تجزیه و تحلیل قیمت بیت کوین در ۵ خرداد ؛ هدف این موج صعودی چقدر است؟
قیمت بیت کوین پس از خارج شدن از روند نزولی خود، هم اکنون در حال تلاش برای تثبیت در بالای تراز ۴۰۰۰۰ دلار است که پس از سقوط ۵۳ درصدی قیمت BTC در هفته گذشته، این امر میتواند برای بازگشت به روند صعودی بسیار امید بخش باشد. در ادامه با تجزیه و تحلیل قیمت بیت کوین در ۵ خرداد همراه ما باشید.
در ۲۴ ساعت اخیر قیمت بیت کوین ۵ درصد رشد داشته تجزیه و تحلیل روند و حجم معاملات ۱۵ درصد کاهش پیدا کرده است. در حال حاضر پادشاه ارزهای دیجیتال در تراز ۴۰۴۰۰ دلار معامله میشود و با ارزش بازاری معادل ۷۴۵ میلیارد دلار، ۴۳ درصد از سلطه بر بازار را در اختیار دارد.
هدف این موج صعودی چقدر است؟
در نمودار ۴ ساعته، بیت کوین توانسته است که روند نزولی کوتاه مدت خود را بشکند و پولبک آن نیز تکمیل شده است و با ایجاد شدن یک کف و سقف بالاتر به نظر میرسد که آمادهی ایجاد یک موج صعودی جدید است.
نمودار ۴ ساعته قیمت بیت کوین
اولین مقاومت پیش رو در تراز ۴۱۵۰۰ دلار میباشد و اگر خریداران در این جنبش حرکتی موفق به تثبیت قیمت در بالای تراز بشوند الگوی کف دو قلو ایجاد میشود که هدف آن تراز ۵۵ هزار دلار میباشد. مقاومت بعدی در سطح ۴۲۸۰۰ دلار قرار دارد و با پشت سر گذاشتن آن میتوان به تراز ۴۶۰۰۰ دلار رسید که یک سطح مقاومتی بسیار قوی محسوب میشود.
از طرف دیگر در صورت افزایش یافتن عرضهها، نخستین حمایت در تراز ۳۹۸۰۰ دلار قرار دارد و پس از آن تراز ۳۶۵۰۰ دلار میتواند مانع از افت بیشتر قیمت بشود. آخرین تجزیه و تحلیل روند سنگر برای حفظ روند صعودی نیز خط روند بلند مدت زرد رنگ است که شکست آن یک سیگنال خروج قوی صادر میکند.
فراموش نکنید که به خاطر جو روانی ایجاد شده در بازار، فشار فروش همچنان زیاد است و ترس از ریزش بیشتر در معامله گران وجود دارد. از دیدگاه تکنیکال ممکن است که روند کلی نزولی شده باشد و رشدهای قیمتی تنها فرصت خروج محسوب شوند بنابراین بهتر است که تا تشکیل یک کف قیمتی بالاتر در تایم فریم هفتگی یا شکسته شدن خط روند نزولی بلند مدت تر، ریسک بیش از حد انجام ندهید.
چگونه صورتهای مالی را تحلیل کنیم؟
هر کدام از این ویژگی ها جایگاه و اهمیت خود را دارند. مثلا قدرت " نقدینگی " یک شرکت برای بانکی که می خواهد وامی به آن شرکت پرداخت کند مهم است زیرا قدرت وام گیرنده برای انجام تعهداتش در موعد سررسید را نشان می دهد. از طرفی برای اعتبار دهنده بلند مدت مثل دارندگان اوراق قرضه؛ " سوددهی " و قدرت " پرداخت دیون " در یک شرکت مهم است زیرا نشان دهنده توانایی شرکت برای بقای بلند مدت است. همچنین سهامداران شرکت به سودآوری و قدرت پرداخت دیون شرکت توجه دارند و می خواهند احتمال پرداخت سود سهام و نیز رشد بالقوه سهام خود را ارزیابی کنند.
- چرا به تحلیل مقایسه ای صورتهای مالی نیاز داریم؟
هر یک از اقلام گزارش شده در صورت های مالی اهمیت زیادی دارند. وقتی شرکتی مثلا مبلغ 800 میلیون ریال به عنوان وجه نقد در ترازنامه خود گزارش می کند متوجه می شویم در مانده حساب های شرکت در تاریخ ترازنامه، معادل این مبلغ وجه نقد وجود داشته است، ولی متوجه نمی شویم این مانده در طول سال افزایش داشته و مقدار آن برای نیازهای شرکت کافی بوده است یا خیر؟!
