maintenance margin utilization
персидский (фарси) translation: استفاده از مارجین نگهداری/حداقل وجه تضمین
چون جمله به هم ریخته نتونستم ترجمه رو بهخوبی بخونم ولی فکر میکنم چنین چیزی منظورشه:
شرکت A بهمنظور کنترل ریسک و بهرهوری سرمایه، میزان استفادهاش از حداقل وجه تضمین حساب USDC شما را محاسبه میکند.
Thank you! За этот ответ присуждено 4 очка KudoZ |
چون جمله به هم ریخته نتونستم ترجمه رو بهخوبی بخونم ولی فکر میکنم چنین چیزی منظورشه:
شرکت A بهمنظور کنترل ریسک و بهرهوری سرمایه، میزان استفادهاش از حداقل وجه تضمین حساب USDC شما را محاسبه میکند.
اگر در متن قبلاً به چنین قانونی اشاره شده، قطعاً درست هست. در غیر این صورت، صرفاً به استفادۀ بانک از حداقل وجه تضمین حساب اشاره داره.
Thank you! |
Автор вопроса: utilization دقیقا مساله من هست، من در اینجا این کلمه را به عنوان اعمال قانون (حداقل سپرده تضمینی) ترجمه کردم خوشحال میشم نظرتان را بدونم.
معادل
Utilization
در اینجا
نرخ بهره وری/بهره برداری/سودمندی" ترجمه می شود
Login or register (free and only takes a few minutes) to participate in this question.
You will also have access to many other tools and opportunities designed for those who have language-related jobs (or are passionate about them). Participation is free and the site has a strict confidentiality policy.
KudoZ™ translation help
Сеть KudoZ - система, позволяющая переводчикам и другим участникам сайта оказывать друг другу помощь в переводе и интерпретации отдельных терминов, словосочетаний и коротких фраз.
Эти переводчики координируют перевод ProZ.com на русский язык
Team Coordinators: Natalie
Team Members: Alexey Pylov, Angela Greenfield, esperantisto, svetlana cosquéric, Igor Volosyanoy, VASKON, Sergey Protsenko, Yuliya Masalskaya (X), Oleksandr Somin, Guzel Rakhimova, Rustam Shafikov, Yana Kalinina, Liudmyla Tavrovska
Просьба принять к сведению, что сайт пока переведен не полностью. Локализация сайта осуществляется поэтапно и первыми переводятся наиболее активные разделы. Если вы обнаружите ошибку в переводе какого-либо раздела сайта, который уже локализован, то сообщите об этом одному из указанных выше координаторов локализации.
Do you want to help translate ProZ.com into your language? Become a ProZ.com Localizer
Copyright © 1999-2022 ProZ.com - All rights reserved. Privacy - Распечатать страницу
For another site operated by ProZ.com for finding translators and getting found, go to TM-Town.
You have native languages that can be verified
You can request verification for native languages by completing a simple application that takes only a couple of minutes.
Review native language verification applications submitted by your peers. Reviewing applications can be fun and only takes a few minutes.
معاملات مارجین (Margin Trading) در بازار رمزارزها چیست؟
Margin Trading یا معاملات مارجین چیست؟ مارجین، یکی از رایجترین نوع معاملات در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال است. این معاملات برای بسیاری از معاملهگران جذابیت بسیار بالایی دارد. زیرا در این معاملات میتوان مارجین نگهداری مقدار سرمایه خود را افزایش داد و با پول بیشتری در بازار فعالیت کرد. در این مقاله معاملات در بازار مارجین را معرفی خواهیم کرد.
دلیل علاقه معاملهگران به انجام معاملات مارجین چیست؟ ویژگی بارز معاملات مارجین که معاملهگران ریسکپذیر را به سمت خود میکشد، امکان استفاده از لوریج و چند برابر کردن سرمایه بوده که نتیجه آن چند برابر شدن سود معاملات است. البته روی دیگر این سکه چند برابر شدن زیان در معاملات و حتی صفر شدن کل سرمایه است. این ویژگی مهم باعث میشود که افراد تمایل زیادی به فعالیت در این نوع بازارها داشته باشند.
