تحلیل تکنیکال چیست؛ نحوه تحلیل قیمت بیت کوین
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. معاملهگران از تحلیل تکنیکال کمک میگیرند تا بتوانند در معاملات خود به سود برسند. برخلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد. تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها به خصوص در خرید و فروش بیت کوین هم جایگاه بسیار مهمی دارد و معاملهگران میتوانند با استفاده از آن معاملات سودآوری انجام دهند.
در مقاله پیشرو به این سوال پاسخ خواهیم داد که تحلیل تکنیکال چیست و به آموزش تحلیل بیت کوین با کمک تحلیل تکنیکال میپردازیم.
انواع روشهای تحلیل بیت کوین
در حالت کلی تریدرها (معاملهگران) برای تحلیل قیمت بیت کوین از ۲ روش استفاده میکنند:
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis): اساس تحلیل بنیادی بر پایه اخبار، اقتصاد و وضعیت جامعه است.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis): اساس تحلیل تکنیکال قیمتها، روند قبلی بازار و حجم معاملات است.
هر سرمایهگذار و تریدر باید با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود یکی از این روشها را برای تحلیل بازارهای مالی انتخاب کند. البته برخی از معاملهگران از هر دو روش کمک میگیرند تا بتوانند معاملات خود را با دقت بیشتری انجام دهند.
اهمیت تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها
اگر میخواهید در بازار رمزارزها و به خصوص بیت کوین سرمایهگذاری کنید، بسیار حیاتی است که بدانید چه زمانی بیت کوین بخرید و چه زمانی آن را بفروشید تا سود کنید. بنابراین، نیاز دارید که از روشهای پیشبینی قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها استفاده کنید. پیشبینی کردن حرکات قیمتی ارزها کار سختی است. متاسفانه هیچکس هم همیشه درست پیشبینی نمیکند. بسیاری از تریدرها بخاطر پیشبینیهای نادرست، متحمل ضررهای هنگفتی شدهاند.
با توجه به اینکه تحلیل تکنیکال برای پیش بینی روند کوتاه مدت قیمتها و نوسانگیری استفاده می شود در بین تریدرهای بازار ارزهای دیجیتال از اهمیت ویژهای برخوردار است. فعالین بازار ارز دیجیتال با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال سعی میکنند که درصد خطای خود را در معاملات به حداقل برسانند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای بسیار متداول است که معاملهگران ارز دیجیتال از آن برای تحلیل رفتار قیمت بیت کوین کمک میگیرند. در تحلیل تکنیکال با استفاده سوابق معاملات تجزیه و تحلیل بیت کوین انجام میشود و روی دادهها و نمودار بازار تمرکز دارد تا بتواند الگوها و روندها را شناسایی کند و آینده بازار را پیشبینی کند.تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داوجونز بر سه پایه استوار است:
- همه چیز در قیمت خلاصه میشود. قیمت رکن اساسی تحلیل تکنیکال است و تحرکات قیمتی نشاندهندهی میزان عرضه و تقاضای بازار است.
- قیمت دارای روند است. قیمت دارای روند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است.
- گذشته تکرار میشود. روندهای قیمت تمایل دارند که تکرار شوند. تحلیلگران ارز دیجیتال با استفاده از الگوهای شکل گرفته روی نمودارها در گذشته، حرکات بعدی بازار را پیشبینی میکنند.
در صورتی که ما در حال حاضر بیت کوین داشته باشیم و یا به فکر این باشیم که مقداری بیت کوین در آینده بخریم، باید بدانیم که چه زمانی آن را بفروشیم یا دوباره بخریم تا بتوانیم در این روند سود کنیم.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
آنالیز کردن نمودارهای قیمتی و فهمیدن شرایط معامله در دنیای مالی، کار دلهرهآوری است، مخصوصاً برای کسانی که تازه شروع به ترید ارز دیجیتال (Trade) کردهاند. برای اینکه بتوانیم تحلیل تکنیکال (Technical) را براساس قیمت و حجم معاملاتی انجام دهیم، باید از نمودارهای قیمتی که بهطور قابل فهمی اطلاعات را نشان میدهند، استفاده کنیم. برای شروع میتوانید از سایت coindesk کمک بگیرید.
بیشتر نمودارهای پایهای، قیمتها را با خط نشان میدهند. این نمودارها نشان دهندهی قیمت در زمانهای مختلف هستند. از این نمودارها میتوانیم برای تحلیل بیت کوین استفاده کنیم. انواع نمودار در تحلیل تکنیکال که میتوان از آنها برای تحلیل بیت کوین استفاده کرد عبارتند از:
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
معروفترین نوع نمودار بین تریدرها، نمودارهای شمعی (candlestick) هستند. نمودارهای شمعی اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار معاملهگران قرار میدهند. هر شمع نشان دهنده قیمت شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی است.
همچنین رنگ شمعها نشان دهنده این است که قیمت پایانی از قیمت شروع بیشتر بوده است یا نه. معمولاً سبز نشان دهنده بیشتر بودن قیمت پایانی از شروع و قرمز نشان دهنده کمتر بودن آن است. نمودارهای شمعی متعلق به خانواده نمودارهای قیمتی (open high, low close) (OHLC) هستند.
نمودار خطی (Line Chart)
یکی دیگر از انواع نمودار تحلیل تکنیکال، نمودار خطی است که قیمت پایانی بیت کوین در یک دوره خاص را ردیابی میکند. نمودار خطی به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند روند حرکت قیمت را تشخیص دهند. البته باید توجه داشت که این نمودار، روی قیمتهای پایانی تمرکز دارد، بنابراین نمیتوان اطلاعات زیادی را در مورد حرکت قیمت بیت کوین در طول روز از آن استخراج کرد.
