نقدینگی چیست و چه اهمیتی در سرمایه گذاری دارد؟
نقدینگی معیاری است که امکان تبدیل یک دارایی به پول نقد یا دارایی دیگر را تعیین میکند. بهعنوانمثال تصور کنید که صاحب یک کتاب نادر و ارزشمند قدیمی هستید و قصد فروش این کتاب را دارید. اما مشکل اینجاست که در یک جزیره دور افتاده، تنها زندگی می کنید. در نتیجه کتاب شما اگرچه ارزشمند است اما یافتن خریدار برای آن بسیار سخت خواهد بود.
حال فرض کنید که می خواهید بهاندازه ۱۰۰ هزار تومان بیت کوین بخرید. شما به راحتی و بلافاصله میتوانید از جفت ارز BTC / ریال در نوبیتکس استفاده کرده و خرید خود را انجام دهید. این خرید بدون هیچ تأثیری روی قیمت این دارایی صورت میگیرد. به همین خاطر است که نقدینگی در مورد داراییهای مالی حائز اهمیت است.
مقدمه
راه مناسب برای اطمینان از سلامت یک بازار چیست؟ البته که برای تعیین سلامت یک بازار میتوان حجم معاملات، نوسانات یا سایر شاخصهای تکنیکال را بررسی کرد. اما با تمام این مسائل، یک عامل بسیار مهم که نباید آن را در این میان نادیده گرفت؛ نقدینگی است. اگر بازار دارای نقدینگی بالا نباشد، انجام هر معاملهای بر قیمت تأثیر قابلتوجهی خواهد داشت. در ادامه میتوانید بیشتر درباره نقدینگی و تأثیر و اهمیت آن بخوانید.
نقدینگی چیست؟
نقدینگی (Liquidity) معیاری است برای سنجش سهولت تبدیل یک دارایی به دارایی دیگر بدون آنکه تبدیل، تأثیری بر قیمت آن دارایی بگذارد. به زبان ساده ، نقدینگی نشان میدهد که آیا یک دارایی به سرعت و راحتی قابل خریدوفروش است یا خیر!
با توجه به این؛ نقدینگی خوب، به این معنی است که یک دارایی بدون تأثیر زیادی بر قیمتش، بتواند به سرعت خریداری یا فروخته شود. در سوی مقابل، نقدینگی بد یا کم به این معنی است که یک دارایی نمیتواند به سرعت خریداریشده و یا به فروش برسد. یا حتی اگر بتوان به سادگی آن را معامله کرد، در هر معاملهای که صورت بپذیرد، قیمت آن دارایی دستخوش تغییر بسیاری خواهد شد.
وجه نقد (یا معادلهای وجه نقد، مانند کارت عابر بانک) یکی از نقدشوندهترین داراییهاست. چرا که وجوه نقد میتوانند به راحتی به داراییهای دیگر تبدیل شوند. معادل چنین عملکردی در دنیای رمزارزها ارز دیجیتال با ثبات (StableCoin) است.
اگرچه ارزهای دیجیتال هنوز تبدیل به بخشی از استانداردهای پرداخت روزمره نشدهاند، اما با این وجود، زمان زیادی طول نخواهد کشید که این مسئله به طور گسترده در بین عموم کاربرد نقدشوندگی موردپذیرش قرارگرفته و به عنوان یک راهحل پرداخت مورد استفاده قرار گیرند. هرچند که در حال حاضر نیز حجم زیادی از بازار رمزارزها در اختیار ارزهای دیجیتال با ثبات قرارگرفته و آنها را به یک دارایی نقد شونده مناسب تبدیل کرده است.
از طرف دیگر، املاک و مستغلات، اتومبیلهای خاص یا اجناس نادر ممکن است به طور نسبی نقد شوندگی پایینی داشته باشند، زیرا خریدوفروش آنها لزوماً کار سادهای نیست. حتی اگر شما مالک یک اثر گرانقیمت هنری هستید، یافتن خریداری که مایل به خرید آن از شما با قیمتی مناسب باشد، دشوار است.
به طور مثال فرض کنیم که شما مایل به تعویض آن اثر هنری با یک خودرو گرانقیمت هستید. تقریباً غیرممکن است از میان مالکهای چنین خودرویی، فردی را پیدا کنید که مایل به فروش خودروی خود باشد و آن اثر هنری را به عنوان بهای اتومبیلش بپذیرد. در واقع پول نقد برای پوشاندن نواقص چنین شکلهایی از مبادله کالا با کالایی پدید آمد.کاربرد نقدشوندگی
بهطورکلی داراییهای فیزیکی به دلیل ملموس بودن، نسبت به داراییهای دیجیتال از قدرت نقدشوندگی کمتری برخوردارند. همچنین داراییهای فیزیکی مشمول هزینههای اضافی (مانند مالیات، تعمیر و نگهداری) نیز بوده و حتی ممکن است خریدوفروش آنها طی پروسه طولانیتری انجام بگیرد.
این در حالی است که در مورد مبادلات دیجیتال و رمزارزها، خرید یا فروش داراییها تنها یک بازی انتقال بیت (bits) میان رایانهها است. این موضوع به سود نقدینگی است، زیرا مراحل لازم برای انجام یک معامله و کاربرد نقدشوندگی تراکنش را به مراتب سادهتر میکند.
البته بهتر است نقدینگی را به عنوان یک طیف در نظر بگیریم و به هر دارایی بخشی خاص از آن را اختصاص بدهیم. در یک سو، پول نقد و رمز ارز با ثبات (stable coin) است و در سوی دیگر، داراییهای سخت نقد شونده و راکد مانند کالاهای نادر وجود دارند. بهطورکلی بهتر است انواع داراییها را در بخشی از طیف نقدینگی بگنجانیم.
انواع نقدینگی:
- نقدینگی دارایی: این اصطلاح اغلب در متون تجاری و ترازنامههای مربوط به کسبوکارها مورد استفاده قرار میگیرد و به معنای توان پرداخت بدهیهای یک شرکت با محاسبه دارایی و گردش مالی خود است. نقدینگی دارایی بالای یک شرکت سلامت تراز مالی آن را تضمین میکند.
- نقدینگی بازار: میزانی که بازار اجازه خریدوفروش داراییها با قیمتی منصفانه را فراهم میکند، نقدینگی بازار است. این قیمت نزدیکترین قیمت به ارزش ذاتی دارایی است. در واقع ارزش ذاتی یک دارایی اغلب بین کمترین قیمتی که یک فروشنده حاضر به فروش و بیشترین قیمتی که یک خریدار حاضر به خرید است، قرار دارد. هرچه این اختلاف یا شکاف قیمت کمتر باشد، نقدینگی بازار بالاتر بوده و در نتیجه. احتمال خرید یا فروش یک دارایی بالاتر است.
شکاف قیمت چیست؟
همانطور که گفتیم، تفاوت میان بیشترین قیمتی که خریدار حاضر به خریدن یک دارایی و کمترین قیمتی که فروشنده حاضر به فروش یک دارایی است، شکاف قیمت نامیده میشود. هر چه این شکاف قیمت بیشتر باشد امکان صورت گرفتن معامله کمتر است و در نتیجه نقدینگی بازار پایینتر خواهد بود. شکاف قیمت بالا به معنای بازار راکد و شکاف قیمتی پایین به معنای درخواست بالا برای خرید و یک بازار پویاست.
شکاف قیمتی برای معاملهگرانی که از روش آربیتراژ استفاده میکنند، کاربرد دارد. هدف آنها بهرهگیری از اختلافات ناچیز در پیشنهاد خرید و درخواست فروش قیمت است که بارها و بارها اتفاق میافتد. چنین فعالیتهایی در واقع بسیار به سود بازار است. ولی چرا؟ زیرا آنها شکاف قیمتی را کاهش داده و سایر معاملهگران نیز معامله بهتری خواهند داشت. علاوه بر این، آنها از بروز اختلاف بالای قیمت بین صرافیهایی با جفتهای مشابه جلوگیری میکنند.