معاملات مارجین چیست؟
مارجین تریدینگ نوعی معامله است که بخشی از سرمایهای که تریدر برای معاملات استفاده میکند، توسط شخص یا نهاد دیگری به تریدر قرض داده میشود. در مقایسه با معاملات ترید عادی یا اسپات، حساب مارجین این امکان را برای تریدرها فراهم میکند که به مقدار سرمایه بیشتری دسترسی داشته باشند و به آنها اجازه میدهند با استفاده از لوریج یا اهرم، سرمایه خود را افزایش دهند. کلمه Leverage یا اهرم، به معنی چند برابر کردن سرمایه است. برای مثال اگر تریدری از لوریج ۱۰ استفاده کند، سرمایه او ۱۰ برابر خواهد شد. مثلا اگر یک تریدر در حساب خود ۱۰۰ دلار دارد، در صورت استفاده از لوریج ۱۰، سرمایه او ۱۰۰۰ دلار میشود؛ ۹۰۰ دلار توسط صرافی به تریدر قرض داده میشود. اما این قرض یا وام، با چه شرایطی به تریدر اعطا میشود؟ در واقع بستر تامین نقدینگی در معاملات مارجین چیست؟
مارجین تریدینگ چطور کار میکند؟
در بازارهای فارکس و سهام، سرمایه قرض گرفته شده معمولا توسط کارگزار یا نهاد واسطه انجام میشود. ولی در بازار ارزهای دیجیتال، سرمایهها معمولا توسط سایر تریدرها تامین میشود. برای مثال، تمام سرمایهای که صرافی بایننس به تریدرهای بازار مارجین خود قرض میدهد توسط دیگر تریدرها تامین میشود. برای اینکه بدانیم که دقیقا معاملات مارجین چیست باید مفهوم حساب مارجین، لوریج و لیکویید شدن را معرفی کنیم. ابتدا به این مفاهیم میپردازیم.
لوریج در معاملات مارجین چیست؟
Leverage یا لوریج، به معنی اهرم در معاملات مارجین است. تریدرها با استفاده از لوریج تعیین میکنند که قصد دارند چه مقدار قرض بگیرند. برای مثال اگر تریدری از لوریج ۲ استفاده کند، یعنی قصد دارد که سرمایه خود را دو برابر کند که نیمی از آن را خود تریدر تامین میکند و نیمی را صرافی به او قرض خواهد داد. اگر تریدری از لوریج ۱۰ استفاده کند، به این معنی است که دارایی او ۱۰ برابر شده که ۱۰ درصد آن را تریدر تامین میکند و ۹۰ درصد باقیمانده توسط صرافی تامین میشود. محدوده لوریج در معاملات مارجین، در هر صرافی متغیر است و به سیاستهای آن صرافی و مقدار نقدینگی آن صرافی بستگی دارد. برای مثال صرافی بایننس برای برخی از ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین، لوریج ۱۲۵ را ارائه میدهد. لوریج را به دو صورت نمایش میدهند؛ لوریج ۲x یا ۲:۱ (بخوانید دو به یک( یعنی سرمایه تریدر ۲ برابر میشود. لوریج ۵۰x یا ۵۰:۱ (بخوانید پنجاه به یک) یعنی سرمایه تریدر ۵۰ برابر میشود که یک پنجاهم آن توسط تریدر تامین میشود.
حساب مارجین چیست؟
در بازارهای مالی دو دسته حساب داریم؛ حساب اسپات و حساب مارجین. در حساب اسپات ۱۰۰ درصد سرمایه موجود در حساب توسط تریدر تامین شده است. اما اگر تریدر از صرافی قرض بگیرد (چه از لوریج ۱.۱ استفاده کند و چه از لوریج ۱۲۵ استفاده کند) حساب او به حساب مارجین تبدیل میشود. برای فعالیت در بازار مارجین باید از حساب مارجین استفاده کرد و نمیتوان با استفاده از حساب اسپات در بازار مارجین معامله کرد.
قیمت لیکویید یا مارجین کال چیست؟
لیکویید شدن یا مارجین کال شدن در معاملات مارجین و فیوچرز کابوس تریدرهاست. اما معنی لیکویید شدن در معاملات مارجین چیست؟ لیکویید شدن به معنی صفر شدن حساب معاملاتی و نابودی کامل کل سرمایه یک تریدر در حساب مارجین است. چه زمانی حساب یک تریدر صفر خواهد شد؟ فرض کنید یک تریدر در حساب اسپات خود ۱۸۰۰ دلار دارد. او ۱ کوین ETH را در قیمت ۱۸۰۰ دلار خریداری میکند. زمانی سرمایه او صفر خواهد شد که قیمت رمز ارز اتر در بازار صفر شود. زیرا او یک اتر دارد و قیمت اتریوم در بازار صفر است. پس سرمایه او نابود شده است. اکنون تریدر دیگری را فرض کنید که در حساب اسپات خود ۶۰۰ دلار دارد. او با ۶۰۰ دلار نمیتواند ۱ کوین اتر را خریداری کند (زیرا قیمت اتر در بازار ۱۸۰۰ دلار است). اما این تریدر به دنبال افزایش سود خود بوده و به همین دلیل وارد بازار مارجین میشود. او با استفاده از لوریج ۳، مقدار سرمایه خود را ۳ برابر میکند. اکنون او در حساب خود ۱۸۰۰ دلار پول دارد که ۶۰۰ دلار سرمایه اصلی اوست و ۱۲۰۰ دلار توسط صرافی به او قرض داده شده است. اکنون او میتواند در بازار مارجین، ۱ کوین اتر را خریداری کند.
