خط روند (Trendline)
خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمتها (سقفهای قیمت) یا پایینترین قیمتها (کفهای قیمت) رسم میشود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.
خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهند.
خطوط روند همچنین نشاندهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازههای زمانی مختلف هستند.
نکات کلیدی:
- یک خط روند واحد را میتوان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضحتری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
- خطوط روند را میتوان به کفها و سقفهای قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
- دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده میشوند برای هر معاملهگر متفاوت هستند.
خطوط روند به شما چه میگویند؟
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) میگردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مسیر کنونی قیمتهای بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
برخی تحلیلگران مایلند از بازههای زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر میگیرند.
برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار میگذارند و ترجیح میدهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.
آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند میشود این است که میتوان از این خطوط صرفنظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.
اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله میشود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت میکند.
اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.
با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.
ساختار کلی خط روند
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
روند سه جهت دارد
از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهد. ولی برای به کارگیری آن میبایست تعریف دقیقتری را ارائه کنیم.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص میشود.
این زیگزاگها همانند یکسری موجهای پی در پی میباشند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) میباشند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی میباشد.
روند صعودی به عنوان یکسری از موجها و حفرههای بالارونده تعریف میشود و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موجها و حفرههایی است که جهت مستقیم دارند.
همانطور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.
اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت میکند: صعودی، نزولی و خنثی.
تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی میباشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).
اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند.
آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند. نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند
علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند.
این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند.
برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بیاهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار میباشند.
مثالهایی واقعی از خط روند
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.
معاملهگر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میلهای و…) نمایش میدهند.
در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را میبینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.
این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان میدهد و میتوان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.
در این مورد، معاملهگر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.
اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایینتر رود، معاملهگر میتواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معاملهگر اجازه میدهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال میکند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.
خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معاملهگر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معاملهها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعدهمند داشته باشند.
نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش میدهد:
فیلم آموزش رسم خط روند
در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده میشود.
به این ترتیب یاد گرفتید چطور خط روند را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال رسم کنید.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده میشود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
1.شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
تفاوت بین خطوط روند و کانالها
بر یک نمودار بیش از یک خط روند را میتوان اعمال کرد.
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند. کانال میتواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
محدودیتهای خط روند
خطوط روند محدودیتهایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.
هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.
یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا میکند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معاملهگران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب میکنند.
ممکن است خط روندی که توسط یک معاملهگر رسم شده، توسط معاملهگران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.
به عنوان مثال، برخی معاملهگران در یک بازه از کفهای قیمت استفاده میکنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایینترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.
نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوبهای زمانی کوچکتر میتوانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه خط روند رسم کنیم؟
تحلیل روند شامل مجموعه ای از اطلاعات مربوط به بازه زمانی، جهت بازنگری های مختلف در سیاست های سازمانی است. هدف از تحلیل روند ، رسیدن به الگوهای عملی در جهت تصمیم گیری های بزرگ و کلان است.
تجزیه و تحلیل روند، روشی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود و تلاش می کند بر اساس دادههای اخیراً مشاهده شده حرکت قیمت سهام در آینده را پیش بینی کند. تجزیه و تحلیل روند بر اساس این ایده است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده است به معاملهگران، ایده ای درباره آنچه در آینده اتفاق میافتد می دهد. سه نوع اصلی گرایش وجود دارد: کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت.
در این مقاله به چگونگی تحلیل روند میپردازیم:
نکات کلیدی:
تجزیه و تحلیل روند سعی در پیشبینی یک روند، مانند اجرای بازار صعودی دارد، و سپس سوار شدن بر این روند تا زمانی که داده ها، یک روند معکوس را نشان می دهد.
تجزیه و تحلیل روند بر اساس این ایده است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده است به معاملهگران، ایده ای درباره آنچه در آینده اتفاق می افتد می دهد.
تجزیه و تحلیل روند بر دو افق زمانی معمول متمرکز است: حد واسط و بلندمدت
تحلیل روند:
تحلیل روند چگونه کار میکند؟
تجزیه و تحلیل روند سعی در پیشبینی روندی مانند اجرای بازار صعودی دارد و این روند را تا زمانی طی می کند که داده ها از روند معکوس مانند بازار صعودی به نزولی حکایت کنند. تجزیه و تحلیل روند مفید است زیرا هر کس با روند ، و نه در برابر آنها، منجر به سود یک سرمایه گذار می شود.
روند، جهت کلی بازار می باشد که در طول یک دوره مشخص از زمان است. روند ها میتوانند به ترتیب صعودی و نزولی باشند ،در حالی که حداقل زمان مشخص شده برای یک جهت در نظر گرفته نشده است.هر جهت بیشتر حفظ شود ، روند قابل توجه تر است.
روند های فعلی به منظور پیشبینی روند های آینده است و نوعی تحلیل مقایسه محسوب می شود.این میتواند شامل تلاش برای تعیین اینکه آیا روند فعلی بازار مانند سود در بخش خاصی از بازار ادامه دارد یا خیر؟ همچنین اینکه آیا یک روند در یک منطقه بازار، میتواند منجر به روند دیگری شود. اگرچه تجزیه و تحلیل روند ممکن است شامل مقدار زیادی داده باشد، اما تضمینی برای درست بودن نتایج وجود ندارد.
