ترازنامه و صورت سود و زیان را چگونه محاسبه کنیم؟
نتیجه فعالیت یک شرکت در یک دوره زمانی خاص در گزارش هایی ارائه می شود که به آن ها “صورت های مالی” گفته می شود. این گزارش ها دارای چهارچوب و شکل خاصی می باشند سود غیر عملیاتی که برای تهیه آن ها باید اصول حسابداری و استانداردهای مربوطه رعایت شود تا دقیق ترین و جامع ترین گزارشات درباره وضعیت و فعالیت شرکت ارائه گردد.
1- ترازنامه:
ترازنامه وضعیت مالی یک شرکت یا شخص را در یک زمان مشخص نشان میدهد. در بخش های مختلف ترازنامه سه گروه دارایی، بدهی و سرمایه مشخص میگردد. ترازنامه به زبان ساده مشخص مینماید که یک مؤسسه چه میزان دارایی، بدهی و سرمایه دارد.
2- صورت سود و زیان:
صورت سود و زیان، نتیجه فعالیت یک شرکت را با نمایش میزان درآمد و هزینه و سود یا زیان هر شرکت در یک دوره مشخص زمانی نمایش می دهد.
گزارش سود و زیان به دو روش یک و دو مرحله ای تهیه می شود.
- در روش تک مرحله ای ابتدا کلیه درآمد ها و در ادامه کلیه هزینه ها در زیر آن ها آورده می شود و در نهایت از تفاضل آن ها، سود یا زیان قبل از کسر مالیات نمایش داده می شود.
- در روش دو مرحله ای، ابتدا درآمدهای عملیاتی و سپس هزینه های عملیاتی در زیر آن ها آورده می شود سپس از تفاضل این دو سود یا زیان ناویژه به دست می آید. در مرحله بعد درآمدهای غیر عملیاتی و هزینه های غیر عملیاتی آورده می شود که نتیجه تفاضل این مرحله و مرحله قبل به سود و زیان قبل از کسر مالیات می رسیم.
اقلام با اهمیت صورت حساب سود یا زیان:
اقلام با اهمیت صورت سود و زیان شامل درآمدها و هزینه است.
به صورت کلی درآمد عبارت است از افزایش در حقوق صاحبان سهام به جز مواردی که به آورده صاحبان سهام مربوط میشود. انواع درآمدها به دو گروه طبقهبندی میشوند:
درآمدهای عملیاتی: درآمدهایی هستند که در نتیجه از فعالیت شرکت در راستای اساسنامه و با هدف نیل به منظور خاصی که برای آن به وجود آمده است، به دست میآیند. این دسته از درآمدها با توجه به اصل تداوم فعالیت شرکت، میتوانند جنبه دائمی و پایدار داشته باشند. استمرار رشد این گروه از درآمدها می تواند نقطه قوت یا ضعف شرکت باشد.
درآمدهای غیر عملیاتی: گروهی از درآمدهای شرکت که در قالب اهداف اساسنامه شرکت نیستند درآمدها غیر عملیاتی نام دارند. بهعنوان مثال شرکت زمینی را میخرد که مازاد بر نیاز شرکت است، زمانی که زمین را به فروش میرساند، درآمد کسب شده در گروه درآمدهای غیر عملیاتی قرار میگیرد.
دلیل غیر عملیاتی بودن این گروه از درآمدها:
- تحصیل دارایی به منظور افزایش قیمت در آینده نزدیک و کسب عایدی توسط شرکت پس از فروش نبوده است.
- فروش این بخش از دارایی نتیجه تصمیمات مدیریتی در جهت استفاده از دارایی صورت گرفته است.
- هدف از تأسیس شرکت در اساسنامه خرید و فروش این داراییها نیست.
- این گونه از درآمدها تکرار پذیر نیستند. ناپایدار نیستند و سود حاصل از آنها قابل برنامهریزی نیست.
نکته: گاهی اوقات در برخی از شرکت ها درآمدهای غیر عملیاتی ادامهدار و با ثبات می شوند. در این صورت این بخش از درآمد غیر عملیاتی از نظر ماهیتی مانند درآمدهای عملیاتی در نظر گرفته میشوند.
مفهوم کلی هزینهها عبارت است از کاهش در حقوق صاحبان سهام به جز مواردی که به ستانده صاحبان سهام مربوط میشود. انواع هزینهها به شرح زیر است:
بهای تمام شده کالا: این گروه از هزینهها، هزینههایی هستند که شرکت برای تولید محصولات خود مصرف میکند و هزینه عملیاتی گفته میشود. این هزینهها بهصورت مستقیم منتج به تولید گردیده و یا زمینههای لازم برای تولید را فراهم میکند.
سایر هزینههای غیر عملیاتی: به کلیه هزینههایی که در قالب هزینه بهای تمام شده کالا و هزینههای اداری و مالی و توزیع و فروش قرار نگیرد هزینههای غیرعملیاتی میگویند. این دسته از هزینهها دائمی نیستند و با نوع عملکرد شرکت مرتبط نیستند.
سایر هزینههای عملیاتی: این گروه از هزینهها در بردارنده هزینه های فروش، بازاریابی، هزینههای مالی و اداری شرکت هستند که ارتباط مستقیم با تولید شرکت ندارند اما امکان حذف آن ها از سازمان هم وجود ندارد و از الزامات بقای سازمان هستند.
هزینههای مالی: این گروه از هزینهها شامل هزینههای دریافت وام و تأمین مالی شرکت است که بر عهده آن خواهد بود. این هزینهها اهمیت خاصی دارند لذا طبقهبندی مستقلی نسبت به سایر هزینهها دارند. بخش بزرگی از این هزینهها شامل هزینه بهره و سایر هزینههای مرتبط با تحصیل وام است.
عناصر تشکیل دهنده بهای تمام شده کالا:
الف- مواد اولیه مستقیم: مواد اولیه مستقیم بخش اصلی محصول را تشکیل میدهند.
