درآمد غیر عملیاتی چیست؟


سود ویژه

صورت سود و زیان همان‌طور که از نامش پیدا است برای تعیین سود یا زیان ویژه واحد مالی تهیه می‌شود؛ و شامل خلاصه‌ای از درآمدها و هزینه‌ها برای یک دوره زمانی معین است .
این صورت معمولاً به دو روش تهیه می‌شود :

1. تک‌مرحله‌ای

2. دومرحله‌ای

در این روش ابتدا کلیه درآمدها یکجا و در ادامه کلیه هزینه‌ها در زیر آن‌ها آورده می‌شود و در نهایت از تفاضل آن‌ها به سود یا زیان قبل از کسر مالیات می‌رسیم که با کسر مالیات (در صورتی که مؤسسه سود داشته باشد) به سود یا زیان بعد از کسر مالیات یا همان سود یا زیان ویژه خواهیم رسید .

در این روش ابتدا درآمدهای عملیاتی آورده شده در ادامه هزینه‌های عملیاتی ذکر می‌گردد که از تفاضل این دو به سود یا زیان عملیاتی می‌رسیم در مرحله بعد درآمدهای غیر عملیاتی و هزینه‌های غیر عملیاتی آورده می‌شود که از تفاضل این مرحله و مرحله قبل به سود و زیان قبل از کسر مالیات می‌رسیم که با کسر مالیات به سود و زیان بعد از کسر مالیات یا همان سود و زیان ویژه خواهیم رسید. به صورت حساب سود و زیان صورت حساب درآمد یا صورت حساب عملیات نیز گفته می‌شود. مهمترین بخش صورت حساب سود و زیان قسمت پایانی آن یعنی سود یا زیان ویژه است که نتیجه فعالیت یک واحد تجاری را نشان می‌دهد که آیا واحد تجاری در طول دوره مالی فعالیتش سودآور بوده‌است یا خیر .

آشنایی با انواع درآمد در حسابداری

درآمد از حسابداری در کشورهای مختلف

درآمد حسابی است موقت و سود و زیانی با ماهیت بستانکار که در طول دوره مالی نباید این حساب در ردیف بدهکار سند آورده شود. درآمدها معمولا از ارائه خدمات حاصل می شوند که برای کنترل آنها می بایست این حساب در سرفصل حساب کل درآمدهای عملیاتی و درآمدهای غیر درآمد غیر عملیاتی چیست؟ عملیاتی دسته بندی شود تا به سادگی بتوانید از آن گزارش گیری نمایید. از انواع درآمدهای عملیاتی:

  • درآمد حاصل از نصب و راه اندازی
  • درآمد حاصل از پشتیبانی و گارانتی
  • درآمد حاصل از سود سپرده یا سرمایه گذاری
  • درآمد حاصل از تعمیر و نگهداری
  • درآمد حاصل از فروش ضایعات و کالاهای اسقاط
  • درآمد حاصل از اجاره ساختمان و ماشین آلات
  • درآمد غیر عملیاتی چیست؟
  • درآمد حاصل از کلیه خدمات و …

روش دریافت درآمد به دو صورت نقدی و غیر نقدی است که در روش نقدی ردیف بدهکار صندوق، بانک یا تنخواه گردان و در روش غیر نقدی یا نسیه در ردیف بدهکار طرف حسابها و یا سایر حسابهای دریافتنی قرار می گیرد.

پس درآمد در حسابداری به پولی گفته می شود که توسط یک شخص یا شرکت، در نتیجه فعالیت در یک کسب و کار و یا ارائه خدمات و همچنین سود سرمایه گذاری در شرکت با خرید سهام آن، به دست آمده است. درآمد یک فرد همچنین ممکن است از محل حقوق بازنشستگی، مزایای دولتی (بیمه درمانی و …) و نیز هدایا نیز حاصل شده باشد.

این ویدئو بخشی از پکیج صفر تا صد حسابداری سرفصل درآمدها می باشد.

از طرفی مفهوم درآمد برای یک خانواده با یک شرکت متفاوت بوده و بیشتر شباهت زیادی به درآمدهای شخصی در حساب سود و زیان دارد. به عبارتی بهتر، مجموع حقوق، اجاره، دستمزد و … را که یک خانواده در طول یک بازه زمانی مشخص دریافت می­ کند، درآمد حاصل شده آن خانواده می نامیم. این درآمد در حسابداری به عنوان درآمد ناخالصی که از آن هزینه­‌ ها کسر نشده، شناخته می­ شود.

حال اگر کل میزان مالیات­ها و کسوراتی نظیر؛ کمک­های بازنشستگی اجباری را از درآمد ناخالص کسر کنیم، به درآمد خالص که مبنای محاسبه مالیات به درآمد شرکت­ها نیز هست، می ­رسیم. از طرفی دیگر، در حسابداری شرکت­ها، اگر بهای تمام شده کل کالاهای فروخته شده را از میزان کل دریافتی و درآمد آن شرکت کسر کنیم، به درآمد ناخالص یا ناویژه آن خواهیم رسید و با کسر هزینه ­ها و همچنین میزان بهره و مالیات از درآمد ناخالص، به درآمد خالص در حسابداری خواهیم رسید.

اما در این حین یک سئوال بسیار مهم پیش خواهد آید که آیا درآمد همان سود خالص است؟ در واقع سود در شرکتهای خدماتی از تفاضل درآمد و هزینه به دست خواهد آمد. چون برای حصول درآمد می بایست هزینه هایی مانند حقوق پرسنل ، اجاره و غیره انجام شود تا در نهایت به آن درآمد دسترسی پیدا کنیم. پس مهم است بدانید درآمد همان سود خالص نیست.

آشنایی با انواع درآمد در حسابداری

همواره راه­ های مختلفی برای کسب درآمد وجود دارد. در برخی از این راه ­ها نیاز به کار فیزیکی افراد است و در برخی دیگر سرمایه افراد کار را انجام می­دهد و در اصطلاح عامیانه ” پول، پول می‌­آورد.” در این قسمت به طور خلاصه شده، به برخی از دریافتی ­‌هایی که از آن­ها به عنوان درآمد یاد می­شود، اشاره می­ نماییم.

دستمزد

دستمزد نوعی از درآمد است که حاصل انجام شغلی خاص توسط افراد است. در این نوع از کسب درآمد، در ازای کامل کردن وظایف و انجام بدون کم و کاست آن­ها، به افراد بر طبق یک نرخ ساعتی مشخص شده، پولی پرداخت می ­‌شود. در این میان هر چه بیشتر کار کنید، درآمد و دستمزد به دست آمده شما نیز بیشتر خواهد شد.

همانند دستمزد دریافتی افراد، حقوق نیز دریافت بابت انجام شغل مشخصی توسط افراد است. در این شیوه از کسب درآمد، معمولا قراردادی بین کارفرما و شما بسته می­شود و مقرر می­گردد تا به صورت سالانه، حقوق منظمی به شما پرداخت شود. پرداخت این حقوق در اصول حسابداری پایه، مشخصا به دوره های زمانی هفتگی، ماهانه و یا حتی ۳ ماهه محدود می­‌شود. در این روش از پرداخت حقوق، معمولا مبلغ دریافتی توسط افراد مقدار ثابتی است و در ازای اضافه کار، اغلب درآمدی برای اشخاص در نظر گرفته نمی ­شود.

