تحلیل بنیادی را با عناوین دیگری همچون تحلیل ریشهای، پایهای یا اساسی هم میشناسند. در این روش، سرمایهگذار مهمترین عوامل موثر بر قیمت سهام را آنالیز میکند.
روش های تحلیل تکنیکال بورس شامل 12 روش تحلیلی
هر کدام از روش های تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری در بورس مزایای خود را دارد. بیش از 100 روش مختلف تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری در بورس وجود دارد. باید توجه داشت که افراد سرمایه گذار باید با توجه به استراتژی خود از یک یا چند روش تحلیلی استفاده کنند. نباید استفاده از روش های تحلیل تکنیکال در بورس را نادیده گرفت چون اثرات بسیار مثبت روش های مختلف تحلیل تکنیکال در طول زمان به اثبات رسیده است.
باید توجه داشت برای سرمایه گذاری در بورس از هر روشی در تحلیل تکنیکال نباید استفاده کرد. برای نتیجه گیری بهتر است از روش های شناخته شده که در طول سالها مورد استفاده قرار گرفته و نتایج مثبت داشته است استفاده شود.البته نباید فراموش کرد که خیلی از روش های تکنیکالی هم هستند که نتایج بسیار عالی در بورس دارند ولی هنور زیاد شناخته شده نیستند. بهتر است برای اطمینان از هر روش تحلیلی ابتدا خودتان روش های مورد نظر را تست کنید.
با توجه به درخواست خوانندگان و استفاده مداوم و کاربردی از روش های تحلیلی در این مقاله در مورد بهترین روش های تحلیل تکنیکال توضیح داده ام. پیشنهاد می کنم حتما تا انتهای مقاله را مطالعه کنید.
همچنین دو محصول حرفه ای برای سیگنال دهی در وب سایت ثروت آفرین کد نویسی شده است. محصول اندیکاتور خرید و فروش (هشدار ورود به سهم) که سهم های با بازدهی 10 تا 30 درصد را به سرمایه گذاران در بورس سیگنال می دهد. محصول دیگری تحت عنوان اندیکاتور پول هوشمند (شناسایی پول هدفمند) نیز برای شناسایی پول های کلانی که به یک سهم وارد می شود و باعث رشد شارپی سهم می شود نیز در وب سایت ثروت آفرین وجود دارد که می توانید از این اندیکاتورها استفاده کنید.
اصول تحلیل در بورس
فرهاد رامشینی [ پدیدآور اصلی ] ، احمد نزاکتی رضازاده[ استاد راهنما ] ، حمید حسن پور[ استاد مشاور ] ، مجید عامری[ استاد مشاور ]
چکیده: امروزه یکی از مهمترین موضوعات مورد علاقه اقتصاددانان و تحلیل گران مالی، تبیین چگونگی و روند نوسانات قیمت هاست که راه های متفاوت و دیدگاه های گوناگونی را در این باره پدید آورده است. در این میان، با توجه به در دسترس نبودن اطلاعات دقیق درباره عوامل مؤثر بر نوسانات بازار سهام، پیش بینی این تغییرات به سادگی میسر نیست. تغییر درجه تأثیر متغیرها با زمان بر روی شاخص ها و یکدیگر، وجود متغیرهای سیاسی داخلی و جهانی که تأثیر مستقیم بر سیستم های اقتصادی دارد چالش اساسی در مدل سازی بازار بورس است. طراحی ماشین هایی با توانایی اصول تحلیل در بورس فراگیری و تجربه آموزی مدت ها یکی از بحث های مهم علوم تحقیق بود تا سرانجام با ظهور کامپیوتر های قدرتمند در این راه گام های مثبتی برداشته شد. در ادامه اثبات گردید که این ماشین ها توانایی اصول تحلیل در بورس بالایی جهت فراگیری داده ها دارند و می توانند پس از فراگیری داده های آموزشی، نتایج قابل قبولی را ارائه نمایند. ماشین برداری در اوایل دهه 90 معرفی شد و پس از آن به عنوان روشی نیرومند در حل مسائل طبقه بندی غیر خطی و رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. بر طبق نظریه محققین دلیل موفقیت این روش را می توان در قدرت بالای تعمیم دادن مسائل و توانمندی در مقابله با نویز ها و کمبود داده ها دانست. در همین راستا هدف از مبحث حاضر، معرفی روشی جدید و قدرتمند در شناسایی الگو تحت عنوان ماشین های برداری پشتیان است که از ترکیب بهینه سازی، آموزه های آماری و هسته های کرنل بهره می جوید. پس از تحقیق در شاخص های بازار بورس، تغییرات قیمت سهام شرکت سرمایه گذاری البـرز در سـال های 1387 و 1388 به عنوان متغیر وابسته و 14 متغیر اقتصادی و بازار سهام به عنوان متغیرهای مستقل تشخیص داده شدند. پس از نرمال سازی، مدل سازی به کمک ماشین های برداری صورت گرفت. عملکرد کرنل های مختلف و پارامترهای مدل نیز مورد آزمون قرار گرفتند و مدل بهینه استخراج گردید. در انتها شبکه های عصبی رگرسیون مختصر توضیح داده شده و بر روی داده ها مدل شد که نتایج حاصل از ماشین برداری خطای کمتری داشت.