برای به دست آوردن چنین اطلاعاتی، مقایسه مقادیر وجه نقد با دیگر داده های صورت های مالی ضروری است. این مقایسه مبانی مختلفی دارد که در ادامه به آن می پردازیم.
- مبنای مقایسه صورتهای مالی:
1- مبنای مقایسه درون شرکتی:
در این مبنا، یک قلم مالی و یا روابط مالی در درون شرکت برای سال جاری با سال یا سالهای قبلی مقایسه می شود. مثلا شرکتی که در بالا مطرح شد می تواند مانده وجه نقد خود را در پایان سال جاری با این مانده در پایان سال قبل مقایسه کند تا به افزایش یا کاهش آن پی ببرد. همچنین این شرکت می تواند درصد وجه نقد به کل دارایی های جاری با این درصد در سال های قبل مقایسه نماید. مقایسه های درون شرکتی در مشاهده و کشف تغییرات در روابط مالی و نیز روندهای با اهمیت مفید هستند.
2- مبنای مقایسه میانگین صنعت:
در این مبنا یک قلم یا روابط مالی در یک شرکت با میانگین صنعت مقایسه می شود. مثلا سود خالص یک شرکت را با میانگین سود خالص همه شرکتهای آن صنعت مقایسه می کنند. این مقایسه اطلاعات خوبی در رابطه با عملکرد نسبی شرکت در مقایسه با صنعت به ما می دهد.
3- مبنای مقایسه بین شرکتی:
در این مبنا، یک قلم یا روابط مالی در یک شرکت با همین قلم یا روابط مالی در یک یا چند شرکت دیگر مقایسه می شود. این مقایسه بر اساس اطلاعات مالی و حسابداری منتشر شده توسط این شرکتها انجام می شود. مقایسه بین شرکتی در تعیین موقیعت شرکت از لحاظ رقابتی بسیار مفید است.
- ابزارهای تحلیل صورت های مالی:
ابزارهای مختلفی برای ارزیابی داده های صورتهای مالی به کار گرفته می شوند؛ نوع معمول این ابزارها به شرح زیر است:
تحلیل افقی / تحلیل روند: یکسری از داده های صورتهای مالی در طول یک دوره زمانی ارزیابی می شوند که هدف آن تعیین افزایش یا کاهش داده، طی دوره مالی است.
تحلیل افقی اساسا در مقایسه های درون شرکتی مورد استفاده قرار می گیرد. دو ویژگی در صورت های مالی، انجام این مقایسه را تسهیل می کند.
1) صورت های مالی اساسی به صورت مقایسه ای و حداقل برای دو سال، ارائه می شود.
2) خلاصه ای از داده های مالی، برای یک دوره ۵ تا ۱۰ ساله در یادداشت های پیوست صورت های مالی، ارائه می شود.
تحلیل عمودی / تحلیل هم مقیاس: داده های هر یک از اقلام صورت های مالی به صورت درصد نسبت به یک مقدار مبنا، مورد ارزیابی قرار می گیرد. مثلا در ترازنامه می گوییم دارایی های جاری ۲۵درصد کل داریی ها هستند. تحلیل عمودی در مقایسه های درون شرکتی و نیز بین شرکتی استفاده می شود.
تحلیل نسبت ها: ارتباط بین اقلام منتخب داده های صورت های مالی بیان می شود. یک " نسبت " رابطه ریاضی بین یک مقدار را با دیگری بیان می کند که این ارتباط به صورت نرخ و یا یک نسبت ساده بیان می شود.
تحلیل نسبت ها نیز در انواع این مقایسه ها کاربرد دارد. همچنین در تحلیل صورتهای مالی اساسی، نسبت ها را می توان در ارزیابی نقدینگی، سودآوری و قدرت پرداخت دیون بکار برد.
PAT: روش تجزیه و تحلیل روند
منظور شما PAT چیست؟ بالا یکی از معانی PAT است. شما می توانید تصویر زیر را برای چاپ و یا به اشتراک گذاری آن با دوستان خود از طریق توییتر، فیس بوک، گوگل یا Pinterest دانلود کنید. اگر شما یک وب مستر تجزیه و تحلیل روند یا وبلاگنویس هستید، احساس رایگان برای ارسال تصویر در وب سایت خود دارید. PAT ممکن است تعاریف دیگری داشته باشد. لطفا پایین بروید تا تعاریف آن را به زبان انگلیسی و پنج معانی دیگر در زبان خود ببینید.
