شد. جنگ اوکراین و خطرات ژئوپلیتیکی فراوانی که علاوه‌ بر محدودیت عرضه نفت به وجود می‌ آورد، قیمت نفت را بیش‌ از پیش بالا خواهد برد. محدودیت عرضه نفت و تلاش روسیه برای فروش نفت، زمینه را برای بزرگ‌ ترین شوک عرضه نفت از دهه 1970 آماده می‌ کند. تحریم نفت عرب در 1973 و 1974 و انقلاب ایران عرضه نفت به بازار دنیا را در آن سال‌ ها بسیار کاهش داده بود. راه‌ حل قیمت بالای نفت می‌ تواند کاهش تقاضا یا افزایش تولید اوپک پلاس باشد. عربستان و امارات تمایل دارند تولید نفت خود را بیشتر از آنچه در قرارداد اوپک پلاس معین شده بالا ببرند اما قصد شکستن این قرارداد را که روسیه یکی از سران آن است ندارند.

نفت خام-تایم فریم هفتگی

جهت زوم شدن تصویر، موس (انگشت) خود را روی تصویر نگه دارید

مشاهده صفحه تحلیل و اخبار لحظه ای فارکس و تمام بازارهای سرمایه به آدرس market.cmpro.ir

مشاهده لیست تمام آدرس ها به آدرس rahnama.cmpro.ir

مشاهده جدول زمان بندی آپدیت روزانه پست ها به آدرس time.cmpro.ir

تحلیل بنیادی هفتگی نفت خام OIL

قیمت نفت با انتظارات مبنی بر اینکه تحریم‌ های مالی شدید اعمال شده توسط غرب علیه روسیه به دلیل حمله به اوکراین، صادرات نفت این کشور را مختل خواهد کرد، ادامه دارد، زیرا شواهد نشان می‌ دهد فروشندگان روسی در تعویض محصول با مشکل مواجه هستند. از آنجایی که رئیس جمهور روسیه شدت حملات خود به اوکراین را افزایش می دهد، خطرات به سمت اعمال بیشتر تحریم ها از سوی غرب افزایش می یابد. ترس از اینکه کشورهای غربی ممکن است صادرات انرژی روسیه را به طور کامل ممنوع کنند، عامل دیگری است که از قیمت نفت خام حمایت می کند و روند صعودی حتی با وجود گزارش هایی مبنی بر قریب الوقوع بودن توافق هسته ای آمریکا و ایران احیا نگه داشته شده است. تحلیلگران کالا می گویند که پایان دادن به تحریم های ایالات متحده بر صادرات نفت ایران در نتیجه یک توافق می تواند منجر به بازگشت 1.3 میلیون بشکه در روز صادرات به بازارهای جهانی شود. استراتژیست ها هشدار داده اند که بعید است این کمبود عرضه از روسیه را جبران کند. در سطوح فعلی در 113 دلار، نفت خام با افزایش روزانه حدود 5 دلار معامله می شود و سود هفته خود را به بیش از 21 دلار می رساند که بهترین درصد سود هفتگی از اواسط سال 2020 است.

نفت خام-تایم فریم هفتگی

جهت زوم شدن تصویر، موس (انگشت) خود را روی تصویر نگه دارید

مشاهده صفحه تحلیل و اخبار لحظه ای فارکس و تمام بازارهای سرمایه به آدرس market.cmpro.ir

مشاهده لیست تمام آدرس ها به آدرس rahnama.cmpro.ir

مشاهده جدول زمان بندی آپدیت روزانه پست ها به آدرس time.cmpro.ir

تحلیل فاندامنتال هفتگی نفت خام OIL

روسیه با حذف دلار از سبد ذخایر ارزی خود به کمپانی های نفتی و آمریکا اعلان جنگ داده است و به زودی روسیه از بازار نفت جهان حذف خواهد شد. روسیه برنامه ریزی بلندمدت برای این جنگ نفتی داشته است. از ۳ سال گذشته این کشور سبد ذخایر ارزی خود را تغییر داده است. یک برنامه میان مدت که منجر به صفر شدن سهم دلار در سبد ذخایر ارزی این کشور شد. وزارت دارایی روسیه در بیانیه ای که چند ماه گذشته منتشر کرد اعلام کرد سهم دلار از ذخایر ارزی صندوق ملی ثروت این کشور به صفر رسیده و از طرف دیگر سهم یورو، یوان و طلا از این ذخایر بیشتر شده است. دلار تا پیش از این سهمی ۳۵ درصدی از این ذخایر داشت که اکنون به صفر رسیده و سهم پوند نیز از کل ذخایر به پنج درصد کاهش پیدا کرده است. از سوی دیگر اما سهم یوان به ۳۹.۷ درصد و سهم یورو به ۳۰.۴ درصد افزایش پیدا کرده است. ین ژاپن سهمی ۴.۷ درصدی و طلا سهمی ۲۰.۲ درصدی از این ذخایر دارند. روسیه با هدف کاهش وابستگی به دلار و آسیب پذیری اقتصاد خود در برابر تحریم ها تصمیم گرفته است تا به تدریج سهم دلار را از ذخایر ارزی خود به کمترین سطح ممکن برساند. طبق اعلام وزارت دارایی روسیه، در سال های اخیر ریسک های کلان اقتصادی و ژیوپلتیکی باعث شده است تا این وزارت خانه دست به اقدامات پیشگیرانه برای ثبات بخشی به اقتصاد کند. الکساندر پانکین، معاون وزیر خارجه روسیه در مصاحبه ای خبری گفته بود که تنش های سیاسی بین مسکو و واشنگتن، اطمینان طرف روسی را به دلار کاهش داده است. به گفته پانکین، در نتیجه تحریم ها و اقدامات غیر قابل پیش بینی آمریکا، شبهه هایی در خصوص کارآمدی استفاده از دلار در معاملات خارجی برای طرف روسی ایجاد شده و این کشور اکنون با دیگر کشورها در تلاش است تا اقدامات مقتضی را برای به حداقل رساندن ریسک های تحریمی و اخلال در جریان تجارت بین المللی اتخاذ کند. پیش از این ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در جریان همایش اقتصادی سنت پترزبورگ گفته بود روسیه تمایلی به ترک استفاده از دلار ندارد اما با توجه به تحریم های آمریکا مجبور به انجام این کار است.