کاربران عزیز برای استفاده از آموزش های تصویری و دریافت سیگنال ها و تحلیل های رایگان ارز دیجیتال می توانید عضو کانال تلگرامی سایت هوش فعال شوید برای عضویت کلیک نمایید.
نمونه هایی از تحلیل روند :
برای شروع تجزیه و تحلیل داده های قابل اجرا ، لازم است ابتدا مشخص شود که کدام بخش از بازار، تجزیه و تحلیل می شود. به عنوان مثال : شما می توانید روی یک بخش خاص ،مانند خودروسازی یا داروسازی و همچنین نوع خاصی از سرمایه گذاری مانند بازار اوراق قرضه تمرکز کنید.
پس از انتخاب بخش، می توان عملکرد عمومی آن را بررسی کرد. این میتواند شامل چگونگی تاثیر بخش ،توسط نیروهای داخلی و خارجی باشد .به عنوان مثال : تغییرات در صنعت مشابه یا ایجاد یک آیین نامه جدید دولتی به عنوان نیروهای تاثیرگذار بر بازار واجد شرایط است.سپس تکنیکالیست ها این داده ها را می گیرند و سعی میکنند جهتی را که بازار ،به سمت جلو می رود را پیش بینی کند.
استراتژی های معاملات ترند :
معامله گران بورس سعی می کنند روند ها را منزوی و سود خود را به دست آورند. بسیاری از استراتژیهای مختلف معاملات روند با استفاده از انواع شاخص های فنی وجود دارند:
میانگین متحرک:
میانگین متحرک کمک می کند تا روند قیمت یک سهام یا یک ارز دیجیتال را بدون در نظر گرفتن نوسان قیمت ببینید. میانگین متحرک با یک خط ساده نمایش داده روش ترسیم کانال صعودی می شود همچنین کمک میکند هنگام وارونگی روند، نشانه آن را دریافت کنید و خودتان را برای خریدن یا فروختن ارز دیجیتال آماده کنید.
شاخص های حرکت:
این استراتژی ها شامل قرار گرفتن در موقعیت های طولانی است، که یک امنیت با حرکت شدید رو به پیشرفت است .در صورت از دست دادن یک سط حمایتی مهم ، از موقعیت های طولانی خارج میشود. اغلب، در این استراتژی ها از شاخص مقاومت نسبی (RSI) استفاده می شود.
خط روند و الگوهای نمودار:
این استراتژی ها شامل، ورود به موقعیتهای طولانی در روند صعودی و قرار دادن حد ضرر در زیر سطح حمایت اصلی روند می باشد . اگر سهام شروع به ریزش کند، از حد سود برای خارج شدن ار معامله استفاده می کنیم.
الگوها می توانند اطلاعات قیمت را ساده کرده و همچنین سیگنال های تجاری روند را ارائه دهند ،یا نسبت به برگشت روند ها هشدار دهند. آنها ممکن است در تمام بازه های زمانی مورد استفاده قرار گیرند و متغیر هایی دارند که می توانند متناسب با تنظیمات خاص هر معامله گر تنظیم شوند.
معمولاً توصیه می شود استراتژیهای مختلف را با هم ترکیب کنید یا راهکارهای جدیدی از خود ارائه دهید،بنابراین معیارهای ورود و خروج برای معاملات، به وضوح تعیین شده است.از هر اندیکاتوری می توان به روش های بیشتری نسبت به آنچه بیان شد استفاده کرد.
روند روش ترسیم کانال صعودی یک زیر سیستم معاملاتی است که مبتنی بر استفاده از تجزیه و تحلیل روند و توصیه های ارائه شده برای تعیین روش سرمایه گذاری است. اغلب ، تجزیه و تحلیل ها از طریق تجزیه و تحلیل رایانهای و مدلسازی داده های مربوط به آن انجام می شود و با حرکت های قیمتی بازار گره خورده است.
محدودیت های تحلیل روند:
منتقدان تجزیه و تحلیل روند ، معتقدند که بازارها کارآمد هستند . این بدان معنا است تاریخ لزوما نیازی به تکرار ندارد و گذشته آینده را پیش بینی نمی کند.
به عنوان مثال طرفداران تحلیل بنیادی، وضعیت مالی شرکت ها را با استفاده از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی برای پیشبینی قیمت های آینده تحلیل میکنند. برای این نوع سرمایه گذاران ، حرکت های روزمره سهام، یک پیاده روی تصادفی را دنبال می کند که نمی تواند به عنوان الگو ها یا روندها تفسیر شود.
کاربران گرامی اگر سوالی درباره تحلیل روند ها دارید و یا دیدگاهی در ارتباط با مطلب فوق دارید در قسمت ارسال نظرات دیدگاه خود را مطرح بفرمایید.
چنگال اندروز چیست؟
چنگال اندروز یکی از پرطرفدارترین و محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار است. سرمایه گذاران و تریدرهایی که قصد دارند به صورت حرفهای تحلیل تکنیکال را آغاز کنند باید با چنگال اندروز، نحوه استفاده از آن و کاربردهای آن در تحلیل آشنا باشند. با استفاده از این ابزار ساده میتوان با تشخیص کانالها و نقاط مهم در نمودار در مورد وضعیت فعلی و آینده یک سهم یا ارز دیجیتال تصمیم گیری کرد. برای اینکه بدانید چنگال اندروز چیست پیشنهاد میکنیم تا انتهای این مقاله همراه نوبیتکس باشید.