معنی PAT
تصویر زیر یکی از تعاریف PAT را به زبان انگلیسی ارائه می دهد.شما می توانید فایل تصویری را در فرمت PNG برای استفاده آفلاین دانلود کنید یا تصویری از تعریف PAT را به دوستانتان از طریق ایمیل ارسال کنید.
معنی دیگر PAT
همانطور که در بالا ذکر شد، PAT دارای معانی دیگر است. لطفا توجه داشته باشید که پنج معانی دیگر در زیر ذکر شده است.میتوانید اطلاعات مربوط به هر تعریف از جمله تعاریف به زبان انگلیسی و زبان محلی خود را در سمت چپ کلیک کنید.
تحلیل تکنیکال چیست و بررسی تفاوت آن با تحلیل بنیادی
همانطور که می دانید، ترس و طمع، دو احساس قدرتمند انسانی در بازار های مالی هستند که در تصمیمات سرمایه گذاری شما تاثیر می گذارند و تحلیل تکنیکال روشی برای کنترل آن هاست. این تحلیل فرضیات متفاوتی ارائه می دهد. در ابتدایی ترین شکل، از داده های گذشته برای پیش بینی رفتار آینده سهام در بازار استفاده می کند. از بسیاری جهات، این استراتژی سرمایه گذاری مبتنی بر مفهومی است که اعتقاد به این دارد تاریخ تکرار می شود و این تکرار توسط الگو های قابل تشخیص انجام می شود. اگر کمی عمیق تر شویم، میفهمیم که افراد بسیاری از انواع مختلف تحلیل تکنیکال به طور همزمان استفاده می کنند. اکثر آن ها حتی آن را با تحلیل بنیادی نیز ترکیب می کنند. گرچه این تحلیل کاربرد های متفاوتی دارد؛ اما فایده اصلی آن این است که تاثیر احساسات انسانی را تا حد زیادی کم می کند.
در این مقاله آموزشی میفهمیم که تحلیل تکنیکال چیست و چگونه کار می کند. همچنین تفاوت آن با تحلیل بنیادی را بررسی می کنیم. پس تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا فنی ( Technical Analys) یک اصول معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری حاصل از فعالیت های معامله گری، مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات مورد استفاده قرار می گیرد.
بر خلاف تحلیل بنیادی که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم معاملات متمرکز است. از ابزار های تحلیل تکنیکال برای بررسی دقیق روش های عرضه و تقاضا برای یک اوراق بهادار و تغییرات قیمت، حجم معاملات و نوسانات موجود استفاده می شود.
تحلیل تکنیکال اغلب برای مدیریت سیگنال های کوتاه مدت معامله گری که از ابزار های مختلف یک چارت به دست می آید، به کار می رود؛ اما همچنین می تواند باعث بهبود ارزیابی نقاط قوت یا ضعف اوراق بهادار نسبت به یک بازار گسترده تر شود. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا استراتژی بهتری برای تخمین ارزش یک سهام داشته باشند.
تحلیل تکنیکال را می توان برای هر اوراق بهاداری که دارای تاریخچه اطلاعات قیمتی باشد استفاده کرد. این اوراق می تواند شامل سهام، معاملات آتی، کالا ها، درآمد ثابت، ارز ها و سایر اوراق بهادار باشند.
نکته: بخاطر داشته باشید که تحلیل تکنیکال را می توان برای هر نوع اوراق بهاداری به کار برد. در واقع، این تحلیل در بازار کالاها و فارکس که معامله گران بر حرکت های کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، کاربرد بیشتری دارد .
تحلیل تکنیکال چطور کار می کند؟
همانطور که امروزه می دانیم، تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو و نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ ارائه شد. چندین محقق از جمله ویلیام پی. همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد و جان مگی بیشتر در مفاهیم تئوری داو کمک کردند. امروزه، تجزیه و تحلیل تکنیکال تکامل یافته و شامل صد ها الگو و سیگنال است که طی سال ها تحقیق و بررسی حاصل شده است .