#نوسانات قیمت ها #نوسانات بازار سهام #سیستم های اقتصادی #هسته های کرنل
دانلود نسخه تمام متن (رایگان)
محل نگهداری: کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود
یادداشت: حقوق مادی و معنوی متعلق به دانشگاه صنعتی شاهرود می باشد.
تعداد بازدید کننده:
[کلیدواژه ها: اعتبار تجاری، همزمانی قیمت سهام، قیمت سهام، مدل رگرسیون دادههای ترکیبی، اطلاعات خاص شرکتی، متغیرهای کلان اقتصادی]
[کلیدواژه ها: قیمت گذاری نادرست سهام، نوسانات ویژه (ریسک غیرسیستماتیک)، مدل برگر و اوفک، مدل ایکنبری و همکاران، بازده سهام، بازار کارا]
[کلیدواژه ها: قیمت گذاری، پخش بار، مصرف کننده، انتقال، قیمت گذاری نهایی، قیمت گذاری مسیر اصول تحلیل در بورس قرارداد، قیمت گذاری مگاوات مایل مبتنی بر پخش بار، تخصیص فلو، ترانزیت]
[کلیدواژه ها: مدل فاما – فرنچ، نوسانات غیر سیستماتیک، بازده سهام، اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار]
[کلیدواژه ها: بازاریابی، آمیخته بازاریابی، محصول، قیمت، ترفیع، توزیع، بازار، سهم بازار، صنایع غذایی، شرکت سه نان و فرنان]
تحلیل تکنیکال چه اصولی دارد و بر مبنای چه ورودی هایی انجام میشود؟
ورودی های تحلیل تکنیکال پایه و اساس این تحلیل هستند. بدون این ورودی ها هرگز نمیتوانیم تحلیل خود را انجام دهیم. این مسائل خود در دسته اصول تحلیل تکنیکال قرار میگیرند. پیش از انجام هر گونه تحلیل باید با این اصول آشنا شویم. به این ترتیب میتوانیم از فلسفهای که تحلیل تکنیکال بر اساس آن انجام میشود آگاهی یابیم.
آشنایی با این موارد از مقدمات تحلیل تکنیکال به شمار میرود. اکنون قصد داریم در ادامه این مطلب به معرفی ورودی های تحلیل تکنیکال و همچنین سه اصل مهم در این تحلیل بپردازیم و به اصول تحلیل در بورس این ترتیب اولین گام را در آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال برداریم.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
آشنایی با ورودی های تحلیل تکنیکال
همانطور که در تصویر فوق میبینید، این محیطی است که باید تحلیل تکنیکال در آن صورت گیرد. بر این اساس شما میتوانید پیشبینیهای لازم را در خصوص یک سهم انجام دهید. آنچه که این تصویر نشان میدهد، مشخص میکند که ما با تغییرات قیمت سروکار داریم. تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند که بتوانیم این تغییرات قیمت را پیشبینی کنیم. به کمک ورودی های تحلیل تکنیکال و همچنین برخی ابزارها میتوانیم پیشبینیهای خود را درباره تغییرات قیمت انجام دهیم.