ب- دستمزد مستقیم تولیدی: حقوق و دستمزد پرداختی به پرسنل واحد تولید است که نتیجه عملکردشان مستقیماً منتج به تولید محصول میشود.
ج- سربار: سایر هزینههای تولیدی به غیر از مواد اولیه مستقیم و دستمزد را هزینههای سربار میگویند. به عنوان مثال هزینه تعمیرات و نگهداری ماشین آلات تولیدی. این گروه از هزینهها برای ادامه تولید مورد نیاز هستند اما نمیتوان این هزینهها را جز به جز به محصول خاصی تخصیص داد.
نکته: نکته حائز اهمیت در بخش هزینه بهای تمام شده کالا، اطلاع از این موضوع است که بیشترین بخش بهای تمام شده شرکت مورد بررسی در کدام ردیف قراردارد. دانستن این موضوع در پیش بینی عملکرد آینده شرکت تاثیر گذار است. برای مثال بیشترین بخش هزینه شرکتهای سیمانی مربوط به بخش هزینههای انرژی است؛ لذا با علم به این موضوع مثلا تغییر در نرخ بهای انرژی میتواند در چشم انداز کلی در خصوص صنعت و تصمیمگیری برای سرمایهگذاری کمک کند.
حالا با توجه به مطالب ارائه شده صورت سود و زیان یک واحد خدماتی به روش تک مرحله ای به صورت زیر می باشد :
صورت حساب سود و زیان
برای دوره مالی منتهی به 31/2/84
درآمد :
درآمد خدمات آموزشی 5.000.000
کسر می شود هزینه ها :
هزینه اجاره 1.000.000
هزینه حقوق 1.000.000
هزینه آب و برق و تلفن 250.000
جمع هزینه ها 2.250.000
سود و (زیان) قبل از کسر مالیات 2.750.000
مالیات به ماخذ 25% (687.500 (
سود (زیان) ویژه 2.062.500
تهیه صورت مالی سود و زیان در نرم افزار قیاس پلاس به روش زیر می باشد:
1- ابتدا از قسمت گزارشات بر روی منوی حسابداری کلیک نمائید.
2- در فرم گزارشات حسابداری باز شده بر روی صورت مالی کلیک نمائید.
نکته: توجه داشته باشید که هنگام چیدن کدینگ حسابداری در بخش سر فصل حساب ها حتما ماهیت حساب ها را مشخص نمائید، در غیر این صورت وارد سرفصل حساب ها شده و با انتخاب حساب های معین و ویرایش آن ماهیت حساب را مشخص کنید.
دنیای حسابداری
2- طبق استانداردهای حسابداری ایران، صورت سود و زیان باید حداقل حاوی 10 قلم اصلی زیر باشد :
الف) درآمد عملیاتی ب) هزینه های عملیاتی ج) سود یا زیان عملیاتی د) هزینه های مالی ه) سایر درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی و) سود یا زیان فعالیتهای عادی ز) مالیات بر درآمد ح) اقلام غیر مترقبه ط) سهم اقلیت ی) سود یا زیان خالص
3- درآمد عملیاتی عبارت است از افزایش در حقوق صاحبان سرمایه، به جز موارد مرتبط با آورده صاحبان سرمایه، که از فعالیت های اصلی و مستمر واحد تجاری ناشی شده باشد .
4- درآمد عملیاتی شامل موارد زیر است :
الف) فروش کالا ب) ارائه خدمات پ) استفاده دیگران از دارایی های واحد تجاری (مانند سود تضمین شده، درآمد حق امتیاز و سود سهام)
5- درآمد ناشی از استفاده دیگران از دارایی های واحد تجاری تنها در صورتی عملیاتی تلقی می شود که ناشی از فعالیت های اصلی و مستمر واحد تجاری باشد . (بعنوان مثال، درآمد سپرده بانکی و یا درآمد حاصل از اجاره ساختمان در یک شرکت تولید کننده لوازم خانگی درآمد عملیاتی نیست .)
6- درآمد عملیاتی ناشی از استفاده دیگران از دارایی های واحد تجاری باید با توجه به مبانی زیر شناسایی شود :
الف) سود تضمین شده بر اساس مدت زمان و با توجه به مانده اصل طلب و نرخ سود غیر عملیاتی مربوط .
ب) درآمد حق امتیاز طبق محتوای قرارداد مربوط .
پ) سود سهام در زمان احراز حق دریافت توسط سهامدار، به استثنای سود سهام حاصل از سرمایه گذاری در واحدهای تجاری فرعی و وابسته .
7- درآمد عملیاتی باید به ارزش منصفانه ما به ازای دریافتی یا دریافتنی اندازه گیری می شود .
8- هر گاه در اندازه گیری درآمد عملیاتی، دریافت ما به ازای مربوط به آینده موکول گردید، معمولاً مبلغی اضافه بر بهای فروش نقدی کالا یا ارائه خدمات دریافت می شود. که ارزش منصفانه ما به ازای مربوط، بهای فروش نقدی است و مبلغ اضافه دریافتی درآمد عملیاتی فروشنده محسوب نمی شود بلکه نوعی درآمد تأمین مالی است که باید بطور جداگانه نشان داده شود .
9- هر گاه قیمت فروش محصول شامل یک مبلغ قابل تفکیک جداگانه در ارتباط با خدمات بعدی باشد، این مبلغ به دوره های آتی منتقل و به عنوان درآمد عملیاتی طی دوره اجرائ خدمات مورد شناخت قرار می گیرد. چنانچه دو معامله به گونه ای به هم پیوسته باشد که اثر تجاری آن را نتوان بدون توجه کلیت آن درک کرد، معیارهای شناخت در مورد آن به طور یکجا اعمال می شود .