تحلیل فنی با این فرض انجام می شود که فعالیت های معاملاتی در گذشته و تغییرات قیمتی یک اوراق بهادار می تواند شاخص ارزشمندی برای تحرکات قیمتی آن در آینده باشد. تحلیلگران حرفه ای اغلب از تحلیل تکنیکال به همراه سایر ابزار های تحقیقی استفاده می کنند. معامله گران خرده فروشی ممکن است فقط بر اساس نمودار های قیمتی یک اوراق بهادار و آمار مشابه تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران حقوقی و صاحبان سهام به ندرت تحقیقات خود را فقط به تحلیل بنیادی یا تکنیکال محدود می کنند.
تجزیه و تحلیل فنی سعی دارد حرکت قیمت هر ابزار قابل معامله از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارز که عموماً در معرض عرضه و تقاضا هستند را پیش بینی کند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه نیرو های عرضه و تقاضا می دانند که در تحرکات قیمتی بازار یک اوراق بهادار منعکس شده است. این تجزیه و تحلیل معمولاً در مورد تغییرات قیمت اعمال می شود، اما برخی از تحلیلگران موارد دیگری غیر از قیمت؛ مانند حجم معاملات یا قرارداد باز را نیز بررسی می کنند.
در دنیای معاملات صد ها الگو و سیگنال وجود دارد که توسط محققان برای بهبود تحلیل تکنیکال به وجود آمده است. تحلیلگران فنی همچنین سیستم های معاملاتی مختلفی را برای پیش بینی بهتر تغییرات قیمتی ایجاد کرده اند. برخی از شاخص ها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار از جمله نقاط حمایت و مقاومت متمرکز هستند؛ و برخی دیگر برای تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن به کار می روند. اندیکاتور های تکنیکالی و الگو های نمودار معمولاً تجزیه و تحلیل روند شامل خط روند، کانال ها، میانگین های متحرک و شاخص های اندازه حرکت هستند.
به طور کلی ، تحلیلگران فنی انواع گسترده ای از شاخص های زیر را بررسی می کنند:
- روند قیمت
- الگو های نمودار
- اندیکاتور های حجم معاملات و مومنتوم
- اسیلاتور ها
- میانگین متحرک
- سطح حمایت و مقاومت
دو روش اصلی برای تحلیل اوراق بهادار و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری وجود دارد:
- تحلیل فاندامنتال یا بنیادی
- تحلیل تکنیکال یا فنی
تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورت های مالی یک شرکت برای تعیین ارزش ذاتی سهام آن شرکت است، در حالیکه تحلیل تکنیکال بر روی تجزیه و تحلیل آماری تحرکات قیمتی متمرکز می شود. در واقع این تحلیل به جای تجزیه و تحلیل ویژگی های ذاتی سهام، سعی دارد با استفاده از الگو ها و انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال، روند قیمت در آینده را درک کند.
چارلز داو مجموعه ای از چند سرمقاله منتشر و در مورد تئوری این تحلیل بحث کرد. نوشته های او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای معامله از طریق تحلیل تکنیکال در آمده که عبارتند از:
- در بازار های کارآمد، عواملی که بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می گذارند مشخص هستند ولی،
- به نظر می رسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار نیز با الگو ها و روند هایی قابل شناسایی هستند که در طول زمان تکرار می شوند.
مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، هر دو روش برای تحقیق و پیش بینی روند قیمت سهام در آینده استفاده می شوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری، طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار از طریق اندازه گیری ارزش ذاتی سهام است. تحلیلگران بنیادی همه چیز را بررسی می کنند، از اقتصاد کلی جامعه گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها، درآمد ، هزینه ها، دارایی ها و بدهی ها جزو موارد مهم از نظر تحلیلگران بنیادی محسوب می شوند.
تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی تفاوت دارد؛ زیرا قیمت و حجم سهام تنها اطلاعات ورودی هستند. تحلیلگران فنی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار تلاش نمی کنند، در عوض از نمودار های سهام برای شناسایی الگو ها و روند هایی استفاده می کنند که نشان می دهد سهام در آینده چه قیمتی خواهد داشت.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
برخی از تحلیلگران و محققان دانشگاهی انتظار دارند که فرضیه بازار کارآمد ( EMH) نشان دهد که چرا آن ها نباید انتظار داشته باشند که اطلاعات عملی در داده های تاریخی قیمت و حجم معاملات موجود باشند. طبق همان استدلال، هیچ یک از اصول بنیادی یک بیزینس نباید اطلاعات عملی را ارائه دهند. این دیدگاه ها به عنوان نسخه ضعیف و نیمه قوی EMH شناخته می شوند.