حق کمیسیون

کمیسیون معمولا در ازای تکمیل کار مشخصی به افراد داده می­شود. این روش از کسب درآمد در اصول حسابداری بیشتر در بخش فروش و بازاریابی محصول رایج است. به این صورت که در مقابل هر مقدار فروشی که انجام می­ دهید، مقدار درآمد مشخصی نیز دریافت خواهید کرد و یا این که، درصدی از ارزش انجام کار خود را به خود اختصاص می­ دهید. همچنین در این جا برخلاف روش­های قبلی کسب درآمد که مبنا در آن­ها زمان است، نتایج انجام کار به عنوان مبنای پرداخت کمیسیون در نظر گرفته می ­شود.

بهره یا سود

در این قسمت سرمایه شما به عنوان یک عامل اصلی کسب درآمد عمل کرده و برای شما عایدی به ارمغان می ­آورد. بهره در میان انواع حساب های پرداختنی متفاوت است و معمولا به صورت سالانه و در اکثر اوقات به شکل درصدی از کار بیان می­شود.

درآمد حاصل از چیزی که صاحب آن هستید

افراد زیادی هستند که از مهارت­ ها و استعداد هایی که دارند، در جهت کسب درآمد استفاده می­ نمایند. بنابراین یکی از روش­های کسب درآمد، استفاده از مهارت­ ها و یا فروش کالاها و خدماتی است که خود مالک و صاحب آن هستید.

درآمد حاصل از دریافت هدایا

چه کسی پیدا می­شود که یک هدیه نقدی یا پول بادآورده­ای را پس بزند؟ درست است که این مورد در صورت­های مالی حسابداری نظیر صورت سود و زیان دخالت داده نمی­ شود اما می­توان از آن به عنوان درآمد غیرمنتظره­ای یاد کرد که منبع کسب آن می­ تواند جشن­ها و یا مناسبت های ویژه مذهبی باشد. در حساب سود و زیان، به عنوان یکی از انواع پر کاربرد دفاتر حسابداری، درآمد و عایدی شرکت­ها، در انواع و دسته­ های مختلفی قرار داده می­شود. در این قسمت از مقاله به بررسی هر کدام از این انواع درآمد در صورت سود و زیان حسابداری، می پردازیم:

درآمد عملیاتی

به آن دسته از درآمدهایی که از محل انجام عملیات اصلی شرکت­ها، به دست می­ آیند، درآمد عملیاتی یک شرکت یا موسسه مالی گفته می­ شود. درآمد حاصل از ارائه خدمات و یا فروش کالای تولیدی، نمونه ­ای از درآمد عملیاتی بوده که در بالاترین قسمت یک صورت سود و زیان حسابداری نیز جای می گیرد.

درآمد غیر عملیاتی

گاهی اوقات درآمدهایی از محل منابع غیر قابل پیش بینی به دست می­ آیند که ممکن است دیگر شبیه آن درآمدها تکرار نشوند. به این دسته از عایدی­های انواع شرکت­ها که نتیجه فعالیت بخش عملیاتی و اصلی آن­ها نیستند، درآمدهای غیر عملیاتی گفته می شود. درآمد حاصل از فروش یک دارایی که با فروش آن، شرکت دیگر مالک آن دارایی خاص نخواهد بود و یا درآمد حاصل از یک سرمایه گذاری پر ریسک، نمونه­ هایی از درآمدهای غیر عملیاتی هستند که در حساب سود و زیان صورت­های مالی حسابداری شرکت­ها، لحاظ می­ گردند.

درآمد شخصی

دسته دیگری از درآمدهای یک شرکت که در حسابداری به عنوان درآمد شخصی از آن یاد می ­شود، متشکل از اجزایی است که در بخش قبلی به توضیح مختصری در مورد آن­ها پرداختیم. اجزای تشکیل دهنده درآمد شخصی عبارتند از: حقوق و دستمزد، پاداش کار، دستمزد ساعتی و اضافه کار، سود حاصل از خرید و فروش سهام و همچنین درآمد به دست آمده از محل اخذ اجاره زمین و ساختمان.

درآمد دولت­ها

این دسته از درآمدها که به عنوان رایج­ترین نوع کسب درآمد نهادی در حسابداری از آن­ها یاد می­ شود، خود از سه بخش؛ مالیات بر درآمد، مالیات بر دارایی و نیز مالیات بر ارزش افزوده تشکیل شده است که همگی در صورت سود و زیان از درآمد ناخالص کسر می­ گردند تا به درآمد خالص دست پیدا کنیم.

همچنین از جمله درآمدهای فرعی که از آن­ها به عنوان درآمدهای بخش غیر انتفاعی در حسابداری درآمدها، یاد می­ شود، می­توان به مواردی نظیر؛ حق عضویت، جذب سرمایه و نیز حمایت­های مالی افراد حقیقی و حقوقی اشاره کرد. اگر بخواهیم به صورت کاملا ساده شده در مورد تفاوت درآمد خالص با درآمد ناخالص در حسابداری صحبت کنیم، می توانیم به نکات زیر اشاره نماییم:

الف: درآمد ناخالص همان درآمدی است که در طول یک بازه زمانی مشخص و از طرق مختلف توسط افراد و شرکت­ها کسب می­شود.

ب: درآمد خالص کل آن عایدی و دریافتی است که در آخر پس از کسر هزینه­ ها به جا می‌ماند.

برای یک کارمند دولتی یا یک کارمند شرکت خصوصی که حقوق و دستمزد ماهانه دریافت می­کند، درآمد ناخالص شامل تمامی دریافتی های او در طی آن ماه است. همچنین برای یک شرکت که در حوزه فروش محصولات تولیدی فعالیت می­ کند، درآمد ناخالص کل درآمدی است که از محل فروش کالاها و یا ارائه خدمات آن شرکت به افراد مختلف به دست می­ آید.

در مقابل، درآمد خالص، پس از کسر هزینه­ هایی نظیر؛ کلیه هزینه های مالیاتی، هزینه ­های مربوط به انواع مختلف بیمه، هزینه­ های صندوق تامین اجتماعی، هزینه پرداخت قسط و … از درآمد کل ناخالص در صورت سود و زیان حسابداری به دست می­ آید.

در این جا هزینه­ ها نیز همانند درآمدها به دو شکل عملیاتی و غیر عملیاتی از حساب درآمد ناخالص کسر می­ شوند تا در نهایت سود خالص حسابداری که به آن درآمد خالص نیز گفته می­شود به دست آید. پرداخت قبوض، مخارج قانونی، هزینه­ های تبلیغاتی و … از جمله هزینه­ های عملیاتی مهم در حسابداری هستند که در نهایت از درآمد ناخالص کسر می­شوند تا درآمد خالص به دست آید. بسته به دو ملاک مهم کسب شدن و نیز تحقق یافتن در مورد درآمد، می توان از روش­های مختلفی برای تخمین و شناسایی درآمدهای شرکت بهره برد:

روش فروش

این روش مناسب حالتی است که هر دو ملاک کسب شدن و تحقق یافتن برای درآمد، در زمان تحویل و یا ارائه کالا و خدمت صدق نماید.

