روانشناسی ترید در ارز دیجیتال | فصل اول مقدمات ترید
زوم ارز یکشنبه 21 دی 1399
روانشناسی ترید در ارز دیجیتال ، دنیای تحلیلگری در ارز های دیجیتال بسیار جذاب و جالب است زیرا که شخص با مدل ها نمودارها و اندیکاتور های مختلفی سروکار دارد و بازار رمز ارزها را تحلیل میکند.
اما ناگفته نماند که بازار ارزهای دیجیتال در هر لحظه منحصر به فرد است و تریدری هم کسل کننده نمی تواند باشد . یک تحلیلگر خوب می تواند یک تریدر خوب هم باشد؟ آیا یک تریدر ارزهای دیجیتال حتماً می بایست تحلیل گر هم باشد؟روانشناسان چه پاسخی برای این پرسش ها دارند؟ برای پاسخ به این سوالات ابتدا می بایست تفاوت بین تحلیلگران و معامله گران در ارز دیجیتال را بررسی کنیم.
تفاوت اصلی تحلیل گران و معامله گران ارزهای دیجیتال
برای بررسی ونگاه روانشناسانه به تفاوت اصلی تحلیل گران و معامله گران ابتدا باید ابعاد بازار ارزهای دیجیتال را شناخت و دقیق مورد بررسی قرار داد.
بازار رمز ارزها سه بعد دارد:
- بعد تحلیلی
- بعد روانشناسی
- بعد مدیریت سرمایه
تحلیلگران بسیاری بعد تحلیلی بازار ارزهای دیجیتال را مرتباً بررسی میکنند، اما به بعد روانشناسی و بعد مدیریت سرمایه کمتر پرداخته شده است که شناخت آنها نیز در شناخت بازار بسیار مهم و ضروری است.
دنیای تحلیلگری با دنیای ترید متفاوت است و از هم جدا هستند نمی توان انتظار داشت که هر تحلیلگر موفقی یک تریدر موفق باشد. واین باوری که در بسیاری از افراد صدق نمی کند . مثلا افرادی هستند که استادان تحلیل ارز دیجیتال هستند ولی سه بعد بازار سرمایه یا ارزهای دیجیتال آموزش روانشناسی ترید را نتوانستند کامل کنند یا در خود پیاده سازی کنند، آنها ممکن است تحلیلگران قابل و استادان تحلیل ماهری باشند ولی تریدرهای خوبی نیستند. اما در مقابل افرادی هم هستند که تحلیلگران خیلی ماهری در ارز های دیجیتال نیستند ولی تریدرهای خوبی هستند.
افرادی که در بازار سرمایه یا بازار رمز ارزها موفق هستند و میتوان گفت تریدرها و معاملهگران موفقی هستند ممکن است یک سطح پیشرفته و یا حتی مقدماتی از تحلیل گری را گذراندهاند مدیریت سرمایه را کامل کرده اند و تمام اصول مدیریت سرمایه و روانشناسی را رعایت کردهاند و یک استراتژی خاص دارند و توانستهاند با نظم همه را با هم مچ کنند و یک تریدر یا معامله گر و تحلیلگر ماهر و توانا در ارزهای دیجیتال بشوند.
عبور از تحلیل و تحلیل گری به دنیای معامله گری در ارزهای دیجیتال
از نظر بسیاری از محققان علم روانشناسی بازار سرمایه وارزهای دیجیتال برای عبور و حرکت از دنیای تحلیلگری به دنیای معامله گری رمز ارزها، لازم و ضروری است که سه فاکتور هدف، ذهن و عمل را بررسی کنیم.
۱-هدف( انگیزه )
انگیزه و هدف شخص تریدر چیست؟ هدف از وارد شدن افراد به دنیای تریدری چه منشاء و زیربنایی دارد؟ آیا افراد با منشاء درونی به این حرفه روی آورده اند؟ یا منشاء بیرونی ؟
مثلاً اگر افراد بخواهند برای اثبات خود به خودشان یا دیگران مشغول ترید شوند یا اینکه خلاصی از مشکلات روزمره و فرار از مسئولیت و نوعی در خود فرورفتگی علت ترید آنها باشد منشاء معاملات آنها درونی است و از احساسات نشات گرفته است و باید دانست که که احساسات در دنیای ترید بسیار خطرناک و مخرب هستند.
اما منشاء بیرونی همان منشأ منطقی است که هدف افراد با منشأ بیرونی کسب درآمد همیشگی از ترید ارزهای دیجیتال با هدف دراز مدت می باشد و این افراد در معاملات موفق خواهند بود و در بازار رمز ارزها باقی می مانند. مثلاً در هر شغلی اگر فرد نظرش ادامه آن شغل باشد با هر نوسانی جا نمی زند و با صبر جایگاه خود را در شغلش و درآمدش ترفیع خواهد بخشید .کسانی که هدف ماندن در بازار و بقا در بازار داشته باشند فرصت بیشتری برای موفقیت در بازار برای آنها به وجود می آید و بقا در بازار فرصت بیشتری برای آموزش مدیریت سرمایه را برای آنان به وجود خواهد آورد.اگرمنشاء بیرونی فردکسب نتیجه مثبت از مارکت و ترید باشد حتماً به نتیجه می رسد.
اگر می خواهیم یک معامله گر موفق ارزهای دیجیتال شویم میبایست ذهن خود را از سیستمهای مختلف تحلیلی پاک کنیم و از استراتژی خود استفاده کنیم روش های مختلف معاملاتی را تست نکنیم و بر یک روش سوار شویم و سود بگیریم. همه تحلیل های گوناگون خبری را تحلیل نکنیم وبه استراتژیهای تحلیلی خود باور داشته باشیم و از اخبار ارائه تحلیلها مثل کانالها گروه ها سایت های خبری و دوری کنیم و فقط از منابع آموزشی بهره بگیریم و علم تریدری خود را ترفیع و رشد ببخشیم و با فاصله گرفتن از گروه ها و سیستمهای معاملاتی مختلف در بازار هدف اصلی بمانیم.
در بازار ارزهای دیجیتال وبازار سرمایه به آنچه را که در ذهن پرورش دادیم می بایست عمل کنیم فقط در تحلیل ها و آموزش ها ساکن نباشیم و عمل کنیم و با عملکرد خود شیرینی تحلیل ها را در ترید موفق در ارزهای دیجیتال حس کنیم.
درمجموع باید بدانیم که در روانشناسی ارزهای دیجیتال احساسات و هیجانات در دنیای ترید سمی و خطرناک است و قبل از ترید باید هدف و انگیزه ها را بررسی کنیم ذهن خود را از انواع سیستمهای معاملاتی پاک کنیم سیستمهای معاملاتی را در درونمان پرورش دهیم و به آن عمل کنیم تا یک تریدر موفق در ارزهای دیجیتال باشیم.
روانشناسی ترید در ارز دیجیتال | فصل اول مقدمات ترید
در آموزش روانشناسی ترید این باره بیشتر بخوانید
روانشناسی ترید در ارز دیجیتال | فصل دوم چطور از تحلیگر به تریدر تبدیل شویم ؟
آشنایی با روانشناسی ترید در بازارهای مالی چون فارکس و باینری آپشن
در این مقاله به موضوع روانشناسی ترید در بازارهای مالی چون فارکس و باینری آپشن پرداخته شده است.
امروزه در دنیا بازارهای مالی مختلفی وجود دارند که می توان از آنها کسب سود کرد. یکی از این بازارهای بزرگ، فارکس است که در آن ارزهای خارجی معامله می شوند. باینری آپشن نیز بازار جدید دیگری است که یا شما در آن جا سرمایه تان را با سود پس خواهید گرفت یا این که کل مبلغ سرمایه گذاری شده را از دست می دهید. برای موفقیت در بازارهای پرریسکی چون فارکس و باینری آپشن شما باید علاوه بر تحلیل و توانایی ترید ، روانشناسی ترید را هم بلد باشید. بدون روانشناسی ترید و عدم کنترل احساسات و هیجانات شما دچار ضرر خواهید شد و نخواهید توانست سود مناسبی از این بازار ببرید.