صرافی در سود و زیان تریدر شریک نمیشود. بلکه او ۱۲۰۰ دلار به تریدر قرض داده و فارغ از اینکه قیمت اتریوم افزایش یا کاهش یابد، همان ۱۲۰۰ دلار به اضافه کارمزد این وام را از تریدر دریافت میکند. اکنون این تریدر در حساب خود ۱۸۰۰ دلار دارد. اگر قیمت اتریوم ریزش کند و این حساب به ۱۲۰۰ دلار برسد، صرافی ۱۲۰۰ دلار خود را بدون اجازه تریدر پس میگیرد. او در حساب خود ۱۲۰۰ دلار دارد(زیرا قیمت اتریوم کاهش یافته) که به صرافی تعلق دارد. زمانی که صرافی ۱۲۰۰ دلار را از حساب او کسر کند، حساب او صفر خواهد شد. به این اتفاق مارجین کال یا لیکویید شدن حساب میگویند. اما اگر برعکس این اتفاق رقم بخورد و قیمت اتریوم به ۱۰۰۰۰ دلار برسد، زمانی که تریدر ۱ اتریوم خود را به فروش برساند، صرافی نیز ۱۲۰۰ دلار قرض داده شده را از او پس میگیرد و باقی مانده حساب، سودی است که نصیب تریدر میشود. پس:
صرافی در معاملات مارجین در سود و زیان تریدر شریک نمیشود؛ مقداری به او قرض میدهد و در انتها همان مقدار + کارمزد وام را از او دریافت میکند.
تفاوت معاملات مارجین و فیوچرز چیست؟
بازار اسپات، بازار مارجین و بازار فیوچرز سه بازار اصلی در بازارهای مالی هستند. اسپات، بازاری است که در آن یک دارایی بین دو تریدر واقعی جابه جا میشود. ارز دیجیتال از خریدار به فروشنده منتقل میشود. بازار فیوچر، قرارداد خرید یا فروش یک دارایی است و در این بازار در لحظه هیچ چیزی منتقل نمیشود. اما بازار مارجین، همان بازار اسپات است و معاملات آن در بازار اسپات انجام میشود و تنها تفاوت در اینجاست که تریدر بخشی از سرمایه معامله را از صرافی قرض گرفته است. پس، بازار اسپات و بازار مارجین، یک بازار هستند. هرچند بازار مارجین و بازار فیوچرز شباهتهای زیادی دارند، اما این دو بازار کاملا متفاوت بوده و دو بازار مجزا هستند. زمانی که در بازار مارجین بیت کوین خریداری میکنید، این مقدار واقعا از یک فروشنده به حساب شما منتقل میشود، اما در بازار فیوچرز، این قراردادی است که میان شما و صرافی منعقد شده و در آن لحظه هیچ بیت کوینی منتقل نمیشود.
ویژگیهای بازار فیوچرز و معاملات مارجین چیست؟
معاملات مارجین در بازار اسپات انجام میشود و تریدر میتواند با استفاده از لوریج، مقدار سرمایه خود را بیشتر کند. اما معاملات در بازار فیوچرز، قرارداد خرید و فروش یک دارایی است نه خرید و فروش آن دارایی.
در هر دو بازار میتوان از لوریج استفاده کرد. اما لوریج در معاملات مارجین، بسیار کمتر از مقدار لوریج در بازار فیوچرز است. در صرافی بایننس، بالاترین لوریجی که در بازار مارجین استفاده میشود ۱۰x بوده اما در بازار فیوچرز، از لوریج ۱۲۵x هم استفاده میشود.
قیمت یک دارایی (مثلا بیت کوین) در بازار اسپات و مارجین یکسان است و با قیمت آن در بازار فیوچرز تفاوت دارد. قیمت بیت کوین در بازار فیوچرز ممکن است بالاتر یا پایین تر از قیمت آن در دو بازار دیگر باشد.
احتمال صفر شدن دارایی یا مارجین کال یا لیکویید شدن در دو بازار مارجین و فیوچرز وجود دارد، اما در بازار اسپات این اتفاق زمانی رقم میخورد که قیمت دارایی صفر شود.