تعریف چنگال اندروز، استفاده از کانالها در تحلیل تکنیکال
چنگال اندروز (Andrew’s Pitchfork) یکی از بهترین روشها برای پیدا کردن فرصتهای سود آور و بهره بردن از نوسانات بازارهای مالی است. اولین بار آلن اچ اندروز از این ابزار استفاده کرد و به همین دلیل نام چنگال اندروز را برای آن انتخاب کردهاند. ساختار چنگال بسیار ساده است و از دو خط موازی به همراه یک خط میانی که در وسط این دو خط موازی قرار میگیرد تشکیل شده است. فاصله بین خطوطی که در کنار هم قرار دارند دو به دو با هم برابر است و به طور کلی سه کانال را تشکیل میدهند.
آلن اچ اندروز اعتقاد داشت خطوط روند کلاسیک نمیتوانند اطلاعات کاملی از وضعیت یک سهم ارائه کنند. بنابراین خطوطی را در نظر گرفت که از نقاط بیشتری عبور میکنند و تماس بیشتری با قیمت دارند. دو خط کناری چنگال اندروز یک کانال اصلی ایجاد میکنند که نوسانات و واکنشهای قیمتی در آن انجام میگیرد و این موضوع بررسی قیمت را سادهتر میکند. با استفاده از چنگال اندروز علاوه بر بررسی قیمت لحظه ای ارز دیجیتال میتوان اطلاعات زیادی در مورد روند حرکتی قیمت، نقاط حساس و آینده آن به دست آورد.
نحوه رسم چنگال اندروز، چگونه از چنگال اندروز استفاده کنیم؟
برای رسم چنگال اندروز باید سه مرحله مهم را دنبال کنیم. ترسیم یک چنگال اندروز دقیق و کاربردی نیاز به تجربه، تمرین و تکرار دارد. با این حال اگر با اصول اولیه ترسیم چنگال اندروز آشنا باشید به مرور میتوانید به مهارت کافی نیز دست پیدا کنید. نکته مهم این است که برای بالابردن اعتبار چنگال رسم شده باید تعداد و میزان برخوردها به سطوح آن را افزایش دهید. برای مثال زمانی که نمودار قیمت ترون را بررسی میکنید باید دقت داشته باشید که کانال چنگال اندروز در محدودهای قرار بگیرد که قیمت با برخورد به سطوح چنگال بازگشت داشته باشد. در ادامه به بررسی سه مرحله رسم چنگال اندروز میپردازیم؟
مرحله اول، پیدا کردن روند و انتخاب سه نقطه اولیه
برای ترسیم چنگال اندروز ابتدا باید روند موجود در قیمت یک سهام یا ارز دیجیتال را شناسایی کنید. روند میتواند صعودی یا نزولی باشد. سپس باید در روند سه نقطه مهم را مشخص کنید. این سه نقطه شامل دو نقطه کف قیمت و یک نقطه سقف در روند صعودی و یک کف و دو سقف در روند صعودی هستند. انتخاب نقاط نیز باید یکی درمیان انجام بگیرد. برای مثال در روند صعودی نقطه اول یک کف است. سپس باید یک سقف انتخاب شود و در نهایت کف دوم را پیدا کنید. این نقاط را به ترتیب با اعداد ۱، ۲ و ۳ یا حروف A، B و C نام گذاری میکنند.
مرحله دوم، ترسیم خط میانی در چنگال اندروز
بعد از پیدا کردن نقاط ۱، ۲ و ۳ نوبت به پیدا کردن محل رسم خط میانی میرسد. برای اینکار بین نقطه ۲ و ۳ خط مستقیمی رسم میشود و سپس نقطه میانی بین این دو خط را مشخص میکنند. حالا باید از نقطه ۱ یک خط مستقیم رسم کنید که از نقطه میانی که بین ۲ و ۳ تعیین کردهاید عبور کند. این خط در واقع خط میانی چنگال اندروز است.
مرحله سوم، رسم خطوط جانبی چنگال اندروز
حالا که خط میانی رسم شده است نوبت به تکمیل چنگال با استفاده از خطوط کناری میرسد. برای اینکار کافی است تا از نقاط ۲ و ۳ یک خط موازی و هم فاصله با خط میانی رسم کنید. بعد از اینکار شکلی مانند یک چنگال تشکیل میشود. در این مرحله باید اعتبار چنگال خود را بررسی کنید. برای بررسی اعتبار چنگال اندروز کافی است تا نقاط برگشت قیمت را مشخص کنید. قیمتها در پایینترین نقطه باید به خط کناری پایینی برخورد کرده و بازگردند و در بالاترین نقطه نیز در برخورد با خط بالایی باید این اتفاق رخ دهد. هرچقدر تعداد این نقاط بازگشت قیمت بیشتر باشد اعتبار چنگال اندروز رسم شده نیز بیشتر است. در این میان تعدادی نقطه نیز در خط میانی وجود دارد که باید به آنها نیز دقت داشته باشید. شما میتوانید همین حالا روی نمودار قیمت بیت کوین به تومان این چنگال را تمرین کنید.
