اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها، شاخصهای آماری هستند که برای اندازهگیری شرایط فعلی و همچنین پیشبینی روندهای مالی و اقتصادی مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرند. اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته اندیکاتورهای اقتصادی و اندیکاتورهای تکنیکال تقسیم میشوند.
- اندیکاتورهای اقتصادی «Economic Indicators»
از اندیکاتورهای اقتصادی بیشتر برای اندازهگیری پیشرفت یا پسرفت اقتصادی کشور به صورت کلی و یا در بخشهای مختلف استفاده میشود. به همین منظور تحلیلگران بنیادی از این اندیکاتورها استفاده میکنند تا شرایط فعلی را تحلیل و پتانسیل رشد در آینده را نیز بررسی کنند.
- اندیکاتورهای تکنیکال «Technical Indicators»
از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای پیشبینی تغییرات روند و الگوی قیمت داراییهای مورد نظر مانند طلا، سهام و غیره استفاده میشود. تحلیلگران با استفاده از دادههای قیمت و حجم معاملات، تغییرات را محاسبه و روی نمودار رسم میکنند. اندیکاتورها میتوانند به تحلیلگران در پیشبینی یک روند، تایید آن و یا هشداری مبنی بر معکوس شدن روند کمک کنند.
انواع اندیکاتورهای تکنیکال از لحاظ مدل محاسبه
- اندیکاتورهای روندی: از اندیکاتورهای روندی برای تشخیص وجود روند، جهت حرکت و همچنین قدرت و سرعت آن استفاده میشود. اما این اندیکاتور نقاط مناسب جهت ورود یا خروج را نمایش نمیدهد. مانند اندیکاتور میانگین متحرک، میانگین متحرک جهتدار و باند بولینگر.
- اندیکاتورهای نوساننما «اسیلاتورها»: با استفاده از این اندیکاتورها میتوان بهترین نقاط ورود و یا خروج در بازار نوسانی را به دست آورد. اسیلاتورها از دو محدوده اشباع خرید و فروش تشکیل میشوند و هرگاه قیمت از این ناحیهها خروج کند به عنوان سیگنال خرید یا فروش به حساب میآید. مانند اندیکاتورهای مکدی، استوکاستیک و قدرت اندیکاتور تغییر روند نسبی.
- اندیکاتورهای حجمی: زمانی که حجمهای مشکوکی در خرید و فروشها اتفاق بیفتد با استفاده از اندیکاتورهای حجمی قابل شناسایی است. مانند اندیکاتور حجم و شاخص جریان مالی.
در ادامه به رایجترین اندیکاتورهای مورد استفاده تحلیلگران اشاره خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک «Moving Average»
میانگین متحرک (MA)، یکی از اندیکاتورهای ساده و در عین حال معروف و مهم در تحلیل تکنیکال است که با حذف نوسانات قیمت، دید بهتری نسبت به متوسط قیمت و روند قیمتی سهم به تحلیلگران ارائه میکند.
یکی از پارامترهای حساس در استفاده از میانگین متحرک، انتخاب بازههای زمانی مختلفی است که در محاسبه میانگین مورد استفاده قرار میگیرد. به عقیده جان مورفی، دو ترکیب رایج هنگام استفاده از دو میانگین متحرک، میانگینهای ۵ و ۲۰ روزه و دیگری ۱۰ و ۵۰ روزه است. برای استفاده از سه میانگین متحرک نیز ترکیبی که عمدتا استفاده میشود ۴،۹ و ۱۸ روزه است.
تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور و محاسبه میانگین قیمت در بازههای زمانی مختلف میتوانند روندهای موجود در بازار و محدوده مناسب برای انجام معاملات را شناسایی کرده و به تحلیل بازار بپردازند.
استراتژیهای میانگین متحرک در میان معاملهگران محبوب هستند و با توجه به قابلیت استفاده در بازههای زمانی مختلف، هم برای سرمایهگذاران بلند مدت و هم برای معاملهگران کوتاه مدت مناسب است.
از میانگین متحرک هم برای دریافت سیگنال و هم تعیین حمایت و مقاومتها میتوان استفاده کرد. استفاده از یک میانگین متحرک به تنهایی کاربرد زیادی ندارد، به همین دلیل تحلیلگران همواره از ترکیب دو یا سه میانگین متحرک استفاده میکنند.
معاملهگران تکنیکال معتقدند وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. همچنین ممکن است میانگین متحرک بلندمدت سهم به عنوان خط حمایت یا مقاومت سهم در نظر گرفته شود.
به طور مثال هنگام استفاده از میانگین ۵ و ۲۰ روزه، سیگنال خرید زمانی صادر میشود که میانگین ۵ روزه، میانگین ۲۰ روزه قیمت را قطع کند و رو به بالا حرکت کند.
اگر میانگین ۵ روزه میانگین ۲۰ روزه را قطع کند و زیر آن حرکت کند، سیگنال فروش سهم را صادر میکند. چرا که نشاندهنده روند نزولی سهم است.
هنگام استفاده از ترکیب ۹،۴ و ۱۸ روزه نیز اگر میانگین ۴روزه بالاتر از میانگین ۹روزه قرار بگیرد و میانگین ۹ روزه نیز از میانگین ۱۸ روزه بالاتر رفته باشد، نشان دهنده روند افزایشی سهم و سیگنال احتمالی خرید است. برای روند نزولی نیز برعکس این حالت اتفاق میافتد.
نکته مهم: انتخاب بازههای زمانی کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت بستگی به انتخاب و استراتژی معاملهگر دارد و بازه زمانی استانداردی وجود ندارد. ممکن است بازه یک ماهه برای یکی کوتاهمدت باشد و برای دیگری میانمدت و حتی بلندمدت.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده «SMA»: که متداولترین نوع میانگین بین تحلیلگران تکنیکال است. میانگین متحرک ساده در محاسبات، ارزش و وزن یکسانی به قیمت سهم در روزهای مختلف میدهد . مثلا در میانگین متحرک ۱۰ روزه، قیمت پایانی روز آخر با قیمت پایانی ۱۰ روز پیش سهم اهمیت یکسانی دارد.