نحوه انجام معامله در بازار مارجین
طبیعتا مارکتها و پلتفرمهای مختلف تریدینگ دارای قوانین خاص و نرخ لورج مخصوص به خود هستند. مثلا در بازار سهام، نسبت ۲ به ۱ نرخی معمول است. در کارگزاریهای فارکس، مارجین تریدها معمولا با نسبت ۵۰ به ۱ لورج میشوند ولی نسبت ۱۰۰ به ۱ و ۲۰۰ به ۱ هم در بعضی موارد مورد استفاده قرار میگیرند. وقتی حرف مارکتهای ارزهای دیجیتال به میان میآید، نسبتها معمولا از ۲ به ۱ تا ۱۰۰ به یک در تغییر هستند.
مارجین تریدینگ میتواند هم برای نگهداری دارایی به طور طولانی مدت مورد استفاده قرار بگیرد و هم به طور کوتاه مدت. در نگهداری دارایی به طور طولانی مدت فرض بر این است که قیمت دارایی بالا خواهد رفت، در حالی که نگهداری کوتاه مدت دارایی معنایی برعکس دارد. وقتی حساب مارجین باز و در حال فعالیت است، داراییهای فرد تریدر به عنوان یک وثیقه برای سرمایه قرض شده عمل میکنند. دانستن این مسئله برای تریدرها بسیار حیاتی است، چون بیشتر کارگزاریها این حق را برای خود قائل میشوند که در صورت حرکت مارکت برخلاف جهت مورد نظر آنها، بتوانند این داراییها را بفروشند.
مزایا و معایب معاملات مارجین چیست؟
بدیهیترین مزیت مارجین تریدینگ این است که انجام این نوع معامله میتواند، به نسبت ارزش سرمایه، به دریافت سود بیشتر منجر شود. در واقع اگر فردی برای معاملات خود از لوریج ۱۰ استفاده کند، سود او ده برابر خواهد شد؛ البته بدیهی است که در صورت زیان، ضرر او نیز ۱۰ برابر خواهد شد. به جز این مسئله، مارجین تریدینگ میتواند موجب ایجاد تنوع شود؛ چون تریدرها میتوانند چندین حساب با مقادیر به نسبت کم برای سرمایهگذاری باز کنند. در نهایت، داشتن یک اکانت مارجین میتواند موجب این شود که تریدرها بدون اینکه مجبور باشند مقادیر زیادی پول به حسابشان منتقل کنند، پوزیشن جدیدی برای سرمایهگذاری باز کنند.
مارجین تریدینگ در بازارهای ارزهای دیجیتال
ریسک انجام معامله در بازار مارجین به طور ذاتی از معامله در بازار اسپات بیشتر است، ولی وقتی پای ارزهای دیجیتال به میان میآید، ریسک این کار باز هم بالاتر میرود. تریدرهایی که در بازار ارزهای دیجیتال به مارجین تریدینگ میپردازند، باید این نکته را در نظر بگیرند که نوسان بالا در این بازار بسیار رایج است. در بازارهای سنتی، نوسانات بالای ۱۰۰ درصد در ۲۴ ساعت به ندرت رخ میدهد. اما در بازار رمزارزها، رشد ۱۰۰۰ درصدی در ۲۴ ساعت و یا یک صدم شدن دارایی در ۲۴ ساعت، امری کاملا عادی و رایج است. حالا فرض کنید شما در چنین بازاری از لوریج هم استفاده کنید و نوسانات را چند برابر کنید. به همین دلیل، ریسک معاملات لوریج دار در بازار ارزهای دیجیتال، بسیار بالاست. اگر تجربه بالایی در معاملهگری ندارید، توصیه ما این است که تحت هیچ شرایطی فعلا به سراغ این بازارها نروید.
اصطلاحات در معاملات مارجین نگهداری مارجین
برای فعالیت در بازار معاملات مارجین، با واژهها و اصطلاحات جدیدی مثل، Long، Short، Margin و … مواجه میشوید که در این قسمت آنها را معرفی خواهیم کرد.
Total Balance
Total Balance یا Margin مقدار سرمایه تریدر را نشان میدهد. این عدد، اصل سرمایه تریدر + مقداری که صرافی به تریدر قرض داده را نشان میدهد. مثلا اگر تریدر ۱۰۰۰ دلار سرمایه دارد و از لوریج ۵x مارجین نگهداری استفاده کرده، مارجین او ۵۰۰۰ دلار خواهد بود که ۱۰۰۰ دلار، سرمایه خود تریدر و ۴۰۰۰ دلار قرض صرافی به اوست.
Total Debt
این عدد، مقدار قرض صرافی به تریدر را نشان میدهد. در مثال بالا، Total Debt تریدر برابر ۴۰۰۰ دلار خواهد بود.