چرا نقدینگی از اهمیت ویژهای برخوردار است؟
باوجوداینکه رمز ارزها دارایی دیجیتالی هستند، اغلب انتظار میرود که نقدینگی بالایی داشته باشند، اما در واقعیت چنین نیست. برخی رمزارزها به خاطر حجم معاملات بیشتر و بازدهی بالاتر بازار، از سایر رمزارزها نقدینگی بهتری دارند.
حجم معاملاتی برخی بازارها چندین هزار دلار بوده و این در حالی است که حجم برخی دیگر میلیاردها دلار است. واقعیت این است که نقدینگی برای رمزارزهایی مانند بیت کوین یا اتریوم مشکل خاصی به وجود نمیآورد، اما بسیاری از رمزارزها با مشکل جدی نقدینگی در بازار خود روبرو هستند.
نقدینگی به ویژه در مورد خریدوفروش آلت کوینها بسیار مهم است چراکه خریدن یک رمزارز با نقدینگی کم و راکد به این معنی است که فروش آن سادگی یک رمزارز با نقدینگی بالا نیست و ممکن است برای معاملهگر مشکلاتی به وجود آورد. برای همین بهطورکلی پیشنهاد میشود که رمزارزهایی را خریدوفروش کنید که از نقدینگی بالایی برخوردارند.
در یک سفارش سریع در بازاری با نقدشوندگی پایین، شما با افت قیمت روبرو خواهید شد. افت در اینجا به این معنی است که معامله با قیمتی کاملاً متفاوت از آنچه در نظر داشتید، صورت میگیرد. این معمولاً به این خاطر اتفاق میافتد که در دفتر سفارشها، سفارش کافی و نزدیک به قیمت مورد نظر شما وجود ندارد. شما میتوانید با سفارش محدود، از این موضوع اجتناب کنید، اما در این صورت ممکن است سفارش شما برای مدتها در لیست سفارشها باقی بماند.
نقدینگی میتواند در شرایط متفاوت بازار، تغییر کند. یک بحران مالی میتواند تأثیر غیرقابلانکاری بر نقدینگی داشته باشد زیرا فعالان بازار برای پوشش تعهدات مالی و یا پرداخت بدهیهای خود، اقدام به خروج سریع از بازار میکنند.
سخن آخر
نقدینگی عامل مهمی در بررسی بازارهای مالی است. بهطورکلی، معامله در بازارهایی که نقدینگی بالایی دارند، مطلوبتر است زیرا میتوان با خیالی آسوده نسبت به موقعیتهای ورود و خروج از آن بازار اقدام کرد.
اندیکاتور MFI چیست؟
اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا (Money Flow Index) از خانواده نوسانگرها میباشد که جریان ورود یا خروج نقدینگی به بازار را در قالب یک شاخص نشان میدهد. اما بررسی ورود و خروج نقدینگی به بازار چه اهمیتی دارد؟
بر اساس تئوری اقتصادی حجم پول، زمانی که حجم پول در بازاری افزایش مییابد قدرت کاربرد نقدشوندگی خرید نیز به صورت موازی افزایش خواهد یافت و در نتیجه فروشندگان تمایل ندارند تا دارایی خود را با قیمت پایین عرضه کنند. عدم جذابیت قیمتهای پایین برای فروشندگان و همچنین افزایش تقاضای خریداران سبب میشود تا قیمتها افزایش یابد و مادامی که قیمتها باعث ارضای فروشندگان نشود شاهد روند افزایشی آن خواهیم بود. این موضوع به صورت عکس نیز صدق میکند؛ زمانی که نقدینگی از بازار خارج میشود طبیعتا تقاضا در بازار افت خواهد کرد و این اتفاق سبب میشود تا قیمتها کاهش یابند.
حال این تئوری را در بازار سرمایه مورد بررسی قرار میدهیم؛ زمانی که یک گزینه سرمایهگذاری مورد توجه فعالان بازار قرار میگیرد، به مرور زمان حجم زیادی پول وارد بازار خواهد شد و به تدریج قیمتها افزایش خواهند یافت. همچنین خروج پول از بازار میتواند شرایطی عکس را بوجود آورد و در نهایت منجر به کاهش قیمت گردد.
نحوه محاسبه اندیکاتور MFI
اندیکاتور MFI شباهت زیادی با اندیکاتور RSI دارد با این تفاوت که حجم معاملات نیز در محاسبات MFI لحاظ شده است. برخی از تحلیلگران معتقدند که MFI دقیقا همان اندیکاتور RSI میباشد، با این تفاوت که حجم نیز در محاسبات آن دخیل شده است. محاسبات اندیکاتور MFI بسیار ساده میباشد و در درجه اول قیمت بسته (Close) با بیشترین و کمترین قیمت (High & Low) جمع میشود و تقسیم بر سه خواهد شد که به حاصل این میانگین اصطلاحا قیمت تایپیکالی گفته میشود.
در قدم دوم جریان نقدینگی محاسبه میگردد؛ جریان نقدینگی به سه دسته جریان مثبت، جریان منفی و جریان خنثی تقسیم بندی میشود:
- جریان نقدینگی مثبت: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته بالاتر باشد در این حالت جریان نقدینگی مثبت است.
- جریان نقدینگی منفی: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته پایینتر باشد در این حالت جریان نقدینگی منفی است.
- جریان خنثی نقدینگی: زمانی که قیمت تایپیکالی نسبت به روز گذشته تغییرلتی نداشته باشد در این حالت وضعیت خنثی دارد.
در قدم سوم نسبت نقدینگی محاسبه خواهد شد و این نسبت از تقسیم جریان نقدینگی مثبت بر منفی بدست خواهد آمد:
حال تمام داده های مورد نیاز برای محاسبه MFI تکمیل شده است و به راحتی میتوانیم بر اساس فرمول زیر شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم. البته تاکید میگردد که تحلیلگران تکنیکال هیچ نیازی به محاسبه MFI ندارند و صرفا جهت آموزش و تفهیم هرچه بهتر موضوع، نحوه محاسبه آن آموزش داده شده است.
سیگنال اندیکاتور MFI
اندیکاتور MFI شباهت بسیار زیادی به RSI دارد. این اندیکاتور مانند RSI در محدوده ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند و دو سطح ۲۰ و ۸۰ سطوح پر اهمیت این اندیکاتور را تشکیل میدهند. ناحیه بالای ۸۰ به عنوان ناحیه اشباع ورود نقدینگی به بازار و ناحیه زیر ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع خروج نقدینگی نامگذاری میشوند.
سیگنال فروش اندیکاتور MFI:
زمانی که جریان نقدی پول وارد بازار میشود شاخص نمودار MFI شروع به رشد میکند و پس از گذر از سطح ۸۰ وارد ناحیه اشباع ورود نقدینگی میشود. به مرور زمان و با بالا رفتن قیمت، انگیزه لازم در بین عرضهکنندگان ایجاد میشود و به مرور شاهد افزایش فروش و خروج نقدینگی از بازار خواهیم بود. نشانه های فروش زمانی پررنگ خواهد شد که نمودار MFI از ناحیه اشباع ورود نقدینگی خارج شود و سطح ۸۰ را از بالا به پایین بشکند. در این حالت با توجه به خروج نقدینگی احتمالا شاهد شروع حرکت ریزشی قیمت خواهیم بود.
سیگنال خرید اندیکاتور MFI:
افزایش فروشهای بی امان و خروج نقدینگی از بازار به مرور زمان قیمت را کاهش میدهد. با توجه به افت قیمتها و افزایش ارزندگی، انگیزه لازم در بین سرمایهگذاران پدید خواهد آمد و به مرور زمان شاهد ورود نقدینگی در بازار خواهیم بود که این اتفاق منجر به حرکت نمودار MFI از ناحیه اشباع خروج نقدینگی به ناحیه تعادلی خواهد بود. بنابراین زمانی که سطح ۲۰ توسط خط MFI از پایین به بالا شکسته شد میتوانیم آن را به عنوان سیگنال خرید تلقی کنیم.
واگرایی و همگرایی در MFI:
یکی از ویژگیهای مثبت اندیکاتور MFI امکان بررسی ضعف در روند میباشد. این اندیکاتور همانند RSI در تشخیص واگرایی ها در کف و قلهها دقت نسبتا بالایی دارد. با توجه به اهمیت بررسی واگرایی در اندیکاتورها، MFI میتواند کمک بزرگی در زمینه تشخیص قدرت روند باشد.