روش تولید و تحویل

این روش برای حالتی است که درآمد پیش از عملیات تحویل و یا ارائه خدمت، تحقق یافته شده باشد. دریافت آبونمان نشریات و مجلات قبل از تحویل آن­ها به افراد، از جمله مهم ترین نمونه شناسایی درآمد با استفاده از این روش است.

تکمیل تولید

می­توان فروش محصولات کشاورزی با یک قیمت تضمینی از قبل مشخص شده را یک مثال کاربردی برای این شیوه از شناسایی درآمد عنوان کرد. در این روش می­توان درآمدها را در زمان مهیا شدن فراورده و محصول و تکمیل فرایند فروش آن­ها، شناسایی نمود.

روش بازیافت هزینه

این روش برای زمانی است که نتوان قیمت فروش محصولات را به طور دقیق پیش بینی نمود. در این حالت، با دریافت وجهی معادل هزینه ­های عملیاتی، می توان به گونه ­ای تقریبی، منابع و میزان درآمدهای کسب شده را تخمین زده و شناسایی نمود.

✔️ اگر قصد یادگیری حسابداری از پایه تا پیشرفته را دارید با انتخاب پکیج جامع آموزش صفر تا صد حسابداری ویژه بازار کار تمام تکنیک‌ها و مهارت‌های کلیدی که لازم است برای ورود به این حرفه بیاموزید را بصورت یکجا در اختیار شما قرار خواهیم داد.

صورت سود و زیان

صورت سود و زیان یکی از اصلی‌ترین صورت‌های مالی کسب‌وکارها است که سود و زیان آنها را در طی یک دوره زمانی نشان می‌دهد. سود یا زیان با محاسبه کلیه درآمدها و کسر کلیه هزینه‌‌ها از فعالیت‌های عملیاتی و غیر عملیاتی تعیین می‌شود.

صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد (یا صورت جریان‌های نقدی) از صورت های مالی اساسی در حسابداری هستند.

ضرورت تهیه صورت سود و زیان

هدف از صورت سود و زیان نشان دادن عملکرد مالی شرکت در یک دوره است. این صورت تصویری از عملکرد مالی یک کسب‌وکار ارائه می‌دهد. از طریق صورت سود و زیان و سایر اسناد مالی مانند صورت جریان وجه نقد، ترازنامه و گزارش سالانه، می‌توانید سودآوری کسب‌وکارتان را تعیین کنید.

مشاغل کوچک معمولاً زمانی شروع به تهیه صورت سود و زیان می‌کنند که یک بانک یا سرمایه‌گذار بخواهد ببیند تجارتشان چقدر سودآور است.

حسابداران، سرمایه‌گذاران و صاحبان کسب‌وکارها به طور مرتب صورت‌های درآمد را بررسی می‌کنند تا بدانند تجارتشان چقدر در عملکرد مورد انتظار خود خوب عمل می‌کند و از این مورد برای تنظیم اقدامات بعدی خود استفاده می‌کنند. مالک کسب‌وکاری که شرکتش به اهداف مالی خود دست نیافته است، استراتژی محوری خود را برای بهبود در سه ماهه بعدی تعیین می‌کند. به همین ترتیب، یک سرمایه‌گذار ممکن است تصمیم به سرمایه‌گذاری بگیرد یا سرمایه‌اش را بیرون بکشد.

اگر کسب‌وکاری به سود مدنظرش دست نیابد، بانکدار یا وام‌دهنده نسبت به دادن اعتبار اضافی دچار شک و تردید می‌شود. از طرفی شرکتی که سودآوری داشته باشد، با تهیه صورت سود و زیان توانایی خود در سرمایه‌گذاری به روشی موفق را نشان می‌دهد. توانایی یک شرکت برای فعالیت سودآور برای وام‌دهندگان و سرمایه‌گذاران فعلی، وام‌دهندگان و سرمایه‌گذاران بالقوه، مدیریت شرکت، رقبا، سازمان‌های دولتی، اتحادیه‌های کارگری و دیگران مهم است.

صورت سود و زیان

انواع صورت سود و زیان

صورت سود و زیان جامع

درآمد جامع برای یک کسب‌وکار ترکیبی از مقادیر زیر است که در یک دوره زمانی خاص مانند یک ساله، سه ماهه و غیره رخ می‌دهد:

سود خالص یا ضرر خالص (جزئیات آن در صورت سود و زیان کسب‌وکار گزارش می‌شود)، به علاوه سایر درآمد جامع (در صورت وجود داشتن)

برای به دست آوردن سود و زیان دقیق شرکت، باید در صورت سود و زیان عادی تغییراتی ایجاد شود و این تغییرات در قالب صورت سود و زیان جامع نمایش داده می‌شوند؛ بنابراین صورت سود و زیان جامع تغییرات حقوق صاحبان سرمایه را نشان می‌دهد. البته این تغییرات ممکن است افزایشی یا کاهشی باشند. چه هزینه‌های مالی شرکت تحقق یافته باشد یا خیر. در هر صورت تمام هزینه‌‌ها و درآمد‌های مالی بر حقوق صاحبان سرمایه اثر می‌گذارند.

در صورت سود و زیان جامع، سود و زیان خالص مطابق عددی است که در صورت سود و زیان عادی به دست آمده است و در ردیف اول گزارش درج می‌شود. پس از آن سایر هزینه‌‌ها و درآمد‌های شناسایی شده (مانند سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، سود و زیان تحقق نیافته و…) از مبلغ سود و زیان کسر شده و یا به آن افزوده می‌شوند.

اطلاعاتی که در صورت سود و زیان جامع درج می‌شوند، عبارت‌اند از:

  • سود یا زیان خالص دوره مطابق صورت سود و زیان
  • تعدیلات سنواتی
  • سایر درآمدها و هزینه‌های شناسایی شده به تفکیک

با توجه به این که صورت سود و زیان شامل تمام درآمد‌‌ها و هزینه‌های شناسایی شده (تحقق یافته یا تحقق نیافته) می‌شود، سود و زیان خالص دوره مالی نخستین موردی است که در صورت سود و زیان جامع قرار می‌گیرد. بنابراین سود و زیان دوره در صورت سود و زیان جامع به تفصیل نشان داده می‌شود.

سایر درآمدها و هزینه‌های شناسایی شده نیز به صورت جداگانه در صورت سود و زیان جامع نشان داده می‌شوند. این درآمد‌‌ها و هزینه‌ها شامل دو دسته می‌شوند. دسته اول هزینه و درآمد‌‌‌هایی هستند که به دلیل بروز تغییرات در ارزش دارایی‌‌ها و بدهی‌‌ها تحقق نیافته‌اند. دسته دوم درآمد‌‌ها و هزینه‌‌‌هایی که مطابق استاندارد‌های حسابداری، مستقیم در حقوق صاحبان سرمایه لحاظ می‌شوند.