10- اگر واحد تجاری بخش عمده ای از مخاطرات و مزایای مالکیت را حفظ کند، معامله مربوط، فروش تلقی نمی گردد و لذا درآمدی از بابت آن شناسایی نمی شود. این امر ممکن است در حالات مختلفی اتاق بیفتد. نمونه هایی از مواردی که واحد تجاری ممکن است مخاطرات و مزایای عمده مالکیت را حفظ کند به شرح زیر است :
الف) زمانی که واحد تجاری تعهداتی را در ارتباط با عملکرد غیر مطلوب مورد معامله که توسط مفاد ضمانت نامه کالای فروش رفته پوشش نیافته باشد، به عهده بگیرد .
ب) زمانی که دریافت درآمد عملیاتی مربوط به یک فروش خاص، مشروط به تحصیل درآمد توسط خریدار از محل فروش کالای مورد معامله باشد .
ج) زمانی که ارسال کالای مورد معامله متضمن خدمات نصب باشد، لیکن خدمات نصب که بخش عمده ای از مبلغ قرارداد را تشکیل می دهد، توسط واحد تجاری به طور کامل انجام نشده باشد .
د) زمانی که خریدار حق فسخ معامله را بر اساس مفاد قرارداد داشته باشد و واحد تجاری در مورد احتمال برگشت کالای فروش رفته مطمئن نباشد .
11- هزینه های عملیاتی در صورت سود و زیان بر حسب کارکرد و در مواردی که انجام این امر مفید نباشد برحسب ماهیت طبقه بندی می شوند .
12- هزینه های عملیاتی عبارت است از کاهش در حقوق صاحبان سرمایه، به جز موارد مرتبط با ستانده صاحبان سرمایه، که از فعالیت های اصلی و مستمر واحد تجاری ناشی شده باشد .
13- طبقه بندی هزینه ها بر مبنای کارکرد عبارت است از :
الف) بهای تمام شده کالای فرو رفته ب) هزینه های توزیع و فروش ج) هزینه های عمومی و اداری
14- کاهش در حقوق صاحبان سرمایه که از مبادلات تصادفی و اتفاقی یک واحد تجاری ناشی می شود را اصطلاحاً هزینه غیر عملیاتی می نامند .
15- یک بخش از واحد تجاری عبارت است از جزئی از عملیات واحد تجاری یا گروه که اهمیت نسبی دارد و به طور جداگانه قابل شناسایی است و فعالیت ها، دارایی ها و نتایج مربوط به آن را بتوان به وضوح از بقیه فعالیت های واحد تجاری تمیز داد .
یک بخش از واحد تجاری معمولاً خطوط تولید یا بازارهای جداگانه خاص خود را دارد و ممکن است یک قسمت تجاری یا جغرافیایی یا کوچک تر از آن باشد .
16- سود حاصل از واگذاری، در تاریخ واگذاری و زیان حاصل از واگذاری، در تاریخ تصمیم به واگذاری در حساب ها ثبت می شوند .
17- چنانچه انتظار رود فروش یک بخش از واحد تجاری با زیان همراه خواهد باشد، زیان برآوردی باید در سالی که واحد آشکارا متعهد به فروش یا خاتمه عملیات می گردد شناسایی شود .
18- عملیات یک بخش در صورتی عملیات متوقف شده محسوب می شود که :
الف) تأثیر با اهمیتی بر ماهیت و زمینه اصلی عملیات واحد تجاری داشته باشد و معرف کاهش مهمی در امکانات عملیاتی ناشی از خروج از بازاری خاص (اعم از تجاری یا جغرافیایی) یا کاهش عمده در میزان بازارهای در حال تداوم داشته باشد.
ب) دارایی ها، بدهی ها، نتایج عملیاتی و فعالیتهای بخش مزبور از نظر فیزیکی و عملیاتی و برای مقاصد گزارشگری، به روشنی قابل تشخیص باشد .
ج) عملیات توقف حداکثر تا سه ماه پس از تاریخ ترازنامه یا تاریخ تصویب صورتهای مالی، هر کدام که کمتر باشد، تکمیل گردد .
در صورت عدم احراز کلیه شرایط یاد شده، عملیات بخش مربوط در صورت سود و زیان به عنوان عملیات در حال تداوم منعکس می شود .
لازم به ذکر است فروش یا خاتمه عملیات یک بخش از واحد تجاری که اساساً به منظور درستیا بی به بهسازی تولید یا صرفه جویی در هزینه ها صورت می گیرد، بخشی از عملیات در حال تداوم آن محسوب می گردد .
19- در ارتباط یا توقف عملیات یک بخش از واحد تجاری، موارد زیر باید در یادداشت های توضیحی صورتهای مالی افشا شود :
الف) ماهیت و مشخصات متوقف شده
ب) تاریخ مؤثر توقف عملیات برای مقاصد حسابداری
ج) نحوه توقف عملیات (فروش یا کنارگذاری)
20- معامله ای که از لحاظ مبلغ با اهمیت بوده و خارج از فعالیت های عادی واحد تجاری باشد و به طور غیر مکرر واقع شود جزء اقلام غیر مترقبه نشان داده می شود، ولی اگر یکجا دارای هر دو شرط مزبور نباشد بایستی به صورت جداگانه در صورت سود و زیان جزء اقلام سودحاصل ازعملیات مستمرنشان داده شود.
21- در صورتی که انتظار رود تغییر در برآورد حسابداری اثر با اهمیتی در دوره های بعد داشته باشد باید ماهیت و مبلغ آن افشا شود . چنانچه تعیین مبلغ تغییر عملی نباشد، موضوع باید دریادداشت های توضیحی افشا گردد .
22-تغییر در رویه حسابداری عبارت از تغییر از یک رویه استاندارد حسابداری به یک رویه استاندارد حسابداری دیگر می باشد .
23- تغییر در شخصیت حسابداری واحد تجاری گزارشگر به عنوان تغییر در رویه حسابداری تلقی می شود .