انتقاد دیگر به تحلیل تکنیکال این است که تاریخ دقیقاً تکرار نمی شود ، بنابراین مطالعه الگوی قیمت از اهمیت مشکوکی برخوردار است و می توان آن را نادیده گرفت.
سومین انتقاد از این تحلیل این است که در برخی موارد کار می کند؛ اما فقط به این دلیل که یک پیشگویی خودکفا است. به عنوان مثال، بسیاری از معامله گران تکنیکال سفارش توقف ضرر را زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه یک شرکت خاص ثبت می کنند. اگر تعداد زیادی از معامله گران این کار را انجام داده باشند و سهام به این قیمت برسد، آن وقت تعداد زیادی سفارش فروش وجود دارد که قیمت سهام را به سمت پایین سوق می دهد.
سپس، سایر معامله گران کاهش قیمت را مشاهده کرده و وارد صف فروش می شوند و با این کار روند نزولی را تقویت می کنند. این فشار فروش کوتاه مدت را می توان روند نزولی دانست، ولی لزوما تأثیر چندانی در تعیین قیمت دارایی در هفته ها یا ماه های آینده نخواهد داشت. در مجموع، اگر افراد زیادی از سیگنال های مشابه استفاده کنند، می توانند باعث حرکت پیش بینی شده توسط سیگنال شوند، اما در طولانی مدت، این گروه از معامله گران نمی توانند قیمت را افزایش دهند.
پرسش های متداول
- تحلیلگران تکنیکال چه فرضیاتی را ارائه می دهند؟
تحلیلگران حرفه ای معمولاً سه فرضیه کلی را برای این موضوع می پذیرند. اولین مورد این است که مشابه فرضیه بازار کارآمد، قیمت همه چیز را نشان می دهد. دوم اینکه، آن ها انتظار دارند که قیمت ها، حتی در تحرکات تصادفی بازار ، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روند های خود را پیش بگیرند. در نهایت، آن ها معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار شدن دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت ها اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می شود که بر اساس رفتار هایی مانند ترس یا هیجان به خوبی قابل پیش بینی است.
- چه تفاوتی بین تحلیل بنیادی و تکنیکال وجود دارد؟
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار از طریق سنجش ارزش ذاتی سهام است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که تمام اصول بنیادی در قیمت تعیین می شوند؛ بنابراین نیازی به توجه دقیق به آن ها نیست. تحلیل گران فنی سعی در اندازه گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار ندارند، بلکه در عوض از نمودار های سهام برای شناسایی الگو ها و روند هایی استفاده می کنند که نشان می دهد سهم درآینده چه قیمتی را خواهد داشت.
- چگونه از تحلیل تکنیکال استفاده می شود؟
تحلیل تکنیکال سعی دارد تحرکات قیمتی تقریباً هر ابزار قابل معامله ای از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارز ها که عموماً در معرض نیرو های عرضه و تقاضا قرار دارد را پیش بینی کند. در سراسر بازار صد ها الگو و سیگنال وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از روش تحلیل تکنیکال ایجاد شده است. این تحلیلگران همچنین انواع مختلفی از سیستم های معاملاتی را برای کمک به پیش بینی تغییرات قیمت ارائه کرده اند.
تجزیه و تحلیل افقی صورتهای مالی؛ صفر تا صد
طبق محاسبات و مقایسههای آماری، میتوان گفت سرمایهگذاری در بازار سرمایه در چند سال اخیر، عایدی قابل توجهی نسبت به سایر بازارهای رقیب، برای فعالان با دانش سرمایهگذاری داشته است. از جمله مباحث مهم دانش سرمایهگذاری تحلیل بنیادی با همان فاندامنتال شرکتهای مدنظر بوده که تحلیل افقی صورتهای مالی مفهومی محوری در آن است.
سؤالی که خصوصاً تجزیه و تحلیل روند ذهن اکثر علاقهمندان به بازارهای مالی را درگیر میکند این است که آیا مسائل تحلیلی فراگیر در بازار سرمایهی ایران نیز کاربرد دارند و میتوان به آن اتکا کرد یا خیر؟ اگر پاسخ بله است نحوهی انجام صحیح تحلیل و خصوصاً تحلیل افقی صورتهای مالی که در این مقاله مدنظر ما است، چگونه خواهد بود.