میانگین متحرک نمایی «EMA»: برخلاف میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی وزن و ارزش بیشتری به اطلاعات جدیدتر میدهد و قیمتهای قدیمیتر وزن کمتری دارند. همچنین تحلیلگران میتوانند با تغییر ضرایب، وزن بیشتر و یا کمتری را به قیمتهای جدید بدهند.
میانگین متحرک نمایی سریعتر از میانگین متحرک ساده به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. اما چیزی که در هر دوی آنها مشترک است این است که وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. این روش استراتژی اصلی معامله بر اساس میانگین متحرک است.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص تکانه یا مومنتوم است که بزرگی تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در یک سهم یا دارایی، اندازه گیری میکند. RSI به صورت یک نمودار خطی نمایش داده میشود که بین دو مقدار ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. این شاخص اولین بار توسط ولز وایلدر در سال ۱۹۸۷ در کتابش به نام «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» مطرح شد.
تفسیر و استفاده سنتی از RSI به این صورت است که مقادیر بالاتر از ۷۰ نشان دهنده اشباع خرید یک سهم است و احتمال معکوس شدن روند یا پولبک در نمودار قیمت زیاد است. RSI کمتر از ۳۰ نیز نشان دهنده اشباع فروش سهم است و احتمال افزایش قیمت در سهم وجود دارد.
فرمول محاسبه RSI:
RSI = 100 – (100/1+RS)
RS = Average Gain / Average Loss
برای محاسبه RSI ابتدا متوسط سود طی دوره را بر متوسط زیان طی دوره تقسیم میکنیم و حاصل را در فرمول RSI به جای RS قرار میدهیم.
معمولا دوره مورد نظر را ۱۴ روز در نظر میگیرند. وقتی مقدار RSI بالاتر از ۵۰ باشد، نشاندهنده این است که در ۱۴ روز گذشته تقاضا از عرضه بیشتر بوده و متوسط سودی که از تغییر قیمت بدست آمده از متوسط زیان بیشتر بوده است و همانطور که در بالا اشاره شد مقادیر بالای ۷۰ را اشباع خرید تعبیر میکنند.
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD)
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD) یک شاخص بسیار محبوب است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. MACD میتواند برای شناسایی جنبههای کلی روند یک سهم استفاده شود. MACD در واقع ترکیبی از دو نوع شاخص مختلف است. در ابتدا، MACD از دو میانگین متحرک با طولهای مختلف استفاده میکند (که اندیکاتورهای تاخیر هستند) و جهت و مدت روند را مشخص میکنند. سپس، MACD اختلاف بین مقادیر این دو میانگین متحرک (MACD Line) و میانگین متحرک نمایی EMA آن را (خط سیگنال) به صورت یک هیستوگرام که بالا و پایین صفر نوسان می کند، رسم میکند. هیستوگرام به عنوان نشانه خوبی از حرکت سهم استفاده می شود.
محاسبه خطوط MACD به صورت زیر است:
MACD Line: (12-day EMA – 26-day EMA)
Signal Line: 9-day EMA of MACD Line
MACD Histogram: MACD Line – Signal Line
تفسیر کلی MACD این است که وقتی MACD مثبت است و مقدار هیستوگرام در حال افزایش است، احتمال حرکت صعودی بیشتر است. هنگامی که MACD منفی است و مقدار هیستوگرام در حال کاهش است، آنگاه احتمال حرکت نزولی بیشتر است.
شاخص MACD معمولاً برای شناسایی سه نوع سیگنال اساسی مناسب است. عبور از خط سیگنال، عبور از خط صفر و واگرایی.
- عبور از خط سیگنال: اگر MACD بالای خط سیگنال باشد نشاندهنده حرکت صعودی و اگر زیر خط سیگنال باشد نشان دهنده حرکت نزولی قیمت است. به همین خاطر در نقاط برخورد اگر از پایین خط سیگنال را قطع کرده باشد به عنوان سیگنال خرید و اگر از بالا قطع کرده باشد به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
- عبور از خط صفر: وقتی نمودار MACD از صفر عبور کرده و مثبت میشود نشانه حرکت صعودی سهم و وقتی از صفر عبور میکند و منفی میشود به عنوان نشانه حرکت نزولی در نظر گرفته میشود.
- واگرایی: سومین سیگنال MACD از واگرایی آن با نمودار قیمت بدست میآید. به این ترتیب که اگر قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی داشته باشد ولی کف جدید MACD از قبلی بالاتر باشد نشانه حرکت صعودی است. و اگر قیمت سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی بزند اما MACD سقف جدیدی پایینتر از قبلی تشکیل دهد نشان دهنده روند نزولی است.
استوکاستیک (نوسانگر تصادفی)
اسیلاتور استوکاستیک یا همان نوسانگر تصادفی، ابزاری است که نخستین بار توسط دکتر جورج لین در سال ۱۹۵۰ عنوان شد اما همچنان به عنوان یکی از ابزارهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرد. نوسانگر تصادفی (استوکاستیک) یک اندیکاتور مومنتوم است که با استفاده از دادههایی مانند سرعت و جهت حرکت قیمت، وضعیت آخرین قیمت سهم یعنی قیمت بسته شدن را نسبت به بالاترین قیمت و پایینترین قیمت سهم در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد.
دکتر لین معتقد بود که اسیلاتور استوکاستیک با بررسی میزان خرید و فروش میتواند به خوبی نقاط برگشتی ریزموجهای درون یک موج بزرگ را شناسایی کند.
محدوده نوسانی این نوسانگر تصادفی، بین ۰ تا ۱۰۰ است. البته نقاط اشباع خرید و اشباع فروش در این نوسانگر به شدت حائز اهمیت است چرا که سیگنال خرید و فروش سهم را برای تحلیلگران صادر میکند. به همین خاطر محدوده ۲۰ تا ۸۰ به عنوان ناحیه تعادلی و محدوده اشباع خرید و فروش معروف شده است. به این ترتیب که هرگاه نمودارهای استوکاستیک به خط ۲۰ رسیدند، به این معنی است که بازار دچار اشباع فروش (فروش افراطی) شده است و هرگاه به خط ۸۰ رسید، به این معنی است که بازار دچار اشباع خرید (خرید افراطی) شده است.
سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتور استوکاستیک هنگام مشاهده علائم اشباع فروش انتظار روند صعودی قیمت را در آینده نزدیک دارند و به همین خاطر اقدام به خرید سهم میکنند. و در مقابل هنگام مشاهده علائم اشباع خرید، انتظار روند نزولی قیمت را داشته و اقدام به فروش سهم مینمایند.
خط K% و D% در اسیلاتور استوکاستیک و نحوه محاسبه آنها
خط k% و خط D% جزء نشانگرهای استوکاستیک هستند. خط K به نشانگر تصادفی سریع معروف است که در نمودار به صورت خط صاف نمایش داده میشود و خط D% نیز به نشانگر تصادفی کند یا آهسته، که برابر است با میانگین متحرک K% در طول سه بازه زمانی و به صورت خط نقطهچینی است که در کنار خط K% کشیده شده است.
K% = (C – L14)/(H14 – L14) × ۱۰۰
c: قیمت بسته شدن سهم
L14 : پایین ترین قیمت بسته شدن طی بازه زمانی ۱۴ روز اخیر. ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
H14 : بالاترین قیمت بسته شدن سهم در بازه زمانی ۱۴ روز اخیر ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
فرمول دوم: D٪ میانگین متحرک سه روزه K٪ است.
زمانیکه خط K% یعنی خطوط صاف، خط D% یعنی خطوط نقطهچین اندیکاتور تغییر روند را به سمت بالا قطع کند،سیگنال خرید سهم شناخته میشود و در حالت برعکس اگر به سمت پایین قطع کند سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
باندهای بولینگر
نام این اندیکاتور از طراح آن جان بولینگر گرفته شده است. در این روش، دو باند بالا و پایین میانگین متحرک رسم میشوند. این باندها با انحراف معیار مشخصی در دو طرف میانگین متحرک قرار میگیرند. این انحراف معیار، نشاندهنده پراکندگی قیمتها نسبت به متوسط قیمت «میانگین متحرک» است.
با استفاده از انحراف معیارهای درست در این اندیکاتور، می توان گفت ۹۵٪ قیمتهایی که یک سهم میتواند در آن نوسان کند در بین این دو باند قرار دارد.
هنگامی که قیمتها به باندهای بالایی خود برسند، تحلیلگران انتظار افزایش روند صعودی سهم را دارند و برعکس. زمانی که قیمتها باندهای پایینی را لمس کنند انتظار فروشهای افراطی و روند نزولی سهم را دارند.
تعیین اهداف قیمتی با باند بولینگر
تحلیلگران عموما از باندهای بالا و پایین به عنوان اهداف قیمتی استفاده میکنند. اگر قیمتها از باند پایینی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به بالا قطع کنند، سیگنال شروع روند صعودی است و فاصله تا باند بالایی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود. اگر قیمتها بین میانگین متحرک و باند بالایی در نوسان باشند، نشان از قدرتمند بودن روند صعودی سهم است.
برعکس این حالت برای روند نزولی است. اگر قیمتها از باند بالایی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به پایین قطع کنند، سیگنال شروع روند نزولی است و فاصله تا باند پایینی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود.
تغییرات پهنای باند
باندهای بولینگر بر اساس تغییرات میانگین متحرک باز یا بسته میشوند. زمانی که تغییرات قیمت شدت میگیرد و نوسانات شدید است، فاصله دو باند افزایش مییابد و برعکس.
اکثر تحلیلگران معتقدند اگر باندهای بولینگر به صورت غیرمعمولی از هم باز شوند، به این معنی است که روند قبلی احتمالا به زودی تمام میشود. همچنین اگر باندها خیلی به هم نزدیک شوند به این معناست که بازار آماده شروع روند جدید است.
نکته: نوع دیگری از استراتژی خرید و فروش بر اساس بولینگر باند وجود دارد که بر اساس نظریه بازگشت به میانگین ساخته شده است. وقتی قیمت نزدیک باند پایین و زیر آن در نوسان است تحلیلگرانی که به نظریه بازگشت اعتقاد دارند از آن به عنوان موقعیت خرید استفاده میکنند چون معتقدند قیمت به سمت میانگین برمیگردد. عکس این حالت نیز برای موقعیت فروش در نظر گرفته میشود.
تعیین پارامترهای بهینه برای بولینگر باند نیز معمولا به صورت تجربی صورت میگیرد. البته از طریق بک تست روی دادههای قیمت گذشته نیز میتوان پارامترهای بهینه را تعیین نمود.
«نماد من» بـه تازگی زیرساخت بهینهسازی پارامترها را برای بازار سهام ایران و ارز دیجیتال پیادهسازی کرده است. به این ترتیب هر روز تحلیل چند سهم و رمز ارز، بر مبنای استراتژی بهینه معاملات هر یک از اندیکاتورها در وباپلیکیشن «نماد من» قرار میگیرد و استراتژیهای دیگر نیز در حال توسعه است.
هر یک از کاربران با ارتقا حساب خود میتوانند به این تحلیلها در اپلیکیشن دسترسی داشته باشند.
راهنمای استفاده از اندیکاتور MACD برای شناسایی روند قیمتی رمز ارزها
معاملهگران از اندیکاتور MACD به منظور شناسایی نقاط برگشت، تسهیل ورود به بازار در زمان بازگشت روند و کسب بیشترین سود از نوسان قیمت تا زمان تغییر روند بازار استفاده میکنند. در این مقاله روش استفاده از اندیکاتور مک دی رو آموزش خواهیم داد.
واگرایی همگرایی میانگین متحرک که به آن MACD نیز گفته میشود یکی از اندیکاتورهای روند قیمت است که به صورت گسترده توسط معاملهگران استفاده میشود. اگرچه مکدی یک اندیکاتور با تاخیر است اما در شناسایی تغییرات محتمل روند قیمت میتواند بسیار مفید و کارآمد باشد.
راهنمای استفاده از اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD بالاتر و پایینتر از خط صفر که به آن خط مرکز نیز گفته میشود در نوسان است. مقدار میانگین متحرک با دوره زمانی کوتاهتر از مقدار میانگین متحرک با دوره زمانی بلندتر کاسته میشود تا مقدار MACD به دست آید. یک خط سیگنال که میانگین متحرک تصاعدی MACD است، این اندیکاتور را تکمیل میسازد.