مدیریت نقدینگی در بازارهای مالی اسلامی
ضرورت یکپارچگی سیستمهای بانکی و مالی به منظور ایجاد و گسترش وابستگیهای بینالمللی از جایگاه ویژهای برخوردار میباشد. بانکها به واسطه سرمایهگذاران و وامگیرندگان متعدد با انواع بازارهای پولی و مالی رابطه دارند؛ به همین دلیل، دائماً با ریسکهای مختلفی روبرو میشوند، به طوریکه ممکن است ورود به یک بازار و یا خروج از آن، کاهش یا افزایش در یک یا چند نوع ریسک را در پی داشته باشد.
ریسک نقدینگی به دلیل کمبود و عدم اطمینان در میزان نقدینگی بانک ایجاد میشود. از سوی دیگر ممکن است بازارهایی که منابع بانک در آنها قرار دارد دچار کمبود نقدینگی شوند و در نتیجه باعث افزایش ریسک نقدینگی شود. با توجه به آنکه ریسک نقدینگی با سایر ریسکهای مالی مختلط است، لذا سنجش و کنترل آن با دشواری روبرو است. از اینرو، مدیریت نقدینگی یکی از مهمترین مباحث مربوط به نظام بانکداری میباشد. بهطوریکه عدم مديريت صحيح آن ميتواند تبعات و پيامدهايي مانند سقوط نظام بانكي و حتي نظام مالي را بههمراه داشته باشد. لذا قانونگذاران به موقعيت و وضعيت نقدينگي نهادهاي مالي بسيار حساس بوده و بر تقويت چارچوب نقدينگي بانكها تكيه ميكنند. در این میان، براي نهادهاي مالي اسلامي، مديريت نقدينگي از ويژگي منحصر بفردي برخوردار است. زيرا بسياري از ابزارهاي مالي مرسوم موجود كه براي مديريت نقدينگي بكار ميرود، مبتني بر نرخ بهره هستند و با توجه به آنکه از نظر شرعي و فقهي كاربرد پذير نيستند، لذا با محدودیت گسترش فعاليتهاي بين بانكي بازار پول مواجه خواهند بود. ازاینرو، با توجه به اهمیت موضوع در این مقاله به جنبههاي مختلف مديريت نقدينگي در بانكهای اسلامي خواهیم پرداخت.
2. مفهوم مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی میتواند به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی، پیشبینی شود. دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، شامل پيشبيني خالص وجوه مورد نياز با توجه به عوامل روندي، فصلي، چرخهاي و رشد كلان بانك ميباشد و نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی میکند.
2-1. مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی
از ديدگاه بانكداري اسلامي، مديريت نقدينگي به توانايي بانك در تجهيز برنامهريزي شدة منابع و تأمين تقاضاهای تأیید شده اطلاق ميشود. از اینرو، توانايي يك بانك اسلامي در فراهم كردن نقدينگي، نيازمند نگهداري داراييهاي مالي با قابليت نقدشوندگي بالا و قابليت جابهجايي سريع است. از اینرو، مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. زیرا بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تأمین مالی میشود و علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند. [1] از سوی دیگر، وجود ابزارهای گوناگون، مانند بازار بینبانکی یا دیگر بازارهای سرمایه که بر اساس نرخ بهره عمل میکنند، به مدیریت نقدینگی بانکهای متداول کمک زیادی میکند، اما با توجه به آنکه بیشتر این ابزارهای مالی بر اساس مکانیسم نرخ بهره بنا شدهاست لذا به علت حرمت ربا در اسلام نمیتوان از آنها استفاده نمود، در نتیجه موضوع مديريت نقدينگي در بانكهاي اسلامي با پيچيدگي خاصي روبرو میباشد. در ادامه، به برخی از این ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکداری متعارف اشاره میکنیم.
در نظام بانکداری متعارف ابزارهای گوناگونی برای مدیریت نقدینگی با توجه به ميزان توسعهيافتگي مالي كشورها، ایجاد شدهاست. بهطور کلی، مازاد نقدینگی از طریق 4 روش کلی ذیل مدیریت خواهند شد. [2]
1) تزریق مازاد در شبکه داخلی بانکی
2) سرمایهگذاری در اوراق بهادار دولتی
3) اعطای وام به مشتریان شرکت
4) حفظ وجوه اضافی در سطح نرخ بازده صفر درصد [3]
در میان ابزارهای مدیریت نقدینگی، بازار بین بانکی یکی از مهمترین ابزارها در کشورهای پیشرفته است. در اين بازار، بانكهايي كه به نقدينگي نياز دارند، از ديگر بانكها به صورت كوتاهمدت وام ميگيرند که معمولاً زمان سررسيد يك شب تا يك سال است. در بازارهاي پولي بين بانكي، ابزارهاي مالي با ويژگيهاي بسيار متفاوت وجود دارند که دسترسي به آن، اختيارات بسياري به بانكهاي متعارف براي استقراض و تعديل جريان نقدي كوتاه مدت، ارائه ميكند. از سوي ديگر، بازار دست دوم ابزارهاي مالي، خود به منبع مهمي براي مديريت نقدينگي تبديل شدهاند. بگونهاي كه بانكهاي متعارف ميتوانند براي مديريت نقدينگي خود، به آنها تكيه كنند. علاوه بر این، گواهی سپرده، قرارداد بازخرید، اسناد خزانه، اوراق تجاری شرکتها، تأییدیه بانک، تبدیل داراییهای بانک به اوراق بهادار، استفاده از مشتقات اعتباری و استقراض از بانک مرکزی (به منظور جلوگیری از ناپايداري در نظام مالي و اعتباري به عنوان آخرین ابزار در مدیریت نقدینگی مطرح ميشود) از دیگر ابزارهای مدیریت نقدینگی بانکهای متعارف بهشمار میروند. [4]
با توجه به آنکه بانكهاي اسلامي، همچون بانكهاي متعارف، به ريسك نقدينگي و مشكلات آن دچارند در نتيجه، مديريت مطلوب نقدينگي براي بانكهاي اسلامي بسيار دشوار است. از اينرو، بایستی برخي ابزارها را تغيير داد يا ابزارهاي جديدي ارائه نمود تا بانكهاي اسلامي، توانايي استفاده آنها را داشته باشند بنابراين، ضروري است اين بانكها از ابزارهايي غير از وام، اوراق قرضه و مانند آنها استفاده كنند تا از طریق جذب و هدايت پساندازهاي پراكندة مردم، رشد و توسعة اقتصادي را ایجاد و در عين حال، رونق و تنوّع بازار سرمايه محقّق شود. در این میان ایجاد بازار مالی اسلامی، یکی از مهمترین اقداماتی است که با هدف کمک به بهبود و برطرف کردن مشکل نقدینگی بانکها در کوتاهمدت صورت گرفتهاست. این بازار بین المللی سعی دارد یک ساختار مدیریت نقدینگی برای بانکهای اسلامی یا بخشهای قابل دسترس از طریق شبکه ایجاد نماید. [5]
3. مشکلات مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی
بانکهای اسلامی مانند سایر بانکها میبایستی نیازهای نقدینگی خود را برآورده سازند. برای این منظور باید ساز و کار مدیریت نقدینگی را به صورت مشخصی تعریف کنند. در این میان، بانكهاي اسلامي در امر مديريت نقدينگي، با دو محدوديت اساسي نسبت به بانكداري متعارف مواجه هستند. یکی ضرورت به كارگيري وجوه مازاد، براي جلوگيري از كاهش سودآوري در مقايسه با بانكداري متعارف و دیگری ضرورت تطبيق نيازهاي نقدينگي كوتاه مدت، براي جلوگيري از خطر مواجهه با كسري نقدينگي است. دیگر مشکلات مربوط به کنترل و مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی عبارتند از:
1- عدم وجود بازار بین بانکی اسلامی مورد پذیرش
2- ممنوعیت سرمایهگذاری در ابزارهای مبتنی بر بهره
3- عدم وجود بازار ثانویه اسلامی برای تسهیلات اعطایی
4- پایین بودن درجه نقدشوندگی داراییهای مالی اسلامی
5- کم بودن تعداد مشارکتکنندگان (بانکهای اسلامی)
6- کمبود ابزارهاي مطابق با شرع
7- ارائه تسهیلات با سررسیدهای نسبتاً بلندمدت
8- تأمین مالی از طریق سپردههای کوتاهمدت و میان مدت
9- ضعف در مدیریت ریسک
10- تکیه بیش از حد بانکهای اسلامی بر روی داراییهای ترازنامهای برای مدیریت نقدینگی
11- گسترش غیر بهینه مازاد نقدینگی
12- ضعف در طراحی ابزارهای نوین مالی اسلامی و تفاسیر مختلف فقهی در مورد ابزارهای مالی اسلامی.