24- در صورتی که در اثر تغییر در رویه حسابداری تعیین اثر انباشته تعدیلات سنواتی ممکن، ولی ارائه مجدد اقلام مقایسه ای صورت های مالی عملی نباشد، باید اثر تعدیلات سنواتی محاسبه و در گردش حساب سود (زیان) انباشته منعکس و عملی نبودن ارائه مجدد در یادداشت های توضیحی افشاء گردد .
25- گاه تشخیص بین تغییر در رویه حسابداری و تغییر در برآورد حسابدار ی ممکن است بسیار مشکل باشد . در چنین حالتی، تغییر مورد نظر باید به عنوان تغییر در برآورد حسابداری تلقی و به گونه ای مناسب افشا شود .
26- تعدیلات سنواتی، تعدیلات با اهمیتی است که به سنوات قبل مربوط می شود و از موارد زیر ناشی می گردد :
الف) تغییر در رویه های حسابداری ب) اصلاح اشتباهات
27- منظور از اصلاح اشتباه، اصلاح اشتباهات با اهمیتی است که در صورت های مالی دوره های گذشته رخ داده و در دوره جاری کشف گردیده است . این اشتباهات ممکن است از موارد زیر ناشی شود :
الف) اشتباهات ریاضی
ب) اشتباه در بکارگیری رویه های حسابداری
ج) تعبیر نادرست یا نادیده گرفتن واقعیت های موجود در زمان تهیه صورت های مالی
د) تغییر از یک رویه غیر استاندارد حسابداری به یک رویه استاندارد حسابداری
28- اشتباهاتی به عنوان تعدیلات سنواتی تلقی می شود که هم بر ترازنامه و هم بر صورت سود و زیان تأثیر بگذارند .
29- سود جامع شامل برخی از درآمدها و هزینه های تحقق نیافته است که در صورت سود و زیان منعکس نمی گردد ومستقیماً تحت سر فصل جداگانه ای در حقوق صاحبان سرمایه منظورمی شوند .
افزایش سود و هزینههای غیرعملیاتی
سعید رشیدی: در سال۹۹ با اعلام نرخ جدید تسعیر ارز از طرف بانک مرکزی، بانک پاسارگاد طی اطلاعیهای در سایت کدال اعلام کرد که درآمد بسیار زیادی را از این طریق شناسایی کرده است. هیاتمدیره تصمیم دارد این درآمد را از طریق افزایش سرمایه برای تداوم فعالیتهای آتی بانک صرف کند. این بانک در سال ۸۴ با سرمایه اولیه ۳۵۰۰میلیارد ریال تاسیس و طی چند مرحله افزایش، سرمایه آن به مبلغ ۶۵هزارو ۵۲۰میلیارد ریال در سال ۹۹ رسید.
ارائه تسهیلات بیشتر از سپرده
این بانک در سال 99 حدود 222 هزار میلیارد ریال درآمد از محل تسهیلات اعطایی و سپردهگذاری شناسایی کرده که نسبت به سال 98 حدود 50 درصد رشد داشته است. همچنین هزینه سود سپردههای این بانک در سال 99 حدود 156 هزار و 600 میلیارد ریال بود که در مقایسه با 127 هزار و 388 میلیارد ریال در سال قبل از آن حدود 9/ 22درصد افزایش نشان میدهد. بر این اساس، خالص درآمد تسهیلات و سپردهگذاری این بانک با افزایش 200 درصدی نسبت به سال 98 به حدود 65 هزار و 600 میلیارد ریال رسیده است. این رقم با خالص درآمد کارمزدی 14 هزارمیلیارد ریالی و خالص سود سرمایهگذاریها و مبادلات و معاملات ارزی، جمع درآمدهای عملیاتی این بانک را به حدود 162 هزار میلیارد ریال رسانده که نسبت به سال گذشته 214درصد افزایش داشته است. (گزارش هیات مدیره برای سال99)
در کنار افزایش درآمدهای عملیاتی، این بانک در بخش هزینههای اداری، عمومی (35 درصد)، هزینه مطالبات مشکوکالوصول (255درصد)، هزینه استهلاک (81 درصد) و مالیات بر درآمد (525 درصد)، افزایش را شاهد بوده که با احتساب این موارد سود خالص این بانک به 98 هزار و 673 میلیارد ریال رسیده است.
جمع سپردههای این بانک نیز در سال 99 حدود یک میلیون و 812 میلیارد ریال بوده که نسبت به سال گذشته 8/ 51درصد افزایش یافته است. با این حساب این بانک حدود 6/ 4درصد از کل سپردههای سیستم بانکی را به خود اختصاص داده است که قابل توجه است. (گزارش هیاتمدیره برای سال99)
نکته مهم این است که طبق گزارش هیاتمدیره این بانک حدود یکمیلیون و 864 هزار میلیارد ریال تسهیلات داده که از مقدار سپردههای این بانک بیشتر بوده است. این مقدار تسهیلات اعطایی 68/ 6درصد از کل تسهیلات اعطایی سیستم بانکی را دربرمیگیرد که بیانگر عملکرد مناسب این بانک در عملیات بانکی است.
آیا عملکرد سودسازی سال 99 تکرار میشود؟
پاسارگاد در ماههای ابتدایی امسال عملکرد مناسبی در سودسازی نداشته است بهطوریکه با وجود افزایش 161 درصدی خالص درآمدهای تسهیلات و سپردهگذاری و 14 درصدی خالص درآمد کارمزدی، خالص سایر درآمدها و هزینهها کاهش 91 درصدی، هزینههای اداری و عمومی با افزایش 54 درصدی، هزینههای مطالبات مشکوکالوصول با افزایش 62 درصدی و هزینه استهلاک با افزایش 95 درصدی روبهرو بوده است. (منبع: اطلاعات و صورتهای مالی میاندورهای دوره 3ماهه منتهی به 31/ 03/ 1400حسابرسی نشده) در جدول (یک) برخی از نسبتهای مالی این بانک آمده است. طبق ارقام ذکر شده در جدول حاشیه سود خالص این بانک در سال 99 نسبت به سال 98 کاهش داشته که نشان میدهد با توجه به وضعیت تورمی اقتصاد ایران، سود این بانک با ریسک همراه است. بازده حقوق صاحبان سهام این بانک نیز حدود 66 است که نسبت به سال 98 کاهش یافته است، ولی نسبت به سالهای قبل از آن بهبود یافته است. نسبت هزینه به درآمد این شرکت طی این سالها کاهش یافته که نشان از افزایش بهرهوری فعالیتهای بانک دارد. نسبت کفایت سرمایه، حاصل تقسیم سرمایه نظارتی به مجموع داراییهای موزون شده به ضرایب ریسک برحسب درصد است. طبق گزارش هیاتمدیره بانک پاسارگاد، این نسبت در سال 99 به میزان 3/ 10 درصد است که از میانگین سیستم بانکی ایران بالاتر است.