صورت سود و زیان تلفیقی

صورت سود و زیان تلفیقی با ترکیب درآمد‌‌ها و هزینه‌های شرکت اصلی و تابعه، به دست می‌آید.

در صورت‌های سود و زیان تلفیقی درآمدها و هزینه‌‌‌هایی که از طریق معاملات بین شرکت‌های گروه کسب شده‌اند، کسر خواهد شد. سود و زیان تلفیقی بیانگر این است که هزینه‌‌ها و درآمد‌های ناشی از معاملات بین شرکتی گروه به معنای انتقال دارایی از یک شرکت به شرکت دیگر است و بر روی دارایی‌های گروه تاثیر نمی‌گذارد.

هزینه‌های اجاره، درآمد‌های اجاره، درآمد‌های کسب شده بابت بهره وام اعطا شده به شرکت‌های گروه، هزینه‌های دریافت شده بابت بهره وام دریافت شده از شرکت‌های گروه، فروش و بهای دریافت شده بابت کالا‌های به فروش رفته در گروه، سایر هزینه‌های پرداخت شده و سایر هزینه‌های دریافتی از جمله مواردی هستند که به هنگام تهیه صورت سود و زیان تلفیقی حذف می‌شوند.

سود و زیان انباشته

حساب سود و زیان انباشته یا سود و زیان سنواتی حساب دائمی است که مانده‌ی آن به سال بعد منتقل می‌شود و در تمامی شرکت‌‌ها از جمله سهامی و غیره سهامی با این حساب به یک شیوه برخورد می‌شود؛ اما شایان ذکر است از آنجایی که حساب سود و زیان انباشته حسابی است که ماهیت خنثی دارد، می‌تواند هم در طول دوره و یا در پایان دوره بدهکار و یا بستانکار شود و این موضوع به اتفاقات روی داده در طول سالی مالی بستگی دارد. (ماهیت خنثی یکی از انواع ماهیت حساب ها در حسابداری می باشد.) مثال: اگر شرکتی مالیات سال‌های قبل خود را امسال پرداخت کند این پرداخت باید در حساب سود و زیان انباشته بدهکار شود.

فرمول نحوه محاسبه سود و زیان انباشته

سود انباشته = سود انباشته‌ی ابتدایی دوره + خالص سود و زیان – سود سهام نقدی – سود سهمی

مقدمـه‌

1 . بنابر تعريف‌ ارائه‌ شده‌ در فصل‌ سوم‌ مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌، درآمد عبارت‌ است‌ از افزايش‌ در حقوق‌ صاحبان‌ سرمايه‌ بجز مواردي‌ كه‌ به‌ آورده‌ صاحبان‌ سرمايه‌ مربوط‌ مي‌شود. مفهوم‌ درآمد، هر دو گروه‌ ” درآمد عملياتي‌“ و ” درآمد غيرعملياتي“ را در برمي‌گيرد. درآمـد عملياتي‌ عبـارت‌ از درآمدي‌ است‌ كـه‌ از فعاليتهاي‌ اصلي‌ و مستمر واحد تجاري‌ حاصل‌ درآمد غیر عملیاتی چیست؟ مي‌گردد و با عناوين‌ مختلفي‌ از قبيل‌ فروش‌، حق‌الزحمه‌، سود تضمين‌ شده‌، سود سهام‌ و حق امتياز مورد اشاره‌ قرار مي‌گيرد.

2 . مبحث‌ اصلي‌ در حسابداري‌ درآمد عملياتي‌ عمدتاً معطوف‌ به‌ تعيين‌ زمان‌ شناخت‌ درآمد عملياتي‌ است‌. درآمد عملياتي‌ زماني‌ شناسايي‌ مي‌شود كه‌ شواهد كافي‌ مبني‌بر وقوع‌ يك‌ جريان‌ آتي‌ ورودي‌ منافع‌ اقتصادي‌ وجود داشته‌ باشد (يعني‌ جريان‌ منافع‌ اقتصادي‌ مرتبط‌ با درآمد عملياتي‌ به‌ درون‌ واحد تجاري‌ محتمل‌ باشد) و اين‌ منافع‌ را بتوان‌ به‌گونه‌اي‌ اتكاپذير اندازه‌گيري‌ كرد.

دامنه‌ كاربرد

3 . اين‌ استاندارد بايد براي‌ حسابداري‌ درآمد عملياتي‌ حاصل از معاملات‌ و رويدادهاي‌ زير بكار گرفته‌ شود:

ب‌ . ارائـه‌ خدمات‌، و

ج ‌. استفاده‌ ديگران‌ از داراييهاي‌ واحد تجاري‌ كه‌ مولد سود تضمين‌ شده‌، درآمد حق امتياز و سود سهام‌ است‌.

4 . كالا شامل‌ كالاي‌ توليد شده‌ توسط‌ واحد تجاري‌ براي‌ فروش‌ و همچنين‌ كالاي‌ خريداري‌ شده‌ جهت‌ فروش‌ مجدد از قبيل‌ كالاي‌ خريداري‌ شده‌ توسط‌ يك‌ واحد بازرگاني‌ يا زمين‌ و ساير املاك‌ نگهداري‌ شده‌ براي‌ فروش‌ مجدد است‌.

5 . ارائـه‌ خدمـات‌، معمولا متضمن‌ اجـراي‌ وظيفـه‌اي‌ مورد توافق‌ طي‌ مدتي‌ معيـن‌ توسط‌ واحد تجاري‌ است‌. خدمات‌ ممكن‌ است‌ طي‌ يك‌ يا چند دوره‌ مالي‌ ارائه‌ شود. برخي از پيمانهاي‌ ارائـه‌ خدمات‌ ماهيتاً از نوع‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌ است‌. درآمد عملياتي‌ حاصل از چنين‌ پيمانهايي‌، طبق‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 9 با عنوان‌ حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌ شناسايي‌ مي‌شود.

6 . استفاده‌ ديگران‌ از داراييهاي‌ واحد تجاري‌ منجر به‌ تحصيل‌ درآمدهاي‌ عملياتي‌ زير مي‌شود:

الف ‌. سـود تضمين‌ شـده‌: مبالغي‌ كـه‌ بابت‌ استفـاده‌ از وجـوه‌ نقـد يا معادل‌ وجه‌ نقد واحد تجاري‌ مطالبه‌ مي‌شود،

ب ‌. درآمد حق امتياز : مبالغي‌ كه‌ بابت‌ استفاده‌ از داراييهاي‌ غيرجاري‌ واحد تجاري‌ نظير امتياز ساخت‌، علايم‌ تجاري‌، حق‌ انتشار و نرم‌افزار رايانه‌اي‌ مطالبه‌ مي‌شود، و

ج ‌. سود سهام‌: مبالغي‌ از سود توزيع‌ شده‌ واحد سرمايه‌پذير كه‌ متناسب‌ با سهم‌الشركه‌ واحد تجاري‌ عايد آن‌ مي‌شود.