رسم چنگال اندروز به کمک ابزارهای مختلف
ما سعی کردیم اصول اولیه استفاده از ابزار چنگال اندروز را آموزش دهیم تا با مفاهیم اصلی رسم آن آشنا شوید. اما در واقعیت نیاز نیست تا این کار را به صورت دستی انجام دهید. تقریباً همه صرافیهای آنلاین معتبر از جمله صرافی نوبیتکس برای تحلیل ابزارهای آمادهای را ارائه میکنند. شما میتوانید با کمک ابزار رسم چنگال اندروز در صرافیها یا سایتهای تحلیل تکنیکال مانند تریدینگ ویو به راحتی چنگال خود را بسازید. اما دقت کنید که در استفاده از این ابزارها نیز پیدا کردن نقاط اولیه اهمیت زیادی دارد و باید از همان اصول اولیه ترسیم چنگال اندروز پیروی کنید.
ویژگیهای چنگال اندروز معتبر
برای اینکه اعتبار چنگال ترسیم شده خود را تشخیص دهید باید ویژگیهای زیر را بررسی کنید:
- خط میانی آن بیشترین تعداد واکنش قیمت را در گذشته دارا باشد.
- نقطهی ۳ از لحاظ قیمتی حتماً باید بین دو نقطهی اول و دوم باشد. در غیر این صورت، شکل ترسیمی یک کانال رگرسیونی روند بوده است.
- شیب چنگال نباید بیشتر از ۶۰ درجه باشد. با استفاده از ابزار Trend Angle در پلتفرم تریدینگ ویو و ابزارهای مشابه سنجش زاویهی روند، قادر به تأیید زاویهی چنگال (زاویهی خط میانی) خواهید بود. برای ترسیم این زاویه، نمودار قیمتی باید در حالت یکبهیک باشد. برای یکبهیک کردن در تریدینگویو میتوانید از گزینه «auto» استفاده کنید.
- چنگال تمام دادههای قیمتی بین دو بازهی شروع و پایان را شامل شود. به عبارتی دادههای پرت و خارج از محدودهی چنگال نداشته باشیم.
در تلاشهای اولیه ممکن است همه این ویژگیها را در چنگال خود مشاهده نکنید. بنابراین هیچگاه دست از تمرین و تکرار ترسیم چنگال اندروز دست برندارید. هرچقدر تعداد تمرینها و تکرارها بیشتر باشد، مهارت شما در رسم چنگال اندروز نیز بیشتر خواهد شد.
اصول معامله با چنگال اندروز
تا اینجا با رسم چنگال اندروز آشنا شدهایم، حالا نوبت به آشنایی با اصول چنگال اندروز میرسد. شما میتوانید از این اصول و قوانین در استراتژیهای معاملاتی خود کمک بگیرید. تریدرهای مختلف اصولها یا قوانین زیادی را برای چنگال اندروز بر اساس تجربه خود کشف کردهاند. با این حال مهمترین اصولها که در اکثر موارد جواب میدهند شامل موارد زیر میشوند:
- قیمت در اکثر اوقات (۸۰ درصد مواقع) به سمت خط میانی چنگال حرکت کرده و آن را لمس مینماید. (مهمترین اصل)
- قیمت در اکثر اوقات پس از رسیدن و لمس خط میانی تغییر جهت میدهد یا به عبارتی پیوت میسازد.
- گاهی اوقات قیمت تمایل به لمس چندبارهی خط میانی روش ترسیم کانال صعودی و نوسان در نزدیکی آن را دارد.
- هنگامی که قیمت موفق به لمس کردن خط میانی نشود (۲۰ درصد مواقع) و قبل از رسیدن به خط میانی تغییر جهت دهد، امکان حرکت سریع و پرقدرت قیمت تا نقطهی ۳ وجود خواهد داشت.
- هنگامی که قیمت خط میانی را میشکند، بهاحتمال زیاد قبل از ادامهی مسیر بار دیگر به این خط بازگشت (Pullback) خواهد کرد.
دقت کنید که این اصول همیشگی نیستند و احتمال خطا در آنها وجود دارد بنابراین باید برای تصمیم گیری بر اساس آنها دقت داشته باشید. همچنین هرچقدر اعتبار چنگال رسم شده بیشتر باشد، احتمال خطا در این اصول نیز کمتر میشود. قیمتهای ارزهای دیجیتال مختلف از جمله قیمت بیت کوین کش را بررسی کنید و سعی کنید چنگالهای متعددی را در بخشهای مختلف نمودار رسم کنید. استفاده از چنگال اندروز توانایی شما در شناسایی روند قیمتی را نیز بهبود خواهد داد.