نمودار میلهای (Bar Chart)
نمودار میلهای هر چند بسیار شبیه به نمودار روش ترسیم کانال صعودی خطی است اما نسبت به آن اطلاعات بیشتری را در اختیار معاملهگران قرار میدهد. این نمودار قیمتها را در طول بازههای زمانی مختلف به شکل مستطیلهایی روی محور طولها (میلهها) نشان میدهند. هر میله در واقع نشاندهنده این است که در طول یک بازه زمانی، قیمت بیت کوین چگونه تغییر میکند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید مقاله ابزار تریدینگ ویو را مطالعه کنید.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
روندهای تغییر قیمت نقش مهمی در تحلیل بیت کوین ایفا میکنند. بسیاری از تحلیلگران ارزهای دیجیتال روند را به عنوان مسیر معاملات خود ترسیم میکنند و اعتقاد دارند که باید در جهت روند معامله کرد. این روندها به تریدرها این فرصت را میدهد تا از الگوهای موجود در دادههای مربوط به تحلیل بیت کوین استفاده کرده و بتوانند تصمیمات بهتری برای معاملات خود بگیرند. روندها به سه نوع تقسیم میشوند:
روند صعودی (uptrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف بالاتر از کف قبلی و سقف بالاتر از سقف قبلی باشد، برآیند آنها یک روند صعودی را تشکیل خواهد داد. با توجه به اینکه قیمت نسبت به نقاطی که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا رشد میکند، واکنش نشان میدهد میتوان گفت که خط روند صعودی به عنوان حمایت عمل میکند.
روند نزولی (downtrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف پایینتر از کف قبلی و سقف پایینتر از سقف قبلی باشد برآیند آنها یک روند نزولی را تشکیل خواهد داد. از آنجایی که خط روند نزولی، نقاط سقف را به یکدیگر را وصل میکند میتوان گفت که مانند یک مقاومت مورب عمل میکند.
روند خنثی (Sideways Trend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت حرکت مشخصی به بالا یا پایین نداشته باشد و حرکت بعدی قیمت قابل پیش بینی نباشد، روند خنثی تشکیل خواهد شد. در این شرایط میتوان گفت که بیت کوین بین دو حد حمایت و مقاومت در حرکت است. در این صورت معاملهگران بین کف و سقف معامله میکنند و سود بدست آمده نسبتا ناچیز است.
نکات مهم در معاملهگری روی خط روند
تا اینجا متوجه شدیم که میتوان با رسم خطوط روند میتوان تا حد زیادی تحلیل بیت کوین را انجام داد. به عنوان مثال میتوانیم تشخیص دهیم که قیمت بیت کوین در کانال صعودی قرار گرفته یا نزولی است. بنابراین، میتوانیم تصمیمات بهتری برای معاملات خود اتخاذ کنیم.
اما باید دقت کنید که اگرچه استفاده از روندها در تصمیمگیری مفید است اما اتکا کردن به آنها به عنوان تنها عامل موثر در تصمیمگیری، هوشمندانه نیست. حتی اگر قیمتها در پایینترین سطح ممکن باشند و خرید بیت کوین عالی به نظر برسد، به دنبال مهر تایید از سوی دیگر شاخصها باشید تا مطمئن شوید که این معامله (Trade) برای شما ضرری به دنبال ندارد.
علاوه بر اینها، همیشه به بازههای زمانی کوچکتر و بزرگتر توجه کنید. بعضی وقتها اگر به بازهی زمانی کوچک توجه کنیم، ممکن است به نظر برسد که قیمتها در uptrend قرار دارند. در حالی که اگر در بازههای زمانی بزرگتر به بررسی نمودار بپردازیم، متوجه میشویم که یک روند صعودی برای بازه زمانی کوتاه مدت در دل یک روند نزولی بلند مدت جای گرفته است. خیلی از معاملهگران ترجیح میدهند که خلاف روندها معاملهای انجام ندهند و همیشه به روندها اعتماد کنند.
انواع اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها با استفاده از فرمولهای ویژهای روند حرکتی بازار را پیشبینی میکنند. البته باید توجه داشت که اندیکاتورها تنها میتوانند جهت حرکت بازار را مشخص کنند و برای اندازهگیری میزان حرکت کاربرد ندارند. مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها که میتوان برای تحلیل بیت کوین هم از آن کمک گرفت عبارتند از:
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
یکی از متداولترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است. میانگین متحرک خود انواع مختلفی دارد که سادهترین نوع آن، میانگین متحرک ساده است. همانطور که از نام این اندیکاتور مشخص است سادهترین حالت محاسبه میانگین است. در این اندیکاتور قیمتها در طول یک بازه زمانی مشخص با یکدیگر جمع و بر تعداد دوره تقسیم میشوند.
بولینگر بندز یا باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که تریدرها به استفاده از آن علاقه زیادی دارند بولینگر بندز یا باندهای بولینگر است. این اندیکاتور متشکل از ۲ باند است که در اطراف خط مرکزی، به عنوان یک میانگین متحرک، حرکت میکنند. این اندیکاتور به تریدر کمک میکند تا بتواند مناطق اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) در بیت کوین را شناسایی کند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که برای تحلیل بیت کوین استفاده میشود شاخص قدرت نسبی است. این اندیکاتور از خانواده نوسانگرها است و از میانگین متحرک در محاسبات آن استفاده شده است. اندیکاتور شاخص نسبی برای بررسی Momentum بازار بیت کوین و قدرت حرکت آن است. از نظر برخی از تحلیلگران این اندیکاتور را میتوان به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر گرفت.