ما در این مقاله قصد داریم تا ابتدا به توضیح تحلیل افقی و روش انجام آن و سپس مطرح کردن مزایا و معایب تحلیل افقی بپردازیم و در انتها با انجام تحلیل افقی برای یک نماد بورسی ایران به درک بهتری از این مسئله دست پیدا کنیم.
هدف از تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
ما در تمامی مراحل زندگی همواره در معرض انتخاب قرار میگیریم و دائماً در حال انتخاب بین موضوعات مختلف هستیم. بازارهای مالی نیز طبیعتاً از این قائده مستثنی نیستند. ما سعی داریم تا با استفاده از ابزارهای موجود انتخابهای خود را بهینه کنیم و خطاهای آن را کاهش دهیم. یکی از این ابزارها در بازارهای مالی بیشک صورتهای مالی شرکتها هستند. ما با هدف انتخابهای بهتر و پربازدهتر در بازارهای مالی به سراغ تجزیه و تحلیل صورتهای مالی میرویم. تجزیه و تحلیل صورتهای مالی عمدتاً به دو گروه افقی و عمودی تقسیمبندی میشوند.
کاربرد تجزیه و تحلیل افقی صورتهای مالی
تجزیه و تحلیل افقی صورتهای مالی برای مقایسهی بین دادههای تاریخی صورتهای مالی مثل نسبتها و یا قلمهای مختلف، در دورههای زمانی مختلف استفاده میشود. این اقلام و نسبتها را میتوان به شکل مطلق و یا به صورت درصدی بیان کرد که پیش از انجام این کار باید یک سال را به عنوان سال پایه برای انجام محاسبات در نظر بگیریم.
نکتهی بسیار حائز اهمیت در انجام تحلیل افقی آن است که اعداد به شکل مطلق چندان مدنظر نیستند و نکتهی اصلی مقایسهی اعداد و درصدهای به دست آمده در طول سالهای مختلف و تغییرات آن است. تجزیه و تحلیل افقی صورتهای مالی این امکان را به ما میدهد که به راحتی روندها و الگوهای رشد را تشخیص بدهیم و موقعیت مالی یک شرکت را در مقابل رقبایش مورد بررسی قرار دهیم.
نحوهی انجام تحلیل افقی صورتهای مالی
همانطور که اشاره کردیم برای انجام تحلیل افقی یک سال را به عنوان سال پایه درنظر میگیریم، سپس میزان هر قلم از صورت مالی سال جاری را (به طور مثال قلم دارایی کل از صورت وضعیت مالی) بر میزان همان قلم در سال پایه تقسیم خواهیم کرد.
بدین ترتیب دو نکتهی ساده اما با اهمیت قابل مشاهده است:
- میزان اعداد به دست آمده برای تمامی اقلام در سال پایه برابر ۱ یا ۱۰۰٪ است.
- اگر عدد به دست آمده برای یک قلم از صورتهای مالی بیش از ۱۰۰٪ بود، به معنای افزایش آن نسبت به سال پایه و اگر کمتر از ۱۰۰٪ بود به معنای کاهش آن نسبت به سال پایه است.
بدین ترتیب میتوان فهمید که چه چیزی و تا چه میزانی بر نحوه عملکرد مالی شرکت تأثیرگذار بوده است و روندی که شرکت مدنظر در حال طی کردن آن است روبه بهبودی و کارایی بالاتر است و یا اینکه شرایط نامطلوبی را در پیش دارد.
البته تجزیه و تحلیل افقی صورتهای مالی به شکل دیگری هم انجام میشود. در این حالت افزایش هر تجزیه و تحلیل روند قلم نسبت به سال پایه سنجیده میشود، نه نسبت آن با سال پایه. همچنین امکان دارد از این نوع تحلیل صرفاً برای مقایسهی تغییرات با دورهی مالی قبل استفاده شود.