با کمک نوبیتکس و استفاده از چنگال اندروز به یک تریدر حرفهای تبدیل شوید
در بازارهای ارزهای دیجیتال، آشنایی با ابزارهای تحلیل تکنیکال به خصوص چنگال اندروز اهمیت زیادی دارد. با تمرین و تکرار میتوانید در رسم چنگال اندروز مهارت بیشتری کسب کنید. در پنل صرافی آنلاین نوبیتکس قابلیت استفاده از این ابزار فراهم شده است و میتوانید دقت خود در رسم چنگالهای معتبر را افزایش دهید. تنها کاری که باید انجام دهید مراجعه به صفحه اصلی سایت نوبیتکس و ثبت نام در بزرگترین بازار ارز دیجیتال در ایران است.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم می شود؟
خط روند از مهمترین و رایج ترین موضوعات تحلیل تکنیکال می باشد. اگر به درستی رسم شود، می تواند به اندازه هر روش دیگری دقیق و کارا باشد. متاسفانه بیشتر معامله گران فارکس خط روند را به درستی رسم نمی کنند و یا سعی دارند خط را متناسب با بازار قرار دهند. روند صعودی و روند نزولی از متداول ترین تکنیک های کاربردی مابین معامله گران است. زیرا آنها اطمینان دارند، شرایط اساسی بازار تاثیر مستقیمی در پوزیشن معامله گران دارد.
خطوط روند به آسانی قابل تشخیص میباشد و معامله گر ها آن ها را روی چارت ترسیم می کنند تا یک سری از قیمت ها را به هم وصل کنند. نتیجه بدست آمده از ترسیم خطوط روند، ایده خوبی از جهت بازار و تغییرات قیمت در اختیار معامله گران قرار می دهد. در این مقاله نحوه کار کردن با این ابزار را فرا خواهید گرفت. طولی نخواهد کشید تا با ترسیم درست خط روند، شانس موفقیت خود را در بازار بورس افزایش دهید.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
خط روند و تشخیص جهت آن یکی از اساسی ترین عوامل موفقیت در استراتژی معاملاتی است. زیرا به شما کمک می کند تا معامله هایتان در جهت درست انجام شود. خطوط روند نزولی نشان دهنده تمایل بیشتر معامله گران بازار به فروش است. چنانکه در شکل بالا می بینید.
وقتی یک روند نزولی بلند مدت آغاز می شود، باید نسبت به خرید سهام و ارز دست نگه دارید. زیرا امکان افزایش قیمت ها کمی دور از ذهن است. در مقابل روند صعودی سیگنالی برای افزایش تقاضا در برابر عرضه است. زیرا بازار محتملا نشان می دهد قیمت ها به سمت بالا رشد خواهند کرد.
خطوط روند بر اساس تایم فریم و شیب خط، تغییر می کنند. برای مثال، در برخی از سهام یا جفت ارزها می توانیم شاهد خطوط روند صعودی یا نزولی برای ماه ها، روزها و حتی در عرض چند دقیقه باشیم. در حالی که برخی جفت ارزها شاید مدت ها در محدوده رنج (range-bound) قرار داشته باشند و در یک روند جانبی معامله شوند. در روند جانبی یا محدوده رنج، قیمت در یک خط افقی نوسان می کنند و تقریبا فشار عرضه و تقاضا نزدیک به هم هستند.
حمایت و مقاومت در خطوط روند
خط روند حمایت و مقاومت
خط روند یک ابزار ساده برای تشخیص جهت حرکت قیمت های بازار است. مهمتر از آن، توسط معامله گر ها برای تشخیص سطح های حمایت و مقاومت استفاده می شود. در واقع خطوط روند نشان دهنده بالاترین و پایین ترین حد نوسان قیمت ها هستند. این اطلاعات برای سرمایه گذاران در جستجوی استراتژی معاملاتی جهت ورود به معامله و حتی کنترل ریسک از طریق شناسایی نقاط حد ضرر کارساز خواهند بود.
معامله گران تحلیل تکنیکال وقتی قیمت ها به خط روند نزدیک می شوند، دقت زیادی دارند چون این نقاط در تعیین جهت کوتاه مدت قیمت ها نقش عمده ای دارند. وقتی قیمت ها به نقاط حمایتی و مقاومتی نزدیک می شوند، دو سناریو ممکن است اتفاق بیفتد:
- قیمت ها روند را شکسته و در جهت روند قبلی بازار به حرکت خود ادامه می دهند.
- یا هم قیمت ها از محدوده روند خارج شده و باعث معکوس شدن یا ضعیف شدن جهت روند قبلی شوند.
نحوه ترسیم خط روند در چارت معاملاتی
تماس نقاط بیشتر با خط روند
چنانکه قبلا اشاره کردیم، خط روند با وصل کردن یک سری از نقاط، کمک می کند تا معامله گر روند بازار و جهت حرکت قیمت ها را تشخیص دهد. سوالی برای معامله گران پیش می آید:
کدام قیمت ها در ترسیم خطوط روند باید به کار روند؟
اکثریت شما از نقاط آغازی، پایانی، بالاترین و پایین ترین قیمت ها اطلاع دارید. اما کدام یک از این نقاط در ترسیم خطوط روند باید مورد استفاده قرار گیرد؟ هیچ پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد.
سیگنال های تکنیکالی از طریق پترن ها و اندیکاتور های مختلفی صادر می شوند و خطوط روند هم از این قاعده مستثنی نیستند. بستگی به تصمیم معامله گر دارد تا از کدام نقاط در ترسیم خط روند استفاده کند و هیچ وقت دو تریدر از یک روش ترسیم مشابه تبعیت نمی کنند.