4. ابزارهاي مالي مديريت نقدينگي در نظام مالي اسلامي
مدیریت نقدینگی در بازارهای مالی اسلامی، در درجه اول به جایگزینی وجوه مازاد و سپس به رفع کمبودها و نیازهای نقدینگی کوتاهمدت میپردازد. لذا طراحي ابزارهاي مناسب مديريت نقدينگي در بانكهاي اسلامي از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشد. برخی از ابزارهای مدیریت نقدینگی در بازارهای مالی اسلامی عبارتند از:
4-1. صندوق سرمایهگذاری بازار پول غیرربوی (صندوق اسلامي ABC [6] )
تأسیس و ایجاد صندوق اسلامی میبایستی از اولویتهای اصلی بانکها و سرمایهگذاران اسلامی باشد. زیرا مردم، موسسات مالی بزرگ و موسسات تجاری عمده کسانی هستند که از مازادها و کسریهای پیشبینی نشده نقدینگی ضرر میبینند. از اینرو، هدف اصلی این صندوق، تأمین نقدینگی مناسب برای سهامداران، ایجاد سودی معقول به همراه بیشترین امنیت میباشد. عمده سرمایهگذاریهای انجام شده در این صندوقها از طریق مشارکت در مبادلات تجاري، مضاربه، خريد و فروش كالا و استصناع صورت ميگيرد. سهام اين صندوق بر اساس ارزش خالص داراييها و به صورت روزانه قيمتگذاري ميشود. به علاوه، اگر قيمت سهام از قيمت اسمي كمتر شد، صندوق تضمين ميكند كه قيمت خريد را به سهامدار پرداخت كند. از اينرو، در بدترين حالت، بازده سهام صفر ميشود. اگر ارزش سهام نيز رشد كند، سود آن نصيب سهامداران ميشود. با توجه به قرارداد سهامداران با صندوق، در صورت نياز به نقدينگي، صندوق سهام را از بانك خريداري ميكند و نقدينگي آن را تأمين مينمايد. [7]
4-2. مرابحه کالایی
یکی از ابزارهایی که باعث بهبود مدیریت نقدینگی و فرصتهای سرمایهگذاری میشود، استفاده از مرابحه کالایی است که بر اساس مبادله کالا عمل میکند. این روش، در کشورهای حوزه خلیج فارس، بهخصوص عربستان و امارات متحده عربی برای مدیریت نقدینگی در کوتاهمدت بهکار می رود. سازوکار مورد استفاده به این صورت است که هنگامی بانکی با کمبود نقدینگی برای ارائه تسهیلات مرابحه و بانک دیگر با افزایش نقدینگی مواجه است، در اين صورت، بانك اوّل سراغ بانك دوم ميرود. بانك دوم كالاي موردنظر مشتري بانك اوّل را خريداري ميكند و با سود مشخّصي، به صورت كوتاهمدت، به بانك اوّل ميفروشد. بانك اوّل نيز با سود ديگري، به صورت نسية بلندمدت، به مشتري خود ميفروشد. اين روش كه از دو قرارداد مرابحه مدتدار تشكيل ميگردد، ميتواند ابزار مديريت نقدينگي به حساب آيد.
4-3. انتشار صکوک بانکی
یکی از ابزارهای مناسبی که می تواند جایگزین خوبی برای اوراق قرضه و جمعآوری نقدینگی باشد، صکوک است. صکوک اوراق بهادار اسلامی است که با درگیرکردن یک دارایی مشخص فیزیکی و بر اساس قراردادهاي مشاركت، مضاربه، مرابحه، سلف، استصناع، اجاره و يا تركيبي از آنها (اوراق بهادار تركيبي) طراحي میشود. این اوراق دارای ارزش اسمی یکسان و با پشتوانه مالی تعریف میشود که پس از اتمام عملیات پذیرهنویسی، بیانگر پرداخت مبلغ اسمی مندرج در آن توسط خریدار به ناشر بوده و دارندة آن مالک یک یا مجموعهای از داراییها، منافع حاصل از دارایی و یا ذینفع یک پروژه یا یک فعالیت سرمایهگذاری خاص میشود. رشد و توسعه بازار صکوک در چند سال اخیر، عمدتاً به دلیل نقش آن در کنترل نقدینگی مطرح شده است. زیرا، مدیریت نقدینگی به عنوان یکی از ارکان اساسی جهت گسترش بانکداری و توسعه بازارهای مالی اسلامی در نظر گرفته میشود.
4-4. بازار پولی بین بانکی
بازارهای بین بانکی با توجه به وضعیت و ماهیت خاص نقدینگی و نظام بانکی، یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت نقدینگی بهشمار می رود. هدف این بازار برقراری ارتباط صحیح و قانونمند بین بانکها، تعامل سالم به کاربرد نقدشوندگی منظور تبادل وجوه مازاد بین بانکها، تسريع در فرآيند تامين نقدينگي و در نتیجه مدیریت کاراتر نقدینگی خواهد شد . با توجه به آنکه ابزارهای مورد استفاده در بانکداری متعارف قابل استفاده در بانکداری اسلامی نیستند، لذا بازارهای مالی اسلامی به دنبال ابزارهای مناسب جایگزین منطبق با شریعت جهت ایجاد بازار بین بانکی میباشند. در این میان، مالزی [i] دارای بازار پولی بین بانکی با هدف خريد و فروش ابزارهاي مالي اسلامي ميان مشاركتكنندگان در بازار، فعاليتهاي سرمايهگذاري بين بانكي از طريق طرح سرمايهگذاري مضاربه بين بانكي [ii] ، نظام تسويه و نيزپاياپاي چك [iii] از طريق سيستم تسويه چك بين بانكي اسلامي [iv] و ابزارهایي مانند گواهيهاي پذيرش بانكي سبز [v] ، اسناد پذيرفته شده اسلامي [vi] ، اوراق قرضه رهني [vii] و اوراق بدهي خصوصي اسلامي است كه در حال حاضر در بازار پولي بين بانكي اسلامي مالزي بر اساس "بيع الدين" داد و ستد ميشود.
بهطور کلی بانکهای اسلامی میتوانند از جایگزینهایی برای ایجاد بازار بینبانکی اسلامی استفاده نمایند. از این رو، بانکی که با کمبود نقدینگی مواجه میگردد، میتواند از طریق ایجاد موافقتنامههایی در قالب مشارکت در سود و زیان به بهرهمندی از منابع مازاد سایر بانکها (از طریق اعطای تسهیلات) و رفع مشکل نقدینگی خود بپردازد. از سوی دیگر در صورتیکه امکان استفاده از تسهیلات در یک دوره خاص وجود نداشته باشد، بانکها میتوانند یک توافق همکاری بین بانکی برای گسترش مساعدتهای متقابل ایجاد کنند و در نهایت اینکه بانکها میتوانند با ایجاد صندوق مشترکی در بانک مرکزی، زمینههای ایجاد همکاریهای مشترک را افزایش دهند. [viii] علاوه بر این، بازار بين بانكي ميتواند افزون بر تقويت ابزار سپردهگذاري متقابل از ابزارهاي كاراتري مانند: خريدوفروش دين، خريدوفروش اسناد خزانه اسلامي، تشكيل صندوق با گواهي سپرده بانكي، اوراق مشاركت و ديگر اوراق بهادار اسلامي (صكوك) براي سازمان دهي بازار استفاده كند.