نفت خام-تایم فریم هفتگی

جهت زوم شدن تصویر، موس (انگشت) خود را روی تصویر نگه دارید

مشاهده صفحه تحلیل و اخبار لحظه ای فارکس و تمام بازارهای سرمایه به آدرس market.cmpro.ir

مشاهده لیست تمام آدرس ها به آدرس rahnama.cmpro.ir

مشاهده جدول زمان بندی آپدیت روزانه پست ها به آدرس time.cmpro.ir

تحلیل فاندامنتال هفتگی نفت خام OIL

آژانس اطلاعات انرژی آمریکا اعلام کرد: افزایش واردات نفت توسط آمریکا باعث خواهد شد که این شرکت همانند سال 2021 به یک واردکننده صرف نفت تبدیل شود. این در حالی است که در سال 2020 آمریکا یکی از صادرکنندگان بزرگ نفت در جهان به شمار می‌ رفت. درواقع امسال میزان واردات نفت و فرآورده‌ های نفتی به آمریکا از صادرات این محصولات بیشتر خواهد شد. اگر بخواهیم به طور دقیق بیان کنیم آمریکا در سپتامبر سال 2019 بود که میزان صادرات نفتش از میزان واردات پیشی گرفت و برای نخستین بار از سال 1973 تا آن زمان به یک صادرکننده نفت تبدیل شد. دلیل آنکه سال 2020 هم برای صنعت نفت آمریکا خوب بود این است که به خاطر شیوع ویروس کرونا تقاضای نفت در بازار جهانی سقوط کرد و متعاقبا شاهد افت شدید قیمت این حامل انرژی در بازار بودیم. این مسأله باعث شد تا کشورهای صادرکننده نفت خیلی حضور فعالی در بازار نداشته و آمریکا بتواند تا آن جایی که می‌تواند نفت راهی بازار کند. آژانس اطلاعات انرژی آمریکا می‌گوید: البته در سال 2020 اختلاف بین صادرات و واردات نفت آمریکا به کمترین میزان در 35 سال قبل از آن کاهش یافت. در سال 2021 اما واردات نفت آمریکا 19 درصد رشد کرد و این افزایش تمایلات صعودی نفت کشور به طور متوسط افزایش یافت و به 3.2 میلیون بشکه در روز رسید.

نفت خام-تایم فریم هفتگی

جهت زوم شدن تصویر، موس (انگشت) خود را روی تصویر نگه دارید

مشاهده صفحه تحلیل و اخبار لحظه ای فارکس و تمام بازارهای سرمایه به آدرس market.cmpro.ir

مشاهده لیست تمام آدرس ها به آدرس rahnama.cmpro.ir

مشاهده جدول زمان بندی آپدیت روزانه پست ها به آدرس time.cmpro.ir

تحلیل فاندامنتال هفتگی نفت خام OIL

بازار انرژی جهان تحت تاثیر نگرانی ها درباره میزان عرضه نفت قرار گرفته است. واشنگتن اعلام کرده است روسیه به اندازه کافی نیرو در نزدیکی مرز‌های اوکراین مستقر کرده و هر زمان می‌ تواند تهاجمی بزرگ به این کشور را ترتیب دهد. این امر می تواند با تحریم های غرب علیه مسکو و اختلال در عرضه نفت خام همراه شود. همین موضوع باعث جهش بهای نفت در بازار انرژی شد. قیمت نفت برنت با ۳.۳ درصد افزایش، به ۹۴ دلار و ۴۴ سنت در هر بشکه رسید. همچنین نفت خام آمریکا با ۳.۶ درصد افزایش، ۹۳ دلار و ۱۰ سنت در هر بشکه داد و ستد شد. هر دو شاخص نفتی در روز‌های اخیر در روندی بی سابقه به بالاترین میزان خود از سال ۲۰۱۴ میلادی رسیده اند. این افزایش بهای نفت خام درپی تشدید تنش ها میان روسیه و اوکراین رخ داده است. آمریکا به شهروندان خود در اوکراین ۴۸ ساعت فرصت داده تا هر چه سریعتر از این کشور خارج شوند. انگلیس هم در پی نگرانی ناتو از بالا گرفتن احتمال حمله نظامی روسیه از شهروندان خود در اوکراین خواسته در کمترین زمان ممکن به کشور‌های خود بازگردند. بسیاری از تحلیلگران پیش بینی کرده اند هفته پیش رو می‌ تواند روز‌هایی بحرانی برای بازار انرژی باشد چرا که هر لحظه امکان حمله نظامی روسیه به اوکراین وجود دارد. آژانس بین المللی انرژی هم پیش بینی کرده در سال جاری میلادی تقاضای جهانی برای نفت خام ۳.۲ میلیون بشکه در روز افزایش داشته باشد و به رکورد تاریخی ۱۰۰.۶ میلیون بشکه در روز برسد.