در نمودار فوق، خط آبی رنگ، اندیکاتور مکدی و خط قرمز رنگ نیز خط سیگنال است. هنگامی که خط آبی، خط قرمز را به سمت بالا قطع کند، به معنای سیگنال خرید و هنگامی که خط آبی، خط قرمز را به سمت پایین قطع کند به معنای سیگنال فروش است.
سیگنال بعدی موقعیت خط MACD نسبت به خط مرکزی یا خط صفر است. اگر خط آبی بالاتر از خط مرکزی برود نیز سیگنال خرید است. برعکس زمانی که خط آبی به طرف پایین از خط مرکزی عبور کند، سیگنال فروش صادر شده است.
در ادامه به نحوه استفاده از این اندیکاتور برای ورود و خروج بهتر به طیف وسیعی از وضعیتهای معاملاتی میپردازیم. پس از آن، نحوه تحلیل MACD در اصلاح قیمت و روند صعودی را بررسی خواهیم کرد. در آخر به اهمیت واگرایی در مکدی نگاه اجمالی میکنیم.
تطابق اندیکاتور MACD با نوسان بازار رمزارزها
رمزارزها در مقایسه با بازارهای سنتی شاهد نوسانهای بزرگتر در مدت زمان کمتر هستند. بنابراین، ورود و خروج از بازار باید سریع صورت بگیرد تا بخش بزرگی از سود ناشی از نوسان قیمت کسب شود. روند صعودی پس از شروع شدن معمولا چند هفته یا ماه به طول میانجامد. هرچند، هر دوره صعودی دارای مقداری اصلاح قیمت است. تریدرهای بازار باید همراه با روند صعودی پیش بروند و هر اصلاح قیمت کوچک آنها را متوقف نکند.
هدف معاملهگران باید این باشد که به محض شروع روند صعودی وارد بازار شوند و تا ظهور سیگنالهایی مبنی بر برگشت روند، در موقعیت معاملاتی خود باقی بمانند. هرچند، گفتن این موضوع از انجام دادن آن آسانتر است. اگر اندیکاتور سیگنالهای بسیار زیادی نشان دهند، چندین معامله ناخواسته به وجود خواهد آمد که شامل کمیسیون و کارمزدهای بسیار زیاد است و منجر به از دست رفتن سرمایه ناشی از تصمیمات احساسی میشود.
از طرف دیگر، اگر بازههای زمانی طوری انتخاب شوند که سیگنالهای اندکی ارائه دهند، بخش بزرگی از سود حاصل از روند صعودی از دست میرود زیرا اندیکاتور MACD در شناسایی برگشت روند، آهسته و ناکارآمد عمل خواهد کرد. جرالد اپل (Gerald Appel) خالق اندیکاتور مک دی در کتاب خود به اسم “تحلیل تکنیکال ابزارهای قدرتمند برای سرمایهگذاران فعال” این مشکل را مورد بررسی قرار داده است. جرالد اپل به این موضوع اشاره کرده است که چگونه میتوان از دو اندیکاتور MACD طی روندهای قوی و منسجم استفاده کرد، به طوری که اندیکاتور حساستر برای ورود به وضعیت معاملاتی و اندیکاتور دیگر برای خروج از وضعیت معاملاتی استفاده میشود.
آیا استفاده از دو اندیکاتور MACD بهتر از یک اندیکاتور است؟
مقدار پیشفرض اندیکاتور MACD در اکثر نرمافزارهای تحلیلی و نموداری، ترکیب ۱۲ الی ۲۶ روزه است. هرچند، در مثال زیر از اندیکاتور مکدی با ترکیب ۱۹ الی ۳۹ روزه استفاده میکنیم که از حساسیت کمتری برخوردار است و برای ایجاد سیگنالهای فروش استفاده خواهد شد. اندیکاتور دوم که حساستر است از ترکیب ۶ الی ۱۹ روزه استفاده میکند که برای ایجاد سیگنالهای خرید مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
قیمت بیت کوین در ماه سپتامبر ۲۰۲۰ در محدوده کوچکی در نوسان بود و طی این مدت، هر دو اندیکاتور MACD عمدتا در شرایط بدون نوسان قرار داشتند. در ماه اکتبر، با افزایش قیمت بیت کوین، هنگامی که اندیکاتور مک دی به بالاتر از خط مرکزی رسید، این اندیکاتور سیگنال خرید نشان داد.
پس از ورود به معامله، به این موضوع توجه کنید که اندیکاتور MACD در ترکیب حساس ۶ الی ۱۹ روز، چگونه چهار بار به خط سیگنال نزدیک میشود. این موضوع میتوانست به خروج زودهنگام و از دست رفتن بخش زیادی از سود منجر شود، زیرا روند صعودی تازه شروع شده بود.
از طرف دیگر، به این موضوع دقت کنید که ترکیب ۱۹ الی ۳۹ روزه که حساسیت کمتری داشت طی روند صعودی، ثابت باقی ماند. این اندیکاتور میتوانست باعث شود که معاملهگران در وضعیت خود باقی بمانند تا زمانی که اندیکاتور MACD در تاریخ ۲۶ نوامبر به پایینتر از خط سیگنال برسد و سیگنال فروش نشان داده شود.
مثالی از خرید و فروش BNB با استفاده از اندیکاتور مک دی
در مثال دیگر، بایننس کوین (BNB) در تاریخ ۷ جولای ۲۰۲۰ از خط مرکزی عبور کرد و سیگنال خرید به وجود آمد. هرچند، اندیکاتور حساس MACD سریعا کاهش یافته و در تاریخ ۶ جولای به پایینتر از خط سیگنال رسیده بود، زیرا قیمت BNB اندکی اصلاح شده بود. در مقابل، اندیکاتور دیگر که از حساسیت کمتری برخوردار بود تا تاریخ ۱۲ آگوست ۲۰۲۰ بالاتر از خط سیگنال باقی ماند و با قسمت زیادی از روند همراه بود.