1. جمعبندی
مدیریت نقدینگی در نظام بانکداری از اهمیت ویژهای برخوردار است. نظیر سایر مدیریتها این مدیریت نیز تقابلی میان ریسک و بازدهی است. بهطور کلی، روشها و ابزارهای متفاوتی برای مدیریت کل منابع بانکها وجود دارد اما با توجه به اینکه بانكداري اسلامي به عنوان يكي از بخشهاي مهم اقتصادي و نهاد اصلي تأمين مالي که پنجاه درصد بیشتر از بانکهای متعارف دارای نقدینگی است، نميتواند در فعاليتهاي خود از ابزارهای متعارف که مبتنی بر بهره است، استفاده كند، لذا مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد. از اینرو، نیاز به طراحی و ایجاد ابزارهای نوین منطبق بر شریعت، بیش از پیش احساس میشود. در این زمینه طراحی و به کارگیری ابزارهاي مديريت نقدينگي همچون مرابحة موازي، صندوق ABC و اوراق بهادار اسلامي از جمله اوراق مرابحه و اجاره به شرط تمليك به عنوان جايگزين اوراق قرضه در بازارهای مالی اسلامي معرفي شدهاند. بهطور کلی میتوان با توجه به نیازهای نقدینگی آنی، ابزارهای مدیریت نقدینگی بازار پولی بینبانکی و قرضالحسنه، نیازهای نقدینگی کوتاهمدت مرابحه کالایی، صندوق ABC ، بازار پولی بینبانکی و صکوک بانکی و نیازهای نقدینگی بسیار کوتاهمدت مرابحه کالایی، صندوق ABC و بازار پولی بینبانکی را پیشنهاد نمود. در مجموع، با توجه به پیشرفتهایی که در سطح بين المللي انجام گرفته، اما هنوز راه بسيار طولاني براي حل مشكل مديريت نقدينگي در بانكهاي اسلامي، وجود دارد. بديهي است عدم معرفی و بكارگيري نوآوريها و محصولات جديد مالي، موجبات ایجاد فاصله عميق و وسيع نظام بانكي كشورهای اسلامی از وضعيت موجود جهان را فراهم و فرآيند تجهيز و تخصيص منابع را به شكلي غيربهينه روبرو خواهد کرد.
دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) و نقدینگی (Liquidity) چیست؟
یکی از بزرگترین دغدغههای سرمایهگذاران این است که آیا پس از خرید یک دارایی جدید، میتوان پس از مدتی آن را بهراحتی در بازار فروخت و به پول نقد تبدیل کرد یا نه. این پرسش، جواب دقیق و مشخصی ندارد؛ اما میتوان با درنظرگرفتن عوامل مختلف تا حدودی به آن پاسخ داد.
برخی از داراییهایی که ما با آن سروکار داریم بازار چندان مناسبی ندارند. برای مثال با آنکه اشیای قدیمی و بهاصطلاح آنتیک بسیار ارزشمند هستند؛ اما فروش آنها در بازار کار دشواری است. املاک و مستغلات هم ماهیتی مشابه دارند و ممکن است مدتزمان زیادی طول بکشد تا خانهای را بفروشیم.
در حقیقت خرید داراییهایی که ارزش بالایی دارند اما نقدپذیری آنها پایین است، یک حرکت پُرریسک محسوب میشود؛ چراکه این احتمال وجود دارد زمانی که شما به پول نقد نیاز داشته باشید امکان فروش سریع داراییتان بهدلیل نبود مشتری مقدور نباشد یا اینکه در نهایت مجبور شوید آن را با قیمت بسیار کمتر از ارزش واقعیاش بفروشید.
به بیان ساده، خرید کالای نقدپذیر یا داراییای که مشتری دستبهنقد همواره برای آن وجود دارد شاخص مهمی است و باید آن را در نظر داشته باشید. در این مقاله قصد داریم شما را با دو مفهوم دارایی نقدپذیر و نقدینگی آشنا کنیم و در ادامه به برخی ویژگیها، عوامل مؤثر، نحوه محاسبه و اهمیت آنها نگاهی داشته باشیم. پس تا انتهای این مطلب ما را همراهی کنید.
دارایی نقدپذیر چیست؟
دارایی نقدپذیر یا نقدشونده (Liquid Asset) که در برخی مقالات اقتصادی از آن با عنوان دارایی سیال هم نام برده شده است به اموال یا داشتههایی گفته میشود که از سهولت بالایی برای خریدوفروش برخوردار هستند و میتوان آنها را بهآسانی به وجه نقد تبدیل کرد.
یکی از مهمترین ویژگیهای دارایی نقدپذیر انتقال آسان مالکیت آن است. برای مثال دلار، یورو یا سکهٔ طلا نیازی به مراحل قانونی برای واگذاری مالکیت ندارند و میتوان بهآسانی آنها را به پول رایج تبدیل کرد.
علاوه بر این داراییهای نقدپذیر ویژگیهای دیگری هم دارند که عبارتاند از:
در این میان داراییهای گوناگونی وجود دارند که بهطور ذاتی همواره نقدپذیر هستند و اغلب سرمایهگذاران بزرگ در سبد سرمایه خود همیشه از این دسته داراییها استفاده میکنند. طلا، ارزهای معتبر خارجی، سهام، اوراق قرضه و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETFs) از جمله داراییهای با نقدپذیری بالا هستند. البته نباید فراموش کرد که میزان نقدپذیری برخی از این کالاها ممکن است با توجه به شرایط اقتصادی هر کشور متفاوت باشد.
بهطور کلی پول نقدپذیرترین دارایی در جهان است.
در سوی دیگر ما با برخی کالاها سروکار داریم که از نظر نقدپذیری متفاوت هستند و فرایند خریدوفروش و تبدیل آنها به پول چندان آسان نیست.
دارایی غیرسیال یا نقدناپذیر چیست؟
دارایی نقدناپذیر (Illiquid Asset) که از آن با تعابیر دیرنقدپذیر یا غیرسیال هم یاد میشود به دستهای از داراییها میگویند که امکان تبدیل آنها به پول نقد، کم یا حتی در برخی موارد غیرممکن است. دارایی نقدناپذیر را میتوان نقطه مقابل دارایی نقدپذیر دانست؛ داراییهایی که با وجود ارزش بالا، مشتریان اندکی دارند.
برای مثال فرض کنید شما یک نقاشی از ژان میشل باسکیت (Jean Michel Basquiat) را در اختیار دارید که بیش از ۱۰۰میلیون دلار ارزش دارد. با آنکه این اثر هنری بسیار گرانبهاست، با توجه به قیمتگذاری و مشتریانی که برای خرید آن وجود دارند یک دارایی نقدناپذیر تلقی میشود.
باید به این نکته توجه کرد که عبارت نقدناپذیر بهمعنای غیرقابل نقدشدن نیست بلکه به این معناست که باید زمان زیادی منتظر ماند تا چنین داراییای به پول تبدیل شود.
موضوع نقدناپذیری تنها گریبانگیر افراد یا سرمایهگذاران نیست، بلکه شرکتهای بزرگ هم با شکلی متفاوت با این مسئله درگیر هستند. بسیاری از شرکتها در زمان تنظیم ترازنامههای مالی و مشخصکردن بدهیها و معوقات باید نقدپذیری داراییها و سرمایهگذاریهای خود را مشخص کنند.
از آنجا که داراییهای نقدناپذیر اغلب ریسک و نوسانات زیادی دارند، سرمایهگذاران باتجربه، درصد بسیاری کمی از سبد مالی خود را به این داراییها اختصاص میدهند. خانه و مستغلات، آثار هنری، اجناس قدیمی و آنتیک، ماشین، اقلام کلکسیونی همگی از داراییهای نقدناپذیر هستند.
بازار نقدی یا سیال چیست؟
اصطلاح پرکاربرد دیگری در این میان وجود دارد که بد نیست پیش از آنکه دربارهٔ نقدینگی توضیح دهیم، به آن اشارهای داشته باشیم. عبارت بازار سیال یا نقدی (Liquid Market) که با نامهای دیگری مانند بازار لیکویید یا شناور هم شناخته میشود، به بازاری گفته میشود که خریداران و فروشندگان زیادی در آن فعالیت میکنند. در این بازار علاوه بر قیمت منصفانه، خریداران و فروشندگان هزینه کمتری بابت نقلوانتقالات پرداخت میکنند.