فارکس و باینری آپشن
قبل از آن که به روانشناسی ترید بپردازیم اجازه دهید اندکی درباره آموزش روانشناسی ترید بازارهای فارکس و باینری آپشن صحبت کنیم. فارکس مخفف دو کلمه Foreign Currency است که به معنای مبادله ارزهای خارجی است. در این بازار انواع ارزهای خارجی در قالب جفت ارزها مبادله می شوند و افراد سعی می کنند تا با این معامله ها به سود دست یابند. البته در فارکس به جز ارز، دارایی های دیگری چون فلزات گرانبها(طلا و نقره و …)، نفت، سهام و شاخص آنها ، ارزهای دیجیتال و دیگر موارد نیز معامله می شوند و برای همین است که بزرگترین بازار مالی جهان محسوب می شود. جذابیت این بازار به خاطر تنوع در معاملات و نیز امکانی به نام اهرم است که اجازه می دهد تا شما سود خود را چندین برابر کنید و البته احتمال ضررتان نیز به همان اندازه بالا می رود.
باینری آپشن هم در لغت به معنی انتخاب صفر و صدی است و یک بازار مالی جدید است که سرمایه گذاری در آن واقعا ریسک بالایی دارد. موفقیت در بازار باینری آپشن یا صفر است و یا صد درصد. این یعنی یا شما پول خود را با سود آن دریافت می کنید یا همه پول خود را در یک معامله از دست می دهد و حد وسطی وجود ندارد.
مثال باینری آپشن
در باینری آپشن برای مثال شما جفت ارز یورو/دلار را برای ترید انتخاب می کنید. مبلغ سرمایه گذاری را مشخص می کنید و جهت قیمت این جفت ارز را مشخص می کنید.
اگر فکر می کنید بالا می رود call(بالا) و اگر فکر می کنید قیمت این جفت ارز نزولی است PUT(پایین) را انتخاب کنید. مقدار سود با توجه به بروکر شما تعیین می شود. وقتی معامله به پایان برسد(برای مثال پس از 2 دقیقه) اگر پیش بینی شما درست بوده باشد شما این معامله را برده اید و سود آن را دریافت خواهید کرد و اگر هم پیش بینی شما درست نباشد شما پول خود را به طور کامل از دست خواهید داد.
اگر شما 10 دلار سرمایه گذاری کرده باشید و سود نیز 70 درصد باشد، آنگاه در عرض 2 دقیقه 7 دلار سود خواهید کرد و اگر ببازید 10 دلار از دست خواهید داد. می بینید که این بازار چقدر می توانید جذابیت داشته باشد.
روانشناسی ترید در فارکس و باینری آپشن
همان گونه که می بینید فارکس و باینری آپشن می توانند جذابیت زیادی داشته باشند و همین موضوع هیجان افراد را بالا می برد. ترید کردن در چنین بازارهایی ممکن است به ظاهر کار آسانی به نظر برسد اما واقعا اینگونه نیست و خیلی ها در این بازار ضرر می کنند و سرمایه های خود را از دست می دهند.
روانشناسی ترید می تواند به افراد کمک کنند تا تریدهای بسیار بهتری انجام دهند و از این طریق در فارکس یا باینری آپشن به سود برسند. روانشناسی ترید موضوع بسیار مهمی است و شما در هر بازار مالی که فعالیت داشته باشید باید نسبت به آن آگاهی داشته باشید.
احساسات مختلف در هنگام ترید کردن در بازارهای مالی به انسان هجوم می آوردند که افراد باید بتوانند انها را مدیریت کنند و این همان روانشناسی ترید است. یکی از مهم ترین این احساسات، ترس است. ترس می تواند اشتباهات بسیار بدی در بازارهای مالی شود و موجب آموزش روانشناسی ترید ضرر شود.
دسته بندی معامله گران از لحاظ روانشناسی
معامله گران در یکی از دسته بندی های ترید از لحاظ روانی قرار می گیرند. خودتا را بسنجید و ببینید که در کدام دسته قرار می گیرید.
ترید با اعتماد بنفس بیش از اندازه: در این نوع ترید فرد معامله گر از تحلیل خود بسیار مطمئن است و با اطمینان به خود می گوید که “بازار به این سمت حرکت خواهد کرد”.
ترید کردن با اما و شاید: در این معامله گری، فرد تریدر با خود می گوید “فکر می کنم بازار این شکلی خواهد شد”.
ترید کردن با تایید : در این نوع ترید کردن فرد از چیزی برای اطمینان از ترید خود بهره می گیرد و با خود می گوید ” این موضوع ثابت می کند من درست می گویم”.
ترید کردن با ضرر: در این نوع ترید فرد با خود می گوید که “امیدوارم که قیمت باز خواهد گشت”.
هر کدام از این دسته ها بر اساس روانشناسی ترید در بازارهای مالی بر اساس مسائلی در ذهن و روان خود معامله می کنند. معامله گران حرفه ای بیشتر از مورد سوم برای ترید استفاده می کنند و همواره به دنبال اطلاعات و مواردی هستند که تحلیل آنها را تایید کند. بدی این روش این است که تریدر مدت زمان زیادی را برای یافتن اطلاعاتی جهت تایید تحلیل و معامله شان هدر می دهند. از
ترس و طمع در بازارهای مالی
روانشناسی ترید در بازارهای مالی دو حس را بسیار مهم می داند: ترس و طمع. جالب است بدانید که قدرت ترس در بازارهای مالی بیشتر از طمع است چون انسان ها همواره سرمایه نقد را به سود نسیه ترجیح می دهند و از حس ترس آنها از ضرر از حس طمع آنها به سود قوی تر است.
برای این که یک فرد بتواند در بازارهای مالی موفق باشد باید این دو حس را مدیریت کنید. در زمان هایی که لازم است تریدر باید طمع کند و در زمان های مناسب نیز بترسد. برای این کار شما باید سعی کنید تا مدیریت احساسات خود را در دست بگیرید و نیز برای خود یک استراتژی و برنامه معاملاتی مشخص داشته باشید.
همواره سعی کنید از استراتژی های تایید شده و مناسب استفاده کنید و یادتان باشد که همواره پیشگیری بهتر از درمان است. به خاطر داشته باشید که مدیریت احساسات ، مسئله ای است که در بلندمدت حتما باعث موفقیت شما خواهد شد. پس حتما روانشناسی ترید را جدی بگیرید و با خواندن کتاب ها و دیدن فیلم های آموزشی ، با ان به خوبی آشنا شوید.
روانشناسی ترید در بازارهای مالی نزد معامله گران موفق و باتجربه
افراد مجرب و موفق در بازار فارکس و باینری آپشن، روانشناسی معامله گری را به خوبی می شناسند و به خوبی احساسات خود را مدیریت می کنند. در زیر روش های مدیریت احساسات معامله گران باتجربه در بازارهای مالی آورده شده است.
1. آنها زمانی که حال خوبی ندارند ، معامله نمی کنند
تریدرهای باتجربه زمانی که می بینند استرس زیادی دارند یا حس و حال ترید کردن ندارند، دست به معامله نمی زنند چون می دانند در چنین حالت هایی در اکثر موارد ضرر خواهند کرد.
2. آنها از بی ثباتی بازارهایی چون فارکس آگاه هستند
معامله گران باتجربه می دانند که بازارهای فارکس و باینری آپشن بر اساس آرزوها و خواسته های آنها حرکت نمی کنند. مهم نیست که شما چقدر مهارت تحلیل دارید چون بازار هر لحظه ممکن است شما را غافلگیر کند.