Account Equity
اکانت اکویتی، ارزش حساب کاربر را نشان میدهد. اگر از Total Balance مقدار Total Debt را کسر کنیم، مقدار اکانت اکویتی بدست میآید.
سخن پایانی
مارجین تریدینگ بستر مناسبی برای افرادی است که به دنبال افزایش سود در معاملات موفق خود هستند. اگر معاملات در این بازار به درستی انجام شود، سود کاربر را چندبرابر خواهد کرد. اما معاملات مارجین در بازار ارزهای دیجیتال ریسک بالاتری داشته که باید مورد توجه قرار گیرد. در این مقاله به پرسش معاملات مارجین چیست پرداخیتم و پارامترهای موجود در این بازار را معرفی کردیم. تفاوت Margin Trading با معاملات فیوچرز را تشریح کردیم و در مورد معاملات مارجین در صرافی بایننس صحبت کردیم. در این بازار احتمال صفر شدن پول یا مارجین کال و لیکویید شدن سرمایه وجود دارد، از این رو معامله در این بازار نیاز به تجربه بالایی دارد.
مارجین نگهداری
این درس بخشی از سلسله دروس گام به گام و رایگان «ایران بروکر» بود. برای مشاهده درسها به صورت کامل به مدرسه فارکس مراجعه کنید.
از لینکهای زیر میتوانید به درس قبل یا بعد بروید.
ممکن است دوست داشته باشید
دیدگاه خود را بنویسید
سلام
یا این تعریف بنظر میاد هر چقدر استاپ اوت بالاتر باشه بهتره چون بشخصه بیشترین ضرر رو از نبستن معلات توی ضرر دیدم
در واقع جلوی کال شدن ما ررو میگیره . درسته؟؟
برام سوال هست که من مثلا 500 دلار در حسابم هست و مدیریت ریسکم میگه که با هر استاپی نهایت 5 دلار از من کسر شود چجوری ممکنه کال اوت بشم ؟؟؟؟ یا کال اوت شدن مربوط به کسانی هست که استاپ نمیگذارند ؟
با سلام. در مثالی که شما ذکر کردید کال مارجین یا استاپ اوت نمیشوید. این موارد برای افرادی هست که با حجم بالا یا بدون استاپ مارجین نگهداری لاس معامله میکنند
متوجه نشدم چرا وقتی 0.1 لات میزنید دو بار پول کم میکنید یک بار 100 دلار و یک بار 125 دلار، مگه به ازای 0.1 میزان 125 درگیر نمیشه؟ خب اینجوری که شد 225 دلار. سوال دوم اینکه چطوری بعد استپ هنوز 100 دلار برامون مونده؟
با سلام آیا بعد از افتتاح حساب در بروکر و تعیین میزان لورج امکان تغییر وجود دارد؟
سلام وققت بخیر
من یک چیزی رو متوجه نشدم، مگر یک لات 100000 واحد از یک ارز (مثلا دلار) نیست؟ چطور 0.1 لات دراینجا 100 دلار نوشته شده؟
سلام. ما چهار نوع حساب فاکسی داریم:
1- حساب با لات استاندارد: در این حساب هر لات معادل 100000 واحد است و 0.1 لات برابر خواهد بود با 10000 واحد
2- حساب با لات میکرو: در این نوع حساب، هرلات معادل 10000 واحد است و 0.1 لات برابر است با 1000 واحد
3- حساب با لات مینی: هرلات در این حساب معادل 1000 واحد است و 0.1 لات برابر است با 100 واحد
4- حساب با لات نانو: هر لات برابر است با 100 واحد. هر 0.1 لات در این نوع از حساب برابر است با 10 واحد
نکته مارجین نگهداری دوم: کلمه “لات” در فارکس دارای دو معنی است:
1- شما باید نوع حساب خود را از بین گزینه های بالا انتخاب کنید. مثلا اگر 15 دلار دارید شما نمی توانید یک حساب استاندارد یا مینی یا میکرو باز کنید و فقط می توانید حساب نانو افتتاح کنید.
2- پس از انتخاب نوع حساب مد نظرتان، حالا شما میتوانید از نسبتهای بالا استفاده کنید. با مثال توضیح میدم: (اعداد موجود در مثال های زیر، ممکن است واقعیت عملی و اجرایی نداشته باشند و فقط برای اموزش استفاده شده اند)
مثلا 350000 دلار دارید. یک حساب استاندارد با اهرم 1 باز مکنید.الان اگه یه معامله با حجم 13 لات بگیرید به حدود یک میلیون و سیصد هزار دلار پول نیاز دارید. چرا ؟ ( دلار 1300000=(یک لات/ 100000 واحد ) * 13لات ). پس نمیتونید این معامله رو بگیرید چون کل پولتون 350000 دلار هست. الان اهرم رو به 500 تغییر میدیم. پولتون میشه 500*350000=175000000 دلار. پس الان معامله رو میگیری.