دلیل حضور خریداران و فروشندگان متعدد در این بازار علاوه بر قیمتهای مناسب و منصفانه، نوسانات اندکی است که این دست از بازارها دارند.
نقدینگی چیست؟
نقدینگی (Liquidity) عبارتی است که بسیار آن را شنیدهایم. این واژه پرکاربرد، یک ویژگی و صفت مهم برای کالاها و داراییها محسوب میشود. بهطوری که میتوان گفت تعریف یک دارایی نقدپذیر یا نقدناپذیر بهنوعی وابسته به این پارامتر است.
در اقتصاد تعاریف گوناگونی برای نقدینگی وجود دارد؛ برخی نقدینگی را بهعنوان معیاری برای توانایی فروش سریع یک دارایی به قیمت بازار میدانند؛ اما عدهای دیگر پول در گردش را نقدینگی تلقی میکنند، بعضی از اقتصاددانان هم به داراییهای نقدی و مجموع پول و شِبهپول بهعنوان نقدینگی اشاره میکنند. شاید سادهترین تعریف از نقدینگی همان پول نقد باشد.
اگر بخواهیم این مفهوم ساده را کمی علمیتر توضیح دهیم، نقدینگی را میتوان داشتن مقدار قابلملاحظهای دارایی با نقدپذیری بالا توصیف کرد و از آنجا که پول نقدپذیرترین دارایی ممکن است؛ بنابراین نقدینگی و پول را میتوان معادل هم دانست.
در بازارهای مرسوم و سنتی دو سطح کلی برای نقدینگی داریم:
- نقدینگی بازار (Market Liquidity): بهمیزان سهولت خرید و فروش کالا یا دارایی با قیمتی منصفانه و عادلانه گفته میشود. بهعبارت کاربرد نقدشوندگی دیگر نقدینگی یک بازار به سرعت و نقدشوندگی آن دارایی وابسته است. در هر بازار زمانی که شکاف یا اختلاف قیمت میان فروشنده و خریدار (Bid-Ask Spread) کمتر باشد و اعداد و ارقام دلخواه این دو سمت معامله به هم نزدیکتر باشد با نقدینگیِ بازارِ بهتری مواجه هستیم.
- نقدینگی حسابدارییاترازنامهای (Accounting liquidity): معیاری برای سنجش توانایی پرداخت بدهیها در زمان سررسید است. این میزان معمولاً به صورت نسبت یا درصد بیان می شود. اغلب سرمایهگذاران با نگاه به میزان بدهیها، وجوه نقد، تعهدات مالی و کالاهای موجود یک شرکت اقدام به سرمایهگذاری در آن میکنند؛ بنابراین موضوع نقدینگی حسابداری یکی از مؤلفههای مهم در جذب سرمایه، اعتماد کاربران و تنظیم ترازنامههای مالی است.
البته در بازار ارزهای دیجیتال دستهبندی دیگری نیز با عنوان نقدینگی صرافی (Exchange Liquidity) وجود دارد که تابعی از مِیکرها، تِیکرها (Maker & Taker) و جفتارزهای فهرستشده در صرافیهاست. بهعبارت دیگر نقدینگی در هر صرافی را میتوان از مبادلاتی که در آن انجام میشود و جفتارزهایی که پشتیبانی میشود، برآورد کرد.
محاسبه نقدینگی
همان طور که اشاره کردیم یکی از مسائل اساسی شرکتها موضوع نقدینگی و محاسبه آن است. از آنجا که شرکتها برای آنکه توانایی پرداخت بدهیها، معوقات و تعهدات خود را بررسی کنند از رابطهای به نام نسبت نقدینگی (Liquidity Ratio) استفاده میکنند. نسبت نقدینگی به سه شیوهٔ مختلف محاسبه میشود که عبارت است از:
نسبت جاری (Current ratio): در این مدل که سادهترین روش برای محاسبه نقدینگی است، میزان بدهیهای جاری را بر داراییهای جاری تقسیم کرده و عدد بهدستآمده میزان نقدینگی را مشخص میکند.
منظور از بدهی جاری، بدهیهایی است که موعد پرداخت آن کمتر از یک سال بوده و داراییهای جاری هم بهمعنای داراییهایی است که میتوان در کمتر از یک سال آنها را به پول نقد تبدیل کرد.
بهطور کلی اعداد بهدستآمده از نسبت جاری که ۱ یا بالاتر از آن باشد، نشاندهنده وضعیت مناسب یک شرکت است.
نسبت آنی (Quick ratio): در این مدلِ نقدینگی، مقدار عددی داراییهای فعلی از داراییهای جاری کسر میشود و عدد حاصل بر بدهیهای فعلی تقسیم میشود.
نسبت پول نقد (Cash ratio): در این نسبت هم مجموع پولهای نقد بهعلاوه سرمایهگذاریهای انجامشده بر بدهیهای جاری تقسیم میشود.
از آنجا که محور مطالب ما در این مقاله محاسبه نقدینگی و کاربردهای این نسبتها نیست، با اشارهای کوتاه به این موضوع بهسراغ بازار ارزهای دیجیتال و عوامل مؤثر بر نقدینگی آن میرویم.
عوامل مؤثر بر نقدینگی ارزهای دیجیتال
حجم معاملات
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار و تعیینکننده نقدینگی یک ارز دیجیتال، حجم مبادلات است. منظور از حجم در اینجا بهمعنای تعداد ارزهای دیجیتالی است که طی ۲۴ ساعت گذشته در یک پلتفرم مشخص خریدوفروش شده باشند.
بهعبارت ساده حجم بالای تبادلات بهمعنای خریداران و فروشندگان بیشتر است و این حجم بیشتر بهمعنای نقدینگی بالاتر است. برای آنکه از حجم بالای معاملات برخی از ارزهای دیجیتال و نقدینگی آنها اطمینان پیدا کنید، بهتر است حجم مبادلات آنها را در چند صرافی بزرگ و معتبر بررسی کنید.
پلتفرم معاملات
صرافیهای ارز دیجیتال بازار خریدوفروش این داراییها را در اختیار دارند؛ بنابراین صرافیهایی که بتوانند امکانات و امنیت بالاتری را ارائه کنند موجب جذب بیشتر معاملهگران میشوند. همین موضوع در نهایت منتهی به سودآوری بیشتر و جذب نقدینگی میشود. صرافیهایی بزرگتر بهدلیل کاربران بیشتر و استفاده از جفتارزهای مختلف از نقدینگی بالاتری برخوردار هستند.
پذیرش
عامل اصلی موفقیت یک ارز دیجیتال به محبوبیت و پذیرش آن گره خورده است. برای آنکه ارز دیجیتالی با نقدینگی بالا داشته باشیم، باید مجموعه بزرگی از افراد از این دارایی برای انجام تراکنشهای خود استفاده کنند.
بهطور مثال ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتریوم بهدلیل محبوبیت و کارایی بیشتر از پذیرش بالاتری برخوردار هستند. در مقابل میتوان به پروژههای جدیدی اشاره کرد که بهدلیل اندکبودن محبوبیت و سطح پذیرش آنها نقدینگی پایینی دارند.
بنابراین پذیرش یک ارز دیجیتال جدید توسط مردم و نهادها، موضوعی مهم و حیاتی بهشمار میرود؛ پذیرش بیشتر یک ارز دیجیتال را میتوان با نقدینگی بیشتر برابر دانست.
قانونگذاری
قوانین و مقررات حاکم بر ارزهای دیجیتال میتواند تأثیر مستقیمی بر نقدینگی این داراییها بگذارد. برخی از کشورها بهشکل گستردهای استفاده و تبادلات مبتنی بر ارزهای دیجیتال را غیرقانونی اعلام کردهاند. از آنجا که کاربران در چنین شرایطی نمیتوانند بهآسانی داراییهای دیجیتال خود را با دیگران مبادله کنند؛ بنابراین بسیاری از صرافیها و کاربران نمیتوانند در چنین فضایی فعالیت کنند. با کاهش معاملات خریدوفروش و کمفروغبودن بازار، نقدینگی هم روندی نزولی پیدا میکند.