بهای نفت، بلای دموکراسی- توماس فریدمن

سقوط بهای نفت باعث افزایش سطح دموکراسی و آزادی در کشورهای عمده نفتی شده و زمانی که با ضعف دموکراسی در این کشورها روبرو می‌شویم، یعنی بهای نفت افزایش یافته است. اتکا به روند صادرات نفت باعث پایین آمدن ارزش‌های دموکراتیک شده و این موضوع مشمول دیگر اقلام صادراتی نمی‌شود.

بهای نفت، بلای دموکراسی- توماس فریدمن

تاریخ ایرانی: محمود احمدی‌‌نژاد، رییس‌جمهور ایران هولوکاست را انکار کرد، هوگو چاوز به رهبران غربی گفت بروید به جهنم و ولادیمیر پوتین در روسیه نیز با تهدید، خودی نشان می‌دهد. به راستی چرا؟ آن‌ها احتمالا به این موضوع واقفند که بهای نفت و آزادی در دو جهت کاملا مخالف هم حرکت می‌کنند و این‌‌ همان نخستین قانون سیاست‌های نفتی (پتروپالیتیکس) است که در حال حاضر به عنوان حقیقت اقتصادی جهان امروزی ما تعریف شده است.

زمانی که شنیدم محمود احمدی‌نژاد، هولوکاست را یک افسانه خوانده نتوانستم از خودم این سوال را نپرسم که آیا اگر بهای نفت خام ۲۰ دلار بود، باز هم رییس‌جمهور ایران چنین صحبتی را مطرح می‌کرد؟ هنگامی ‌که شنیدم هوگو چاوز، رییس‌جمهور ونزوئلا به تونی بلر، نخست‌وزیر وقت بریتانیا گفت: برو به جهنم و بعد رو کرد به سمت هواداران خود و گفت که حامیان مالی آمریکایی منطقه آزاد تجاری آمریکا هم بروند به جهنم، باز هم این سوال برای من مطرح شد که اگر بهای نفت در بازارهای جهانی ۲۰ دلار بود و ونزوئلا می‌بایست خود به تنهایی تمام فعالیت‌های حفاری و استخراج از چاه‌های نفتی‌اش را انجام می‌داد، هوگو چاوز همچنان این گونه سخن می‌گفت؟

تا جایی که در سال‌های اخیر وقایع خلیج فارس را دنبال کرده‌ام، متوجه این موضوع شده‌ام که بحرین نخستین کشور عرب منطقه بود که انتخابات آزاد و عادلانه برگزار کرد و زنان نیز حق رای و شرکت در آن را داشتند و یا اینکه قوانین مختلفی را بر حفظ حقوق کارگران وضع کرد. بحرین نخستین کشور عرب منطقه خلیج فارس بود که می‌دانست، ذخایر نفتی کشورش رو به اتمام است. حتی باید به این نکته نیز اشاره کرد که نخستین توافق تجارت آزاد با ایالات متحده در منطقه برای نخستین بار با بحرین منعقد شد. با تمامی‌ این اوصاف باز هم این سوال برای من مطرح است که آیا این موضوعات هیچ ارتباطی با هم نداشته و کاملا تصادفی است.

در ‌‌نهایت باز هم زمانی که به طور اجمالی به دنیای عرب نگاه می‌کنم و می‌بینم که فعالان دموکراسی صاحب‌نام در لبنان اقدام به بیرون راندن ارتش سوریه از کشورشان می‌کنند، نمی‌توانم از خودم این سوال را نکنم، اینکه تنها و نخستین دموکراسی واقعی دنیای عرب زمانی اتفاق می‌افتد که قطره‌ای نفت در کار نباشد، آیا تصادفی است؟ هر چه بیشتر به این سوالات مطرح شده فکر می‌کنم، بیشتر متوجه برخی ارتباطات می‌شوم. ارتباطات میان بهای نفت و دامنه نوسانات آن با حفظ آزادی‌های سیاسی و اصلاحات اقتصادی در کشورهای خاص. هنگامی که این ارتباطات بر روی نمودار به نمایش گذاشته می‌شوند، بیشتر متوجه این موضوع می‌شویم. کاری که من در حال حاضر آن را انجام داده‌ام. دو محوری که بر روی نمودار طراحی می‌شوند خود گویای همه چیز است. محورهایی که یکی از آن‌ها نماد آزادی سیاسی و اقتصادی و دیگری بیانگر میانگین نرخ نفت خام در بازارهای جهانی است.