اگر شما واقعا به این موضوع رسیده باشید دیگر در زمانی که یک معامله بر خلاف تحلیل قوی شما حرکت کرد شگفت زده نخواهید شد. همواره باید برای ضرر کردن آماده بود. تریدرهای باتجربه به خود می گویند ” آرزوهای بهترین ها را داشته باش اما برای بدترین ها نیز آماده باش”. شما باید از لحاظ روانی برای ضرر آماده باشید.
این کار اثرات احساسی منفی ناشی از ضرر را کم می کند و کمک می کند تا شما بهتر ضرر خود را مدیریت کنید. تریدرهای باتجربه می دانند که هر چقدر که هم تحلیلشان قوی باشد باز هم باید مدیریت ریسک را رعایت کنند.
3. آنها دنبال سود سریع نیستند
یکی از مسائلی که در روانشناسی ترید مطرح است عجله و نداشتن صبر است. افراد باتجربه می دانند که باید برای سود خوب در بازرا فارکس صبر داشته باشند و بنابراین حس طمع خود را به خوبی مدیریت می کنند.
تریدرهای تازه کار و غیر ماهر اما به دلیل طمع بسیاری که دارند دنبال سود سریع در بازارهای مالی هستند و همین موضوع باعث می شود تا آنها دست به معاملات با ریسک بالا بزنند که باعث ضرر آنها می شود.
نتیجه گیری
روانشناسی ترید در بازارهای مالی چون فارکس و باینری آپشن از اهمیت زیادی برخوردار است چون مدیریت احساسات در فارکس همیشه باعث موفقیت افراد می شود. افرادی که می دانند چگونه باید خود را از لحاظ روانی برای ترید آماده کنند بدون شک سود بیشتری از افراد دیگر بدست خواهند آورد.
میک تی پی می تواند به خوبی به شما یاد بدهد که چگونه احساسات خود را در بازار فارکس مدیریت کنید و از طریق آموزش های خود ، ذهن و روان شما را برای ترید کردن در بازارهایی چون فارکس آماده کنید.
روانشناسی معامله گری در بازار های مالی
همواره خرید و فروش در بازارهای سرمایه با مسائل گوناگون روانشناسی همراه بوده و عدم اطلاع و درک درست از این مقوله، سبب بروز مشکلات فراوانی برای فرد معامله گر (تریدر) خواهد شد.
بسیاری از افراد علی رغم استفاده از روش های صحیح تحلیل تکنیکال، کارنامه موفقی در پایان سال از خود بجای نمی گذارند و یا حتی پس از ضررهای متوالی دچار آسیب های شدید روحی و فکری می گردند. شاید بارها از بسیاری از تریدرها شنیده باشید که در زمان انجام معاملات در سود بوده اند ولی در پایان با ضرر آن معامله را به اتمام رسانده اند بدون اینکه دلیل این اتفاق را بدانند.
راه حل این مسئله در شناخت و اجرای قوانین روانشناسی معامله است. همه ی ما در زندگی روزمره ی خود با موارد بسیاری مواجه می شویم که به طور اکتسابی یاد گرفته ایم که چگونه آن ها را مدیریت کنیم، اما بدلیل نداشتن ارتباط مستقیم با پول در معاملات مالی توان مدیریت خود را از دست می دهیم و به مشکلات متعددی برخورد می کنیم. در چنین شرایطی است که برخلاف دانش تحلیلی خود، هرآنچه انجام می دهیم بازهم نمی توانیم به سود مناسبی دست پیدا کنیم. درحالی که مشاهده می کنیم در همان بازار، در همان زمان و در همان محدوده قیمت، تریدرهای دیگر سودهای بسیار خوبی نصیب خود می کنند.
شاید از خود بپرسید که چرا با وجود اینکه دانش تحلیلی بالایی دارید، نمی توانید مثل سایر تریدرها از بازار بهره ببرید؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا با مفهوم روانشناسی آشنایی داشته باشید.
روانشناسی چیست؟
اساسا روانشناسی دانشی است که به بررسی رفتار و فرآیندهای روانی میپردازد. هر دانشی دارای اهدافی مشخص است که دانشمند به دنبال دستیابی به آن هستند. بنابر این اهداف اساسی دانش روانشناسی را می توان در پیشبینی، توصیف، تبیین و کنترل رفتار خلاصه کرد.
بر همین اساس، زمانی که در مورد روانشناسی معامله گران صحبت می کنیم، در واقع هدف ما بررسی و آنالیز مکانیزم ها و الگوهای رفتاری آن هاست. در قدم اول، الگوهای رفتاری آن ها را توصیف می کنیم. سپس با استفاده از توصیف ارائه شده، پیش بینی می کنیم که تریدرها در زمان های خاص چه رفتاری از خود در بازار نشان می دهند؟
فقط در این صورت است که می توانید الگوهای رفتاری غلط را شناسایی کنید و در جهت رفع آن الگوهای اشتباه اقدام کنید. با توجه به گستردگی مبحث روانشناسی، نمی توان انتظار داشت که مرکز تحقیقات بلاک چین که هدف اصلی آن تحقیق، آموزش، سرمایه گذاری و کمک به جامعه تریدر است، به بررسی تخصصی و عمیق الگوهای رفتاری بپردازد. اما، ذکر این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از الگوهای رفتاری اشتباه تریدرها، از روش زندگی آن ها در کودکی تا جوانی ریشه می گیرد و تصحیح این الگو ها نیازمند رعایت اصول و داشتن انظباط شدید از سوی خود تریدر است.
اهمیت روانشناسی در معامله گری (ترید)
هنگامی که بازار را از دید تکنیکالی بررسی می کنید، راهکارهای تصحیح اشتباهات آسان به نظر می رسد، مثلا معامله ای را در نظر بگیرید که سریع از آن خارج شده اید، کافیست با بررسی عوامل تکنیکالی، دلایل خروج خود را دوباره بررسی کنید، از اندیکانور ها و اسیلاتورهای متفاوتی استفاده کنید و به مرور زمان نقطه ی خروج خود را در جای بهتری انتخاب کنید. اما شرایطی ایجاد می شود که با وجود داشتن بهترین استراتژی های معاملاتی بازهم معاملات شما سودآور نیست. راه حل این مشکل در درون خودتان قرار دارد، شما با دشمنی زیرک مواجه هستید، این دشمن همان روان شماست.
به همین علت است که برطرف کردن مشکلات فکری کار چندان ساده ای نیست. چرا که مشکل اصلی در غالب تعصب ها و موارد پیش پا افتاده پنهان گشته است. البته این پنهان شدن جزئی از سیستم دفاع روانی افراد در برابر آسیب پذیری به حساب می آید، با این حال در زمان های خاص آسیب فراوانی به افراد وارد می کند. نکته دیگر این است که روان افراد توسط احساسات آن ها کنترل می شود. درواقع رابطه تنگاتنگی میان احساسات، روان افراد و الگوهای رفتاری آن ها وجود دارد. پس می توان پیش بینی کرد که اگر شما برروی کنترل احساسات خود تسلط پیدا کنید، معاملات بهتری را نسبت به قبل انجام خواهید داد.
از آنجایی که در هنگام انجام معامله تمام احساسات افراد نظیر خشم، عصبانیت، ترس و امید به اوج خود می رسند، کنترل این احساسات نقش بسزایی در موفقیت تریدرها ایفا می کند. از سوی دیگر طمع، نداشتن سرعت عمل و اعتماد به نفس بالا از جمله احساسات مخربی است که معامله گر را به ورطه ی نابودی در بازارهای مالی می کشاند. بنابر این دانستن نقاط ضعف الگوهای رفتاری و کنترل احساسات، از ضررهای سنگین و ورشکستگی تریدرها جلوگیری می کند.