مثال: تحلیل رمز ارز لایت کوین با استفاده از اندیکاتور مکدی
معاملهگرانی که رصد دو اندیکاتور MACD برای آنها دشوار است میتوانند از ترکیب پیشفرض ۱۲ الی ۲۶ روزه استفاده کنند. روند قیمت لایت کوین از ۷۵ به ۴۱۳ دلار، ۵ سیگنال خرید و فروش ایجاد کرده است. تمام معاملات نیز سیگنالهای ورود و خروج خوبی ایجاد کردهاند.
روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت
معاملهگران میتوانند از اندیکاتور MACD برای شناسایی اصلاح قیمت نیز استفاده کنند. طی اصلاح قیمت در روند صعودی، مکدی به سمت خط سیگنال نزدیک میشود اما با ادامه افزایش قیمت، مک دی از خط سیگنال فاصله میگیرد. این شرایط که مشابه با یک قلاب است میتواند فرصت ورود خوبی باشد.
در مثال فوق، کاردانو در تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۲۰ از خط مرکزی عبور کرد و سیگنال خرید به وجود آمد. هرچند، با توقف روند صعودی، MACD در تاریخ ۲۶ ژانویه به خط سیگنال نزدیک شد اما به پایینتر از آن سقوط نکرد. با بازیابی قیمت، اندیکاتور مکدی از خط سیگنال فاصله گرفت و به روند افزایشی خود ادامه داد. این شرایط فرصت خوبی را برای معاملهگرانی به وجود آورد که فرصت خرید را از دست داده بودند. در تاریخ ۱۶ فوریه و یا شروع اصلاح قیمت شدید کاردانو، سیگنال فروش ایجاد شد.
با اندیکاتور مکدی چگونه تغییر روند را بفهمیم؟
قیمت بیت کوین در تاریخ ۲۱ فوریه الی ۱۴ آوریل ۲۰۲۱ رکوردهای قیمت جدیدی ثبت کرد اما اندیکاتور MACD طی این مدت، واگرایی نزولی را تشکیل داد. این شرایط، نشانهای مبنی بر این موضوع بود که روندصعودی فعلی در حال ضعیف شدن است. هنگامی واگرایی نزولی شکل میگیرد، معاملهگران باید مراقب باشند و طی چنین شرایطی از انجام معاملات بلندمدت اجتناب کنند. در این مورد، واگرایی نزولی یا کاهش قیمت شدید به اوج خود رسید.
نمودار قیمت لایت کوین نشان داده است که MACD طی روند نزولی شدید از ماه جولای تا دسامبر ۲۰۱۹ چگونه واگرایی نزولی شکل داده است. معاملهگرانی که در شرایط عبور خط مکدی از خط مرکزی اقدام به خرید کرده بودند در ماه سپتامبر و مجددا در ماه نوامبر با ضررهای سنگین مواجه شدند. این موضوع نشان میدهد که معاملهگران قبل از اقدام بر اساس واگراییهای MACD باید منتظر باشند تا نوسان قیمت، نشانههای تغییر روند را بروز دهد.
سخن پایانی
اندیکاتور MACD همراه با روند پیش میرود و میتوان از آن به منظور تشخیص روند حرکتی دارایی موردنظر نیز استفاده کرد. بر اساس شرایط بازار و دارایی موردنظر، معاملهگران میتوانند تنظیمات زمانی اندیکاتور مک دی را تغییر دهند. اگر نوسان قیمت کوین موردنظر سریع و زیاد است، میتوان از مکدی حساستر استفاده کرد. در خصوص کوینهایی که نوسان آنها کمتر است میتوان از تنظیمات پیشفرض با حساسیت اندیکاتور تغییر روند کمتر استفاده کرد. معاملهگران همچنین میتوانند از ترکیب این دو اندیکاتور MACD استفاده کنند تا نتایج بهتری کسب کنند. هرچند، هیچگونه اندیکاتور بینقص و کاملی وجود ندارد که در تمام شرایط جوابگو باشد. حتی با وجود ترکیبهای گفته شده، باز هم ممکن است معاملات برخلاف انتظارات پیش برود. معاملهگران باید از اصول مدیریت سرمایه استفاده کنند تا سریعا جلوی ضرر بیشتر را بگیرند و از سود حاصل از معاملات خود محافظت کنند.
تشخیص روند به کمک اندیکاتور ایچیموکو
یکی از کاربردهای اندیکاتور ایچیموکو تشخیص روند چارت قیمتی است که با توجه به پارامترهای اندیکاتور ایچیموکو به نام های تنکنسن، کیجونسن، اسپن A، اسپن B، چیکو اسپن انجام میشه در این مقاله میخوایم راجع روند قیمتی صحبت کنیم پس با من همراه باشید.
قبل از شروع این مطلب اگر پارامترهای اندیکاتور ایچیموکو رو نمیدونید لطفا ابتدا اونا رو بخونین بعد به مطالعه این مطلب ادامه بدید.
آنچه در این مقاله میخوانید
روند صعودی در ایچیموکو به چه صورت است؟
ما در کل سه نوع روند داریم روند صعودی نزولی و رنج. در ایچیموکو هر کدوم از شرایط زیر میتونه یکی از قوت قلب های صعودی بودن روند باشه و در ایده آل ترین حالتش اینه که هر سه مورد باهم و همزمان اجرا شده باشه:
1- ابر کومو سبز رنگ باشه
2- تنکسن بالای کیجونسن باشه
3- چیکواسپن هم بالای ابر کومو باشه
به این حالت می گن روند صعودی ایده آل از نظر اندیکاتور ایچیموکو که اگه یکی از این شرایط هم وجود نداشت روند صعودی از حالت ایده آل خارج میشه و احتمال صعودی بودنش کم رنگ تر میشه.
همونطور که در تصویر مشاهده می کنید سه شرایط موثر در این چارت قیمتی کاملا مثبت ارزیابی شدن و روند صعودی از نوع ایده آل رو نشون میده.