برای در نظر گرفتن نوسانات محور آزادی در نمودار، موضوعاتی چون برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، آزادی یا محدودیت مطبوعات، توقیف آن‌ها، تعداد اصلاح‌ طلبانی که وارد پارلمان کشور‌ها شدند، شروع و یا توقف پروژه‌ها و اصلاحات اقتصادی و حتی خصوصی‌سازی شرکت‌ها و ملی شدن کمپانی‌های برخی صنایع به طور کامل لحاظ شده و مورد بررسی قرار گرفته است. اما در درجه اول باید متوجه این نکته بود که طراحی این نمودار را نمی‌توان یک آزمایش علمی ‌آزمایشگاهی قلمداد کرد، چرا که نوسانات آزادی‌های اقتصادی و سیاسی در یک جامعه هرگز قابل اندازه‌گیری دقیق نیست. اما به تصویر کشیدن این دو محور حداقل به صوت عینی موید استدلال نخستین است که درباره نسبت عکس آزادی و دموکراسی با افزایش بهای جهانی نفت خام مطرح کردم. نمودار طراحی شده به طور واضح نشان می‌دهد که ارتباط میان دموکراسی و بهای نفت یک ارتباط بسیار قوی است. این رابطه بسیار قوی قرار گرفتن در نخستین قانون سیاست‌های نفتی (پتروپالیتیکس) است.

در نخستین قانون پتروپالیتیکس فرض بر این است که بهای نفت با میزان آزادی در دولت‌ها و حکومت‌هایی که دارای منابع غنی نفتی هستند، نسبتی کاملا عکس دارد. بر اساس این قانون هر‌چه بهای نفت افزایش پیدا کند، آزادی مطبوعات، آزادی بیان، انتخابات آزاد و استقلال دستگاه قضایی و احزاب سیاسی در این کشور‌ها بیشتر تحت‌الشعاع قرار گرفته و محدود‌تر خواهد شد. اما چنین روندی نتیجه دیگری را نیز با خود به همراه دارد و آن این است که هر اندازه بهای نفت در بازارهای جهانی افزایش می‌یابد، شمار کمتری از رهبران کشورهای نفت‌خیز به آنچه دنیا در مورد آن‌ها می‌اندیشد و یا قضاوت می‌کند، توجه می‌کنند. و بالعکس بر اساس همین قانون هر چه بهای نفت در بازارهای جهانی سیر نزولی داشته باشد، کشورهای نفت‌خیز بیشتری مجبور به حرکت در مسیر یک نظام سیاسی و اجتماعی شفاف می‌شوند، نظامی‌ که بیشتر به صدای مخالفان توجه کرده، هدفش ارتقای ساختارهای آموزشی جامعه برای افزایش توانایی مردم بوده، برابری زن و مرد در آن یک اصل مسلم است و همه چیز در چارچوب قانونی صورت می‌گیرد. صد البته که چنین جوامعی موفقیت بیشتری نیز در جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی کسب خواهند کرد. زمانی که کشورهای نفت‌خیز با کاهش بهای نفت در مسیر چنین جامعه سیاسی قرار می‌گیرند، مطمئنا این موضوع که دیگران و یا به عبارتی دنیا در مورد آن‌ها چگونه اندیشیده و قضاوت خواهد کرد نیز برایشان بسیار مهم‌‌تر خواهد بود.

اما تعریف من از چنین کشورهایی (کشورهای نفت‌خیز یا‌‌ همان پترولیست)، کشورهایی هستند که به حجم تولیدات نفتی خود برای صادرات و یا تولید ناخالص داخلی وابسته بوده و در عین حال دارای نهادهای دولتی ضعیف یا حکومت‌های کاملا سلطه‌طلب هستند. در این لیست از بالا به پایین کشورهای آذربایجان، آنگولا، چاد، مصر، گینه، ایران، قزاقستان، نیجریه، روسیه، عربستان سعودی، سودان، ازبکستان و ونزوئلا قرار دارند. کشورهایی چون بحرین، نروژ و ایالات متحده برای مثال، به دلیل برخورداری از نهادهای منسجم دموکراتیک و اقتصادهای متنوع پیش از اکتشاف نفت، مشمول قانون نخست پتروپالیتیکس نمی‌شوند.

اقتصاددانان حرفه‌ای معتقدند که وفور منابع طبیعی خود عاملی است در شکل‌دهی تاثیرات منفی سیاسی و اقتصادی در یک کشور. از این پدیده معمولا تحت عنوان «بیماری هلندی» و یا «نفرین منابع» یاد می‌شود. بیماری هلندی، اشاره به خروج از پروسه صنعتی شدن کشور‌ها به دلیل برخورداری از منابع سرشار طبیعی دارد و دلیل نامگذاری آن هم طی شدن چنین پروسه‌ای در سال ۱۹۶۰ در هلند بود، درست زمانی که مقامات هلند به ناگاه متوجه وجود ذخایر گاز طبیعی در کشورشان شدند. اما سوال اینجاست که چه اتفاقی برای کشورهایی مبتلا به بیماری هلندی می‌افتد؟ ارزش پول رایج این کشور‌ها به واسطه کشف منابع طبیعی چون نفت، طلا، گاز، الماس و حتی دیگر منابع طبیعی ارزشمند یکباره به شدت بالا خواهد رفت، همین موضوع متعاقبا بازار رقابت صادرات اقلام تولیدی کشور را به شدت سرد کرده و در عین حال نرخ واردات را ارزان خواهد کرد. شهروندان از پول نقد جریان یافته در کشور به هیجان آمده و اقدام به واردات می‌کنند. بخش تولید صنعتی داخلی متلاشی خواهد شد و کشور با شتابی بسیار تند در مسیر ضعف و یا حتی توقف پروسه صنعتی شدن قرار خواهد گرفت. اشاره بیماری «نفرین منابع» به چنین روندی است.