احساسات در معامله گری
بطور کلی 6 احساس غالب در تریدها وجود دارد که در ادامه به بررسی هر یک می پردازیم:
احساس هیجان و اظطراب:هر گونه احساس برانگیزاننده، در زمانی انجام معامله، نشانه ای است که شما قسمتی از راه را اشتباه رفته اید. در واقع زمانی که در معاملات خود مضطرب هستید معمولا بیانگر این است که قوانین معاملاتی خود را نقض کرده اید، پوزیشن خرید یا فروشی به اشتباه گرفته اید و یا نباید آن معامله را انجام می دادید. در این حالت اگرسطح هیجانات خود را بررسی کنید و از خود بپرسید که چرا احساس اضطراب یا هیجان دارم، این کار به شما کمک می کند تا از معاملاتی که از همان اول نباید واردش می شدید، خارج شوید.
احساس ترس:
ترس یکی از احساسات رایج در بین معامله گران است. احساس ترس به اشکال مختلفی در بین معامله گران وجود دارد، و می تواند دلیل بسیاري از اشتباهات رایج معامله گري باشد. ترس زمانی ایجاد می شود که معامله گر وارد زیان شده باشد. ترس از ضرر کردن سبب می شود که معامله گر ضرر خود را با تاخیر شناسایی کند، و متعاقب آن ضرر بیشتری متحمل شود. همچنین ترس از بازگشت سود باعث می شود که معامله گران از معاملات خود خیلی سریع خارج شوند و به سود مطلوب خود نرسند.
در هنگامی که معامله ای وارد ضرر می شود، معامله گر باید تلاش کند که وضعیت خود را بهبود ببخشد و بجای اینکه خود را سرزنش و ملامت کند هر چه زودتر به دنبال راهکاری برای ضرر کمتر باشد. با این حال انجام اقدامات بی نظم، سریع و بدون برنامه ریزی مناسب نیستند . اقدامات باید منطقی و به تدریج در راه رسیدن به خروج از بحران باشد. معامله گر نباید وحشت کند و سریعا برای جبران ضرر خود معامله دیگری را بدون برنامه ریزی شروع کند، چراکه تکرار این اتفاق سبب از بین رفتن سرمایه افراد خواهد شد.
احساس طمع:
طمع حس غالب افرادیست که وارد بازارهای مالی می شوند. اگر شما در زندگی روزمره خود بیش از حد محتاط هستید، قاعدتا فرصت های زیادی را در معاملات سودآور بازار از دست خواهید داد، بنابراین بهتر است که وارد بازارهای مالی نشوید، چرا که بازارهای مالی ریسک پذیری خاص خود را می طلبد. طمع جزو ذات انسان است و در برخی اوقات باعث می شود تا وارد معاملاتی شویم که جز ضرر چیزی برای ما به همراه ندارد. همچنین طبع سبب چشم پوشی معامله گران بر اصول مدیریت ریسک و سرمایه می شود و ذهنیت قماربازي در معامله گران را تقویت می کند که در نتیجه آن معامله گري بدون توجه به قوانین اصولی و بر مبناي احساسات نادرست اتفاق می افتد.
احساس امید:
امید به کسب سود بیشتر یکی دیگر از احساسات محرک معامله گران است. اگر به زنجیره احساسات یک تریدر دقت کنیم، در می یابیم که احساس امید، طمع و ترس معمولا پشت سر هم بوجود می آیند. تریدرهایی که در معاملات خود آموزش روانشناسی ترید در ضرر هستند، نشانه هایی از امید را در خود مشاهده می کنند، این تریدرها به معاملات خود فرصت بیشتري می دهند چرا که امید دارند که جهت حرکت قیمت تغییر می کند و وارد سود می شوند. با این حال اگر امید و انتظار معامله گران از حدی بیشتر شود، توانایی تحلیل درست و درک شرایط موجود از بین می رود، به طوری که معامله گران تصور می کنند می توان به سود های کلان در مدت کوتاهی دست یافت.
مثال دیگر از امید زمانی است که معامله گر براي جبران ضررهای خود وارد معاملاتی می شود که با استراتژی معاملاتیش انطباق ندارد. بنابر این امید و انتظار باید به صورت معقول و منطقی در نظر گرفته شود تا قابل دستیابی باشد، لذا انتظار بی جا و رویاپردازانه نتیجه ای جز نابودی و شکست نخواهد داشت.
اصولا امید داشتن در موارد زیر بسیار اهمیت دارد:
- امید در زمان ورود به بازار : معامله گران به امید کسب سود وارد بازارهای مالی می شوند و اگر چنین امیدی در ابتدای ورود به بازار وجود نداشته باشد مطمئنا انگیزه ای جهت ورود به بازار وجود نخواهد داشت.
- امید در زمان ضرر کردن : بدترین شکل احساس امیدواری این است که معامله گر وقتی در ضرر است به تغییر روند قیمت امیدوار باشد و بدون رعایت حدضرر اقدام به نگه داری دارایی خود کند.
احساس خستگی:
درست است که خستگی بیشتر به عنوان یک وضعیت جسمی به حساب می آید، اما می توان آن را به نوعی در طبقه بندی احساسات قرار داد. احساس خستگی سبب می شود تا تمرکز تریدرها به پایین ترین حد ممکن برسد.
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که بارها در یک جفت ارز اقدام به پوزیشن گیري کرده باشید بدون آنکه بدانید دنبال چه بوده اید و یا شرایط ورود به یک معامله را بدلیل حواس پرتی از دست داده اید، تمامی این ها نشان دهنده ی پایین بودن تمرکز است که در نتیجه خستگی بوجود می آید. بر همین اساس پیشنهاد می کنیم که در ابتدا اولویت های خود را مشخص کنید و در حین معامله همه ی فعالیت های جانبی را کنار بگذارید.
احساس نا امیدي:
نا امیدي اغلب به دلیل احساسات اشتباهی که در فوق اشاره شد بوجود می آید. درواقع هنگامی که معامله گران معامله اي را از دست می دهند، هیجانات بر آن ها غلبه می کند تا پوزیشن دیگری برای ورود به معامله پیدا کنند، در این حالت استراتژی معاملاتی خود را فراموش کرده و پوزیشن اشتباهی انتخاب می کنند که سبب ضرر کردن آن ها می شود، در نتیجه احساس نا امیدی و سرخوردگی به سراقشان می آید که این احساس نا امیدی تمام الگوهای رفتاری اشتباه را تشدید خواهد کرد.
نتیجه گیری
احتمالا هر تریدری می داند که آشنایی با مباحث روانشناسی اثرات بزرگی بر روي عملکرد معاملاتیش خواهد داشت. با این وجود احساسات از راه هاي بسیار پیچیده اي تصمیمات معامله گري را تحت تاثیر قرار می دهند و در نگاه اول چندان واضح به نظر نمی رسند. واضح ترین مسئله ی نشان دهنده تسلط ترس بر تصمیمات معامله گري شما این است که در پیاده سازی نقشه معاملاتی خود دچار شک و تردید می شوید.
اگر متوجه شدید که با وجود شرایط مناسب برای ورود به یک معامله، بطور مداوم فرصت هاي معاملاتی خود را از دست می دهید، باید تلاش کنید تا ریسک پذیری خود را بالا ببرید. از بین بردن امکان به خطر انداختن پول و کاهش سطح ریسک سرمایه، معمولا به شما کمک می کند تا اشتباهات ناشی از ترس را در معاملات خود کاهش دهید اعتماد به نفس لازم را بدست آوردید.