برخی از معامله گر ها تنها نقاط پایانی قیمت ها را در نظر میگیرند در حالی که برخی دیگر مجموعه از نقاط آغاز، پایانی و بالاترین حد قیمت، برای ترسیم خطوط روند استفاده می کنند. صرف نظر از اتصال قیمت ها، هرچه قیمت های زیادی در تماس با خطوط روند باشند، اعتبار خطوط روند و قدرت آن هم بالاتر است.
ترسیم خط روند صعودی یا نزولی
به طور کلی خط روند صعودی با به هم وصل کردن نقاط حمایت ایجاد می شود. خطوط روند صعودی اساسا زیر قیمت ها کشیده می شوند و تعدادی نقاط را به هم وصل می کند. در حالت برعکس خطوط روند نزولی با وصل کردن تعدادی نقاط مقاومت به وجود می آیند. باید توجه داشته باشیم از هر دو روند در یک نمودار واحد می توان استفاده کرد. هرچند این روش به عنوان کانال شناخته می شود و فراتر از محدوده این مقاله است.
برای نشان دادن مفهوم ترسیم یک روند صعودی، تصمیم داریم معاملات تجاری یک شرکت را مابین ماه های اوت ۲۰۰۴ تا دسامبر ۲۰۰۵ بررسی کنیم. چنانکه در تصویر بالا میبینید، خط سیاه نقاط پایینی قیمت ها را به هم وصل می کند. هر وقت یک خط روند ایجاد شد، معامله گرها انتظار دارند تا وقتی قیمت ها در محدوده نقاط حمایتی جدید ایجاد می شوند، روند به حرکت قبلی خود ادامه خواهد داد.
به مرور زمان با تصویر زیر برخورد خواهیم کرد. قیمت ها در سال ۲۰۰۵ دوباره با نقاط حمایتی روند تماس پیدا کرده اند. این خیلی مهم است، زیرا هر چه بیشتر قیمت ها با خطوط روند در تماس باشد، تاثیر و اعتبار آن خط نیز بیشتر خواهد بود. در این حالت، معامله گر ها دنبال نقاط ورود می گردند و هرچه پوزیشن ورود به معامله نزدیک خطوط روند باشد بهتر خواهد بود.
خط روند صعودی به مرور زمان نقاط بیشتر را لمس می کند
ورود به معامله از طریق خط روند
هر وقت یک معامله گر در نزدیکی خط روند اقدام به خرید می کند، پوزیشن معاملاتی خود را باز نگه می دارد تا زمانی که قیمت ها به پایین نقاط حمایتی روند نزول کنند. بیشتر معامله گرها تا وقتی که جهت روند رو به بالاست، دستور استاپ لاس خود را به موقعیت های بالاتر انتقال می دهند. با استفاده از این روش یعنی تغییر دادن مکان استاپ لاس، یک معامله گر می تواند به زودی از معامله خارج نشود و آخرین حد سود را به دست آورد.
پایین نگه داشتن حد ضرر یا استاپ لاس زیر خط روند یک روش استراتژیک است. زیرا قیمت ها فضای کافی برای نوسان خواهند داشت و احتمال برخورد قیمت ها با حد ضرر کمتر خواهد بود. در روند صعودی شکل زیر، کاربرد استراتژی ذکر شده یعنی تغییر حد ضرر به نقاط بالاتر می تواند سود قابل توجهی را نصیب معامله گر ها کند.
حد ضرر را زیر خط روند حمایتی تنظیم کنید
تعداد خط روند در یک سهم
نمودار یک سهم پر از نقاطی است که میتوان با اتصال آنها به یکدیگر خط روند را رسم کرد. حال مسئلهای که در اینجا پیش میآید این است که اگر بخواهیم تمام این نقاط را به هم وصل کنیم، عملا در هر سهم تعداد زیادی از خطوط روند را خواهیم داشت. در آن صورت کدامیک از این خطوط معتبر هستند؟ به کدامیک میتوان اعتماد کرد و بر اساس آن روند سهم را تشخیص داد؟
تعداد خط روند برای هر سهم
اگر این خطوط را تصادفی رسم کنید نباید توقع داشته باشید که بازار از آنها پیروی کنند. پس با ترسیم خطوط متعدد و نامعتبر، بیهوده نباید خود را با انبوهی از اطلاعات نادرست گمراه کنید. به این امر توجه کنید که نمودار قیمت سهم در چه نقاطی با خط روند برخورد میکند. قطعا اگر روی خطی تنها دو برخورد وجود دارد و روی خط دیگر چهار برخورد، خط اول را نادیده میگیریم. قرار نیست هر دو نقطه را به هم وصل کنیم. این امر معمولا برای افرادی که تجربهی چندانی با این مسائل ندارند مشکلآفرین میشود. به این ترتیب گاه ممکن است با ترسیم نادرست خطوط روند، نتیجهای نادرست بگیرند و تصمیمی اشتباه را بر اساس آن اتخاذ کنند.
اما برای جلوگیری از این مشکل چه باید کرد؟ اگر خطی رسم کردید و مطمئن نبودید که این خط درست است یا خیر، تنها باید صبر کنید و با گذشت زمان از صحت خط ترسیمی مطمئن شوید. به این ترتیب اگر برخوردهای بیشتری با خط صورت گیرد میتوانید بیشتر به آن اعتماد کنید و این روند را در استراتژی معاملاتی خود دخیل کنید. اما زمانی که خطی را ترسیم میکنید و پس از مدتی متوجه میشوید که برخورد دیگری میان خط روند و نمودار قیمت وجود ندارد، مشخص است که صحت این خط زیر سوال خواهد رفت و روندی که خط آن را ترسیم کردهاید با روند سهم همخوانی ندارد.