افزایش هزینههای غیرعملیاتی میتواند مشکلساز شود
نکته قابل توجه در صورتهای مالی بانک پاسارگاد، افزایش هزینههای غیرعملیاتی مانند هزینههای اداری و عمومی و هزینه مطالبات مشکوکالوصول و هزینه استهلاک است. این هزینهها در طول سالهای گذشته در حال افزایش بوده و در سال جاری نیز تداوم یافته است. گرچه این هزینهها در مقابل سود عملیاتی بانک ناچیز است و همواره پوشش داده شده، اما با توجه به سهم بالای نرخ تسعیر ارز در صورتهای درآمدی بانک با تغییر شرایط کلان اقتصادی ایران میتواند مشکلساز شود. ازاینرو نیاز است بانک در این رابطه با تغییر در ساختار خود اصلاحاتی را انجام دهد. لازم به ذکر است که پاسارگاد در مورد افزایش مطالبات مشکوکالوصول، شرایط اقتصادی کشور ناشی از کرونا و مشکلات موجود در کسبوکارهای کشور را مقصر میداند.
تبدیل سود به سرمایه
با اعلام نرخ 159 هزار ریالی نرخ تسعیر دلار و 190هزار ریالی نرخ تسعیر یورو، بانک پاسارگاد اعلام کرد با توجه به وضعیت مثبت ارزی این بانک، قطعا با افزایش درآمد مواجه خواهد شد؛ اما بانک در نظر داشت سود حاصل از افزایش درآمد از محل ذکرشده را به افزایش سرمایه اختصاص دهد. هیاتمدیره ارتقای نسبت کفایت سرمایه، بهبود فضای کسبوکار، بهبود نسبت مجاز سرمایهگذاری در اوراق بهادار و ارتقای رتبه بانک در رتبهبندیهای بینالمللی را ازجمله نتایج اجرای این افزایش سرمایه دانست. این بانک برنامه افزایش سرمایه را از محل مطالبات و آورده نقدی حال شده و سود انباشته (مشتمل بر سود تسعیر ارز) در دستور کار خود قرارداد. ازاینرو باوجود EPS 1675 ریالی، این بانک، سود نقدی هر سهم را 151 ریال تصویب کرد. (منبع: اظهار نظر حسابرس و بازرس قانونی نسبت به گزارش توجیهی هیاتمدیره درخصوص افزایش سرمایه و تصمیمات مجمع عمومی عادی سالانه صاحبان سهام برای سال (دوره) مالی منتهی به 30/ 12/ 1399).
با مشخص شدن سود پرداختی هر سهم و انتقال 19 هزار میلیارد ریال بهحساب اندوخته قانونی و سایر حسابها، سود انباشته انتهای دوره این بانک به مبلغ 86 هزار و 300 میلیارد ریال رسید که نسبت به سود انباشته ابتدای دوره سال 99، حدود 336 درصد افزایش یافت. همانطور که در بالا ذکر شد بانک قصد دارد بخشی از این سود را به افزایش سرمایه اختصاص دهد و سرمایه خود را از 65 هزار و 520 میلیارد ریال به 350 هزار میلیارد ریال برساند.
حقوقیها در نقش خریدار
در طول یک سال گذشته سهامداران حقوقی فعال در سهام این بانک، حدود 2 میلیارد و 747 میلیون برگ سهم را از سهامداران حقیقی خریداری کردهاند و در نتیجه حقوقیها در نقش تقاضاکننده سهام این بانک ظاهر شدهاند. در همین مدت قیمت سهام این بانک از حدود 10 هزار ریال به 14 هزار ریال رسیده است. ارزش بازاری پاسارگاد تا 25 مهرماه حدود 946 هزار میلیارد ریال است که با احتساب EPS شرکت معادل 1675 ریال، نسبت P/ E شرکت به 62/ 8 رسیده است. این نسبت در حد میانگین بازار است. (اطلاعات منتشره در سایت بورس اوراق بهادار)
سود عملیاتی و اهمیت آن در تحلیل بنیادی سهم
سود عملیاتی چیست و چه اهمیتی در تحلیل بنیادی دارد؟ همان گونه که میدانید تحلیل بنیادی سهام یکی از روش های تحلیلی برای بررسی یک سهم میباشد که تحلیلگران بنیادی زیادی از این روش برای تحلیل سهم استفاده میکنند. یک معامله گر موفق الزاما یک تحلیلگر بنیادی نیست اما عدم توجه به بنیاد سهم در بازار بورس میتواند ریسک سرمایه گذاری شما را افزایش دهد. موضوعات مختلفی در تحلیل بنیادی سهم مورد بررسی قرار میگیرد که یکی از مهم ترین آن سود عملیاتی شرکتهای بورسی است. در این مقاله قصد داریم به معرفی این پارامتر و اهمیت آن در بررسی بنیادی یک سهم بپردازید. با ما همراه باشید.