همچنین قوانین خود براي ورود به معامله را مکتوب کنید و به صورت یک چک لیست قبل از ورود به معامله آنها را آموزش روانشناسی ترید یک به یک چک کنید، این کار نیز کمک می کند تا ترس از ورود به معامله را از بین ببرید اگر شما درباره کیفیت استراتژی معاملاتی خود دچار خوش بینی مفرط باشید، احتمالا تعداد معاملات بیشتری را انجام خواهید داد و حواستان به این نکته نیست که امکان دارد معامله ها شکست هم بخورند. از این گذشته، معامله گرانی که سرمایه کمتری دارند، احتمال بیشتری وجود دارد تا در یک معامله پر ریسک شرکت کنند، چرا که می خواهند با انجام آن معامله ی پر ریسک میزان سرمایه خود را افزایش دهند. در این فرآیند احساسات غالب عبارتند از طمع و اعتماد بنفس بیش از حد و نادانی!
بهترین روش، کاهش حجم معامله، ایجاد سبد خرید و رعایت اصول مدیریت ریسک براي جلوگیری از افت زیاد سرمایه است.
روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری
همانطور که می بینید امروزه وارد شدن به بازار بورس و سرمایه گذاری به یکی از روش های پرطرفدار برای کسب سود تبدیل شده است. برای ورود به بازار سرمایه گذاری نیز شما باید با اصول و همچنین تکنیک های سرمایه گذاری آشنا باشید تا بتوانید سود را به حداکثر و ضرر را به حداقل برسانید. یکی از مهم ترین و اساسی ترین نکاتی که هر سرمایه گذار و یا سهام دار باید به آن توجه کند آشنایی نسبتا خوب با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. در این مفهوم شما می آموزید که چطور رفتار سایر سرمایه گذاران را تحلیل کنید و متناسب با آن واکنش نشان دهید. همچنین یاد خواهید گرفت که بهترین واکنش فردی برای شما در هر لحظه از بازار چه چیزی می باشد. یادگیری روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به قدری اهمیت دارد که می تواند تا درصد بالایی ضامن موفقیت و یا شکست شما در بازار سرمایه گذاری باشد.
روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به چه معنا است؟
همان طور که بازار های مالی از جمله بازار بورس تهران می توانند باعث چند برابر کردن سرمایه و افزایش سود شوند، به همان میزان هم می توانند باعث از بین رفتن سرمایه و ضرر در مدت زمان کوتاهی شوند. به همین دلیل روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و شناخت رفتار سرمایه گذاران از عوامل اصلی موفقیت در این بازار به حساب می آید. اینکه شما بتوانید در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال تشخیص بدهید که چه زمانی برای ورود به بازار سرمایه گذاری مناسب است و بهترین سهم چیست و تشخیص اینکه چه زمانی پول ها از بازار های دیگر وارد بازار بورس می شوند، همه به شناخت شما از روانشناسی بازار بستگی دارد.
۴ عامل تاثیر گذار بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری
شاخص بورس
به طور کلی شاخص بورس نشان دهنده وضعیت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص می باشد. در مقاطع زمانی که شاخص بورس به شدت منفی و به اصطلاح ریزشی است به چند دلیل باید تا حد امکان از معامله خودداری کنید:
زمانی که شاخص به شدت ریزشی و منفی است این هشدار را به ذهن سرمایه گذاران صادر می کند که سرمایه شما در حال از بین رفتن است و بیشتر از این هم جای افت قیمت ها وجود دارد پس معامله گران، مخصوصا افراد کم تجربه از یک جایی به بعد دست به معاملات هیجانی و فروختن سهام خود با ضرر های زیاد می زنند که این خود به بیشتر منفی شدن کلیت بازار منجر می شود. پس عقل سلیم حکم می کند که در چنین بازاری اقدام به معامله و خرید سهام نکنیم. اما در زمانی که شاخص کل مثبت و رو به بالا است درست بر عکس مطالب بالا اتفاق می افتد یعنی اکثر سهام داران بازار نه تنها سهام قبلی خود را نگه می دارند بلکه نقدینگی جدید جهت خرید نیز اضافه می کنند که این خود سبب مثبت شدن و افزایش قیمت ها در آن مدت زمان می شود.
خوش بینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار
عامل دیگری که بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری موثر است. خوش بینی و بد بینی بیش از اندازه نسبت به بازار بورس می باشد که می تواند بیشتر سهام داران را دچار اشتباه رفتاری و ذهنی کند.
تجربه نشان داده است زمانی که اکثریت افراد جامعه و فعالین بازار در مورد بازار بورس اظهار خوش بینی می کنند و از روند صعودی آن بسیار خوشحال هستند و طمع جای تجزیه و تحلیل را می گیرد، اکثریت معامله گران خرد بازار و برخی از افراد بی تجربه خارج از بازار که به خاطر همین اخبار می خواهند وارد بازار شوند ، شروع به خرید های هیجانی و بی دلیل در قیمت های بالا می کنند، که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای خرید وجود ندارد. در این زمان سهام داران با تجربه به جای خرید، شروع به فروش و ذخیره سود ناشی از خرید های قبلی خود می کنند. این خوش بینی افراطی به وسیله برخی از همین حقوقی ها به معامله گران خرد و افراد جامعه تزریق می شود تا بتوانند سهام خود را در قیمت های بهتر بفروشند. این حالت معمولا در آخر یک روند پر قدرت صعودی شکل می گیرد، جایی که قیمت اکثریت سهام در حباب مثبت بالا قرار دارد و از لحاظ قیمتی دیگر در این قیمت ها ارزنده نمی باشند.
اما بر عکس وقتی که اکثریت سهام داران و افراد جامعه از روند بازار بورس اظهار نا امیدی و یاس می کنند و نسبت به روند آینده آن بد بین هستند، اکثریت معامله گران خرد و افراد بی تجربه شروع به فروش های هیجانی می کنند که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای فروش وجود ندارد و در این زمان افراد با تجربه شروع به خرید های عمده به صورت نامحسوس می کنند. باز هم این بد بینی بیش از اندازه توسط همین حقوقی ها به بازار القا می گردد. این حالت در آخر یک روند پر قدرت نزولی و ریزشی اتفاق می افتد جایی که شاخص کل و اکثریت سهام بعد از یک ریزش قیمتی زیاد در حال متعادل شدن باشند و قیمت آن ها بسیار ارزنده است.
داشتن راهبرد مشخص
سومین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، داشتن راهبرد مشخص است. در گذشته افرادی که به جایگاه بالایی رسیده اند افرادی بوده اند که برای رسیدن به اهداف خود برنامه و راهبرد منظم داشته اند. ذهن و فکر انسان زمانی که دچار سردرگمی می شود بیشتر بر اساس هیجانات و احساسات رفتار می کند اما زمانی که از قبل برنامه ریزی مشخصی داشته باشد و مسیر راه برایش مشخص شده باشد، منطقی عمل کرده و نتیجه عملکرد آن همان چیزی خواهد شد که انسان انتظار دارد. بازارهای سرمایه گذاری نیز از این قائده مستثنی نیستند و اتفاقا اهمیت این موضوع در این بازارها خیلی بیشتر است. معامله گری که قبل از خرید یک سهم و درگیر کردن سرمایه خود آن را مورد تحلیل و بررسی همه جانبه قرار می دهد و مسیر را تا رسیدن به اهداف قیمتی، برای خود ترسیم می کند هیچ گاه اسیر هیجانات و استرس نمی شود (رعایت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه مناسب) و در هر شرایطی از بازار، برای خود استراتژی دارد که بر اساس آن عمل می کند.
ترس و طمع
چهارمین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع است. عاملی که ذهن و فکر انسان در بیشتر مواقع به طور نا خود آگاه مغلوب آن بوده است. شاید این دو کلمه خیلی به گوش شما خورده باشد اما مفهوم و نحوه مقابله با آن به صورت مبهم در ذهن شما باقی مانده است.
در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع وقتی ایجاد می شود که شما سهمی را در یک قیمت مشخص خریده باشید و قیمت آن بعد خرید شما دچار افت قیمتی بیشتر شود. در این زمان مغز سهام دار به صورت ذاتی این فرمان را می دهد که سرمایه شما در حال نابودی است و همین امر باعث به وجود آمدن استرس برای شما می شود .بعضی از معامله گران بی تجربه هم با حساب کردن لحظه ای ضرر و زیان خود به این فکر منفی دامن می زنند.