روند نزولی در ایچیموکو به چه صورت است؟
برای روند نزولی هم این شرایط دقیقا برعکس حالت صعودی است به این صورت که
1- ابر کومو قرمز رنگ باشه
2- تنکنسن زیر کیجونسن باشه
3- چیکو اسپن زیر ابر کومو باشه
در این حالت روند نزولی و نزولی اندیکاتور تغییر روند ایده آل خطاب میشه. مانند تصویر زیر:
سوالات متداول درباره تشخیص روند در ایچیموکو
از چه پارامترهایی برای تشخیص روند به کمک اندیکاتور ایچیموکو استفاده می شود؟
ابر کومو- تنکنسن- کیجونسن- چیکو اسپن
چگونه به کمک ایچیموکو بفهمیم روند صعودی است؟
1- ابر کومو سبز رنگ باشه
2- تنکسن بالای کیجونسن باشه
3- چیکواسپن هم بالای ابر کومو باشه
چگونه به کمک ایچیموکو بفهمیم روند نزولی است؟
1- ابر کومو قرمز رنگ باشه
2- تنکنسن زیر کیجونسن باشه
3- چیکو اسپن زیر ابر کومو باشه
اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟
همانطور که میدانید تحلیل تکنیکال در فرآیند معاملات سهام در بازار سهام، یکی از ابزارهای مهم به شمار میآید.
از تحلیل تکنیکال برای ارزیابی سهام با توجه به روند نمودارها و سایر دادهها میتوان بهره برد. در تحلیل تکنیکال ما به دنبال به دست آوردن ارزش ذاتی سهام نیستیم بلکه تلاش میکنیم با استفاده از ابزارهای موجود در این بخش، به الگوها و پیشبینیهایی از آینده سهم دست پیدا کنیم. در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم که اندیکاتور چیست و در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد.
منظور از اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال است که با استفاده از محاسبات ریاضی و معادلات پیچیده روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات مهمی را در اختیار تحلیلگر قرار میدهد. اندیکاتور به عنوان یک ابزار مهم در تحلیل تکنیکال به منظور کشف الگو و پیشبینی روند سهم استفاده میشود. همچنین از اندیکاتور میتوان برای کشف نقاط مهم در نمودار سهم به منظور سیگنال خرید و فروش نیز استفاده کرد.
در ادامه لازم است بدانید که اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته پیشرو (leading) و دنبالهرو (lagging) تقسیم میشوند. عملکرد اندیکاتورهای پیشرو به این شکل است که با توجه به نوسانات و اتفاقاتی که روی قیمت سهم در بازار رخ میدهد، پیشبینی لازم را به شخص اعلام میکنند. اندیکاتورهای دنبالهرو نیز با کمی تأخیر، اتفاقاتی که روی سهم انجام میشود را پیشبینی کرده و هشدار لازم را اعلام میکنند.
در نظر داشته باشید که اندیکاتورها در بازار سرمایه و پروسه ارزیابی و تحلیل سهمها به سه روش قابل استفاده هستند:
۱ -هشدار: اندیکاتورها پتانسیلی دارند که میتوانند قبل از تغییر روند و با توجه به تغییرات قیمتی که در سهم رخ میدهد، هشدارهای لازم را اعلام کنند. به این ترتیب اندیکاتورها گزینه بسیار مناسبی برای اعلان هشدار تغییرات پیش رو برای هر سهم به شمار میآیند.
۲ -پیشبینی: در بازار بورس ابزارهای مختلفی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید نقطه ورود به سهم را کشف کنید. در این میان اندیکاتورها از بهترین ابزارهای ممکن در تحلیل سهم به منظور کشف نقطه ورود به شمار میآیند.
۳ -تایید: یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور در تحلیل تکنیکال، دریافت تایید از تشخیص صحیح روند سهام یا پیشبینی آن است. این فرآیند زمانی رخ میدهد که تحلیلگر با استفاده از دادههای در دسترس، فرآیند تحلیل را آغاز میکند و در نهایت به دنبال یک تایید برای تشخیص روند سهم و پیشبینی آینده آن است.
انواع اندیکاتورها را بشناسیم!
اندیکاتور باندهای بولینگر (bollinger bands)
این نوع از اندیکاتور همانطور که از نامش پیدا است، توسط جان بولینگر توسعه داده شد و شامل دو نوار نوسانی است که به نوعی در قسمت بالایی و پایینی نمودار اصلی در حرکت هستند. زمانی که در بازار بورس هیجانات قالب شود و سهم از نظر قیمتی در نوسانهای شدید باشد این نوارهای بالا و پایینی پهنتر میشوند.
در مقابل زمانی که نوسانات در قیمت سهم کاهش یابد، فاصله این دو نوار از هم کمتر خواهد شد. تحلیلگران و فعالان بورس با استفاده از همین فاصله بین دو نوار در این اندیکاتور قادر به کشف نقاط مهم به منظور ورود به سهم هستند. پس با این تفاسیر کارشناسان با استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر میتوانند نقاط ورود و خروج از سهم را تشخیص داده و معاملات خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند.
ساختار باندهای بولینگر:
میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولا در بازه زمانی ۲۰ روزه قابل تنظیم است.
باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
کاربردهای باندهای بولینگر:
باندهای بولینگر پایین به نوعی نمایانگر محدوده حمایتی سهم هستند. زمانی که نمودار اصلی با باندهای پایین برخورد داشته باشد یعنی فشار فروش در آن نقطه بیش از حد است و در ادامه تمایل به خرید در این سهم افزایش اندیکاتور تغییر روند پیدا خواهد کرد. چرا که سهم افت خود را کرده است و الان زمان مناسب برای ورود به سهم است.
برخورد نمودار اصلی قیمت با باندهای بالا نیز به این معنی است که تقاضا برای خرید سهم بالا است. زمانی که این برخورد انجام شود به نوعی سهامداران به فروش سهم تمایل پیدا خواهند کرد. در نظر داشته باشید که برخی اندیکاتورها با هم قابل بررسی و ارزیابی هستند که در این مورد اندیکاتور RSI نیز از گزینههای خوب به شمار میآید. شما با استفاده و ترکیب این دو اندیکاتور در تحلیلهای خود قادر هستید که نقاط ورود و خروج از سهم را به راحتی پیشبینی کنید.
1. اندیکاتور ابر ایچیموکو (ichimoku cloud)
اندیکاتور ابر ایچیموکو، به عنوان یک اندیکاتور مهم و همهکاره در فرآیند تحلیل تکنیکال قابل استفاده است. شما از این اندیکاتور میتوانید برای تشخیص نقاط حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و یافتن سیگنالهای معاملاتی استفاده کنید.