نوع اول ورودی های تحلیل تکنیکال
این نوع از ورودی ها مربوط به قیمت معاملات است. این ورودی خود شامل چهار زیرمجموعه میشود که همگی به قیمت مربوط هستند. این چهار ورودی عبارتند از:
- قیمت اولین معامله
- قیمت آخرین معامله
- کمترین قیمت معامله
- بیشترین قیمت معامله
نوع دوم ورودی های تحلیل تکنیکال
این مورد تنها به حجم معاملات مربوط است. یعنی میزان حجم معاملات است که برای ما از اهمیت برخوردار است. البته باید حجم معاملات را در بازهای که تحلیل را در آن انجام میدهیم مورد بررسی قرار دهیم.
پس در کل با دو نوع ورودی و پنج مولفه سروکار داریم. از طریق سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران میتوان به این مولفهها دسترسی پیدا کرد. پیشتر در آموزشهای مربوط به تابلوخوانی این موارد را بررسی کردهایم.
در تصویر اصول تحلیل در بورس فوق میتوانید جایگاه هر مولفه مربوط به قیمت و همچنین مولفه مربوط به حجم معامله را مشاهده کنید. تنها با همین پنج مورد میتوانیم کار تحلیل تکنیکال را آغاز کنیم و به هیچکدام از سایر اطلاعات نیاز نداریم. ورودی های تحلیل تکنیکال برای نرمافزارها و پنلهای تحلیلی تنها همین موارد هستند.
با توجه به آنچه گفتیم احتمالا سوالاتی برای شما پیش بیاید. مثلا اینکه آیا عملکرد درونی شرکتها تاثیری در تحلیل تکنیکال ندارد؟ وضعیت شرکتها در این تحلیل چگونه مشخص میشود؟ وضعیت صنایع در این تحلیل چه جایگاهی دارد؟ وضعیت اقتصاد کشور در تحلیل تکنیکال اثری ندارد؟ حقیقت آن است که ما در تحلیل تکنیکال با هیچکدام از این موارد کاری نداریم. اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟ پس چگونه میتوان به صحت تحلیل اعتماد کرد آنهم در صورتی که بسیاری از عوامل را نادیده گرفتهایم؟ پاسخ این سوال به اصول تحلیل تکنیکال بر میگردد.
معرفی اصول تحلیل تکنیکال
اصول تحلیل تکنیکال شامل سه مورد است که هر سه از اهمیت بالایی برخوردارند. برای درک چگونگی عملکرد این شیوه تحلیلی باید با این سه اصل آشنا شویم.
اصل اول: قیمت نشانگر همه چیز است
اصل اول بیان میکند که تمام موارد در قیمت لحاظ شده است. یعنی تمام اتفاقات بنیادی، وضعیت اقتصادی کشور، اخبار، شایعات و مواردی از این دست همه در عرضه و تقاضا خودنمایی میکنند. بر این اساس قیمت سهمهای مختلف خود آیینهای است که تمام موارد مورد نیاز را بازتاب میکند. پس اگر قیمت را به عنوان یکی از ورودی های تحلیل تکنیکال در نظر میگیریم، در حقیقت با این کار اطلاعات زیادی را پوشش میدهیم.
اصل دوم: قیمت طبق روند پیش میرود
اصل دوم از اصول تحلیل تکنیکال بیان میکند که قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند. این اصل نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. قیمتها بر اساس روندها تعیین میشوند. این روندها خود بر طبق الگوهای تحلیل تکنیکال مشخص میشوند. پس حرکت قیمتها بر اساس ابزارهای تحلیل تکنیکال است.
اصل سوم: تاریخ تکرار میشود
بنا بر این اصل، در واقع پیشبینیهای ما بر اساس الگوهایی است که در گذشته اتفاق افتاده است. یعنی با توجه به اتفاقاتی که پیشتر در سهام افتاده است به پیشبینی آینده میپردازیم. به طور خلاصه میتوانیم بگوییم بر طبق این اصل تغییرات قیمت در آینده بر اساس وقایع گذشته صورت میگیرد.
اصول و ورودی های تحلیل تکنیکال در یک نگاه
مطالبی که در بالا بیان کردیم شامل اصول تحلیل تکنیکال و همچنین ورودی های تحلیل تکنیکال بودند. این موارد، مفاهیم پایهای هستند که به کمک آنها میتوانیم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال را فرا بگیریم و در گامهای بعدی موارد پیشرفتهتری را بررسی کنیم.
تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟
آن دسته از سرمایه گذارانی که قصد دارند خودشان مستقیما وارد بازار بورس شده و اقدام به معامله کنند؛ ضرروی است که پیش از هر حرکت و انتخابی، وضعیت شرکت صاحب سهام را به دقت بررسی کرده و مورد تحلیل قرار دهند. از همین جهت، هر سرمایه گذاری جهت آغاز داد و ستد سهام و همچنین پایین آوردن سطح ریسک و اشتباه، نیازمند آموختن علم تحلیل در حوزه آموزش بورس خواهد بود.
تحلیل انواع و اقسام مختلفی دارد که هدف ما از نوشتن این مقاله، تشریح و توضیح کامل تحلیل بنیادی و دیدگاه بنیادگراست. در ادامه همراه ما باشید تا از چگونگی تحلیل بنیادی برایتان بگوییم و اطلاعت مفیدی را در این باره در اختیارتان قرار بدهیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی، یکی از بهترین روشها برای آنالیز سهام و اوراق بهادار به حساب میآید که مبنای آن ارزش ذاتی داراییهاست. منظور از ارزش ذاتی داراییها، فاکتورهای هستند که بر ارزش داراییها تاثیر میگذارند. فاکتورهایی مثل ارزش اقتصادی و کلان، وضعیت مالی و مدیریت شرکت. تحلیلگران بنیادی با بهره گرفتن از دادههای واقعی، داراییهای مورد نظر را تحلیل و بررسی میکنند.
روش ارزیابی تحلیل بنیادی برای تمام داراییها از جمله سهام قابل استفاده است. یک سرمایهگذار میتواند با استفاده از اطلاعاتی چون نرخ بهره و وضعیت اقتصادی، اوراق قرضه را ارزیابی کند.
تحلیل بنیادی را با عناوین دیگری همچون تحلیل ریشهای، پایهای یا اساسی هم میشناسند. در این روش، سرمایهگذار مهمترین عوامل موثر بر قیمت سهام را آنالیز میکند.
پس از اتمام آنالیز، سرمایه گذار با توجه به نتایج حاصل آمده تصمیم میگیرد که آیا شرکت مورد نظر، برای داراییهای او مناسب سرمایه گذاری هست یا نه. نکته قابل تامل این است که تحلیلگران بنیادی و تحلیلگران تکنیکال در تقابل با یکدیگر قرار دارند.
مهمترین عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام
به طورکلی عوامل اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت به سه کلی و اصلی دسته تقسیم میشوند:
- عوامل محیطی
- عوامل مرتبط با صنعت
- عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی
هدف از تحلیل بنیادی چیست؟
هدف از تحلیل بنیادی، ارزیابی و کشف ارزش خاصی است که بتوان به کمک آن، قیمتهای مشخص شده فعلی را مورد مقایسه قرار داد. سرمایهگذار با مقایسه ارزش ذاتی یک سهم شرکت با قیمت فعلی آن در بازار بورس، تصمیم میگیرد که سهام یا اوراق بهادار خود را نگه داشته یا بفروشد. در حالت دیگر، اگر سرمایه گذار در جایگاه خریدار قرار دارد، زمان حال وقت خوبی برای خرید سهام آن شرکت هست یا نه.
نتیجه تحلیل بنیادی
حالت اول:
اگر سرمایه گذار در تحلیل بنیادی خود به این نتیجه برسد که ارزش ذاتی سهم مورد نظر، از قیمت فعلی آن در بازار بورس پایینتر است؛ یعنی قیمت سهام بالا رفته. زمانی هم که سهمی از ارزش ذاتی خود گرانتر شده باشد، زمان خوبی برای خرید و فروش سهام آن شرکت خواهد بود.
اگر در جایگاه خریدار قرار دارید بهتر است از خرید یک چنین سهمی صرف نظر کنید؛ چرا که ممکن است این سهم به زودی به سمت قیمت واقعی و ذاتی خود نزول پیدا کرده و شما را متضرر کند. به چنین سهامی اصطلاحا overvalue میگویند.
حالت دوم:
اگر پس از تحلیل بنیادی به این نتیجه رسیدید که ارزش ذاتی یک سهم خیلی بیشتر از قیمت فعلی آن است؛ آن سهام سودآور هستند و میتوانید برای خرید آن تصمیمگیری کنید. طبق تحلیل بنیادی به چنین سهمهایی که امکان رشد قیمتی در آنها زیاد است، سهام undervalue میگویند.