آیا میتوان به سیگنالهای خط روند اعتماد کرد؟
همانند بسیاری دیگر از مفاهیم تحلیلی، استفاده از خط روند به عنوان سیگنال هم امری است که باید با احتیاط فراوان انجام شود. در واقع ورود یا خروج سریع از سهم بلافاصله پس از شکست خطوط روند، امر عاقلانهای نیست. در واقع بهتر است اینگونه بگوییم که استفاده از این عامل به عنوان سیگنال ورود یا خروج امری است که ممکن است با ریسکهای فراوانی همراه باشد. همانطور که بسیار تاکید میشود که تنها با مشاهدهی یک عامل یا بر اساس یک اندیکاتور تصمیم نگیرید، این امر در خطوط روند نیز صادق است.
شکست خط روند در یک نقطه
در زمان شکست خط روند معمولا باید صبر کنید تا یک کندل به طور کامل در بالا یا پایین خط فعلی قرار گیرد. حتی اگر نیمی از کندل هم در بالا یا پایین خط باشد، باز هم احتمال وجود ریسک از بین نمیرود.
به این ترتیب باید صبر کنیم تا خطوط روند صعودی به نزولی تغییر کنند یا برعکس. با توجه به این موارد مشخص است که پرهیز از تصمیمهای احساسی تا چه میزان در بازارهای مالی حائز اهمیت است. از سویی دیگر برخی افراد که روی سهم خاصی تعصب دارند، خطوط روند را با متر و معیارهای دلخواه خود ترسیم میکنند و به این ترتیب با دور شدن از روند واقعی سهم، خود را در دام سوگیریهای شناختی میاندازند.
چند پرسش و پاسخ در مورد خط روند
اعتبار خطوط روند در گرو چه عواملی است؟
حال که اینقدر از ارزش و اهمیت خطوط روند صحبت کردیم، لازم است به این نکته هم اشاره کنیم که تمام خطوط روند از اعتبار یکسانی برخوردار نیستند. بر این اساس دو مولفهی اصلی شیب خط و تعداد برخوردها از اهمیت زیادی برخوردارند. هرچه شیب خط روند به ۴۵ درجه نزدیکتر باشد، اعتبار این خط بیشتر است. زیاد بودن تعداد برخوردهای نمودار قیمت با خطوط روند هم مسئلهی مهم دیگری است که باید به آن توجه شود.
اعتبار خط روند
بررسی خط روند در کدامیک از تایمفریمها موثرتر است؟
از آنجا که نمیتوان رفتار سهم را تنها طی چند ساعت یا کمتر از یک هفته آنالیز کرد، تایمفریمهای بالاتر معیار معتبرتری در بررسی سهام به شمار میروند. بر این اساس تحلیلگران و معاملهگران مجرب بازار بورس همواره بر استفاده از تایمفریمهای بالاتر تاکید میکنند. یعنی بررسی خطوط روند در بازههای هفتگی بسیار موثرتر از تایمفریمهای روزانه یا ساعتی است. پس در هنگام تحلیل سهام، حتما علاوه بر سه نکتهی گفتهشده در مورد قبل، به تایمفریم نیز توجه کنید.
آیا خط روند ثابت است؟
قطعا خیر. خطوط روند همانگونه که از نامشان مشخص است، نشاندهندهی تحرکات قیمتی سهام هستند. طبیعی است که قیمت یک سهم ثابت نمیماند و با گذشت زمان یا افت پیدا میکند یا روندی صعودی را در پیش میگیرد. در هر حال چنین نوسانهایی همیشه وجود دارند. بر همین اساس با تغییر رفتار سهم، باید خط روند را نیز مجددا ترسیم کرد. یعنی نمیتوان تنها یک مرتبه این خط را رسم کرد و دیگر کاری به آن نداشت. با ورود سهم به حرکتهای قیمتی جدید، نیاز به ترسیم خط جدید نیز حس میشود.
شکست خط روند یعنی چه؟
زمانی که روند حرکتی سهم تغییر میکند، این امر در خط روند نیز نمود پیدا میکند. در حقیقت هر کجا که کندلی به طور کامل در سمت دیگر خط قرار گرفت و چند کندل دیگر نیز موقعیت را تثبیت کرد، میتوان از شکست واقعی خطوط روند مطمئن شد. توجه کنید که تمام شستها معتبر نیستند و گاهی تنها یک حرکت فیک به شمار میروند.
اعتبار شکست خط روند
چه عواملی بر اعتبار شکست خط روند اثر میگذارند؟
اگر شکست همراه با افزایش حجم معاملات باشد به احتمال زیادی از اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود. همچنین اگر در چنین نقاطی شاهد تغییر قیمت چشمگیر در سهم بودیم حاکی از تغییر روند سهم دارد. یعنی با مشاهدهی کندلهای بزرگ میتوان منتظر برگشت روند بود. از سویی دیگر اگر این شکست با ایجاد یک الگو (مانند سر و شانهی سقف) همراه باشد، حاکی از اعتبار آن است. همچنین اعتبار خودِ خط روند نیز در اعتبار شکست آن موثر است. یعنی هرچه خطوط روند معتبرتر باشند، شکست آنها نیز از اعتبار بیشتری برخوردار است. با توجه به این چهار عامل مهم میتوان واقعی بودن یا فیک بودن شکست را تا حدود زیادی متوجه شد.