تحلیل قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲
در حالی که پیش بینیها نشان میداد که بیت کوین در سال ۲۰۲۲ رشد قیمتی صعودی داشته باشد، اما در چند وقت اخیر، بیت کوین روند نزولی به خود گرفته است و بازار ارزهای دیجیتال متاثر از نوسانات عجیب و غریب بیت کوین است. اگر به تایم فریم ماهانه بیت کوین مراجعه کنید میتوانید این موضوع را به خوبی ببینید.
در حالی که اغلب تحلیلگران انتظار داشتند که از ۹ می سال ۲۰۲۲ قیمت بیت کوین تا پایان سال ۲۰۲۲ روند صعودی به خود خواهد گرفت اما هنوز موفق نشده است مقاومت قوی پیشرو روی خود بشکند و از آن عبور کند. تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم.
تحلیل قیمت بیت کوین امروز
اگر مدتی است که وارد بازار رمزارزها شدهاید و با خرید و فروش بیت کوین به دنبال کسب سود هستید، حتما متوجه شدهاید که بیت کوین یک دارایی پر نوسان است و قیمت آن میتواند به طور غیرمنتظره و کاملا خلاف با جهت پیش بینیها حرکت کند. شما باید برای انجام معاملات خود یک استراتژی انتخاب کنید و از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیشپینی آینده کمک بگیرید. شما میتوانید با عضویت در صرافی ارز دیجیتال والکس، قیمت بیت کوین را به صورت روزانه مشاهده کنید و همگام با بازار جهانی معاملات خود را انجام دهید.
از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. بر خلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت بیت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد.
بله، تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل بیت کوین است که معاملهگران با استفاده از آن میتوانند سطوح عرضه و تقاضا را شناسایی کنند و برای هرگونه حرکت صعودی یا نزولی قیمت آماده باشند.
پاسخ به این سوال بستگی به مهارت خود تحلیلگر دارد. بسیاری از تحلیلگران حرفهای تنها از تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات خود استفاده میکنند و برخی دیگر از تحلیل فاندامنتال نیز کمک میگیرند.
تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم. اما در حال حاضر هیچ کدام از تحلیلگران به طور قطع درباره آینده بیت کوین نمیتوانند اظهار نظر کنند.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال راهی برای پیشبینی روند بازار براساس نمودارهای قیمت در بازه زمانی مشخص است. نمودارها گویای مطالب بسیاری هستند و با استخراج آمار و ارقام مختلف میتوان نتیجهگیریهای کارآمد داشت. حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دو مورد از اطلاعاتی هستند که از بررسی نمودارها بهدست میآیند. کافی است نمودار سهامی که مورد نظر دارید را بررسی کرده و سطوح حمایت و مقاومت آن را بهدست آورید. سپس خواهید دید که چگونه این سطوح در انتخاب خرید یا فروش به شما کمک خواهند کرد.
در این مقاله با مفهوم حمایت و مقاومت و نحوه ترسیم آن در نمودارهای قیمت-زمان آشنا خواهید شد و خواهید دید که تا چه حد در موفقیت شما در بازار سرمایه مؤثر هستند.
حمایت و مقاومت در بورس
روند و حرکت قیمت در بازار، با میزان عرضه و تقاضا مشخص میشود. چنانچه عرضه زیاد شود، قیمتها کاهش مییابند، و اگر تقاضا زیاد شود قیمتها افزایش مییابند. حالتی که عرضه و تقاضا برابر باشند و قیمت ثابت بماند، عملاً برای بازارهای آزادی مانند بورس وجود ندارد. حال که ارتباط بین عرضه و تقاضا و حرکت بازار را دیدید، نوبت به مفهوم حمایت و مقاومت میرسد.
سطح حمایت
زمانی که قیمت سهام در بازار به جایی برسد که قدرت خرید سهامداران بالا رفته و تمایل به خرید زیاد است، یا به عبارت بهتر تقاضا زیاد شود، انتظار داریم که قیمتها نیز افزایش یابند. در چنین حالتی سطحی در نمودار قیمت به وجود میآید که به آن سطح حمایتی میگویند. یعنی بازار با افزایش تقاضا، برای رشد قیمت حمایت شدهاست.
سطح مقاومت
در مفهوم مقاومت، همهچیز برعکس حالت حمایت است. قیمت سهام در این شرایط، تا جایی بالا رفتهاست، که سهامداران علاقهمند به فروش سهام خود هستند، یعنی عرضه افزایش یافتهاست. در چنین موقعیتی، سطحی در نمودار قیمت پدید میآید که به آن سطح مقاومتی گفته میشود. انتظار این است که قیمتها به دلیل عرضه زیاد سهام، با عبور از این سطح کاهش پیدا کنند.
حمایت و مقاومت در فارکس
در بازار ارز جهانی یا فارکس نیز تعاریف به همین صورت هستند. سطوح مقاومت و حمایت، به قلهها و درههایی گفته میشود، که در زمان گذر روند حرکتی قیمتها به ترتیب از زیاد به کم و از کم به زیاد شکل گرفتهاست. در فارکس نیز این عرضه و تقاضا هستند که مقاومت و حمایت را شکل میدهند. در ادامه خواهیم دید که روش ترسیم و تحلیل حمایت و مقاومت در فارکس با حمایت و مقاومت در بورس روش ترسیم کانال صعودی یکسان است.
نحوه ترسیم خطوط مقاومت و حمایت
وقتی صحبت از ترسیم و استفاده از حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال میشود، نیاز به یک نرمافزار تحلیل نمودارهای بازار سرمایه وجود دارد. چنین نرمافزارهایی شامل ابزارهای کاربردی هستند که کار تحلیل را تا اندازه زیادی راحت میکنند. برای ترسیم خطوط مقاومت و حمایت باید به ترتیب زیر عمل کنید.