هر چه بیشتر در این مورد بحث و آن را باز‌تر می‌کنیم، بیشتر به این موضوع پی می‌بریم که وابستگی به منابع و ذخایر طبیعی در یک کشور ارتباط مستقیمی ‌با انحراف سیستم سیاسی و اولویت‌های آموزشی و سرمایه‌گذاری در آن کشور داشته و در کل همه چیز تنها بر حول این محور می‌چرخد که چه کسی از این منابع بهره‌برداری می‌کند و یا چه کسی سهم بیشتری از آن‌ها خواهد داشت. اما به این موضوع توجه نمی‌شود که چه طور باید یک محصول داخلی با ابتکار عمل در کشور در مرحله تولید قرار گرفته، تکمیل شده و روانه بازار واقعی شود.

علاوه بر طرح موضوع بیماری هلندی، برخی اندیشمندان سیاسی نیز به بررسی این موضوع پرداخته‌اند که آیا افزایش ثروت نفتی در کشور‌ها تاثیری در فرسایش روند دموکراتیزاسیون داشته است یا خیر؟ یکی از قاطع‌ترین تحلیل‌ها در این حوزه از «میشل ال. راس»، اندیشمند علوم سیاسی است. راس با تحلیلی آماری از ۱۱۳ دولت در فاصله سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۷ به این نتیجه دست یافته است که «اتکا به روند صادرات نفت و یا مواد معدنی باعث پایین آمدن ارزش‌های دموکراتیک شده و این موضوع مشمول دیگر اقلام صادراتی نمی‌شود و تنها نفت و منابع معدنی را در بر می‌گیرد.» راس نظریه خود را این گونه بسط می‌دهد که «این قضیه تنها شامل حال منطقه خاصی چون شبه جزیره عربی، خاورمیانه، حومه آفریقا و یا حتی دولت‌ها و کشورهای کوچک نیست.»

آنچه از تئوری راس می‌توان برداشت کرد این حقیقت است که ثروت بیش از حد نفتی مانع دموکراسی است. راس در توضیح این تئوری خود ابتدا بحث «تاثیر وضع مالیات» را بررسی می‌کند. حکومت‌هایی که دارای منابع غنی نفتی هستند، معمولا تمایل دارند تا با استفاده از درآمدهای حاصله از فروش منابع طبیعی خود برای کاهش و حذف مالیات‌های داخلی، فشارهای اجتماعی در کشور که ممکن است منجر به درخواست برای پاسخگویی بیشتر حکومت شود را تا حداکثر ممکن کاهش دهند. این کشور‌ها معمولا در استفاده از درآمدهای حاصل از فروش این منابع هدف دیگری هم دارند و آن مدیریت و حفظ قدرت است. جالب اینجاست که زمانی شعار انقلاب آمریکا این بود: «بدون اینکه چیزی (تغییری مشهود) نبینیم، مالیاتی نمی‌دهیم». این شعار در اکثر کشورهای قدرت‌طلب نفتی بدین گونه است: «هیچ تغییر مشهودی بدون مالیات در کار نخواهد بود.» حکومت‌هایی که پشت آن‌ها به نفت گرم است، مجبورند تا برای بقای خود مالیاتی برای مردم خود تعیین نکنند، چرا که به راحتی می‌توانند حفاری کرده و از منابع سرشار نفت بهره‌مند شوند. آن‌ها حتی می‌دانند که با قطع مالیات‌های داخلی دیگر نیازی به این نیست که به خواسته‌های مردم توجه کنند و این یعنی‌‌ همان حرکت در خلاف جهت دموکراسی.

اما عامل دیگری که راس در تحلیل نظریه خود به آن اشاره دارد «تاثیر هزینه» است. بهره‌برداری از سرمایه نفت باعث می‌شود تا ناخودآگاه میزان مخارج و هزینه‌ها نیز افزایش پیدا کند و این خود عاملی است در راستای حرکت خلاف جهت دموکراسی. «تاثیر شکل‌گیری گروه» از دیگر مواردی است که راس برای اثبات تئوری خود به آن اشاره کرده است. بر این اساس زمانی که درآمدهای حاصله از نفت میزان زیادی پول نقد را برای حکومت سلطه‌طلب به همراه آورد، حکومت می‌تواند با تکیه بر ثروت به ارمغان آمده خود مانع از تشکیل گروه‌های مستقل (به ویژه آن دسته از گروه‌هایی که خواست اصلی آن‌ها رعایت حقوق سیاسی است) شود. راس معتقد است وفور بیش از حد سرمایه‌های نفتی «تاثیر سرکوب» را نیز به همراه دارد. حکومت‌ها به واسطه میزان سرمایه بالایی که در اختیار دارند، پول‌های کلانی را در اختیار نیروهای پلیس، نیروهای امنیت داخلی و اطلاعاتی خود قرار می‌دهند تا هرگونه حرکت خلاف میل آن‌ها را سرکوب کنند.