سود عملیاتی چیست؟
هر شرکتی در یک زمینه خاص فعالیت میکند که موضوع فعالیت آن، هنگام تاسیس شرکت به وضوح در اساسنامه شرکت قید شده است. شرکت از این فعالیت ها که میتواند تولیدی، واسطه گری، سرمایه گذاری، خدماتی و غیره باشد، درامدی کسب میکند. اما طبیعتا هزینه هایی را نیز متحمل خواهد شد. این هزینه ها میتواند شامل حقوق کارمندان، هزینه های جانبی، مواد اولیه و غیره باشد. کلیه درآمدهایی که شرکتها از طریق انجام فعالیت اصلی خود کسب نمایند، درآمدهای عملیاتی شرکت نامیده میشود. زمانی هزینه های جاری شرکت را از این درامد کم کنیم، سود عملیاتی شرکت بدست می آید. در سود غیر عملیاتی واقع سود عملیاتی برابر است با درآمد عملیاتی شرکت منهای هزینه های شرکت. اما در اینجا توجه به مفهوم حاشیه سود نیز اهمیت دارد.
سود عملیاتی به ازای هر سهم پس از کسر مالیات
تا اینجا با سود عملیاتی شرکتها آشنا شدیم. اگر سود عملیاتی شرکت را پس از کسر مالیت، بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم، سود عملیاتی به ازای هر سهم مشخص میشود. این سود با اصطلاح EPS یا همان سود سهم شناخته میشود. تمامی این مفاهیم را میتوان برای تعیین ارزیابی قیمت سهام یک شرکت مورد استفاده قرار داد. در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.
حاشیه سود چیست؟
حاشیه سود عملیاتی، (Operating Profit Margin) این نسبت از تقسیم سود عملیاتی به در آمد بدست میآید. این نسبت معیار قویتری برای ارزیابی سودآوری و فروش است. با در نظر گرفتن سود شرکت قبل از کسر مالیات، حاشیه سود عملیاتی منعکسکننده موفقیت مدیریت شرکت در ایجاد سود از عملیات و فعالیتهای جاری شرکت است. در واقع این پارامتر نشان دهنده این موضوع است که فعالیت شرکت توجیه اقتصادی دارد یا خیر و به طور کلی پارامتری است که میتوان شرکتهای مختلف را به کمک آن با یکدیگر مقایسه کرد.
سود غیر عملیاتی چیست؟
معمولا در کنار سود عملیاتی، مفهوم سود غیر عملیاتی وجود دارد که در تحلیل بنیادی استفاده میشود. البته این پارامتر اهمیت کمتری برای سرمایه گذاران بورسی دارد. دلیل آن را در ادامه ذکر خواهیم کرد. سود غیرعملیاتی ناشی از فعالیتهای غیرمرتبط با موضوع اصلی فعالیت شرکت است. معمولاً سود غیرعملیاتی مربوط به سود حاصل از فروش داراییهای غیرمنقول، سود حاصل از سرمایهگذاریها و سهام، سود حاصل از اوراق مشارکت یا سپرده بانکی میباشد که ممکن است بخشی یا کلی از آن به صورت مستمر اتفاق نیافتد و تنها در یک زمان محقق شود. البته به این نکته توجه کنید که یک شرکت سرمایه گذاری، سود ناشی از سرمایه گذاری، سود عملیاتی محسوب میشود. این غیر مستمر بودن سود عملیاتی است که از اهمیت آن میکاهد. البته این به منظور بی اهمیت بودن آن نیست.
یک مثال برای سود غیر عملیاتی یک شرکت
در اینجا برای روشن شدن موضوع به مثال زیر توجه کنید. فرض کنید یک شرکت ساختمانی که در زمینه ساخت و ساز ساختمان فعالیت میکند، بخشی از سرمایه خود را در سالهای گذشته زمینی به بهای تمام شده 1 میلیارد تومان خریداری و در دفاتر شرکت بهای تمام شده تاریخی آن به همین عدد نیز ثبت شده است. حال بعد از چندین سال زمین مذکور توسط شرکت به مبلغ 2 میلیارد تومان به فروش میرسد، این سود 1 میلیارد تومانی همان سود غیرعملیاتی ناشی از فروش زمین است که در صورتهای مالی سود و زیان در سر فصل درآمدهای غیرعملیاتی و متفرقه ثبت میشود. نکته این است که این سود در سال بعد قرار نیست تکرار شود. از این رو نباید مانند سود عملیاتی در ارزش گذاری سهام شرکت محاسبه شود.
اهمیت سود عملیاتی در تحلیل بنیادی
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
در تحلیل بنیادی سهام، سود عملیاتی جایگاه مهمی دارد. چرا که سود آوری حال و آینده شرکت رابطه مستقیمی با ارزش سهام یک شرکت دارد. همان طور که میدانید نسبت P/E یا همان قیمت بر سود سهم، پارامتر مهمی برای یک سهم به شمار میرود. اگر با مفهوم نسبت P/E آشنا نیستید پیشنهاد میکنم ابتدا مقاله نسبت P/E در بورس چیست و چگونه محاسبه میشود را مطالعه کنید.
همان گونه که ذکر شد، EPS سود هر سهم است که از تقسیم سود عملیاتی (پس از کسر مالیات) بر تعداد سهام شرکت بدست میآید. در نسبت P/E در واقع E همان EPS است. بنابراین افزایش سود عملیاتی شرکت به معنی کاهش نسبت P/E است که باعث میشود ارزش سهام بیشتر شود.
چیزی که برای یک تحلیلگر بنیادی مهم است، سود(EPS) آینده سهم است نه سود فعلی!