زمانی که بازار شکاف قیمتی بین ارزش ذاتی و ارزش فعلی را پیدا کند، قیمت سهم را افزایش داده و سرمایه گذار به سودی که انتظارش را میکشیده دست خواهد یافت. اصلیترین هدف تحلیل بنیادی در بازارهای مالی، قرار دادن سرمایه گذار در چنین وضعیت مطلوبی است.
حالت سوم:
زمانی را در نظر بگیرید که نتایج تحلیل بنیادی به برابر بودن ارزش ذاتی و ارزش فعلی سهام ختم شده باشد. در این وضعیت سهم در حالت قیمت منصفانه خود قرار دارد. در حالت منصفانه خرید یا فروش چنین سهمی هیچ گونه سودی را عاید سرمایه گذار نخواهد کرد.
مثال برای درک بهتر تحلیل بنیادی:
فرض کنید سهام یک شرکت در بازار بورس با قیمت 100 تومان، در حال داد و ستد شدن است. سرمایه گذاری که قصد خرید یا فروش این سهام را دارد؛ با استفاده از تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسد که ارزش ذاتی این سهم خیلی بیشتر از این حرفاست.
در واقع این سهمی که با قیمت 100 تومان در حال خرید و فروش است؛ حداقل 200 تومان ارزش دارد. در چنین موقعیتی اگر سرمایه گذار قصد خرید داشته باشد؛ بهترین زمان برای اقدام به خرید است. اما اگر سرمایه گذاری قصد فروش سهام خود را دارد، بهتر است دست نگه داشته و تا بالا آمدن قیمت سهام، مدت بیشتری صبر کند. حالا خلاف چنین شرایطی را در نظر بگیرید.
فرض کنید طبق تحلیل بنیادی انجام شده، ارزش یک سهم یا اوراق بهاداری در بازار بورس، به عدد 200 تومان رسیده است. این در حالی است که آن سهم ارزش کمتری دارد و ذاتا بیشتر از 100 تومان ارزش ندارد. اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید و در جایگاه فروشنده بودید، فورا سهام خود را بفروشید؛ اما اگر خریدار بودید، دور خرید سهمی با این شرایط را خط قرمز بکشید.
عوامل دخیل در تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی عوامل زیادی اثرگذار هستند. عواملی مثل درآمد شرکت، عواید کوتاه مدت، حواشی سود و همچنین رشد اصول تحلیل در بورس اصول تحلیل در بورس سهام در آینده. اگر شخصی قصد سرمایه گذاری بر اوراق مشارکت یا همان اوراق قرضه را داشته باشد، تحلیل بنیادی به کمک این عوامل صورت میپذیرد:
- مطالعه نرخ سود
- دانش مربوط به اوراق مشارکت
- تعدیلات احتمالی در نرخ اعتبار اوراق
- شرایط کلان اقتصادی
با معروف ترین تحلیلگر بنیادی آشنا شوید
در دنیای بورس، وارن بافت به عنوان سرشناسترین و موفقترین تحلیلگر بنیادی شناخته میشود. وارن بافت به دلیل داشتن استراتژیهای درست و دقیق سرمایه گذاری، در اوراکل اوماها، به یک میلیاردر تبدیل شد.
نقاط ضعف تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی همانطور که از خصوصیات مثبت بسیاری برخوردار است، در برخی موارد هم ضعف داشته و اندکی لنگ میزند. به همین علت خوب است که پیش از مشخص کردن نوع استراتژی و تحلیلی که برای کار در بازار بورس به آن نیاز دارید؛ علاوه بر نکات مثبت، از نقاط ضعف آن هم خبر داشته باشید.
- تحلیل بنیادی باید مدام به روز شود و نمیشود از اصول تحلیل در بورس آن برای طولانی مدت استفاده کرد.
- تحلیل بنیادی، تحلیلی وقت گیر و زمان بر است.
- این تحلیل بازدهی فوری سهام را تضمین نمیکند. در واقع معلوم نیست که سهام شما همین فردا وارد روند رشد و سوددهی شوند یا هشت ماه دیگر.
- تحلیل بنیادی هیچ نقطه ورود و خروجی را برای شما مشخص نمیکند. این یعنی، تحلیل بنیادی تارگت و هدف مشخصی را برای سرمایه گذاران تعیین نخواهد کرد.