نکته آخری که راس برای اثبات تضاد دموکراسی و درآمد حاصله از افزایش تمایلات صعودی نفت نفت و دیگر منابع طبیعی بدان اشاره کرده است «تاثیرات مدرنیزاسیون» است. میزان زیادی از ثروت حاصله از نفت می‌تواند فشارهای اجتماعی برای شهرسازی و تامین و تدارک سطوح بالای آموزشی در کشور را کاهش دهد. فشارهایی که اغلب موارد سودمند بوده و عاملی محسوب می‌شوند در راستای توسعه اقتصادی طبیعی یک جامعه، ایجاد توانایی‌هایی چون سازمان‌دهی، ارتباطات، داد و ستد و.

نخستین قانون پتروپالیتیکس سعی می‌کند تا به گونه‌ای به این ارتباط بپردازد اما آنچه در ذهن ماست فرا‌تر از این است، اینکه دموکراسی و افزایش بهای نفت ارتباطی کاملا متضاد با هم دارند. سقوط بهای نفت باعث افزایش سطح دموکراسی و آزادی در کشورهای عمده نفتی شده و زمانی که با ضعف دموکراسی در این کشور‌ها روبرو می‌شویم، یعنی بهای نفت در بازارهای جهانی افزایش یافته است. با تمامی ‌احترامی‌ که برای رییس‌جمهور رونالد ریگان قائلم، معتقدم که او اتحاد شوروی را شکست نداد. گرچه عوامل تاثیرگذار دیگری نیز در آن شرایط دخیل بودند اما باید بپذیریم که سقوط شدید بهای نفت در آن دوره (اواخر ۱۹۸۰ تا اوایل ۱۹۹۰) مطمئنا نقش مهم و ارزشمندی را برای روس‌ها ایفا کرد. تاثیرات ناشی از کاهش بهای نفت، دولت «بوریس یلتسین» را به یک حکومت مقتدر و قانونمند بدل کرد، آزادی‌ها بیشتر شد اما بعد از آن شاهد روسیه دوره ولادیمیر پوتین بودیم. من خود به شخصه دوره حکومت پوتین را به دو بخش تقسیم می‌کنم: «پوتین یک» که مربوط به دوره‌ای است که بهای نفت در بازارهای جهانی بین ۲۰ تا ۴۰ دلار در هر بشکه در نوسان بود و رییس‌جمهور بوش بعد از نخستین دیدارش با پوتین گفت: او (پوتین) را فرد قابل اعتمادی می‌بینم. و اما «پوتین دو» که مربوط به دوره‌ای است که بهای نفت در بازارهای جهانی سیری صعودی گرفت و میان نرخ ۴۰ تا ۶۰ دلار در هر بشکه در نوسان بود. اگر بوش به روح پوتین دو، نگاهی می‌انداخت، مطمئنا آن را سیاه می‌دید، به سیاهی نفت. پوتین دو، ۶۰ دلاری که با قدرت ثروت نفت، کنترل همه چیز را در اختیار گرفته بود، از رادیو و تلویزیون گرفته تا تمامی‌ نهادهای مستقل.

زمانی که در اوایل ۱۹۹۰ بهای نفت تا حدودی کاهش یافته بود، کشورهای عربی چون کویت، عربستان سعودی و مصر تا حدی سخن از اصلاحات اقتصادی به میان ‌آوردند اما همچنان خبری از اصلاحات سیاسی نبود، ولی به محض اینکه بهای نفت بالا رفت، همین اصلاحات نیز به فراموشی سپرده شد و همان‌طور که بهای نفت مدام بالا و بالا‌تر می‌رفت، کشورهای سرشار از منابع نفتی در روند نادیده گرفتن کل نظام بین‌الملل قرار گرفتند. زمانی که دیوار برلین فرو ریخت تمامی ‌دنیا چنین تصور کردند که دموکراسی گسترش یافته و بازار‌های آزاد، آزادانه به حیات خود ادامه خواهند داد. گذشت زمان همین موضوع را هم ثابت کرد اما این موضوع در مورد کشورهایی که دارای ثروت نفتی بودند و در روند افزایش بهای نفت قرار گرفته بودند صادق نبود. کشورهای عمده نفتی در خلاف مسیر این موج قرار گرفتند و خبری از دموکراسی نبود و درآمد حاصل از نفت عاملی شد برای غرق شدن در قدرت و خریدن نظر مخالفان و موافقان. شاید حریف قدر دیوار فرو ریخته برلین برای قرار گرفتن در مسیر دموکراسی، روی سیاه کشورهای نفت‌خیز بود. گرچه این کشور‌ها هرگز فشار سهمگین استراتژیکی که از سوی کمونیست‌ها به غرب تحمیل کرد را با خود به همراه نداشتند اما تاثیرات طولانی مدت رفتارهای آن‌ها برای غرب اثرات فرسودگی کمی به همراه نداشت.

* توماس فریدمن، روزنامه‌نگار آمریکایی و ستون‌نویس روزنامه نیویورک تایمز است.