7 . در اين‌ استاندارد، درآمـد عملياتي‌ حاصل از موارد زير مطرح‌ نمي‌شود:

الف ‌. سود سهام‌ حاصل از سرمايه‌گذاريهايي‌ كه‌ به‌ روش‌ ارزش‌ ويژه‌ به حساب‌ گرفته‌ مي‌شود،

ب‌ ‌. پيمانهاي‌ بلندمدت‌ (رجوع‌ شود به‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 9 با عنوان‌ حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌)،

ج ‌. قراردادهاي‌ اجاره‌،

د ‌. كمكهاي‌ بلاعوض‌ و ساير كمكهاي‌ مشابه‌ دولتي‌ (رجوع‌ شود به‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 10 با عنوان‌ حسابداري‌ كمكهاي‌ بلاعوض‌ دولت‌)،

ﻫ ‌. قراردادهاي‌ بيمه‌ در شركتهاي‌ بيمه‌،

و ‌. شناخت اولیه تولید کشاورزی و شناخت اولیه و تغییرات ارزش منصفانه داراییهای زیستی غیرمولد مربوط به فعالیت کشاورزی (رجوع شود به استاندارد حسابداری شماره 26 با عنوان فعالیتهای کشاورزی)،

ز ‌. استخراج‌ مواد معدني‌، و

ح ‌. تغيير ارزش‌ ساير داراييهاي‌ جاري‌ از قبيل‌ سرمايه‌گذاريها (در مؤسسات‌ تخصصي‌ سرمايه‌گذاري‌) يا سرمايه‌گذاري‌ در املاك‌ در واحدهاي‌ تجاري‌ كه‌ به‌ خريد و فروش‌ املاك‌ اشتغال‌ دارند.

ط . درآمد ناشی از فعالیتهای ساخت املاک.

تعاريف‌

8 . اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است‌:

  • درآمد عملياتي‌ : عبارت‌ است‌ از افزايش‌ در حقوق‌ صاحبان‌ سرمايه‌، بجز موارد مرتبط‌ با آورده‌ صاحبان‌ سرمايه‌، كه‌ از فعاليتهاي‌ اصلي‌ و مستمر واحد تجاري‌ ناشي‌ شده‌ باشد.
  • ارزش‌ منصفانه‌‌ : مبلغي‌ است‌ كه‌ خريداري‌ مطلع‌ و مايل‌ و فروشنده‌اي‌ مطلع‌ و مايل‌ مي‌توانند در معامله‌اي‌ حقيقي‌ و در شرايط‌ عادي‌، يك‌ دارايي‌ را در ازاي‌ مبلغ‌ مزبور با يكديگر مبادله‌ كنند.

9 . مبالغي‌ كه‌ به‌ نمايندگي‌ از طرف‌ اشخاص‌ ثالث‌ (از قبيل‌ برخي‌ مالياتها) وصول‌ مي‌شود، به‌ افزايش‌ حقوق‌ صاحبان‌ سرمايه‌ منجر نمي‌گردد و لذا درآمد عملياتي‌ محسوب‌ نمي‌شود. به‌گونه‌ مشابه‌، در مورد كارگزاران‌، مبالغ‌ ناخالص‌ دريافتي‌ يا دريافتني‌ به‌ افزايش‌ حقوق‌ صاحبان‌ سرمايه‌ منجر نمي‌گردد و لذا تنها مبلغ‌ حق‌العمل‌ يا كارمزد، درآمد عملياتي‌ محسوب‌ مي‌شود.

اندازه‌گيري‌ درآمد عملياتي‌

10 . درآمد عملياتي‌ بايد به ارزش‌ منصفانه‌ مابه‌ازاي‌ دريافتي‌ يا دريافتني‌ اندازه‌گيري‌ شود.

11 . مبلغ‌ درآمد عملياتي‌ حاصل از يك‌ معامله‌ معمولاً طبق‌ توافقي‌ كه‌ بين‌ واحد تجاري‌ و خريدار يا استفاده‌كننده‌ از دارايي‌ به‌ عمل‌ مي‌آيد، تعيين‌ مي‌شود. اين‌ مبلغ‌ به ارزش‌ منصفانه مابه‌ازاي‌ دريافتي و دريافتني‌ با احتساب‌ تخفيفات‌ تجاري‌ اندازه‌گيري‌ مي‌شود.

12 . در بسياري‌ حالات‌، مابه‌ازاي‌ مربوط‌، به‌ شكل‌ وجه‌ نقد يا معادل‌ آن‌ مي‌باشد و مبلغ‌ درآمد عملياتي‌ همان‌ مبلغ‌ وجه‌ نقد دريافتي‌ است‌. با اين حال‌، هرگاه‌ جريان‌ ورودي‌ وجه‌ نقد به‌ آينده‌ موكول‌ شود، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ طبق‌ قرارداد منعقده‌ بين‌ فروشنده‌ و خريدار و يا ضوابط‌ معمول‌ فروشنده‌، مبلغي‌ اضافه‌ بر بهاي‌ فروش‌ نقدي‌ كالا يا خدمات‌ دريافت‌ شود، در اين حالت‌ ارزش‌ منصفانه‌ مابه‌ازاي‌ مربوط‌، بهاي‌ فروش‌ نقدي‌ است‌ و مبلغ‌ اضافه‌ دريافتي‌ درآمد عملياتي‌ فروشنده‌ محسوب‌ نمي‌شود، بلكه‌ بايد باتوجه‌ به‌ محتواي‌ تجاري‌ معامله‌ تحت‌ عنوان‌ ” درآمد تأمين‌ مالي‌“ به طور جداگانه‌ نمايش‌ يابد.

13 . هرگاه‌ كالاها يا خدمات‌ در قبال‌ كالاها يا خدمات‌ ديگري‌ كه‌ از لحاظ‌ ماهيت‌ و ارزش‌ مشابه‌ باشد مبادله‌ گردد، اين‌ مبادله‌ به عنوان‌ معامله‌اي‌ درآمدزا تلقي‌ نمي‌شود. براي مثال‌ مي‌توان‌ از مبادله‌ شير توسط‌ دو شركت‌ توليدكننده‌ محصولات‌ لبني‌ جهت‌ تأمين‌ به‌ موقع‌ تقاضاي‌ مشتريان‌ در حوزه‌ توزيع‌ محصولاتشان‌ اشاره‌ كرد. چنانچه‌ كالا يا خدمات‌ غير مشابه‌ مبادلـه شود، اين‌ مبادله‌ به عنوان‌ معامله‌اي‌ درآمدزا تلقي‌ مي‌گردد. در اين حالت‌ درآمد عملياتي‌ به ارزش‌ منصفانه‌ كالاها يا خدمات‌ دريافتي‌ پس‌ از تعديل‌ از بابت‌ سرك‌ نقدي‌ اندازه‌گيري‌ مي‌شود. هرگاه‌ ارزش‌ منصفانه‌ كالاها يا خدمات‌ دريافتي‌ را نتوان‌ به‌گونه‌اي‌ اتكاپذير اندازه‌گيري‌ كرد، درآمد عملياتي‌ به ارزش‌ منصفانه‌ كالاها يا خدمات‌ واگذار شده‌ پس‌ از تعديل‌ از بابت‌ سرك‌ نقدي‌، اندازه‌گيري‌ مي‌شود.