مثالی برای تاثیر سود سهم بر قیمت سهم
اجازه بدهید کل مطلب بالا را با زبانی ساده بیان کنیم. فرض کنید یک شرکت (با EPS معادل 100 تومان) گزارش میدهد و اعلام میکند سود عملیاتی شرکت یک باره 200 تومان به ازای هر سهم شده است. فرض کنید نسبت P/E سهم پیش از این 8 بوده است. با سود جدید، این نسبت 4 خواهد شد. برای اینکه دوباره این نسبت به 8 برسد، طبیعتا قیمت سهم نیز باید به همان نسبت رشد کند. به عبارتی اگر قرار باشد نسبت P/E ثابت بمونه، قیمت نیز باید دو برابر شود. یعنی اگر قیمت سهم 800 بوده است (8=P/E=800/100) حال باید قیمت سهم به 1600 تومان برسد (P/E=1600/200=8). بنابراین میبینیم سود عملیاتی یک شرکت میتواند تا چه حد اهمیت داشته باشد. حال این مسئله را برای سود غیر عملیاتی بررسی میکنیم.
تاثیر سود غیر عملیاتی بر قیمت سهم
حال دوباره مثال بالا را در نظر بگیرید با این تفاوت که فرض کنید سود عملیاتی شرکت تغییری نکرده است ولی شرکت توانسته است 100 تومان سود غیر عملیاتی به ازای هر سهم بسازد. خوب در این صورت تغییری در نسبت P/E حاصل نمیشود زیرا که E تغییری نکرده است. حال چگونه باید این سود عملیاتی خودش را در قیمت سهم نشان دهد؟ خیلی ساده است. باید این سود را به قیمت فعلی سهم اضافه کرد تا ارزش سهم مشخص شود. بنابراین در مثال بالا که قیمت سهم 800 تومان بوده، با خبر سود غیر عملیاتی 100 تومانی، قیمت سهم باید 900 تومان شود. این جاست که تفاوت اهمیت سود عملیاتی و غیر عملیاتی در تحلیل بنیادی مشخص میشود.
جمع بندی
در این مقاله به بررسی سود عملیاتی و اهمیت ان در تحلیل بنیادی پرداختیم. همان طور که دیدیم سود عملیاتی رابطه مستقیمی با ارزش گذاری سهام شرکت دارد. همچنین سود غیر عملیاتی را بررسی کردیم و آن را با سود عملیاتی و تاثیر آن بر قیمت سهم مقایسه کردیم.
در مثال بالا دیدیم که افزایش 100 تومانی سود عملیاتی، قیمت سهم را به دو برابر قیمت قبلی، ارزش گذاری کرد اما 100 تومان سود غیر عملیاتی تنها میتواند 100 تومان به ارزش سهم بیافزاید.
چیزی که باید بدانید، سود عملیاتی آینده شرکت اهمیت دارد نه سود عملیاتی فعلی! در واقع این مسئله ای است که یک تحلیلگر بنیادی باید بتواند با بررسی برآورد هزینه ها و نرخ فروش، شرایط اقتصادی و بسیاری از عوامل دیگر، سود سازی شرکت را در آینده تخمین بزند. قیمت سهام بورسی شرکتها آینهای از آینده اقتصادی آنها است.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
هزینه عملیاتی
تعریف هزینه عملیاتی چیست؟
هزینه عملیاتی هزینه ای است که سود غیر عملیاتی سود غیر عملیاتی به نگهداری و مدیریت یک کسب و کار به صورت روزانه بستگی دارند. هزینه عملیاتی یکی از اجزای درآمد عملیاتی است و معمولاً در صورتحساب سود و زیان شرکت منعکس میشود. اگرچه هزینه های عملیاتی عموماً شامل هزینه های سرمایه ای نمیشوند، اما میتوانند بسیاری از اجزای عملیاتی یک شرکت نظیر کارمزدهای قانونی و حسابداری، پرداختهای بانکی، هزینه فروش و بازاریابی، مخارج سفر و سرگرمی، هزینه تحقیق و توسعه غیر سرمایه ای، مخارج مربوط به تجهیزات اداری، اجاره، تعمیر و نگهداری و تجهیزات و هزینه حقوق و دستمزد را شامل شوند.
این فرمول برای هزینه عملیاتی میتواند به روش زیر بیان شود:
هزینه عملیاتی برابر است با بهای تمام شده کالای فروش رفته منهای مجموع مخارج عملیاتی
توضیحات مدیرمالی در مورد هزینه عملیاتی
شرکتها باید سابقه مخارج عملیاتی و مخارج غیرعملیاتی، مثل سود یک وام را ثبت و نگهداری کنند. هر دو این نوع مخارج به شکل متفاوتی در دفاتر حسابداری شرکت لحاظ میشوند و به تحلیل گران اجازه میدهند تا تعیین کنند که مخارج شرکت چگونه به فعالیتهایی منجر شده که برای شرکت تولید درآمد کرده است و اینکه آیا مدیران شرکت در مصرف منابع میتواند به شکل کارآمدتری عمل کنند یا خیر.
به شکل کلی، مدیریت شرکت به دنبال بیشینه کردن سود برای شرکت است. سود از طریق درآمدی که شرکت کسب میکند و پولی که برای اجرای عملیات روزانه شرکت خرج میکند محاسبه میشود؛ بنابراین مدیران میتوانند با افزایش درآمد و کاهش هزینه های عملیاتی سودآوری شرکت را افزایش دهند. چون کاهش هزینه ها عموماً راه آسانتر و قابلدسترستری برای افزایش سود است، مدیران اغلب برای انتخاب این روش تردید نخواهند کرد.
اما کاهش بیشازحد هزینه های عملیاتی میتواند پتانسیل سودآوری شرکت در بلندمدت را کاهش دهد. درحالیکه کاهش هرگونه هزینه عملیاتی خاص معمولاً سود کوتاهمدت را افزایش میدهد، اما میتواند به درآمدهای شرکت در بلندمدت آسیب بزند. به طور مثال، اگر شرکتی هزینه تبلیغات خود را کم کند، درآمد کوتاهمدتش احتمالاً بهبود خواهند یافت، چون پول کمتری در هزینه های عملیاتی صرف میشود؛ اما شرکت با کاهش تبلیغات ظرفیت تولید شرکت را نیز کاهش داده است و درآمد و پتانسیل رشد شرکت در آینده میتواند از این موضوع آسیب ببیند. بهترین کار این است که هزینه های عملیاتی را تا جای ممکن پایین نگه دارید و همزمان مطمئن شوید توانایی شرکت برای افزایش فروش را حفظ میشود.