- نمودار بازار مورد نظر خود را در نرمافزار باز کنید.
- نقاط پیوت کف و سقف نزدیک به قیمت فعلی را در نمودار مشخص کنید. پیوت، میانگین بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت پایانی روز معاملاتی قبلی است. اینکه پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد، خود بحث مفصلی است که جداگانه به آن پرداخته شده است.
- نمودار را به حالت خطی برده، و در پایینترین سطح کف خط افقی سبز رنگی رسم کنید.
- سپس در همان حالت خطی، در بالاترین قسمت سقف، خط افقی قرمز رنگی رسم کنید.
- سپس نمودار را به حالت شمع برده، و عملیات فوق را دوباره تکرار کنید. این بار خطوط سقف و کف را در بالاترین و پایینترین نقطه شمع، که سایه یا Shadow آن است رسم کنید.
- حال ۴ خط رسم کردهاید، که دو ناحیه به وجود آوردهاند. خطوط قرمز سطح مقاومت و خطوط سبز سطح حمایت را نشان میدهند.
انواع حمایت و مقاومت
بسیاری از معاملهگران موفق، معملات خود را بر اساس شناسایی خطوط حمایت و مقاومت انجام میدهند. با استفاده از خطوط حمایت و مقاومت میتوان سطح قیمت را تحلیل کرد و مانع ضرر در روش ترسیم کانال صعودی معاملات شد. در ادامه انواع خط حمایت و مقاومت را بررسی کنیم.
خطوط حمایت و مقاومت افقی
در این نوع از حمایت و مقاومت هنگامی که شما نقاط حمایت یعنی پایینترین نقطهها را به یک دیگر متصل میکنید و همینطور نقاط مقاومت یعنی بالاترین نقطهها را به یکدیگر متصل کنید یک خط افقی شکل میگیرد. با توجه به آنچه در تصویر زیر میبینید به خط افقی بالا Resistance line و به خط افقی پایین Support line گفته میشود.
خطوط حمایت و مقاومت صعودی
در خط حمایت و مقاوت صعودی شما با اتصال نقاط high و higher high همچنین اتصال نقاط Low و higher Low شاهد یک خط صعودی در حمایت و مقاوت خواهیم بود.
خطوط حمایت و مقاومت نزولی
خطوط حمایت و مقامت نزولی دقیقا در مقابل خطوط حمایت و مقامت صعودی قرار میگیرد به این شکل که شما با اتصال نقاط Low و Lower Low و همچنین اتصال نقاط High و Lower High شاهد یک خط نزولی در حمایت و مقاومت هستید.
تحلیل سرمایهگذار از نواحی مقاومت و حمایت
حال زمان آن رسیده است که با استفاده از نواحی مقاومت و حمایتی که یافتید، تحلیل خود از بازار را انجام دهید.
براساس آنچه در ابتدا نیز گفتیم، باید انتظار داشتهباشید که قیمتها با عبور از ناحیه مقاومت دچار افت شوند. همچنین عبور قیمتها از ناحیه حمایتی باید به معنی افزایش آنها باشد. با چنین روشی، خطوط بهدست آمده به شکل استاتیک خواهند بود. به این معنی که براساس قیمت فعلی بازار، جایگاه خطوط حمایت و مقاومت، تغییری نمیکنند.
شکسته شدن حمایت و مقاومت
گفتیم که جایگاه سطوح مقاومت و حمایت تغییر نمیکند. درست است، آنچه ممکن است تغییر کند، نقش این سطوح است. رویدادی با نام شکست وجود دارد، که گاهی اتفاق میافتد. براساس این رویداد، اگر در زمان مقاومت و حمایت انتظارات برآورده نشوند، خطوط آنها تغییر نقش میدهند. یعنی اگر به مقاومت برسیم، اما کاهش قیمت دیده نشود و نمودار همچنان به بالا حرکت کند، خط مقاومت فعلی در شکل جدیدی که نمودار به خود گرفته، سطح حمایت خواهد بود. همچنین اگر در نمودار به حمایت برسیم، اما افزایش قیمتی مشاهده نکنیم، حمایت فعلی، جزئی از خط مقاومت در آینده خواهد بود.
روندهای صعودی و نزولی
تا اینجا چند بار از اصطلاح روند صحبت کردیم، و منظور حرکت قیمتها بوده است. اصطلاح روند میتواند به حرکت کلی نمودار نیز اطلاق شود. میدانیم که قیمتها همواره دچار رشد و افت میشوند، اما اگر با وجود تمام قلهها و درههایی که یک نمودار میتواند داشتهباشد، شیب آن به یکی از دو صورت افزایشی یا کاهشی باشد، روند صعودی یا نزولی شکل میگیرد.
روندها وقتی با سطوح مقاومت و حمایت ترکیب شوند، معیار خوبی برای تشخیص زمان خرید و فروش خواهند بود. در چنین نمودارهایی، خطوط مقاومت و حمایت، افقی نیستند، بلکه شیبی برابر شیب نمودار اصلی دارند. حال اگر با درنظر گرفتن حداقل دو پیوت، خطوط مقاومت و حمایت را رسم کنید، نمودار بین دو خط موازی محسور شده، و اصطلاحاً کانال تشکیل میشود.
تحلیلی که میتوانید از کانال داشتهباشید این است، که اگر قیمت به بالای کانال رسید، وقت فروش است و اگر پایینتر از کانال بود زمان خوبی برای خرید است.