تشخيص‌ معامله‌

14 . معيارهاي‌ شناخت‌ مندرج‌ در اين‌ استاندارد معمولاً به طور جداگانه‌ در مورد هر معامله‌ اعمال‌ مي‌شود. با اين حال‌، در برخي‌ شرايط‌، جهت‌ انعكاس‌ محتواي‌ معامله‌ لازم‌ است‌ معيارهاي‌ شناخت‌ در مورد اجزاي‌ قابل‌ تفكيك‌ يك‌ معامله‌ منفرد بكار گرفته‌ شود. براي مثال‌، هرگاه‌ قيمت‌ فروش‌ محصول‌ شامل‌ يك‌ مبلغ‌ قابل‌ تفكيك‌ جداگانه‌ درارتباط‌ با خدمات‌ بعدي‌ باشد، اين‌ مبلغ‌ به‌ دوره‌هاي‌ آتي‌ منتقل‌ و به عنوان‌ درآمد عملياتي‌ طي‌ دوره‌ اجراي‌ خدمات‌ مورد شناخت‌ قرار مي‌گيرد. بالعكس‌، هرگاه‌ دو يا چند معامله‌ به‌گونه‌اي‌ به‌‌هم‌ پيوسته‌ باشد كه‌ اثر تجاري‌ آن‌ را نتوان‌ بدون‌ توجه‌ به‌ كليت‌ آن‌ درك‌ كرد، معيارهاي‌ شناخت‌ در مورد آن‌ به طور يكجا اعمال‌ مي‌شود. براي مثال‌، يك‌ واحد تجاري‌ ممكن‌ است‌ كالاهايي‌ را به‌ فروش‌ رساند و همزمان‌ قراردادي‌ جداگانه‌ براي‌ بازخريد همان‌ كالاها درآينده‌ منعقد كند. اين‌ امر موجب‌ نفي‌ اثر محتوايي‌ معامله‌ فروش‌ مي‌شود و لذا در چنين‌ حالتي‌ بايد دو معامله‌ فروش‌ و بازخريد همان‌ كالا را يكجا شناسايي‌ كرد.

فروش‌ كالا

15 . درآمد عملياتي‌ حاصل‌ از فروش‌ كالا بايد زماني‌ شناسايي‌ شود كه‌ كليه‌ شرايط‌ زير تحقق‌ يافته‌ باشد:

الف ‌. واحد تجاري‌ مخاطرات‌ و مزاياي‌ عمده‌ مالكيت‌ كالاي‌ مورد معامله‌ را به‌ خريدار منتقل‌ كرده‌ باشد،

ب‌‌ . واحد تجاري‌ هيچ‌ دخالت‌ مديريتي‌ مستمر درحدي‌ كه‌ معمولاً با مالكيت‌ همراه‌ است‌ يا كنترل‌ مؤثري‌ نسبت‌ به‌ كالاي‌ فروش‌ رفته‌ اعمال‌ نكند،

ج‌ . مبلغ‌ درآمد عملياتي‌ را بتوان‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير اندازه‌گيري‌ كرد،

د‌ . جريان‌ منافع‌ اقتصادي‌ مرتبط‌ با معامله‌ فروش‌ به‌ درون‌ واحد تجاري‌ محتمل‌ باشد، و

ﻫ‌ . مخارجي‌ را كه‌ درارتباط‌ با كالاي‌ فروش‌ رفته‌ تحمل‌ شده‌ يا خواهد شد بتوان‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير اندازه‌گيري‌ كرد.

16 . براي‌ اينكه‌ زمان‌ انتقال‌ مخاطرات‌ و مزاياي‌ مالكيت‌ به‌ خريدار را بتوان‌ تعيين‌ كرد، لازم‌ است‌ شرايط‌ معامله‌ مورد بررسي‌ قرار گيرد. در اغلب‌ حالات‌، انتقال‌ مخاطرات‌ و مزاياي‌ مالكيت‌ با انتقال‌ مالكيت‌ قانوني‌ به‌ خريدار يا تصرف‌ مورد معامله‌ توسط‌ خريدار همراه‌ است‌. اين‌ موضوع‌ در مورد اغلب‌ خرده‌ فروشيها صدق‌ مي‌كند. مواردي‌ نيز وجود دارد كه‌ مخاطرات‌ و مزاياي‌ مالكيت‌ در زماني‌ متفاوت‌ از زمان‌ انتقال‌ مالكيت‌ قانوني‌ يا تصرف‌ توسط‌ خريدار انتقال‌ مي‌يابد.

17 . اگر واحد تجاري‌ بخش‌ عمده‌اي‌ از مخاطرات‌ و مزاياي‌ مالكيت‌ را حفظ‌ كند، معامله‌ مربوط‌، فروش‌ تلقي‌ نمي‌گردد و لذا درآمدي‌ از بابت‌ آن‌ شناسايي‌ نمي‌شود. اين‌ امر ممكن‌ است‌ در حالات‌ مختلفي‌ اتفاق‌ بيفتد. نمونه‌هايي‌ از مواردي‌ كه‌ واحد تجاري‌ ممكن‌ است‌ مخاطرات‌ و مزاياي‌ عمده‌ مالكيت‌ را حفظ‌ كند به‌ شرح‌ زير است‌:

الف ‌. زماني‌ كه‌ واحد تجاري‌ تعهداتي‌ را درارتباط‌ با عملكرد غير مطلوب‌ مورد معامله‌ كه‌ توسط‌ مفاد ضمانت‌نامه‌ كالاي‌ فروش‌ رفته‌ پوشش‌ نيافته‌ باشد، به‌ عهده‌ بگيرد،

ب‌ ‌. زماني‌ كه‌ دريافت‌ درآمد عملياتي‌ مربوط‌ به‌ يك‌ فروش‌ خاص‌، مشروط‌ به‌ تحصيل‌ درآمد توسط‌ خريدار از محل‌ فروش‌ كالاي‌ مورد معامله‌ باشد،

ج‌ ‌. زماني‌ كه‌ ارسال‌ كالاي‌ مورد معامله‌ متضمن‌ خدمات‌ نصب‌ باشد، ليكن‌ خدمات‌ نصب‌ كه‌ بخش‌ عمده‌اي‌ از مبلغ‌ قرارداد را تشكيل‌ مي‌دهد، توسط‌ واحد تجاري‌ به‌‌طور كامل‌ انجام‌ نشده‌ باشد، و

د ‌. زماني‌ كه‌ خريدار حق‌ فسخ‌ معامله‌ را براساس‌ مفاد قرارداد داشته‌ باشد و واحد تجاري‌ در مورد احتمال‌ برگشت‌ كالاي‌ فروش‌ رفته‌ مطمئن‌ نباشد.