اجزای هزینه عملیاتی
هزینه های عملیاتی شرکت از دو جزء تشکیل شده است: هزینه های ثابت و هزینه های متغیر.
هزینه ثابت
هزینه ثابت آن است که با افزایش یا کاهش فروش یا سودآوری تغییر نمیکند و باید بدون توجه به فعالیت یا عملکرد شرکت پرداخت شود. برای مثال، یک شرکت تولیدی باید برای فضای کارخانه خود اجاره پرداخت نماید، بدون در نظر گرفتن اینکه چقدر تولید کرده یا درآمد داشته است. اگرچه تولید بیشتر میتواند هزینه اجاره به ازای هر واحد محصول را کاهش دهد، اما نمیتواند به طور کل این هزینه ها را حذف کند و این نوع مخارج باید به عنوان یک هزینه ثابت در نظر گرفته شوند. هزینه های ثابت بهطورکلی شامل هزینه های سربار میشوند. سایر مثالهای هزینه های ثابت شامل بیمه، اوراق بهادار و تجهیزات هستند.
هزینه ثابت میتواند در رسیدن به صرفهجویی در مقیاس کمک نماید، همچنان که وقتی هزینه های بسیاری از شرکتها ثابت است، شرکت میتواند با تولید واحدهای بیشتر، سود بیشتری نیز از هر واحد کسب کند. در این سیستم، هزینه های ثابت بر روی تعدادی از واحدهای تولید شده پخش میشوند و باعث میشوند تا تولید، با کاهش هزینه تولید میانگین به ازای هر واحد، کارآمدتر شود. صرفهجویی در مقیاس میتواند به شرکتهای بزرگ اجازه دهد تا کالاهای مشابه شرکتهای کوچکتر را با قیمت پایینتر بفروشند.
این اصل میتواند به این صورت محدود شود که هزینه های ثابت عموماً نیاز به افزایش همزمان با برخی معیارهای خاص در رشد تولید دارند. به طور مثال، یک شرکت تولیدی که نرخ تولید خود را در طول یک بازه خاص افزایش میدهد، درنهایت به نقطهای میرسد که در آن نیاز به افزایش اندازه فضای شرکت برای وفق دادن آن با مقدار کالایی که تولید میکند حس میشود.
هزینه متغیر
هزینه متغیر، همانطور که از نامش پیداست به هزینه هایی گفته میشود که ممکن است تغییر کنند. برخلاف هزینه های ثابت، هزینه های متغیر با افزایش تولید افزایش یافته و با کاهش تولید کاهش مییابند. مثالهایی از هزینه های متغیر شامل هزینه مواد خام اولیه، لیست حقوق و هزینه برق و سایر خدمات میشود. به طور نمونه، برای یک رستوران غذای فوری که سیبزمینی سرخ کرده میفروشد و قصد افزایش فروش دارد، باید روزانه سیبزمینی بیشتری بخرد.
ممکن است شرکتهایی که به صورت عمده خرید میکند، از یک تخفیف حجمی یا شکست قیمت برخوردار شوند که در آن فروشنده توافق میکند تا قیمت هر واحد را در عوض خرید عمده خریدار کاهش دهد و درنتیجه رابطه بین افزایش یا کاهش در تولید و افزایش یا کاهش در هزینه های عملیاتی شرکت به نحوی کم میشود. به طور مثال، شرکت غذای فوری ممکن است برای خرید کمتر از ۲۰۰ کیلو، سیبزمینیهای خود را کیلویی ۱۰۰۰ تومان بخرد، اما تأمینکننده سیبزمینی ممکن است برای خرید بیشتر از ۲۰۰ کیلو، تخفیف ۵۰ تومانی به ازای هر کیلو به خریدار بدهد.
بهطورکلی، شرکتهایی که بخش عمده هزینه هایشان را هزینه های متغیر تشکیل میدهد، با نوسان پذیری کمتری در نظر روبهرو هستند، چون سودهایشان بیشتر به موفقیت فروششان وابسته است.
هزینه نیمه متغیر
در کنار هزینه های متغیر و ثابت این امکان وجود دارد که هزینه های عملیاتی شرکت به شکل نیمه متغیرید «نیمه ثابت» در نظر گرفته شوند. این هزینه ها ترکیبی از اجزای ثابت و متغیر را به نمایش میگذارند و به همین خاطر میتوانند به عنوان حد وسط هزینه های ثابت و متغیر در نظر گرفته شوند. هزینه های نیمه متغیر با افزایش یا کاهش تولید تغییر میکنند، مثل هزینه های متغیر، اما هنوز وقتی تولید صفر هم باشد حضور دارند، مثل هزینه های ثابت. این همان چیزی است که هزینه های نیمه متغیر را از هزینه های ثابت و متغیر جدا میکند.
یک مثال نسبتاً ساده از هزینه های نیمه متغیر اضافهکاری است. حقوق های عادی برای کارگران عموماً به عنوان هزینه های ثابت در نظر گرفته میشوند، درحالیکه مدیریت یک شرکت میتواند تعداد کارگران و میزان پرداختی های ساعتی آنان را کاهش دهد، همیشه به یک مقدار نیروی کار نیاز خواهد بود. ولی پرداختی های اضافهکاری اغلب هزینه های متغیر تلقی میشوند، چون میزان ساعات اضافهکاری که یک شرکت به کارگرانش پرداخت میکند عموماً با افزایش تولید زیاد میشود و با کاهش تولید کم میشود؛ بنابراین هزینه دستمزد اضافهکاری اجازه داشتن هردو اجزای ثابت و متغیر را میدهد و به عنوان هزینه نیمه متغیر در نظر گرفته میشود.
معادل انگلیسی هزینه عملیاتی عبارت است از:
Operating Cost
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
دیدگاه شما