مثالی از روند قیمتها و شکلگیری سطوح مقاومت و حمایت
تصور کنید سهام شرکت الف با قیمت ۲۰۰۰ تومان معامله میشود. چنانچه افراد زیادی از سرمایهگذاران این قیمت را مناسب بدانند و با استفاده از تحلیل به این نتیجه برسند که ارزش این سهام باید بیشتر از این مقدار باشد، حجم خرید افزایش یافته درواقع، تقاضا زیاد میشود. با این افزایش حجم قیمت تا جایی بالا خواهد رفت، که تحلیل همان سرمایهگذارانی که خرید را انجام دادهاند، نشانگر نزول قیمتها در فاصله زمانی کم باشد. یعنی براساس تحلیلها وقت فروش رسیدهاست. حال ممکن است قیمت هر سهم شرکت الف به ۲۸۰۰ تومان رسیده-باشد. در این زمان سهامداران شرکت الف سهام خود را به قیمت ۲۸۰۰ تومان خواهند فروخت. حجم زیاد فروش یا عرضه، برای مثال قیمت را تا ۲۵۰۰ تومان کاهش خواهد داد. در این روند، ۲۰۰۰ تومان اولیه، سطح حمایت و ۲۸۰۰ تومان نهایی سطح مقاومت است.
چنانچه در روند بعدی خرید و فروش سهام همین شرکت، قیمت از کف ۲۵۰۰ تومان تا ۳۰۰۰ تومان بالا برود و در روندهای بعدی نیز به همین ترتیب با افزایش و کاهشهایی که به یک شیب مثبت و افزایشی کلی ختم می-شود، پیشبرود، شاهد روند صعودی خواهیم بود. برعکس اگر قیمت از ۲۵۰۰ تومان اولیه به ۲۳۰۰ تومان کاهش یابد، و در روندهای بعدی نیز این کاهش را ادامه دهد، شکست رخداده و درصورت صعود نکردن، شیب نمودار منفی شده و به روند نزولی تبدیل میشود.
سخن پایانی
تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان ساده نیست. در این مقاله، تنها بخش کوچکی از آنچه نمودارهای بازار به ما نشان میدهند را دیدیم. اما خوب است بدانید که سطوح مقاومت و حمایت از اصلیترین فاکتورها در تحلیل تکنیکال هستند و در موارد مختلفی کاربرد دارند.
آنچه مسلم است به صرف دانستن تعاریف اولیه نمیتوانید در بازار سرمایه به موفقیت و سود برسید. بنابراین خوب است ابتدا با شرکت در دورههای آموزشی مانند دوره رایگان پرایس اکشن با اصول سرمایهگذاری و تحلیل بازار آشنا شوید سپس سرمایهگذاری را شروع کرده و ببینید که تا چه اندازه میتواند به رشد مالی شما کمک کند.
آموزش بازار فارکس در ایران
مجموعه دلفین وست یکی از بزرگترین مرجعهای آموزش سرمایه گذاری است که تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت مینماید. مطلب فوق صرفاً به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این بازار مالی است و مسئولیت استفاده از محتویات این مقاله، کاملاً بر عهده خود خوانندگان است.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
روش ترسیم کانال صعودی
خط روند در آموزش فارکس یک ابزار معاملاتی فوقالعاده است که معاملهگران پرایس اکشن عاشق استفاده از آن در نمودارها هستند. رسم خطوط روند با نهایت دقت و منطبق با کف و سقفهای نمودار قیمت، دو عاملی هستند که معاملهگران پیش از استفاده از خطوط روند در نظر دارند. مورد دیگری که معاملهگران اغلب لازم میدانند، رسم خطوط روند چندگانه (خطوط روند بادبزنی) در یک نمودار است. در این مقاله به نمونهای از این خطوط روند میپردازیم.
نمودار تصویر بالا نشان میدهد که قیمت پس از حمایت شدن ، به سمت بالا حرکت کرده و سقف بالاتری ایجاد نموده است. بنابراین، این خط روند معتبر است. بصورت ایدهآل، خریداران بایستی منتظر بمانند تا قیمت مجددا به خط روند بازگردد و یک کندل برگشتی صعودی تشکیل دهد تا سپس بتوانند برای ورود به معامله خرید اقدام کنند. اجازه دهید ببینیم در ادامه چه اتفاقی افتاده است.
قیمت به خط روند بازنگشته، بلکه در ناحیهای بالای خط روند حمایت شده و دوباره صعود کرده است. این حالت ناراحتکننده است، اینطور نیست؟ اما ناراحت نشوید و روی نمودار تمرکز کنید. آیا چیز جالب توجهی مشاهده میکنید؟ نمودار بعدی را ملاحظه کنید.
از آنجاییکه قیمت پس از یک اصلاح نزولی مجددا صعود کرده و سقف بالاتر جدیدی تشکیل داده، میتوان روی همین نمودار، خط روند جدیدی رسم نمود. حال معاملهگران باید صبر کنند تا قیمت به این خط روند بازگشته و یک کندل برگشتی صعودی ایجاد کند تا به این ترتیب فرصتی برای ورود به معامله خرید پیدا کنند.
بله، این مرتبه قیمت به خط روند بازگشته و یک کندل برگشتی صعودی ایجاد کرده است. معاملهگران در انتظار چنین رفتاری از قیمت بودند. در تصویر بعد اگر قیمت صعود کند، معاملهگران میتوانند به اندازه چند پیپی سود کنند.
تصویر بالا نشان میدهد که قیمت مجددا به ناحیه حمایتی بازگشته و سپس به سمت بالا حرکت کرده است. به نظر میرسد در تایمفریمهای پایینتر منطقه رِنج و نوسانات خنثی شکل گرفته است. نکته مهم این است که قیمت به خط روند اولیه بازگشت نکرده یا کندل برگشتی صعودی تشکیل نداده است. بلکه قیمت به خط روند ثانویه بازگشته و دقیقا در ناحیه حمایتی این خط روند، یک کندل برگشتی صعودی ایجاد نموده است. قیمت در ادامه صعود کرده و ممکن است فرصت دیگری برای ورود به معامله فراهم کرده باشد.