18 . چنانچه‌، واحد تجاري‌ تنها بخش‌ كم‌اهميتي‌ از مخاطرات‌ مالكيت‌ را براي‌ خود نگه‌ دارد، معامله‌ مورد نظر، فروش‌ تلقي‌ و درآمد عملياتي‌ شناسايي‌ مي‌شود. براي مثال‌، فروشنده‌ ممكن‌ است‌ تنها به‌ خاطر تضمين‌ قابليت‌ وصول‌ مطالبات‌، مالكيت‌ قانوني‌ كالا را براي‌ خود حفظ‌ كند. در چنين‌ حالتي‌، اگر واحد تجاري‌ مخاطرات‌ و مزاياي‌ عمده‌ مالكيت‌ را منتقل‌ كرده‌ باشد، اين‌ معامله‌، فروش‌ تلقي‌ و درآمد عملياتي‌ آن‌ شناسايي‌ مي‌گردد. مثال‌ ديگر از حفظ‌ بخش‌ كم‌ اهميتي‌ از مخاطرات‌ مالكيت‌، وجود شرطي‌ در خرده‌ فروشي‌ كالاست‌ به‌ گونه‌اي‌ كه‌ درصورت‌ عدم‌ رضايت‌ مشتري‌، برگشت‌ كالا و استرداد مابه‌ازا به‌ مشتري‌ ميسر باشد. در چنين‌ حالتي‌، به شرط‌ آنكه‌ فروشنده‌ بتواند مبالغ‌ برگشتي‌ آتي‌ را به‌گونه‌اي‌ اتكا پذير براورد كند و بدهي‌ ناشي‌ از برگشت‌ كالا را باتوجه‌ به‌ تجربيات‌ گذشته‌ و ساير عوامل‌ مربوط‌ شناسايي‌ كند، درآمد عملياتي‌ در زمان‌ فروش‌ مورد شناخت‌ قرار مي‌گيرد.

19 . براي‌ شناخت‌ درآمد عملياتي‌، محتمل‌ بودن‌ جريان‌ منافع‌ اقتصادي‌ مرتبط‌ با معامله‌ به درون‌ واحد تجاري‌ شرط‌ اساسي‌ است‌. در برخي‌ موارد، تا زمان‌ دريافت‌ مابه‌ازا يا رفع‌ ابهام‌ در اين زمينه‌، ممكن‌ است‌ جريان‌ ورودي‌ منافع‌ اقتصادي‌ محتمل‌ نباشد. براي مثال‌، هرگاه‌ خروج‌ مبالغ‌ مابه‌ازاي‌ حاصل از فروش‌ در يك‌ كشور خارجي‌ منوط‌ به‌ صدور مجوز دولت‌ آن‌ كشور باشد، در مورد جريان‌ ورودي‌ منافع‌ اقتصادي‌ مرتبط‌ با فروش‌ مذكور ابهام‌ وجود دارد، لذا تنها پس‌ از صدور مجوز خروج‌ وجوه‌، ابهام‌ برطرف‌ و درآمد عملياتي‌ شناسايي‌ مي‌شود. با اين حال‌، هرگاه‌ در مورد قابليت‌ وصول‌ بخشي‌ از درآمد عملياتي‌ شناسايي‌ شده‌ قبلي‌ ابهام‌ به‌ وجود آيد، مبلغ‌ غيرقابل‌ وصول‌ يا مبلغي‌ كه‌ بازيافت‌ آن‌ غير محتمل‌ است‌، به‌ جاي‌ اينكه‌ به عنوان‌تعديل‌ درآمد عملياتي‌ شناسايي‌ شده‌ قبلي‌ به حساب‌ گرفته‌ شود، به حساب‌ هزينه‌ منظور مي‌گردد.

20 . درآمد عملياتي‌ و هزينه‌هاي‌ مرتبط‌ با يك‌ معامله‌ يا رويداد به طور همزمان‌ شناسايي‌ مي‌شود. اين‌ فرايند، عموماً ” تطابق‌ درآمد و هزينه‌“ ناميده‌ مي‌شود. هزينه‌ها، ازجمله‌ هزينه‌ تضمين‌ كالاي‌ فروش‌ رفته‌ و ساير مخارجي‌ كه‌ پس‌ از حمل‌ كالا ممكن‌ است‌ واقع‌ شود، در صورتي‌ كه‌ ساير شرايط‌ شناخت‌ درآمد برقرار باشد، معمولاً به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير قابل‌ اندازه‌گيري‌ است‌. با اين‌حال‌، هرگاه‌ هزينه‌ها را نتوان‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير اندازه‌گيري‌ كرد، درآمد عملياتي‌ را نمي‌توان‌شناسايي‌ كرد. در چنين‌ شرايطي‌، هرگونه‌ مابه‌ازاي‌ دريافتي‌ به عنوان‌ بدهي‌ شناسايي‌ مي‌شود.

ارائـه‌ خدمات‌

21 . هرگاه‌ ماحصل‌ معامله‌اي‌ را كه‌ متضمن‌ ارائـه‌ خدمات‌ است‌ بتوان‌ به‌گونه‌اي‌ اتكاپذير براورد كرد، درآمد عملياتي‌ مربوط‌ بايد با توجه‌ به‌ ميزان‌ تكميل‌ آن‌ معامله‌ شناسايي‌ شود. ماحصل‌ معامله‌، زماني‌ به‌گونه‌اي‌ اتكاپذير قابل‌ برآورد است‌ كه‌ همه‌ شرايط‌ زير احراز شده‌ باشد:

الف‌ . جريان‌ منافع‌ اقتصادي‌ مرتبط‌ با معامله‌ به‌ درون‌ واحد تجاري‌ محتمل‌ باشد،

ب‌ . مبلغ‌ درآمد عملياتي‌ را بتوان‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير اندازه‌گيري‌ كرد،

ج‌‌ . ميزان‌ تكميل‌ معامله‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير قابل‌ اندازه‌گيري‌ باشد، و

د‌ . مخارجي‌ كه‌ درارتباط‌ با ارائـه‌ خدمات‌ تحمل‌ شده‌ يا خواهد شد، به‌گونه‌اي‌ اتكاپذير قابل‌ اندازه‌گيري‌ باشد .

22 . شناخت‌ درآمد عملياتي‌ براساس‌ ميزان‌ تكميل‌ كار، اغلب‌ روش‌ درصد تكميل‌ ناميده‌ مي‌شود. ضوابط‌ اعمال‌ روش‌ مزبور، مشتمل‌ بر نحوه‌ تعيين‌ ميزان‌ تكميل‌ كار در استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 9 با عنوان‌ حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌ تشريح‌ شده‌ است‌.