آیا از خط روند میتوان در همهی شرایط استفاده کرد؟
خیر. روند تمام سهمها را نمیتوان با ترسیم این خطوط تعیین کرد. در واقع اگر بازار روند خاصی نداشته باشد نمیتوان به کمک این خط به نتایجی رسید. در چنین شرایطی باید به ابزارهای دیگری متوسل شد و از آنها بهره برد. خطوط روند تنها برای بسترهایی تنظیم شدهاند که حرکت سهم روندی است.
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
توجه به خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی در بورس دارد. این خطوط ارائه دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. حمایت ها و مقاومت ها به دو دسته داینامیک (Dynamics) و استاتیک (Static) تقسیم می شوند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
محتوی این مقاله توسط گروه آموزش کالج تی بورس تهیه گردیده است و برای علاقه مندان به آموزش ارز دیجیتال ، پروتیم آکادمی آینده آنرا بازنویسی و بازنشر نموده است .
تاثیر عرضه و تقاضا بر شکل گیری مقاومت و حمایت
فرق چندانی نمی کند که تحلیلگری تازه کار یا حرفه ای در بورس باشید. تعیین سطوح حمایت و مقاومت جزو ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال .technical analysis در دوره آموزش ارز دیجیتال است. در بازارهای اقتصادی و مالی ، قیمت ها توسط عرضه و تقاضا هدایت می شوند . عرضه با کاهش قیمت ها، فروشندگان و فروش هم ردیف است؛ تقاضا، با افزایش قیمت ها، خریداران و خرید هم ردیف است. هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمت ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت ها پائین می آیند.
محدوده حمایتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پرقدرت ظاهر می شود و فروشنده نیز ضعیف می شود. در محدوده حمایت، تقاضا برای سهم افزایش می یابد و از کاهش بیشتر قیمت سهم جلوگیری می شود.
محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که برعکس محدوده ی حمایتی فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می شود و همگام با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. اعتقاد براین است که در این هنگام به دلیل افزایش عرضه ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم کاهش می یابد و روند افزایش قیمت متوقف می شود. به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس استاتیک و داینامیک است.
حمایت و مقاومت استاتیک
به سطوحی گفته می شود که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی هستند.
ساده ترین حالت حمایت و مقاومت استاتیک، همان حالت افقی آنهاست که خط مقاومت مماس بر بالاترین قیمت کندل پیوت سقف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر می کند) و خط حمایت مماس بر پایین ترین قیمت کندل پیوت کف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از نزولی به صعودی تغیییر می کند) است. لازم به ذکر است در رسم حمایت و مقاومت سایه ها (shadow) را نیز لحاظ می کنیم.
حمایت و مقاومت داینامیک
به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر می کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نیستند پس باتوجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آنها متفاوت است. به عنوان مثال تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد. که مقاومت ها در قالب کانال صعودی نمایش داده شده اند. مشاهده می شود این اعداد فقط یک بار تکرار شده اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.
حمایت داینامیک را نشان می دهد که در قالب یک کانال صعودی مشخص گردیده است. و تفاوت های حمایت داینامیک و استاتیک را بیشتر ملموس می کند.
طریقهی رسم مقاومت داینامیک به این شکل است. که سقف های قیمتی را به هم وصل می کنیم و برای رسم آن همین عمل را با متصل کردن کف های قیمتی انجام می دهیم. لازم به ذکر است حمایت های روند صعودی و مقاومت های روند نزولی از اعتبار کمتری برخوردارند.
تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
مقوله زمان در این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. حمایت و مقاومت استاتیک ثابت بوده و در طول زمان همواره مقدار ثابتی است. اما حالت داینامیک آن با توجه به زمان و شرایط مختلف مقادیر متفاوتی را نشان میدهد. حمایت و مقاومت تاریخی و افقی از مصادیق استاتیک هستند. حمایت و مقاومت خطوط روند از نوع داینامیک هستند.
نتیجه گیری
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است. اگرچه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است. اما با استفاده از آنها توانایی تحلیل و پیشبینی به شدت بهبود مییابد. اگر قیمت یک ارز دیجیتال به یک سطح مهم نزدیک شود. باید آنرا به عنوان یک هشدار برای تغییر روند تلقی نمود. شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانهی تغییر رابطهی بین عرضه و تقاضا است.
یکی از قویترین استراتژی های معاملاتی خرید. خرید در سطوح بالایی است. روشی که مورد استفاده و تاکید بزرگان بازار سرمایه همچون نیکلاس دارواس، ویلیام اونیل و… است. طبق این استراتژی هنگامی که سهم از گذشتهی قیمتی خود عبور میکند. میتوان صعودهای خوبی را برای سهم مورد نظر پیش بینی کرد. به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبهی تقاضا بر عرضه در این نقطهی مهم، نوید آیندهای روشن خواهد بود.
دیدگاه شما