معامله گر خوب و معامله گر بد چه ویژگی هایی دارند؟
تفاوت افراد در انجام معاملات به وجود تفاوت در روانشناسی معاملات در آن ها بستگی دارد؛ مثلاٌ دو فرد را در نظر بگیرید که بسیار به هم شبیه هستند (برای مثال دوقلو هستند ) ولی بین آن ها تفاوت های شناختی وجود دارد و شیوه تفکر آن ها متفاوت است؛ یکی از این دو، ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد این فرد مسلماٌ نمی تواند معاملات پرسودی را برای خودش رقم بزند و فرد دیگر تعهد محکم به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه در معاملاتش موفق ترعمل خواهد کرد.
معامله گر خوب فردی است که به روش های آزموده شده و از قبل استفاده شده احترام بگذارد و به آن ها پایبند باشد و ضمناٌ به طور مرتب مطالعه کرده و با روشهای نوین وتازه آشنا شود.
معامله گر بد فردی احساساتی است که به احساساتش اجازه می دهد برایش تصمیم بگیرند و خودش با تکیه بر تجربیات نمی تواند تصمیما ت درست را در یابد؛ معمولاٌ اتخاذ روش احساساتی منجر به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات شده و نهایتاٌ به شکست می انجامد.
آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، بدون تردید مهم ترین و اصلی ترین عاملی است که فرد بدون آن اطلاعات نمی تواند معامله گر موفقی باشد.
چند نکته درباره روانشناسی بازار سرمایه
همانطور که گفته شد، افراد برای اینکه بتوانند به سود خوبی در بازار سرمایه گذاری دست پیدا کنند باید نسبت به رفتارهای سایر سرمایه گذاران توجه ویژه ای کرده و آن ها را تحلیل کنند. معمولا سرمایه گذاران موفق چند ویژگی اساسی دارند که شما در صورت آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می توانید به راحتی آن ها را شناسایی کنید. در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم.
وضعیت عاطفی با ثبات
ثبات عاطفی به معنای کنترل خود تحت شرایط دشوار است. سرمایه گذاران موفق باید تحت شرایط فشار بتوانند آرامش خود را حفظ کنند. معامله گرانی که توانایی کنترل احساسات خود را دارند، سطح نگرانی شان پایین تر است، آرام می مانند، راحت هستند و به ندرت دچار شک و تردید می شوند. آن ها معمولا به افراد و شرایط اعتماد می کنند، مسئولیت معاملات خود را به عهده می گیرند و ضرر ها را به گردن گردانندگان بازار نمی اندازند.
سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که می توانند از قوانین پیروی کنند. آن ها افرادی هستند که هنگام رانندگی سرعت مجاز را رعایت می کنند، به بهترین ها فکر می کنند و به کار خود می بالند. همچنین دوست دارند کاری را از ابتدا تا پایان انجام دهند و از انجام و تکمیل آن ها لذت می برند. شخصی که به سادگی با محرک های بیرونی تحریک می شود، از نظم کافی بهره ای نبرده و هرگز نمی تواند معامله گر موفقی شود.
معامله گران موفق به طور معمول باهوش هستند. نیازی نیست که آی کیوی انیشتین را داشته باشند، اما از حد متوسط باهوش تر هستند. توانایی آن ها در حل مساله بالا است و با اعداد و ارقام خوب کار می کنند. آن ها می فهمند و می دانند که معامله با احتمالات همراه است و هر معامله لزوما همان طور که پیش بینی می شود پیش نخواهد رفت.
برای آشنایی با روانشناسی معاملات این کتاب ها را بخوانید
یکی از بهترین ابزارهایی که به شما در آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری کمک می کند کتاب های موجود در این زمینه هستند که در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم:
معامله گر منضبط
یکی از بهترین کتاب ها برای افزایش دانش درباره روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. این کتاب را مارک داگلاس تالیف کرده است و ترجمه آن در بازار موجود می باشد.
جادوگران بازار نوین
در این کتاب شما حاصل آموزش روانشناسی ترید گفتگو با افراد برجسته در حوزه سرمایه گذاری را خواهید خواند. این کتاب بیان می کند که لازمه موفق شدن در بازار مهارت انضباط است. این مهارت به تنهایی بدست نمی آید و مستلزم شناخت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. نویسنده این کتاب جک شوآگر است.
۲۳ اصل موفقیت وارن بافت
در این کتاب شما با اصول سرمایه گذاری وارن بافت سرمایه گذار نابغه و موفق آشنا خواهید شد و خواهید خواند که وارن بافت چطور از روانشناسی بازار برای کسب سود بیشتر استفاده کرده است.
چرا می برید؟چرا می بازید؟
در این کتاب فرد کلی نویسنده در ۸ فصل به تحلیل روانشناختی معاملات در بورس سهام می پردازد. او به مخاطبان خود پیشنهاد می کند که برخلاف جریان حاکم حرکت کند و موفق شود.
تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی
مارک داگلاس در این کتاب روش هایی را برای غلبه بر بسیاری از چالش های معامله گری بیان می کند. راهکارهایی مانند غلبه بر تمایلات شخصی، ترس، حرص و طمع و شکست. ویژگی هایی که اغلب سبب می شود تا سرمایه گذاران با وجود اینکه بیشتر می دانند غیر منطقی و هیجانی عمل کنند. در این شرایط روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می تواند به افراد کمک کند تا کم خطرترین معامله را تجربه کنند.
۹ اسرار روانشناسی معامله گری که قبل از شروع ترید باید آنها را بشناسید
اکثر معامله گرها اهمیت روانشناسی معامله گری را درک نمی کنند تا جایی که به دفعات سیستم معاملاتی خود را عوض می کنند و از زیان های مداوم ناامید شده و مجبور می شوند به امتحان کردن سیستم های دیگر روی بیاروند. این همان زمانی است که آنها پی می برند روانشناسی معامله گری کلید واقعی موفقیت در تریدینگ است یا اینکه بهطور کامل از تریدینگ دست می کشند.
بنابراین، اگر می خواهید مقداری در وقت باارزش خود صرفه جویی کرده و البته به سردرد هم دچار نشوید، بهتر است این ۹ نکته در خصوص روانشناسی معامله گری را با دقت به کار بگیرید. این نکات مهم توسط هیو کیمورا (Hugh kimura)، تحلیل گر برجسته بازار فارکس برای وب سایت تریدینگ هیروز نوشته شده است.
۱- تمرکز بر روی نحوه کنار آمدن با شکست در یک معامله
بسیاری از تریدرها حتی حاضر نیستند به معاملات شکست خورده خود دوباره نگاه کنند؛ اما این معاملات کلید موفقیت شما در تریدینگ هستند.
ابتدا از خودتان بپرسید که نسبت به معاملات شکست خورده خود چه احساسی دارید. آیا مانند طاعون از آنها دوری می کنید؟ آیا به شدت عصبانی می شوید؟ یا هر هفته با بررسی مجدد سعی می کنید نکاتی را از این شکست ها یاد بگیرید؟
آیا از نظر روانشناسی، شکست خوردن در یک معامله را به خودتان نسبت می دهید؟ آیا دلیل این احساس، به خطر انداختن مقدار زیادی پول است؟ یا اینکه احساس می کنید هوش و ذکاوت تان تحقیر شده است؟
باید بدانید که وضعیت شما تنها زمانی بهبود مییابد که با شکست های خود در معامله گری رو بهرو شده و از آنها درس بگیرید.
چه کسی می داند ، شاید شما بی دلیل خودتان را مقصر تمام اتفاقات می دانید . ممکن است معاملاتی که در آنها شکست خورده اید ، معاملات با کیفیتی باشند که برحسب اتفاق به شکست منتهی شده اند.