مقدار پولتون هستش 35000 دلار. اهرم برابر یک هست. یه حساب میکرو باز مکنید. میخواهید 13 لات معامله بزنید. به حدودا 130000 دلار پول نیاز دارید ( دلار130000=(یک لات/10000 واحد)*13 لات ). نمیتونید معامله کنید. اهرم مارجین نگهداری رو به 500 تغییر میدید. پولتون میشه 500*35000=17500000 دلار. معامله رو میگیرید.
موجودی = 3500دلار . اهرم = 1 . حجم معامله مد نظر برابر 13 لات.
پول مورد نیاز: ((یک لات در حساب مینی معادل است با 1000 واحد) * 13لات)=13000 دلار. نمیتونید معامله رو بگیرید. اهرم رو میکنید 500 و حسابتون میشه: 500* 3500 = 1750000 دلار و معامله میکنید.
وقت بخیر
ممنون از مقاله خوبتون
یه سوالی داشتم:
فرمودین هر چه لوریج بالاتر باشه، دیرتر کال مارجین میشیم، پس چطور هست که میگن لوریج بالاتر ریسک معامله رو بالا میبره و با کمترین نوسان خلاف پوزیشن ما، ما کال مارجین میشیم؟
بنده توی این موضوع گیج می زنم
سلام وقت بخیر
لوریج بالا یک فایده مهم داره و اون دیرتر کال مارجین شدن هست. هرچه لوریج حساب شما بالاتر باشه با باز کردن پوزیشن مارجین کمتری درگیر خواهد شد. در نتیجه دیرتر به سطح کال مارجین یا استاپ اوت خواهید رسید.
لذا ما به همه توصیه میکنیم بالاترین لوریج ارائه شده توسط بروکر را انتخاب کنند اما از آن استفاده نکنند. بلکه بر اساس اصول مدیریت ریسک پیش بروند. بیشترین ریسک در هر پوزیشن باید یک تا سه درصد بالانس حساب باشد.
البته اگر روی خودتان کنترل کافی ندارید و ممکن است وسوسه شوید و ممکن است طمع کنید و از حداکثر لوریج و میزان لات بالا استفاده کنید بهتر است از همان ابتدا لوریج کمی را برای حسابتان تنظیم نمایید.
سلام و وقت بخیر
اگر درست متوجه شده باشم لوریج اولیه حساب رو هرچه بالاتر انتخاب کنیم بهتره ، اما در اصل مارجین معامله بر اساس حجم لات محاسبه میشه؟ درسته؟ پس همین که از ۰.۰۱ لات استفاده کنیم خودبخود مارجین کمتری درگیر خواهد شد. پس اصولا انتخاب لوریج اولیه نباید تأثیری در معاملات بعدی داشته باشه جز اینکه محدوده نوسان مارجین رو معین کنه…
فقط متوجه نشدم چطور میتونه باعث دیرتر کال شدن بشه؟
مجله برترین ها
در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم. دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع کندل ها را در نظر بگیریم.
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
- کندل های صعودی
- کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal patte )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار مارجین نگهداری آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
انواع مارجین نگهداری کندل کدان اند ؟
آشنایی با انواع کندل
در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم. دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها مارجین نگهداری می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع کندل ها را در نظر بگیریم.
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
- کندل های صعودی
- کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال مارجین نگهداری آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal patte )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
آشنایی با تحلیل تکنیکال دلفین وست
معرفی تحلیل تکنیکال دلفین وست
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی بوجود آمده است. برای انجام این کار از تجزیه و تحلیل روند آماری که از فعالیت های تجاری جمع شده است استفاده می شود که از جمله آنها می توان به حرکت و حجم قیمت اشاره کرد.
تحلیلگران بر این باورند: فعالیت معاملاتی که در گذشته انجام شده و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می توانند شاخص های ارزشمندی برای حرکت های بعدی تعیین قیمت محسوب شوند. دقت کنید تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل بنیادی، که بیشتر به الگوی قیمت های شرکت یا روند سهام اشاره دارد، تضاد داشته باشد.
درک کامل تحلیل تکنیکال
بر خلاف تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را بر اساس نتایج آماری تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال برای بررسی و تحلیل قیمت و ظرفیت استفاده می شود و در این زمینه متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال جهت بررسی دقیق روشهای بدست آوردن و درخواست برای یک اوراق بهادار براساس تغییرات قیمت، ظرفیت و نوسانات استفاده می شود.
تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنال های ترید کوتاه مدت از ابزارهای مختلفی مانند نمودار استفاده میکند، اما همچنین می تواند به بهبود ارزیابی میزان قوت یا ضعف یک مورد تجاری در بازار های تجاری عظیم یا یکی از بخش های آن کمک کند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا تخمین کلی ارزیابی را به صورت کلی بهبود بخشند.
تحلیل تکنیکال را می توان در هر زمینه مهم و امنیتی با داده های موجود مربوط به ترید استفاده کرد. این شامل سهام، معاملات تجاری آتی، کالاها، درآمد ثابت، ارزها و سایر اوراق بهادار می شود. در این آموزش، ما معمولاً سهام موجود در مثال های خود را تجزیه و تحلیل می کنیم، اما بخاطر داشته باشید که این مفاهیم را می توان در هر نوع مورد تجاری دیگری به کار برد. در واقع، تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معامله گران (تریدرها) بر حرکت های کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، بیشتر استفاده می شود و کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال اولین بار توسط شخصی به نام چارلز داو و نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ میلادی ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون، رابرت رئا، ادسون گولد و جان مگی کسانی بودند که به شکل گیری مفاهیم نظریه داو و در نتیجه ارائه تحلیل تکنیکال کمک کردند. اساس آن در دوران مدرن، تحلیل تکنیکال تکامل یافته است که صدها الگو و سیگنال ایجاد شده طی سالها تحقیق را شامل می شود.
تحلیل تکنیکال با این فرض انجام می شود که کمکی برای تحلیل و تشخیص قیمت و روند فعالیت در معاملات تجاری آینده باشد. چرا که معاملات تجاری که در گذشته انجام شده است و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می تواند شاخص های ارزشمندی برای حرکات آتی قیمت و تصمیم های تجاری آینده محسوب شود. این تنها در صورتی است که حرکات و تصمیم ها با قوانین سرمایه گذاری یا معاملات مناسب مرتبط شود. تحلیل گران حرفهای در اکثر مواقع از تحلیل تکنیکال همراه با دیگر روش های تحقیق به این منظور استفاده می کنند. معامله گران خرده فروش ممکن است فقط بر اساس نمودارهای قیمت یک اوراق بهادار و آمار مشابه تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران صاحبان سهام به ندرت تحقیقات خود را فقط به تجزیه و تحلیل بنیادی یا تکنیکال محدود می کنند.
در میان تحلیل گران حرفه ای که در حال حاضر وجود دارد، انجمن CMT از بزرگترین مجموعه تحلیلگران خبره یا مجاز است که با استفاده از تحلیل تکنیکال به طور حرفه ای در سراسر جهان فعالیت می کند.
مشخصات تکنیکال انجمن Chartered Market (CMT) را می توان پس از سه سطح آزمون بدست آورد که نگاهی گسترده و عمیق به ابزارهای تحلیل تکنیکال را پوشش می دهد. تقریباً یک سوم دارندگان منشور CMT نیز دارندگان منشور تحلیلگر خبره مالی (CFA) هستند. این نشان می دهد که این دو رشته چقدر یکدیگر را تقویت می کنند و به هم مرتبط هستند.
تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکت قیمت را در هر نوعی پیش بینی کند. تقریباً هر ابزار قابل معامله ای را که عموماً در معرض نیروهای عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارز را در فعالیت خود می گنجاند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه محرک های عرضه و تقاضا می دانند که در حرکت قیمت بازار یک اوراق بهادار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً برای تغییرات قیمت اعمال می شود، اما برخی از تحلیلگران، اعداد دیگری غیر از قیمت را نظیر حجم معاملات یا سود باز مارجین نگهداری را با این روش دنبال می کنند.
به صورت کلی صدها الگو و سیگنال وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از تحلیل تکنیکال تولید شده است. همچنین تحلیلگران انواع مختلفی از سیستم های معاملاتی را به همین منظور برای پیش بینی معاملات در مورد تغییرات قیمت ایجاد کردهاند. برخی از شاخص ها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار متمرکز هستند از جمله مناطق پشتیبانی و مقاومت. برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن متمرکز هستند. شاخص های فنی و الگوهای نمودار مورد استفاده را می توان در خط روند، کانال ها، میانگین های متحرک و شاخص های حرکت خلاصه کرد.