خلاصه
در اکثر موارد، قیمت به اولین خط روند برنمیگردد. بلکه بیشتر تمایل دارد به دومین خط روند رسم شده بازگردد. اغلب حتی مشاهده میشود که قیمت به خط روند سوم نیز احترام میگذارد.(در دوره آموزشی پرایس اکشن فراکتالی در آکادمی ویو.این خطوط با نام گذاری خطوط بادبزنی توسط جناب امینو توضیح داده شده و نحوه ترسیم و اهمیت آنها بصورت کامل آموزش داده شده است) بنابراین، اگر قصد دارید با استفاده از خطوط روند معامله کنید، باید به دقت نمودارها را زیر نظر بگیرید که تا هر چند مرتبه که لازم میدانید، خطوط روند را رسم کنید.
آموزش پرایس اکشن: بخش نوزدهم رسم خط روند و کانال قیمتی
رسم خط روند پس از آشنایی با مفهوم و شناسایی خط روند کار چندان مشکلی نیست.
علاوه بر خطوط حمایت و مقاومت افقی میتوانیم این خطوط را به صورت مورب نیز رسم کنیم.
زمانی که خطوط حمایت و مقاومت را به صورت مورب رسم کنیم خط روند را رسم کرده ایم.
می دانیم حرکت قیمت همیشه به صورت زیگ زاگ است در روند صعودی یا نزولی علاوه بر
سطوح حمایت و مقاومت میتوانیم از خط روند نیز استفاده کنیم.
نحوه رسم خط روند صعودی
مطابق تصویر زیر زمانی که در یک روند صعودی قیمت از نقطه A به سمت نقطه B حرکت میکند.
در نقطه B یک قله می سازد سپس به سمته نقطه C حرکت میکند.
شرط روند صعودی اینست که نقطه C پایین تر نقطه A قرار نگیرد یعنی اگر فاصله نقطه A تا B
۱۰۰پیپ باشد.فاصله نقطه B تا C نباید بیشتر از ۶۰ تا ۷۰ پیپ باشد.
زمانی که قیمت در نقطه C یک دره می سازد معامله گران میدانند که اصلاح قیمت تمام شده است
و روند صعودی می شود.
اما برای اینکه از صعودی بودن روند مطمئن شویم صبر میکنیم تا قیمت از نقطه B عبور کند.
در روند صعودی کف هر دره نقطه حمایتی برای آن موج حرکت در نظر گرفته میشود.
ما نقطه A و C را یعنی دو روش ترسیم کانال صعودی دره را بهم وصل میکنیم.
اما تا زمانی که قیمت از خط قیمت B عبور نکرده است و تایید روند صعودی را ندیده ایم
وارد معامله نمیشویم
در واقع خط روند ای که با وصل کردن دره ها رسم کرده ایم حکم حمایت و مقاومت را دارد
در صورتی که قیمت این خط روند را بشکند و کندلی زیر این خط تشکیل شود تایید برگشت
با توضیحات بالا نباید دچار خطا بشوید.
تشخیص سطح ورود و نقطه ورود متفاومت است.با تشخیص سطوح حمایت و مقاومت چه به صورت افقی
چه به صورت خط روند ما سطح ورود را پیدا میکنیم اما نقطه ورود به وسیله الگوی کندل ها شناسایی می شود.
طبق تصویر بالا با شکست قله ی B ، ما از دره ی اول به دره ی روش ترسیم کانال صعودی دوم خط روند صعودی را میکشیم.
قیمت قله را شکسته و در همان سطح پولبک زده است.
ما دو نوع خط روند داریم. اصلی و فرعی . خط روند های فرعی در داخل روند اصلی ما هستن.
برای استفاده از روندهای فرعی بهتر است یک یا دو تایم پایینتر برویم.
رسم خط روند و کانال قیمتی
عامل درجه اهمیت روند:
- تعداد برخورد قیمت به آن روند.
- مدت زمانی که روند در بازار دوام آورده
- شیب روند
باید توجه داشت که فاصله بین نقاط A و B که بهم وصل میکنیم باید منطقی باشد
نباید این دره ها زیاد بهم نزدیک یا دور باشد.
خط کانال قیمت چیست؟
برای پیدا کردن مکان احتمالی خروج از معامله و شروع معامله جدید خطی موازی خط روند رسم میکنیم.
پیدا کردن کانال قیمتی و شناسایی آن تاثیر مهمی در روند معاملات دارد
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید قیمت ۳ بار کانال قیمتی را لمس کرده است.
تشکیل سوئینگ ها دور از خط کانال میتواند نشانه تغییر روند باشد.
در تصویر بالا قله ها از خط کانال دور شده است و قله ها کوتاه تر شده است در نهایت خط روند
شکست روند ها:
زمانی که قیمت از خط روند عبور میکند اصطلاحا خط روند شکسته می شود.
یعنی فروشندگان و خریدارن تغییر موضع داده اند.
*نکته مهم:تمامی قوانینی که برای سطوح حمایت و مقاومت افقی وجود دارد برای
خط روند ها نیز صدق میکند.