۲- از خود بپرسید که چرا به معامله گری مشغول هستید
افراد زیادی با انگیزه کسب درآمد سریع به این کار روی می آورند. اما همانطور که احتمالا تاکنون متوجه شده اید، تریدینگ نمی تواند به این صورت انجام شود.
بنابراین، از خودتان بپرسید که واقعا چرا جذب تریدینگ شده اید؟ برای مثال ممکن است برای برخی افراد ، روانشناسی لازم برای موفقیت در معامله گری یا خلاقیتی که برای ایجاد و توسعه استراتژی های جدید تریدینگ مورد نیاز است ، جذابیت زیادی داشته باشند.
اگر فکر می کنید با تریدینگ یک شبه سود مالی سرشاری نصیب تان میشود، باید بدانید که احتمالاً با غافلگیری های بزرگی رو به رو خواهید شد ؛ چرا که تریدینگ می تواند یک مسیر نسبتاً طولانی باشد. فقط در صورتی که دلیلی برای ادامه دادن داشته باشید، از انجام این کار دلسرد نخواهید شد.
بنابراین، با خودتان صادق باشید. واقعا چرا معامله گری میکنید؟ چرا می خواهید به یک تریدر موفق تبدیل شوید؟ اگر دلایل واضحی دارید، چرایی آن دلایل را هم بررسی کنید تا در نهایت انگیزه اصلی خود را شناسایی کنید.
۳- بررسی تأثیر اطرافیان بر روی معاملات شما
جیم ران (Jim Rohn)، کارآفرین، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی میگوید:
شخصیت شما میانگینی از شخصیت ۵ نفری است که با آنها وقت می گذرانید.
بنابراین، یک دقیقه وقت بگذارید و ببینید افرادی که بیشتر از بقیه با آنها در ارتباط هستید، چه شخصیت هایی دارند. البته آنها لزوما نباید تریدر باشند؛ اما بهتر است همیشه با افرادی که احساس خوشبختی می کنند و یا در حرفه خود احساس موفقیت دارند، وقت بگذرانید. این افراد معمولا دیگران را هم برای رسیدن به موفقیت تشویق می کنند. اگر شما با افراد شاد و موفق وقت بگذرانید، به احتمال زیاد شما هم دیر یا زود میتوانید یکی از همین افراد باشید.
قصد نداریم کسی را قضاوت کنیم؛ اما برخی افراد خودشان انتخاب می کنند همیشه غر بزنند و نقش قربانی را ایفا کنند و البته این حق را هم دارند. ممکن است کمی عجیب به نظر برسد؛ اما آنها از این انتخاب خود نتایجی هم به دست می آورند؛ اما از آنجایی که شما این مقاله را برای مطالعه انتخاب کرده اید، احتمالا قصد دارید کنترل زندگیتان را به دست گرفته و صرفا نقش یک آدم شاکی را بازی نکنید!
بنابراین، به افرادی که بیشتر از سایرین با آنها در ارتباط هستید، به دقت نگاه کنید. اگر آنها در دسته افرادی که معمولا تحسین میکنید قرار ندارند، احتمالا باید بهدنبال دوستان جدیدی باشید. دقت کنید که لازم نیست روابط خود را با این افراد کاملا قطع کنید؛ اما احتمالا باید وقت کمتری با آنها بگذرانید.
به نظر میرسد این طرز فکر کمی خشک و وسواس گونه باشد؛ اما باور کنید این موضوع به رشد شما کمک خواهد کرد. اگر تاکنون از زندگی خود رضایت نداشته اید، باید تغییراتی را در آن ایجاد کنید.
۴- آیا میتوانید خودتان را فردی موفق تصور کنید؟
شاید فکر کنید که همه افراد میتوانند موفقیت خود را متصور شوند. باید بدانید که اینطور نیست. اگر شما خودتان را موفق میبینید، فرد خوششانسی هستید! بسیاری از افراد حتی در تجسم موفقیت هم دچار مشکل هستند.
زمانی که شما نمیتوانید خود را بهعنوان یک فرد موفق تصور کنید، احتمالا یک عقیده اشتباه در اعماق ذهن شما وجود دارد که از داشتن چنین تصوری جلوگیری میکند. این موانع بهعلت مشکلات و آسیبهای روحی ایجاد میشوند.
احتمالا در گذشته دور یا نزدیک اتفاقی برایتان افتاده که باعث شکل گرفتن این باور محدودکننده شده است. تعداد این اتفاقات بسیار زیاد بوده و از حوصله این مطلب خارج است.
۵- به توانایی خود اعتماد کنید
گاهی اوقات ممکن است یک تریدر سود بسیار کمی کسب کند. اما ناامید نشوید، خوب است بدانید که مدیران سرمایه گذاری که سالیانه میلیون ها دلار درآمد دارند، درصد سود آموزش روانشناسی ترید شگفت انگیزی ندارند.
بنابراین، از مقصر جلوه دادن خودتان دست بردارید. بله، اگر شما با یک سرمایه ۵٬۰۰۰ دلاری در حال ترید باشید و ۳ درصد سود کنید، احتمالا راه به جایی نخواهید برد؛ اما باید قبول کنید که هر کاری با گام های کوچک آغاز می شود.
بیش از ۹۰ درصد از تریدرها ضررهای زیادی را متحمل شده و سرمایه خود را از این کار خارج می کنند. بنابراین، اگر شما روندی سودده را سپری میکنید، حتی اگر این سود کم باشد، فقط باید بر روی ارتقای مهارت هایتان تمرکز کنید.
در بیشتر فرهنگ های دنیا، به ما اینگونه آموزش داده میشود که قدرت و اختیار تصمیم گیری خود را کنار بگذاریم. به ما یاد می دهند تا پزشکان، اساتید، رهبران مذهبی و هر کسی را که به نوعی صاحب یک مقام است، هیچگاه زیر سوال نبریم. اما این روزها میدانیم که این افراد فقط بخشی از مشکلات و راه حلها را میبینند.
افرادی مثل من و شما هم این توانایی و اختیار را داریم که مسائل را به تنهایی تشخیص دهیم. اگرچه مشاوره با آموزش روانشناسی ترید افراد متخصص بهعلت دانش و تجربه بالای آنها به خصوص در برخی حوزهها، اغلب اوقات سودمند خواهد بود؛ اما ما باید به صورت مستقل فکر کنیم و تصمیم نهایی را خود برای زندگی بگیریم.
این موضوع در خصوص تریدینگ نیز قابل بسط است؛ نباید با کم رنگ کردن نتایجی که به دست می آورید، توانایی خود را زیر سوال ببرید.
اگر به هر دلیل سال گذشته فعالیت شما سود ده نبوده، آیا این امکان وجود ندارد که امسال به سود مناسبی برسید؟ البته که این امکان وجود دارد.
۶- نگرش منفی خود را درک کنید
اکثر مردم در جهان یک نوع نگرش منفی دارند. پیش از هر چیزی، ابتدا به این فکر می کنند که چه مشکلاتی ممکن است به وجود آید. البته خوب است بدانید که این رفتار کاملا طبیعی است.
در زمان های گذشته، بشر بهطور مکرر تلاش می کرد تا در برابر بلایای طبیعی، حمله حیوانات وحشی یا مهاجمینی از سایر قبایل، از خود دفاع کند. در آن زمان، موارد زیادی برای نگران بودن وجود داشت.
جامعه مدرن امروزی ما را در برابر بسیاری از این خطرها ایمن کرده است؛ اما این تمایل که پیش از هر چیزی ابتدا به خطرات احتمالی بیندیشیم، هنوز هم در ناخودآگاه جمعی ما وجود دارد.
بنابراین، هنگامی که وارد معاملهگری می شویم، شروع به گفتن حرف های منفی مانند موارد زیر میکنیم:
- این معامله احتمالا به نتیجه نمیرسد.