اندیکاتور ابر ایچیموکو در نگاه اول بر روی نمودار کمی پیچیده به نظر میرسد اما در صورت آشنایی با این اندیکاتور خواهید فهمید که به راحتی قابل بررسی و ارزیابی است. با استفاده از این اندیکاتور به راحتی سیگنال خرید و فروش در سهم را میتوانید پیشبینی کنید.
کاربرد اندیکاتور ابر ایچیموکو:
شناسایی روند سهم
شناسایی نقاط حمایت و مقاومت
شناسایی جهت و قدرت روند
کسب اطلاعات مهم از سهم در بازه زمانی کوتاه
سیگنالهای ورود و خروج از سهم
شناسایی نقاط برگشت سهم
2. اندیکاتور میانگین متحرک (moving average)
در ادامه بحث اندیکاتور چیست به میانگین متحرک میرسیم که در اصل از نوع اندیکاتورهای دنبالکننده است و از تغییرات قیمت سهم، اطلاعات لازم را کسب میکند. بر عکس حالات قبلی در اندیکاتورهایی که اشاره کردیم، این نوع اندیکاتور قیمت آینده سهم را پیشبینی نمیکند، بلکه کاربرد اصلی آن به نوعی مشخص کردن مسیر فعلی سهم در بازار است. همینطور در نظر داشته باشید که تحرک و نوسان اندیکاتور میانگین متحرک نسبت به قیمت سهم کمتر است چون بر اساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میشوند.
این اندیکاتورها در اصل به عنوان پایه و اساس برخی اندیکاتورهای دیگر مانند باندهای بولینگر، مکدی و… به حساب میآیند. دو نوع از اندیکاتورهای مشهور میانگین متحرک، اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی هستند.
1. اندیکاتور MACD: این اندیکاتور مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است. به زبان ساده زمانی که اندیکاتور مکدی در نمودار به سطح بالایی رسیده باشد نشاندهنده روند صعودی و مناسب در سهم مورد نظر است و در نقطه مقابل زمانی که این اندیکاتور در سطح پایینتری قرار داشته باشد، سهم در حالت نزولی خواهد بود. همیشه به یاد داشته باشید که خطوط متقاطع اندیکاتور MACD، سیگنال محل خرید و فروش در سهم را به شما نمایش میدهد.
2. اندیکاتور RSI: اندیکاتور RSI نشانگر قدرت روند سهم در بازار است و قدرت حرکت را از آن دریافت میکنیم. همچنین کندل صعودی و نزولی را میتوان از این اندیکاتور دریافت نمود. فعالان بازار معمولاً در تحلیلهای خود از این نوع اندیکاتور به وفور استفاده میکنند.
3. اندیکاتور واگرایی: شما با استفاده از این اندیکاتور میتوانید به جزئیات دقیقی که در قیمت یک سهم نهفته است پی ببرید. همینطور سیگنالهای ارسال شده از این اندیکاتور را نمیتوان در خود قیمت مشاهده کرد. واگراییها اغلب برای شناسایی نقاط برگشتی یا زمان معامله بکار میروند و قادر هستند حرکت آرام و روند ضعیف را نمایان کنند.
4. اندیکاتور COT: از این اندیکاتور بیشتر در صندوقهای سرمایهگذاری استفاده میشود و با استفاده از آن میتوان بازده سالیانه سرمایه را حمایت کرد. در ضمن به شما این امکان را میدهد که موقعیت مکانی تاریخی را در برابر حرکت قیمت تاریخی، دنبال کنید و استراتژیهای تجاری سودآور را به راحتی ایجاد کنید.
سخن آخر
تحلیل تکنیکال یکی از بازوان قدرتمند تحلیل سهم در بازار سرمایه است. در فرآیند تحلیل تکنیکال شما قادر هستید از ابزارهای متنوعی استفاده کنید. در این میان اندیکاتورها از بهترین ابزارهای تحلیلی در این پروسه هستند. در این مطلب ابتدا بررسی کردیم که اندیکاتور چیست و بعضی از اندیکاتورهای پرطرفدار و ویژگیهای آنها را معرفی کردیم.
به منظور یادگیری تکنیکهای تحلیل تکنیکال، مخصوصا چگونگی استفاده از اندیکاتورها میتوانید به مراکز آموزش بورس آگاه مراجعه کنید. کارگزاری آگاه، با برگزاری دوره تحلیل تکنیکال این امکان را برای علاقهمندان مهیا کرده است تا بتوانند به کمک ابزارهای پیشرفته تحلیل تکنیکال، روند بازار را پیشبینی و معاملات موفقی را تجربه کنند.
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
کارکرد اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال از چندین ابزار برای پیش بینی قیمت ها استفاده می کنند. یکی از این ابزارها اندیکاتورها هستند. اندیکاتورها فرمول های ریاضی هستند که جهت محاسبه آنها از داده های بازار مانند قیمت، حجم و جریان وجوه استفاده می شود. گاهی اوقات یک اندیکاتور ترکیبی از چندین فرمول مختلف است. اندیکاتورها توسط نرم افزارهای تحلیل تکنیکال و پلتفرم های معاملاتی محاسبه و با خطوط، نقاط و اعداد بر روی نمودارهای قیمت رسم می شوند.
انواع اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
در یک دسته بندی می توان اندیکاتورها را به چهار دسته تقسیم کرد:
a) اندیکاتورهای بر پایه قیمت (Price-Based):
این اندیکاتورها از اطلاعات قیمت های جاری و قیمت های گذشته بازار استفاده می کنند. نمونه هایی از این نوع از اندیکاتور شامل میانگین متحرک(Moving Average) ، باندهای بولینگر(Bollinger Bonds) و دیگر اندیکاتورها می باشد.
b) نوسانگرهای لحظه ای (Momentum-Oscillator):
یکی از چالش ها در استفاده از اندیکاتورهایی که روی نمودار قیمت رسم می شوند مشکل بودن شناسایی تغییرات بازار است. اندیکاتورهای مومنتوم اوسیلیتور کمک قابل توجهی برای حل این مشکل می کنند. آنها با استفاده از داده های قیمت محاسبه می شوند اما بگونه ای ساختار یافته اند که بین دو عدد معمولا 0 تا 100 یا حدود یک عدد مانند 0 یا 100 نوسان می کنند. بخاطر این ساختار، حرکت های بیش از حد بالا یا بیش از حد پایین قیمت قابل تشخیص است. از آنجاییکه این نوسانگرها نیز بر پایه قیمت محاسبه می شوند می توان از مفاهیم روند، حمایت و مقاومت برای تفسیر آنها نیز استفاده کرد.