چگونگی تجزیه و تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی در ظاهر فقط صرف زمان بر مطالعه دقیق اعداد ترازنامههای یک شرکت، وضعیت جریان نقدینگی و میزان درآمد آن شرکت است. اما یک تحلیلگر بنیادی باید بر جنبههای پنهان یک تحلیل هم وقت بگذارد؛ مواردی مثل کیفیت مدیریت. علاوه بر این داشتن بینشی کامل و عمیق در مورد جهتگیری بازار و روند رشد صنایع، به سرمایه گذاران کمک شایانی خواهد کرد.
به طور کلی میتوان اصول یک شرکت را به دو دسته کمی و اصول تحلیل در بورس کیفی تقسیم کرد. البته تحلیلگرانی هم هستند که در زمان آنالیز، هر دو جنبه کیفی و کمی را همراه با هم مد نظر قرار میدهند.
اصول کمی در تحلیل بنیادی
اصول کمی در یک عملیات تجاری شامل ویژگیهای عددی شده و قابلاندازهگیری هستند. اصول کمی را میتوان از طریق صورت حسابهای مالی شرکت محاسبه کرد. این صورت حسابها سود، درآمدهای کوتاه مدت و همچنین نقدینگی و سایر داراییها را نمایش میدهند.
صورت حسابهای مالی در سه نوع زیر دسته بندی میشوند:
با انجام تحلیل بنیادی، تا حدودی مشخص خواهد شد که آیا شرکت در حد انتظار پولسازی دارد؟ آیا این شرکت سوددهی داشته و درآمد کوتاه مدتش برای سرمایه گذاری منطقی است؟
صورت حساب درآمد، نمایش دهنده میزان درآمد و مخارج یک شرکت در یک بازه زمانی مشخص است. با توجه به این صورت حساب میتوان متوجه شد که آیا شرکت مورد نظر در یک محدود زمانی مشخص، درآمدی کسب کرده یا نه تنها هیچ گونه درآمدی نداشته که ضرر هم داده است. علاوه بر این با انجام تحلیل بنیاد بر روی صورت حساب درآمد، میتوان میزان نقدینگی یک شرکت را برآورد کرد.
ترازنامهها میزان توانایی یک شرکت را برای به تعادل رساندن داراییها و میزان بدهیشان به سایر نهادها نشان میدهند.
اصول کیفی در تحلیل بنیادی
یک سرمایه گذار باید علاوه بر اعداد و ارقامِ موجود در ترازنامهها و صورت حسابها، بر جنبههای پنهان یک کسب و کار هم دقت کافی را به کار گرفته و مورد آنالیز قرار بدهد. صاحب سرمایه باید از مدل کسب و کار شرکت سر در آورده باشد و با فعالیتهای اصلی مجموعه آشنا باشد. شما باید نسبت به صنعتی که قرار است روی آن سرمایه گذاری کنید، علم و اطلاعات کافی داشته باشید.
مورد دیگری که حتما باید به آن توجه داشته باشید، مزایای رقابتی یک سرمایه گذاری است؛ چرا که کاتالیزورها در دراز مدت، میتوانند موفقیت یک کسب و کار را هدایت میکنند.
کیفیت مدیریت هم از دیگر جنبههای کیفی یک تحلیل بنیادی است که نباید نادیده گرفته شود. مراقب باشید که حتما عملکردهای کلیدی، تصمیمات بزرگ و همچنین نحوه اثر گذاری آنها بر کسب و کارها را در نظر داشته باشید.
نکته دیگری که باید در نظر بگیرید، به دست آوردن اطلاعاتی در باب رشد کلی صنعت و سهام بازار در میان دیگر کمپانیها و مشتریان است. طبیعتا شرکتهایی که سهم بیشتری از بازار را در اختیار دارند، گذینههای بهتری برای سرمایه گذاری خواهند بود.
تحلیل بنیادی پایه و اساس یک سرمایه گذاری موفق محسوب میشود؛ اما اصول و قواعد از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است. به همین دلیل است که تحلیلگران بنیادی، برای انجام یک آنالیز دقیق و کارآمد، از استراتژیهای مختلفی مدد میجویند.
بررسی تفاوت، مزایا و معایب تحلیل تکنیکال و بنیادی
ابتدا به بررسی معنای هر یک از تحلیل تکنیکال و بنیادی به صورت جداگانه می پردازیم :
زمانیکه می خواهید اطلاعاتی را در مورد آینده وضعیت و قیمت سهام یک شرکت بدست بیاورید نیاز به تحلیل دارید که مهمترین تحلیل ها عبارتند از تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis و تحلیل بنیادی یا Fundamental Analysis می باشد .