هرچقدر قوانین محدودکننده کمتر باشد، به همان نسبت میزان نقدینگی ارزهای دیجیتال بیشتر خواهد بود.
چرا نقدینگی اهمیت دارد؟
وجود نقدینگی بالا و قیمتهای منصفانه بهترین شرایط را برای یک معاملهگر ارزهای دیجیتال رقم میزنند. در بازاری با نقدینگی بالا فروشندگان میتوانند داشتههای خود را به قیمت مناسب بفروشند و خریداران هم با قیمتهایی معقول میتوانند آنچه را که میخواهند به دست آورند.
در چنین بازاری معاملهگران ارزهای دیجیتال میتوانند بهآسانی و بهسرعت خریدار یا فروشنده مناسب را پیداکرده و معاملات خود را نهایی کنند. نقدینگی بالا در ارزهای دیجیتال باعث میشود قیمت تا حد قابلملاحظهای پایدار بماند و درگیر نوسانات شدید نشود. در سوی دیگر اگر بازار نقدینگی اندکی داشته باشد، شاهد بازاری نوسانی و پرریسک خواهیم بود.
بنابراین بازاری با نقدینگی بالا ثبات بیشتری بههمراه دارد از سوی دیگر چنین شرایطی موجب میشود تا احتمال دستکاری و تغییر در قیمتها نیز بهحداقل برسد. اگر عدهای بخواهند با خرید یا فروش انبوه یک ارز دیجیتال قیمت را دستخوش تغییر کنند، چنین کاری در یک بازار با نقدینگی بالا تقریباً ناممکن خواهد بود.
از آنجا که یکی از پایههای پیشبینی بازار استفاده از تحلیل تکنیکال است و این موضوع با بررسی قیمت در گذشته شکل میگیرد، در بازاری که بهدلیل نقدینگی پایین دائماً در تلاطم باشد، نمیتوان از شاخصی مانند تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
استخر نقدینگی چیست؟
دنیای ارزهای دیجیتال هرروز شاهد توسعه و پیشرفتهای چشمگیر است. همزمان با افزایش حجم مبادلات و تنوع داراییهای موجود در بازار، نیاز به توسعه راهحلهای جدید برای رفع خواستهها و نیازهای موجود حس میشود. یکی از مفاهیم مهمی که توانست در این بازار غیرمتمرکز انقلابی ایجاد کند، امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) است.
این مفهوم حجم مبادلات ارزهای دیجیتال را بهشدت افزایش داد، تا جایی که نیاز به وجود یک منبع تأمین نقدینگی در بازار برای افزایش سرعت مبادلات حس میشد. ازاینرو استخر نقدینگی (Liquidity Pool) شکل گرفت.
استخر نقدینگی به منبعی از توکنهای مختلف گفته میشود که در صرافیهای غیرمتمرکز توسط قراردادهای هوشمند (Smart Contract) قفل شده و هدف آن رفع مشکلاتی است که بهدلیل کمبود نقدینگی وجود دارد.
وجود استخرهای تأمین نقدینگی برای تداوم فعالیت بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز مانند یونی سواپ (Uniswap) ضروری است. شاید بتوان گفت استخر نقدینگی هسته اصلی صرافیهای غیرمتمرکز را تشکیل میدهد. از این استخرها برای تسهیل فرایند انجام سریعتر معاملات و وامدهیها استفاده میشود.
سرمایهگذاران میتوانند بخشی از داراییهای خود را در این استخرها وارد کنند و نقدینگی موردنیاز برای انجام معاملات را با این روش تأمین کنند. پس از انجام تراکنشها، مبلغی بهعنوان کارمزد از طرفین معامله اخذ میشود که بخشی از آن جهت پاداش به تأمینکنندگان تعلق میگیرد. پیدایش استخرهای نقدینگی موجب افزایش تعداد معاملات در بازار ارزهای دیجیتال شده است.
جمعبندی
قابلیت «نقدپذیری» ویژگی مهمی است که باید به آن توجه داشت؛ زیرا این شاخص تعیینکننده میزان رونق و سلامت بازار است. بهطور کلی در صورتی که نقدپذیری یک دارایی بالا باشد، سرمایهگذار میتواند در مدتزمان کوتاهی دارایی خود را به پول تبدیل کند.
در طرف مقابل ممکن است یک کالا نقدپذیری اندکی داشته باشد. در این حالت تبدیل آن به پول با مشکلات متعددی از جمله نبود خریدار مناسب همراه خواهد بود؛ بنابراین برای یافتن یک خریدار و تبدیل چنین سرمایهای به وجه نقد باید از قیمت منصفانه آن کاسته شود.
در زمان خرید یک کالا یا ارز دیجیتال حتماً به نقدپذیری و نقدینگی آن در بازارهای مختلف دقت کنید. توجه داشته باشید حجم معاملات یک کالا ممکن است تقلبی یا دستکاری شده باشد؛ اما نقدینگی را نمیتوان جعل کرد.
نقد شوندگی چیست و کدام بازارها نقد شوندگی بیشتری دارند؟
نقد شوندگی دارایی یکی از اصلیترین عواملی است که صاحبان سرمایه باید به آن توجه کنند. سرمایهداران معمولا از این شاخص برای بررسی و مقایسه دو سهم استفاده میکنند. اما سوال اصلی اینجاست که نقد شوندگی چیست و چگونه روی انتخاب دارایی و سهام تاثیر میگذارد؟
در این مقاله تصمیم داریم تا به موضوع نقد شوندگی بپردازیم. در صورت تمایل برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
ویدئو معرفی نقدشوندگی و بازار آن
نقد شوندگی چیست؟
نقد شوندگی (Liquidity) دارایی به این معنا است که دارایی مورد نظر با چه سرعتی به وجه نقد تبدیل میشود. نقدشوندگی یک دارایی نشاندهنده سرعت معامله آن در بازار است. به عنوان مثال کاربرد نقدشوندگی اگر یک سهم در بازار بورس کشور، نقد شوندگی بالایی داشته باشد، یعنی سرعت معامله آن در بازار بالا بوده و در کمترین زمان ممکن به وجه نقد تبدیل میشود.
به عبارت سادهتر، نقدشوندگی یک دارایی به معنای توانایی تبدیل شدن آن به پول نقد است.
چه بازارهایی قدرت نقد شوندگی بالایی دارند؟
سرعت و حجم معاملات در هر بازار، تعیین کننده قدرت نقد شوندگی دارایی در آن بازار خواهد بود. به همین علت، قدرت نقد شوندگی در هر بازار، متفاوت است. در این بخش، میزان نقد شوندگی هر بازار را به صورت جداگانه برای شما توضیح خواهیم داد.
- بازار طلا و سکه: این بازار، قدرت نقدشوندگی بالایی دارد؛ چراکه طلا و سکه در کشور ما به سرعت به پول نقد تبدیل میشوند. علت این اتفاق هم، وجود تعداد زیاد خریداران و فروشندگان در این بازار است.
- بازار مسکن: برخلاف تصور عموم مردم، بازار مسکن نقد شوندگی پایینی دارد. نرخ بالای مسکن باعث کاربرد نقدشوندگی شده تا افراد کمی قدرت خرید مسکن را داشته باشند. همان طور که میدانید، کمبود خریدار به معنای کاهش سرعت معاملات و کاهش نقدشوندگی است.
- بازار ارزهای دیجیتال: یکی از دلایل رونق گرفتن بازار رمز ارزها، قدرت نقد شوندگی بالای دارایی در این بازار است. سرعت و حجم معاملات در بازار ارز دیجیتال به شدت بالا است و به همین دارایی افراد به سرعت به وجه نقد تبدیل میشود.
- بازار خودرو: بازار خودرو در این مورد با بازار مسکن تشابه دارد. قیمت بالای خودرو، باعث کاهش تعداد خریداران و در نتیجه کاهش نقد شوندگی بازار خودرو شده است.