شکست نقطه حمایتی شاخص کل

شکست نقطه حمایتی شاخص کل

معاملات روز سه‌شنبه درحالی پایان یافت که شاخص کل بورس برای سومین روز متوالی راه خود را از شاخص هم وزن جدا کرد و با 5 هزار و 945 واحد کاهش و رسیدن به یک میلیون و 420 هزار واحد، از محدوده حمایتی خود پایین‌تر رفت. در این روز شاخص کل (هم وزن) برای سومین روز متوالی روند رو به رشد خود را ادامه داد و با 399 واحد افزایش در عدد 410 هزار واحد ایستاد.

روزنامه ایران: شاخص کل فرابورس نیز پس از دو روز صعودی، روز سه‌شنبه با کاهش 19 واحدی روبه‌رو شد و در ارتفاع 19 هزار و 176 واحدی به کار خود پایان داد. دیروز، صنعت ارتباطات همانند روزهای قبل یک نماینده در لیست تأثیرگذارترین‌های شاخص داشت و نماد «های وب» با قرار گرفتن در صدر پرتراکنش‌ترین‌های بورس، بیشترین تأثیر مثبت را نیز بر شاخص این بازار به نام خود ثبت کرد.


خودرویی‌ها بازهم به صدر بازگشتند
دیروز گروه خودرو و صنایع وابسته بیشترین تراکنش را در کل بازار به ثبت رساند. آمار نشان می‌‌دهد این گروه معاملاتی پس از گروه اطلاعات و ارتباطات بیشترین ورود پول حقیقی را در بازار داشته و حقیقی‌ها 11 میلیارد تومان به سهام موجود در این گروه وارد کرده‌اند. این اتفاق در حالی رخ داده که روزهای قبل رئیس سازمان توسعه و تجارت از استقبال ارمنستان برای ورود خط تولید خودروهای ایرانی خبر داده بود. محمدرضا نجفی‌منش در این رابطه گفته بود: ایجاد چنین خط تولیدی می‌‌تواند صادرات خودرو را تقویت کند، اگر تولیدات خودرویی کشور صادرات محور شود، برکیفیت آن افزوده خواهد شد و از سویی قیمت‌ها رقابتی می‌شود. لذا ضرورت دارد شرکت‌های خودروساز از فرصت پیش آمده بیشترین بهره را ببرند. همچنین وی در بخشی از سخنان خود تأکید کرده بود: ما امکان و توانایی صادرات خودروی کامل و قطعات خودرو به کشورهای مختلف را داریم. صنعت قطعه‌سازی در مقایسه با سال‌های گذشته رشد بسیار خوبی داشته است و اکنون این پتانسیل وجود دارد سفارش قطعه از سایر کشورها گرفته و بر اساس استاندارد خواسته شده تولید شود.
در پی این اظهارات، روز سه‌شنبه سهام خودرویی یکسره سبزپوش شد و در بالای لیست بازدهی مثبت بازار قرار گرفت.


اطلاعات و ارتباطات و رایانه همچنان در مدار صعودی
روز سه‌شنبه، گروه اطلاعات و ارتباطات روند رو به رشد خود را ادامه داد و با حدود 4.3 درصد افزایش، مقام نخست بیشترین رشد بازار را به خود اختصاص داد. همچنین در این روز گروه رایانه و فعالیت‌های مرتبط، سبزپوش ماند تا این دو گروه بیشترین تأثیر مثبت را در شاخص‌ها به ثبت رسانند. روز سه‌شنبه حقیقی‌ها 93 میلیارد تومان به این دو گروه وارد کردند.


تغییر قیمت‌های بازارهای جهانی و ادامه روند کاهشی قیمت فلزاتی‌ها
روز سه‌شنبه کاهش قیمت‌ها در گروه فلزات اساسی ادامه یافت تا این گروه باز هم بیشترین تأثیر منفی را برشاخص کل بورس به ثبت رساند. تازه‌ترین آمارها در بازارهای جهانی نشان می‌‌دهد که در پی معاملات روز دوشنبه ، قیمت مس در بورس فلزات لندن با افزایش 65 دلاری روبه‌رو شد و به حدود 7 هزار و 650 دلار رسید. همچنین در این روز قیمت آلومینیوم با کاهش 0.8 درصدی به 2290 دلار در هر تن کاهش یافت.


کاهش قیمت نفت در پی کاهش جزئی تولیدات اوپک پلاس
روز سه‌شنبه و در پی اعلام کاهش 100 هزار بشکه ای تولید اوپک پلاس برای ماه اکتبر، قیمت نفت با کاهش روبه‌رو شد. طبق نظر کارشناسان، کاهش تولیدات بسیار کمتر از پیش‌بینی‌های صورت گرفته بوده و این موضوع نمی تواند تأثیر قابل توجهی بر کاهش عرضه در جهان داشته باشد. در این خصوص تحلیلگران گروه ANZ در یادداشتی نوشتند: این اقدام نشان می‌‌دهد با وجود اینکه کاهش اندک تولید، تأثیر چندانی در وضعیت عرضه و تقاضا در کوتاه مدت نخواهد داشت، تولیدکنندگان اوپک پلاس برای پشتیبانی از قیمت‌ها جدی مانده‌اند. در پی این موضوع گروه فرآورده‌های نفتی در ایران نیز با خروج 9 میلیارد تومانی حقیقی‌ها روبه‌رو شد و در حدود 1.02 درصد از ارزش خود را از دست داد.