تحلیل تکنیکال چیست؟ در تحلیل تکنیکال به اعداد، ارقام و خود کالا توجه نمی شود بلکه توجه اصلی بر رفتار بازار و نمودارهای ( در مقاله انواع نمودار تحلیل تکنیکال به بررسی کامل این نمودارهای پرداخته ایم . ) نشان دهنده وضعیت بازار می باشد. در این روش به پیش بینی وضعیت آینده بازار، قیمت کالاها می پردازیم. با بررسی اطلاعات قدیمی می توان روند قیمت را پیدا کرد و حتی می توان به اطلاعاتی روش بنیادی نیز دست یافت.
تحلیل بنیادی چیست؟ این روش به دنبال پیدا کردن دلیل اصلی تغییرات قیمت در بازار است و برعکس تحلیل تکنیکال، به اخبار و گزارشات منتشر شده توجه بسیاری می شود. به عبارتی دیگر در این روش تمام تلاش کارشناسان ابن است که ارزش ذاتی دارایی را محاسبه کنند. در تحلیل بنیادی باید سه تحلیل اقتصاد، شرکت و صنعت انجام گیرد.
بررسی مزایا و معایب تحلیل تکنیکال :
مزایا:
- مشخص نمودن زمان مناسب برای ورود و خروج بازار
- یادگیری تحلیل تکنیکال بسیار ساده و آسان است.
- قیمت فعلی کالا را به سرمایه گذاران ارائه می کند
- نمودارهای موجود در روش تحلیل تکنیکال می تواند راهنمای مناسبی برای خرید و فروش باشد
- از تحلیل تکنیکال می توان برای هر نوع معامله ای در هر زمانی استفاده نمود
- تحلیل تکنیکال نیاز به هزینه و زمان کمی دارد.
- یافتن الگو های مخفی در حرکت قیمت
معایب :
- در تحلیل تکنیکال علایق شخص بر این تحلیل تاثیرگذار است.
- همیشه جواب نهایی در این تحلیل درست نیست زیرا این روش از یک سری قوانینی پیروی میکنید که همیشه این قوانین صدق نمیکنند.
- امکان تفسیر های مختلف
- از تحلیل تکنیکال برای کالاهای جدید نمی توان استفاده کرد زیرا این کالاها فاقد اطلاعات قدیمی هستند.
- تحلیل تکنیکال هیچ گاه توانایی پی بردن به ارزش ذاتی را ندارد و این امر باعث افزایش ریسک سرمایه گذاری می شود.
بررسی مزایا و معایب تحلیل بنیادی :
مزایا :
- سهامی را که دارای موقعیت خوبی است، برای بلندمدت شناسایی میکند.
- تحلیل بنیادی برای سرمایه گذاری های بلند مدت بسیار خوب است.
- تحلیل بنیادی شرکت هایی را که دارای دارایی و سهام ارزشمند هستند را مشخص می کند.
- پی بردن به ارزش ذاتی هر سهم موثرترین تحلیل و روش می باشد.
- برای محاسبه بتا به عنوان عامل ریسک سیستماتیک نقشی اساسی دارد.
معایب :
- در تحلیل بنیادی نیاز به بررسی متغیرها وجود دارد که این امری است پر هزینه.
- نتیجه بررسی متغیرها در این تحلیل تنها برای یک مدت کوتاهی سودمند می باشد.
- یادگیری تحلیل بنیادی بسیار زمان بر و پیچیده می باشد.
- توانایی مشخص نمودن حداقل و حداکثر قیمت برای خرید و فروش را ندارد.
- تحلیل بنیادی کیفیت درونی شرکتها را جستجو می کنند.
محاسبه ارزش ذاتی شرکت با روش تحلیل بنیادی :
ارزش ذاتی یک شرکت یکی از اساسی ترین و مهمترین مواردی است که می توان براساس آن به خرید و فروش پرداخت. یکی از بهترین روش های برای بدست آوردن ارزش ذاتی یک شرکت استفاده از تحلیل بنیادی می باشد. اگر از دید سرمایهگذاران، ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از ارزش بازار باشد، گزینه مناسبی برای خرید خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتی یک سهم کمتر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری به شمار نمیرود.
دیدگاه شما