مراحل شکست روند صعودی و تشکیل روند نزولی:
- دور شدن قیمت از خط کانال و نزدیکی به خط روند روش ترسیم کانال صعودی
- تشکیل قله ای مساوی یا پایین تر از قله قبل
- شکسته شدن خط روند صعودی
- اصلاح قیمت به خط روندی که شکسته شده است
- تشکیل دره ای پایین تر از دره قبل
مراحل شکست روند نزولی و شکیل روند صعودی:
- دور شدن قیمت از خط کانال و نزدیکی به خط روند
- تشکیل دره ای مساوی یا بالاتر از دره قبلی
- شکسته شدن خط روند نزولی
- اصلاح قیمت به خط روندی که شکسته شده است
- تشکیل قله ای بالاتر از قله قبل
*ممکن است برخی از مراحل بالا (مراحل ۱ ،۲ و۴) انجام نشود.
برای ورود به معامله علاوه بر مشاهده علائم و نشانه های تغییر روند باید حتما الگوی کندل استیک را
مشاهده کنیم در واقع مشاهده الگوی کندل استیک از الزامات ورود به معامله است.
همانطور که در تصویر بالا میبینیم ، قیمت بعد از سویینگ ۴ و برخورد به خط کانال از خط کانال دور شده
و به خط روند نزدیک شده است.
در مرحله ی بعد خریداران بیشتری وارد شدن و قیمت خط روند نزولی را شکسته و بعد از پولبک(اصلاح قیمت) به صعودش ادامه داده است.
رسم خط روند و کانال قیمتی
نحوه تعیین حد ضرر(استاپ) و حد سود(تارگت)
با فرض قرار داشت در یک روند صعودی برا تعیین حد ضرر قله قبل از ناحیه شکست را در نظر میگیریم
و استاپ را بالای قله قرار می دهیم و در روند نزولی دره قبل از ناحیه شکست را در نظر میگیریم و
استاپ را زیر دره قرار می دهیم.
برای تعیین حد سود در شکست روند صعودی هم اندازه نقطه ی شکسته شده تا قله قبل را بعنوان
هدف اول و ساپورت های پایینتر را به عنوان هدف های بعدی در نظر میگیریم.
برای تعیین حد سود در شکست روند نزولی هم اندازه نقطه ی شکسته شده تا دره قبل را بعنوان
هدف اول و مقاومت های بالاتر را به عنوان هدف های بعدی در نظر میگیریم.
در تصویر بالا روش ترسیم کانال صعودی استاپ زیر دره قبل از شکست قرار دادیم و اندازه ی دره تا ناحیه شکست بعنوان هدف اول حد سود در نظر میگیریم.
تصویر بالا مثالی از شکست روند نزولی که بعد شکست وارد خرید میشویم.
هدفها ترکیبی از اندازه ی دره ی قبل و مقاومتهای پیش رو هستند که به زیبایی لمس شده اند.
مثال بعدی از جفت ارز پوند ین
همانطور که در جفت ارز پوند ین میبینید قله ای پایینتر از قله قبل زده شده و هشدار تغییر روند به صدا در آمده است.
- روند شکسته شد و دره ای پایینتر از دره قبل زده شده است.
- بدون پولبک زدن هدف اول براحتی لمس شد و هدف دوم هم لمس شد.
مثال بعدی از جفت ارز یورو ین هست که روند صعودی شکسته شده.
قیمت پولبک زده و با تبدیل به روند نزولی شده سپس روند شکسته شده ابتدا قله ای مساوی قله قبل زده شده است.
در تصویر بالا اهمیت تعیین استاپ نشان داده شده است. بعد از شکست روند و ریزش ، مجددا
قیمت جهت زدن استاپها و فعال کردن سفارشات فروش و ریزش شارپی توسط مارک میکرها صعودی شده است.
همانطور که میبینید سایه بلند(شادو) نتوانسته است بالاتر از قله ی قبل از شکست روند قرار بگیرد.
نکات مهم دیگر:
زمانی که شکست روند به وسیله کندل های بزرگ و حرکات شارپی صورت میگیرد بهتر است به دلیل
ریسک بالا وارد معامله نشوید.در این شرایط فاصله استاپ زیاد می شود و میزان ضرر زیاد می شود.
تصویر بالا تصویر واضحی از این نوع شکست روند است.
به کندلی که خط روند توسط آن شکسته می شود،کندل شکست میگوییم.
برای تایید شکست باید علاوه بر عبور قیمت از خط روند OPEN و CLOSE کندل بعدی نیز باید بعد از
مثلا در شکست روند صعودی، بعد از کندل شکست باید یه کندل کامل زیر خط روند بسته شود.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، با لمس خط روند و مشاهده الگوی کندل استیک piercing ، وارد معامله شده ایم.
با شکست خط روند نزولی قیمت به صعود ادامه داد.
همیشه شکست در حرکات اصلاحی روند اصلی یا ریتریس ها حد سود خوب و قدرتمندی به ما میدهد.
در بالا خط روندهایی که شکسته شده است را میبینید و زیبایی و سادگی کار با روند را به ما نشان میدهد.
کانال تلگرام توس اف ایکس
امتیاز نظر یادت نشه
آشنایی با کانال ها در تحلیل تکنیکال و نکات کلیدی آنها
کانال ها در تحلیل تکنیکال (یا به اصطلاح خط برگشت)، حالت مفید دیگری از تکنیک خط روند می باشند. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی (خط روند اصلی و خط کانال) شکل می گیرد. همواره وقتی چنین کانالی به وجود بیاید و تحلیل گر از وجود آن آگاه شود، می تواند نتایج مفیدی از آن به دست آورد. در این مقاله به معرفی خط کانال در تحلیل تکنیکال و نکاتی کلیدی در رابطه با آن می پردازیم. با ما همراه باشید.