- بازار بورس: بازار بورس یکی از بازارهایی است که بالاترین قدرت نقد شوندگی را دارد. به همین علت به راحتی میتوان در هر زمانی، هر سهمی را به وجه نقد تبدیل کرد. لازم به ذکر است که نقد شوندگی بالای بازار بورس باعث شده تا شمار زیادی از مردم به سرمایه گذاری در بورس تمایل پیدا کنند.
نقدشوندگی دارایی برای چه افرادی حائز اهمیت است؟
افراد زیادی در بازار سرمایه فعالیت دارند. برخی از این افراد دارای اهداف بلند مدت و برخی نیز دارای اهداف کوتاه مدت هستند. اما سوال اینجاست که نقدشوندگی دارایی برای کدام دسته از سرمایهداران اهمیت بیشتری دارد؟
برای پاسخ به این سوال باید اعلام کنیم، سهامدارانی که اهداف کوتاه مدت دارند به نقد شوندگی دارایی توجه خاصی نشان میدهند. این دسته از افراد تمایلی به حفظ دارایی برای مدت زمان طولانی ندارند. به همین علت هم هنگام خرید دارایی، روی نقد شوندگی آن تمرکز میکنند.
لازم به ذکر است که قدرت نقد شوندگی سهام در بازارهای ریزشی برای تمام سهامداران اهمیت دارد. به عبارت بهتر، زمانی که بازار در شرایط بدی قرار دارد، سهمی که قدرت نقدشوندگی بالایی دارد به سرعت فروش میرود و باعث کاهش ضرر و زیان سرمایهگذار میشود. به همین علت، نقد شوندگی سهام اهمیت زیادی دارد.
ممکن است، برخی از سرمایهگذاران به واسطه شرایط شغلی خود به سرعت به پول نقد نیاز پیدا کنند. این افراد باید هنگام خرید هر سهم به میزان نقد شوندگی آن دقت کنند. سهمهایی که نقد شوندگی بالایی دارند به سرعت به پول نقد تبدیل شده و نیاز مالی صاحبین سرمایه را رفع میکنند.
ویژگیهای یک سهم با قدرت نقد شوندگی بالا چیست؟
راههای متعددی برای سنجش قدرت نقد شوندگی هر سهم وجود دارد. به طور کلی، سهمی که ویژگیهای زیر را داشته باشد، از قدرت نقد شوندگی بالایی برخوردار است.
- حجم معاملات بالا: یکی از ویژگیهای سهمهایی که قدرت نقد شوندگی بالایی دارند، حجم معاملاتی زیاد در هر روز است. به زبان سادهتر، هرچه حجم معاملات روزانه سهم بیشتر باشد، نقد شوندگی آن نیز بیشتر است.
- ارزش معاملاتی سهم: هرچه ارزش معاملاتی سهام بالاتر باشد، نقد شوندگی سهم بیشتر است.
- تعداد معاملهگران: تعداد بالای خریداران و فروشندگان یک سهم به معنای افزایش حجم و سرعت معاملات و در نتیجه افزایش قدرت نقد شوندگی است.
- درصد شناوری سهم: هر چه درصد شناوری سهم بیشتر باشد، صف خرید و فروش آن کوتاهتر خواهد بود. همانطور که میدانید، صف کوتاهتر به معنای سرعت معامله بیشتر و در نتیجه نقد شوندگی بالاتر است.
- کیفیت اطلاعات مالی شرکتها: همه ساله گزارشهای متعددی در خصوص شرایط مالی شرکتهایی که سهام آنها در بورس قابل معامله است، منتشر میشود. هرچه کیفیت اطلاعات مالی منتشر شده بیشتر و بهتر باشد، نقد شوندگی سهام شرکت نیز افزایش خواهد یافت.
موارد ذکر شده از جمله مهمترین عوامل تاثیرگذار در تشخیص نقد شوندگی یک دارایی هستند.
انواع نقد شوندگی
به طور کلی در بازارهای مالی دو نوع نقد شوندگی وجود دارد که به نامهای نقد شوندگی بازار و نقد شوندگی حسابداری شناخته شدهاند.
1/ نقدشوندگی بازار
سهمی که به راحتی و به سرعت به سهمی دیگر تبدیل شود، نقد شوندگی بازار بالایی دارد. به عبارت بهتر، یک دارایی زمانی نقد شوندگی بازار بالایی دارد که امکان تبدیل شدن آن به سهمهای دیگر، به سادگی وجود داشته باشد.
هرچه صف خرید و فروش سهم کوتاهتر و حجم معاملات آن بیشتر باشد، نقد شوندگی بازار دارایی بالاتر خواهد بود.
نقد شوندگی بازار در بورس بسیار بیشتر از سایر بازارها مانند بازار مسکن است؛ چراکه مدت زمان انتظار برای خرید و فروش املاک در حال حاضر بین یک تا دو ماه است. در حالی که این مدت برای خرید و فروش سهام معمولا به چند ساعت محدود میشود.
2/ نقد شوندگی حسابداری
به قدرت مالی یک شرکت برای پرداخت بدهیهای جاری با استفاده از دارایی یک سال جاری شرکت، نقد شوندگی حسابداری گفته میشود. به عبارت بهتر، نقد شوندگی حسابداری به معنای قدرت پرداخت بدهی در زمان سررسید آن توسط شرکت است.
به راحتی میتوان حدس زد که هرچه نقد شوندگی حسابداری یک شرکت بالاتر باشد، تمایل صاحبین سرمایه برای خرید سهام آن شرکت نیز بیشتر خواهد بود.
ریسک نقد شوندگی یک سهم به چه معنا است؟
ریسک نقدشوندگی زمانی ایجاد میشود که بین قیمت پیشنهادی خریدار و فروشنده و ارزش واقعی سهم شکاف قیمتی ایجاد شود. در این شرایط، سهامدار قادر به فروش سهم مورد نظر با قیمت حقیقی آن نخواهد بود.
ریسک نقد شوندگی رابطهای معکوس با قدرت نقد شوندگی دارد. به عبارت سادهتر، هرچه قدرت نقد شوندگی دارایی بیشتر باشد، ریسک نقد شوندگی آن کمتر خواهد بود. برای درک بهتر این موضوع میتوانید به مثال زیر مراجعه کنید.
تصور کنید که بازار در شرایط ریزشی قرار دارد. در این حالت، بهترین کار فروش سریع سهم و خارج کردن سرمایه از بازار است. در این شرایط، سهمی که نقد شوندگی بالایی دارد به سرعت به پول نقد تبدیل میشود و از بیشتر شدن ضرر صاحب سرمایه جلوگیری میکند. این در حالی است که در شرایط مشابه، صاحب سهام برای فروش سهمی که ریسک نقد شوندگی بالایی دارد، باید در صف فروش منتظر بماند.
همانطور که میدانید، منتظر ماندن در صف فروش به معنای تغییر قیمت فروش و در نتیجه افزایش احتمال بیشتر شدن ضرر و زیان مالی صاحب سرمایه است. به همین علت است که کارشناسان بازارهای مالی همواره توصیه میکنند که صاحبین سرمایه، پیش از خرید هر سهم، به میزان نقد شوندگی آن توجه کنند.
جمع بندی
در این مطلب تلاش کردیم تا به سوال نقد شوندگی چیست، پاسخ دهیم. در همین راستا به موضوعاتی مانند انواع نقد شوندگی و روشهای تشخیص سهمهای با نقد شوندگی بالا پرداختیم.
نقدشوندگی دارایی به معنای توانایی تبدیل دارایی به پول نقد است. هرچه نقد شوندگی یک سهم یا دارایی بیشتر باشد، ارزش آن بیشتر بوده و با سرعت بیشتری به وجه نقد تبدیل میشود. در بازارهای مالی مانند بازار بورس، نقدشوندگی سهم یکی از عوامل تاثیرگذار برای خرید آن توسط صاحبین سرمایه است. لازم به یادآوری است که هرچه نقدشوندگی سهام بیشتر باشد، صف خرید و فروش آن کوتاهتر و ریسک زیان دیدن صاحب سرمایه کمتر میشود.
دیدگاه شما