23 . در مورد شناخت‌ درآمد عملياتي‌ حاصل از ارائـه‌ خدمات‌ نيز، محتمل‌ بودن‌ جريان‌ ورودي‌ منافع‌ اقتصادي‌، شرط‌ اساسي‌ است‌. با اين حال‌، درصورت‌ وجود ابهام‌ در مورد قابليت‌ وصول‌ بخشي‌ از درآمد عملياتي‌ شناسايي‌ شده‌ قبلي‌، مبلغ‌ غير قابل‌ وصول‌ يا مبلغي‌ كه‌ بازيافت‌ آن‌ ديگر محتمل‌ نيست‌، به عنوان‌ هزينه‌ و نه‌ به‌ صورت‌ تعديل‌ درآمد شناسايي‌ شده‌ قبلي‌، در حسابها منظور مي‌شود.

مقدمه

جواب این سوال را در پایان این نوشتار کاربردی با هم مرور خواهیم کرد.

سود ناخالص:

اگر درآمد حاصل از کل فروش یک شرکت را برای یک دوره خاص (مثلا 1 ساله) داشته باشیم و بهای تمام شده کالا و خدمات به فروش رفته را از آن کسر کنیم، باقیمانده را سود ناخالص می نامند.

سود عملیاتی:

سود ناخالص فعلا اختلاف بین کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد،حال اگر از سود ناخالص هزینه های مربوط به فروش، هزینه های عملیاتی، واحد تجاری از جمله اجاره و بیمه،حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک و . را کسر کنیم حاصل آن سود عملیاتی خواهد بود.

سود خالص:

برخی دیگر از هزینه ها از جمله بهره، مالیات و همچنین کلیه جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبه کل کسورات به دست می آید را سود خالص می نامیم.

حاشیه سود چیست؟

به طور ساده اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کنیم، حاشیه سود شرکت به واحد درصد به دست می آید.

برای مثال در شرکت هجرت با فروش 2250 میلیارد تومانی، 70 میلیارد سود خالص محقق شده است، در نتیجه حاشیه سود خالص 3.1 می باشد.

منظور از EPS چیست ؟

سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.

منظور از DPS چیست ؟

بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS (Dividend Per Share) می گویند.

نسبت پی بر ای ( P/E ) :

یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم 100 تومان و سود هر سهم 20 تومان باشد، نسبت پی به ای آن 5 مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.

نکات مهم:

در تعریف سود و محاسبه حاشیه سود باید هر گروه را بصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمی توان حاشیه سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروساز مقایسه کرد.

لزوما کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمی شود و ممکن است برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.

نسبت پی به ای به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکت ها نیست.برای بسیاری از شرکت ها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزش گذاری شرکت ها حاکم است، باید از روش های دیگری برای سنجش استفاده کرد.

روش های محاسبه سود

در این مقاله سعی شده است تا شما را با دو روش محاسبه سود آشنا کنیم

سود به روش لایفو بهتر محاسبه می شود یا فایفو؟

fifo / فایفو

روشی است كه موجودی ها همواره به طور منظم گردش داشته و همواره كالاهای جديد وتازه در دسترسی باشد.

مثلا در يك كارخانه رنگ سازی ممكن است ابتدا قوطی های رنگ قديمی به فروش برسد واز ماندن زياد وفساد آن جلوگيری گردد به اين روش كه از اولين موجودی های اول استفاده شود روش اولين وارده يا فايفو گويند.

اما در مورد برخی از اقلام ديگر موجودی روش اولين صادره آن معمولا از آخرين محموله كه در سطح بالا قرار گرفته است صورت ميگيرد اما داروها ويا سبزيجات يا كالاهای زود فاسد شدنی بايد ابتدا به مصرف برسد يعنی كالاهای اول وارده اول صادر شود به روش اولين صادره از آخرين وارده لايفو گويند.

كاربرد اين روش كه متداولترين روش ارزيابی موجودی هاست بسيار آسان است گردش اقلام بهای تمام شده در اين روش معمولا با گردش فيزيكی اقلام موجودی ها مطابقت ميكند.

ضمنا اجرای اين روش در دوره هايی كه قيمت ها در حال افزايش است موجب ايجاد سود ناخالص بيشتر ميشود عليرغم مزايای فوق سود بيشتر موجبات ماليات بر درآمد بيشتر را فراهم می آورد ودرآمدهای جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتا قديمی مقايسه می شود ودر نتيجه كارايی و سودآوری بيش از واقع نشان داده می شود ضمن اينكه برای جايگزينی اقلام موجودی ها بهای بيشتري نيز بايد پرداخت كرد.

تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قديمی با درآمدهای جاری موجب ايجاد سوء ناشی از نگهداری موجودی ها ميشود كه بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سود آوری بيش از واقع واحتمالا گمراهی گروههای ذینفع می شود.

lifo / لایفو

مزيت عمده اين روش اين است كه در دوره افزايش قيمتها سود ناخالص به ميزاني كمتر محاسبه و ماليات بر درآمد كمتری پ رداخت گردد. كه موجب بهبود وضعيت نقدينگی وگردش وجوه نقد می شود ضمنا درآمد جاري با اقلام بهای تمام شده نزديك به قيمت های جاری مقايسه و مقابله و در نتيجه سود ناخالص نيز سود آوری تجاری را بهتر نشان می دهد.

اگر اين درآمد غیر عملیاتی چیست؟ روش در چند دوره مالی متوالی به كار برده شود اقلام موجودی های منعكس در ترازنامه با ارزش به مراتب كمتر از قيمتهاي جاری در موقع افزايش قيمت ها نشان داده ميشود زيرا مبنای اقلام بهای تمام شده قديمی ونسبتا ارزان (كه موجب پايين آمدن غير عادی بهای تمام شده كالای فروش رفته است) محاسبه و ارزيابی شده است وافزايش سود غير معقولی را موجب خواهد شد.

در دورهايی كه قيمت ها در حال افزايش باشد اجرای لايفو موجب محاسبه سود ناخالص كمتر در مقايسه با روش فايفو می شود اگرچه سود كمتر موجب پرداخت ماليات كمتری می گردد اما سود هر سهم ارائه تصويری نادرست از قدرت سودآوری شركت يا واحد تجاری را موجب می شود لذا اين است كه مسئولين كشورهاي صنعتی شركتها را مقيد كرده اند تا جهت مقاصد مالياتی در صورت استفاده از لايفو آن را در محاسبه سود ناخالص به منظور گزارشگری مالی نيز بكار برند.

حساب جم با بیش از ۲۳ سال سابقه در ارائه گزارش حسابرسی شرکتها، موسسات و اشخاص در حداقل زمان ، دفاعیه مالیاتی، همچنین کاهش قطعی مالیات مشاغل و اشخاص حقیقی و رسیدگی به جرائم مالیات تراکنشهای بانکی توانسته است رضایت کامل شما عزیزان را جلب نماید. حساب جم با تهیه و تنظیم اظهارنامه های مالیاتی در اسرع وقت و استقرار بهینه حسابداری منطبق با استانداردهای حسابداری در بین برترین های حرفه خود در کشور قرار دارد. تخصصی ترین خدمات حسابرسی و حسابداری را از متخصصین و مشاوران مالیاتی حساب جم بخواهید



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.