ویژگیهای سال پایهی تحلیل افقی
اگر بخواهیم به زبان ساده دربارهی ویژگیهای سال پایه صحبت کنیم باید بگوییم که این سال یا دورهی مالی نباید برش خاصی از تاریخچهی یک شرکت باشد. در واقع سال پایه تحلیل افقی نباید سالی باشد که بهطور مثال کشور درگیر جنگ، بلایای طبیعی اثرگذار بر فعالیت شرکت و یا مثلاً در زمان برقراری شدیدترین تحریمهای اقتصادی علیه شرکت و گروه صنعتی مربوط به آن باشد. به عبارت دیگر سال پایه تحلیل افقی باید طوری انتخاب شود که تأثیرات متغیرهای برونزا (متغیرهایی که ناشی از وضعیت خارجی شرکت هستند و شرکت در تعیین آنها نقش چندانی ندارد) حداقل باشد. رعایت این نکته در انتخاب سال پایه، خصوصاً در تجزیه و تحلیل روند تحلیل اقلام مربوط به صورت سود و زیان بسیار با اهمیتتر است.
مزایا و معایب تحلیل افقی صورتهای مالی
همانگونه که بارها اشاره کردیم، تحلیل افقی به سرمایهگذاران دیدگاه و چشم انداز خوبی از روندها و فعالیت مالی شرکت در طول بازهی مورد بررسی و قدرت پیشبینی برای سالهای آتی را میدهد. همینطور با استفاده از تحلیل افقی میتوان اوضاع یک شرکت را با سایر شرکتها و خصوصاً شرکتهای هم گروه خودش مقایسه کرد. با وجود این مزایا یک احتمال وجود دارد که ما در تحلیل افقی دچار اشتباه شویم و این اشتباه میتواند ناشی از کانال سال پایه و عدم انتخاب صحیح آن باشد؛ چراکه اساس این تحلیل بر سال پایه و انتخاب درست آن استوار است.
علاوه بر نکاتی که دربارهی ویژگیهای سال پایه مطرح کردیم، فراموش نکنیم که اگر بخواهیم تحلیل افقی برای دورههای کوتاهتر از یک سال انجام بدهیم ممکن است فصلی بودن فعالیتهای شرکت نیز مارا دچار خطا کند. مثلا اگر دورهی مالی به عنوان پایه درنظر گرفته شود که در آن به فراخور فصلی بودن و یا نبودن فعالیت شرکت مدنظر رونق نسبی وجود داشته باشد بر اعداد به دست آمده تأثرگذار بوده و ممکن است ما را دچار خطا کند. راه حل چنین مشکلی آن است که شرکت مدنظر را دربازهی بلندمدتتری مورد بررسی قرار دهیم تا اثر تغییرات فصلی چندان تأثیرگذار نباشد.
نمونهای از تحلیل افقی صورتهای مالی
اگر همچنان در نحوهی انجام تحلیل افقی و نتیجهگیری از آن سردرگم هستید، اصلا جای نگرانی نیست. در ادامه این مقاله سعی خواهیم کرد تا با بررسی نماد فاراک (ماشین سازی اراک) به رفع ابهامهای موجود کمک کنیم. ما در این بخش صرفاً به تحلیل افقی صورت سود و زیان و تحلیل افقی صورت ترازنامه یا صورت وضعیت مالی برای یک بازهی پنج ساله میپردازیم. بنابراین میبایست ابتدا صورتهای مالی سنوات مدنظر را در کنار هم داشته باشیم. همانطور که میدانیم برای اطلاع از صورتهای مالی شرکت مدنظر از سایت کدال استفاده میکنیم.
تحلیل افقی ترازنامه
در این بخش تحلیل افقی ترازنامه یا صورت وضعیت مالی آورده شده است. ابتدا و در جدول اول ترازنامه شرکت از سال ۹۵ تا سال ۹۹ و در جدول دوم این بخش تجزیه و تحلیل افقی ترازنامه شرکت آورده شده است. در نهایت هم شرحی از نتایج به دست آمده انجام شده است.
*در برخی از اقلام به دلیل نبود دیتای مدنظر در سال ۹۵ به ناچار سال پایه را صرفاً برای همان قلم تغییر دادهایم.
در ادامه شرحی کوتاه از اعداد به دست آمده را ارائه خواهیم کرد و سایر استنتاج و برداشت و تحلیل از ارقام به دست آمده را به عهدهی شما همراهان گرامی میگذاریم.
تشریح نتایج حاصل از تحلیل افقی ترازنامه
در بحث تحلیل افقی صورتهای مالی این شرکت، در ابتدا و در ارتباط با داراییهای غیرجاری و آیتم داراییهای ثابت نامشهود میتوان گفت یک روند ثابت طی شده است. البته که نوسانهایی وجود داشته است تجزیه و تحلیل روند اما در انتها نسبت به سال پایه تغییرات جزیی در این آیتم پدید آمده است.