در کل تحلیل تکنیکال دلفین وست انواع گسترده ای از اندیکاتور ها یا شاخص های زیر را بررسی می کنند:
• روند قیمت
• الگوهای نمودار
• شاخص های اندازه گیری و حرکت نوسانگرها
• میانگین متحرک
• سطح حمایت و مقاومت
مارجین تریدینگ
معاملهگرهای جدید اغلب در تلاش برای رمزگشایی از پیچیدگیهای معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال غرق میشوند. اگر سعی کردهاید نحوه کارکرد آن را در گوگل جستجو کنید، ممکن است با واژهنامهای از اصطلاحاتی مانند اهرم، معاملات شورت، هودل، فومو، فورک، فراخوانی حاشیه و چندین مورد دیگر مواجه شده باشید که هیچ اطلاعی در مورد آنها ندارید. با این حال، اصول اولیه مارجین تریدینگ در ارزهای دیجیتال چندان پیچیده نیست. ارزهای دیجیتال بسیار گران هستند، بنابراین اکثر مردم نمیتوانند آنها را خریداری کنند. بنابراین، به عنوان یک معاملهگر مارجین، برای افزایش قدرت خرید خود، وام میگیرید تا بتوانید موقعیتهایی با ارزش بسیار بیشتر از موجودی حساب خود باز کنید.
معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال مشابه معاملات حاشیه در امور مالی سنتی است. این روش به شما امکان میدهد تا سود زیادی کسب کنید، اما خطرات بیشتری هم دارد. هنگامی که میخواهید یک معامله مارجین در بازار کریپتوکارنسی انجام دهید، وجوه را از شخصی دیگر مانند یک کارگزار یا وامدهنده مارجین، قرض میگیرید. برای انجام این کار، باید یک سپرده اولیه سرمایهگذاری کنید. همچنین برای حفظ موقعیت، باید مقدار مشخصی را در حساب خود نگه دارید. هنگامی که در حال معامله در یک پلتفرم وام هستید، سپرده اولیه مارجین شما به عنوان وثیقه توسط پلتفرم نگهداری میشود. مقدار اهرم شما برای معامله مارجین به قوانین پلتفرمی که با آن معامله میکنید و سپرده اولیه، بستگی دارد.
آموزش غیرحضوری ارزهای دیجیتال با آپدیت همیشگی و پشتیبانی رایگان
مارجین تریدینگ چگونه انجام میشود؟
برای انجام یک معامله مارجین، کاربر باید بخشی از سرمایه خود را درگیر معامله کند که به این سرمایه اختصاص یافته اصطلاحا مارجین Margin میگویند. پس این اینکه کاربر تصمیم گرفت که چه مقدار از سرمایه خود را میخواهد وارد یک معامله مارجین کند، نوبت به تعیین اهرم یا لوریج Leverage میشود. لوریج ضریبی است که کاربر با استفاده از آن تعیین میکند که چند برابر مارجین خود قصد دریافت وام دارد. به عنوان مثال اگر یک کاربر 10 دلار را برای یک معامله مارجین اختصاص میدهد و قصد افزایش سرمایه خود از طریق وام به 100 دلار را دارد، باید از اهرم یا لوریج 10 برابری استفاده کند.
مارجین تریدینگ میتواند به دو صورت لانگ و شورت صورت پذیرد. معاملات لانگ همانند معاملات عادی است و معاملهگر فرض را بر این گذاشته است که قیمت بالا میرود و وارد این معامله شود. در صورتی که قیمت افزایش یابد، کاربر با استفاده از معامله لانگ سود میکند. اما معاملات شورت بر عکس است، یعنی کاربر در صورتی که پیشبینی کند که قیمت قرار است افت کند، میتواند اقدام به باز کردن یک معامله شورت کند و در صورت افت قیمت سود کسب کند. اما معاملهگران باید به یک نکته دقت کنند و آن این است که در صورتی که در هر یک از معاملات شورت یا لانگ، قیمت بر خلاف روند پیشبینیشده حرکت کند، کارگزار یا صرافی که وام را در اختیار معاملهگر قرار داده است این حق را دارد که با افزایش ضرر معامله و رسیدن به یک قیمت از پیش تعیین شده، کل معامله را در جهت بازپسگیری وام ببند و در این صورت مارجین کاربر صفر خواهد شد.
به عنوان مثال اگر یک معاملهگر با استفاده از لوریج اقدام به باز کردن یک موقعیت خرید کند ولی قیمت به حدی افت کند که باقیمانده مارجین کمتر از وام اولیه شود، صرافی بلافاصله در همان قیمت اقدام به فروش دارایی به منظور حفظ وام اولیه میکند. در این حالت اصطلاحا گفته میشود که معاملهگر کال مارجین Call Margin شده است.
دیدگاه شما