رسم کردن خط کانال نسبتا ساده است. مطابق شکل 1 الف، در روند صعودی ابتدا خط روند اصلی را در امتداد نقاط پایینی روند رسم کنید. سپس یک خط نقطه چین از نقطه اول بالایی (نقطه 2) موازی با خط روند رسم کنید. این دو خط در حرکت صعودی خود به سمت راست، تشکیل یک کانال را می دهند. اگر موج صعودی بعدی به خط کانال رسید و برگشت (در نقطه 4)، یعنی اینکه احتمالا کانال وجود دارد. هنگامی که قیمت به خط روند اصلی باز می گردد احتمال وجود کانال بیشتر است. همین موضوع مطابق شکل 1 ب، درباره روند نزولی، البته در جهت مخالف صادق است.
شکل 1 الف- کانال روند صعودی. ابتدا خط روند اصلی رسم شده است (بین نقاط 1 و 3). خط کانال (خط نقطه چین) باید در اولین نقطه بالایی روند یعنی نقطه 2 رسم گردد که با خط روند اصلی موازی باشد.
شکل 1 ب- کانال روند کاهشی. این کانال رو به پایین از نقطه 2 موازی با خط روند اصلی (یعنی خط بین 1 و 3) رسم شده است. اغلب قیمت در کانال باقی می ماند.
ارزش چنین موقعیت هایی از همان نگاه اول پیداست. در کانال های صعودی، خط روند اصلی می تواند برای ورود به بازار و خرید به کار برود و خط کانال می تواند به عنوان منطقه فروش لحاظ شود. معامله گران پر ریسک از کانال ها در تحلیل تکنیکال به عنوان زمان ورود به بازار در جهت مخالف روند استفاده می کنند ولی معامله کردن در جهت مخالف روند می تواند بسیار خطرناک و پر دردسر باشد.
در مورد روندهای اصلی هر چه کانال به مدت طولانی تری حفظ شود و تعداد دفعاتی که قیمت به دو طرف این کانال برخورد می کند و باز می گردد بیشتر باشد، قطعا اهمیت و اعتبار بیشتری پیدا می کند.
در کانال ها در تحلیل تکنیکال ، شکسته شدن خط روند اصلی بیانگر وقوع تغییر مهمی در روند است اما شکسته شدن خط کانال صعودی دقیقا معنی عکس می دهد و بیانگر شتاب بیشتر در روند موجود است. بعضی از معامله گران به محض اطمینان یافتن از خط بالایی در روند صعودی، اقدام به خرید بیشتری می کنند.
کاربرد دیگر کانال تشخیص روند این است که تشکیل نشدن کانال به وسیله نقطه ها، اخطاری در مورد ضعیف بودن روند است. در شکل 2 ناتوانی قیمت در رسیدن به خط کانال بالایی (نقطه 5)، اخطار زود هنگامی درباره بازگشت روند است و احتمال شکسته شدن خط دیگر یعنی خط روند اصلی را افزایش می دهد. به عنوان یک قانون کلی ناتوانی حرکت قیمت (در یک کانال محکم) در رسیدن به هر یک از خطوط کانال معمولا بیانگر این است که روند در حال تغییر است و احتمال شکسته شدن خط کانال دیگر را افزایش می دهد.
شکل 2- عدم توانایی قیمت برای رسیدن به خط کانال بالایی، اغلب این اخطار را می دهد که احتمالا خط روند پایینی شکسته خواهد شد. ملاحظه می کنید که ناتوانی قیمت در رسیدن خط کانال بالایی (نقطه 5) در ادامه باعث شکسته شدن خط روند اصلی در نقطه 6 شده است.
از کانال ها در تحلیل تکنیکال برای تنظیم خطوط اولیه روند استفاده می شود. (شکل های 3 و 4 را ببینید)
شکل 3- وقتی که خط بالایی کانال شکسته شود، خیلی از چارتیست ها خط روند اصلی را موازی با خط کانال جدید رسم می کنند. به بیان دیگر خط 4-6 موازی خط 3-5 رسم می شود. چون روند صعودی شتاب دار است بدین معنی است که خط روند بالایی نیز باید به همین گونه باشد.
شکل 4- هنگامی که قیمت نمی تواند به خط بالایی کانال برسد و خط روند نزولی در بالای روند کاهشی رسم می شود (خط 5-3)، خط ابتدایی کانال را از نقطه پایینی 4، موازی با خط روند اصلی می بایست رسم کرد. گاهی اوقات خط پایینی کانال می تواند نشان دهنده خط حمایت اولیه باشد.
اغلب خط حمایت جدید با شیب بیشتر، بهتر از خط روند کم شیب قبلی عمل می کند. به همین نحو در یک روند صعودی چنانچه قیمت نتواند به خط بالایی کانال برسد بدین معنی است که باید یک خط حمایت جدید از پایین حفره (موج) نزولی و موازی با خط مقاومت بالایی که از بالای دو موج قبلی می گذرد رسم شود.
کانال ها در تحلیل تکنیکال ابزارهای اندازه گیری هستند. هنگامی که قیمت از خطوط کانال عبور می کند معمولا به اندازه عرض کانال حرکت می کند. بنابراین تحلیل گر با اندازه گیری عرض کانال به سادگی می تواند قیمت های هدف را در صورت شکسته شدن هر دو خط (خط کانال و خط روند اصلی) به دست آورد. همواره باید به خاطر داشت که خط روند اصلی بسیار مهم تر و قابل اطمینان تر از خط کانال است. خط کانال کاربرد ثانویه تکنیک خط روند است اما خط روند همیشه به اندازه کافی کاربرد داشته که وجودش را در بین ابزارهای تحلیل تکنیکال توجیه کند.
منبع : کتاب “تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه” تالیف جان مورفی، مترجمان کامیار فراهانی فرد و رضا قاسمیان لنگرودی
دیدگاه شما