در بحث سرمایهگذاری در املاک هم میتوان گفت شرکت به مرور عملکرد بهتری را از خود نشان داده است و در سال ۹۹ توانسته افزایشی را در این قلم نسبت به سال پایه ایجاد کند درحالیکه در ابتدای دورهی مدنظر یعنی در سال ۹۵ مقدار این آیتم صفر بوده است و این میتواند نکتهی مثبتی برای شرکت باشد.
داراییهای نامشهود هم به جز در دو سال اول که نسبت به سال پایه کاهشی بودهاند در ادامه وضعیت بهتری را پیدا کردهاند. نکتهی منفی در داراییهای غیرجاری صورت این شرکت کاهش چشمگیر سرمایهگذاریهای بلندمدت نسبت به سال پایه است.
در داراییهای جاری شرکت ابتدا دچار یک کاهش نسبت به سال پایه شده است اما در ادامه موفق به جبران آن افزایش داراییهای جاری نسبت به سال پایه شده است که این افزایش و کاهش بیشتر ناشی از آیتمهای موجودی مواد و کالا و دریافتنیهای تجاری و غیرتجاری بوده است البته موجودی نقد نیز قدری تأثیرگذار بوده است.
در بخش حقوق مالکانه بیشترین نوسانات مربوط به آیتم سود یا زیان انباشته بوده است که تغییرات منفی و چشمگیری نسبت به سال پایه داشته و طبیعتاً این یک امر نامطلوب برای شرکت تلقی میشود. نکتهی نامطلوب دیگر افزایش فوق چشمگیر پرداختنیهای بلندمدت نسبت به سال پایه برای این شرکت است که میتواند تصمیمات سرمایهگذاران را دست خوش تغییراتی بکند. افزایش تسهیلات مالی نکتهی منفی بعدی است که با تأثیرگذاری از طریق هزینه مالی و بهره در سالهای آینده میتواند سود را تحت تأثیر قرار دهد.
تحلیل افقی صورت سود و زیان
در این بخش تحلیل افقی صورت سود و زیان آورده شده است. در جدول اول صورت سود و زیان شرکت از سال ۹۵ تا سال ۹۹ و در جدول دوم این بخش تجزیه و تحلیل افقی صورت سود و زیان شرکت آورده شده است. همچنین در نهایت هم شرحی از نتایج به دست آمده انجام شده است.
تشریح نتایج حاصل از تحلیل افقی صورت سود و زیان
در یک شمای کلی از صورت سود و زیان میتوان گفت افزایش بیشتر میزان درصد بهای تمام شده نسبت به سال پایه از فروش نسبت به سال پایه علت اصلی کاهش سوددهی این شرکت و حتی در برخی از سالها زیانده شدن آن است؛ البته این روند در آخرین سال مورد بررسی کمی بهبود یافته است.
نکتهی بعدی افزایش چشمگیر هزینههای عمومی و اداری و فروش نسبت به سال پایه است که اگر روند آن کنترل نشود میتواند بهبودی که در بند قبلی مطرح شد را تا حدودی تحت تأثیر قرار دهد و سوددهی شرکت در سالهای آتی را با چالش رو به رو کند.
آیتم سایر درآمدها هم افزایش چشمگیری را نسبت به سال پایه تجربه کرده است اما از طرف دیگر روند هزینههای مالی نیز تا حدودی خطرناک بوده و امکان کاهش سود را فراهم خواهد آورد.
جمعبندی
در این مقاله سعی کردیم تمامی موارد مربوط به تحلیل افقی را در عین جامعیت، با اختصار بیان کنیم. در پایان باید باز هم به این نکته اشاره کنیم که در تحلیل افقی انتخاب سال پایه در عین سادگی اهمیت بالایی دارد و اینکه تحلیل افقی صرفاً برای دادن یک دیدگاه به تحلیلگران جهت رصد بهتر وضعیت مالی شرکتهاست و ابزاری کمککننده برای بررسی روند شرکت در طی چند سال است. بنابراین باید از آن به عنوان ابزاری مکمل و در کنار سایر پارامترهای تحلیلی استفاده کرد تا در مجموع بتوان تحلیل صحیح و جامعی از شرکت مدنظر داشت.
دیدگاه شما