- سودم را همین حالا برمیدارم؛ چون ممکن است معامله در آینده به ضرر من باشد.
- فکر میکنم که حد ضررم در کنترل کارگزارم است.
- سیستم تریدینگ بهطور کلی کلاهبرداری است.
- پیش آموزش روانشناسی ترید از شروع تریدینگ باید آموزش بیشتری ببینم.
- و …
این طرز فکر با اینکه طبیعی است؛ اما در عین حال دلیلِ شکست خوردن بسیاری از تریدرها نیز به حساب می آید.
اولین قدم کسب آگاهی است. باید ببینید به طور طبیعی به نتایج منفی فکر میکنید یا نتایج مثبت؟ اگر بهطور طبیعی منفی فکر میکنید، باید از خودتان بپرسید چرا؟ آیا دلیل مشخصی وجود دارد؟ آیا می توانید برای رفع این مشکل کاری انجام دهید؟
البته مثبت بودن بیش از حد نیز اگرچه بهتر از منفیگرایی است؛ اما گاها میتواند مضر باشد. از خودتان بپرسید آیا به اندازه ای خوش بین هستید که ممکن است این خوش بینی قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهد؟
شما احتمالا نمیتوانید فورا به سوالات پاسخ دهید؛ اما اگر آگاهی خود را حفظ کرده و به این مسائل فکر کنید، جواب ها کم کم ظاهر می شوند.
۷- عادت و فرایند مهمتر از سیستم های معاملهگری است
تریدرهای تازه کار فکر می کنند استراتژی معامله گری به تنهایی آنها را ثروتمند می کند. البته این فرض کاملا طبیعی است. استراتژی های ترید بهطور فریبنده ای ساده به نظر می رسند. فقط چند قانون را رعایت کن و میلیاردر شو! روی کاغذ که این موضوع صادق است.
اما واقعا مفاهیم بیشتری وجود دارند که باید به آنها دقت کرد. موارد مهم تری که باید به آنها توجه داشت، عادات و فرآیندهای شما برای معامله گری هستند.
زمانی که یک عادت را پرورش میدهید، در واقع به طور منظم و پیوسته در حال انجام این کارها هستید:
- آزمایش استراتژیپ های معامله گری
- بررسی تریدها در برنامه تریدینگ
- کسب آموزش بیشتر
البته پرورش آموزش روانشناسی ترید دادن یک عادت کار ساده ای نیست؛ اما یکی از نیازمندی های مهم برای موفقیت است. در این زمینه، می توانید با مطالعه کتاب «قدرت عادت» (Power of Habit)، عادات مثبت را در خود پرورش دهید. در این کتاب میتوانید فرایند گام به گام پرورش یک عادت مثبت و یا خلاص شدن از یک عادت منفی را مشاهده کنید.
حالا که صحبت از فرایند شد، خوب است بدانید که داشتن یک فرایند مشخص برای بهبود تریدینگ به شما کمک میکند تا:
- دقیقا بفهمید کدام بخش از تریدینگ شما مشکل دارد.
- پیش از اینکه سرمایه واقعی تان را در معرض ریسک قرار دهید، یک استراتژی را بهصورت کامل تست کنید.
- کارکرد نادرست روانشناسی یا استراتژی تریدینگ خود را تشخیص دهید.
وقتی می خواهید فرایندها را شکل دهید، بهتر است جریان کاری خود را بر روی یک برگ کاغذ رسم کنید. ایجاد یک فلوچارت میتواند به درک بهتر نحوه مدیریت هر کدام از گام ها در معامله گری کمک کند.
یک نقشه راه مجزا برای تست ها، تریدینگ زنده و ژورنالی ایجاد کنید و یا همه آن ها را در یک فلو چارت قرار دهید. میتوانید موارد زیر را در نقشه راه خود وارد کنید:
- تعیین زمان برای ژورنال کردن تریدها
- یادآوری برای بررسی قوانین تریدینگ خود، پیش از ورود به یک ترید
- ارائه تعریف دقیق از یک بَکتست موفق
- تعیین مدتزمان گرفتن بکتست، قبل از آغاز معامله اصلی
۸- اشتیاق واقعی شما برای ترید چیست؟
آیا برای موفقیت باید نسبت به معامله گری اشتیاق داشته باشید؟ جواب این سوال به اعتقاد برخی افراد، بله است. اما از سوی دیگر، حتی اگر نسبت به معاملهگری اشتیاقی نداشته باشید، میتوانید از سایر انگیزه های خود برای کسب موفقیت در معامله گری کمک بگیرید.
برای مثال، فرض کنیم شما در مورد پاکسازی تمامی پلاستیک های انباشته شده در محیط زیست اشتیاق داشته باشید. طبیعتا از جمع کردن زبالههای پلاستیکی نمی توانید پول زیادی به دست آورید! اما اگر تریدینگ را یاد بگیرید و از آن به عنوان کار اصلی خود کسب درآمد کنید، با استفاده از این درآمد می توانید فعالیت بهتر و موثرتری برای پاکسازی محیط زیست انجام دهید. حداقل، شما می توانید در تأمین بخشی از هزینه های سازمان هایی که در این حوزه فعالیت می کنند، کمک کنید.
در هر صورت، شور و شوق واقعی به شما کمک میکند تا از تریدینگ دلسرد نشوید. یادگیری معاملهگری آسان نیست و شما باید دلایل خوبی برای ادامه دادن داشته باشید.
۹- استرس های غیر ضروری را در معامله گری کنار بگذارید
بسیاری از افراد به دلیل نفرت از شغل فعلی خود و یا به دست آوردن پول در کوتاهترین زمان، به معامله گری روی می آورند. بنابراین، این دسته از افراد وقتی از شغل اصلی خود استعفاء می دهند، تحت فشار قرار می گیرند. عده ای دیگر نیز فکر می کنند باید ظرف تنها ۶ ماه، ۱۰۰ دلاری خود را به یک سرمایه ۵۰۰ هزار دلاری تبدیل کنند! تمام اینها باعث وارد آمدن فشار مضاعف به فرد میشود.
مشاغلی وجود دارند که با یک برنامه ریزی مشخص، می توانید در مدت زمان منطقی و قابل پیش بینی، کسب درآمد کنید. تریدینگ یکی از این مشاغل نیست!
موفقیت در معامله گری به داشتن یک ذهنیت درست بستگی دارد؛ ذهنیتی که اکثر ما با آن متولد نشده ایم.
بنابراین، وقتی شغل اصلی خود را ترک می کنید و یا قصد دارید با یک سرمایه بسیار کم، درآمدهای بالا به دست آورید، در حال فشار آوردن به خود هستید. این موضوع می تواند به افزایش شدت جنبه های منفی روانشناسی ذاتی شما منتهی شود.
اگر از شغل فعلی خود متنفر هستید، بهدنبال تغییر شغل باشید. مشاغلی را در نظر بگیرید که به سرمایه گذاری ذهنی یا زمانی زیادی نیاز نداشته باشند. با این کار، فشار از روی آموزش روانشناسی ترید شما برداشته شده و میتوانید در تریدینگ سریعتر پیشرفت کنید.
جمع بندی
این ۹ راز در خصوص روانشناسی معامله گری بسیار مهم هستند. بخشی از آنها مربوط به تجربه و بخشی دیگر نیز به اشتباهات تریدرها ارتباط پیدا می کند. آگاهی داشتن نسبت به این ۹ راز میتواند در موفقیت آمیز بودن معامله گری به شما کمک کند. به یاد داشته باشید، سیستمهای تریدینگ نباید به عنوان شغل اصلی انتخاب شوند. به معامله گری به عنوان شغل دوم نگاه کنید؛ شغل دومی که می تواند درآمد اصلی شما باشد.
دیدگاه شما