تحلیل تکنیکال هفتگی نفت خام برنت

بازار‌های نفت برنت نیز یک سطح حمایتی جدید تشکیل داده اند و بازار‌های نفت خام در طول هفته مدام دچار نوساناتی بودند تا در نهایت بتوانند یک سطح حمایتی ایجاد کنند.

به گزارش نبض بازار، با توجه به نگرانی‌ها در مورد کاهش عرضه، قیمت نفت در معاملات روز جمعه حدود ۴ درصد رشد کرد، اما به علت افزایش شدید نرخ بهره بانکی آمریکا و تاثیر محدودیت‌های کرونایی در چین بر چشم انداز تقاضا، دومین هفته کاهشی را ثبت کرد.

هر بشکه نفت برنت با ۳ دلار و ۶۹ سنت افزایش ۹۲.۸۴ دلار فروخته شد و هر بشکه نفت خام آمریکا با ۳ دلار و ۲۵ سنت افزایش ۸۶.۷۹ دلار معامله شد.

پوتین تهدید کرده است که صادرات نفت و گاز به اروپا را در صورت اعمال سقف قیمتی متوقف خواهد کرد.

از دیگر عوامل تقویت قیمت نفت کاهش اندک تولید اوپک پلاس در نشست هفته گذشته این گروه بوده است.

استفان برناک، معامله گر نفت گفت: «طی ماه‌های آینده، غرب باید با خطر از دست دادن منابع انرژی روسیه و افزایش قیمت نفت مقابله کند.»

قیمت نفت برنت که پس از حمله روسیه به نزدیک ۱۴۷ دلار در هر بشکه رسیده بود، به علت فشار نگرانی‌ها در مورد رکود اقتصادی و تقاضا کاهش یافت.

گروه کشور‌های عضو «جی هفت» تلاش می‌کنند تا راهی برای محدود کردن درآمد‌های صادرات نفت روسیه بیابند. یک مقام وزارت خزانه داری آمریکا به خبرنگاران گفت، سقف قیمتی که این گروه می‌خواهد بر نفت روسیه اعمال کنند، باید به قیمت منصفانه بازار بدون هرگونه حق بیمه تعیین شود.

باوجود افزایش قیمت روز جمعه، هر دو شاخص نفتی طی هفته گذشته کاهش یافتند، نفت برنت حدود ۰.۲ درصد و نفت خام آمریکا ۰.۱ درصد کاهش یافت.

یکی از مقامات وزارت انرژی آمریکا گفت، کاخ سفید یک آزادسازی جدید از محل ذخایر راهبردی بیش از ۱۸۰ میلیون بشکه‌ای که قبلا بایدن اعلام کرده بود، در این زمان مدنظر ندارد.

پیش از این، جنیفر گرانهولم، وزیر انرژی آمریکا به رویترز گفته بود، دولت در حال بررسی نیاز به رهاسازی بیشتر از محل ذخایر راهبردی است.

تحلیل تکنیکال هفتگی «نفت خام غرب تگزاس اینترمدیت»

در طول یک هفته گذشته بازار «نفت خام تگزاس اینترمیدیت» (WTI) مدام نوسان داشت تا نشان دهد تمایل چندانی به کاهش ندارد! اکنون این سوال مطرح است که آیا می‌توانیم به روز حرکت‌های جدید در بازار نفت امیدوار باشیم یا نه؟ اگر روند تغییر کند و بتوانیم از سطح ۹۰ دلار عبور کنیم، به سطح ۱۰۰ دلار هم ممکن است برسیم. البته آنچه در بازار نفت خام تعیین کننده است، تقاضای جهانی است. به توجه به این که جهان در رکود به سر می‌برد، باید دید تقاضا در چنین بازاری چه اثری بر نفت خام خواهد داشت.

اگر از سطح ۱۰۰ دلار عبور کنیم، این می‌تواند حرکت بزرگی به نفع بازار نفت باشد و احتمالاً حرکت به سطح ۱۲۰ دلار خواهد بود. از سوی دیگر، اگر به زیر سطح ۸۰ دلار سقوط کنیم، به احتمال زیاد سطح بعدی ۷۲ دلار خواهد بود، که آمادگی برای این سطح وجود ندارد.

تحلیل تکنیکال هفتگی نفت خام برنت

بازار‌های نفت برنت نیز یک سطح حمایتی جدید تشکیل داده اند. هر چند، چنین به نظر می‌رسد که نفت برنت برای پایین آمدن به سطح ۸۵ دلار آمادگی لازم را ندارد. در واقع سطح ۸۵ دلار می‌تواند یک کف کوتاه مدت باشد، اما اگر به پایین‌تر از آن سقوط کنیم، احتمالاً تا سطح ۸۰ دلار نیز امکان ریزش وجود خواهد داشت. پس از آن، ما میانگین متحرک نمایی ۲۰۰ هفته‌ای را داریم، اما در این مرحله، باید به رشد جهانی توجه کنیم. اگر سطح ۱۰۵ دلار شکسته شود، احتمال حرکت بازار به سوی سطح ۱۲۵ دلار نیز وجود دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.