تکنیکالیست ها همچنین بدنبال همگرایی و واگرایی بین اندیکاتورهای نوسانگر و نمودار قیمت هستند. همگرایی زمانی حاکم است که روند حرکتی قیمت با حرکت نوسانگر شبیه به یکدیگر باشد. واگرایی زمانی اتفاق می افتد که روند حرکت قیمت، مخالف روند حرکت اندیکاتور نوسانگر است. برای مثال ممکن است قیمت به یک قله جدید صعود کند در حالیکه نوسانگر به نقطه بالاتری نرسد. در این حالت واگرایی رخ داده است. این می تواند یک نشانه از پایان روند صعودی باشد. نوسانگرهای مومنتوم بایستی با درکی از روند فعلی بازار مورد استفاده قرار گیرند. نوسانگرها شرایط اشباع خرید و اشباع فروش را به معامله گر اعلام می کنند. در شرایط اشباع خرید، بازار در حالت رونق ناپایدار قرار دارد و هر لحظه ممکن است تغییر روند بدهد. همینطور در شرایط اشباع فروش، بازار در حالت رکود ناپایدار قرار دارد و احتمال تغییر روند وجود دارد. از سوی دیگر محدوده نوسان یک اندیکاتور نوسانگر برای سهام مختلف ممکن است متفاوت باشد. برخی سهام نوسانات شدیدی را تجربه می کنند در حالیکه ممکن است نوسانات دیگر سهام اندک باشد.
نوسانگرهای مومنتوم سه کارکرد اصلی دارند. اول اینکه نوسانگرها می توانند جهت تشخیص قدرت یک روند استفاده شوند. سطوح اشباع خرید بیش از حد می تواند یک سیگنال شروع نزول قیمت ها باشد. همچنین سطوح اشباع فروش بیش از حد می تواند سیگنال آماده باش جهت ورود به بازار باشد. کارکرد دوم اینکه وقتی نوسانگر به سطوح قله و کف قبلی خود می رسد به عنوان حمایت و مقاومت می توان از آن استفاده کرد. در این حالت احتمال تغییر روند وجود دارد. برای نوسانگرهایی که حول عدد صفر حرکت می کنند عبور از عدد صفر بعنوان احتمال تغییر روند تفسیر می شود. سوما، در بازارهای روند خنثی نوسانگرها می توانند بعنوان ابزاری بر معاملات کوتاه مدت مورد استفاده قرار گیرند. بدین صورت که سهام در اشباع خرید فروخته می شود و در اشباع فروش خریداری می گردد. از این نوع اندیکاتورها می توان به مومنتوم(Momentum) ، شاخص قدرت نسبی(RSI) ، استوکستیک(Stochastic Oscillator) و مکدی(MACD) اشاره کرد.
c) اندیکاتورهای احساسی (Sentiment-Indicators):
این اندیکاتورها سعی می کنند با اندازه گیری فعالیت های سرمایه گذاران علائمی برای قدرت یا ضعف بازار پیدا کنند. اندیکاتورهای سنتیمنت به دو دسته تقسیم می شوند. این دو دسته شامل شاخص هایی است که بر پایه اطلاعات آماری محاسبه می شوند و شاخص هایی که بر پایه نظر سرمایه گذاران می باشد.
در اغلب بازارها نظرسنجی هایی بطور منظم انجام می شود. با این نظرسنجی ها احساسات و پیش بینی های سرمایه گذاران شخصی و شرکتی درباره روند بازار مشخص و منتشر می شود. سپس عملکرد واقعی بازار با پیش بینی سرمایه گذاران مقایسه می شود. بدین ترتیب تکنیکالیست ها بررسی می کنند که آیا یک رابطه منطقی بین احساسات سرمایه گذاران و رفتار بازار وجود داشته است.
دسته دیگر از این نوع اندیکاتورها بر پایه اطلاعات آماری بازار محاسبه می شوند. جهت محاسبه دو اندیکاتور که اغلب مورد استفاده قرار می گیرد از اطلاعات بازار اختیار معامله استفاده می شود. این دو اندیکاتور شامل نسبت حجم معاملات اختیار فروش به حجم معاملات اختیار خرید (put/call) و همچنین شاخص نوسان می باشد. علاوه بر این بسیاری از تحلیلگران به میزان اعتباری که توسط کارگزاران به سرمایه گذاران ارائه شده و یا میزان فروش استقراضی سهام توجه می کنند. میزان فروش استقراضی از تقسیم حجم فروش استقراضی بر میانگین حجم کل معاملات یک روز بدست می آید.
d) جریان های نقدی (Flow-of-Funds):
تکنیکالیست ها با توجه به جریانهای نقدی سعی می کنند عرضه و تقاضای بالقوه سهام را را اندازه گیری کنند. تقاضای بازار از میزان نقدینگی سهامداران بزرگ مانند شرکت های بیمه و صندوق های بازنشستگی حاصل می شود. هر چه این سهامداران میزان نقدینگی بیشتری داشته باشند تقاضای بالقوه سهام بیشتر خواهد بود. همچنین عرضه سهام موجود در بازار زمانی افزایش می یابد که عرضه اولیه اتفاق می افتد یا عرضه های ثانویه انجام می شود. عرضه ثانویه می تواند عرضه سهام درون سازمانی ها در بازار باشد.
اندیکاتورها ابزارهای سودمندی هستند که می توانند بصورت انفرادی بعنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده شوند یا به همراه دیگر ابزارها و استراتژی ها مورد استفاده قرار گیرند. حتی تحلیلگران بنیادی می توانند پس از انتخاب سهام ارزنده جهت یافتن نقاط بهینه ورود و خروج از آنها بهره ببرند.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4.2 / 5. تعداد آرا 5
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
ریسک سیستماتیک و ضریب بتا (β)
استخر ماینینگ (Mining Pool) چیست؟
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
دیدگاه شما